آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 5 - صفحه 10

471 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نون سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 2402 روز

    سلام دوستان

    این روزها که همه‌ی جهان آلوده به این بیماری مرموز شده

    نه فقط ۳ روز که هر روز ذهنت رو از این بیماری پاک کن

    این حقیقت رو بپذیر که تنها تویی که تعیین کننده هستی و جسم تو توانایی مواجهه و درمان هرگونه بیماری بیماری را دارد

    قبول کن که جسمت توانایی هر پاکسازی را دارد

    ایمان بیاور و به اطرافیانت هم بگو

    بخشنده شو تا طبیعت در تو جاری شود .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    آقای خاص گفته:
    مدت عضویت: 1878 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان هم مدارخوبم

    آگاهی های این فایل یعنی به دست آوردن سلامتی همون نعمتی که هرکسی ‌که چه در مدارباشه چه نباشه دنبالشه و همیشه پاش تو زندگی و تصمیم گیریها درمیانه خداروشکر که به لطف رب یکتا به این فایل هدایت شدم چه قدرتی انسان داره و سالها ما بیخبر بودیم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهدیه وهبی گفته:
    مدت عضویت: 1810 روز

    ۴۹ امین برگ سفرنامه ام

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان خوب هم فرکانسی ام

    “آرامش در پرتو آگاهی ۵”

    چه مراقبه ی عمیقی!

    چه آگاهی ِ نابی!

    چه آرامش وصف ناشدنی!

    سکوت!

    سکوت!

    سکوت!

    سلامتی!

    سلامتی!

    سلامتی!

    آرامش!

    آرامش!

    آرامش!

    فقط میتونم بگم :

    خدایا شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    لیلا مقدم فر گفته:
    مدت عضویت: 2054 روز

    سلام

    سفرنامه روز چهل و نهم

    واقعا ما به هرجایی و هر چیزی که بخواهیم می رسیم.

    من همیشه دعا می کنم که جسم و روحم هر روز جوانتر و شادابتر بشه

    بعد به خودم می گفتم اگه هر روز جوانتر بشم که عین بنجامین باتن بر می گردم به نوزادی!

    پس نمیشه و باید دعا کنم همیشه شاداب و جوان بمونم

    امروز که ماجرای تعویض سلولهای بدن رو فهمیدم دیدم که چه جالب پس چنین امکانی وجود داره و کافیه که ذهنم رو ببرم به این سمت تا واقعا همیشه شاداب و جوان بمونم.

    وقتی خداوند چنین قدرتهایی درون ما قرار داده ناسپاسی هستش که استفاده نکنیم و مثلا فقط تا پنجاه سالگی جوان به نظر برسیم.

    به خصوص واسه ما که تازه فهمیدیم ماجرا چیه و می خواهیم همه چیز رو بکوبیم و از نو بسازیم

    می خوام بگم خدا امکانش رو گذاشته

    تو ذهنت رو پاک کن

    تو باورهای غلط رو بشور

    تو باورهای پاک و قدرتمند کننده رو جایگزین کن

    می بینی که در عرض چند وقت هم ذهنی جدید داری هم جسمی جدید

    روحت هم که در آستان خداونده با ایمان و توحید بردیش اونجا پس پاک و پاک و متعالی و نورانیه

    این یعنی از نوی نوی نو متولد شدن

    این همون صفت جبار بودن خداونده

    کسی که همه چیز رو جبران می کنه

    چقدر جالب که کامنت امروزم جواب کامنت دیروزم و گفتگوی امروزم با خداست

    قشنگ خدا هر بار از دل کامنتهای خودم جوابم رو میده

    گاهی هم از دل کامنتهای بقیه

    ولی ارتباطش با من از راه چیزهایی که ظاهرا من دارم می نویسم فوق العاده س

    خدایا من عاشق سرانگشتهام شده

    چون جاری میشی اونجا و برام جواب می نویسی

    خدایا خیلی خیلی دوستت دارم

    وقتی بهت وصلم زنده ام و اون وقت قشنگ حس می کنم که زندگی چقدر زیباست

    زندگی در اوج قدرت و عزت نفس

    در اوج خلاقیت و آفرینندگی

    زندگی در اوج پادشاه بودن

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    دریا گفته:
    مدت عضویت: 2006 روز

    سلام به همه

    منم توی سلامتیم مشکل داشتم هر وقت بوی روغن یا بوی سرخ کردنی بهم میرسید اذیت میشدم سرم سنگین میشد گلوم درد میگرفت اما از روزی که فایل رو دانلود کردم و باورهای جدید با خودم ساختم سعی میکنم دیگه نترسم از بوی غذاها آخه بیشترش ترس بود هنوز بوی غذا به من نرسیده بود به همه میگفتم الان من اذیت میشم من این طوری میشم من اون طوری میشم

    خدا رو شکر این چند روزه هی با خودم باورهای خوب رو تکرارکردم که من تکه ای از خداوند هستم من لایتنهاهی هستم هیچ بوی سرخ کردنی منو اذیت نمیکنه بوی این غذا برای من خوبه و به سلامت من کمک میکنه و برای بدن من مفید هم هست

    البته که باید بیشتر کار کنم تا این احساس حساسیت رو هم نداشته باشم اما همین که شروع کردم به نظرم خوبه اول باید قوم اول رو بردارم باید باورهای قویتری بسازم

    با خودم توی این چند روزه هی تکرار کردم که بدن من یه داروخونه بزرگ داره و نیازی به هیچ دارویی ندارم

    حتی دیروز موقع بوی غذا که شدید هم بود و من هم قبلا ماسک میزدم که بوش رو کمتر احساس کنم اصلا ماسک نزدم و همه بهم میگفتن چرا ماسک نزدی بدو برو ماسکت رو بزن که اذیت نشی منم بهشون گفتم دیگه من مشکلی ندارم و خوب شدم چون این فایل صوتی رو گوش کردم و براشون فایل رو گذاشتم که اونا هم گوش بدن

    البته که یکم صدای نجواها بود اما مقاومت کردم میدونم که خیلی خوب نبودم و مقاومت داشتم اما باید بیشتر روش کار کنم تا باورام قویتر بشه

    خدایا شکرت که در زمان مناسب این اگاهی ها بهم رسید خدایا شکرت که در مدار درست هستم خدا شکرت که اینجا هستم خدایا شکرت که بدن قوی دارم که یک داروخونه بزرگ توش هست سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  6. -
    مهساه گفته:
    مدت عضویت: 1767 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و همسفران خوبم

    چهل و نهمین روز تحول زندگی من

    بدن ما از واحدهای کوچکی به نام سلول ساخته شدن و این سلولها تمام سازو کار بدن را به خوبی انجام میدن و خوشبختانه هر سال سول‌های قدیمی جاشون را به سلولهای جدید میدن. البته در بافت های و اندام های مختلف زمان جایگزینی سلول های جدید کمی فرق میکنه که وارد بحث تخصصی نمیشم. فقط همینو میخوایم بدونیم و درک کنیم که بدن توانایی تولید سلول های جدید را داره. پس میتونه آن سلول هایی که بنابه دلایلی مشکلی دارن را حذف و جایگزین کنه.

    ولی در همهمه های نفس و با ذهنی مشوش این کار به خوبی انجام نمیشه.

    فقط زمانی که ذهن آرام بگیره به روح یا خود متعالی نزدیک میشه و آنوقت بدن به بهترین شکل ممکن کار خودش را انجام میده.

    بدن ما فوق العاده خلق شده خودش بزرگترین داروخانه هستی را داره و خودش میتونه به بهترین شکل ممکن تمام مشکلات جسمی را حل کنه.

    بارها تو کتابهای مختلف خوندم یا در مستند ها دیدم که آدم هایی با بیماری ها و مشکلات جسمی فراوان وقتی شاید خیلی از پزشکا از درمانشون قطع امید کردن اون آدم رفته شروع کرده به زندگی آرام مثلا تفریح و لذت از زندگیش برده و به بیماری فکر نکرده یه جورایی ذهنش را آروم کرده و خود به خود بعد از مدتی دیگه اثری از اون بیماری نبوده و کاملا خوب شده.

    فقط کافیه باور داشته باشیم که چیزی به نام بیماری نمیتونه در بدن ما شکل‌بگیره یا ادامه پیدا کنه.

    من خودم بارها شده با باور غلطم باعث ایجاد مشکل جسمی برای خودم شدم. امروز که فکر میکردم دیدم وای بارها از قانون علیه خودم به صورت ناخوآگاه استفاده کردم.

    اینو گفتم تا همیشه یادم بمونه که بدنم هیچوقت به سمت مشکل و بیماری نمیره و اگر هم مشکلی باشه خودش به بهترین شکل درمان میکنه اون هم زمانی که ذهن من آرامش داشته باشه.

    از این مثال ها و اثر پلاسیبو هم در دوربر خودم زیاد دیدم.

    وقتی به این نمونه های عینی در زندگی خودم توجه میکنم یقین پیدا میکنم که درمان همه مشکلات در وجود خودمون هست.

    و کافیه ورودی های ذهنمون را ببندیم و نزاریم فکر ایجاد بیماری واردش بشه و اگر هم مشکلی بود با همون داروخانه بزرگ بدنمون حلش کنیم.

    خدایا عاشقتم که همه چیز را به بهترین نحو ممکن خلق کردی و کافیه باور درستی داشته باشیم تا بهترین ها را تجربه کنیم .

    استاد میگن دنیا رو به بهبود و خوشی و خوشبختیه. اینو همیشه باید یادمون باشه پس بدن ماهم همیشه روبه بهتر شدن و سلامتیه. فقط با باور قوی باید بهش کمک کنیم. کافیه ذهنمون آروم باشه.

    خدایا سپاسگزارم خدیا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  7. -
    سمیراعباسلو گفته:
    مدت عضویت: 2051 روز

    سلام به سرزمین زیبای عباسمنش

    سلامی به شادابی شبنم روی گل ها

    سلام سلام به همه عزیزان

    نمیدونم من چرا امروز سر از فایل آرامش در پرتو آگاهی درآوردم.تو گشت وگذار بودم که گفتم بزار فایل صوتی رو گوش بدم.گوش دادم سیرنشدم

    دوباره گوش دادم

    دوباره گوش دادم

    دوباره گوش دادم

    انگار امروز من تشنه این فایل بودم

    تا اعماق وجودم رو سیراب میکرد.

    آخ که چه آرامشی داشتم تو گوش دادن این فایل

    داشتم کامنت ها رو میخوندم رسیدم به ترمز یکی از بچه هادر مورد سلامتی:

    ترمز:یه نگرانی در بک گراند وجودمون هست که مدام نجوا میکنه: نکنه من خوب نشم.

    دوباره خوندم گفتم خودشه خودشه

    من چند وقته نسبت به سلامتی و بیماریها استرس دارم.

    هرکس میگه فلان بیماری هست یا فلان علایم من استرس میگیرم که نکنه منم اون بیماری رو بگیرم.

    با هر منطقی نمیتونستم باهاش را بیام دو روز آروم بودم بعد دوباره شروع میشد.اصلا نمیتونستم رها کنم بیماری و علایم هاش رو انگار تو جایی درون مغزم لونه کرده بود وهرازچندگاهی وجودم رو پر از استرس میکرد.

    میدونین چی بود قضیه بزارین براتون تعریف کنم:

    بیماری وعلایم بیماری جزیی از زندگیم شده بود که ناخودآگاهم قبول کرده بود که هست و چیزی انکارشدنی نیست(ببینین حرف از ناخودآگاه میزنم من خیلی رو خودم کار کرده بودم و ناخودآگاه قبول نکرده بود)

    حالا اومدم با انرژی مثبت آشنا شدم و میخواستم به آرامش ناشی از استرس بیماریها برسم.

    ذهنیتم تو ناخودآگاهم اینجوری بود که استرس جزیی از وجودمه و از اختیار من خارج حالا میام رو انرژی مثبت کارمیکنم.

    خب معلومه پا روی ترمزه آقا جان زوره بیخود نزن.

    ولی ظهر با خوندن این کامنت دوست عزیز انگار یه قفلی تو ذهنم باز شد.

    که آقا چطور این همه دکترها و دانشمندا در مورد بیماریها و علایم بیماریها تحقیق کردن به دنیا ارایه دادن (ومن قبول کردم که هستن)

    حالا اومدن بعضی دانشمندا در مورد انرژی و فرکانس ها تحقیق کردن و نتیجه ارایه دادن.

    نتیجه اولی:احساس بد

    نتیجه دومی :احساس خوب

    پس ذهنیتم به این نتیجه رسید که نه آقا چیزه ثابت واز قبل تعیین شده ای نیست و منم که اونو قبول کردم وچون اولی رو غیر قابل تغییر میدونست گاز دادن من فایده ای نداشت.

    و جمله “نکنه من خوب نشم” یه چیزی از اختیار من خارجه که باید نشتی رو پیدا کنم و اونم این بود که من انتخاب کننده بودم همانطور که حرف اون دانشمندا رو قبول کرده بود حالا حرف دانشمندایی رو قبول میکنم که منو سرشار از احساس خوب کنه من انگار تازه الان برام جا افتاد که خودم اون استرس رو انتخاب کرده بودم که میتونستم انتخاب نکنم.

    عاشقانه و باتمام وجودم هر آنچه از بیماریها و علایم آنها که در ناخودآگاهم هست را رها میکنم و من باید رها کنم هیچ کس نمیتواند به جای من اینکار را انجام دهد. رها میکنم ومسیر زیباییها را انتخاب میکنم.

    خدایا چقدر زیبایی تو

    خدایا ازت ممنونم که منو لحظه به لحظه به مسیر زیباییها هدایت میکنی.

    استادجان ممنونتم که این فضا رو برای رشد دادن ظرف وجودی ما ایجادکردی.

    سپاس

    دوستدارشما

    سمیرا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  8. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 1887 روز

    به نام فرمانروای هستی

    روز چهل و نهم سفرنامه

    سلام

    یکی از اهداف امسالم بدست آوردن سلامتی است و چقد عالی که امروز با این آگاهی های فوق العاده نیز هم مسیر و هم جهت شده ام

    آگاهی های امروز پر از آگاهی بود

    شنیدن صدای موسیقی و آب،از تلاطم های ذهنم کاست،گویی موج های ذهنم کاسته،آب به آرام ترین حالت خود جاری بود،ذهنی آرام و صاف.اگر بخواهم با موج نشانش دهم،در صاف ترین حالت ممکن

    98 درصد مولکول های بدن من هر سال تجدید می شوند اما چرا این بیماری دو سال است که با من است؟چون پزشک این باور را در ذهن من ایجاد کرد،باید تا آخر عمرت با این بیماری زندگی کنی و فقط می توانی با این دارو ها کنترلش کنی

    اما برعکس،در راهی که به آن هدایت شده ام می گوید با آنچه که خداوند افریده و جزو طبیعت است این بیماری برای ابد از بدن تو خارج خواهد شد.نه فقط با تغذیه خوراکی بلکه باید پندار درستی داشته باشی تا درمانت سریع تر اتفاق بیفتد که من به آن باور های مناسب می گویم که با آگاهی هایی که از این جا دریافت میکنم کاملا هماهنگ است.یعنی با باور های درست هدایت خواهم شد به تغذیه درست

    تجربه ام به من میگوید می شود.چطور؟من یکی از بدترین بیماری هایی را که انسان می تواند درگیرش شود را (بیماری که خود فرد ایجاد می کند) از این روش شکست داده ام،یعنی بیماری اسکیزوفرنی که پزشکان آن را یکی از بیماری های خطرناک روحی مینامند.پیشنهاد میکنم فیلم ذهن زیبا که در مورد جان نش ریاضی دانی که با این بیماری درگیر بود و همینطور فیلم انگیزشی عالی است را یکبار ببینید.

    ده سال مصرف دارو،ده سال زندگی بد و بدتر،بستری شدن در بیمارستان،شوک های الکتریکی و… تا آنکه هدایت شدم به این بهشت فوق العاده،به این آگاهی های بی نظیر.همین الان که دارم می نویسم اشکم جاری است

    پزشک میگفت باید با آن تا آخر عمر بسازی ، عباسمنش گفت می توانی سلامت جسمانی ات را کاملا بدست بیاوری و خدا را شکر که من استاد عباسمنش را باور کردم

    سالهایی که کلنجار میرفتم با این بیماری و دچار بیخوابی شدیدی بودم پدرم درمورد پلاسیبو به من گفت.می گفت شخصی تعریف میکرده : “پسرم بیخوابی داشت و هر شب یک کپسول خواب میخورد و من هر چقدر تقلا میکردم که قرص خوردن را متوقف کند،نمیکرد تا اینکه من کپسول ها را خالی کردم و بجای پودر ،شکر ریختم و دوباره گذاشتم در قوطی.او همچنان میخورد،روزی ازش پرسیدم قرص ها چطور است؟میگفت عالی است،خیلی خوب میخوابم .تا اینکه بعد چند ماه گفتم ببین همه این ها شکر بود!!”

    هدفی جدید در من شکل گرفت تا با آگاهی هایی که دریافت میکنم بدنم را به تعادل برسانم

    خدایا شکرت بابت آگاهی های این جلسه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    علیرضا برزگرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2918 روز

    سلام خدمت همگی؛

    روزشمار تحول زندگی من: فایل شماره ۴۹

    نمیدونم چی بگم آرامش خاصی وجودمو فرا گرفته دوبار اکنون بصورت متوالی با چشمانی بسته و متمرکز این آگاهی محض الهی که از سمت خودش اومده رو گوش دادم.این حرفا از ی جای دیگه ای اومده از ی منبع محکم و استواری بقول دوستم میاد یسری حرفها!!!

    آرامش خاصی وجودمو فرا گرفته این درحالیه که تا یکساعت پیش همش بالا پایین میپریدم .اون موقع هم حالم خوب بود الان اما فراتر ازون.😊

    و آنجا که منو تو یکی هستیم را گرامی می دارم؛آنجا که منو تو یکی هستیم.

    🗣🗣🗣👉👉(نفس عمیقی) می کشم و میگم واقعا مثل فایل های قبل نمیخوام چیز خیلی طولانی ای بنویسم خود این فایل کافی بود حرفی برای گفتن باقی نذاشت. اصلا احساس ی صلح خاصی میکنم با درونم😊ینی احساس آدم انقدددر میتونه فوق العاده و عاللللی بشه آیا؟؟؟انقدددررر میشه زندگی رو بهشتی و لذت بخش کررررددد؟؟؟انقدرررر تو بهشششت دنیایی خودساخته زندگی کرد؟؟!!

    بیشتر میخوامش بیشششششتتتتتتتررررررر. میخوام هرلحظم اینجوری تو فرکانس خالص باشه و با خودم و جهانم در صلح باشم.لذت ببرم از سبزی درختان و چمن🌱🌱🌰🌹🌴🌳🌲🍀🍁🍃🌺🌼🌿🌾🌽🌈☁🌜🌛⛄❄⚡☔🌂⛄ مثل سهراب😊پرتترررر بشم ازینی که هستم از احساس خوب و آرامش و درک این انرژی پایه و برتر😊🌼🌼گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد؟

    گاه گاهی که دلم میگیرد به خودم می گویم

    در دیاری که پر از دیوار است

    به کجا باید رفت؟

    به که باید پیوست؟

    به که باید دل بست؟

    حس تنهای درونم می گوید

    بشکن دیواری که درونت داری!

    چه سوالی داری؟

    تو خدا را داری

    و خدا…

    اول و آخر با توست .

    و خداوند عشق است…

    #سهراب سپهری😊

    اولین بار چندروز پیش وقتی این فایل رو گوش دادم و وجودم سرشار از صلح و آشتی شد که انگار کمی داشت حال جسمیم بد میشد؛دررررررسسسسستتت سر تایم برخوردم به این فایل درررسسست سرتایم تو بهترین وقت خودش🙏👌

    الان تازززه توسط کامنتهای بچهای گل تاززه متوجه شدم که چرا به این فایل هدایت شدم👌.این همه مدت نفهمیدم سر بیماریم.من نسبت به خیییلی ها خیییلی سلامتیم بهتره و چندوقت پیش که خونه خالم بودم و از مریضی و مصدومیت شون می گفتن.اصلااا متحییرر شدم!!!گفتم خدا اینا چی میگن؟؟!!مریضی چیه؟؟این چالش ها و مشکلای پوچ و بی اساس چیه؟؟!!انگاااار اولین بار بود تو عمرم مفهوم بیماری رو میشنیدم یا مثل ی بچه ای که اولین بار ی مفهوم رو براش توضیح میدی و گنگه و کمی زمان و تجربه میبره تا درک کنه.بببببین چقددر توجهم از مریضی ها و مشکلات جسمی و درد ها دور شده بوده،مدارم عوض شده بوده که اصلاا یادم رفته بوده چنین مساله ای تو جهان هست ایمان دارم با پیشرفت علم هرروز بیماری ها کم و کمتر میشن نمیدونم شاید یروز محو شن شایدم نه.پدرومادرم بشدددت تاکید دارن هرجا میریم ماسک بزنیم؛گاها یادم میره و خرده میگیرن کمی و منم با مهربانی توضیح میدم براشون که اصلا خیلی اوقات یادم میره که همچین چیزی تو جهان و بین آدم ها هست😊✌ من فقط ی بیماری کوچولو و کمی تومخی دارم که ته مونده احساس گناه ها و عذاب وجدان های قبلیمه که احساس گناه بدترین احساس در نظام کائناته و برعکسش جناب سپاسگزاری هستن.😊درکل دارم هی و هی با تلاش جسمی ذهنی از مدار توجهم خارجش میکنم این فایل هم نشونه خوبی بود برای هدایت من به سمت سلامتی محض و کامل و تایید درستی مسیرم.😊😊💟💟

    درخصوص مریضی ها مثل همین قضیه پلاسیبو ذهنیت مهمه درون مهمه.آخخخخخ همیشه حتی قبل آشنایی با استاد باووور داشتم حتی از دورااااان راهنمایی!!که اگه بترسی از مریضی و فکر کنی بهش کارت تمومه.و می‌گفتم انسان اختیار داره اینکه یچی بدون خواست انسان بیاد درونش حالشو خراب کنه بکشش جریان زندگی شو عوض کنه بی عدالتیه و خدا عادله؛آخخخخخخخ که به قرببببووون خودم برم که انقدررر ازون موقع بزرگ فکر میکردم؛عاشششششقتتتممم علیرضا🙏💟عاشقتتتتم پسسر؛ RESPECT TO💟🙏 YOU🙏💟

    آشنایی من با اینجا پاسخ جهان به همین طرز تفکرهام بوده و هست.😊💟✌🙏

    خلاصه من هروقت سرما میخوردم با بالا پایین پریدن و ورزش کردن به ناخودآگاهم خیلی ریز و ماهرانه میقبولوندم که آره تو حالت خوبه و با تلقین همیشه به خودم می‌گفتم تو سالمی😍😍👌✌💪🙏مامانمم ناآگاهانه همیشه به قانون عمل میکرد و بهم میگفت بهش فکر نکن تا خوب شه که خوبم میشد.😊ما کودک بودیم خیلی الله گونه بودیم و الله گونه رفتار میکردیم😊من کودک بودم تو اوج سرماخوردگی هم لذت میبردم از زندگی و حالم خوب بود و آرام بودم وحتی مادرم برام سوسیس کالباس می‌گرفت همیشه با نون باگت که عشقم بود با سس قرمز میخوردم و نه تنها حالم بدتر نمیشد بلکه بهترررم میشددد و جالب بود چون ذهنمون رو نکات منفی سوسیس کالباس نبود و فقط توجهمونو صرف لذت بردن ازش میکردیم هیچوقتتت مریض نشدیم با اینکه موادش بشددت مضر بود.😊👌

    درخصوص مریضی ها مثل همین قضیه پلاسیبو ذهنیت مهمه درون مهمه.ببینید مصاحبه زلاتان رو😊💯🔥💟💪:تست من در روز گذشته منفی بود و امروز مثبت شد. علامتی از این بیماری ندارم. کرونا شجاعت داشته که منو به چالش کشیده است. این ایده‌ی بدی بود.”

    زلاتان بعد از بهبودی(البته بهبودی که چه عرض کنم اصلا علاعمی نداشته و حالش عالی عالی بوده) دوشب پیش در بازی مهم تیمش میلان مقابل اینتر با وجود کلللی بازیکن جوان تر از خودش جفت گل تیمشو زد و تیمش ۲_۱ برنده بازی شد.گزارشگر بازی بهش میگفت سلطان!!زلاتان قبلا گفته بود من بنجامین باتنم پیر به دنیا آمده ام و جوان از دنیا خواهم رفت!!

    (هشدار⭕⭕⛔⛔🆘🆘:این حرفا اصلاااااا به این معنا نیست که زلاتان رو برای خودم بت کنم؛هرگگگگگزززززز.اینکار با صوررررت به بدترررررین شکل ممکن میکوبوندت زمین من تجربشو داشتم و باز تکرار میکنم تا یادم نره علیرضا هیچ کی رو برای خودت بت نکن!!!!💡💡⭕⛔🚫🚫)

    امشب که داشتم این با توضیح برای خواهرم این باور رو در خودم و خودش ایجاد میکردم که نه سن بالا مانع موفقیته که بگیم طرف پیر شده(نزدیک ۳۹عه زلاتان)و آبجیمم خوب خودش میدونه خوشبختانهههه اینارووو .نه اینکه دیر تر شروع کردن(دیر از نظر بقیه و مردم و افراد داخل کار)مانعه برای موفقیت که بصورت رگگگگببببباری و معجزه آسا اخبار ندای گوینده خبر ورزشی رو شنیدم با این مضمون👈:عزالدین بهادر که برای ثبت پیرترین بازیکن دنیای فوتبال با یک باشگاه مصری قرارداد بسته بود توانست در یک مسابقه رسمی گلزنی هم انجام دهد.

    این مرد ۷۵ ساله مصری که ۶ نوه دارد اخیرا با یک تیم دسته سومی مصری قرارداد بسته تا رکورد زنی کند. او در مسابقه این هفته تیمش نه تنها بازوبند کاپیتانی را بر بازو بست، بلکه با به ثمر رساندن یک گل از روی نقطه پنالتی در آخرین دقیقه بازی رکورد پیرترین گلزن تاریخ دنیای فوتبال را هم از آن خود کرد.

    بهادر پس از مسابقه گفت: توانستم رکورد پیرترین گلزن حرفه‌ای را بشکنم. این چیزی است که تصور نمی‌کردم رخ دهد زیرا مصدوم بودم و تنها امیدم این بود بتوانم در بازی بعد حضور داشته باشم.

    بهادر برای ثبت نام خود در گینس به عنوان پیرترین بازیکن دنیای حرفه‌ای باید یک بازی دیگر را هم به طور کامل در زمین حضور داشته باشد.😦😦😶😶😮😮😳😳😮😳😳😍😍🔥🔥💡💡😠😠😡😡🔥🔥💪💪✌✌✌✌اینا همش پیغام جهانه به کارکردن روی باورهای من😳😳😳😦😶😮😮✌🔥💪 پیرترین فوتبالیست حرفه ای هم کازیوشی میورا ۵۳سالس.😊💟✌👌💯🔥💪💟

    عصام الحضری هم رکورددار پیرترین بازیکن جام جهانی رو هم از آن خودش کرد.اتفاقااا ایشون هم از مصر .ایشون تو جام جهانی ۲۰۱۸ اتفاقااا تو پست گلللر که پست خودمه تو بازی آخر جلوی عربستان بازی کرد؛اتفاقااااا پنالتی خیییلی خفنی هم گرفت😍✌💯🔥😠😡💪و قووول میدم حتی اگه دو بازی اول هم وایمیستاد هیچچ اتفاق بدی نمیفتاد دلیل بازی نکردنش میدون دادن به گلر جوون تر و برای آینده اون بود چون جام جهانی آخرین بازیهای عصام الحضری میشد.

    یادمه تو کامنتهای فایل نقش باور و انگیزه در بروز توانمندی ها هم دوستی حدود ۵۰،۶۰ از سایت خودمون نوشت که وارد سبکی از ورزش رزمی شدم که توش قهرمان کشوری شدم.✌👌🔥💯اصلاااا سن ازون بازیهای مسخررره دنیاییه .سن ینی چیییی؟؟؟!!اینا قراردادهای دنیایین. بقول بوفون همچنین رویانونهالی آتیش بزن شناسنامه رو.وقتی روح رو بشناسیم و بفهمیم و درک کنیم اصلا و خدارو بفهمیم سن دیگه میشه جزییات.دانشمندان فیزیک گفتن ذهن ساخته ذهن بشره درنظام کائنات همچین چیزی نداریم!!!!یادمه تو پروفایل یکی از بچها خوندم که از وقتی که به روحم وصل شدم و هماهنگ شدم باهاش سنم یادم رفت!!!!و من خیییییلی تحت تاثیر این کامنت قرار گرفتم ازش و کللللللللللی تشکرکردم ازش که چییییییی یادم دادی!!!!😍✌👌💟🔥💯💪😠😡🔥

    زیر پست این آقای مصری من انواع باورها رو دیدم یکسری تحسین،یکسری میگفتن این انقدر جوونه هنوز من تو سن این خیلی ببخشید زیرمم نمیتونم تمیز کنم!!ی عده مسخره کردن و گفتن به چه حقی اصن!!!!!!😐😕

    ی عده ناتوان بودن خودشونو انداختن تقصیر حکومت!!!

    اما ی کامنت نظرمو جلب کرد:پیری آن نیست که

    بر سر بزند موی سپید

    هر جوانی که به دل

    عشق ندارد … پیر است

    .

    امیدوارم در ادامه‌ی زندگیشم همینجور دلش شاد باشه

    چه دعای خیری هم کرد براش آخرش؛خدا بهش سلامتی و سعادت دنیا و آخرت بده با این دیدگاهش.ی قلب بزرررگ برای ایشون😊💟

    پس جسم انسان بهترین داروخونس و پیری کار ذهنه دانشمندان ژن دارن تحقیق میکنن رو ژن های حامل پیام پیری تا سن انسان رو به ۱۰۰۰سال برسونن؛یکسری هم که دنبال جاودانگی هستن؛حال آنکه همین که انسان دنبال جاودانگی عه و وعده الله نشون میده انسان جاودانس.😊✌سالها دل طلب جام جم از ما میکرد!!

    خلاصه پیری و مریضی با این الگو هایی که بالا گفتم کاملا دروغین و جعلی و توهمی و ساخته مغز ماست.👌

    دستان همتون تو دست جریان هدایت😊💟✌🔥💯

    فعلا.😊💟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: