آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 5 - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-12-24 22:19:582020-09-26 10:00:50آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 5شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام معبودم و ارامش قلبم
.
سلام استاد عزیزم ما از بچگی هیچ وقت هیچ وقت دکتر نمیرفتیم یعنی بابام اصلا مارو دکتر نمیبرد یادمه یبار منو خواهرم ابله مرغون بدی گرفته بودم بازم بابام مارو نمیبرد دکتر کلا با دکتر رفتن مخالف بود همیشه فکر میکردم چه بابایی داشتم مارو یه دکترم نمیبرد 😶
ولی همون باعث شده من الان هم دکتر نرم عادت به دکتر رفتن ندارم مریض هم نمیشم سالی یبار هم سرما نمیخورم اگرم بخورم محلش نمیدم خودش خوب میشه کلا ادم دکتر برویی نیستم و الان میبینم که ریشش از کجا میاد میگم از بابام مچکرم
ولی یه درد که چندین ساله داشتم سردرد بود واسه اونم اصلا دکتر نرفتم همه میگفتن برو دکتر ببین واسل چیه ولی من مقاومت میکردم میگفتم برم دکتر قرص میده منم نمیخورمشون الکی چرا برم فقط وقتی سردرد داشتم مسکن استفاده میکردم سریع هم خوب میشد در حال حاضر باردارم و نمیتونم قرص بخورم هر بار سردری اومده سراغم خودش راحت خوب شده چون مسکن نمیخورم میخوابم از خواب بیدار میشم میبینم خوب شده 😍
و خیلی قابل ملاحظه میشه گفت دیگه سردردی ندارم و اصلا درموردش حرف نمیزنم چون همه منو میشناختن گاهی میپرسن سر درد نمیگیری الان ؟منم میگم نه اصلا😀🙏
حس میکنم درد ها همه توهمن اگر بدونیم که توهمن خودشون از بین میرن
من عادت دیگم اینه که هر چی بخوام بخورم میرم خواصشو میبینم موقع خوردن اون چیز همش خواصش میاد جلوی چشمم و حس میکنم دارم به بدنم خدمت میکنم
حتی اگ چیزی بخوام بخورم که بقیه میگن خوب نیست من خواصشو حتی اگر یدونه باشه مدام تو ذهنم میارم و میگم این الان این خدمتو به من میکنه
و خداروشکر همیشه سالمم
رویای عزیزم سلام.
چقدر تجربه ات از گذشته شبیه به من بود.ولی با دیدگاهی متفاوت که باعث شدی منم دیدم نسبت به این قضیه عوض شه.یادمه تو بچگی همیشه درد های عجیب و غریبی میومد سراغم و الان که یادم میفته باورم نمیشه که چجوری تحمل میکردم مثل چشم درد شدید و گوش درد.ولی هیچ وقت حتی یکبار پدرو مادرم منو دکتر نبردن.نه اینکه مثلا من بگم اونا نبرن کلا اصلا تصوری به اسم دکتر رفتن نداشتم نمیدونستم که باید دکتر برم و به خاطر همین هیچ وقتم توقعی نداشتم.
جوری بود که حتی ازدواجم کردم هیچ وقت دکتر نمیرفتم.ولی همیشه یه جورایی حسرت میخوردم که مثلا فلانی تا تقی به توقی میخوره میره دکتر.اینهمه سال من یه دکتر نرفتم و از این بابت ناراحت بودم.
ولی دیدگاه شما رو که خوندم اصلا کلا از یه زاویه ی دیگه نگاه کردم.
واقعا اونموقع که بچه بودم با اونهمه چشم دردای شدیدی که من داشتم خدا میدونه اگه میرفتم دکتر مثلا میخواست بگه چه مشکلی دارم.ولی اصلا یادم نیست که چجوری خود به خود خوب شد.چون من سالها این درد رو داشتم .شکر خدای مهربان اصلا یادم رفته که روزی همچین مریضی ای داشتم.
ازت سپاسگذارم رویای عزیز که این لطف و موهبت بزرگ خداوند به من رو برام یاد آوری کردی.
در پناه یکتای مهربان
لایق بهترینهایی
درود به استاد حسین عباسمنش، خانم شایسته و دوستانِ با انرژی و عزیز
من اینکه بدنِ ما چقدر معجزه آسا میتونه بیماریها رو درمان کنه و خودش رو بازسازی کنه رو بعد از خرید و عمل به دوره قانون سلامتی کاملا و عملا درک کردم. باور کنید قشنگ خودم حس میکنم که همه ارگانهای بدنم یه جورِ دیگه دارن کار میکنن و اینکه جسم و ذهن رابطه کاملا مستقیمی با هم دارن. من قبلا درک کرده بودم که اگه روی ذهنم کار کنم جسمِ سالمتری خواهم داشت ولی برعکسش رو درک نکرده بودم که اگه به جسمم اجازه بدم خودش رو ترمیم کنه، فکرم حتی عوض میشه، انگار که یک پارادایم شیفت اتفاق میفته در برنامه های مغزی و ذهنی .و تو بدونِ اینکه حتی مراقبه کنی یا آگاهانه کاری انجام بدی، فقط با تغذیه و لایف استایلِ متفاوت میبینی که یه آدمِ دیگه شدی از نظر ذهنی و فکری. آرزو میکنم بقیه دوستان هم همه به این درک برسن که به جسمشون بها بدن و بدونن که مدیتیشن ها میتونه وقتی واقعی تر و اثرپذیرتر باشه که جسمِ شفایافته ای هم داشته باشیم.
الله سبحانه و تعالی در آفرینشِ کالبدِ انسان هیچ کوتاهی و قصوری نکرده اند.
بنام تنها رب قدرتمندم
سلام عرض ادب خدمت بهترین استاد دنیاوخانم شایسته شیرین زبان
سفرنامه 49
چکیده فایل باتوجه به مدارم
بدن انسان هر سال نو و تازه میشود وقدیمیترین سلول بدن یکساله هست وهر سال 98 درصد سلولها تجدید میشوند و بعضی بیماریها با ما میماند به دلیل اینکه حافظه میماند وفقط ذهن آرام هست که بر حافظه اثر می گذارد وآن را اصلاح می کند همه چیز را تغییرمی دهد
فقط ذهن آرام است که میتواند بدن را خوب بسازد ولی خود آنچنان مشغول افکار بی ارزش است که وقت ندارد برای پاکسازی بدن
ذهن آرام تورا به سکوت می رساند همان جای که افکار تو از آن متولد میشود
سکوت زبان خداوند هست، زبان حقیقت ،زبان تولایتناهی،زبان خلقت ،زبان من وتو
هرشخص در روز 60000 فکر از ذهنش میگذرد که 95 درصد آنها تکراری وبی ارزشند
مراقبه به افکار تو اجازه آزاد شدن میدهدومیتواند تورا به ذهن آرام نزدیک کند،آنگاه ذهن آرام تورا به آگاهی میرساند ولی نفس مدام از تو حرف میکشد،حال آنکه خود متعالی به دنبال آرامش وسکوت هست
مراقبه تمام پارامترهای پیری را متوقف وبعد مدتی به عقب برمیگرداند وذهن و جسم تورا به تعادل میرساند وحتی بر محیط اطراف تو تاثیر میگذارد، در مراقبه هست که تمام حقایق جهان بر تو آشکار میشود وتمام افرادی که به نحوی تاثیر خیلی زیادی در زندگی بشر داشته اند مثل حضرت محمد ،موسی،بودا و انیشتین در مراقبه به حقیقت رسیده اند
ترکیبات شیمیایی جسم و ذهن تورا آلوده میکنه وتو پریشان میشوی ودر پریشانی جسم جای آرامی برای روح نیست واین پریشانی خلاقیت تورا از بین میبردوچون جسم در پریشانی نمیتونه خودشو ترمیم کنه فرسودگی آغاز میشود و بیماریها یکی یکی از راه میرسن واین آلودگیها از طریق پوست ،دهان،چشم،گوش،افکاروگفتار وارد میشوند ومواد شیمیایی در بدن به درستی جذب و تجزیه نمی شوند وبه سموم خطرناک تبدیل میشوندوتعادل تو را بهم زده و اختلالات هورمونی ایجاد کرده وجسم و ذهن را از تعادل خارج میکند
جسم تو بزرگترین داروخانه جهان را دارد داروخانه ای که همیشه با تو هست وبه صورت خودکار و طبیعی کار میکنه و برخلاف داروهای رایج هیچگونه عوارضی ندارد وتوتمام امکانات و داروهای لازم برای هر نوع بیماری را در جسم خود داری
دی ان ای تو میلیونها سال تجربه مبارزه با بیماریها را دارد
اثر پلاسیبو میگه اگر قرص دارونما یا پلاسیبو به بیمار بدهند و بیمارفقط بداند ونه اینکه بپذیرد که این قرض اورا درمان میکند به محض خوردن قرص تمام آنزیمهای لازم برای درمان ترشح میشوند که قابل اندازه گیری هم هستند این اثر ارتباطی به نوع بیماری ندارد حتی بیماریهای خاص 30 درصد بهبود می یابند
قرص پلاسیبو نشان میدهد که هربیماری بدون تاثیر عوامل بیرونی میتواند درمان شود
تنها تویی که تصمیم می گیری و جسم تو توانایی پاکسازی ومواجه با بیماری را دارد و آرام آرام به یقین بدل میشود
تمرین:برای سه روز ذهنت را از این تفکر که بیماری لا علاج وجود دارد رها کن
خدا رو شکر میکنم بابت این آگاهی ها
موفق و پیروز باشید
به نام انرژی معجزه گر و قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیک تر است و به خوشبختی و ثروتمندی و داشتن زندگی عاشقانه و رفاه و آسایش برای من بیشتر از خودم مشتاق است
به نام کلیت و سیستمی که با برنامه ای دقیق و لطف بیکران خود، قدرت خلق کنندگی تمام اتفاقات زندگیم را به من داده تا زندگیم را همانگونه که دوست دارم، به سادگی خلق کنم.
به نام نیروی سخاوتمند و مهربانی که خیلی پیش تر من را به خاطر سهل انگاری هایم بخشیده و تمام مدت حواسش به من بوده و پیوسته خواهان هدایت و سعادتمندی من است
به نام خدایی که فقط و فقط با دوستی و صمیمیت با او به تمام خواسته های کوچک و بزرگ، آرزوها و شرایط رویایی و زندگی ایده آلم خواهم رسید
به نام خدایی که جهانی شگفت انگیز و قانونمند و پر از فراوانی و نعمت و فرصت و ثروت و تجربه های عالی و لذت های وقف نشدنی و عشق و محبت و آدم های خوب را به بی نهایت مقدار خلق کرده
و من را عاشقانه و بی دریغ دوست دارد
و من نیز او را عاشقانه و پیوسته دوست دارم
*
سلام به هر چی خیر و نیکی و خوبیست که در جهان غنی و فرکانسی ما وجود داره
سلام به تمام آدم های خوب و باوجدان و بافکر و باخدای دنیا در تمام دوران ها
سلام به:
خوشبختی و آرامش
رفاه و آسایش
سلامتی و زیبایی
امنیت و ایمنی
موفقیت و پیشرفت
نعمت و فرصت
فراوانی و ثروت
آبرومندی و عزتمندی
عشق و محبت و وفاداری
سعادتمندی و عاقبت به خیری
سلام به خانواده عزیزم در سایت فوق العاده عباسمنش
حالت چطوره دوست زیبا و خوش فرکانسم؟
خوبی یا عالی؟ :)
*
من از دیروز حال جسمیم کمی به هم خورده و احساس می کنم که دچار مسمومیت غذایی شدم. از دیروز غروب که رفتم برای پیاده روی روزانه، متوجه درد شدیدی در ناحیه شکم و سر درد و… شدم. دیشب خیلی اذیت شدم و یکسره دچار خواب های پریشان بودم. الان هم متاسفانه توی تخت خواب هستم و هنوز حالم خوب نیست و اصلا دلم نمی خواد چیزی بخورم.
خواهرم از من خواست ببرتم دکتر تا بیشتر از این اذیت نشم. اما یک دفعه یادم افتاد بیام توی سایت و نشانه امروزم رو ببینم، که هدایت شدم به این صفحه.
جالب نیست واقعا؟ که باید دقیقا به صفحه ای هدایت بشم که در مورد سلامتی و قدرت بدنمون در جهت حفظ سلامتی و غلبه بر انواع بیماری ها، پیام های مهمی داره.
خدای بزرگ و مهربون و بخشنده، خیلی ازت ممنونم که باز هم من رو به سمت آگاهی بیشتر، حال بهتر و زندگی بهتر، هدایت کردی.
*
نکات:
هر سال یک بدن نو و تازه داریم:
قدیمیترین سلولهای بدنم یک ساله هستند.
هر سال 98% از مولکولهای بدنم تجدید میشوند.
تنها حافظه است که میماند.
ذهن آرام میتواند همه چیز را تغییر بدهد.
(یک انسان معمولی در هر روز 60,000 فکر را از ذهن میگذراند که 95% از این افکار تکراری و بیهوده هستند.)
* ذهن آرام میتواند بر حافظه اثر بگذارد، آن را اصلاح کند و همه چیز را تغییر بدهد.
* مراقبه (مدیتیشن) میتواند آرامش و سکوت را به من بازگرداند و من را به ذهن آرام نزدیک تر کند.
مراقبه (مدیتیشن) به افکارم فرصت آزاد شدن میدهد و در نهایت، نفسم را به سکوت وا میدارد.
آنگاه ذهن آرام میگیرد و به آگاهی دست مییابد.
سکوت، زبان طبیعت است، زبان حقیقت است، زبان خلقت است، زبان من است. سکوت زبان خداست.
مراقبه تمام پارامترهای پیری را کند، متوقف و پس از مدتی به عقب باز میگرداند، جسم و ذهنم را به تعادل باز میگرداند و حتی بر محیط پیرامونم اثر میگذارد، حتی بر طبیعت.
* جسم من بزرگترین داروخانه جهان است.
(چقدر دونستن مثال قرص پلاسیبو (placebo) در درمان بیماری جالبه. در واقع اثر پلاسیبو رو میشه هر زمان که شک داریم بدنمون می تونه خودشو درمان کنه به یاد بیاریم.)
DNA من میلیونها سال تجربه مبارزه با بیماریهای مختلف را با خودش دارد و در حالت طبیعی به محض مواجهه با یک بیماری، آنزیمها و ترکیبات مورد نیاز برای بازگشت به تعادل را در جسمم آزاد میکند.
در نتیجه:
یک بیماری میتواند بدون دخالت هرگونه عامل بیرونی درمان شود،
و من تمام داروهای مورد نیاز را برای درمان هر بیماری در جسم خودم دارم،
داروخانه بزرگی که همیشه همراه من است،
و عملکرد کاملا خودکار و طبیعی دارد،
و برخلاف داروهای رایج هیچ گونه عارضه ای ایجاد نمیکند.
* عملکرد صحیح این سیستم شگفت انگیز و قدرتمند، مستلزم آن است که من از انرژی و نیروی حیاتی کافی برخوردار باشم…
کافی است که در آرامش باشم
به عنوان تمرین:
ذهنم را از این تفکر که بیماری لاعلاج هم وجود دارد رها می کنم.
خواهم دید که:
تصور این حقیقت که تنها منم که تعیین کننده هستم
و این که جسمم توانایی مواجهه و پاک سازی خود را از هر گونه بیماری دارد،
آرام آرام به یقین تبدیل می شود.
*
خدایا عزیزم خیلی ممنونم به خاطر چیزهای مفیدی که امروز یاد گرفتم، ممنون که باز هم من رو به سمت زندگی بهتر هدایت کردی
خدایا من آمادگی دریافت برکات و نعمات و ثروت بسیار رو از جانب تو دارم و پیشاپیش برای همشون ازت ممنونم
خدایا برای آدم های خوب و باوجدانی که وارد زندگیم می کنی ازت ممنونم
خدایا برای تجربه های فوق العاده و لذت های نابی که وارد زندگی من می کنی، خیلی متشکرم
خدایا برای تمام چیزهای ریز و درشت خوبی که از اولین روزی که به دنیا اومدم به من دادی، هم اکنون داری می بخشی و در آینده دور و نزدیک خواهی داد، هزاران بار متشکرم
خدایا به خاطر تمام شرایط و عوامل کوچیک و بزرگی که ترتیب میدی تا من رو به زندگی ایده ال و رویایی و خوشبختی برسونن، چه اونهایی که ازشون هم اکنون باخبرم و چه اونهایی که ممکنه هیچ وقت حتی متوجهشون هم نشم، هزاران بار ممنونم
*
با آرزوی خوشبختی، آرامش، پیشرفت و موفقیت، ثروتمندی، سلامتی، ایمنی، رفاه و آسایش، تجربه لذت های ناب و عالی، داشتن زندگی سرشار از عشق و محبت و وفاداری، سعادتمندی و همچنین عاقبت به خیری برای شما و خودم
با عشق و احترام فراوان، دوست شما، مریم
سلام خدمت استاد عزیزم که الگوی به تمام معنای من شدین و خانم شایسته عزیز
این فایل شما رو از دو سال پیش بارها و بارها شنیدم و اون احساس و درکی که تازگیا ازش میگیرم خیلی با قبل فرق میکنه
من از بچگی مسئله تعریق بیش از حد در ناحیه کف دست و پا و زیر بغل را دارم و اصلا تو ذهن من با اینکه دوروبریام این مسئله رو اصلا نداشتن من آن را طبیعی جلوه میدادم و یه جورایی تو ذهن خودم میگفتم همینی که هست و منو خدا اینجوری خلق کرده با اینکه به شدت عذابم میداد تا اینکه حدود یه ماه پیش به صورت کاملا هدایتی اومدم سایت و روی هدایت روزانه ام کلیک کردم اومد رو همین فایل و اتفاقا تو ماشینم که میومدم خونه همین فایلو داشتم گوش میدادم و اون شب به شدت احساس کردم خدا داره با من صحبت میکنه و خیلی احساس خوبی پیدا کردم و مخصوصا اون شب تنها هم بودم و کلی از خدا عاجزانه درخواست هدایت برای بهبود این مسئله کردم و یه ماهه برای خودم هدف گذاری کردم و خیلی جدی دارم رو خودم کار میکنم که این باورو بسازم تو وجودم که هیچ بیماری ماندگار نیست و بدن خودش مسائل خودش رو حل میکنه به شرط اینکه با قانون بدن هماهنگ بشیم.
منم که خدارو شکر از یک سال پیش تو قانون سلامتی هستم و 25 کیلو کم کردم و نتایجم از نظر ظاهری و انرژی هم بینهات شگفت انگیزه تا جایی که مشتریام که از یک سال پیش منو ندیدن میان میگن پارسال اومدیم پدرتون اینجا بود میخوایم با خودش صحبت کنیم یعنی من پسر عادل پارسال هستم انقد تغییر کردم
خلاصه انقد ارادم قوی شده که خدا گفت بیا اینم الهام من به توی خودساخته که بری عرق دست و پاهاتم درست کنی منم گفتم چشم و نوشتم تو لیست هدفهام
انشالا وقتی مداواش کردم میام و با افتخار براتون مینویسم
در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشین
سلام به استاد عزیزم
کسی که تو بدترین روزای زندگی دست منو گرفت من بهشون میگم ناجی!
حدود ۴ سال پیش بود که با مبحث قانون جذب آشنا شدم خیلی برام جالب و هیجان انگیز بود
دوره یکی از اساتید و خریداری کردم و حدود ٨ جلسه رو طی چند ماه گوش دادم واقعا وقت میزاشتم براش
تو اون زمان من حسابدار یه شرکت بودم و تایم خالی زیاد داشتم
چند ماهی گذشت و به طرز باور نکردنی با همکاری و کمک مادرم یه واحد آپارتمان تو بهترین منطقه خریداری کردم
اوایل که برای خرید به املاک ها سر میزدیم اصلا حتی جوابمونو به زور میدادن که: اصلا با این قیمتها نیست اینجا اصلااا نگرد
اما ما منصرف نشدیم نه تنها پیدا شد تو لوکیشن مناسب بلکه حدود ۶ متر و چون واحد اداری هست طبقه همکف بودنش هم جزء محاسن حساب میشه!
ما یکسال دادیم به مستاجر و من از اول تو ذهنم بود یه روزی اونجا رو دست خودم بگیرم و سالن زیبایی راه بندازم (چون مادرم حدود ٢۵ سال آرایشگاه داشت)
اما با توجه به اینکه سر خرید ملک هم من و هم مادرم صفره صفر بودیم اصلا امیدی نداشتم زیر ٣-۴ سال بتونیم پول مستاجر و بدیم
١١ ماه گذشت و من همچنان دوره ها رو گوش میدادم و واقعا مثل یه معجزه پول مستاجر جور شد و بهش دادیم رفت!
الان که دارم مرور میکنم حتی واسه خودمم باز هیجان انگیزه
و من اونجارو خودم دست گرفتم و طی ٣ ماه با کمک پدرم بدون هیچ پولی سالن راه افتاد
دی ماه ١۴٠٠ افتتاحیه بود و من باورم نمیشد چی شد همه چی جور شد
از همون موقع ها بود که کم کم از قوانین و دوره ها فاصله گرفتم نا خواسته کارم خیلی چالش داشت و من هیچ تجربه ایی نداشتم و تنهای تنها تو این مسیر بودم
گذشت تا جایی که آذر ١۴٠١ به یه مشکلی برخوردم که متاسفانه رفتم پیش دعا نویس و به نقطه صفره مطلق رسیدم
همه چیو فراموش کرده بودم خودمو ،خدای خودمو
زندگی که برام ساخت محبتی که داشت چقدر حواسش بهم بود
هر اتفاقی هم برام میافتاد مثل کرونای سختی که گرفتم و ٧٠٪ ریه ام درگیر شد و بستری شدم فکر میکردم چشم خوردم
خلاصه رفتم کلی دعا و جادوی سوزوندنی و خوردنی گرفتم و هر روز استرس و حال بد و اصلا یه جوری که هیچ وقت نبودم خیلییییی حال روحیم داغون بود
همون زمان ها دی ١۴٠١ گوشم سالها بود به خاطر یه مشکلی که داشت یه کم شنواییم کم شده بود و اگر ادامه پیدا میکرد طی زمان هی بدتر میشد
و من تصمیم به جراحی گرفتم پیش بهترین دکتر و بهترین بیمارستان
حدود ١٠ روز از عمل ام گذشت و من بر خلاف تصورم که خوب میشم خیلیی از قبل بدتر شدم دکترم هم میگفت صبر کن خوب میشه
کاملا کم شنوا شده بودم
بعد از عید ١۴٠٢ حال روحیم خیلی خراب بود نمیدونستم چی کار کنم هیچ راه حلی جلو پام نبود تو سالن همش میرفتم تو یه اتاق تنها میشستم تا کسی باهام صحبت نکنه تو همین زمانها با یه پسری هم آشنا شدم که خیلیی بهم علاقه نشون میداد
اما گوشم باعث میشد خیلی جاها باهاش نرم
و ارتباط راحتی نداشته باشم ولی اون همچنان عاشقانه منو همراهی میکرد اواخر اردیبهشت بود که از ٢ ماه قبل از یه دکتر خیلیی حادق وقت گرفته بودم تا حرف آخر و بهم بزنه
وقتی بهم گفت هیچ کاری نمیشه کرد من فقط گریه میکردم و از دکتر میپرسیدم چرااا
تو مطب از شدت فشار عصبی از هوش رفتم
شب که اومدم خونه به آقایی که تو رابطه بودم گفتم مشکل من حل نمیشه و اگر نمیتونی برو
اون در جواب گفت اصلا این حرف و نزن این چه حرفیه و…
از فردای اون روز جواب تلفن های منو نداد حتی ١ بار!!!
من مثل یه مرده متحرک شده بودم ٢ روز سر کار نرفتم انگیزه ایی حتی برای زنده موندن هم نداشتم
روز دوم پیش خودم فکر کردم حالا که دکترا و علم هیچ راهی برای بهبود من نداره پس من باید تو متافیزیک دنبال این قضیه باشم
تو گوگل سرچ کردم کسایی که شفا گرفتن
و از قسمت عقل کل یه صفحه برام باز شد!
چند سالی بود اسم استاد عباسمنش و از مادرم میشنیدم که گاهی فایل هاشو گوش میده خودم هم به واسطه مادرم یه گروه تلگرام داشتم که البته فیک بود ولی گاهی وویس های استاد دانلود میکردم ماهی ٢-٣ تا گوش میدادم
اما اون روز برای اولین بار وارد سایت شدم
خوب که سایت و گشتم خوشم اومد شروع کردم به گوش دادن فایل های رایگان(اینم بگم از همون گروه تلگرامی دوره قانون سلامتی رو خریدم اما وقتی فهمیدم اصلی نیست و استاد راضی نیست گوش ندادم)
الان ٣ ماه و ٢ روزه هر روز و شب دارم گوش میدم و مینویسم و لذت میبرم
حالم به قدری خوبه انگار همه خوشیای دنیا تو دل منه منی که هر پنجشنبه دنبال دورهمی بودم الان تو این ٣ ماه یه بار رفتم تو جمع دوستام و اصلا تمایلی به نوشیدنی نداشتم
هر لحظه از زندگیم احساسم خوبه هر روز کلی اتفاقای کوچیک خوشحال کننده می افته برام بیشتر هدفم روی درامد هست که هر روز بیشتر داره میشه
از تنهایی خودم برای اولین بار دارم لذت میبرم
یه کارهایی که خیلییی برام سخت بوده به راحتی آب خوردن حل میشه
و به زودی میخوام دوره راهنمای دستیابی به رویاهارو بخرم مطمئنم میترکونم
استاد عزیزم مطمئن هستم که میخونید این مطالب رو
نمیدونم با چه زبونی ازتون تشکر کنم واقعا زندگی دوباره به من دادید
چون من دیگه هیچ امیدی به زنده بودنم نداشتم
دوستتون دارم زیاااد
بنام خالقی که مرا خالق زندگی ام آفرید
سلام به استاد عزیزم ومریم جان ودوستان گلم در این سایت الهی
روز 49
هرسال یک بدن جدید چه چیزی سبب میشود که بیماری با تو بماند پاسخ در حافظه است
ذهن آرام میتواند برحافظه اثر بگذارد وهمه چیز را تغییر دهد مراقبه وراز ونیاز ذهن تو را آرام میکند
سکوت ،سکوت زبان طبیعت است زبان خداست زبان خودنامتناهی توست بدلیل هست که وقتی در طبیعت قرار داری از همه جا رها هستی وذهنت آرام است نگرانی نداری چون نشانه های خداوند رو میبینی وبه بزرگی وعظمتش پی میبری
در مراقبه چون احساس سبکی ورهایی داری وذهنت آرام ورهاست وبه افکار بیهوده مشغول نیست تو به خدا به اصل خود وصل میشی ولی وقتی ذهنت ناآرام باشد وذهنت درگیر کشمشهای بین افکارت باشد سلامت جسم تورا بهم میزند دیگر نمیتواند آنطور که خداوند خلق کرده از خودش در برابر بیماریها درمان کند وهمه چیز بر میگرده به اعتقاد وباور وقتی من باور داشته باشم سیستم ایمنی بدن من فوق العاده قدرتمند است
باور داشته باشم جسمم توانایی لازم جهت بهسازی وپاکسازی خودازانواع بیماریها وویروسها را دارد
وقتی من باور داشته باشم که خودم خالق همه چیز هستم
پس آرام میشوم واجازه نمیدم آلودگی ها ،افکار وباورهای مخرب روح وذهن مرا آزارده کند
ونمیپذیرم که بیماری لاعلاج را چرا که آن فقط زاییده ذهن نا آرام من است
در پناه حق شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا وآخرت
به نام خداوند هدایتگرم به سمت زیبایی ها
سلام استادد
سلامم مریم جون
و سلام دوستان خوب هم فرکانسیم.
اگاهی، سکوت، درمان درون توست، خداوند و..
چه واژه های دلنشینی.
درمان من هرانچه که باشد درون من است. خدایا شکرت برای این همه اگاهی ناب.
روزانه هزاران هزار فکر در ذهن من ایجاد میشود در ذهن من میاد و میره چه اشوبی رو هم با خودشون میارن. سکوت، حتی واژهاش هم ارامش بخش است.
سکوت به ما مسیر درست رو میده ما تو سکوت هدایت میشیم وقتی صدای نجواهای ذهنمون رو بستیم و سکوت کردیم و منتظریم خداوند مارو هدایت کنه.
سکوت زیباست ارامش بخش.
فقط کافیست باور کنی هربیماری درون تو باشد درون تو هم درمان میشود.
بدن من داروی تمام بیماری هارا دارد. این شگفت انگیز است این قدرت خداوند رو نشون میده.
من نگران هیچ چیزی نیستم و مطمئنم حتی اگر عارضهای کوچک هم درون من باشد بدن من خودش ان رو درمان میکند و از بین میبرد و من هیچ ترس و نگرانی ندارم.
خیلیی دوست دارم این فایل رو برای مامان و بابام هم بذارم و امیدوارم هدایت بشم به این کار و با روی باز استقبال بشه ازش.
خدایا شکرت برای این فرصت دیگه از زندگی که تو وجودم هست، خدایا شکرت برای این حال خوب این همه نعمت و فراوانی در زندگیم.
خدایاشکرت🫂
خدایا من عاشقتم که اینچنین زود به خواسته های من پاسخ میدی. تا نوشتم خواسته های امروزم رو تصویرسازی امروزم رو بلافاصله اجابت کردی :))))))
خدایا من عاشقتممم و خدارو شکر برای این حال خوبم.
روز 49ام سفرنامه
رد پای من در روز چهل و نهم
سلام به استاد سراسر عشق و مریم خانوم عزیز و خانواده دومم
ارامش در پرتوی اگاهی
خدای قدرتمندم ازت سپاسگزارم که هر لحظه منو هدایت و حمایت میکنی
امروز از خواب بیدار شدم ذهنم ناخواسته درگیر بیماری و…شد سعی کردم حسمو بهتر کنم
اومدم روز 49 سفرنامه رو ببینم که این فایل بی نظیر استاد که قبلاً هم گوش داده بودم نشونه ی امروز من شد
این قسمت سفرنامه صدای خداوند برای من شد
و چقدر خوشبختم که هرروز از طریق استاد معنوی عزیزم با خدا در ارتباطم
چقدر باورهای قشنگی برای سلامتی از دل این فایل میشه ساخت
میخام از تجربه قبلی خودم که از گوش دادن این فایل بود براتون بگم شاید یه تلنگر کوچکی باشه باز اول برای بقیه خودم و دوستان همراهم
من دوماه قبل این فایلو گوش کردم میگرن سالهاست که منو کلافه کرده از ماهی یک روز رسیده بود به هفته ای دوروز و منی که خودمو وابسته قرص سوماتریپتان کرده بودم
منی که ناخواسته این باورو ساخته بودم که فقط اون قرص سردرد منو خوب میکنه
منی که ناخواسته این باورو ساخته بودم که فقط سوماتریپتان فلان شرکت روی سردرد من اثر داره و سوماتریپتان شرکتهای دیگه روی من جواب نمیده( الان که دارم اینارو مینویسم واقعا به این باورام خندم میگیره)
دیگه واقعا خسته شده بودم از این درد
وقتی استاد توی فایل گفتن که:
وقتی تو باور کرده ای فلان بیماری با فلان قرص خوب میشود دیگه فقط با خوردن اون قرص بهبودی حاصل میشه انگار یه تلنگری بمن زدند
که اصلا چرا باید فقط اون قرص جواب درد تو باشه؟
اصلا چرا باید با یه مسکن ساده خوب نشی؟
یا نه اصلا چرا باید با قرص خوب بشی؟
اصلا چرا باید سردرد بشی؟
بارها توی ذهنم اینارو مرور کردم و باور کردم که این قرص یه باور اشتباهه که من واسه خودم ساختم
بخودم گفتم تو که اینقدر قوی بودی همچین باور اشتباهی رو ساختی پس قطعا میتونی یه باور درستو پررنگتر بسازی
بخودم گفتم بیا این باورو بساز که من نیاز به هیچ قرص مسکنی ندارم
سردرد من یه سردرد ساده است
که با خوابیدن یا نهایت یه مسکن ساده زود خوب میشه
هرروز هر لحظه توی ذهنم مرور میکردم بدن من نیاز به هیچ مسکنی ندارم سردرد من سردرد ساده ای هست که با استراحت حل میشه
نمیخواهم بگم اینارو گفتم یهو معجزه شد خیررررررر
خوابگاه دانشگاه آماده شده بودم واسه خواب که ساعت 8 صبح فرداش کلاس داشتم سردرد گفت خب افسانه خانم حالا ببینم تو قویتری یا من ؟!!!
سردردم کم کم زیاد شد
و منی که اصلا قرص سوماتریپتان باخودم برنداشته بودم که نخورم به استرس افتادم که من فردا کلاس دارم حالا چیکار کنم
مجدد فایل استاد و پلی کردم و گوش دادم
دراز کشیدم هی توی ذهنم مرور میکردم که سردرد من یه سردرد ساده اس بدون قرص اوکی میشم
تا صبح خواب و بیدار بودم از سردرد
ولی در نهایت یه قرص ژلوفن خوردم و طاقت اوردم
به ذهنم مدام میگفتم بالاخره مجبوری کوتاه بیای اینقدر درد بگیر که اینبار تو خسته شی و کوتاه بیای
صبح کسل و خسته رفتم کلاس ولی خوشحال بودم که قرص سوماتریپتان نخورده بودم
چندبار دیگه هم توی خونه مجدد این درد دست و پا زد و من تاصبح از درد بیدار بودم ولی نمیخواستم شکست بخورم و مجدد برگردم سمت اون باور اشتباه تحمل کردم میدونستم بالاخره ذهنم مقاومتش میشکنه
و خدارو صدها هزار مرتبه سپاسگزارم که بعد چند بار تحمل و درد و سختی تونستم اون باور اشتباهو از بین ببرم
الان دیگه کلا میگرنی ندارم که بخواد اونمهمه اذیتم کنه
نمیگم سردرد نمیشم چرا سردرد میشم ولی اصلا قابل مقایسه با قبلا نیست قبلا خیلی وقتا باید امپول میزدم که خوب میشدم
الان شاید ماهی یه بار سردرد ساده میاد که اونم فقط با استراحت و خوابیدن و یه مسکن ساده حل میشه
واقعا همه چیز به باورهایی که ما برای خودمون ساختیم بستگی داره
من این تجربه رو اول با بقیه ی خودم و بعد با خانواده دومم به اشتراک گذاشتم که مجدد بخودم یاداوری کنم که افسانه یکبار تونستی بازهم میتونی در مورد هربیماری و مشکلی باور جدید و قدرتمند بسازی
ما میتونیم جون پاره ای از خداوندیم
در پناه الله یکتا شاد و تندرست باشید
به نام خداوندلوح وقلم
حقیقت نگار وجود و عدم
خدایی که داننده رازهاست
نخستین سرآغاز آغازهاست
سلام بر استاد عباسمنش،خانم شایسته و دوستان
از قدیم گفتن سال نو،حال نو
ما عباسمنشی ها میگیم سال نو،بدن نو
وقتی بدن ما در طول یکسال 98٪ از سلولهاش تازه میشن و دیگه اون سلول های قدیمی نیستن پس یعنی ما در هر سال با یه من جدید روبرو میشیم و دیگه اون آدم سابق نیستیم
این روال طبیعی جهان و بدن ما است به شرط اینکه ما خودمون با دست خودمون،با افکار جلوی روند طبیعی اونا بگیریم
تنها با مرور و یادآوری خاطرات بد گذشته،خشم،کینه هست که ما باعث میشیم بدنمون بیمار بشه
حافظه سلولی هست که اون بیماری،کینه،نفرت،حسادت،خشم را به سلول بعد خود منتقل میکند و نمیگذارد بدن ما سالم شود
خیلی از بیماری های به اصطلاح ارثی،به واقع ارثی نیستند و همین باور و افکار ما هست که این بیماری را ایجاد میکنه
بیمار در ذهن ما ساخته میشه
روزانه 60 هزار فکر از ذهن ما میگذرد که 95٪ از این افکار پوچ و بیهوده است و تنها 5٪ این افکار مناسب و خوب است
این اعداد و ارقام نشان میدهد که ذهن ما اغلب مواقع در حال تفکر به افکار بیهوده و عبث هست
افکاری که کوچکترین اقدامی در جهت بهبود اوضاع و شرایط حالی و روحی ما ندارد.
ذهن آرام نتیجه سکوت و آرامش درونی است،با انجام مراقبه،مدیتیشن،یوگا میتوان به آرام شدن ذهن کمک نمود
در سکوت و آرامش است که همه چیز به تو الهام میشود
در سکوت است که مسیرهای ثروت و پول بر روی تو باز میشود
در سکوت است که به خدا میرسی
سکوت
زبان طبیعت است
زبان حقیقت است
زبان خلقت است
زبان من است
سکوت زبان خداست
زبان توی لایتناهی است
جسم تو بزرگترین داروخانه جهان است
پس برای درمان جسم به هیچ ماده بیرونی و شیمیایی نیاز نیست
بدن ما قادر است خود به تنهایی جسم بیمار را معالجه کند و ماده موثر برای بهبود بیماری را ترشح کند.