https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh1.gif8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-21 10:01:022020-08-22 09:51:05«قوانین ثابت خداوند» را بهتر بشناسیم
606نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سپاسگزار خداوندی هستم که امروز م با هدایت و حمایتش من رو در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد.
ممنونم از استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم و خانم فرهادی مهربانم و آقا ابراهیم عزیز مدیر فنی بی نظیر، برای بهبود دائمی این سایت فوق العاده.
با توکل به خدا قسمت سوم برداشتم از این فایل فوق العاده رو می نویسم تا به هدایت خداجونم با حمایت خودش عمل کرده باشم.
آقا ابراهیم عزیز:«استاد اصلأ دری از آگاهی ها به روم باز شد ، خیلی ممنونم، لطفاً بازم ادامه بدهید»
استاد عزیزم:« عاشقتم، مثلا طرف میاد الگو برداری می کنه، میگه فلانی فلان کار رو کرده، پس منم همون کار رو می کنم، یا یک ذره بهتر حتی، ولی ایلان ماسک ، یعنی اون تفکر قانونمند میگه من اصلی کاری ندارم کی چیکار کرده، من یه کاری رو می خوام انجام بدم. میخوام ببینم قانون میگه این اتفاق شدنیه یا نه، اگر فیزیک میگه این اتفاق شدنیه یعنی شدنیه، حتی اگر ما الان امکان انجامش رو نداشته باشیم ، یا هیچ کس تا حالا انجامش نداده باشه، وقتی از طریق قانون شدنیه، یعنی که شدنیه. مثلا همان هایپرلوپ ، وقتی نگاه می کنیم می بینیم خیلی چیز عجیب غریبی نیستا، ولی اینکه چرا قبلاً کسی انجامش نداده به خاطر اینه که همه داشتن از قبلی ها وام می گرفتند. هیچ کس نیامده بگه طبق قانون فیزیک ما اگر بتونیم مقاومت هوا رو از بین ببریم، می تونیم ما یک جسمی رو به بالاترین سرعت برسانیم قانون فیزیک میگه به شرطی که مقاومت نباشه. چه راهی هست که ما بیایم هوا رو خارج کنیم… بعد مثال پروژه مریخ رو می زنن… »
استاد عزیزم ایلان ماسک رو من با شما شناختم، و با تمام وجودم تحسینش می کنم به خاطر این زاویه دید درستش نسبت به همه چیز که باعث این هم نوآوری ، پیشرفت و گسترش و بهبود جهان شده. و چقدر عالی که درس بگیریم همه مون در حوزه کاری خودمون این نگاه داشته باشیم.
« وقتی که ذهن رو تربیت می کنیم که به جای گذشتگان، به جای حرفهایی که بقیه می زنند، به جای مسیرایی که دیگران رفتن و حالا بهبودش ببخشیم، بیایم نگاه بنیادین از اول فکر کنیم، اون وقت به راه حل هایی می رسیم که بقیه نرسیدند »
کنترل ذهن، کنترل ذهن، کنترل و حالا با مفهوم عالیتر تربیت ذهن، چقدر من کار دارم با این ذهنم، باید کلا پاکش کنم از هر آنچه که شنیده و تجربه کرده، بعد پرش کنم با قانون، با زیبایی ها، با نکات مثبت، با خواسته ها ، با باورهای درست ان شاالله.
« دلیل اینکه توی این زمینه اینجوری فکر می کنم که اصلاً نیازی نداره که من دنبال کسی برم، نیازه که من روی خودم کار کنم، آدم های مناسب میان توی برنامه من. برخلاف اینکه بقیه، تقریباً همه بقیه، تمام تلاششون رو می کنند که مشتری پیدا کنند، تمام شیوه های بازاریابی و … .»
استاد عزیزم ، الان که صادقانه نگاه می کنم بازم موقع انجام ایده ام ، بیشتر اوقات این سوال میاد توی دهنم که خوب چطور اونو به بقیه معرفی کنم. دقیقا این قسمت از صحبتهاتون برای من بود ، چقدر لبریز آرامشم کرد و با اطمینان میگم یک فضای ذهنی عالی برام آزاد کرد که کلی همین امروز تاثیرش رو دیدم، ان شاالله که روز به روز با طی کردن تکاملم منم تا حد خوبی عامل باشم در مورد این موضوع مهم.
«من بر میگردم به همون داستان فرکانس میگم نه، اگر من یک فرکانس مناسب رو بفرستم ، آدمهایی که روی اون فرکانس هستند رو جذب می کنم، این اتفاق می افته. نیاز نیست که من کار دیگه ای بکنم برای جذب اونا، نیازه که من روی فرکانس خودم کار کنم ، اینا همون چیزاییه که باعث میشه هم نگاهی که من دارم متفاوت بشه، هم نتیجه ای که توی زندگی می گیرم متفاوت باشه، البته که منم نمی دونم به این دقتی که دارم این حرفها رو می زنم بهش عمل کنم، ولی از اونجایی که سعی می کنم به جای اینکه ببینم بقیه چطور فکر می کنند، ببینم قانون چی میگه به همون نسبت نتایج بهتری گرفتم دیگه ولی هر چقدر که بتونم بهتر به قانون عمل کنم نتایج می تونه بزرگتر و بزرگتر هم بشه»
استاد عاشقتونم که اینقدر عالی و با صداقت میگین که با همین دقتی که میگین عمل نمی کنید و خودتون هم در حال طی کردن تکاملتون هستین، می دونین چه بلایی سر کمالگرایی ما میارین، ممنونم ممنونم ممنونم و تحسینتان می کنم برای عملکرد عالی تون و نوش جونتون تمام این نتایج عالی زندگی تون.
آقا ابراهیم عزیز:« خیلی خیلی خیلی ممنونم استاد جونم، مقایسه ای که کردید با ایلان ماسک و خودتون و از دو جنبه مختلف نشون دادین، توی دوتا فیلد متفاوت، چجوری این آدمی که این دید رو داره که تقلید نکنه از گذشتگانش و به جاش بیاد ریست فکتوری کنه، حتی سیستم عاملش هم پاک کنه، بیاد از اول کد قانون بنویسه، یعنی بگه قانون اینه، بعد از اونجا شروع کنه به ساختن همه سیستم عامل، اون موقع دیگه بهترین حالت ممکنه، این الان برام جا افتاد »
آقا ابراهیم عزیز تحسینتان میکنم برای درک عالیتون و این مثال های عالی که بیان کردین ، چقدر این موضوع برام واضح تر شد و بهتر درک کردم. ممنونم
«همین دیروز هم ایلان ماسک شد چهارمین پولدار دنیا ، سهام ایلان ماسک در تسلا رفت بالای ۸ میلیارد دلار. و با این کارهایی که داره انجام میدهد این ریسک هایی که داره می کنه، به نظر ما ریسک ها، از دید خودش برمبنای قانونه، مانعی نداره، چون قانون فیزیک میگه میشه پس میشه، فقط آدمی رو می خواد که تقلید نکنه، ناامید نشه»
آقا ابراهیم عزیز تحسینتان می کنم برای بیان این نکته که از نظر ما ریسکه ولی از نظر اون قانونه، این درک رو کردم که وقتی برای انجام کاری تصمیم میگیرم و خدا ایده اون رو به من الهام میکنه ، در موردش فکر کنم، با قانون بسنجمش، بعد انجامش بدم و به صحبت هایش دیگران اهمیتی ندم چون اونا از زاویه قانون بهش نمی کنند و طبیعیه که بخاطر نگرانی که در مورد ریسک بودن اون دارن، سعی می کنند من رو منصرف کنند، چقدر احساسم عالیتر شد با درک این موضوع، ممنونم
تحسین میکنم ایلان ماسک عزیز رو برای رشد و پیشرفت مالیش، نوش جونش، این ثروتی که کسب کرده، ان شاالله روز به روز موفق تر و ثروتمند تر بشه.
استاد عزیزم مثال یوتیوب روز قبل ایلان ماسک در مورد استفاده از یک پیچ برزگ به جای چند پیچ کوچیک در چرخ های ماشین رو بیان می کنند …« دلیل تفاوت های ماشین های تسلا با دیگر ماشین ها به این دلیله که از اول نگاه کرده به قضیه و از خودش سوال پرسیده طبق قانون فیزیک میشه اینکار رو انجام داد، پس بره تو دلش، این نتایج به خاطر داشتن نگاه متفاوت و اینکه بگیم مهم نیست چرا بقیه انجامش ندادن، بگیم طبق قانون فیزیک میشه این کار رو کرد، اگر میشه باید راهش رو پیدا کنیم، اگر راهی نیست، برای اینه که ما فعلأ راهی نداریم ، نه به این دلیل که راه غیر ممکنیه. بعد مثال تبدیل ۷۲ قطعه به دو قطعه در عقب ماشین های تسلا رو می زنند، … »
ممنونم ممنونم ممنونم استاد عزیزم یه خاطر این مثال ها و باعث درک بهتر ما شدند
«و با همین مثالها بازم می رسم به اینکه اصلا چرا من باید بقیه رو هدایت کنم؟ اگر فردی در مدارش نباشه، مهم نیست من چقدر تلاش می کنم، نهایتاً هدایت نمیشه، پس چرا من باید الکی بدوئم تا کسی رو هدایت کنم، دوتا حالت داره ، اگر طرف آمادگی هدایت شدن رو داشته باشه، پس هدایت میشه ، چه من باشم، چه نباشم، اگر طرف آمادگی هدایت شدن رو نداشته باشه، هدایت نمیشه، فارغ از اینکه من خودم رو بکشم یا نکشم»
استاد اگر براتون بگم من چقدر تلاش کردم و چه شیوههایی بکار بردن برای اینکه همسرم توی این مسیر بیاد، خنده تون می گیره، و صد البته هم کلی خودم می خندم با یادآوری شون، یعنی اگر نصف اون زمانی که من میذاشتم تا یک فکر خلاقانه دیگه برای علاقمند کردن همسرم به آموزههای شما پیدا کنم ،😂😂😂 ، روی شناخت و درک و عمل به قانون وقت گذاشتم ، الان رشد و پیشرفت مداریم در تمام جوانب خیلی بیشتر بود و صد البته که اینقدر با این تجربه این موضوع رو با گوشت و پوست و استخونم درک کردم که ان شاالله دیگه هیچ وقت دیگه تکرار نمیکنم این اشتباه رو.
«خدا یک مثالی به محمد می زده که دیگه ته ته مثاله، میگه اصلا نردبون بذار برو بالای آسمان، یا چاه بکن برس ته زمین، می بینی که اینا ایمان نمیارن. مثال قشنگی میزده خدا توی قرآن میگه فکر می کنی بینا با نابینا برابره ، کسی که نابینائه تو چطوری مقایسه اش می کنی با کسی که بینائه، میگه مهر برقلباشون زدیم ، نه می بینند، نه میشنوند، نه می فهمند، مثل اینکه یکی نابینا باشه، بگی ببین نقاشی رو، دستش رو بگیری ببین این طبیعت رو، ببین این هواپیما رو ، چی داری میگی بهش؟»
و چنانچه انکار و اعتراض آنها تو را سخت و گران میآید اگر توانی نقبی در زمین بساز یا نردبانی بر آسمان برافراز تا آیتی بر آنها آوری! و اگر خدا میخواست همه را مجتمع بر هدایت میکرد؛ پس تو البته از جاهلان مباش.
بگو: «چه کسى پروردگار آسمان ها و زمین است؟» بگو: خداوند یگانه! (سپس) بگو: «آیا خدایانى غیر از او براى خود برگزیده اید که (حتّى) مالک سود و زیان خود نیستند (تا چه رسد به شما؟)!» بگو: «آیا نابینا و بینا یکسانند؟! یا ظلمت ها و نور برابرند؟! آیا آنها همتایانى براى خدا قرار دادند به خاطر اینکه آنان همچون خدا آفرینشى داشتند، و این آفرینش ها بر آنها مشتبه شده است؟!» بگو: «خدا آفریننده همه چیز است; و اوست یکتا و حاکم بر همه چیز.»
«حالا اگر طرف توی مدار نباشه، قانونش اینه، در مورد همه چیز، اگر طرف توی مدار نباشه که فارغ از اینکه تو چی میگی نمیفهمه و اگر توی مدار باشه فارغ از اینکه تو چی میگی می فهمه، بنابراین تو اصلا کاری نمیخواد بکنی تو روی خودت کار کن، آدم درستی باش، آدمای درست میان توی زندگی تو تمام شد و رفت. دیگه منه عباسمنش اصلا کاری ندارم که بقیه چجورین و چیکار می کنند، من روی خودم کار می کنم ، اینکه شرایط زندگی من اینقدر متفاوته با بقیه، رابطه عاطفی من ، شرایط سلامتی من ، شرایط کاری من، شرایط مالی من ، ایناهمش به این دلیله که من سعی کردم، نمیگم کامل عمل کردم، سعی کردم که همه چیز رو اینجوری ببینم، وقتی شما اینجوری می بینی، توی این مثال بحث هدایت کردن آدما، اصلأ شما دیگه برای خودت زندگی می کنی، هر وقت حال می کنم یک فایل میذارم، هر وقت حسم میگه یک فایل میذارم، هر وقت هم که نمیگه هم نمیذارم.»
استاد عزیزم باید هزاران بار این قانون رو با خودم تکرار کنم و هزاران بار نتایج زندگی فوقالعاده شما رو ببینم و تحسین کنم تا با تمام وجودم درکش کنم، خدا رو میلیارد ها میلیارد بار برای نعمت وجود ارزشمند و تاثیر گذار شما سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 💖
«موضوع این نیست که من دنبال این باشم که چقدر فالور داشته باشم که، موضوع اینه که اون آدمی که توی برنامه من میاد چقدر آماده باشه، اگر آماده نباشه، هرچقدر که من تلاش کنم اوضاع بدتر میشه، نمیفهمه قضیه رو ، تازه میگه تو وقت ما رو هم گرفتی ، پول ما رو هم گرفتی و هیچ فایدهای هم نداشته، »
خدای من استاد جان چقدر تحسینتان می کنم برای این درک بالاتون و این همه توحیدی عمل کردنتون. چند وقت پیش که تمام کاربران غیر فعال رو حذف کردید بی نهایت، بی نهایت تحسینتان کردم توحیدی ترین الگوی دنیا
«گفتم اینکه من فایل های سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت رو توی اینستاگرام یا یوتیوب نمیذارم، مگه کاری داره اینا رو بذارم توی اینستا یا یوتیوب؟ این فایل ها با این کیفیت بالا که صدها برابر با کیفیت تر از فایل های بقیه و روزانه داره روی سایت قرار میگیره. چرا من هیچ وقت نذاشتمشون، یا اگر گذاشتم یک قسمت گذاشتم گفتم اگر میخواید باید بیاید توی سایت، برای اینکه اون کسی که مناسبه، اون راه رو پیدا می کنه اون میاد توی سایت ما ، من نمیخوام که یه عالمه آدم دور وبر من باشن، که آدمهای توی مداری نباشن، توی این فرکانس نباشند، که اینکار رو بکنم این قدر فالور داشته باشم و اینقدر بهمان باشه، که همش هم برمیگرده به همون خلأ های درونی، نیاز به شهرت داره، نیاز به توجه داره ، نیاز به احساس مهم بودن داره و … گفتم من همه اینارو می دونم که چقدر کانتنک های من خوبن، می دونم که چقدر جذابن، اگر از اول گذاشته بودم الان که دو میلیون حتی بیست میلیون می تونستم داشته باشم.»
این دقیقا همون اصلیه که ما باید از فرعیات تشخیص بدیم ، اینا همون حواشی و غیر مهم هاست که ما رو از مسیر درست خارج می کنه و شما چقدر عالی اینو درک کردین ، عمل می کنید و خیلی عالیتر بیان می کنید.
« همه اینا رو می دونم ولی اون چیزی که من میخوام اون آدمه مناسبه، اون آدم مناسبه مسیر رو پیدا می کنه، من روی خودم کار میکنم، توی یک فضای خوب ، به دور از هیاهو و به دور از حواشی میشینم روی خودم کار می کنم، اون چیزایی که لذت می برم رو میذارم روی سایت و آدم مناسبش پیداش می کنه. »
خدای من شکرت که من در این سایت هستم، چقدر به خودم افتخار می کنم به خاطر بودنم ، به خاطر فعال بودنم و به خاطر ادامه دادنم، خدایا شکرت شکرت شکرت ایناهمه نعمت و روزی بینظیر تو در زندگیمه، که الان اصلا چند ماهه اصلا نمی دونم اینترنتم چطور شارژ میشه و همیشه بسته خوب و پر حجم دارم، خدا رو هزاران مرتبه. و اینقدر بودنم توی سایت برام لذت بخشه. دیروز عصر که نوشتن کامنت قبلیم تموم شد، وقتی پاشدم احساس خشکی توی کمرم احساس کردم و با خودم گفتم مگه من چه زمانی که نشستم و دارم گوش می دم و می نویسم که متوجه نشدم و اینقدر کمرم خشک شده، امروز تصمیم گرفتم ساعت بگیرم، از ساعت ۱۶ نشستم فقط روی حدود ۱۷ دقیقه این فایل و هنوز نمی دونم تا کی طول بکشه، و فقط و فقط این لطف خداست که اینقدر لذت می برم از شناخت بهتر خودش، خدایا شکرت شکرت شکرت.
«چون تو مدیر فنی ما هستی من دارم اینا رو مثال می زنم، می دونی که کیفیت کامنت های ما، به جرأت میگم از بهترین کتابهای بهترین نویسنده ها، بهتره. کامنت های سایت رو مقایسه کن با کامنت های اینستاگرام یا یوتیوب. اصلأ هیچ راهی، هیچ راهی برای مقایسه کردن کامنت های افرادی که توی سایت ما هستن، با دیگران هیچ راهی نیست »
خدای من، واقعاً با تمام وجودم تایید می کنم ارزش والا و کیفیت عالی کامنتهای دوستان عزیزم رو. من چند وقته برای تحقق یک خواسته ام در رشد عزت نفسم خدا بهم الهام که کامنت ها رو بخونم و هر پاسخی که خدا به دلم انداخت رو براشون بنویسم، این کامنت ها دقیقا مثالها و توضیحات بیشتر درس ها و آموزهای بی نظیر شما در فایلهاست. به خدا بعضی وقتها اشک شوق میریزم از هدایت هایی که خدا از طریق این کامنت ها شامل حالم می کنه، اینکه هر کدوم از عزیزان از زاویه دید خودش از مدار خودش اون فایل رو می بینم بعد اجتماع این همه دیدگاه، یک درکی عظیمی رو برام میاره، خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
دوستان عزیزم برای تمام کامنت های بی نظیرتان ممنونم ممنونم ممنونم
«دلیلش اون فرکانس ست، ما اومدیم یه فضای مناسبی ایجاد کردیم روی خودمون کار کردیم، اونایی که مناسب بودن اومدن توی سایت و این اتفاق توی سایت داره می افته، اونجایی که ما داریم روی خودمون کار می کنیم، تا کی این اتفاق می افته؟ تا جایی که ما رو خودمون کار می کنیم، اگر روی خودمون کار نکنیم دیگه این اتفاق نمی افته»
بازم تاکید شما برای کار کردن روی خودمان و وظیفه من عمل کردن، عمل کردن ، عمل کردن
چقدر شما بی نظیر و عالی هستین استاد که این همه افراد بی نظیر و عالی در سایت تون حضور دارند، تحسینتان میکنم
و چقدر این نکته مهمه که اینا تا زمانی که روی خودمون کار می کنیم هست ، خدا جونم هدایت و حمایتم کن تا همیشه ادامه بدم و ثابت قدم باشم در مسیر مستقیم خودت
افرین به تو احسنت به تو احسنت به اینهمه تعهد و تلاش عظیمت
خداروشاکرم که هدایتم کرده به این سایت و میتونم چنین دوستان درجه یکی داشته باشم
اونجا که گفتی وقت گذاشتی برای همسرت
منم دقیقا همین شرایط رو دارم خییییلی سعی کردم همسرمم بیارم تو این راه و مث بعضی از دوستان که با عزیزان دلشون ادامه میدن منم یه همپا داشته باشم اما نمیشه که نمیشه
حتی گاهی از زاویه دید خودش که نگرش عام جامعه هست منو انتقادم میکنه و من فقط سکوت میکنم
خیلی دلم میخواد که قویتر بشم و هدایت بشم به جایی که ازادی باشه نه افکاری که ملت نسل به نسل و سینه به سینه دریافت کردن و بدون هیچ آگاهی سینه سپر کردن براش
دلم میخواد روزی در امریکای زیبا و رها و ثروتمند باشم در کنار دوستان هم فرکانسیم در کنار استاد عباسمنش عزیز
خدایا همه مارا به راه راست هدایت فرما راه کسانی که به ایشان نعمت بخشیدی و نه راه گمراهان و نه راه ظالمان
الهی آممممین
مرضیه جانم از راه دور میبوسمت و بازم تحسینت میکنم و برات بهترین ها رو آرزومندم
منم بی نهایت سپاسگزار خداوندم به خاطر بودنم در این خانواده صمیمی و داشتن دوستان بی نظیری مثل تو عزیز دلم
عزیزم در مورد همسرت کاملا درک می کنم چی میگی، من به آموزههای استاد در مورد صحبت نکردن با دیگران در مورد قانون خیلی خوب عمل کردم و عمل می کنم ، با همسرم هم در مورد قانون حرف نمیزدم هیچ وقت ، ولی کلی سعی می کردم با چیزایی که دوست داره به دیدن فایل های استاد علاقمندش کنم…
این نکته رو دارم به خودم یادآوری میکنم که آدم ها در مدارهای متفاوتی هستند و من نمیتونم مدار هیچ کس رو تغییر بدم ، فقط می تونم با کارکردن روی خودم مدار خودم رو تغییر بدم.
و جالبه از وقتی که رها کردم این موضوع رو ، واقعا رها کردم، خیلی خیلی بهتر از قبل نتیجه گرفتم ، یعنی دقیقا وجهی از همسرم رو برانگیخته کردم که دارم ازش لذت می برم. یعنی بیشتر صحبت هامون کاملا مثبته، ایشون متوجه علاقه من به پیشرفت ها و موفقیت ها و خلاقیت ها هستن، وقتی که مغازه است اینجور برنامه هارو می بینه و می دونه که من تلویزیون نگاه نمی کنم، با شوق تعریف می کنه و صد البته که منم کلی لذت می برم از شنیدن داستان های موفقیت و پیشرفت هم پاره های ارزشمندم. و یا در مورد زیبایی ها و نشانه های ثروت میاد برام تعریف می کنه، و خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که رابطه مون روز به روز داره بهتر میشه.
می خوام این نوید رو بهت بدم که تا زمانی که ان شاالله مدار و تکاملشون رو طی می کنن و ما بتونیم در مورد قانون صحبت کنیم، می تونیم آگاهانه مسیر گفتگوهامون رو به سمت دلخواهمون هدایت کنیم. اصل قانون رو عمل کنیم که ما در هر لحظه باید لذت ببریم این یعنی زندگی کردن در لحظه.
من عاشقتم عزیزم، ان شاالله در بهترین و زیباترین و مناسبترین مکان و زمان و شرایط همدیگه رو ببینیم.
دوستت دارم
از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را برایت خواستارم 😘😘🌹🌹
آقا ابرهیم، ماشاالله. آفرین . تبریک می گم بهتون برای این حد از درک و آگاهی و عمل به قوانین. 👍👍
مبارکتون باشه اون لب تاب خوشکل و عااالی. ان شاالله هر روز و هر لحظه برکت به کار و زندگیتون بیاد.
استااااد واقعااااا ممنون. دمتون گرممم. 💕💕💕💕💕
یعنی اون دری از آگاهی که آقا ابراهیم گفت، به روی منم باز شد. اصلا با هر جمله تون لرز به تنم می نشست که ببین، ببین اینطوری باید عمل کرد به قانونااااا.
چند بار بی وقفه گوش دادم و ان شاالله بازم گوش می دم و با دقت آگاهی هام رو، درک هام می نویسم .
یعنی چنان درکی از خواب و احضار روح و فرکانس و هم فرکانسی برام ایجاد شد که الله اکبر. واقعا عااالی بود این سوال چیزی که همه ی ما طبق باورها و گفته های قبلی داشتیم باهاش زندگی می کردیم..
اما چیزی که باعث شد بیام اینجا و بنویسم از درکم این بود که یه الگویی دو سه بار داشت برام تکرار می شد و طبق قانون وقتی ما روی ترمز ها کار می کنیم باید کم بشه و کم کم الگوی جدید ایجاد بشه و خودشو نشون بده.
خیلی ریز بود، خیلی ریز تا اینکه امروز گفتم آخههه چی می شه که این الگو تکرار می شه، احساسم که خوبه، ترمزشو هم که پیدا کردم، چی باعث شده که توی فلان خواسته من این الگو رو ببینم (نشانه های خواسته می اومد اما دوباره این الگوی غلط تکرار می شد) بعد حسم گفت چون تو هنوز گاهی خواسته یا ناخواسته داری به اون فلان فرد فکر می کنی که این الگو رو الآن داررره .
اصلا کپ کردم، اون شخصی که من توی ذهنم اصلا الگوی من نبود فقط چون از نزدیکان من بود و چون تقریبا همسن من هم بود، ناخودآگاه گاهی توی ذهنم بهش توجه می کردم نه از روی آگاهی، بلکه کاملا ناخودآگاه ولی تا چند دقیقه ذهنم درگیرش می شد
و از اونجایی که جهان به اساس توجه ما پاسخ می ده، اون الگو داشت تکرار می شد اما نه خیلی زیاد. (دقیقا به اندازه ی توجهم).
بعد یادم به این صحبتا و فایل افتاد که عینک نگاه استاد به جهان اطرافش، ظاهری نیست، از روی قوانینه
قوانینی که صد در صد قبولش کرده .
اما نگاه ما، واقعا صد در صد نیست و گاهی با احساسات و واکنش هامون نسبت به عوامل بیرونی گره می خوره.
ولی اگه این قوانین رو برای خودمون بارها و بارها روشن و واضح کنیم که بابا، این جهان، این نیرویی که اسمشو خدا گذاشتیم، قضاوتتتت نمی کنه، احساساتی عمل نمی کنه
و به همین دلیله که به قول استاد که می گن، درسته خدا می گه من مهربانترین مهربانانم ولی عذاب شدیدم داره.
درک اینکه جهان چطور عمل می کنه، درک اینکه اساس توجه ما، فرکانس هارو رهبری می کنه و اتفاقات رو بر اون اساس شکل می ده خیلی مهم تره تا اینکه تمرکزمون رو بذاریم روی این موضوع که، برم فلانی هارو به این مسیر هدایت کنم.
یا برای شرایط کسی که خودش برای خودش ساخته، خودم رو مسئول بدونم یا خودمو به سختی بندازیم که راهت غلطه.
جهان اونقدر داره دقیق و حساب شده با دقت ریاضی وااااار عمل می کنه که به قول قرآن، نه یه ذره خیر بدون پاسخ می مونه و نه یک ذره شرّ.
من اگر بخوام خیلی هنر کنم، باید زندگی خودمو با این قوانین درست کنم و درک کنم که خداوند به همه ی ما به یک اندازه نزدیکه، به یک اندازه .
این فایل یه فایل به شدت توحیدی بود، تو رو از خودتتت هم فاصله می ده و به منبع وصل می کنه.
مثل ایلان که می گه، آیا طبق قانون شدنیه؟!
بله شدنیه
ایلان: پس انجامش می دیم. یعنی نه به محدودیت ها فکر می کنه، نه به نشدن و قوانین انسانی و نه هیچ چیز دیگه ای. کار خودشو می کنه و اون کار چقدررر موفق می شه
یعنی برای پیشرفتت، نه روی کسی حساب باز کن، نه به کسی وابسته باش و نه حتی لازمه دنبال الگوی خاصی باشی، از خودت بپرس، آیا طبق قانون شدنیه؟!
بله
پس انجامش می دیم(باوراشو می سازم، ایده های عملی رو عمل می کنیم، قدم به قدم هدایت می شیم).
یه ترس بزرگ یا یه باور محدود ما اینه که، ایمان نداریم. نه ایمان به این معنی که بگیم خدارو باور داریمااا. نه .
ایمان به غیب نداریم. ایمان به این که ما توی جهانی فرکانسی و هوشمند و پویا هستیم نداریم.
فکر می کنیم جهان همین چیزیه که می بینیم. برای همین وقتی به یه موضوعی برمی خوریم که به ما احساس خوبی نمی ده، یااا به تضاد، زود به هم می ریزیم و دقت و حسابگری جهان رو به باد فراموشی می سپاریم و فکر می کنیم دنیا به آخر رسید ولی وقتی بدونیم که خودمون به تنهایی، مسئول زندگیمون هستیم و قادریم از هر کجایی که هستیم، تو هر موقعیتی که هستیم، با ایجاد باور درست و تنظیم احساس و در نهایت فرکانس، از اون مرحله به مراحل بالاتر هدایت بشیم، دیگه نگرانی ای برامون نمی مونه که این تضاد مانعه، بلکه درک می کنیم و می فهمیم برای برداشتن قدم بعدی، این برای وضوح بیشتر و شناخت بیشتر خودمون برامون ایجاد شده و چون باور داریم هدایتتت می شیم، می ریم تو دلش، حلش می کنیم
نگاه استاد اینه.
نه نگاهی احساساتی.
نه نگاهی ظاهری.
به قول آقا ابراهیم، استاد استخوان بندی رو داره می بینه و به همین دلیل راهکارها بهش داده می شه.
اینو به خودم بگم که قبل از هر چیزی، باید صد در صد مسئولیت کنترل ذهنم رو داشته باشم و بپذیرم که فرمون ذهنم دست منه، نه هیچ کس دیگه ای چون مقصدی که می رم، جایی که می رم، نتیجه ی این فرمون چرخوندنه. پس من مسئولم که صد در صد قوانین رو بپذیرم و متعهد باشم که : اولا، احساساتی عمل نکنم. نه در برابر زندگی خودم و نه زندگی دیگران.
اینطوری اگه به مسأله ای، تضادی، یا خواسته ی جدیدی روبرو می شم، اون رو از الک قوانین کیهانی و باورهای توحیدی رد می کنم نه از روی باورهای محدودی که از گذشتگان من بهم رسیده.
اینطوریه که آدم جسارت عمل کردن و وارد دل ترسها شدنو به دست میاره چون احساساتی عمل نمی کنه. ترس از باور های محدود میاد. از عدم ایمان به غیب.
دوما، برای اینکه پیشرفت کنم حتمااا لازم نیست دنبال الگوی خاصی باشم. حتما لازم نیست منتظر باشم یه نفر نتیجه ببینه، به خودم بگم، آیا طبق قانون همچنین چیزی امکان پذیره؟! اگه آره که انجامش بدم.
این چند روز که این فایل فوق العاده رو شنیدم و امروز که جلسه ی ۷ عزت رو گوش می دادم، فهمیدم که چقدرررر ما نیاز داریم به خودمون برگردیم، چقدررر نیار داریم که قوانین رو برای خودمون تکرار و تکرار کنیم و مثل غذا خوردن، متعهد به اجرای قوانین بشیم.
چقدر نیاز داریم نگاهمون، انگشت اشاره مون و بهانه هامون رو از بیرون بگیریم و به خودمون و خدای خودمون بدیم.
ما هدایتتتت می شیم. هدایت می شیم .
مثل هدایت شدن شما و آقا ابراهیم به همکاری با هم طبق خواسته هاتون . ایشون به کاری که عاشقش هستن و کاری که فکر می کردن باید جوابگوی لیاقتشون باشه و شما طبق خواسته تون که کسی باشه که این همه ویژگی خوب داشته باشن. خداییش این وسط چه کار فیزیکی خاصی انجام شد؟! نه تبلیغی، نه به این و اون سپردنی. هیچی. مستقیم وصل شدین به خدا و خدا شمارو به هم جوین کرد.
مثل هدایت شدن خانم فرهادی، که با قدرت از کاری که دوست ندارن بیان بیرون و جهان ایشونو به جایی و کاری هدایت کنه که لایقش هستن و عاشقش و شما رو به همکاری که صداقت و عشق به کار و ده ها ویژگی خوب دیگه دارن. مگه شما کاری کردین؟! نه. خدا کارارو انجام داد. کار شما درخواست دادن با ایمان بود، که می شود.
خدای منننن. اون لب تاب خوشکل و قلمش
الهی شکرررررر.
واقعا عالیه.
چند وقت پیش یکی از دوستان که از اعضای سایتم هستن، از خریدای خودشون برام عکس فرستادن، هر بار از نتایج عالی مالیش برام تعریف می کرد و چند وقت پیش عکس طلاها و خریدهاشو برام فرستاد، ذوق زده شده بودم و با تمام وجود تبریک گفتم بهش و با عشق به اون خریدا نگاه می کردم و می گفتم ببین قانون اینطوری نتیجه می ده، تازه این یه قسمته. خیلی حس خوبی بهم داده بود و دو سه باری به عکس توی چند روز نگاه کردم و جالب ترین قسمت موضوع اینه که یه مدت بعدش منم عکس خریدام رو براش فرستادم، طلا و خریدای دیگه یهوووو یادم به این موضوع افتاد که وااای خدای من، چند وقت پیش اون عکس فرستاد و من یادممم نبود و حالا مننن!
وقتی بهش گفتم اونم شگفت زده شد که واقعا همینه هااا. به همین سادگی.
خدایاااااا شکرت
یعنی هر بار که به واسطه ی نگاه توحیدی، یا هر بار شناخت قوانین به خودم و توانایی هام نزدیک تر می شم، بیشتر حس می کنم که بایدددد بایدددد دست از اون بیرون بردارم.
بخدا اون بیرون هیچ خبری نیست جز بازتاب باورها و فرکانسهای من. بخدا هیچی نیست. من اگه درست باشم، اگه باورهای درست داشته باشم، چه در زمینه روابط، چه در زمینه سلامتی، ثروت و یا هر باور دیگه ای، به همون اندازه، یعنی به اندازه ی بُرد باورم به شرایط بهتر در هر جنبه ای هدایت می شم.
کافیه به خودم بیام.
کافیه نچسبم و رها باشم.
کافیه کاری به آدمای اطرافم نداشته باشم و با خودم در صلح باشم
کافیه خدارو توی وجود خودم پیدا کنم.
کافیه نگاهم رو به توحید نزدیک تر کنم از شرک فاصله بدم.
کافیه درک کنم و باور کنم که من هییییییچ تفاوتی با دیگر آدم های موفق ندارم، هیچ تفاوتی.
کافیه درک کنم که من فارغ از اینکه کای دنیا هستم، تو کدوم نقطه و توی کدوم مکان، من توانایی خلق زندگیمو دارم و از درک توانایی تا خلقش به باور و ایمان من بستگی داره که آیا ایمان دارم ؟!
هنوز جا هست برای درک آگاهی های این فایل. از لحظه ی اول صحبت گرفته تا آخرش که چقدررر نتایج لایت و آروم و دقیق طبق فرکانسها ایجاد شدن .
چون این فایل خودش به تنهایی یه دوره س.
عااالی بودددددد. عاااالی هست. خدا می دونه که قراره چه چیزای دیگه ای درک کنیم از همین یه فایل به تنهایی.
من که تا چنددددد بار گوش ندم مشغول نوشتن نمی شم چون ووقتی دست به قلم می شم دیگه الله اکبر از درک و آگاهی، انگار به زیرخاکی دست پیدا کردم اون موقع. 😀
در پناه رب العالمین همواره سلامت و سعادتمند در هر دو جهان باشید
مدیر عزیزممنونم که آگاهانه سوالاتی مطرح کردی که واقعا کلیدی و اصل بود
و بسیار بسیار تشکر میکنم از استاد گلم که باز هم مثل همیشه و حتی بهتر از همیشه توضیح دادن برامون.
یه اتفاق جالبی که تازه برام پیش اومده همین قوانین بوده و چند وقته که فکرم هم درگیرش بوده..
من به خودم برای یاد آوری این قانون،وشناخت بیشتر قانون و عمل کردن به قانون و اینکه برام فهمش ودرکش آسون تر باشه گفتم که ببین فهیمه این خیلی راحته زندگی ما قانونی داره که اگه طبق این قانون عمل کنی خیلی راحت وبدون دردسر بزرگی به هرچی میخوای میرسی به هرچی از هرجنبه ای ودر هر ضمینه ای بهش میرسی بلا استثناء…
هر چیزی و هر کاری قوانین مخصوص به خودشو داره که اگه درست به قوانینش عمل کنیم درست انجام میشه..
مثلا:قوانین استفاده از اشیاء مثلا وسایل برقی که باید طبق اون قانون خودش عمل کنیم وباید با برق اتصال برقرار کنه تا درست کار کنه،بعضی هاش باید با آب اتصال نداشته باشه تا درست کار کنه و غیره….حتی تو دفترچه راهنماشون میان ذکر میکنن که آقا روش استفاده از این وسیله یا قانون استفاده از این وسیله اینه ، که اگه خلافش عمل کنین این وسیله دچار مشکل میشه…
یا وسایل غیر برقی مثل ساعت که براساس چرخ دنده هاش و نظم وقانونی که دنده ها دارن داره کار میکنه و حرکت میکنه واگر یک دندونه بشکنه و خلاف قانونش ونظمش عمل کنه حرکت ساعت دچار مشکل میشه…
مثلا: قوانین راهنمایی و رانندگی
کسی که میخواد رانندگی یاد بگیره بهش کتاب میدن بهش آموزش میدن که کار کردن واستفاده کردن از ماشین چه قوانین و چه روش هایی داره که اگر طبق قوانینش عمل نکنی دچار مشکل میشی…
هرچند اینم بگم نکته مهم اینه که این قوانین بالا ثابت نیس و میتونه پیشرفته تر و ضعیف تر باشه مثلا ما وسیله برقی هم داریم که با آب هیچ تضادی نداره و این قوانین همیشه در حال پیشرفت وتغییره وثابت نیس ولی به قول استاد بیسش یکیه، پایش یکیه…پایش قانونه..قانون ،.هر چیزی قانون خودش رو داره چه پیشرفته چه قدیمی…
پس شما نگاه هر چیزی بکنین مثلا اشیاء، جزییات داخل شهر، موجودات زنده، آسمان ، زمین ، کهکشان ها….این ها همه قوانین مخصوص به خودشون رو دارن که این قوانین رو الله یکتا وضع کرده و هدایتش میکنه…
پس جهان ما و دنیای زیبای ما هم قوانین زیبایی داره که اگه بهش عمل کنیم هم دنیای زیباتری و بدون نقصی خواهیم داشت وهم میتونیم از این دنیا زیباتر و کامل تر تو اون دنیا داشته باشیم…
قوانینی که قربون خدا برم بدون تغییره و عدالت خداوند رونشون میده که برای همه یکسان،و برای یه شهر یا محله خاصی یا افراد خاصی کمتر یا بیشتر نیس,
وبرای هر کسی که بخواد از این قوانین استفاده کنه،
ثابت و قابل اطمینان و قابل فهمه…
(من همیشه و هر روز با خودم تکرار میکنم خدایا شکرت که قوانینی داری که ما میتونیم طبق این قوانین زیبا زندگی خودمون رو, خودمون بسازیم و هر جور که میخوایم پیش بریم)
واگر مطابق این قوانین عمل کنیم فقط خیر و خوشی و سلامتی و ثروت وعشق ومحبت وتندرستی و خوشبختی و…. میبینیم .
واگر بر خلاف این قوانین عمل کنیم فقط فقر و غم و ناسپاسی و فلاکت وبدبختی وظلم و…
میبینیم .
من به این درک رسیدم که عمل کردن و یقین داشتن و اعتماد داشتن به قوانین الله یکتا یعنی ایمان و امیدوارم که همه شما دوستان هم به این درک برسین..الاهی آمین
به دنیا با دید زیبا تری و قانونمند تری ومنظم تری نگاه کنیم و اون رو زیبا تر کنیم…
من به این میزان درک رسیدم که دنیا قوانین ثابت و کامل و عالی داره که اگه طبقش عمل کنیم زندگیمون قشنگ تر میشه اما با این فایل استاد باز هم موضوع برام شفاف تر وکامل تر شد
فهمیدم که باید هر اتفاقی رو بدون باور های قبلی و با ذهنی کاملا سبک و خالص و پاک با قوانین پایه قوانینی که در قرآن هم آمده حل کنم وانجام بدم و موفق بشم و در هر موضوع وکاری از این شیوه استفاده کنم تا ذهنم درگیر باورهای قدیم و جدید نشه و سردرگم وکلافه بشم ونتونم مسیرم وراهی رو که باید برم و گم کنم…
خیلی راحت و تکاملی با پاک کردن کامل ذهنم
وخالی کردن از اینکه بقیه چی بهم گفتن و چه کار کردن…و فقط با به یاد آوردن قوانین
مسیرم و پیدا کنم و در واقع هدایت بشم به مسیر های بهتر و زیبا تر در هر ضمینه ای.
…الاهی آمین
خدایا شکرت که بر اساس قوانین من به این فایل هدایت شدم و آگاهی هامو در اختیار دوستان خوبم در این سایت زیبا گزاشتم و
مدتیه شکرگزاری پشت سر هم دوستان تو کامنت های ارسالی میبینم ولی یه گپ یا جای خالی از آگاهی در اکثر اونا احساس میکنم البته ممکنه درست نباشه
اینکه سیستم نیاز به ورودی “تایید” یا “رضایت” داره تا خروجی مورد نظر بده یعنی وقتی خواسته ای میبینم و با خودم میگم این همونیه که من میخوام یا همونیه که دوست دارم خوشم میاد و وقتی باورهای همسو با تجربه انها دارم در واقع “فرکانس تایید” به سیستم میدم و سیستم از جنس اونارو دورم جمع میکنه بنظرم این فرکانس همون شکرگزاریه
نه اینکه با دید انسانی که از کسی( که در اینجا خداست ) تعریف تمجید ویا التماس کنم تا چیزی بهم بده
بی نهایت لذت بردم از این صحبتهای عالی ,راستش من وقتی اومدم توسایت و این فایل تقریبا دوساعته رو دیدم اولش خواستم بیخیال بشم و برم چون کارای زیادی برا انجام داشتم اما یکمیشو که گوش دادم نتونستم ادامه ندم,درعین حال که کارامو انجام میدادم گوشیمو همه جا با خودم میبردم و حتی شاید باورتون نشه خواستم دوش هم بگیرم گوشیو گذاشتم تو نایلکس و بردمش توحموم😄😄و اتفاقا بخودم میگفتم خب کدوم قانونی گفته که نمیشه موقع دوش گرفتن یکار عالیه دیگم انجام داد…
دیدگاه شما استاد عزیز و دوستانتون انجام همه کارهارو برای من آسون میکنه,من تقریبا یکسال است که با سایت شما آشنا شدم و سعی میکنم همیشه از مطالبی که روسایت میگذاریدنهایت استفاده روکنم,حال خوب من قابل مقایسه با سال گذشته ام نیست,از هیچ لحاظی…احساس آرامش درونی که دارم برایم بی نهاااایت ارزشمندست و خداروشکر میکنم بخاطر هدایتم و همچنین حضور تیم عالی عباسمنش…
ابراهیم دیوونم کردی خودت یه پا سید شدی . این مثال رادیو که زدی منو برد تو فضا
به نام تنها فرمانروای جهانیان
سلام
سپاسگزار خداوندی هستم که امروز م با هدایت و حمایتش من رو در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد.
ممنونم از استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم و خانم فرهادی مهربانم و آقا ابراهیم عزیز مدیر فنی بی نظیر، برای بهبود دائمی این سایت فوق العاده.
با توکل به خدا قسمت سوم برداشتم از این فایل فوق العاده رو می نویسم تا به هدایت خداجونم با حمایت خودش عمل کرده باشم.
آقا ابراهیم عزیز:«استاد اصلأ دری از آگاهی ها به روم باز شد ، خیلی ممنونم، لطفاً بازم ادامه بدهید»
استاد عزیزم:« عاشقتم، مثلا طرف میاد الگو برداری می کنه، میگه فلانی فلان کار رو کرده، پس منم همون کار رو می کنم، یا یک ذره بهتر حتی، ولی ایلان ماسک ، یعنی اون تفکر قانونمند میگه من اصلی کاری ندارم کی چیکار کرده، من یه کاری رو می خوام انجام بدم. میخوام ببینم قانون میگه این اتفاق شدنیه یا نه، اگر فیزیک میگه این اتفاق شدنیه یعنی شدنیه، حتی اگر ما الان امکان انجامش رو نداشته باشیم ، یا هیچ کس تا حالا انجامش نداده باشه، وقتی از طریق قانون شدنیه، یعنی که شدنیه. مثلا همان هایپرلوپ ، وقتی نگاه می کنیم می بینیم خیلی چیز عجیب غریبی نیستا، ولی اینکه چرا قبلاً کسی انجامش نداده به خاطر اینه که همه داشتن از قبلی ها وام می گرفتند. هیچ کس نیامده بگه طبق قانون فیزیک ما اگر بتونیم مقاومت هوا رو از بین ببریم، می تونیم ما یک جسمی رو به بالاترین سرعت برسانیم قانون فیزیک میگه به شرطی که مقاومت نباشه. چه راهی هست که ما بیایم هوا رو خارج کنیم… بعد مثال پروژه مریخ رو می زنن… »
استاد عزیزم ایلان ماسک رو من با شما شناختم، و با تمام وجودم تحسینش می کنم به خاطر این زاویه دید درستش نسبت به همه چیز که باعث این هم نوآوری ، پیشرفت و گسترش و بهبود جهان شده. و چقدر عالی که درس بگیریم همه مون در حوزه کاری خودمون این نگاه داشته باشیم.
« وقتی که ذهن رو تربیت می کنیم که به جای گذشتگان، به جای حرفهایی که بقیه می زنند، به جای مسیرایی که دیگران رفتن و حالا بهبودش ببخشیم، بیایم نگاه بنیادین از اول فکر کنیم، اون وقت به راه حل هایی می رسیم که بقیه نرسیدند »
کنترل ذهن، کنترل ذهن، کنترل و حالا با مفهوم عالیتر تربیت ذهن، چقدر من کار دارم با این ذهنم، باید کلا پاکش کنم از هر آنچه که شنیده و تجربه کرده، بعد پرش کنم با قانون، با زیبایی ها، با نکات مثبت، با خواسته ها ، با باورهای درست ان شاالله.
« دلیل اینکه توی این زمینه اینجوری فکر می کنم که اصلاً نیازی نداره که من دنبال کسی برم، نیازه که من روی خودم کار کنم، آدم های مناسب میان توی برنامه من. برخلاف اینکه بقیه، تقریباً همه بقیه، تمام تلاششون رو می کنند که مشتری پیدا کنند، تمام شیوه های بازاریابی و … .»
استاد عزیزم ، الان که صادقانه نگاه می کنم بازم موقع انجام ایده ام ، بیشتر اوقات این سوال میاد توی دهنم که خوب چطور اونو به بقیه معرفی کنم. دقیقا این قسمت از صحبتهاتون برای من بود ، چقدر لبریز آرامشم کرد و با اطمینان میگم یک فضای ذهنی عالی برام آزاد کرد که کلی همین امروز تاثیرش رو دیدم، ان شاالله که روز به روز با طی کردن تکاملم منم تا حد خوبی عامل باشم در مورد این موضوع مهم.
«من بر میگردم به همون داستان فرکانس میگم نه، اگر من یک فرکانس مناسب رو بفرستم ، آدمهایی که روی اون فرکانس هستند رو جذب می کنم، این اتفاق می افته. نیاز نیست که من کار دیگه ای بکنم برای جذب اونا، نیازه که من روی فرکانس خودم کار کنم ، اینا همون چیزاییه که باعث میشه هم نگاهی که من دارم متفاوت بشه، هم نتیجه ای که توی زندگی می گیرم متفاوت باشه، البته که منم نمی دونم به این دقتی که دارم این حرفها رو می زنم بهش عمل کنم، ولی از اونجایی که سعی می کنم به جای اینکه ببینم بقیه چطور فکر می کنند، ببینم قانون چی میگه به همون نسبت نتایج بهتری گرفتم دیگه ولی هر چقدر که بتونم بهتر به قانون عمل کنم نتایج می تونه بزرگتر و بزرگتر هم بشه»
استاد عاشقتونم که اینقدر عالی و با صداقت میگین که با همین دقتی که میگین عمل نمی کنید و خودتون هم در حال طی کردن تکاملتون هستین، می دونین چه بلایی سر کمالگرایی ما میارین، ممنونم ممنونم ممنونم و تحسینتان می کنم برای عملکرد عالی تون و نوش جونتون تمام این نتایج عالی زندگی تون.
آقا ابراهیم عزیز:« خیلی خیلی خیلی ممنونم استاد جونم، مقایسه ای که کردید با ایلان ماسک و خودتون و از دو جنبه مختلف نشون دادین، توی دوتا فیلد متفاوت، چجوری این آدمی که این دید رو داره که تقلید نکنه از گذشتگانش و به جاش بیاد ریست فکتوری کنه، حتی سیستم عاملش هم پاک کنه، بیاد از اول کد قانون بنویسه، یعنی بگه قانون اینه، بعد از اونجا شروع کنه به ساختن همه سیستم عامل، اون موقع دیگه بهترین حالت ممکنه، این الان برام جا افتاد »
آقا ابراهیم عزیز تحسینتان میکنم برای درک عالیتون و این مثال های عالی که بیان کردین ، چقدر این موضوع برام واضح تر شد و بهتر درک کردم. ممنونم
«همین دیروز هم ایلان ماسک شد چهارمین پولدار دنیا ، سهام ایلان ماسک در تسلا رفت بالای ۸ میلیارد دلار. و با این کارهایی که داره انجام میدهد این ریسک هایی که داره می کنه، به نظر ما ریسک ها، از دید خودش برمبنای قانونه، مانعی نداره، چون قانون فیزیک میگه میشه پس میشه، فقط آدمی رو می خواد که تقلید نکنه، ناامید نشه»
آقا ابراهیم عزیز تحسینتان می کنم برای بیان این نکته که از نظر ما ریسکه ولی از نظر اون قانونه، این درک رو کردم که وقتی برای انجام کاری تصمیم میگیرم و خدا ایده اون رو به من الهام میکنه ، در موردش فکر کنم، با قانون بسنجمش، بعد انجامش بدم و به صحبت هایش دیگران اهمیتی ندم چون اونا از زاویه قانون بهش نمی کنند و طبیعیه که بخاطر نگرانی که در مورد ریسک بودن اون دارن، سعی می کنند من رو منصرف کنند، چقدر احساسم عالیتر شد با درک این موضوع، ممنونم
تحسین میکنم ایلان ماسک عزیز رو برای رشد و پیشرفت مالیش، نوش جونش، این ثروتی که کسب کرده، ان شاالله روز به روز موفق تر و ثروتمند تر بشه.
استاد عزیزم مثال یوتیوب روز قبل ایلان ماسک در مورد استفاده از یک پیچ برزگ به جای چند پیچ کوچیک در چرخ های ماشین رو بیان می کنند …« دلیل تفاوت های ماشین های تسلا با دیگر ماشین ها به این دلیله که از اول نگاه کرده به قضیه و از خودش سوال پرسیده طبق قانون فیزیک میشه اینکار رو انجام داد، پس بره تو دلش، این نتایج به خاطر داشتن نگاه متفاوت و اینکه بگیم مهم نیست چرا بقیه انجامش ندادن، بگیم طبق قانون فیزیک میشه این کار رو کرد، اگر میشه باید راهش رو پیدا کنیم، اگر راهی نیست، برای اینه که ما فعلأ راهی نداریم ، نه به این دلیل که راه غیر ممکنیه. بعد مثال تبدیل ۷۲ قطعه به دو قطعه در عقب ماشین های تسلا رو می زنند، … »
ممنونم ممنونم ممنونم استاد عزیزم یه خاطر این مثال ها و باعث درک بهتر ما شدند
«و با همین مثالها بازم می رسم به اینکه اصلا چرا من باید بقیه رو هدایت کنم؟ اگر فردی در مدارش نباشه، مهم نیست من چقدر تلاش می کنم، نهایتاً هدایت نمیشه، پس چرا من باید الکی بدوئم تا کسی رو هدایت کنم، دوتا حالت داره ، اگر طرف آمادگی هدایت شدن رو داشته باشه، پس هدایت میشه ، چه من باشم، چه نباشم، اگر طرف آمادگی هدایت شدن رو نداشته باشه، هدایت نمیشه، فارغ از اینکه من خودم رو بکشم یا نکشم»
استاد اگر براتون بگم من چقدر تلاش کردم و چه شیوههایی بکار بردن برای اینکه همسرم توی این مسیر بیاد، خنده تون می گیره، و صد البته هم کلی خودم می خندم با یادآوری شون، یعنی اگر نصف اون زمانی که من میذاشتم تا یک فکر خلاقانه دیگه برای علاقمند کردن همسرم به آموزههای شما پیدا کنم ،😂😂😂 ، روی شناخت و درک و عمل به قانون وقت گذاشتم ، الان رشد و پیشرفت مداریم در تمام جوانب خیلی بیشتر بود و صد البته که اینقدر با این تجربه این موضوع رو با گوشت و پوست و استخونم درک کردم که ان شاالله دیگه هیچ وقت دیگه تکرار نمیکنم این اشتباه رو.
«خدا یک مثالی به محمد می زده که دیگه ته ته مثاله، میگه اصلا نردبون بذار برو بالای آسمان، یا چاه بکن برس ته زمین، می بینی که اینا ایمان نمیارن. مثال قشنگی میزده خدا توی قرآن میگه فکر می کنی بینا با نابینا برابره ، کسی که نابینائه تو چطوری مقایسه اش می کنی با کسی که بینائه، میگه مهر برقلباشون زدیم ، نه می بینند، نه میشنوند، نه می فهمند، مثل اینکه یکی نابینا باشه، بگی ببین نقاشی رو، دستش رو بگیری ببین این طبیعت رو، ببین این هواپیما رو ، چی داری میگی بهش؟»
وَإِنْ کَانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِیَ نَفَقًا فِی الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِی السَّمَاءِ فَتَأْتِیَهُمْ بِآیَهٍ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَىٰ ۚ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ (انعام ۳۵)
و چنانچه انکار و اعتراض آنها تو را سخت و گران میآید اگر توانی نقبی در زمین بساز یا نردبانی بر آسمان برافراز تا آیتی بر آنها آوری! و اگر خدا میخواست همه را مجتمع بر هدایت میکرد؛ پس تو البته از جاهلان مباش.
قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلْ اللهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ لاَ یَمْلِکُونَ لِاَنْفُسِهِمْ نَفْعاً وَلاَ ضَرّاً قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُوا للهِ شُرَکَاءَ خَلَقُوا کَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَیْهِمْ قُلْ اللهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْء وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (رعد ۱۶)
ترجمه:
بگو: «چه کسى پروردگار آسمان ها و زمین است؟» بگو: خداوند یگانه! (سپس) بگو: «آیا خدایانى غیر از او براى خود برگزیده اید که (حتّى) مالک سود و زیان خود نیستند (تا چه رسد به شما؟)!» بگو: «آیا نابینا و بینا یکسانند؟! یا ظلمت ها و نور برابرند؟! آیا آنها همتایانى براى خدا قرار دادند به خاطر اینکه آنان همچون خدا آفرینشى داشتند، و این آفرینش ها بر آنها مشتبه شده است؟!» بگو: «خدا آفریننده همه چیز است; و اوست یکتا و حاکم بر همه چیز.»
«حالا اگر طرف توی مدار نباشه، قانونش اینه، در مورد همه چیز، اگر طرف توی مدار نباشه که فارغ از اینکه تو چی میگی نمیفهمه و اگر توی مدار باشه فارغ از اینکه تو چی میگی می فهمه، بنابراین تو اصلا کاری نمیخواد بکنی تو روی خودت کار کن، آدم درستی باش، آدمای درست میان توی زندگی تو تمام شد و رفت. دیگه منه عباسمنش اصلا کاری ندارم که بقیه چجورین و چیکار می کنند، من روی خودم کار می کنم ، اینکه شرایط زندگی من اینقدر متفاوته با بقیه، رابطه عاطفی من ، شرایط سلامتی من ، شرایط کاری من، شرایط مالی من ، ایناهمش به این دلیله که من سعی کردم، نمیگم کامل عمل کردم، سعی کردم که همه چیز رو اینجوری ببینم، وقتی شما اینجوری می بینی، توی این مثال بحث هدایت کردن آدما، اصلأ شما دیگه برای خودت زندگی می کنی، هر وقت حال می کنم یک فایل میذارم، هر وقت حسم میگه یک فایل میذارم، هر وقت هم که نمیگه هم نمیذارم.»
استاد عزیزم باید هزاران بار این قانون رو با خودم تکرار کنم و هزاران بار نتایج زندگی فوقالعاده شما رو ببینم و تحسین کنم تا با تمام وجودم درکش کنم، خدا رو میلیارد ها میلیارد بار برای نعمت وجود ارزشمند و تاثیر گذار شما سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 💖
«موضوع این نیست که من دنبال این باشم که چقدر فالور داشته باشم که، موضوع اینه که اون آدمی که توی برنامه من میاد چقدر آماده باشه، اگر آماده نباشه، هرچقدر که من تلاش کنم اوضاع بدتر میشه، نمیفهمه قضیه رو ، تازه میگه تو وقت ما رو هم گرفتی ، پول ما رو هم گرفتی و هیچ فایدهای هم نداشته، »
خدای من استاد جان چقدر تحسینتان می کنم برای این درک بالاتون و این همه توحیدی عمل کردنتون. چند وقت پیش که تمام کاربران غیر فعال رو حذف کردید بی نهایت، بی نهایت تحسینتان کردم توحیدی ترین الگوی دنیا
«گفتم اینکه من فایل های سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت رو توی اینستاگرام یا یوتیوب نمیذارم، مگه کاری داره اینا رو بذارم توی اینستا یا یوتیوب؟ این فایل ها با این کیفیت بالا که صدها برابر با کیفیت تر از فایل های بقیه و روزانه داره روی سایت قرار میگیره. چرا من هیچ وقت نذاشتمشون، یا اگر گذاشتم یک قسمت گذاشتم گفتم اگر میخواید باید بیاید توی سایت، برای اینکه اون کسی که مناسبه، اون راه رو پیدا می کنه اون میاد توی سایت ما ، من نمیخوام که یه عالمه آدم دور وبر من باشن، که آدمهای توی مداری نباشن، توی این فرکانس نباشند، که اینکار رو بکنم این قدر فالور داشته باشم و اینقدر بهمان باشه، که همش هم برمیگرده به همون خلأ های درونی، نیاز به شهرت داره، نیاز به توجه داره ، نیاز به احساس مهم بودن داره و … گفتم من همه اینارو می دونم که چقدر کانتنک های من خوبن، می دونم که چقدر جذابن، اگر از اول گذاشته بودم الان که دو میلیون حتی بیست میلیون می تونستم داشته باشم.»
این دقیقا همون اصلیه که ما باید از فرعیات تشخیص بدیم ، اینا همون حواشی و غیر مهم هاست که ما رو از مسیر درست خارج می کنه و شما چقدر عالی اینو درک کردین ، عمل می کنید و خیلی عالیتر بیان می کنید.
« همه اینا رو می دونم ولی اون چیزی که من میخوام اون آدمه مناسبه، اون آدم مناسبه مسیر رو پیدا می کنه، من روی خودم کار میکنم، توی یک فضای خوب ، به دور از هیاهو و به دور از حواشی میشینم روی خودم کار می کنم، اون چیزایی که لذت می برم رو میذارم روی سایت و آدم مناسبش پیداش می کنه. »
خدای من شکرت که من در این سایت هستم، چقدر به خودم افتخار می کنم به خاطر بودنم ، به خاطر فعال بودنم و به خاطر ادامه دادنم، خدایا شکرت شکرت شکرت ایناهمه نعمت و روزی بینظیر تو در زندگیمه، که الان اصلا چند ماهه اصلا نمی دونم اینترنتم چطور شارژ میشه و همیشه بسته خوب و پر حجم دارم، خدا رو هزاران مرتبه. و اینقدر بودنم توی سایت برام لذت بخشه. دیروز عصر که نوشتن کامنت قبلیم تموم شد، وقتی پاشدم احساس خشکی توی کمرم احساس کردم و با خودم گفتم مگه من چه زمانی که نشستم و دارم گوش می دم و می نویسم که متوجه نشدم و اینقدر کمرم خشک شده، امروز تصمیم گرفتم ساعت بگیرم، از ساعت ۱۶ نشستم فقط روی حدود ۱۷ دقیقه این فایل و هنوز نمی دونم تا کی طول بکشه، و فقط و فقط این لطف خداست که اینقدر لذت می برم از شناخت بهتر خودش، خدایا شکرت شکرت شکرت.
«چون تو مدیر فنی ما هستی من دارم اینا رو مثال می زنم، می دونی که کیفیت کامنت های ما، به جرأت میگم از بهترین کتابهای بهترین نویسنده ها، بهتره. کامنت های سایت رو مقایسه کن با کامنت های اینستاگرام یا یوتیوب. اصلأ هیچ راهی، هیچ راهی برای مقایسه کردن کامنت های افرادی که توی سایت ما هستن، با دیگران هیچ راهی نیست »
خدای من، واقعاً با تمام وجودم تایید می کنم ارزش والا و کیفیت عالی کامنتهای دوستان عزیزم رو. من چند وقته برای تحقق یک خواسته ام در رشد عزت نفسم خدا بهم الهام که کامنت ها رو بخونم و هر پاسخی که خدا به دلم انداخت رو براشون بنویسم، این کامنت ها دقیقا مثالها و توضیحات بیشتر درس ها و آموزهای بی نظیر شما در فایلهاست. به خدا بعضی وقتها اشک شوق میریزم از هدایت هایی که خدا از طریق این کامنت ها شامل حالم می کنه، اینکه هر کدوم از عزیزان از زاویه دید خودش از مدار خودش اون فایل رو می بینم بعد اجتماع این همه دیدگاه، یک درکی عظیمی رو برام میاره، خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
دوستان عزیزم برای تمام کامنت های بی نظیرتان ممنونم ممنونم ممنونم
«دلیلش اون فرکانس ست، ما اومدیم یه فضای مناسبی ایجاد کردیم روی خودمون کار کردیم، اونایی که مناسب بودن اومدن توی سایت و این اتفاق توی سایت داره می افته، اونجایی که ما داریم روی خودمون کار می کنیم، تا کی این اتفاق می افته؟ تا جایی که ما رو خودمون کار می کنیم، اگر روی خودمون کار نکنیم دیگه این اتفاق نمی افته»
بازم تاکید شما برای کار کردن روی خودمان و وظیفه من عمل کردن، عمل کردن ، عمل کردن
چقدر شما بی نظیر و عالی هستین استاد که این همه افراد بی نظیر و عالی در سایت تون حضور دارند، تحسینتان میکنم
و چقدر این نکته مهمه که اینا تا زمانی که روی خودمون کار می کنیم هست ، خدا جونم هدایت و حمایتم کن تا همیشه ادامه بدم و ثابت قدم باشم در مسیر مستقیم خودت
ان شاالله ادامه دارد…
مرضیه عزیزم
دوست ارزشمندم
سلام به روی ماهت
افرین به تو احسنت به تو احسنت به اینهمه تعهد و تلاش عظیمت
خداروشاکرم که هدایتم کرده به این سایت و میتونم چنین دوستان درجه یکی داشته باشم
اونجا که گفتی وقت گذاشتی برای همسرت
منم دقیقا همین شرایط رو دارم خییییلی سعی کردم همسرمم بیارم تو این راه و مث بعضی از دوستان که با عزیزان دلشون ادامه میدن منم یه همپا داشته باشم اما نمیشه که نمیشه
حتی گاهی از زاویه دید خودش که نگرش عام جامعه هست منو انتقادم میکنه و من فقط سکوت میکنم
خیلی دلم میخواد که قویتر بشم و هدایت بشم به جایی که ازادی باشه نه افکاری که ملت نسل به نسل و سینه به سینه دریافت کردن و بدون هیچ آگاهی سینه سپر کردن براش
دلم میخواد روزی در امریکای زیبا و رها و ثروتمند باشم در کنار دوستان هم فرکانسیم در کنار استاد عباسمنش عزیز
خدایا همه مارا به راه راست هدایت فرما راه کسانی که به ایشان نعمت بخشیدی و نه راه گمراهان و نه راه ظالمان
الهی آممممین
مرضیه جانم از راه دور میبوسمت و بازم تحسینت میکنم و برات بهترین ها رو آرزومندم
سلام نرگس جانم
ممنونم دوست جونم 😘
منم بی نهایت سپاسگزار خداوندم به خاطر بودنم در این خانواده صمیمی و داشتن دوستان بی نظیری مثل تو عزیز دلم
عزیزم در مورد همسرت کاملا درک می کنم چی میگی، من به آموزههای استاد در مورد صحبت نکردن با دیگران در مورد قانون خیلی خوب عمل کردم و عمل می کنم ، با همسرم هم در مورد قانون حرف نمیزدم هیچ وقت ، ولی کلی سعی می کردم با چیزایی که دوست داره به دیدن فایل های استاد علاقمندش کنم…
این نکته رو دارم به خودم یادآوری میکنم که آدم ها در مدارهای متفاوتی هستند و من نمیتونم مدار هیچ کس رو تغییر بدم ، فقط می تونم با کارکردن روی خودم مدار خودم رو تغییر بدم.
و جالبه از وقتی که رها کردم این موضوع رو ، واقعا رها کردم، خیلی خیلی بهتر از قبل نتیجه گرفتم ، یعنی دقیقا وجهی از همسرم رو برانگیخته کردم که دارم ازش لذت می برم. یعنی بیشتر صحبت هامون کاملا مثبته، ایشون متوجه علاقه من به پیشرفت ها و موفقیت ها و خلاقیت ها هستن، وقتی که مغازه است اینجور برنامه هارو می بینه و می دونه که من تلویزیون نگاه نمی کنم، با شوق تعریف می کنه و صد البته که منم کلی لذت می برم از شنیدن داستان های موفقیت و پیشرفت هم پاره های ارزشمندم. و یا در مورد زیبایی ها و نشانه های ثروت میاد برام تعریف می کنه، و خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که رابطه مون روز به روز داره بهتر میشه.
می خوام این نوید رو بهت بدم که تا زمانی که ان شاالله مدار و تکاملشون رو طی می کنن و ما بتونیم در مورد قانون صحبت کنیم، می تونیم آگاهانه مسیر گفتگوهامون رو به سمت دلخواهمون هدایت کنیم. اصل قانون رو عمل کنیم که ما در هر لحظه باید لذت ببریم این یعنی زندگی کردن در لحظه.
من عاشقتم عزیزم، ان شاالله در بهترین و زیباترین و مناسبترین مکان و زمان و شرایط همدیگه رو ببینیم.
دوستت دارم
از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را برایت خواستارم 😘😘🌹🌹
به نام رب العامین
سلاااااام به همه ی شماااا عزیزان🌺
آقا ابرهیم، ماشاالله. آفرین . تبریک می گم بهتون برای این حد از درک و آگاهی و عمل به قوانین. 👍👍
مبارکتون باشه اون لب تاب خوشکل و عااالی. ان شاالله هر روز و هر لحظه برکت به کار و زندگیتون بیاد.
استااااد واقعااااا ممنون. دمتون گرممم. 💕💕💕💕💕
یعنی اون دری از آگاهی که آقا ابراهیم گفت، به روی منم باز شد. اصلا با هر جمله تون لرز به تنم می نشست که ببین، ببین اینطوری باید عمل کرد به قانونااااا.
چند بار بی وقفه گوش دادم و ان شاالله بازم گوش می دم و با دقت آگاهی هام رو، درک هام می نویسم .
یعنی چنان درکی از خواب و احضار روح و فرکانس و هم فرکانسی برام ایجاد شد که الله اکبر. واقعا عااالی بود این سوال چیزی که همه ی ما طبق باورها و گفته های قبلی داشتیم باهاش زندگی می کردیم..
اما چیزی که باعث شد بیام اینجا و بنویسم از درکم این بود که یه الگویی دو سه بار داشت برام تکرار می شد و طبق قانون وقتی ما روی ترمز ها کار می کنیم باید کم بشه و کم کم الگوی جدید ایجاد بشه و خودشو نشون بده.
خیلی ریز بود، خیلی ریز تا اینکه امروز گفتم آخههه چی می شه که این الگو تکرار می شه، احساسم که خوبه، ترمزشو هم که پیدا کردم، چی باعث شده که توی فلان خواسته من این الگو رو ببینم (نشانه های خواسته می اومد اما دوباره این الگوی غلط تکرار می شد) بعد حسم گفت چون تو هنوز گاهی خواسته یا ناخواسته داری به اون فلان فرد فکر می کنی که این الگو رو الآن داررره .
اصلا کپ کردم، اون شخصی که من توی ذهنم اصلا الگوی من نبود فقط چون از نزدیکان من بود و چون تقریبا همسن من هم بود، ناخودآگاه گاهی توی ذهنم بهش توجه می کردم نه از روی آگاهی، بلکه کاملا ناخودآگاه ولی تا چند دقیقه ذهنم درگیرش می شد
و از اونجایی که جهان به اساس توجه ما پاسخ می ده، اون الگو داشت تکرار می شد اما نه خیلی زیاد. (دقیقا به اندازه ی توجهم).
بعد یادم به این صحبتا و فایل افتاد که عینک نگاه استاد به جهان اطرافش، ظاهری نیست، از روی قوانینه
قوانینی که صد در صد قبولش کرده .
اما نگاه ما، واقعا صد در صد نیست و گاهی با احساسات و واکنش هامون نسبت به عوامل بیرونی گره می خوره.
ولی اگه این قوانین رو برای خودمون بارها و بارها روشن و واضح کنیم که بابا، این جهان، این نیرویی که اسمشو خدا گذاشتیم، قضاوتتتت نمی کنه، احساساتی عمل نمی کنه
و به همین دلیله که به قول استاد که می گن، درسته خدا می گه من مهربانترین مهربانانم ولی عذاب شدیدم داره.
درک اینکه جهان چطور عمل می کنه، درک اینکه اساس توجه ما، فرکانس هارو رهبری می کنه و اتفاقات رو بر اون اساس شکل می ده خیلی مهم تره تا اینکه تمرکزمون رو بذاریم روی این موضوع که، برم فلانی هارو به این مسیر هدایت کنم.
یا برای شرایط کسی که خودش برای خودش ساخته، خودم رو مسئول بدونم یا خودمو به سختی بندازیم که راهت غلطه.
جهان اونقدر داره دقیق و حساب شده با دقت ریاضی وااااار عمل می کنه که به قول قرآن، نه یه ذره خیر بدون پاسخ می مونه و نه یک ذره شرّ.
من اگر بخوام خیلی هنر کنم، باید زندگی خودمو با این قوانین درست کنم و درک کنم که خداوند به همه ی ما به یک اندازه نزدیکه، به یک اندازه .
این فایل یه فایل به شدت توحیدی بود، تو رو از خودتتت هم فاصله می ده و به منبع وصل می کنه.
مثل ایلان که می گه، آیا طبق قانون شدنیه؟!
بله شدنیه
ایلان: پس انجامش می دیم. یعنی نه به محدودیت ها فکر می کنه، نه به نشدن و قوانین انسانی و نه هیچ چیز دیگه ای. کار خودشو می کنه و اون کار چقدررر موفق می شه
یعنی برای پیشرفتت، نه روی کسی حساب باز کن، نه به کسی وابسته باش و نه حتی لازمه دنبال الگوی خاصی باشی، از خودت بپرس، آیا طبق قانون شدنیه؟!
بله
پس انجامش می دیم(باوراشو می سازم، ایده های عملی رو عمل می کنیم، قدم به قدم هدایت می شیم).
یه ترس بزرگ یا یه باور محدود ما اینه که، ایمان نداریم. نه ایمان به این معنی که بگیم خدارو باور داریمااا. نه .
ایمان به غیب نداریم. ایمان به این که ما توی جهانی فرکانسی و هوشمند و پویا هستیم نداریم.
فکر می کنیم جهان همین چیزیه که می بینیم. برای همین وقتی به یه موضوعی برمی خوریم که به ما احساس خوبی نمی ده، یااا به تضاد، زود به هم می ریزیم و دقت و حسابگری جهان رو به باد فراموشی می سپاریم و فکر می کنیم دنیا به آخر رسید ولی وقتی بدونیم که خودمون به تنهایی، مسئول زندگیمون هستیم و قادریم از هر کجایی که هستیم، تو هر موقعیتی که هستیم، با ایجاد باور درست و تنظیم احساس و در نهایت فرکانس، از اون مرحله به مراحل بالاتر هدایت بشیم، دیگه نگرانی ای برامون نمی مونه که این تضاد مانعه، بلکه درک می کنیم و می فهمیم برای برداشتن قدم بعدی، این برای وضوح بیشتر و شناخت بیشتر خودمون برامون ایجاد شده و چون باور داریم هدایتتت می شیم، می ریم تو دلش، حلش می کنیم
نگاه استاد اینه.
نه نگاهی احساساتی.
نه نگاهی ظاهری.
به قول آقا ابراهیم، استاد استخوان بندی رو داره می بینه و به همین دلیل راهکارها بهش داده می شه.
اینو به خودم بگم که قبل از هر چیزی، باید صد در صد مسئولیت کنترل ذهنم رو داشته باشم و بپذیرم که فرمون ذهنم دست منه، نه هیچ کس دیگه ای چون مقصدی که می رم، جایی که می رم، نتیجه ی این فرمون چرخوندنه. پس من مسئولم که صد در صد قوانین رو بپذیرم و متعهد باشم که : اولا، احساساتی عمل نکنم. نه در برابر زندگی خودم و نه زندگی دیگران.
اینطوری اگه به مسأله ای، تضادی، یا خواسته ی جدیدی روبرو می شم، اون رو از الک قوانین کیهانی و باورهای توحیدی رد می کنم نه از روی باورهای محدودی که از گذشتگان من بهم رسیده.
اینطوریه که آدم جسارت عمل کردن و وارد دل ترسها شدنو به دست میاره چون احساساتی عمل نمی کنه. ترس از باور های محدود میاد. از عدم ایمان به غیب.
دوما، برای اینکه پیشرفت کنم حتمااا لازم نیست دنبال الگوی خاصی باشم. حتما لازم نیست منتظر باشم یه نفر نتیجه ببینه، به خودم بگم، آیا طبق قانون همچنین چیزی امکان پذیره؟! اگه آره که انجامش بدم.
این چند روز که این فایل فوق العاده رو شنیدم و امروز که جلسه ی ۷ عزت رو گوش می دادم، فهمیدم که چقدرررر ما نیاز داریم به خودمون برگردیم، چقدررر نیار داریم که قوانین رو برای خودمون تکرار و تکرار کنیم و مثل غذا خوردن، متعهد به اجرای قوانین بشیم.
چقدر نیاز داریم نگاهمون، انگشت اشاره مون و بهانه هامون رو از بیرون بگیریم و به خودمون و خدای خودمون بدیم.
ما هدایتتتت می شیم. هدایت می شیم .
مثل هدایت شدن شما و آقا ابراهیم به همکاری با هم طبق خواسته هاتون . ایشون به کاری که عاشقش هستن و کاری که فکر می کردن باید جوابگوی لیاقتشون باشه و شما طبق خواسته تون که کسی باشه که این همه ویژگی خوب داشته باشن. خداییش این وسط چه کار فیزیکی خاصی انجام شد؟! نه تبلیغی، نه به این و اون سپردنی. هیچی. مستقیم وصل شدین به خدا و خدا شمارو به هم جوین کرد.
مثل هدایت شدن خانم فرهادی، که با قدرت از کاری که دوست ندارن بیان بیرون و جهان ایشونو به جایی و کاری هدایت کنه که لایقش هستن و عاشقش و شما رو به همکاری که صداقت و عشق به کار و ده ها ویژگی خوب دیگه دارن. مگه شما کاری کردین؟! نه. خدا کارارو انجام داد. کار شما درخواست دادن با ایمان بود، که می شود.
خدای منننن. اون لب تاب خوشکل و قلمش
الهی شکرررررر.
واقعا عالیه.
چند وقت پیش یکی از دوستان که از اعضای سایتم هستن، از خریدای خودشون برام عکس فرستادن، هر بار از نتایج عالی مالیش برام تعریف می کرد و چند وقت پیش عکس طلاها و خریدهاشو برام فرستاد، ذوق زده شده بودم و با تمام وجود تبریک گفتم بهش و با عشق به اون خریدا نگاه می کردم و می گفتم ببین قانون اینطوری نتیجه می ده، تازه این یه قسمته. خیلی حس خوبی بهم داده بود و دو سه باری به عکس توی چند روز نگاه کردم و جالب ترین قسمت موضوع اینه که یه مدت بعدش منم عکس خریدام رو براش فرستادم، طلا و خریدای دیگه یهوووو یادم به این موضوع افتاد که وااای خدای من، چند وقت پیش اون عکس فرستاد و من یادممم نبود و حالا مننن!
وقتی بهش گفتم اونم شگفت زده شد که واقعا همینه هااا. به همین سادگی.
خدایاااااا شکرت
یعنی هر بار که به واسطه ی نگاه توحیدی، یا هر بار شناخت قوانین به خودم و توانایی هام نزدیک تر می شم، بیشتر حس می کنم که بایدددد بایدددد دست از اون بیرون بردارم.
بخدا اون بیرون هیچ خبری نیست جز بازتاب باورها و فرکانسهای من. بخدا هیچی نیست. من اگه درست باشم، اگه باورهای درست داشته باشم، چه در زمینه روابط، چه در زمینه سلامتی، ثروت و یا هر باور دیگه ای، به همون اندازه، یعنی به اندازه ی بُرد باورم به شرایط بهتر در هر جنبه ای هدایت می شم.
کافیه به خودم بیام.
کافیه نچسبم و رها باشم.
کافیه کاری به آدمای اطرافم نداشته باشم و با خودم در صلح باشم
کافیه خدارو توی وجود خودم پیدا کنم.
کافیه نگاهم رو به توحید نزدیک تر کنم از شرک فاصله بدم.
کافیه درک کنم و باور کنم که من هییییییچ تفاوتی با دیگر آدم های موفق ندارم، هیچ تفاوتی.
کافیه درک کنم که من فارغ از اینکه کای دنیا هستم، تو کدوم نقطه و توی کدوم مکان، من توانایی خلق زندگیمو دارم و از درک توانایی تا خلقش به باور و ایمان من بستگی داره که آیا ایمان دارم ؟!
هنوز جا هست برای درک آگاهی های این فایل. از لحظه ی اول صحبت گرفته تا آخرش که چقدررر نتایج لایت و آروم و دقیق طبق فرکانسها ایجاد شدن .
چون این فایل خودش به تنهایی یه دوره س.
عااالی بودددددد. عاااالی هست. خدا می دونه که قراره چه چیزای دیگه ای درک کنیم از همین یه فایل به تنهایی.
من که تا چنددددد بار گوش ندم مشغول نوشتن نمی شم چون ووقتی دست به قلم می شم دیگه الله اکبر از درک و آگاهی، انگار به زیرخاکی دست پیدا کردم اون موقع. 😀
در پناه رب العالمین همواره سلامت و سعادتمند در هر دو جهان باشید
یا رب
سلام نسترن جان
ممنونم برای دلنوشته زیبا و پر از درس و آگاهی که با ما به اشتراک گذاشتی دوست یکتا پرست من
جهان اونقدر داره دقیق و حساب شده با دقت ریاضی وااااار عمل می کنه که به قول قرآن، نه یه ذره خیر بدون پاسخ می مونه و نه یک ذره شرّ.
من اگر بخوام خیلی هنر کنم، باید زندگی خودمو با این قوانین درست کنم و درک کنم که خداوند به همه ی ما به یک اندازه نزدیکه، به یک اندازه .
این قسمت. کامنتت دقیقا هدایت خدا بود برای من
ممنونم دست خیررسان خدا
لایک کامنت های مورد علاقه رو براش فعال کردم تا بارها و بارها بخونم این کامنت فوقالعاده ات رو عزیز دلم
برایت از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را خواستارم 😘😘🌹🌹
به نام رب العالمین
سلام دوست عزیزم . مرضیه جان
مرسی از نگاهی که به کامنت داشتین و خداروشکرررر می کنم که مؤثر بوده و خداروشکررر می کنم که خداونددد بر قلب و قلمم جاری شد و گفت بنویس.
منم برای شما بهترینارو آرزو می کنم.
در پناه رب العالمین باشی دوستم.
یا رب
به نام خداوند مهربان و فرمانروای جهانیان
سلام خدمت استاد خوبم ومدیر فنی این سایت زیبا
مدیر عزیزممنونم که آگاهانه سوالاتی مطرح کردی که واقعا کلیدی و اصل بود
و بسیار بسیار تشکر میکنم از استاد گلم که باز هم مثل همیشه و حتی بهتر از همیشه توضیح دادن برامون.
یه اتفاق جالبی که تازه برام پیش اومده همین قوانین بوده و چند وقته که فکرم هم درگیرش بوده..
من به خودم برای یاد آوری این قانون،وشناخت بیشتر قانون و عمل کردن به قانون و اینکه برام فهمش ودرکش آسون تر باشه گفتم که ببین فهیمه این خیلی راحته زندگی ما قانونی داره که اگه طبق این قانون عمل کنی خیلی راحت وبدون دردسر بزرگی به هرچی میخوای میرسی به هرچی از هرجنبه ای ودر هر ضمینه ای بهش میرسی بلا استثناء…
هر چیزی و هر کاری قوانین مخصوص به خودشو داره که اگه درست به قوانینش عمل کنیم درست انجام میشه..
مثلا:قوانین استفاده از اشیاء مثلا وسایل برقی که باید طبق اون قانون خودش عمل کنیم وباید با برق اتصال برقرار کنه تا درست کار کنه،بعضی هاش باید با آب اتصال نداشته باشه تا درست کار کنه و غیره….حتی تو دفترچه راهنماشون میان ذکر میکنن که آقا روش استفاده از این وسیله یا قانون استفاده از این وسیله اینه ، که اگه خلافش عمل کنین این وسیله دچار مشکل میشه…
یا وسایل غیر برقی مثل ساعت که براساس چرخ دنده هاش و نظم وقانونی که دنده ها دارن داره کار میکنه و حرکت میکنه واگر یک دندونه بشکنه و خلاف قانونش ونظمش عمل کنه حرکت ساعت دچار مشکل میشه…
مثلا: قوانین راهنمایی و رانندگی
کسی که میخواد رانندگی یاد بگیره بهش کتاب میدن بهش آموزش میدن که کار کردن واستفاده کردن از ماشین چه قوانین و چه روش هایی داره که اگر طبق قوانینش عمل نکنی دچار مشکل میشی…
هرچند اینم بگم نکته مهم اینه که این قوانین بالا ثابت نیس و میتونه پیشرفته تر و ضعیف تر باشه مثلا ما وسیله برقی هم داریم که با آب هیچ تضادی نداره و این قوانین همیشه در حال پیشرفت وتغییره وثابت نیس ولی به قول استاد بیسش یکیه، پایش یکیه…پایش قانونه..قانون ،.هر چیزی قانون خودش رو داره چه پیشرفته چه قدیمی…
پس شما نگاه هر چیزی بکنین مثلا اشیاء، جزییات داخل شهر، موجودات زنده، آسمان ، زمین ، کهکشان ها….این ها همه قوانین مخصوص به خودشون رو دارن که این قوانین رو الله یکتا وضع کرده و هدایتش میکنه…
پس جهان ما و دنیای زیبای ما هم قوانین زیبایی داره که اگه بهش عمل کنیم هم دنیای زیباتری و بدون نقصی خواهیم داشت وهم میتونیم از این دنیا زیباتر و کامل تر تو اون دنیا داشته باشیم…
قوانینی که قربون خدا برم بدون تغییره و عدالت خداوند رونشون میده که برای همه یکسان،و برای یه شهر یا محله خاصی یا افراد خاصی کمتر یا بیشتر نیس,
وبرای هر کسی که بخواد از این قوانین استفاده کنه،
ثابت و قابل اطمینان و قابل فهمه…
(من همیشه و هر روز با خودم تکرار میکنم خدایا شکرت که قوانینی داری که ما میتونیم طبق این قوانین زیبا زندگی خودمون رو, خودمون بسازیم و هر جور که میخوایم پیش بریم)
واگر مطابق این قوانین عمل کنیم فقط خیر و خوشی و سلامتی و ثروت وعشق ومحبت وتندرستی و خوشبختی و…. میبینیم .
واگر بر خلاف این قوانین عمل کنیم فقط فقر و غم و ناسپاسی و فلاکت وبدبختی وظلم و…
میبینیم .
من به این درک رسیدم که عمل کردن و یقین داشتن و اعتماد داشتن به قوانین الله یکتا یعنی ایمان و امیدوارم که همه شما دوستان هم به این درک برسین..الاهی آمین
به دنیا با دید زیبا تری و قانونمند تری ومنظم تری نگاه کنیم و اون رو زیبا تر کنیم…
من به این میزان درک رسیدم که دنیا قوانین ثابت و کامل و عالی داره که اگه طبقش عمل کنیم زندگیمون قشنگ تر میشه اما با این فایل استاد باز هم موضوع برام شفاف تر وکامل تر شد
فهمیدم که باید هر اتفاقی رو بدون باور های قبلی و با ذهنی کاملا سبک و خالص و پاک با قوانین پایه قوانینی که در قرآن هم آمده حل کنم وانجام بدم و موفق بشم و در هر موضوع وکاری از این شیوه استفاده کنم تا ذهنم درگیر باورهای قدیم و جدید نشه و سردرگم وکلافه بشم ونتونم مسیرم وراهی رو که باید برم و گم کنم…
خیلی راحت و تکاملی با پاک کردن کامل ذهنم
وخالی کردن از اینکه بقیه چی بهم گفتن و چه کار کردن…و فقط با به یاد آوردن قوانین
مسیرم و پیدا کنم و در واقع هدایت بشم به مسیر های بهتر و زیبا تر در هر ضمینه ای.
…الاهی آمین
خدایا شکرت که بر اساس قوانین من به این فایل هدایت شدم و آگاهی هامو در اختیار دوستان خوبم در این سایت زیبا گزاشتم و
امیدوارم که برای همه دوستان مفید باشه…
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
یه سوالی این قانونی که میگید جزئیات کاملش توی کدوم فایل هست؟
سلام استاد عزیز
خدارو صد هزار مرتبه شکرت بابت اشنایی با شما و سایت خوبتون و هزاران مرتبه شکرت بابت این آگاهی ها
امیدوارم هر جا ک هستید سالم شاد موفق باشید
ممنون
آفرین آفرین آفرین واقعا آفرین👏👏👏
خدا سیستمشو گفته تو قرآن آفرین واقعا آفرین عشق کردم با این حرفتون ❤️❤️❤️
به مدیر سایتتون بگید بازم سوال بپرسه😁
سلام سلام به استاد زیبا و مدیر فنی عزیز
و اما مطلبی از سیستمی بودن زندگیمون بنظرم رسید
مدتیه شکرگزاری پشت سر هم دوستان تو کامنت های ارسالی میبینم ولی یه گپ یا جای خالی از آگاهی در اکثر اونا احساس میکنم البته ممکنه درست نباشه
اینکه سیستم نیاز به ورودی “تایید” یا “رضایت” داره تا خروجی مورد نظر بده یعنی وقتی خواسته ای میبینم و با خودم میگم این همونیه که من میخوام یا همونیه که دوست دارم خوشم میاد و وقتی باورهای همسو با تجربه انها دارم در واقع “فرکانس تایید” به سیستم میدم و سیستم از جنس اونارو دورم جمع میکنه بنظرم این فرکانس همون شکرگزاریه
نه اینکه با دید انسانی که از کسی( که در اینجا خداست ) تعریف تمجید ویا التماس کنم تا چیزی بهم بده
سلام بنظر من این فایل چکیده ای ازتمام فایلهایی است که تاکنون استادارائه کرده اند
خوش بحال اقاابراهیم وخانم فرهادی که کارمند استادهستند
عالیه عالیه کارتون👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻
من ابتداباکلاس وکتاب سپاسگزاری اشنا شدم چون باشکرنعمت نعمت ها اضافه میشوند بنابراین بعداز اون کلاس با استاد عباسمنش اشنا شدم
خدایا به تعداد مخلوقاتی که افریده ای شکر شکر شکر
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسکزارم👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻
سلام خدمت آقای عباسمنش و سایر دوستان عزیز
بی نهایت لذت بردم از این صحبتهای عالی ,راستش من وقتی اومدم توسایت و این فایل تقریبا دوساعته رو دیدم اولش خواستم بیخیال بشم و برم چون کارای زیادی برا انجام داشتم اما یکمیشو که گوش دادم نتونستم ادامه ندم,درعین حال که کارامو انجام میدادم گوشیمو همه جا با خودم میبردم و حتی شاید باورتون نشه خواستم دوش هم بگیرم گوشیو گذاشتم تو نایلکس و بردمش توحموم😄😄و اتفاقا بخودم میگفتم خب کدوم قانونی گفته که نمیشه موقع دوش گرفتن یکار عالیه دیگم انجام داد…
دیدگاه شما استاد عزیز و دوستانتون انجام همه کارهارو برای من آسون میکنه,من تقریبا یکسال است که با سایت شما آشنا شدم و سعی میکنم همیشه از مطالبی که روسایت میگذاریدنهایت استفاده روکنم,حال خوب من قابل مقایسه با سال گذشته ام نیست,از هیچ لحاظی…احساس آرامش درونی که دارم برایم بی نهاااایت ارزشمندست و خداروشکر میکنم بخاطر هدایتم و همچنین حضور تیم عالی عباسمنش…