https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh1.gif8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-21 10:01:022020-08-22 09:51:05«قوانین ثابت خداوند» را بهتر بشناسیم
606نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سپاسگزار خداوندی هستم که با هدایت و حمایتش امروز هم مرا در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد.
با توکل به خدا هفتمین برداشتم را از این فایل می نویسم و به تعهدم عمل می کنم.
آقا ابراهیم عزیز:« مهمترین چیزی که بتونم بگم ، استاد من تمام محصولات شما رو خریده بودم، اصلأ باب آشنایی مون از اونجا شروع شد که من عمل کردم، توی دوره کشف قوانین اونجا که خدا از زبان شما گفت ترمز داستانه ترمزه، گاز به اندازه کافی دادی، پات رو ترمزه، اصلأ به اون جلسه رو که رسیدیم ، کل زندگی من متحول شد، آشنایی من با شما، از این طریق باز شد، شاگرد شما بودن رو من خودم بارزترین ویژگیم می دونم که خدا رو خیلی بابتش شکر می کنم»
تحسین می کنم همه عزیزانی که دوره کشف قوانین رو دارن، درکش کردن و بهش عمل می کنند. ان شاالله منم به زودی در مدار این محصول بی نظیر قرار می گیرم، بحث ترمز و گاز رو با توجه به اونچه که در فایل های دانلودی توضیح دادین و دوستان توی کامنت هاشون رو نوشتن متوجه شدم و تا اندازه ای که درک کردم سعی کردم عمل کنم، اما در مقایسه با اونچه که شما توی دوره کشف قوانین توضیح میدین، تفاوت از زمین تا آسمانه.
تحسین می کنم آقا ابراهیم عزیز رو که اینقدر عامله به اونچه که درک کرده و بازم به خودش و همه ما یادآوری می کنه، از وقتی که عمل کردن زندگی شون متحول شده و در فرکانس استاد قرار گرفته. واقعاً عمل کردنه که نتایج رو رقم می زنه، یک مورد خیلی مهمی هم که من درک کردم، میشه از یک فایل دانلودی هم نتایج خیلی خیلی عالی گرفت، مثلا من تمام فایل های دانلودی رو داشتم و گوش می دادم زیاد هم گوش می دادم، توی همشون دنبال یک جمله بودم که بگیرم و برم بترکونم ، یا مثلاً محصولات قبلی شما مثل قانون آفرینش و شیوه حل مسایل و … اونایی که داشتم همش دنبال این بود که فایل ها رو گوش کنم و برم فایل بعدی ببینم شما چی توی اون فایل چی میگین، اما کم کم درک کردم هر فایل کلام و هدایت خداست، هر فایل این قابلیت رو داره که کل زندگی من رو متحول کنه، به شرط تکرار کردن، درک کردن و عمل کردن بهش، پس شروع کردم تمرکزی روی فایل ها کار کردن، یک نمونه اش رو بخوام بگم،روی یک فایل من دقیقا ۴۳ روز زمان گذاشتم، هر روز سه تا چهار ساعت، کل فایل رو نوشتم تک تک کامنت های لایک شده اون فایل دانلودی رو نوشتم و هر روز مرور می کردم و برداشت خودم رو می نوشتم بعد کم کم که درکم بهتر شد عمل می کردم به اون چه که درک می کردم، و بعد کاملاً خودم حس کردم که مدارم بالاتر رفت، و از جایی که فکرش رو نمی کردم خدا پولی رو به من هدیه داد و توی مدار محصول فوق العاده عزت نفس قرار گرفتم. و به خودم قول دادم که تمرکز بارم تا هر وقت که لازمه روی هر فایلی که ندای قلبم بهم میگه، مثلا یه فایل رو یکبار می بینم و ن ای قلبم بهم میگه اینو خوب درک کردی ، برو فایل بعدی یا فعلا توی مدار درک کردن این فایل نیستی، برو بعدا هدایتت می کنم به درک کردن و عمل کردن بهش، و یه فایلی مثل این فایل میگه کلمه به کلمه اش رو بنویس و روش حسابی فکر کن و تمرکز بذار ، این فایلیه که قراره مدارت رو بالاتر ببره، منم می گم چشم عمل می کنم، حالا دیگه خودم رو باهیچکی مقایسه نمی کنم، میگم این شیوه یادگیری منه، من اینجوری بهتر درک می کنم و به خدا توکل می کنم و پیش میرم، مثلا برای محصول بی نظیر عزت نفس چهاردهم این ماه زمانیکه که من باید چکاب فرکانسی شش ماهه اول رو انجام بدم و جالبه هنوز جلسه پنجم کامل نشده، یعنی به اون اندازه ای که دلم میخواد درکش نکردم . ولی از ثانیه و هر لحظه ای که برای گوش دادن، درک کردن و عمل کردن به آموزه های ناب اون محصول زمان گذاشتم، لذت بردم، سپاسگزاری کردم. خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 💖
آقا ابراهیم عزیز، چقدر زیبا گفتین که شاگرد استاد بودن رو بارزترین ویژگی تون می دونید، واقعاً همینه، منم همیشه همیشه از خدا جونم سپاسگزارم که تاج شاگردی استاد رو روی سرم گذاشته و من رو به این مسیر پر از توحید و عشق و رشد و پیشرفت در تمام جنبههای زندگی هدایت کرده.
استاد عزیزم:« عاشقتم، واقعاً، وقتی همه اینا رو میذاریم کنار هم، کسی که همه اینا رو باهم داره، یعنی کامپیوتر تهش رو درآورده،زبان انگلیسی تهش رو درآورده، قرآن تهش رو درآورده، سلامت فکر ، سلامت روان، سلامت درستکاری تهش رو درآورده، بعد آدمیه که محصولات رو همه شون رو خریده و بهاش رو پرداخت کرده، بعد همه اینا رو بذار بغل همدیگه، و برس به این نقطه که این آدم رو خدا آورده ، این آدمه رو خدا آورده، من کاری نکردم که این آدمه بیاد، من سعی کردم رو خودم کار کنم، خداوند دور منو آدمایی که همفرکانس من بودن رو آورده، حالا فرض کن ما میخواستیم یه همچین ویژگی هایی رو با آگهی دادن پیدا کنیم»
خدای من ، استاد شما معرکه اید توی تحسین کردن ، ببین چند بار ویژگی های عالی آقا ابراهیم رو تکرار کردین و تحسینش کردین، به خدا تمام صحبت هاتون درسته برای ، چقدر از دیدن و تکرار نکات مثبت لذت می برید.
من عاشق این توحید بی نظیرتونم، این آدم رو خدا آورده اینکه بدون هیچ کار فیزیکی خاصی تمام تمرکزمون رو بذاریم روی خودمون تقلا نکنیم، اون وقت خدا دور ما رو از آدمایی پر می کنه که همفرکانس ما هستن اگر من الان هنوز در اطرافم آدم هایی هستن که حرف ها و کاراشون مناسب و دلخواه من نیست ، به خاطر اینه که من هنوز اون آدم مناسبه نشدم ، من هنوز اون آدمی نشدم که قلبم میخواد، و قشنگی قانون اینه که از همین لحظه که من شروع کنم به کار کردن روی خودم نشانه های درستی مسیر میان. اون وقت خدا که بهترین برنامه ریز بهترین ها رو برام پیش میاره، ان شاالله.
آقا ابراهیم عزیز:« استاد، بعدش به من گفتید که یک هفته بعد از اینکه اون ایمیل رو به من دادید، ایمیل منم برای مسائل قرآنی بود نه برای برنامهنویسی، من میخواستم آگهی بدم که دنبال برنامهنویس هستیم از کاربران سایت هر کی که میخواد رزومه بفرسته، قطعاً با توجه به چیزی که من الان میبینم توی ایمیل ها، شما چندین هزارتا ایمیل دریافت می کردین، بعدا گفتین که من چقدر سخته میشود که اگر می خواستم اون کار رو انجام بدم»
خدای من ببین چقدر عالی خدا برنامه ریزی می کنه. خدایا شکرت شکرت شکرت
استاد عزیزم:« و من چقدر مقاومت داشتم برای اون کار، و چقدر اینکار رو نکردم، اون موقع که شما اومدین ، من چقدر این کار رو عقب انداختم، خیلی می گفتم که این مسیر درستی نیست که من بخوام آگهی بدم، این باید خودش اتفاق بیفته، و چقدر مقاومت داشتم برای اینکار و وقتی هم که با هم صحبت کردیم ، من همون اول اول اولش بهت گفتم، تو همونی، به قول آمریکایی ها you are the one ، تو همونی »
این یعنی ناامید نشدن تا لحظه آخر ، تا آخرین لحظه به قانون پایبند ماندن و فریب نجواهای ذهن رو که میخواد مارو با الگوهای اشتباه گمراه کنه رو نخوردن، و تا لحظه آخر امیدوار به هدایت خدا بودن و بعد معجزه رخ میدهد که آدمی میاد که تمام اون چیزایی که ما میخوام تهش رو درآورده، پس میشه تداوم، تداوم تداوم داشتن در عمل به قانون.
آقا ابراهیم عزیز:« من خودم باور نمی کردم»
خدای من عشق من ، منم این چنین محقق شدن خواسته هام در قالب معجزات و هدایت هاب ترو می خوام، میخوام رها بشم از هر آنچه که دهنم از گذشتگان و اطرافش گرفته، گوش به فرمان هدایت تو باشم، تنها فرمانروای جهانیان
جواب میدم اگر این همه مشکل نبود منم اونقدر جدی و محکم و با حالتی که از همه جا واقعا بریده بودم نمیگفتم خدایا خودت هدایتم کن و اون موقع نمیومدم اینجا و این اگاهیا رو نمیفهمیدم
پس همش میگم شکرت شکرت بخاطر همه ی مشکلاتم
استاد من سایت رو به یکی دو نفر معرفی کردم
ولی بعد فهمیدم … نه … بقول خودتون تو یکی فایلا گفتید انسان گاهی باید اونقدر بهش فشار بیاد تا تسلیم خدا بشه
یه ایه هم بود توی قران ، میگفت ما هی عذاب میفرستادیم تا شاید اونها برگردند ولی اونها توبه میکردند ولی بازم برمیگشتن به اعمال سابقشون
ولی دیگه وقتی که عذابی اومد که از همه جا امیدشون قطع شد اونوقت اومدن و توبه کردن ، واقعی …
منم تو زندگی خودم دیدم که وقتی هدایت شدم به اینجا که دیگه واقعا مضطر شده بودم و از هر راهی ناامید
🍂🍂
استاد خیلی دلم میخواد برم … برم یه جای دوری که هیچکدوم از ادمایی که منو میشناسن نباشن
من باشم و خدا و خودم
فقط روی خودم کار کنم
داستان جامعه شده اینطور که حتما باید تا سن خاص ازدواج کنی بچه بیاری اولی دومی سومی … بعدش حتما یه روند دنبال کنی مهمونی رفتنو اومدن …
دلم میخواد واسه خودم زندگی کنم . استاد این ازادی ای که دوست داری منم خیلی دوسش دارم
اما استاد شما مرد بودید راحت تونستید برید یه شهر دیگه
از قم رفتین بندرعباس
تا راحت رو خودتون کار کنید
🍂🍁🍂
دوست دارم رویاهامو بنویسم
دیشب فایل مصاحبتون با مهندس شعبانعلی رو گوش دادم
خیلی خوب بود
میخوام به ذهنم جهت بدم
سفارش بدم به خدا
🎁✨🎨
خدایا لطفا برام فراهم کن
دوست دارم یک خانه با تمام وسایل
یک رابطه زیبا و عاشقانه که هیچ باید و نباید برام توش نباشه و امر و نهی نباشه
تمام اونچه نیاز منه فراهم باشه
بدون اونکه من کاری کنم
میخام خدایا چند سال با همین منوال فقط روی خودم کار کنم
میخام بسازم زیرساخت های موفقیتامو
توحیدمو
ایمانمو
توکلمو
میخام با لذت و عشق و زیبایی و راحتی
به همه چی برسم
می خوام فقط لذت ببرم
خداجونم دوستت دارم
استاد جان حالا که حضوری نمیشه گفتگو کرد ولی من از همین راه باهاتون گفتگو کردم و حرفامم زدم
عالی در مورد قانون، توحید و نداشتن وابستگی نوشته بودی ، هدایت خدا رو از کامنتت برای یک موضوعی که از صبح ذهنم رو درگیر کرده بود دریافت کردم ممنونم دست خیررسان خدا
وقتی به درون خودم نگاه می کنم میبینم روابط من بر حسب نیاز شکل گرفته
فلانی رو نگه دارم چون برام فلان کارو می کنه
فلانی رو حواسم بهش باشه چون بدرد بخوره
می خواستم برای یکی یه کاری انجام بدم و همش درگیرش بودم که چجوری این کار رو بکنم تا اون فرد خوشحالتر بشه، اما نمی دونم چرا اینقدر دودل بودم ، با خوندن کامنتت متوجه شرک درونم شدم از خودم پرسیدم این کارت برای شاد کردن اون فرد و گسترش شادیه یا برای راضی نگه داشتن اون فرد چون بدرد می خوره؟ شرک بود خدای من شرک بود، خداجونم به تو پناه می برم از شرکهایی که اینقدر مخفی و پنهانند و تایید می کنم که تو به شدت برای من کافی هستی و از هزاران دستت مرا حمایت و هدایت و یاری می کنی و رها می کنم اون موضوع رو. خدایا شکرت
اما استاد شما مرد بودید راحت تونستید برید یه شهر دیگه
عزیزدلم، توی همین سایت حداقل ده ها کامنت من خودم از تجربیات دختران توحیدی و شجاع این خانواده صمیمی که به تنهایی و با توکل به خدا مهاجرت کردن و دارن زندگی عالی رو تجربه می کنند، خوندم. تو هم می تونی اگر پات رو از ترمز برداری و همین طور که خودت نوشتی بیشتر روی خودت کار کنی ، پس با توجه به آموزههای ناب همین فایل و قوانین ثابت خداوند، نیازی نیست هیچ کار فیزیکی خاصی انجام بدی روی خودت کار کن، تکاملت رو طی کن ، اون وقت خدا به بهترین شکل برات برنامه ریزی می کنه.
دوست خوبم انشاءالله تک تک خواسته هات میشه تجربیات و خاطرات زندگیت.
دوستت دارم
از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را برایت خواستارم
و منی رو که عادت ندارم زیاد کامنت بدم، به کامنت دادن و به اشتراک گذاشتن احساسم وا داشت…
بارها پاز کردم فایلو و فکر کردم وسطش به حرفایی که زده میشد
اولش یخورده جا خوردم و از گوش دادنش دلسرد شدم چون درمورد روح و خواب و از اینجور مسائل بود که من هیچ اعتقادی به این مسائل ندارم و برام بی معنیه، ولی به خودم گفتم همه ی فایلای استاد پراز درس و آگاهیه و در ادامه حتما آگاهی های نابی رو به دست میارم.
مخصوصا اینکه خود استاد تو لایو و فایله داستان هدایت به این فایل اشاره کرد و گفت که چه برکاتی از خودش به جا گذاشته و گفتم پس دیگه صددرصددددددد توش ی خبرایه …
این فایل داستان هدایت بود… هدایت الهی … چیزی که باید قلبت آماده ی دریافتش باشه و بهتر بگم باید قلبتو آماده ی دریافتش کنی…
چیزی که خودم این روزا خییییلی بهش نیاز دارم… و برای اینکه قلبم آماده ی دریافت و چشمم آماده ی دیدن این نشانه های الهی باشه باید خودمو تا میتونم به فرکانس الهی نزدیکتر کنم
واقعا به وجد اومدم از داستان های هدایتی که استاد تجربه کردن و جز لاینفک زندگیشون شده این هدایتا ، چقدر تحسینتون کردم استاد برای دریافت و دیدن این الهامات و چقدر زندگی شمارو بارها و بارها مورد ستایش قرار دادم در همه جنبه ها…
داستان هدایتتون به آدمای درست کار و کاربلد واقعا جذابه و پر از درس و آگاهی و من واقعا کیف میکنم همچین داستانایی میشنوم…
کیف میکنم وقتی میبینم زندگیه استاد من تو ذهن خیلیا نمیگنجه
کیف میکنم وقتی میبینم استاد من زندگیش دقیقا همونیه که میخواد
کیف میکنم وقتی میبینم استاد من اینقدر راحت و خوشگل همه چی براش جور میشه
کیف میکنم وقتی میبینم استاد من همیشه در زمان درست و درجای درسته
و همینا باعث شده که من عباسمنش عزیزو توی خیلی جاها الگو قرار بدم و به داشتن همچین الگویی افتخار کنم و هرروز زندگیشو تحسین کنم…
سلام و درود ب استاد عزیزم ب مدیر فنی عزیزم و هنه ی دوستان عزیزم
تشکرمیکنم از مدیرفنی سایت بابت سوالات بسیار خوبی ک پرسید و از استاد عزیزم بابت پاسخ های ارزندشون
حقیقتا بنظره من این مصاحبه با اختلاف بسیار زیاد بهتر بود از مابقی مصاحبه هایی ک از استاد دیده بودم و بنظرم دلیلش همون چیزیه ک استاد میگه اونم پرسیدن سوال های مناسبه
حدودا سه صفحه نت برداری کردم و اینجا هم دوست دارم نکاتی ک نوشتم و بنویسم تا مروری بشه واسم :
★ماهدایت میشیم ب چیز هایی ک بهشون توجه میکنیم حالا سوال اینه ک چطور میتونم ب خواسته هام توجه کنم؟؟؟؟
★چیزی ک ب من ربط داره اینه ک روی خودم کار کنم مابقی کارهارو جهان انجام میده واست
★استاد میگه همه چیو از قبل پاک میکنه توی ذهنش و بعد اون مورد رو تطابق میده با قوانین
★استاد همه چیرو با قانون میسنجه حتی موضوعاتی ک خیلی قشنگه و زیباس مثلا اینکه خداوندعاشق ماست
★وقتی من درمسیر درست هستم خداوند همه چی روبهم میده
★ایلان ماسک همه چی رو با گذشته نمیسنجه همه چی رو با قوانین فیزیک میسنجه (نقطه اشتراک پیدا کردم بین استاد و ایلان ماسک )
★باید ذهنمو تربیت کنم ب جای تجربیات و گذشته طبق قوانین بسنجم و فکر کنم
★وقتی روی خودت کار کنی آسان میشی برای آسانی ها جهان کارهارو واست انجام میده مثلا آشنایی مدیر فنی سایت و استاد عباسمنش ک میشه بارهاوبارها مرور کرد و ایمانمون ب قوانین بیشتر شه و یا آشنایی خانم فرهادی با استاد و هزاران مثال دیگه توی زندگی خودمون ،مرور این تجربیات ایمانمونو بسیار بسیار بیشتر میکنه ب قوانین
★خدایامن ب معجزات تو عادت دارم
★نتایج استادعباسمنش طبیعیه وقتی پاتو از روی ترمز برمیداری طبیعیه ک ماشین با سرعت حرکت میکنه
ممنونم که اونچه که درک کرده بودین رو با ما به اشتراک گذاشتین.
وقتی روی خودت کار کنی آسان میشی برای آسانی ها جهان کارهارو واست انجام میده
این جمله ات هدایت خدا شد برای یادآوری آیات سوره لیل که کل قانون رو بیان می کنه. ممنونم دست خیررسان خدا.
إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّى ﴿۴﴾
که همانا تلاش شما پراکنده است (۴)
فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى ﴿۵﴾
اما آنکه [حق خدا را] داد و پروا داشت (۵)
وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى ﴿۶﴾
و [پاداش] نیکوتر را تصدیق کرد (۶)
فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى ﴿۷﴾
بزودى راه آسانى پیش پاى او خواهیم گذاشت (۷) سوره لیل
تلاش مون پراکنده نباشه یعنی فقط تمرکزمون روی خودمون باشه، یعنی اعطی کنیم از هرآنچه که خدا روزی مان کرده، و ذهن مون رو کنترل کنیم و پاک کنیم هر آنچه از گذشتگان توش انباشته شده، و زیبایی ها و نکات مثبت رو بگیم و اون وقت آسان میشیم برای آسانی ها
از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را برایتان خواستارم
خیلی فایل پر محتوایی بود.چند روز پیش که این فایل رو تو دو مرحله گوش کردم تو هر مرحله یه اتفاق جالب برام افتاد این دو تا اتفاق انقد خوشحال کننده و غیر منتظره بودن برام که هربار که بهشون فکر میکنم همون حس خوشحالی دوباره بهم دست میده.موقع گوش کردن به فایل تو بعضی قسمتهاش خیلی تمرکز کرده بودم و تو ذهنم داشتم اتفاقات مشابه تو زندگی خودم رو پیدا میکردم اتفاقاتی که سرشار از هدایت الهی بودن. در این حین داشتم خود به خود این جمله رو تو ذهنم تکرار میکردم که خدایا من به معجزات تو ایمان دارم.دلیل اتفاق افتادن اون دو مورد رو همین حس و حال که موقع گوش کردن داشتم میدونم.وقتی تو این فایل داستان اون لپ تاپ مطرح شد یه اتفاق جالب که همین چند هفته پیش برام افتاده بود یادم افتاد،که داشتم چند روز تو اینترنت دنبال یه اسپیکر کوچیک بلوتوثی میگشتم که بخرم،دیدم اونایی که من میپسندم قیمتشون بالاست و از یه طرف هم نمیخواستم زیاد هزینه کنم روش، چون خیلی هم ضروری نبود.خلاصه گشتم و آخر سر از خیرش گذشتم و کلا کنسل کردم. یه هفته بعدش مشغول کاری بودم که همسرم صدام کرد.گفت بیا ببین چی بردم تو حراجی.همون طور که میومدم خیلی چیزا از ذهنم گذشت،اومدم دیدم تو اپلیکیشن حراجی که گه گاهی میره سر میزنه،یه اسپیکر بلوتوثی با کیفیت که حتی خیلی بهتر از اونایی بود که نگاه میکردم با قیمت خیلی نا چیز برنده شده😳گفتم من دنبال همچین چیزی بودم چند روز پیش،گفت پس مال توعه دیگه.اصلا مونده بودم چی بگم،من حتی کلمه ای در اون مورد باهاش حرف نزده بودم خیلی برام غیر منتظره بود.هیچی دیگه الان چند وقته دستمه و دارم ازش استفاده میکنم فایلهای سایت رو هم باهاش گوش میدم.هر بار که نگاهم بهش میفته یادم میفته که اومدنش یه معجزه بود😄
و به این نکته اشاره کردند که ما باید نگاهمون را پاک کنیم از هر آنچه که گذشتگان به ما دادند و بیایم همه چیز را با قانون تطبیق بدیم.
من می خوام درمورد یکی از همین اصل های قانون توضیح بدم که برای خودم خیلی جالب و زیبا بود.
من باید طوری روی خودم کار کنم که خواستههام بیان به سمت من نه من برم به سمت خواستههام.
یعنی قانون اینه که من با همین شرایط با همین امکاناتی که دارم، وقتی روی خودم کار می کنم و باورهام را تغییر بدم، شرایطخوب ایده های خوب و پول ساز به سمت من هدایت می شوند. این خیلی مهمه
من قبلا فکر می کردم که باید خودم یه تلاشی بکنم یه زوری بزنم تا به سمت خواستهم هدایت بشم و همش عجله میکردم و می گفتم چی کار کنم؟ با کی صحبت کنم؟!
قانون اصلی اینه که من روی خودم کار می کنم و ایده های پول ساز به سمت من میآیند، راه های آسان تر و لذت بخش تر به سمت من میان
یعنی این نتیجه طبیعی کار کردن روی باورهاست که من در همین شرایط بتونم به خواستم برسم
یه مثال از فیزیک میزنم تا بهتر درک کنیم.
وقتی شما یه سنگی را به سمت یک درخت پرتاب میکنید، اون ناظر(شخص مشاهدهگر) که کنار درخت ایستاده می بینه که من ثابتم و سنگ داره میاد به سمت من
اما اون ناظری که روی سنگ نشسته و از روی سنگ داره به ماجرا نگاه می کنه، میبینه که من ثابت هستم و درخت داره به سمت من حرکت میکنه
تقریبا شبیه همون بحث نسبیت انیشتین هست.
اینجا هم همین طوره
من با تمام شرایطی که همین الان دارم، ثابت هستم و سر جام ایستادم و این خواسته های من هست که دارن به سمت من حرکت می کنند و به نسبتی که من بیشتر روی باورهام کار کنم، خواسته هام سریع تر به سمت من حرکت می کنند.
درصورتی که من قبلا فکر می کردم که من باید برم به سمت خواسته هام فکر می کردم یه الهامی باید به زور دریافت می کردم و با عجله درآمدم را زیاد کنم.
اما با این درکی که الان پیدا گردم، من متوجه شدم که اصلا روند رسیدن به خواسته ها این طور نیست که من برم صدتا کار خارجی را انجام بدم و خودم را اذیت کنم تا هرطور شده ولو به زور تا من به خواستهم برسم
نه من میشینم روی ذهنم کار می کنم و باورهام را تقویت میکنم و جهان تمام شرایط را فراهم میکنه و آن ایده و الهامات را به سمت من هدایت میکنه و من فقط کافیه به آنها عمل کنم.
ایده ها و الهامات و هدایت ها خودشون میان، من نباید کاری کنم.
حالا با این آگاهی آرامش خیلی بیشتری دارم.
الان طوری روی خودم کار میکنم که ایده های پول ساز و مسیرهای لذت بخش به سمت من هدایت بشن و من فقط با عمل کردن به آن ایده ها و اجرا کردن الهامات با لذت به خواستم برسم.
من متوجه شدم که این من نیستم که به مدار بالاتر میرم بلکه من ثابت ایستادم و مدار بالاتر به سمت من میان.
وقتی من این موضوع را درک کنم و روی باورهام کار کنم خیلی واضح تر و راحتر ایده ها بهم گفته میشه که به مدار خواستم برسم.
مثل نذری هست که میارن تو خونه شما
کلی آدم تلاش کردن مثلا برنج و خورشت درست کردن بعد خودشون میارن دم در خونه بهتون میدن تو نیاز نیست بری، خودشون برات میارن .
اینجا هم همین طوره خداوند همه کار را برات انجام میده و تمام شرایط برای محقق شدن خواسته تو ایجاد میشه و بعدش میاد به سمت تو، تو نیاز نیست که بری به سمت خواستهت
نکته ریزی هست که باید بیشتر بهش دقت کنیم.
درباره احساس لیاقت هم همین طوره من از قبل لایق بودم، من وقتی به دنیا آمدم لایق تمام نعمت های دنیا بودم به طوری که وقتی به دنیا آمدم تمام شرایط برای بزرگ شدن من محیا بود، ولی قبلش فکر میکردم که من باید لایق فلان نعمت بشوم تا بهم داده بشه فکر می کردم من باید احساس لیاقتم را با به عوامل بیرونی زیاد کنم ولی این طوری نیست، من همین الان لیاقت رسیدن به تمام خواسته هام را دارم فقط این ذهن منه که خودش را محدود کرده و چون یه عالمه حرف از گذشتگان شنیدم به عنوان یک مانعی در ذهن من باعث شده من احساس عدم لیاقت کنم.
مثلا شما تو خونه نشستی و تو ان طرف محله دارن غذای نذری درست می کنند.
کلی آدم دارن با هم همکاری می کنند تا برنج درست بشه، خورشت درست بشه و داخل ظرف یکبار مصرف می ذارن و بعد که همه کار ها انجام شد و غذا آماده شد،میارن دم در خونه به شما تحویل میدن.
دراینجا شما کار خاصی نکردید و تمام کارها را اون افراد انجام دادند و شما فقطاون غذا را نوش جان کردید.
نعمت ها و ثروت و خواسته های من همین الان هم وجود داره فقط من باید روی خودم کار کنم و باورهام را تغییر بدم تا اون ها به سمت من هدایت بشوند.
آقا ابراهیم روی خودش کار کرد و جهان هم بهش پاسخ داد و استاد به سمت ابراهیم هدایت شد نه ابراهیم رفت سمت استاد که باهاش کار کنه، خداوند استاد را به سمت ابراهیم هدایت کرد.
دوست داشتم این نکته را به عنوان یکی از اصول قانون بهش اشاره کنم تا طبق گذشتگانمون رفتار نکنیم و با کار کردن روی خودمان و برداشتن موانع ذهنی نعمت ها و ثروت ها خداوند آن ها را به سمت ما هدایت کند.
سپاسگزار خداوندی هستم که با هدایت و حمایت همیشگی اش امروز هم من در مسیر مستقیم خودش هستم
خداجونم عاشقتم که برای انجام تعهدم برای ششمین برداشتم از این فایل بینظیر هدایتم می کنی.
استاد عزیزم:« اصلا برگردیم به آشنایی خودم و خودت، اصلأ طریقه آشنایی ما کار خداوند بود، مگه ما آگهی داده بودیم که به کسی نیازمندیم؟ مگه من اینکار رو کردم؟ من برای اینکه یه همچین فرد مناسبی مثل شما رو توی زندگیم داشته باشم عملاً هیچ کاری نکردم، خداوند هدایت کرد شما رو »
تایید کردن و یادآوری معجزات و هدایت های خدا در زندگی مان، عملاً ایمان و توکل ما رو به خدا هزاران برابری بیشتر می کنه ، این که می دانیم یک نیرو و هدایتگری هست، که علیم به تمام امور دنیاست، همه چیز را می داند و بهترین برنامه ریز است و خالق و پدید آورنده همزمانی هاست و تازه این نیرو که تنها نیروی حاکم بر دنیاست، تنها فرمانروای جهانیانه، از رگ گردن به ما نزدیکتره. حالا استاد عزیزم یادآوری می کنه که آشنایی شون هم کار خداوند بوده، و قشنگترش یادآوری این موضوعه که نیاز نیست هیچ کاری بکنیم ، منظور کارهایی که به ظاهر و عرف جامعه کار درسته، ما فقط باید روی خودمون کار کنیم، ما آدم مناسبه بشیم ، بدون هیچ کار فیزیکی خاصی، اون وقت خدا مناسبترین آدم رو هدایت می کنه به سمت ما. خدایا شکرت برای درک بهترم از قانون.
«حالا شاید بقیه ندونند، هدایت کرد یه آدمی که از نقطه نظر کد نویسی، برنامه نویسی، یک هیولای واقعیه، بارها شده که اگر این تعهد به ادامه مسیر خداوند نبود، می گفتم بیا فلان استارت آپ رو با هم ران کنیم، یه همچین ایده هایی دارم بشین کدش رو بزن، فلان اپلیکیشن رو بیا درست کنیم، یعنی اینقدر به این تفکر تو، به این تفکر باز تو نسبت به کد نویسی اعتقاد دارم و لذت می برم که بارها این فکرها اومده، ولی به خاطر اون تعهدی که من دادم جلوش رو گرفتم که من فقط باید توی مسیر خودم باشم»
تحسین می کنم آقا ابراهیم عزیز رو برای مهارت فوقالعاده شون در کد نویسی، یکی از دلایل موفقیت توی هر حرفه ای عشق و علاقه است و بعد تعهد و تمرکز گذاشتن روی اون، و در اون به مهارت رسیدن، آقا ابراهیم عزیز با عشقش به برنامه نویسی متعهدانه برای بالابردن مهارتش زمان و انرژی گذاشته و و از اون طرف هم باز استاد دارن این موضوع رو یادآوری می کنند که اگر علاقه و تعهدش به این مسیر نبود ، یک بیزینس دیگه رو شروع می کرد، که بازم نشانه فراوانی ایده ها هم هست، تعهد تعهد تعهد با باورهای درست و در مسیر درست نتیجه میشه عادت کردن به معجزات خدا در تمام لحظات زندگی.
« یه همچین آدمی که از لحاظ کدنویسی من ندیدم مثلت، آدمی که ذهنه نه کد نویسی به برنامه خاص، یه ذهن بازی برای پیدا کردن راه حل مسائل داشته باشه، توی کار کامپیوتری، بعد یه آدمی که به قرآن تا این حد مسلط باشه، چقدر میشه که شما یه برنامه نویسی پیدا کنی که از لحاظ قرآنی اینقدر مسلط باشه که مثلاً سالها روی قرآن کار کرده باشه، برنامه نویس هم باشه، بعد ترکیب یک آدمی که برنامه نویس در حد حرفهای، بعد به قرآن مسلط در حد حرفهای ریشهی کلمات، در عین حال به زبان انگلیسی هم مسلط باشه »
استاد عاشق این تحسین کردنتم، این دارم از شما یاد می گیرم که صادقانه و صمیمانه بقیه رو تحسین کنم.
آقا ابراهیم عزیز تحسینت می کنم برای مهارتت در کد نویسی، در قرآن و در زبان انگلیسی.
واقعاً این ذهن محدود ماست که میخواد ما رو محدود کنه، من می تونم در چندین مورد به مهارت عالی برسم به شرط علاقه و تعهد و از اون طرف هم می تونم برای تمام روابط مشخص کنم که چه ویژگیهایی داشته باشه، بعد تمرکزم رو بذارم روی خودم و اون وقت خدا آدمی رو برام میاره که از همه نظر از اون چیزی که من تصور می کردم خیلی عالی تره. خداجونم کمکم کن تا همیشه این قانون مهم جهان مون رو یادم بمونه.
«بعد همه اینا رو کنار هم داشته باش، از لحاظ صداقت و از لحاظ ایمان و از لحاظ درستکاری در حدی باشه که من اصلأ نگران این نباشم، کار من با شما یا خانم فرهادی کاری نیست که من بتونم ، اگرم بخوام، بتونم شما رو چک کنم، مگه من می تونم؟ »
استاد این پاشنه آشیل من بود، نمی گم کامل برطرفش کردم، نه ، ولی خیلی توی کم کردنش خوب عمل کردم، خدا رو شکر ، چون کلی الگوهای بدی ذهنی در این مورد داشتم، پس شروع کردم روی خودم کار کردن گفتم من باید اون آدمه درسته زندگی خودم باشم، پس توی هر فعالیت و هر کارم چه مربوط به دیگران، چه خانواده و چه خودم ، همیشه سعی می کنم صادقانه تمام توانم رو بذارم، جوری که از انجام اون کار راضی باشم و به خودم افتخار کنم. و الان چند وقته که اولویت اول و آخر شدم خودم ، یعنی وقتی که اون کار رو انجام میدم از خودم راضیم دیگه به حرف و تایید و تشویق و انتقاد دیگران اهمیت نمیدم، در واقع خودم رو درگیر نظر دیگران نمی کنم. خدا هزاران مرتبه شکر که با هدایت و حمایتش روز به روز بهتر عمل می کنم
آقا ابراهیم عزیز:« استاد من همه اینارو می گم بعد می بینم چقدر حرفایی که شما میزنید درستن، خودم که اینو دیگه می تونم حس کنم ، من دلم پر می کشه برای سایت، اگر یکروز کار نکنم، اگر یکروز نتونم کار کنم، دلم تنگ میشه و یقیناً این فرکانس و مداریه که شما هستین ، من دلم پر می زده برای نشستن پای سیستم و کار کردن روی سایت»
عزیزززززززم، آقا ابراهیم، چقدر تحسینت می کنم که به کارت و این سایت این همه علاقه داری ، کاملاً درکت می کنم، من اکثر جمعه ها وقت نمی کنم بیام سایت ، اینقدر دلتنگ میشم و کلافه که کلی باید انرژی بذارم که بتونم این احساس رو خنثی کنم. و وقتی شما این صحبت رو کردین کلی تحسینتان کردم ، گفتم خدای من ، این معنای درست زندگی کردن در مسیر درسته ، که دلت پر بکشه برای کار کردن. و بازم تحسینتان می کنم برای اینکه تایید می کنید که استاد این به خاطر فرکانس و مداریه که شما هستین، بازم تحسینتان می کنم که در مسیر و فرکانس استاد هستین.
استاد عزیزم:« و یه همچین ویژگی، اگر من الان ویژگی های ترو نمی گفتم، پیش خودت نمی گفتم کسی باور نمی کرد، من بارها و بارها در مورد مثال عاطفی مون می گفتم و می گفتم مثلاً رابطه عاطفی مون اینجوریه، اینجوریه. توی کامنت ها من صد بار دیدم که گفتند استاد اون موقع که شما می گفتین من رابطه عاطفی مون رو نمونه اش رو توی هیچ کتابی ندیدم، ما می گفتیم حالا دیگه شلوغش هم می کنه، ولی الان که زندگی در بهشت رو می بینیم، سفر به دور آمریکا رو می بینیم، اون چیزی که از زندگی شما می بینیم، می بینیم بیشتر از اون چیزی که شما گفتین وجود داشته »
استاد اصلأ زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا مثل واحد عملی کل آموزههای شما می مونه، وقتی که نتایج زندگی تون و شیوه زندگی تون رو می بینیم درک ما از قانون آموزههای شما هزار برابر میشه، در تمام موارد، در مورد رابطه عاشقانه بی نظیرتان با خانم شایسته نازنینم همیشه تحسینتان می کنم، یک رابطه عاشقانه، محترمانه، دوستانه و بدون وابستگی که خدا داره هدایتش می کنه .
« در مورد تو شاید من الان دارم میگم، درک نکنند بقیه، یعنی نفهمن که چجوری میشه که یه آدمی توی کاری که داره می کنه اینقدر مسلط باشه، توی مسائلی قرآنی اینقدر مسلط باشه که ما بتونیم، بارها و بارها در مورد مسائل قرآنی ساعت ها با هم صحبت کنیم، ببین چقدر. اون چیزی که من میخوام شده، بعد زبان انگلیسی رو در حدی مسلط باشه، اونم بازم ریشه کلمه، نه فقط مسلط به صحبت کردن بلکه ریشه ای، که این کلمه ریشه اش اینه، به اون ربط داره، در این حد. نه فقط گرامر بلکه به ریشه کلمات، من کلی از مسائل انگلیسیم رو هم بپرسم ابراهیم جان من اینو چجوری حل کنم، توی اون کار هم بتونه کمکم کنه، در عین حال اینقدر آدم سلامتی باشه از لحاظ روان، از لحاظ سلامت درستکاری که اصلأ من، کاری نداشته باشم که مسائل کاری ما چجوری باشه، یک گزارش کاری بده و هر چی که اون میگه همونیه که داره اتفاق می افته من اصلأ اعتماد ۱۰۰٪ داشته باشم که اصلاً دنبال این نباشم که ببینم اصلا داره کار می کنه یا نمی کنه، اونبه قول خودت دلش پر بکشه برای اینکه کارا رو انجام بده »
خدای من استاد شما بی نظیرید، بی نظیر، توی همین چند دقیقه از فایل چند بار آقا ابراهیم رو برای نکات مثبت شخصیتیش تحسین کردین، این همون شکرگزاریه، ای ن همون قدر نعمت رو دونستن، این همون تایید و تحسین نعمت های خداست، این همون توحید عملیه، این توجه و تمرکز دائمی بر زیبایی ها و نکات مثبته که شما جزیی از تار و پود شخصیت تون. تحسینتان می کنم استاد جان.
یک نکته مهمی هم که من یک الگوی عالی برای خواسته ام پیدا کردم ، این اعتماد ۱۰۰٪ به همکاران برای درست انجام دادن کارهاست
«بعد تازه نه تنها کارها رو انجام میده بلکه وقتی انجامش میده بازم روش فکر می کنه که چطور بهتر انجامش بده، من راضیما، بارها و بارها شده کد زدی گفتی استاد من اینو درست کردما، اینجوری شده، اونجوری شده ، من گفتم دمت گرم، عالیه، خودت هم گفتی آره به نظر خودمم خیلی عالیه، بعد یه هفته بعد زنگ زدی که استاد، من هر چی فکر کردم نتونستم اونو قبول کنم، گفتم بازم بهتر هم میشه، رفتم دوباره کد رو از اول بررسیش کردم، اینجوری کردم، اینجوری کردم و… دیدم این کارو هم می تونستم انجام بدم، انجامش دادم و الان اینه. یعنی نه تنها اون موقع که کد رو می زنی همه مون رو مبهوت می کنی، هم منو ، هم خودت و هم کاربرا رو، بلکه هفته بعد میای همونو بهتر می کنی، با اینکه من اصلا نگفتم که، من به همونم راضی بودم، به همون قبلیم راضی بودم»
دقیقا همینه کسی که عاشق کارش باشه، هر روز تمرکزش رو بهبود و گسترشه اونه، و تحسین می کنم آقا ابراهیم عزیز رو که داره دقیقا پاشو جای پای استاد میذاره و این یکی دلایل همفرکانسی شما عزیزانه.
آقا ابراهیم عزیز:« آخه شاگرد خود شمام استاد»
استاد عزیزم:« عاشقتم»
خدای من رابطه همکاری هم بی نظیره، اینجا اصلأ کارفرما و کارمند معنایی نداره، این یک رابطه دوستانه دو تا عزیز همفرکانسیه که با عشق در مسیر علاقه هاشون با هم همکار شدند و هر کدام عاشقانه تعهد خودشون رو در گسترش و بهبود دائمی شغل مورد علاقه شون انجام می دن. حتی رابطه دوستانه استاد و شاگردی هم نیست یه چیزی فراتر از تمام ایناست، تحسینتان می کنم عزیزانم
الهی هر که ترا شناسد راه او باریک و هر که ترا نشناسد راه او تاریک
سلااااام به استاد عزیزم و سلام به همه ی بچه های سایت زیبای استاد عباسمنش
خدایا صد هزار مرتبه شکررررت بابت این فایل زیبا و ارزشمند
استاد من ده روز قبل از اینکه این فایل و تو سایت بذارید
یه خوابی دیدم خواب دیدم تو آسمون روی ابرها دارم راه میرم و چند نفر خیلی خیلی مهربون منو همراهی میکنن یه عشق و محبت خاصی به من داشتن و بهم گفتن الان کل قانون و برات میگیم (با یه تاکید زیادی و خیلی محکم میگفتن کللللل قااااانون )
انگار داشتن تو آسمون تایپ میکردن و نوشته ای که من دیدم (لا اله الا الله ) بود خداااای من عاشقتممممم من قبلن کجا بودم اصلن واسه چی اومده بودم این سایت
واسه چی با استاد آشنا شدم
امده بودم که میلیاردر شوم عاشق و سرگشته ی کویت شدم
امده بودم تا اسرار
ثروت را بیاموزم قرآن را در دستانم قرار دادی گفتی بخوان کلید گنجهای آسمان و زمین را درون کتاب خواهی یافت بخوان اما با قلبت نه با ذهنت
تو حکمت را بر قلبم جاری ساختی گفتی از توحید و یکتاپرستی شروع کن و ابراهیم را بشناس شناخت ابراهیم یعنی شناخت اسلام حقیقی
خدای مننننن عاشقتممممم اره من باید روی توحید کار کنم روی ایمانم روی درک بهترقوانین شروع کردم به کار کردن روی باورهای توحیدیم ( کتاب قرآن ،فایلهای توحیدی استاد ،و کامنت دوستان عزیزم بهترین باور درمورد خداوند ) بیشتر کامنت ها رو نوشتم و هر روز میخوندم با خدا حرف میزدم میگفتم خدایا بهترین باوری که درمورد خودت هست و بهم بگو ،بگو چه باوری بیشتر بهم کمک میکنه و بازم هدایت الله مهربان همین که داشتم فایلهارو گوش میدادم تو فایل خدا را بهتر بشناسیم استاد گفتن این باور به من احساس ارامش میده باوریه هماهنگ با قوانینه گفتم ای خداااا عاشقتمممم خودشه اره خودشه همینه من خیلی اون فایل و گوش دادم ولی اون تیکه رو نشنیده بودم آقاااا یافتممم بهترین باور درمورد خداوند همون باور استاده باور سیستمی بودن و باوریه که قرآن داره درموردش میگه و باوریه که همون ایمان میشه و باوریه که روش کار کنی خود بخود یه تعهدی به وجود میاد که ذهنتم کنترل کنی تو قرآن همیشه اول ایمان آمده بعد تقوا
یعنی اگه سیستم و خوب بشناسی و درک کنی دیگه متعهدم میشی که ورودی هاتو کنترل کنی و مثه هیولا دارم روی خودم کار میکنم حالا یه الهام دیگه ای که دریافت کردم بازم توی خواب این بود که یه گلدون داشتم چند تا گل خشک و پژمرده توی این گلدون بود همشونو درآوردم و یه گل تازه بجاش گذاشتم الله اکبر
خدااااای من تو چقدر عاشقی ،چقدر مهربونی، چقدر عشقیییی حتی کوچیکترین تغییریم که تو ذهنم ایجاد میشه با این الهامات زیبات بهم نشون میدی با کیفیت فول اچ دی خخخخخخ
و فهمیدم اقا این داره به من میگه که داری ذهنتو از باور های کهنه پاک میکنی و باورهای جدید و جایگزین کردی و تنها کاری که باید انجام بدی فعلا همین باورهای توحیدیه همین نگاه سیستمی به خداونده اینقدرررر تکرااااار کنم که جزیی از وجودم بشه همین شکل بگیره ساختن بقیه باورها مثه تفریح به فلوریداست چون بقیه باورها روی توحید چیده میشه پایه و اساس همین توحیده و اگه این باور قوی بشه ایمانه دیگه وقتی ایمانت قوی بشه ساختن بقیه باورها مثه آب خوردن و خیلیم لذت بخشه و الان مثه هیولا از صب تا شب دارم روی خودم کار میکنم و حس میکنم روز به روز مدارم داره بالا و بالاتره میره و بعدش هدایت شدم به این فایل ارزشمند به این گوهر گرانبها
به قول استاد یه فایل هیولاااا منم تکیه کلامم شده خخخخخ
و این فایلم هدایت خداوند بود که من خیلی اگاهی ها دریافت کردم واقعا برای من یه گنجه مخصوصا الان که دارم روی توحید و درک بهتر قوانین کار میکنم فوق العااااادست
این روزا اینقدر احساس نزدیکی به خداوند میکنم فقط اشک از چشمانم سرازیر میشه مخصوصا وقتی استاد میگن (خداوند ) چون کاملا مشخصه حتی از صدای این انسان میشه فهمید که خداوندو خیلی خوب درک کرده اصلا یه حال عجیبی دارم تو اون فایل زندگی در بهشت فک کنم قسمت ۷۰ بود استاد رفته بودن پیش دوستشون ایالت جورجیا اون تابوت مرده ها گفتن برا کسایی که (به رحمت خدا رفتن) اصلن اشک از چشمام سرازیر میشه نمیدونم اون یه جمله خیلی منو احساساتی میکنه
استاد نمیدونم درموردتون چی بگم فقط میتونم از خداوند بابت وجود ارزشمندتون بابت صدای زیبا و تاثیرگذارتون سپاس گذارم
بازم از خدای مهربان از رب مهربانم برای این آزادی زمانی که این روزا برام ایجاد شده خیلی خیلی و بینهایت سپاسگذارم
از مدیرای عزیز سایتمون اقا ابراهیم خانم فرهادی و خانم شایسته ی مهربان و دوستداشتنی ممنونم
و ممنون از شما همسفرای عزیزم که همگی با هم سوار بر کشتی نوح هستیم و خیلی به خودم میبالم
به نام تنها فرمانروای جهانیان رب و صاحب اختیار من
سلام
سپاسگزار خداوندی هستم که با هدایت و حمایتش امروز هم مرا در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد.
با توکل به خدا هفتمین برداشتم را از این فایل می نویسم و به تعهدم عمل می کنم.
آقا ابراهیم عزیز:« مهمترین چیزی که بتونم بگم ، استاد من تمام محصولات شما رو خریده بودم، اصلأ باب آشنایی مون از اونجا شروع شد که من عمل کردم، توی دوره کشف قوانین اونجا که خدا از زبان شما گفت ترمز داستانه ترمزه، گاز به اندازه کافی دادی، پات رو ترمزه، اصلأ به اون جلسه رو که رسیدیم ، کل زندگی من متحول شد، آشنایی من با شما، از این طریق باز شد، شاگرد شما بودن رو من خودم بارزترین ویژگیم می دونم که خدا رو خیلی بابتش شکر می کنم»
تحسین می کنم همه عزیزانی که دوره کشف قوانین رو دارن، درکش کردن و بهش عمل می کنند. ان شاالله منم به زودی در مدار این محصول بی نظیر قرار می گیرم، بحث ترمز و گاز رو با توجه به اونچه که در فایل های دانلودی توضیح دادین و دوستان توی کامنت هاشون رو نوشتن متوجه شدم و تا اندازه ای که درک کردم سعی کردم عمل کنم، اما در مقایسه با اونچه که شما توی دوره کشف قوانین توضیح میدین، تفاوت از زمین تا آسمانه.
تحسین می کنم آقا ابراهیم عزیز رو که اینقدر عامله به اونچه که درک کرده و بازم به خودش و همه ما یادآوری می کنه، از وقتی که عمل کردن زندگی شون متحول شده و در فرکانس استاد قرار گرفته. واقعاً عمل کردنه که نتایج رو رقم می زنه، یک مورد خیلی مهمی هم که من درک کردم، میشه از یک فایل دانلودی هم نتایج خیلی خیلی عالی گرفت، مثلا من تمام فایل های دانلودی رو داشتم و گوش می دادم زیاد هم گوش می دادم، توی همشون دنبال یک جمله بودم که بگیرم و برم بترکونم ، یا مثلاً محصولات قبلی شما مثل قانون آفرینش و شیوه حل مسایل و … اونایی که داشتم همش دنبال این بود که فایل ها رو گوش کنم و برم فایل بعدی ببینم شما چی توی اون فایل چی میگین، اما کم کم درک کردم هر فایل کلام و هدایت خداست، هر فایل این قابلیت رو داره که کل زندگی من رو متحول کنه، به شرط تکرار کردن، درک کردن و عمل کردن بهش، پس شروع کردم تمرکزی روی فایل ها کار کردن، یک نمونه اش رو بخوام بگم،روی یک فایل من دقیقا ۴۳ روز زمان گذاشتم، هر روز سه تا چهار ساعت، کل فایل رو نوشتم تک تک کامنت های لایک شده اون فایل دانلودی رو نوشتم و هر روز مرور می کردم و برداشت خودم رو می نوشتم بعد کم کم که درکم بهتر شد عمل می کردم به اون چه که درک می کردم، و بعد کاملاً خودم حس کردم که مدارم بالاتر رفت، و از جایی که فکرش رو نمی کردم خدا پولی رو به من هدیه داد و توی مدار محصول فوق العاده عزت نفس قرار گرفتم. و به خودم قول دادم که تمرکز بارم تا هر وقت که لازمه روی هر فایلی که ندای قلبم بهم میگه، مثلا یه فایل رو یکبار می بینم و ن ای قلبم بهم میگه اینو خوب درک کردی ، برو فایل بعدی یا فعلا توی مدار درک کردن این فایل نیستی، برو بعدا هدایتت می کنم به درک کردن و عمل کردن بهش، و یه فایلی مثل این فایل میگه کلمه به کلمه اش رو بنویس و روش حسابی فکر کن و تمرکز بذار ، این فایلیه که قراره مدارت رو بالاتر ببره، منم می گم چشم عمل می کنم، حالا دیگه خودم رو باهیچکی مقایسه نمی کنم، میگم این شیوه یادگیری منه، من اینجوری بهتر درک می کنم و به خدا توکل می کنم و پیش میرم، مثلا برای محصول بی نظیر عزت نفس چهاردهم این ماه زمانیکه که من باید چکاب فرکانسی شش ماهه اول رو انجام بدم و جالبه هنوز جلسه پنجم کامل نشده، یعنی به اون اندازه ای که دلم میخواد درکش نکردم . ولی از ثانیه و هر لحظه ای که برای گوش دادن، درک کردن و عمل کردن به آموزه های ناب اون محصول زمان گذاشتم، لذت بردم، سپاسگزاری کردم. خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 💖
آقا ابراهیم عزیز، چقدر زیبا گفتین که شاگرد استاد بودن رو بارزترین ویژگی تون می دونید، واقعاً همینه، منم همیشه همیشه از خدا جونم سپاسگزارم که تاج شاگردی استاد رو روی سرم گذاشته و من رو به این مسیر پر از توحید و عشق و رشد و پیشرفت در تمام جنبههای زندگی هدایت کرده.
استاد عزیزم:« عاشقتم، واقعاً، وقتی همه اینا رو میذاریم کنار هم، کسی که همه اینا رو باهم داره، یعنی کامپیوتر تهش رو درآورده،زبان انگلیسی تهش رو درآورده، قرآن تهش رو درآورده، سلامت فکر ، سلامت روان، سلامت درستکاری تهش رو درآورده، بعد آدمیه که محصولات رو همه شون رو خریده و بهاش رو پرداخت کرده، بعد همه اینا رو بذار بغل همدیگه، و برس به این نقطه که این آدم رو خدا آورده ، این آدمه رو خدا آورده، من کاری نکردم که این آدمه بیاد، من سعی کردم رو خودم کار کنم، خداوند دور منو آدمایی که همفرکانس من بودن رو آورده، حالا فرض کن ما میخواستیم یه همچین ویژگی هایی رو با آگهی دادن پیدا کنیم»
خدای من ، استاد شما معرکه اید توی تحسین کردن ، ببین چند بار ویژگی های عالی آقا ابراهیم رو تکرار کردین و تحسینش کردین، به خدا تمام صحبت هاتون درسته برای ، چقدر از دیدن و تکرار نکات مثبت لذت می برید.
من عاشق این توحید بی نظیرتونم، این آدم رو خدا آورده اینکه بدون هیچ کار فیزیکی خاصی تمام تمرکزمون رو بذاریم روی خودمون تقلا نکنیم، اون وقت خدا دور ما رو از آدمایی پر می کنه که همفرکانس ما هستن اگر من الان هنوز در اطرافم آدم هایی هستن که حرف ها و کاراشون مناسب و دلخواه من نیست ، به خاطر اینه که من هنوز اون آدم مناسبه نشدم ، من هنوز اون آدمی نشدم که قلبم میخواد، و قشنگی قانون اینه که از همین لحظه که من شروع کنم به کار کردن روی خودم نشانه های درستی مسیر میان. اون وقت خدا که بهترین برنامه ریز بهترین ها رو برام پیش میاره، ان شاالله.
آقا ابراهیم عزیز:« استاد، بعدش به من گفتید که یک هفته بعد از اینکه اون ایمیل رو به من دادید، ایمیل منم برای مسائل قرآنی بود نه برای برنامهنویسی، من میخواستم آگهی بدم که دنبال برنامهنویس هستیم از کاربران سایت هر کی که میخواد رزومه بفرسته، قطعاً با توجه به چیزی که من الان میبینم توی ایمیل ها، شما چندین هزارتا ایمیل دریافت می کردین، بعدا گفتین که من چقدر سخته میشود که اگر می خواستم اون کار رو انجام بدم»
خدای من ببین چقدر عالی خدا برنامه ریزی می کنه. خدایا شکرت شکرت شکرت
استاد عزیزم:« و من چقدر مقاومت داشتم برای اون کار، و چقدر اینکار رو نکردم، اون موقع که شما اومدین ، من چقدر این کار رو عقب انداختم، خیلی می گفتم که این مسیر درستی نیست که من بخوام آگهی بدم، این باید خودش اتفاق بیفته، و چقدر مقاومت داشتم برای اینکار و وقتی هم که با هم صحبت کردیم ، من همون اول اول اولش بهت گفتم، تو همونی، به قول آمریکایی ها you are the one ، تو همونی »
این یعنی ناامید نشدن تا لحظه آخر ، تا آخرین لحظه به قانون پایبند ماندن و فریب نجواهای ذهن رو که میخواد مارو با الگوهای اشتباه گمراه کنه رو نخوردن، و تا لحظه آخر امیدوار به هدایت خدا بودن و بعد معجزه رخ میدهد که آدمی میاد که تمام اون چیزایی که ما میخوام تهش رو درآورده، پس میشه تداوم، تداوم تداوم داشتن در عمل به قانون.
آقا ابراهیم عزیز:« من خودم باور نمی کردم»
خدای من عشق من ، منم این چنین محقق شدن خواسته هام در قالب معجزات و هدایت هاب ترو می خوام، میخوام رها بشم از هر آنچه که دهنم از گذشتگان و اطرافش گرفته، گوش به فرمان هدایت تو باشم، تنها فرمانروای جهانیان
ان شاالله ادامه دارد…
سلام دوست خوبم
افرین به این همه درک و مطالب زیبا
متشکرم ک زحمت نوشتن کشیدید
و ما هم استفاده کردیم
بی نهایت تشکر عالی بود💙❤
سلام زهرا جان
ممنونم از لطفت عزیز دلم
خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که حمایت هدایتم گرد تا به تعهدم عمل کنم.
و خدا رو صدها هزار مرتبه سپاسگزارم که برات مفید بوده عزیزم
از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را برایت خواستارم😘😘🌹🌹
سلام استاد جان
خوبین ؟
همه چی عالیه ؟
استاد من به این رسیدم یکی از علتای موفقیت بزرگ شما اینه که واسه خودتون برنامه ی تنهایی زیاد دارین
و واقعا تو حذف کردن شاخ و برگای اضافه خوب عمل کردین
ذهن ادم وقتی درگیر صد تا چیزه نمیتونه درست تمرکز کنه
و داشتن همون توحیدی که توی شما قوی شده باعث شده شما از همه ادما بریده بشین چون فقط و فقط خودتونو وابسته و نیازمند خدا میدونین
یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله
وقتی به درون خودم نگاه می کنم میبینم روابط من بر حسب نیاز شکل گرفته
فلانی رو نگه دارم چون برام فلان کارو می کنه
فلانی رو حواسم بهش باشه چون بدرد بخوره
در اصل اینا شرکهایی هستن که باعث شدن ما زنجیر بشیم از نظر ذهنی به خیلی افراد و موقعیت ها
میدونید استاد ، سخته برام ، دوست دارم از همه این زنجیرها رها بشم اما از اونطرف توحید من اونقدر قوی نشده
ترس دارم
اون ریسمان محکمی که باید بهش دستمو بگیرم اون خداست و توحید
ولی وقتی اونو هنوز ندارمش …
اینجاست که حس میکنم ضعف هامو …
توحید چقد به ادم ارامش میده خیال راحت میده وابستگیاتو ترساتو شرکاتو نگرانیاتو …میریزه دور
ولی تا زمانی که ساخته بشه اون باورای محکم … سخته …
تازگی یاد گرفتم وقتی میخام بگم خدایا چرا اینهمه تضاد و مشکل چرا چرا چرا
جواب میدم اگر این همه مشکل نبود منم اونقدر جدی و محکم و با حالتی که از همه جا واقعا بریده بودم نمیگفتم خدایا خودت هدایتم کن و اون موقع نمیومدم اینجا و این اگاهیا رو نمیفهمیدم
پس همش میگم شکرت شکرت بخاطر همه ی مشکلاتم
استاد من سایت رو به یکی دو نفر معرفی کردم
ولی بعد فهمیدم … نه … بقول خودتون تو یکی فایلا گفتید انسان گاهی باید اونقدر بهش فشار بیاد تا تسلیم خدا بشه
یه ایه هم بود توی قران ، میگفت ما هی عذاب میفرستادیم تا شاید اونها برگردند ولی اونها توبه میکردند ولی بازم برمیگشتن به اعمال سابقشون
ولی دیگه وقتی که عذابی اومد که از همه جا امیدشون قطع شد اونوقت اومدن و توبه کردن ، واقعی …
منم تو زندگی خودم دیدم که وقتی هدایت شدم به اینجا که دیگه واقعا مضطر شده بودم و از هر راهی ناامید
🍂🍂
استاد خیلی دلم میخواد برم … برم یه جای دوری که هیچکدوم از ادمایی که منو میشناسن نباشن
من باشم و خدا و خودم
فقط روی خودم کار کنم
داستان جامعه شده اینطور که حتما باید تا سن خاص ازدواج کنی بچه بیاری اولی دومی سومی … بعدش حتما یه روند دنبال کنی مهمونی رفتنو اومدن …
دلم میخواد واسه خودم زندگی کنم . استاد این ازادی ای که دوست داری منم خیلی دوسش دارم
اما استاد شما مرد بودید راحت تونستید برید یه شهر دیگه
از قم رفتین بندرعباس
تا راحت رو خودتون کار کنید
🍂🍁🍂
دوست دارم رویاهامو بنویسم
دیشب فایل مصاحبتون با مهندس شعبانعلی رو گوش دادم
خیلی خوب بود
میخوام به ذهنم جهت بدم
سفارش بدم به خدا
🎁✨🎨
خدایا لطفا برام فراهم کن
دوست دارم یک خانه با تمام وسایل
یک رابطه زیبا و عاشقانه که هیچ باید و نباید برام توش نباشه و امر و نهی نباشه
تمام اونچه نیاز منه فراهم باشه
بدون اونکه من کاری کنم
میخام خدایا چند سال با همین منوال فقط روی خودم کار کنم
میخام بسازم زیرساخت های موفقیتامو
توحیدمو
ایمانمو
توکلمو
میخام با لذت و عشق و زیبایی و راحتی
به همه چی برسم
می خوام فقط لذت ببرم
خداجونم دوستت دارم
استاد جان حالا که حضوری نمیشه گفتگو کرد ولی من از همین راه باهاتون گفتگو کردم و حرفامم زدم
بالاخره استاد و شاگرد هم باید با هم حرف بزنن
خدایارتون
سلام مینو جانم
دلنوشته ات به دلم نشست نازنینم
عالی در مورد قانون، توحید و نداشتن وابستگی نوشته بودی ، هدایت خدا رو از کامنتت برای یک موضوعی که از صبح ذهنم رو درگیر کرده بود دریافت کردم ممنونم دست خیررسان خدا
وقتی به درون خودم نگاه می کنم میبینم روابط من بر حسب نیاز شکل گرفته
فلانی رو نگه دارم چون برام فلان کارو می کنه
فلانی رو حواسم بهش باشه چون بدرد بخوره
می خواستم برای یکی یه کاری انجام بدم و همش درگیرش بودم که چجوری این کار رو بکنم تا اون فرد خوشحالتر بشه، اما نمی دونم چرا اینقدر دودل بودم ، با خوندن کامنتت متوجه شرک درونم شدم از خودم پرسیدم این کارت برای شاد کردن اون فرد و گسترش شادیه یا برای راضی نگه داشتن اون فرد چون بدرد می خوره؟ شرک بود خدای من شرک بود، خداجونم به تو پناه می برم از شرکهایی که اینقدر مخفی و پنهانند و تایید می کنم که تو به شدت برای من کافی هستی و از هزاران دستت مرا حمایت و هدایت و یاری می کنی و رها می کنم اون موضوع رو. خدایا شکرت
اما استاد شما مرد بودید راحت تونستید برید یه شهر دیگه
عزیزدلم، توی همین سایت حداقل ده ها کامنت من خودم از تجربیات دختران توحیدی و شجاع این خانواده صمیمی که به تنهایی و با توکل به خدا مهاجرت کردن و دارن زندگی عالی رو تجربه می کنند، خوندم. تو هم می تونی اگر پات رو از ترمز برداری و همین طور که خودت نوشتی بیشتر روی خودت کار کنی ، پس با توجه به آموزههای ناب همین فایل و قوانین ثابت خداوند، نیازی نیست هیچ کار فیزیکی خاصی انجام بدی روی خودت کار کن، تکاملت رو طی کن ، اون وقت خدا به بهترین شکل برات برنامه ریزی می کنه.
دوست خوبم انشاءالله تک تک خواسته هات میشه تجربیات و خاطرات زندگیت.
دوستت دارم
از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را برایت خواستارم
سلام مرضیه جان چقدر شما مهربونی عزیزم
اون عکس پشت سرت شمال هست
اگر شمالی هستید که منم عاشق شمالم
کیه که عاشق اون اب و هوا نباشه
امیدوارم روزی مهاجرت کنم به شمال کشور
ممنونم که شما باعث شدید خودم بیام امروز این متنمو بخونم
چون بدردم خورد
دوستت دارم خواهر مهربونم 💓❤💓
ممنونم عزیزززززززم
اون عکسم رو شمال گرفتم،و برام پر انرژی مثبت و خاطرات عالیه، منم عاشق دریا و جنگل و آب و هوای شمالم، من همدان هستم.
ان شاالله هر چی دوست داری به بهترین شکل برات رقم بخوره.
دوستت دارم عزیزززززززم
در پناه خدا در تمام جوانب زندگی موفق باشی 💖
سلام دوست خوبم
ممنونم از بابت دیدگاه زیباتون
همین ک هدایت شدید و این مطالب زیبا رو نوشتید
قطعا رسیدن به زندگی مستقل هم
امکان پذیره از ذهنتون دور کنید زن بودن و مرد بودن
چون من ک یک زنگ دارم همون استقلال و تنها بودن و روی خودم
کار کردن دارم تجربه میکنم و لذت میبرم از این وقت آزاد و
تنهایی خدا گونه
پس برای شما هم میشه کار کردن ادامه بده💙❤
سلام زهرا جان
چقدرررر عالی
خوشبحالت
میام به پروفایلت
برام داستان مهاجرتت رو بگو
قطعا در اون نشانه های هدایت رب العالمین هویداست
سلام به خانواده ارزشمند عباسمنش
خدا میدونه چندبار گفتم خدایاشکرت بخاطر این فایل
و منی رو که عادت ندارم زیاد کامنت بدم، به کامنت دادن و به اشتراک گذاشتن احساسم وا داشت…
بارها پاز کردم فایلو و فکر کردم وسطش به حرفایی که زده میشد
اولش یخورده جا خوردم و از گوش دادنش دلسرد شدم چون درمورد روح و خواب و از اینجور مسائل بود که من هیچ اعتقادی به این مسائل ندارم و برام بی معنیه، ولی به خودم گفتم همه ی فایلای استاد پراز درس و آگاهیه و در ادامه حتما آگاهی های نابی رو به دست میارم.
مخصوصا اینکه خود استاد تو لایو و فایله داستان هدایت به این فایل اشاره کرد و گفت که چه برکاتی از خودش به جا گذاشته و گفتم پس دیگه صددرصددددددد توش ی خبرایه …
این فایل داستان هدایت بود… هدایت الهی … چیزی که باید قلبت آماده ی دریافتش باشه و بهتر بگم باید قلبتو آماده ی دریافتش کنی…
چیزی که خودم این روزا خییییلی بهش نیاز دارم… و برای اینکه قلبم آماده ی دریافت و چشمم آماده ی دیدن این نشانه های الهی باشه باید خودمو تا میتونم به فرکانس الهی نزدیکتر کنم
واقعا به وجد اومدم از داستان های هدایتی که استاد تجربه کردن و جز لاینفک زندگیشون شده این هدایتا ، چقدر تحسینتون کردم استاد برای دریافت و دیدن این الهامات و چقدر زندگی شمارو بارها و بارها مورد ستایش قرار دادم در همه جنبه ها…
داستان هدایتتون به آدمای درست کار و کاربلد واقعا جذابه و پر از درس و آگاهی و من واقعا کیف میکنم همچین داستانایی میشنوم…
کیف میکنم وقتی میبینم زندگیه استاد من تو ذهن خیلیا نمیگنجه
کیف میکنم وقتی میبینم استاد من زندگیش دقیقا همونیه که میخواد
کیف میکنم وقتی میبینم استاد من اینقدر راحت و خوشگل همه چی براش جور میشه
کیف میکنم وقتی میبینم استاد من همیشه در زمان درست و درجای درسته
و همینا باعث شده که من عباسمنش عزیزو توی خیلی جاها الگو قرار بدم و به داشتن همچین الگویی افتخار کنم و هرروز زندگیشو تحسین کنم…
خدارو صدهزار مرتبه شکر برای این فایل
برای این هدایت
با آرزوی شادکامی برای خانواده عزیز عباسمنش
سلام و درود ب استاد عزیزم ب مدیر فنی عزیزم و هنه ی دوستان عزیزم
تشکرمیکنم از مدیرفنی سایت بابت سوالات بسیار خوبی ک پرسید و از استاد عزیزم بابت پاسخ های ارزندشون
حقیقتا بنظره من این مصاحبه با اختلاف بسیار زیاد بهتر بود از مابقی مصاحبه هایی ک از استاد دیده بودم و بنظرم دلیلش همون چیزیه ک استاد میگه اونم پرسیدن سوال های مناسبه
حدودا سه صفحه نت برداری کردم و اینجا هم دوست دارم نکاتی ک نوشتم و بنویسم تا مروری بشه واسم :
★ماهدایت میشیم ب چیز هایی ک بهشون توجه میکنیم حالا سوال اینه ک چطور میتونم ب خواسته هام توجه کنم؟؟؟؟
★چیزی ک ب من ربط داره اینه ک روی خودم کار کنم مابقی کارهارو جهان انجام میده واست
★استاد میگه همه چیو از قبل پاک میکنه توی ذهنش و بعد اون مورد رو تطابق میده با قوانین
★استاد همه چیرو با قانون میسنجه حتی موضوعاتی ک خیلی قشنگه و زیباس مثلا اینکه خداوندعاشق ماست
★وقتی من درمسیر درست هستم خداوند همه چی روبهم میده
★ایلان ماسک همه چی رو با گذشته نمیسنجه همه چی رو با قوانین فیزیک میسنجه (نقطه اشتراک پیدا کردم بین استاد و ایلان ماسک )
★باید ذهنمو تربیت کنم ب جای تجربیات و گذشته طبق قوانین بسنجم و فکر کنم
★وقتی روی خودت کار کنی آسان میشی برای آسانی ها جهان کارهارو واست انجام میده مثلا آشنایی مدیر فنی سایت و استاد عباسمنش ک میشه بارهاوبارها مرور کرد و ایمانمون ب قوانین بیشتر شه و یا آشنایی خانم فرهادی با استاد و هزاران مثال دیگه توی زندگی خودمون ،مرور این تجربیات ایمانمونو بسیار بسیار بیشتر میکنه ب قوانین
★خدایامن ب معجزات تو عادت دارم
★نتایج استادعباسمنش طبیعیه وقتی پاتو از روی ترمز برمیداری طبیعیه ک ماشین با سرعت حرکت میکنه
خدایاسپاسگزارتم ک در مدار شنیدن این فایل بودم
سلام دوست خوبم
ممنونم که اونچه که درک کرده بودین رو با ما به اشتراک گذاشتین.
وقتی روی خودت کار کنی آسان میشی برای آسانی ها جهان کارهارو واست انجام میده
این جمله ات هدایت خدا شد برای یادآوری آیات سوره لیل که کل قانون رو بیان می کنه. ممنونم دست خیررسان خدا.
إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّى ﴿۴﴾
که همانا تلاش شما پراکنده است (۴)
فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى ﴿۵﴾
اما آنکه [حق خدا را] داد و پروا داشت (۵)
وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى ﴿۶﴾
و [پاداش] نیکوتر را تصدیق کرد (۶)
فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى ﴿۷﴾
بزودى راه آسانى پیش پاى او خواهیم گذاشت (۷) سوره لیل
تلاش مون پراکنده نباشه یعنی فقط تمرکزمون روی خودمون باشه، یعنی اعطی کنیم از هرآنچه که خدا روزی مان کرده، و ذهن مون رو کنترل کنیم و پاک کنیم هر آنچه از گذشتگان توش انباشته شده، و زیبایی ها و نکات مثبت رو بگیم و اون وقت آسان میشیم برای آسانی ها
از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را برایتان خواستارم
سپاسگزارم دوست عزیز واستون بهترینهارو دردنیا و آخرت خواستارم از خدایی ک بیشتر از خودمان عاشق این است ک ما ب خواسته هامون برسیم
با سلام و خدا قوت
خیلی فایل پر محتوایی بود.چند روز پیش که این فایل رو تو دو مرحله گوش کردم تو هر مرحله یه اتفاق جالب برام افتاد این دو تا اتفاق انقد خوشحال کننده و غیر منتظره بودن برام که هربار که بهشون فکر میکنم همون حس خوشحالی دوباره بهم دست میده.موقع گوش کردن به فایل تو بعضی قسمتهاش خیلی تمرکز کرده بودم و تو ذهنم داشتم اتفاقات مشابه تو زندگی خودم رو پیدا میکردم اتفاقاتی که سرشار از هدایت الهی بودن. در این حین داشتم خود به خود این جمله رو تو ذهنم تکرار میکردم که خدایا من به معجزات تو ایمان دارم.دلیل اتفاق افتادن اون دو مورد رو همین حس و حال که موقع گوش کردن داشتم میدونم.وقتی تو این فایل داستان اون لپ تاپ مطرح شد یه اتفاق جالب که همین چند هفته پیش برام افتاده بود یادم افتاد،که داشتم چند روز تو اینترنت دنبال یه اسپیکر کوچیک بلوتوثی میگشتم که بخرم،دیدم اونایی که من میپسندم قیمتشون بالاست و از یه طرف هم نمیخواستم زیاد هزینه کنم روش، چون خیلی هم ضروری نبود.خلاصه گشتم و آخر سر از خیرش گذشتم و کلا کنسل کردم. یه هفته بعدش مشغول کاری بودم که همسرم صدام کرد.گفت بیا ببین چی بردم تو حراجی.همون طور که میومدم خیلی چیزا از ذهنم گذشت،اومدم دیدم تو اپلیکیشن حراجی که گه گاهی میره سر میزنه،یه اسپیکر بلوتوثی با کیفیت که حتی خیلی بهتر از اونایی بود که نگاه میکردم با قیمت خیلی نا چیز برنده شده😳گفتم من دنبال همچین چیزی بودم چند روز پیش،گفت پس مال توعه دیگه.اصلا مونده بودم چی بگم،من حتی کلمه ای در اون مورد باهاش حرف نزده بودم خیلی برام غیر منتظره بود.هیچی دیگه الان چند وقته دستمه و دارم ازش استفاده میکنم فایلهای سایت رو هم باهاش گوش میدم.هر بار که نگاهم بهش میفته یادم میفته که اومدنش یه معجزه بود😄
سلام
در این مکالمه تلفنی استاد درمورد اصل صحبت کردن
و به این نکته اشاره کردند که ما باید نگاهمون را پاک کنیم از هر آنچه که گذشتگان به ما دادند و بیایم همه چیز را با قانون تطبیق بدیم.
من می خوام درمورد یکی از همین اصل های قانون توضیح بدم که برای خودم خیلی جالب و زیبا بود.
من باید طوری روی خودم کار کنم که خواستههام بیان به سمت من نه من برم به سمت خواستههام.
یعنی قانون اینه که من با همین شرایط با همین امکاناتی که دارم، وقتی روی خودم کار می کنم و باورهام را تغییر بدم، شرایطخوب ایده های خوب و پول ساز به سمت من هدایت می شوند. این خیلی مهمه
من قبلا فکر می کردم که باید خودم یه تلاشی بکنم یه زوری بزنم تا به سمت خواستهم هدایت بشم و همش عجله میکردم و می گفتم چی کار کنم؟ با کی صحبت کنم؟!
قانون اصلی اینه که من روی خودم کار می کنم و ایده های پول ساز به سمت من میآیند، راه های آسان تر و لذت بخش تر به سمت من میان
یعنی این نتیجه طبیعی کار کردن روی باورهاست که من در همین شرایط بتونم به خواستم برسم
یه مثال از فیزیک میزنم تا بهتر درک کنیم.
وقتی شما یه سنگی را به سمت یک درخت پرتاب میکنید، اون ناظر(شخص مشاهدهگر) که کنار درخت ایستاده می بینه که من ثابتم و سنگ داره میاد به سمت من
اما اون ناظری که روی سنگ نشسته و از روی سنگ داره به ماجرا نگاه می کنه، میبینه که من ثابت هستم و درخت داره به سمت من حرکت میکنه
تقریبا شبیه همون بحث نسبیت انیشتین هست.
اینجا هم همین طوره
من با تمام شرایطی که همین الان دارم، ثابت هستم و سر جام ایستادم و این خواسته های من هست که دارن به سمت من حرکت می کنند و به نسبتی که من بیشتر روی باورهام کار کنم، خواسته هام سریع تر به سمت من حرکت می کنند.
درصورتی که من قبلا فکر می کردم که من باید برم به سمت خواسته هام فکر می کردم یه الهامی باید به زور دریافت می کردم و با عجله درآمدم را زیاد کنم.
اما با این درکی که الان پیدا گردم، من متوجه شدم که اصلا روند رسیدن به خواسته ها این طور نیست که من برم صدتا کار خارجی را انجام بدم و خودم را اذیت کنم تا هرطور شده ولو به زور تا من به خواستهم برسم
نه من میشینم روی ذهنم کار می کنم و باورهام را تقویت میکنم و جهان تمام شرایط را فراهم میکنه و آن ایده و الهامات را به سمت من هدایت میکنه و من فقط کافیه به آنها عمل کنم.
ایده ها و الهامات و هدایت ها خودشون میان، من نباید کاری کنم.
حالا با این آگاهی آرامش خیلی بیشتری دارم.
الان طوری روی خودم کار میکنم که ایده های پول ساز و مسیرهای لذت بخش به سمت من هدایت بشن و من فقط با عمل کردن به آن ایده ها و اجرا کردن الهامات با لذت به خواستم برسم.
من متوجه شدم که این من نیستم که به مدار بالاتر میرم بلکه من ثابت ایستادم و مدار بالاتر به سمت من میان.
وقتی من این موضوع را درک کنم و روی باورهام کار کنم خیلی واضح تر و راحتر ایده ها بهم گفته میشه که به مدار خواستم برسم.
مثل نذری هست که میارن تو خونه شما
کلی آدم تلاش کردن مثلا برنج و خورشت درست کردن بعد خودشون میارن دم در خونه بهتون میدن تو نیاز نیست بری، خودشون برات میارن .
اینجا هم همین طوره خداوند همه کار را برات انجام میده و تمام شرایط برای محقق شدن خواسته تو ایجاد میشه و بعدش میاد به سمت تو، تو نیاز نیست که بری به سمت خواستهت
نکته ریزی هست که باید بیشتر بهش دقت کنیم.
درباره احساس لیاقت هم همین طوره من از قبل لایق بودم، من وقتی به دنیا آمدم لایق تمام نعمت های دنیا بودم به طوری که وقتی به دنیا آمدم تمام شرایط برای بزرگ شدن من محیا بود، ولی قبلش فکر میکردم که من باید لایق فلان نعمت بشوم تا بهم داده بشه فکر می کردم من باید احساس لیاقتم را با به عوامل بیرونی زیاد کنم ولی این طوری نیست، من همین الان لیاقت رسیدن به تمام خواسته هام را دارم فقط این ذهن منه که خودش را محدود کرده و چون یه عالمه حرف از گذشتگان شنیدم به عنوان یک مانعی در ذهن من باعث شده من احساس عدم لیاقت کنم.
مثلا شما تو خونه نشستی و تو ان طرف محله دارن غذای نذری درست می کنند.
کلی آدم دارن با هم همکاری می کنند تا برنج درست بشه، خورشت درست بشه و داخل ظرف یکبار مصرف می ذارن و بعد که همه کار ها انجام شد و غذا آماده شد،میارن دم در خونه به شما تحویل میدن.
دراینجا شما کار خاصی نکردید و تمام کارها را اون افراد انجام دادند و شما فقطاون غذا را نوش جان کردید.
نعمت ها و ثروت و خواسته های من همین الان هم وجود داره فقط من باید روی خودم کار کنم و باورهام را تغییر بدم تا اون ها به سمت من هدایت بشوند.
آقا ابراهیم روی خودش کار کرد و جهان هم بهش پاسخ داد و استاد به سمت ابراهیم هدایت شد نه ابراهیم رفت سمت استاد که باهاش کار کنه، خداوند استاد را به سمت ابراهیم هدایت کرد.
دوست داشتم این نکته را به عنوان یکی از اصول قانون بهش اشاره کنم تا طبق گذشتگانمون رفتار نکنیم و با کار کردن روی خودمان و برداشتن موانع ذهنی نعمت ها و ثروت ها خداوند آن ها را به سمت ما هدایت کند.
انشاالله
سلام استاد عزیز
صبحتون بهشتیتون بخیر
مصاحبه عالی بود از هر لحاظ
فقط یه پیشنهاد
لطفا برای دسترسی سریعتر و راحت تر به سایت یک اپلیکیشن طراحی کنید
با سپاس
خدای من چقدر فایل عالی بود
بخدا این فایل به همراه فایل دو قسمتی داستان الهامات الهی را نمیتوان قیمت ریالی گذاشت
خدایا شکرت که من در این مسیر هستم
به نام تنها فرمانروای جهانیان
سلام
سپاسگزار خداوندی هستم که با هدایت و حمایت همیشگی اش امروز هم من در مسیر مستقیم خودش هستم
خداجونم عاشقتم که برای انجام تعهدم برای ششمین برداشتم از این فایل بینظیر هدایتم می کنی.
استاد عزیزم:« اصلا برگردیم به آشنایی خودم و خودت، اصلأ طریقه آشنایی ما کار خداوند بود، مگه ما آگهی داده بودیم که به کسی نیازمندیم؟ مگه من اینکار رو کردم؟ من برای اینکه یه همچین فرد مناسبی مثل شما رو توی زندگیم داشته باشم عملاً هیچ کاری نکردم، خداوند هدایت کرد شما رو »
تایید کردن و یادآوری معجزات و هدایت های خدا در زندگی مان، عملاً ایمان و توکل ما رو به خدا هزاران برابری بیشتر می کنه ، این که می دانیم یک نیرو و هدایتگری هست، که علیم به تمام امور دنیاست، همه چیز را می داند و بهترین برنامه ریز است و خالق و پدید آورنده همزمانی هاست و تازه این نیرو که تنها نیروی حاکم بر دنیاست، تنها فرمانروای جهانیانه، از رگ گردن به ما نزدیکتره. حالا استاد عزیزم یادآوری می کنه که آشنایی شون هم کار خداوند بوده، و قشنگترش یادآوری این موضوعه که نیاز نیست هیچ کاری بکنیم ، منظور کارهایی که به ظاهر و عرف جامعه کار درسته، ما فقط باید روی خودمون کار کنیم، ما آدم مناسبه بشیم ، بدون هیچ کار فیزیکی خاصی، اون وقت خدا مناسبترین آدم رو هدایت می کنه به سمت ما. خدایا شکرت برای درک بهترم از قانون.
«حالا شاید بقیه ندونند، هدایت کرد یه آدمی که از نقطه نظر کد نویسی، برنامه نویسی، یک هیولای واقعیه، بارها شده که اگر این تعهد به ادامه مسیر خداوند نبود، می گفتم بیا فلان استارت آپ رو با هم ران کنیم، یه همچین ایده هایی دارم بشین کدش رو بزن، فلان اپلیکیشن رو بیا درست کنیم، یعنی اینقدر به این تفکر تو، به این تفکر باز تو نسبت به کد نویسی اعتقاد دارم و لذت می برم که بارها این فکرها اومده، ولی به خاطر اون تعهدی که من دادم جلوش رو گرفتم که من فقط باید توی مسیر خودم باشم»
تحسین می کنم آقا ابراهیم عزیز رو برای مهارت فوقالعاده شون در کد نویسی، یکی از دلایل موفقیت توی هر حرفه ای عشق و علاقه است و بعد تعهد و تمرکز گذاشتن روی اون، و در اون به مهارت رسیدن، آقا ابراهیم عزیز با عشقش به برنامه نویسی متعهدانه برای بالابردن مهارتش زمان و انرژی گذاشته و و از اون طرف هم باز استاد دارن این موضوع رو یادآوری می کنند که اگر علاقه و تعهدش به این مسیر نبود ، یک بیزینس دیگه رو شروع می کرد، که بازم نشانه فراوانی ایده ها هم هست، تعهد تعهد تعهد با باورهای درست و در مسیر درست نتیجه میشه عادت کردن به معجزات خدا در تمام لحظات زندگی.
« یه همچین آدمی که از لحاظ کدنویسی من ندیدم مثلت، آدمی که ذهنه نه کد نویسی به برنامه خاص، یه ذهن بازی برای پیدا کردن راه حل مسائل داشته باشه، توی کار کامپیوتری، بعد یه آدمی که به قرآن تا این حد مسلط باشه، چقدر میشه که شما یه برنامه نویسی پیدا کنی که از لحاظ قرآنی اینقدر مسلط باشه که مثلاً سالها روی قرآن کار کرده باشه، برنامه نویس هم باشه، بعد ترکیب یک آدمی که برنامه نویس در حد حرفهای، بعد به قرآن مسلط در حد حرفهای ریشهی کلمات، در عین حال به زبان انگلیسی هم مسلط باشه »
استاد عاشق این تحسین کردنتم، این دارم از شما یاد می گیرم که صادقانه و صمیمانه بقیه رو تحسین کنم.
آقا ابراهیم عزیز تحسینت می کنم برای مهارتت در کد نویسی، در قرآن و در زبان انگلیسی.
واقعاً این ذهن محدود ماست که میخواد ما رو محدود کنه، من می تونم در چندین مورد به مهارت عالی برسم به شرط علاقه و تعهد و از اون طرف هم می تونم برای تمام روابط مشخص کنم که چه ویژگیهایی داشته باشه، بعد تمرکزم رو بذارم روی خودم و اون وقت خدا آدمی رو برام میاره که از همه نظر از اون چیزی که من تصور می کردم خیلی عالی تره. خداجونم کمکم کن تا همیشه این قانون مهم جهان مون رو یادم بمونه.
«بعد همه اینا رو کنار هم داشته باش، از لحاظ صداقت و از لحاظ ایمان و از لحاظ درستکاری در حدی باشه که من اصلأ نگران این نباشم، کار من با شما یا خانم فرهادی کاری نیست که من بتونم ، اگرم بخوام، بتونم شما رو چک کنم، مگه من می تونم؟ »
استاد این پاشنه آشیل من بود، نمی گم کامل برطرفش کردم، نه ، ولی خیلی توی کم کردنش خوب عمل کردم، خدا رو شکر ، چون کلی الگوهای بدی ذهنی در این مورد داشتم، پس شروع کردم روی خودم کار کردن گفتم من باید اون آدمه درسته زندگی خودم باشم، پس توی هر فعالیت و هر کارم چه مربوط به دیگران، چه خانواده و چه خودم ، همیشه سعی می کنم صادقانه تمام توانم رو بذارم، جوری که از انجام اون کار راضی باشم و به خودم افتخار کنم. و الان چند وقته که اولویت اول و آخر شدم خودم ، یعنی وقتی که اون کار رو انجام میدم از خودم راضیم دیگه به حرف و تایید و تشویق و انتقاد دیگران اهمیت نمیدم، در واقع خودم رو درگیر نظر دیگران نمی کنم. خدا هزاران مرتبه شکر که با هدایت و حمایتش روز به روز بهتر عمل می کنم
آقا ابراهیم عزیز:« استاد من همه اینارو می گم بعد می بینم چقدر حرفایی که شما میزنید درستن، خودم که اینو دیگه می تونم حس کنم ، من دلم پر می کشه برای سایت، اگر یکروز کار نکنم، اگر یکروز نتونم کار کنم، دلم تنگ میشه و یقیناً این فرکانس و مداریه که شما هستین ، من دلم پر می زده برای نشستن پای سیستم و کار کردن روی سایت»
عزیزززززززم، آقا ابراهیم، چقدر تحسینت می کنم که به کارت و این سایت این همه علاقه داری ، کاملاً درکت می کنم، من اکثر جمعه ها وقت نمی کنم بیام سایت ، اینقدر دلتنگ میشم و کلافه که کلی باید انرژی بذارم که بتونم این احساس رو خنثی کنم. و وقتی شما این صحبت رو کردین کلی تحسینتان کردم ، گفتم خدای من ، این معنای درست زندگی کردن در مسیر درسته ، که دلت پر بکشه برای کار کردن. و بازم تحسینتان می کنم برای اینکه تایید می کنید که استاد این به خاطر فرکانس و مداریه که شما هستین، بازم تحسینتان می کنم که در مسیر و فرکانس استاد هستین.
استاد عزیزم:« و یه همچین ویژگی، اگر من الان ویژگی های ترو نمی گفتم، پیش خودت نمی گفتم کسی باور نمی کرد، من بارها و بارها در مورد مثال عاطفی مون می گفتم و می گفتم مثلاً رابطه عاطفی مون اینجوریه، اینجوریه. توی کامنت ها من صد بار دیدم که گفتند استاد اون موقع که شما می گفتین من رابطه عاطفی مون رو نمونه اش رو توی هیچ کتابی ندیدم، ما می گفتیم حالا دیگه شلوغش هم می کنه، ولی الان که زندگی در بهشت رو می بینیم، سفر به دور آمریکا رو می بینیم، اون چیزی که از زندگی شما می بینیم، می بینیم بیشتر از اون چیزی که شما گفتین وجود داشته »
استاد اصلأ زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا مثل واحد عملی کل آموزههای شما می مونه، وقتی که نتایج زندگی تون و شیوه زندگی تون رو می بینیم درک ما از قانون آموزههای شما هزار برابر میشه، در تمام موارد، در مورد رابطه عاشقانه بی نظیرتان با خانم شایسته نازنینم همیشه تحسینتان می کنم، یک رابطه عاشقانه، محترمانه، دوستانه و بدون وابستگی که خدا داره هدایتش می کنه .
« در مورد تو شاید من الان دارم میگم، درک نکنند بقیه، یعنی نفهمن که چجوری میشه که یه آدمی توی کاری که داره می کنه اینقدر مسلط باشه، توی مسائلی قرآنی اینقدر مسلط باشه که ما بتونیم، بارها و بارها در مورد مسائل قرآنی ساعت ها با هم صحبت کنیم، ببین چقدر. اون چیزی که من میخوام شده، بعد زبان انگلیسی رو در حدی مسلط باشه، اونم بازم ریشه کلمه، نه فقط مسلط به صحبت کردن بلکه ریشه ای، که این کلمه ریشه اش اینه، به اون ربط داره، در این حد. نه فقط گرامر بلکه به ریشه کلمات، من کلی از مسائل انگلیسیم رو هم بپرسم ابراهیم جان من اینو چجوری حل کنم، توی اون کار هم بتونه کمکم کنه، در عین حال اینقدر آدم سلامتی باشه از لحاظ روان، از لحاظ سلامت درستکاری که اصلأ من، کاری نداشته باشم که مسائل کاری ما چجوری باشه، یک گزارش کاری بده و هر چی که اون میگه همونیه که داره اتفاق می افته من اصلأ اعتماد ۱۰۰٪ داشته باشم که اصلاً دنبال این نباشم که ببینم اصلا داره کار می کنه یا نمی کنه، اونبه قول خودت دلش پر بکشه برای اینکه کارا رو انجام بده »
خدای من استاد شما بی نظیرید، بی نظیر، توی همین چند دقیقه از فایل چند بار آقا ابراهیم رو برای نکات مثبت شخصیتیش تحسین کردین، این همون شکرگزاریه، ای ن همون قدر نعمت رو دونستن، این همون تایید و تحسین نعمت های خداست، این همون توحید عملیه، این توجه و تمرکز دائمی بر زیبایی ها و نکات مثبته که شما جزیی از تار و پود شخصیت تون. تحسینتان می کنم استاد جان.
یک نکته مهمی هم که من یک الگوی عالی برای خواسته ام پیدا کردم ، این اعتماد ۱۰۰٪ به همکاران برای درست انجام دادن کارهاست
«بعد تازه نه تنها کارها رو انجام میده بلکه وقتی انجامش میده بازم روش فکر می کنه که چطور بهتر انجامش بده، من راضیما، بارها و بارها شده کد زدی گفتی استاد من اینو درست کردما، اینجوری شده، اونجوری شده ، من گفتم دمت گرم، عالیه، خودت هم گفتی آره به نظر خودمم خیلی عالیه، بعد یه هفته بعد زنگ زدی که استاد، من هر چی فکر کردم نتونستم اونو قبول کنم، گفتم بازم بهتر هم میشه، رفتم دوباره کد رو از اول بررسیش کردم، اینجوری کردم، اینجوری کردم و… دیدم این کارو هم می تونستم انجام بدم، انجامش دادم و الان اینه. یعنی نه تنها اون موقع که کد رو می زنی همه مون رو مبهوت می کنی، هم منو ، هم خودت و هم کاربرا رو، بلکه هفته بعد میای همونو بهتر می کنی، با اینکه من اصلا نگفتم که، من به همونم راضی بودم، به همون قبلیم راضی بودم»
دقیقا همینه کسی که عاشق کارش باشه، هر روز تمرکزش رو بهبود و گسترشه اونه، و تحسین می کنم آقا ابراهیم عزیز رو که داره دقیقا پاشو جای پای استاد میذاره و این یکی دلایل همفرکانسی شما عزیزانه.
آقا ابراهیم عزیز:« آخه شاگرد خود شمام استاد»
استاد عزیزم:« عاشقتم»
خدای من رابطه همکاری هم بی نظیره، اینجا اصلأ کارفرما و کارمند معنایی نداره، این یک رابطه دوستانه دو تا عزیز همفرکانسیه که با عشق در مسیر علاقه هاشون با هم همکار شدند و هر کدام عاشقانه تعهد خودشون رو در گسترش و بهبود دائمی شغل مورد علاقه شون انجام می دن. حتی رابطه دوستانه استاد و شاگردی هم نیست یه چیزی فراتر از تمام ایناست، تحسینتان می کنم عزیزانم
ان شاالله ادامه دارد…
سلام به عشق دل من
سلام به عزیزدل من
سلام به خواهر قشنگ و بی نهایت زیبابین من
چقدر چقدر عاشق این دقت بی نظیرتم عشق دلم چقدر عاشق این زیبابین بودن ماورایی ات هستم
چقدر دقیق و بی نظیر نوشتی بی نهایت لذت بردم مرضیه ی قشنگم
چقدر عالی با خودت در صلحی و تک تک نوشته هایت بوی ارامش و عشق میده
بی نهایت تحسینت میکنم عشق دلم بی نهایت تحسینت میکنم برای این درک بی نظیرت و برای این عمل کردن بی نظیرت
عاشقتم و هر لحظه برایت بهترین های بهترین هارو میخوام
الهی همیشه غرق شادی غرق عشق و ارامش و نور هدایت ربم باشی قشنگم
سلام الهام جانم
ممنونم عشق خواهری
ممنونم نفس جان
ممنونم عزیز دلم
خدا رو هزاران مرتبه برای نعمت وجود نازنین و پر از عشق و پر از خدات سپاسگزارم جان دل
من یه عالمه عاشقتتتتم
خیلی خیلی دوستت دارم
ان شاالله همیشه ثابت قدم و رو به تعالی باشیم در مسیر مستقیم خدا
از تنها فرمانروای جهانیان بهترینهای بهترین ها را رو خواستارم 😘😘🌹🌹
الهی هر که ترا شناسد راه او باریک و هر که ترا نشناسد راه او تاریک
سلااااام به استاد عزیزم و سلام به همه ی بچه های سایت زیبای استاد عباسمنش
خدایا صد هزار مرتبه شکررررت بابت این فایل زیبا و ارزشمند
استاد من ده روز قبل از اینکه این فایل و تو سایت بذارید
یه خوابی دیدم خواب دیدم تو آسمون روی ابرها دارم راه میرم و چند نفر خیلی خیلی مهربون منو همراهی میکنن یه عشق و محبت خاصی به من داشتن و بهم گفتن الان کل قانون و برات میگیم (با یه تاکید زیادی و خیلی محکم میگفتن کللللل قااااانون )
انگار داشتن تو آسمون تایپ میکردن و نوشته ای که من دیدم (لا اله الا الله ) بود خداااای من عاشقتممممم من قبلن کجا بودم اصلن واسه چی اومده بودم این سایت
واسه چی با استاد آشنا شدم
امده بودم که میلیاردر شوم عاشق و سرگشته ی کویت شدم
امده بودم تا اسرار
ثروت را بیاموزم قرآن را در دستانم قرار دادی گفتی بخوان کلید گنجهای آسمان و زمین را درون کتاب خواهی یافت بخوان اما با قلبت نه با ذهنت
تو حکمت را بر قلبم جاری ساختی گفتی از توحید و یکتاپرستی شروع کن و ابراهیم را بشناس شناخت ابراهیم یعنی شناخت اسلام حقیقی
خدای مننننن عاشقتممممم اره من باید روی توحید کار کنم روی ایمانم روی درک بهترقوانین شروع کردم به کار کردن روی باورهای توحیدیم ( کتاب قرآن ،فایلهای توحیدی استاد ،و کامنت دوستان عزیزم بهترین باور درمورد خداوند ) بیشتر کامنت ها رو نوشتم و هر روز میخوندم با خدا حرف میزدم میگفتم خدایا بهترین باوری که درمورد خودت هست و بهم بگو ،بگو چه باوری بیشتر بهم کمک میکنه و بازم هدایت الله مهربان همین که داشتم فایلهارو گوش میدادم تو فایل خدا را بهتر بشناسیم استاد گفتن این باور به من احساس ارامش میده باوریه هماهنگ با قوانینه گفتم ای خداااا عاشقتمممم خودشه اره خودشه همینه من خیلی اون فایل و گوش دادم ولی اون تیکه رو نشنیده بودم آقاااا یافتممم بهترین باور درمورد خداوند همون باور استاده باور سیستمی بودن و باوریه که قرآن داره درموردش میگه و باوریه که همون ایمان میشه و باوریه که روش کار کنی خود بخود یه تعهدی به وجود میاد که ذهنتم کنترل کنی تو قرآن همیشه اول ایمان آمده بعد تقوا
یعنی اگه سیستم و خوب بشناسی و درک کنی دیگه متعهدم میشی که ورودی هاتو کنترل کنی و مثه هیولا دارم روی خودم کار میکنم حالا یه الهام دیگه ای که دریافت کردم بازم توی خواب این بود که یه گلدون داشتم چند تا گل خشک و پژمرده توی این گلدون بود همشونو درآوردم و یه گل تازه بجاش گذاشتم الله اکبر
خدااااای من تو چقدر عاشقی ،چقدر مهربونی، چقدر عشقیییی حتی کوچیکترین تغییریم که تو ذهنم ایجاد میشه با این الهامات زیبات بهم نشون میدی با کیفیت فول اچ دی خخخخخخ
و فهمیدم اقا این داره به من میگه که داری ذهنتو از باور های کهنه پاک میکنی و باورهای جدید و جایگزین کردی و تنها کاری که باید انجام بدی فعلا همین باورهای توحیدیه همین نگاه سیستمی به خداونده اینقدرررر تکرااااار کنم که جزیی از وجودم بشه همین شکل بگیره ساختن بقیه باورها مثه تفریح به فلوریداست چون بقیه باورها روی توحید چیده میشه پایه و اساس همین توحیده و اگه این باور قوی بشه ایمانه دیگه وقتی ایمانت قوی بشه ساختن بقیه باورها مثه آب خوردن و خیلیم لذت بخشه و الان مثه هیولا از صب تا شب دارم روی خودم کار میکنم و حس میکنم روز به روز مدارم داره بالا و بالاتره میره و بعدش هدایت شدم به این فایل ارزشمند به این گوهر گرانبها
به قول استاد یه فایل هیولاااا منم تکیه کلامم شده خخخخخ
و این فایلم هدایت خداوند بود که من خیلی اگاهی ها دریافت کردم واقعا برای من یه گنجه مخصوصا الان که دارم روی توحید و درک بهتر قوانین کار میکنم فوق العااااادست
این روزا اینقدر احساس نزدیکی به خداوند میکنم فقط اشک از چشمانم سرازیر میشه مخصوصا وقتی استاد میگن (خداوند ) چون کاملا مشخصه حتی از صدای این انسان میشه فهمید که خداوندو خیلی خوب درک کرده اصلا یه حال عجیبی دارم تو اون فایل زندگی در بهشت فک کنم قسمت ۷۰ بود استاد رفته بودن پیش دوستشون ایالت جورجیا اون تابوت مرده ها گفتن برا کسایی که (به رحمت خدا رفتن) اصلن اشک از چشمام سرازیر میشه نمیدونم اون یه جمله خیلی منو احساساتی میکنه
استاد نمیدونم درموردتون چی بگم فقط میتونم از خداوند بابت وجود ارزشمندتون بابت صدای زیبا و تاثیرگذارتون سپاس گذارم
بازم از خدای مهربان از رب مهربانم برای این آزادی زمانی که این روزا برام ایجاد شده خیلی خیلی و بینهایت سپاسگذارم
از مدیرای عزیز سایتمون اقا ابراهیم خانم فرهادی و خانم شایسته ی مهربان و دوستداشتنی ممنونم
و ممنون از شما همسفرای عزیزم که همگی با هم سوار بر کشتی نوح هستیم و خیلی به خودم میبالم
شاد و سلامت و ثروتمند باشید در پناه الله یکتا