آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 7 - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

173 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه داودی گفته:
    مدت عضویت: 1604 روز

    سلام به استاد عباس منش عزیز و تیم بسیار قدرتمند تون

    من شاید ۲۴ ساعت هست که شروع کردم به خوندن مطالب سایت ولی اینقد شگفت زده شدم از این همه آگاهی ناب که واقعا نمیدونم چطور شکر خدا را به جا بیارم از این مداری که توش هستم که به دیدن و شنیدن و خوندن مطالب این سایت منجر شده ،

    شما کوه الماس پیدا نکردین، شما خودتون منبع عظیم تمام نشدنی هستین که خداوند به واسطه. ی شما خواسته بگه رحمتم اینقد وسیعه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    فرشته محجوبی گفته:
    مدت عضویت: 2152 روز

    سلام خدمت شما استاد عزیز.من حدود سه ماهه که با کانال شما آشنا شدم وازفایلهای رایگان شما استفاده می‌کنم البته قبل ازاشنایی باشما استادگرانقدر مطالب اقای شریفی که از شاگردان شما هستندو گوش میکردم بخدا اینقدرتو این مدت تغییرتو زندگی من ‌همسرم پیش اومده که نمی‌دونم کدومش وبایدبگم فقط خداروشکر می‌کنم که شما عزیز دل و سر راهم قرارداده که باگوش دادن به صحبتهای شیرین ‌ودلنشین شما به آرامش رسیدم ‌زندگی من ‌همسرم عالی شده ‌مشکلات مالی ‌که داشتیم به لطف خدا حل شده فقط خواستم بگم ازخدا میخوام زندگیتون روزبه روز بهتر وپربارترباشه وهمیشه سالم وسلامت باشیدوماهم از صحبتهای عالی ودلنشین شما بهره مند باشیم دوستتون دارم وسپاسگزارخداوندبزرگ وشما استادعزیزهستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    الهه ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 1896 روز

    به نام خداوندِ عباسمنشی ها

    سلام استادم

    الان که این کامنت رو مینویسم دارم فایل 7 آرامش در پرتو آگاهی رو اون سَر دنیا گوش میدم

    استاد وقتی یه روزی شمارو ببینم،ساعتها براتون کف میزنم و بهتون افتخار میکنم که با شما هستم

    آرامش در پرتو آگاهی منو به قبل از آفرینشم میبره…به فراسوی کیهان

    بدنم مور مور میشه

    استاد استاد استاد شما نمیدونین چقدر به من حس خوب میدین

    شکر خدا،همین….

    نمیتونم حسم رو بیان کنم

    فقط میدونم از اون طرف کیهان اومدم تا خدمت کنم

    من تشنه ی خدمتم

    استاد گلدونایه اتاقم اونقدر رشدشون سریعِ که هر کی میبینه تعجب میکنه

    من عاشق طبیعتم،ماه،ستاره ها،باد،آتش،باران،دره ی گراند کانیون،،،برفهایه یلو استون…بادهای صحرایِ ساوانا

    و نی لَبکِ سرخ پوستها..منو تا آنسویِ کیهان میبرن…من از اونجا اومدم

    استاد گاهی اوقات خاطره ای که از خدا دارم رو توو عالم شهود میبینم…اون قرار،اون عهد اون رفاقت و اومدن من به دنیایِ فیریکی…

    آه استادم که ما موجود فراکیهانی عجیب بزرگیم،بزرگ

    شکرت که هستین استاد

    شکرت که خدا مارو توو یه دوران آفرید تا با هم به تکامل برسیم

    سپاسگزارم استادم

    سپاسگزارم خدایِ سر انگشتانم…خدای خاک،باد،آب،آتش…خدای آزادی…

    من تشنه ی آزادی ام

    به امید اومدنم به نیویورک و ایستادنم کنار سمبل آزادیش….به امید رب العالمین

    شب بخیر خدای ستاره ها

    شب بخیر استادم

    دوست دارم راه شیری که مارو توو خودت پرورش میدی…

    به امید دیدار استاد…

    دوستون دارم…

    خدا نگهدارتون باشه

    سلام منو به مریم گلی برسونین لطفا….

    به امید رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    احمد رضا عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 1975 روز

    سلام بر استاد عزیزم و دوست داشتنیم

    استاد چقدر دقیق حرف میزنی و خوب خیلی محکم این توحید درونتو میگه دقیقا جایی به این فایل برخوردم که فردا دارم میرم پیست و قشنگی و زیبایی فراوان طبیعت ببینم درست میگی استادم هر چی بدی همونو میگیری چون سیستم این سیستم درست کار میکنه و قشنگ دقیقا از زمانی که جهاد اکبر کرده ام دارم اتفاقات خوب میبینم حتی اینکه دیشب گفتم صبح بیام‌ کارگاه و تخم مرغ گوجه درست کنم و صبح تا بیدار شدم دیدم که مادرم گفت برات تخم مرغ گوجه آتیشی درست کردم به محض اینکه رفتم سراغ صبحانه یاد حرف دیشبم افتادم و گفتم اینم یه نشونه کوچیک برای ادامه راه احمد تو داری راه درست میری فقط هر از گاهی کم میارم که ذهنم میگه نه جواب نمیده همه چی داره تموم میشه و خوب نیسا اوضاع ولی من دارم در راستای خواستم حرکت میکنم چند روز پیش داشتم‌ میرفتم تو پارک شهید رجایی اصفهان که چشمم خورد به تابلو وزارت امور خارجه تا دیدم گفتم اینم یه نشونه خدایا سپاس گذارم که داری نشونه میدی تا بهم بگی واقعا باید نشونه ها رو دید حتی اگر کوچیک باشه استاد سپاس گذار خداوندم که قوانینش بدون تغییر همون جور که تو سوره توحید میگه ثابت و تغییر نمیکنه خدایا سپاس گذارم سپاس گذارم استاد ممنونم از شما که دستی شدین در زندگی من😎💛

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1247 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    بخشش به خصوص اگر از لحاظ بخشیدن افراد و نداشتن کینه از آن ها باشد بسیار کار سختی است چون ذهن نجواگر ما دائما خصوصیات منفی و بدی هایی که اشخاص در حق ما کرده اند را به یاد ما آورده و با بد کردن احساس ما باعث می شود این اتفاق به صورت چرخه ای تکراری با افراد مختلف تکرا شده و تبدیل به پاشنه ی آشیل ما شود. باید بتوانیم با تمرکز بر نکات مثبت و زیبایی ها یا حداقل تمرکز نکردن بر نکات منفی آن ها احساس خود را کمی بهتر از قبل کنیم، البته اگر این باور را داشته باشیم که خودمان با باورها و فرکانس های خود این اتفاقات را برای خود رقم زده ایم بهتر می توانیم مسئولیت پذیر بوده و دیگران را بخشیده تا کمی از مقاومت ها و ترمز های ذهنی ما کاهش یافته و راحت تر بتوانیم بر روی اهداف خود تمرکز کنیم چون همیشه روابط نیمی از تمرکز ما را به خود مشغول کرده و اگر بتوانیم ببخشیم برای همیشه رها خواهیم شد.

    بخشش از لحاظ مالی نیز اگر از مازاد دارایی مان باشد باعث افزایش ثروت و عدم وابستگی و تقویت باور فراوانی خواهد شد. بخشش در هر زمینه ای که باشد اگر به درستی نه جاهلانه باشد احساس خوبی برای ما به همراه داشته و اتفاقات خوبی را برای ما رقم خواهد زد .

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    فاطمه ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 1637 روز

    سلام و درود بر شما

    دیشب در سفر بودم

    این سفر برای من هم یک ترمز بود. ترمز بُعد مسافت که من سعی می کردم سفرهایی که مسافتش طولانی است در ذهنم خط بزنم چون مدت طولانی در راه بودن برایم خسته کننده بود و سعی می کردم سفرهای کوتاه به شهرهای نزدیک داشته باشم.

    همین باعث شده بود با اینکه بسیار سفر کردن را دوست داشتم یک سری مقصدها را خط بزنم.

    وقتی خواهرم را می دیدم زمانی که از نظر مالی شرایط خیلی ضعیفی داشتند هم با قطار و اتوبوس به مسافرت های دور می رفت مدام می گفتم وای کی می ره این همه راه را وای از اینجا تا بندر عباس می دونی چقدر راهه ولش کن.

    می گفتم در زمانی که پول بلیط هواپیما را داشتم این سفرها را می روم و چون باور کمبود داشتم این پول ها هم جور نمی شد و خود سفر هم کنسل می شد.

    اما الان که می بینم خواهر خدا روشکر الان توانایی سفر هوایی را دارد اما همان زمان ها که اتومبیل نداشت اینقدر آسان می گرفت و بسیار تجربه های مختلف به نقاط ایران و حتی خارج از ایران را دارد.

    قبلا او را شماتت می کردم و به او می خندیدم که چقدر بیکاری اینقدر سختی می کشی و از این حرفها

    اما الان یاد گرفتم او را همیشه تحسین می کنم و به او مرحبا می گویم بخاطر این سخت نگرفتن کارها

    با این ترمز دیشب سفری طولانی را تجربه کردم. با اینکه مقداری خسته شده بودم ولی در طول راه مدام خودم را تحسین کردم که به این ترمز غلبه کردم و تجربه ی خوبی داشتم.

    در طول مسیر بارها فایل های آرامش در پرتو آگاهی را گوش کردم برای غلبه بر نجواهای ذهنم و این باعث شده بود که حالم خیلی خوب شود و خستگی سفر خیلی کمرنگ شود. خوشحال شدم هم ترس سفر هم ترمز مسافت را برای یک بار غلبه کردم و خشنود هستم. اکنون هم در سفرم و سپاسگزارم برای تمام فایل هایی که روی سایت می گذارید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  7. -
    من و خدا گفته:
    مدت عضویت: 1670 روز

    چقد این فایل زیبا بود!

    استاد جانم، چقد آرامش داشت این فایل

    من پر از حس بد بودم، حرف های خواهرم که در مورد صدام بود، توی سرم می چرخید و هی و هی و هی حالم رو بد می کرد،

    من خسته شده بودم،چرا اخه! چرا من باید اینارو بشنوم؟

    می خواستم بزارم کنار، چرا؟ چون خواهرم به من گفت که صدات بچه گونس!

    من می خواستم رسالتمو بزارم کنار سر یه حرف!

    ولی من تسلیم نشدم، من نباید تسلیم بشم، مثل عادت همیشگیم،به خدا پناه بردم، باهاش صحبت کردم،و چقدرررر آرامش گرفتم، به خودم گفتم تقصیر خودته! چرا انگشت اتهام به سمت خواهرته!؟

    خودت باعث شدی ک اون همچنین حرفی بزنه، حتما یه زمانی فرکانسش فرستادی، پس تقصیر خودته، حالا اگه خودت خلقش کردی، خودتم نابودش کن!

    به خودت و صدات عشق بورز، چرا باید من انقد به خواهرم، به حرف خواهرم قدرت بدم، که باعث بشه از خودم، از صدام، از خلقت خدا، از چیزی که خدا برای خلقش وقت گزاشته، ناراضی باشم؟؟؟

    استاد جان، این فایل پر از آرامش برای من بود، اگه من به جهان تنفر بدم، جهان همین رو به من بر می گردونه، اگه عشق بدم، عشق بر می گردونه، اگه خواهرم و ببخشم، فقط به خودم لطف کردم، لطف عظیمی که فرکانس های خودم کردم، لطف بزرگی به آرامش خودم کردم!

    من بخشیدم،و به خودم افتخار می کنم، حالا که می تونم بدون تنفر به خواهرم فکر کنم، بدون نگرانی بخونم، بدون حس بد با خواهرم صحبت کنم، من در این لحظه به خودم افتخار می کنم

    من و خدا عاشقتونیم💗

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    امید سعادت پور گفته:
    مدت عضویت: 1706 روز

    چگونه می‌توانم به جهان خدمت کنم؟

    با نجات دادن شخص خودم. چرا؟ چون یک شخص نجات یافته به جهان اضافه می‌شود. چون خداوند بی‌نهایت قدرت و انرژی به من داده تا زندگی‌ام را آنگونه که دوست دارم بسازم.

    با عالی شدن در کاری که عاشق آن هستم. با ارائه‌ی بالاترین سطح کیفیت خدمات در کسب و کارم. با زیباتر کردن جهان‌مان با انجام کاری که از آن لذت می‌برم.

    با در صلح بودن با خودم و اطرافیان و جهان پیرامونم. با توجه کردن به زیبایی‌های خودم، اطرافیان، آدم‌ها و جهانی که در آن زندگی می‌کنم. با سپاس‌گزار بودن لطف و کمکی که دیگران به من دارند و به شکرانه‌ی این نعمت، به زعم خودم لطف آن‌ها را پاسخ‌گو باشم.

    با سپاس‌گزار بودن استعداد‌ها و نعمت‌هایی که خدا به من عطا کرده. با استفاده درست از این نعمت‌ها، برکت‌ها و استعدادها برای ساختن زندگی زیباتر و بهشتی تر برای خودم.

    با رعایت قانون تکامل در تمام زمینه‌ها؛ که نتیجه‌ی آن پیشرفت دائمی و پایدار در مسیر نعمت‌های الله مهربان است.

    با تقویت این باور که هیچ‌کس مسئول زندگی من نیست. نه پدرم، نه مادرم، نه حکومت‌ها و نه مردم جهان و نه هیچ کس دیگری. من مسئول زندگی شخص خودم هستم و الله در این مسیر تنها برای من کافی‌ است.

    این رو تو سایت می‌نویسم که ثبت بشه و هرچند وقت یکبار بیام بهش نگاه کنم تا مسیر درست رو همیشه به یاد داشته باشم

    ممنون از استاد بخاطر این همه آگاهی بی‌نظیر که با ما به اشتراک می‌ذاره

    شاد و پیروز و سربلند باشید همگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    آرزو رضائیان گفته:
    مدت عضویت: 834 روز

    به نام خدای بی همتا

    «ببخش»

    برای اینکه جا باز بشه باید ببخشی کینه های تو جلوی جریان رو گرفتن برای چیزایی که میخوای توی وجودت جا باز کن با ریختن بیرون آت و آشغال ها ، تو هرچی رو پیرهن بدبو ادکلن و عطر بزنی فایده ای نداره گاهی بدتر هم میشه ولی کافیه اون لباس رو بشوری اونوقت ادکلن روی چنین لباسی واقعا خوشبو میشه ، تا وقتی تو وجودت یه انباری پر از آشغال هست جایی برای افکار و جریانات مثبت نیس

    طول کشید تا بفهمم و به اندازه ظرف الانم درک کنم که مسبب جذب همه ی اون آدما یا اتفاقا خودم بودم نه لزوما یه شخص یا اشخاص خاصی

    بعد از اون به خودم فکر کردم آیا درحق هییییچ کسی کار ناشایستی نکردم ؟ دیدم بله به تعداد زیاد ، گفتم خب چطور من در حق فلان افراد به هر دلیلی قبلا کارای ناشایستی کردم بعد حق دارم بقیه مریم مقدس باشن ؟ بابا ما انسانیم همونطور که من حق دارم اشتباه کنم بقیه هم حق دارن ، با این منطق قلبم خیلی سبک شد، گفتم خب من قبلا تحت تاثیر یه سری باورای غلط و کم بودن سن و یه سری غرور ها و جلب توجه ها چه سهوی و چه عمدی یه سری خطا کردم چه بسا دل برخی افراد هم دانسته و ندانسته شکستم که حتی خیلی هاش ممکنه الان یادمم نباشه و ندونم، چطور بقیه حق ندارن خطا کنن؟! و اینجوری با این منطق راضی شدم که با رضایت ببخشم چون قبلا میگفتم اوکی میبخشم ولی با زجر و درد بود و از ته دل نبود بازم حق میدادم به خودم و… ولی الان با این منطق و یه سری منطق های دوره ی عزت نفس اینکار برام با رضایت درونی همراه شد و خیلی حس بهتری پیدا کردم .

    – چگونه میتوانم خدمت کنم پرسش خود متعالی توست ، باید بیشتر از خودم بپرسمش

    -هرچه به طبیعت بدهی به تو بازی میگرداند چون جهان آینه ی توست نمیشه آینه سانسور کنه نمیشه و نمیشه و نمیشه

    خدایا هرلحظه هدایتم کن به مسیر کسانی که بهشون نعمت دادی نه کسانی که راه گم کردند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      فریبرز کاوه گفته:
      مدت عضویت: 1896 روز

      درود بر بانو رضاییان گرامی

      به نکات ارزشمندی اشاره کردید که مسئله‌ی همه‌ی ماست. من خود بسیار به این مسئله دچار هستم. از دیگران انتظارات متعدد دارم ولی انتظارات آن‌ها را برآورده نمی‌کنم و اگر هم این کار را بکنم، در دلم از ایشان توقع سپاسگزاری دارم. باور دارم که این رب العالمین است که از زبان شما دوستان گرامی این آگاهی‌ها را به من می‌رساند. بنابراین، باید ارزش آن‌ها را نیک‌ بدانم و ارج نهم و بدان عمل کنم که؛

      ز عمل کار برآید به سخن‌دانی نیست

      ارادتمند شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1483 روز

    به نام الله هدایتگر

    سلام دوستان عزیزم

    گفتم ببینم نشانه امروزمن چیه واین فایل اومد

    چقدرفرکانس دقیقاجواب میده چون ناخوداگاه امروزتوذهنم داشتم اتفاق بدی رومرورمیکردم وحتی درموردش هم صحبت کردم درموردتضادکاری بایکی ازددوستانم

    امشب رفتم پیاده روی وبارون هم میومددریک جای خوش ابوهواوتنهاواین فایل روگوش میدادم وعشق میکردم ازاین حال وهواوباخدای خودم صحبت میکردم تنهایی روخیلی دوست دارم که باخداحرف بزنم وحالم بهتروبهترمیشه چون به انرژی منبع وصل میشم وباخودم به صلح میرسم

    یک گربه زیبادیدم وبهش لبخندزدم ولذت بردم ازوجوداین مخلوقات که هرموجودی به خاطریک ماموریتی افریده دراین جهان هستی حتی این گربه

    به درختان نگاه کردم وتحسین کردم زیبایی اون هاروبه ماشین هابه ابرهای زیبابه بارونی که میومد

    استادواقعازندگیم درحال نابودی بودقبل ازاشنایی باشماوچقدروقتی به ارامش وصلح باخودم رسیدم همه چی فرق کرد

    وقتی شکرگذارشدم

    وقتی زیبایی هارودیدم وتحسین کردم

    وقتی تلوزیون واخباروحذف کردم

    وقتی فضای اجتماعی روکمتروکمترکردم

    استادشمابه من یاددادی وقتی حالت خوب باشه اتفاقات عالی برات میفته ومن اینوباگوشت وپوست واسخوانم درک کردم

    چندبارتاحالازدم جاده خاکی ویک کارهایی کردم که نبایدمیکردم ولی بازم پشیمون شدم ولی این دفه به خودم گفتم

    صدباراگرتوبه شکستی بازا

    صدباراگرتوبه شکستی بازا

    چون خدای من خدای عشق ومهربانیه

    واون خدای ظالم وترس ناک که میشناختم دیگه نیست

    چقدرماروازخداترسوندن چقدرگفتن اگه نمازتواول وقت نخونی خداولت میکنه وکاری باهات نداره

    ولی نمازیعنی تقواوکنترل ذهن یعنی توجه همیشگی به خداوندوسپاس گذاری ودیدن نعمت ها

    یعنی درهرلحظه باخداوندخلوت کنی وحرف بزنی ومراقبه کنی

    خداوندبه نمازماودولاوراست شدن مااحتیاطی نداره مابایدفقط به خداوابسطه باشیم نه هیچ موجوددیگه ای تواین جهان هستی

    رنج یعنی وابستگی رهاکن تابه توبازگردد

    بخشنده باش

    یک لبخنده ساده یعنی بخشش

    یک ارزوی موفقیت یعنی بخشش

    خدایاکمکم کن که بتونم متعهدباشم برای انجام این تمرینات وگفته های استادعزیزم

    خداکمکم کن که باتمام وجودم درتمام ابعادزندگیم تغییرکنم ومتعهدباشم

    الهی امین

    وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ

    ــــــــــــ

    و زمانی که بندگان من درباره من از تو سؤال کردند، پس قطعا من نزدیکم و جواب کسی را که دعا کند و مرا بخواند می ‏دهم. پس باید مرا اجابت کنند و به من ایمان بیاورند، شاید ارشاد شوند

    (سوره البقره، آیه 186)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: