«قوانین ثابت خداوند» را بهتر بشناسیم

به نام اون خدایی که امشب من رو دید و هدایتم کرد

سلام به استاد عزیزم

سلام به شما آقا وحید آگاه

نمیدونم ازکجا شروع کنم و چطور بنویسم چون مدت زیادی نیست که وارد این سایت ارزشمند و گنج خدا روی زمین شدم و حتی هیچ کامنتی تا حالا روی هیچ کدوم از محصولات نذاشتم وفقط خوندم و رد شدم

اما امشب باحال عجیبی به تنهایی به پارک نزدیک خونه اومدم و توی این هوای سرد و توی پارک در اندر دشت هیچکس جز منو نگهبان و گربه ها نیست وبااینکه انگشتهای دستم یخ زده احساسم میکنم باید بنویسم

از خدا تشکر کنم که اینقدر قشنگ و واضح جواب میده به همهههههه چیز وقتی که از ته دل ازش بخوایم

من به شدت آدم عجولی هستم

همیشه میگم سریع باید کارهام انجام بشه درحدی که حتی فایل های استاد رو با سرعت 1.5 برابر گوش میدم ،مامانم یا همسرم یا هرکسی حرف میزنه اینقدر وسط کلامش میگم خب خب که عصبی میشه وبعضا دعوا میشه

به شدت وسط حرف دیگران میپرم و خودم جمله شون تموم میکنم

و حتی ظرف که میخام بشورم میگم خب مریم تا فلان دقیقه وقت داری بدو بدو

یا حتی موقع مهمونی رفتن تا لحظه آخر کارهای دیگه مو انجام میدم چون می‌دونم برای آماده شدن فقط مثلا ده دقیقه وقت لازم دارم

حتی توی صحبت کردنم بارها دیگران بهم گفتن یکم آروم تر حرف بزن بفهمیم چی میگی !

ووووووو که مثال هاش خیلی زیاده

تا به امروز و این لحظه فکر میکردم سرعت داشتن توی همه کار خیلی خوبه و باعث میشه عمر آدم هدر نره وخودم رو اینطور قانع میکردم که ایلان ماسک میگه کاری رو که در سه ماه میشه انجام داد توی سه روز هم میشه …

و همیشه خودم رو بشدت تحت فشار میزاشتم و اما

امشب اومدم توی این پارک و خیلی دلی از خدا خاستم که خودت هدایتم کن بهم بفهمون ترمز من چیه چرا با اینهمه تلاش هیچ وقت از خودم راضی نیستم

همیشه میگم وای دیر شد وای زود باش، چرا ؟! چکار کنم ؟!مشکل کجاست؟!

دبستان بودم میگفتم زود درس بخونم برم راهنمایی، راهنمایی بودم میگفتم زود تموم کنم برم دبیرستان ، دبیرستان بودم میگفتم زود کنکور بدم برم دانشگاه ، دانشجو بودم میگفتم زود تموم کنم برم سر کار ، سر کارم رو زودتر از دوسال قرارداد استعفا دادم که زود امتحان بدم برای مهاجرت و…..

حالا با اینهمه فشار و خستگی و هزینه هایی که کرده ام تا به الان متوجه میشم که چرا همیشه بار دوم و در تلاش دوم به هدف هام رسیدم همییییییشه

کنکور، دفعه دوم قبول شدم

امتحان فاینال کارشناسی، بار دوم

قبولی طرح بیمارستان،سال دوم

ووووو

وامتحانی که باید برای مهاجرت شغلی بدم هم بار اول قبول نشدم و چند روزه که باهمون حس عجله(که الان میفهمم ناشی از عدم باور به فراوانی هست و احساس کمبود وقت و فرصت) دایم میگم خدایا چیکار کنم دوباره امتحانو بوک کنم؟ نکنم؟ واسه چه تاریخی ؟ میرسم نمیرسم؟ قبول میشم نمیشم؟ فرصتم تموم نشه یه وقت !

با این حال اومدم که خدایا خودت بهم بگو باید چکار کنم

که هدایت شدم به این فایل استاد که وااااقعا دوبار پشت سرهم گوش دادم این دوساعت و هر لحظه ش رو متعجب با دهان باز گفتم وااااای وااااای

وخیلی الهامات گرفتم

وبلافاصله در اون حال دگرگون این کامنت رو دیدم و انگار هزار نفر به من گفتن تا تهش بخون

و نمی‌دونید که من به پهنای صورت با کامنت شما گریه کردم

چون دقیقا انگار به من گفتید مریم بسه عجله بسه به کجا میخای برسی!

تهش هیچی نیس جز تموم شدن این مهمونی

و چه مثاااال وحشتناک عاااللی ای زدین و عین پتک توی سر من کوبیده شد تک تک این کلمات

من چقدررررر از خدا و شما و استاد عزییییزم که با تمام وجود ایمان آوردم به درستی و حق بودن این کلام ها

ممنونم سپاسگزارم

هزاران بار خدارو شکر میکنم که در این جمع هستم

خوشحالم که فارسی زبان هستم و در مدار این آگاهی هام

امیدوارم این حال عجیبی که برای من با این کامنتتون ساختید و کلام خدا از زبانتون جاری شد ،دستگیرتون بشه و دقیقا در جایی که به چنین حال و نقطه عطفی نیاز دارید براتون اتفاق بیفته

واینم بگم که به مدت یک دقیقه از روی کامنتتون اسکرین ریکورد گرفتم که بعدا بارها بخونم

بازهم سپاسگزارم

درپناه نگاه حق .