آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 8 - صفحه 15

273 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اعظم گفته:
    مدت عضویت: 905 روز

    سلام به روی ماهتون

    من اومدم عزیزای دلم

    استاد جانم دلم براتون تنگ شده

    واقعااااا که کامنت نوشتن توی این سایت هم سعادت میخاد و یه فرکانس خاص خودشو داره که اگه توی اون مدار نباشی دستت به قلم نمیره و باید بگه و اجازه بده که بتونی بنویسی

    چقدررر اسم قشنگی داره این فایل خدای من

    من بارها این فایل رو گوش کردم و لذت بردم ولی الان صبح که بیدار شدم و اومدم تو سایت و این اسم رو دیدم انگار اولین بار بود

    آرامش در پرتو آگاهی .چقدر این اسم به آدم آرامش میده چقدر پرمعنی و مفهمومه .واقعا آرامشی که در پرتو آگاهی باشه بالاترین حده یعنی اول آپه و دیگه چیزی بالاتر از اون نمی‌بینم

    وقتی که اندازه یه نقطه آگاه میشی و حاصلش میشه یه آرامش خاص چقدر لذت بخشه چقدر پایداره

    استاد جانم سپاسگزارم بابت این فایلها و این روز شمار تحول زندگی من

    عشق ورزیدن فقط در زمان حال ممکنه .این جمله خودش به تنهایی یه کتابه .اینکه عشق ورزیدن در زمان گذشته و آینده ممکن نیست

    و واقعااا که بسیاری از آدمها یا در گذشته و یا در آینده زندگی میکنن که عملا این زندگی کردن نیست

    اگر خاستی از عشق فرار کنی در زمان گذشته و یا در زمان آینده زندگی کن .واااای استاد هر جمله از این فایل دیوانه کنندس واسم

    خدای بزرگم.این فایل رو تو سفارشی برای من فرستادی؟ باور میکنید چند روزه که ترس از اتفاقهای آینده و ترس از کاری که قراره انجام بدم و نمی‌دونم بعدش چه اتفاقاتی میفته بر من غلبه کرده بود و دارم تلاش میکنم واسه عوض شدن و برگشتن به حالت عالی خودم و دقیقااااا داشتم توی آینده زندگی میکردم که الان خدا این نشونه رو برام فرستاد

    از اونجایی که خدا سریع العجابه همین اول صبح برام نشانه و هدایتش رو فرستاد که اعظم کافیه دیگه اینقدر به آینده فکر نکن و اینقدر خودتو آزار نده .برگرد به مسیر قشنگت

    الهی و ربی من لی غیرک؟

    استاد جانم چجوری ازت تشکر کنم بابت این آگاهی ها . مگه داریم دست از تو قشنگتر .تو زیباترین دست خدا بر روی زمینی

    دوستان عزیزم می‌بینید چه گنج‌هایی توی این سایته واقعا باورم نمیشه داشتم به نظرها نگاه میکردم و میگفتم به خدا قسم که باید چندهزار نظر روی این فایل باشه و چه باخت بزرگی داده کسی که این فایل رو با سلولهای بدنش گوش نکرده

    خدایا شکرت. من امروز فهمیدم که کامنت نوشتن الکی نیست باید که جمله جان شوی.. تا لایق جانان شوی

    خدایا شکرت چه شروع خوبی امروز داشتم .خدای وهابم شکرت

    خدایا چقدر خوبه که تو هستی

    چقدر خوبه تورو دارم

    ای که مرا خوانده ای

    راه نشانم بده

    خدای وهابم بهم قدرت و قوت بده برای گذشتن و سربلند شدن از تضادهای زندگیم

    خدای وهابم بهم عزت بده

    خدایا من این بار سنگین رو به دستهای تو میسپارم و خودم رو رها میکنم

    خدای من.راه را به من نشان بده تو خدای موسی هستی و خدای منی .راهی وسط این دریای نیلی که پیش روی منه برام باز کن

    بازم سپاسگزارم ازت استاد جانم و مریم عزیزم برای این آگاهیها

    دوستای نابم عاشقتانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    مجاهد حیدری گفته:
    مدت عضویت: 482 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز

    استاد من این فایل ارامش را یکسال پیش گوش داده بودم

    و این بار هم گوش دادم وقتی این بار گوش دادم فک کردم که هیچ وقت گوش نداده بودم موهای تنم سیخ می شد هر کلمه را می‌زدی اشک شوق میامد به چشمام در وجودم عشق بیدار شد ولذت بردم استاد خیلی سپاسگزارم بابت همه اموزش هاتون خدا در این دنیا وان دنیا تمام نعمت هایش را به تو تمام کند عاشقتم عاشقتم استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    افسانه نوشادی گفته:
    مدت عضویت: 712 روز

    سلام

    تنها حدفاصل زندگی و مرگ عشق است که معنا میدهد این را دوستم نوشته بود جایی

    تنها در زمان حال است که عشق وجود دارد نه در گذشته و آینده

    وجودت را از ناخالصی ها پاک کن تا وجودت سرشار از عشق شود

    ببخش شادی هایت را با دیگران تقسیم کن نه غم هایت را ،ببخش تا بدست آوری

    هیچ باش وقتی که فکر میکنی کسی هستی مغرور میشوی و عشقی نمیورزی تنها هیچ بودن است که به مقصد میرسد

    عشق بورز بی قید و شرط عشق ورزیدنت آلوده به انتظار و توقع نباشد عشق بورز بی آنکه انتظار جبرانش را داشته باشی این است عشق واقعی

    دیگران هر کاری کردند تو از خوب بودن خودت دست برندار هیچ وقت

    تنها حدفاصل زندگی و مرگ عشق است که معنا میدهد این یعنی برگشتن به اصل خود عشق بورز خالصانه پاک بی توقع و تنها عشق در زمان حال ممکن است

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    ملکه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 857 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین ودوستان بزرگوار

    آرامش مهمترین حسی است که می‌توانم در هر لحظه با کنترل ذهنم به آن برسم وقتی به این آرامش برسم به منبع اصلی که خداوند باشه می‌رسم برای رسیدن به این حس ناب الهی باید سعی کنم در لحظه زندگی کنم چراکه در گذشته و آینده خبری از حس خوب نیست در آینده هم هیچ خبری از اون حس ناب الهی وجود ندارد پس مهمترین اصل زندگی رهایی است رهایی از هر قید و بند زندگی رهایی از گذشته و آینده و توکل و توسل به خداوندی که از رگ گردن به من نزدیکتره خداوندی که همواره منو هدایت می‌کنه عاشق منه منو در هرلحظه حفاظت می‌کنه

    شرط رسیدن به مرحله گذر کردن از هر گونه نگرانی و ترسی گذر از هر گونه کینه و نفرتی گذر کردن از حسرته گذر کردن از هرگونه خشم و عصبانیت گذر کردن از هرگونه انتقام است چرا که منبع اصلی پر ازخیر و سلامتی پر از عشق و شادی پر از احساس خوب پر از نعمت وثروت وزیبایی وروابط عالی است

    برای رسیدن به آرامش درونی و رسیدن به احساس ناب الهی باید خوشی و شادی های خودم را با دیگران تقسیم کنم باید به دیگران مهر ومحبت کنم‌ باید همیشه سرشار از عشق و شادی باشم با این کار فرکانس های خوبی به جهان هستی ارسال می کنم لبخند من باعث بوجود آمدن لبخند روی لب‌های دیگران می شود باعث دوری از هر گونه کینه و نفرت می شود

    باید بیاموزم حتی برای خداوند هم گله وشکایت نکنم همیشه با احساس خوب خواسته هایم را درخواست کنم‌

    باید بیاموزم که من در برابر قدرت پروردگار هیچ هستم همیشه سپاس گزاره نعمت های خداوند باشم همیشه به منبع اصلی رزق و روزی وصل باشم همیشه شکرگزار رب العالمین باشم و آگاه باشم که تنها منبع قدرت خداونده هیچ قدرتی در زندگی من وجود نداره جز قدرت پروردگار قدرتی که این جهان پهناور را آفریده و صاحب اختیار همه چیزه همه این جهان و آخرت در دست و هدایت رب العالمین است وقتی به این قدرت وصل باشی دیگه نیازی به دیگران نداری و باید همیشه سر تعظیم فرود بیاورم در برابر عظمت و شکوه خداوند متعال همیشه در برابر عظمت خداوند خضوع و خشوع باشم همیشه یادم باشه که این قلبم که داره میتپه به اذنه اوست این بینایی چشم هام این شنوایی گوش هام و این چرخش منظومه شمسی همه وهمه در دست رب العالمین هست بدون اراده او هیچ جنبنده ای حرکت نمی کنه

    خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها

    تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم

    ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده‌ای نه راه گمراهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1323 روز

      به نام هدایت الله

      سلام خدمت خواهر عزیزم ملکه دوست ارزشمند وتوحیدی و فعال سایت

      از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر لذت بردم از این درک وآگاهی خوبت وخیلی ساده وروان انرژی خوبت رو من از نوشتن شما می‌توانم حس کنم ولذت ببرم

      آنقدر خوب بودی دختر که کامنت خوبی برای رد پا برای خودت به جا گذاشتی امیدوارم همیشه بدرخشید مثل ستاره های آسمان و نتایج خوب وعالی در مسیر درست زندگی با قدم‌های محکم به دست بیاوری

      در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    مهدی قربان گفته:
    مدت عضویت: 592 روز

    بنام تنها قدرت جهان رب عالمین بنام خداوند که روحش،رو در وجودم دمیده بنام قدرت نور خداوند در وجودم چقدر نیاز دارم به عشق خداوند عشقی جای غرور مرا بگیرد غروری حتی اجازه دیدن زیبای رو نمی دیده اون وقت تفاوت عشق وغرور میفهمی غروری به دلیل عدم آگاهی حتی جلوی دیدن رو می گیره وعشق که در روحت هست در وجودت هست وتاییداش میکنم خدایا باور دارم که صدایم می شنوی برای کسی بخواد تشنه عشق تو باشد ومطمعنم خدای مهربان توبیشتر از،من دوست داری خدایا من شاید بلد نباشم این ارتباط رو برقرار کنم این شراط،رو جور کن من لیاقتمند وترزشمند هستم الان دارم تنها چیزی،که باعث می‌شود عشق خداوند رو در وجودم خودم احساس،کنم اینه که از درون برای خودم ارزش قائل بشوم تا عشق خداوند رو در وجود خودم بیدار کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    به نام خداوند هدایتگرم

    سلام ب همه عزیزان

    مدتی بود گاهی می دیدم احساسم بد میشه، بی توجه میشدم و میگفتم احتمالا خسته ای و اون رفتار رو مخت بوده و اینطور حق میدادم ب خودم و آشغالهارو میبردم زیر میز.

    و دیشب خدا دقیقا با من صحبت کرد با این فایل، ازش خواسته بودم ک بگه اشکالم در کجاست، میشه روابط قشنگ تری هم داشت با خانواده.

    و دیدم دلیل اصلی اومدن اون احساس بد، شرک من بود. توقعم از مادر و پدرم.

    دیشب با این فایل ب من گفتی باید بی توقع و بی انتظار عشق بورزی، گفتی عشق تو شرطی است، میگی مادرم را دوست دارم برای اینکه این کار را برایم انجام داد، پدرم را دوست دارم چون…

    و وقتی کاری ک مدنظرت هست رو برات انجام ندن متوقع میشی و از دست شون عصبانی و رفتار مناسبی نداری باهاشون. قلبم میگفت ک این رفتار درست نیست باید حوصله بیشتری بخرج بدی، باید محترمانه تر بامحبت تر باشی. ب یاد میاوردم ایه هایی ک خدا میگفت ب پدر و مادرت نیکی کن. ولی نمی دونستم مشکل اصلی از کجاست ک این احساس بد نسبت ب آنها وارد قلبم میشود.

    در این فایل گفتید، کافیست خانواده، پدر، مادر، خواهرت را هم مانند غریبه ها بی منت دوست بداری و ب آنها عشق بورزی، لازم نیست حتما ب زبان بیاوری، عشق شان را در قلبت جای بده، همه اطرافیانت پاره ای از تو هستن، پاره ای از خدا.

    کافیست مثل افراد غریبه ک احترام میگذاری ب آنها هم احترام بگذاری، قلبت را پر از عشق کن، دوست شان بدار. منشا تمام اتفاقات خوب قلبی پر از عشق است. خدایا عاشقتم ک درس های اخلاق الهی را ب من می آموزی. خدایا کمکم کن فقط و فقط از خودت انتظار رزق، انتظار محبت و عشق داشته باشم.

    از بچگی از جامعه و دوستانم شنیدم خب معلومه پدر و مادرن وظیفه شونه، کسی نگفت از سر عشق بی منت شون هست ک عاشقانه ب ما خدمت میکنن، ب همین خاطر اگر کاری برامون کردن دوست شون داشتیم و اگر از عهده انجامش برنیومدن و جواب منفی دادن سرشون داد زدیم و متوقع شدیم و عشق و محبت های گذشته شان را فراموش کردیم و ناسپاس شدیم.

    توقع پیدا شد، شرک پیدا شد، انتظار از غیرخدا پیدا شد، و باعث کدورت و نامهربانی شد.

    چه میشد اگر همان عشق و محبت بی قید و شرطی ک ب غربیه ها داشتم را نسبت ب پدر و مادرم داشتم؟

    امشب ب من گفتی، ناعمه بیشتر با مادرت وقت بگذران، بیشتر چشم بگو،خدمت کن بی منت، عشق بورز، با او بخند، با پدرت بخند، با آنها وقت بیشتری بگذار، بیشتر حرف بزن، بیشتر هم صحبتی کن، بگو و بخند. پای صحبت هاش بشین

    گفتی زندگی فقط این نیست هندزفری تو گوشت باشه و دنبال بهبود باورهات باشی، زندگی نوشیدن یک لیوان چای و هم صحبتی با پدر و مادرت هست، زندگی توجه ب حضورشان هست. باید ب حرف هایش گوش بدهم، جواب سوالات هرچند تکراری اش را با صبر و احترام و محبت بدهم آن دو فرشته از کودکی ب من خدمت کردن و مرا با عشق بزرگ کردن، حالا گوش دادن ساده و پاسخ دادن کاری آسان است در قبال زحمات شان.

    خدایا شکرت ک کج فهمی ام را نشانم دادی، زندگی یعنی همین پروازها ، صبح ها، لبخندها، آوازها.

    متوجه شدم پدر و مادر هرچه سن شان بالاتر رود، نیاز ب هم صحبتی بیشتری با فرزندان شان دارن، از طرفی فرزندان شان برای خودشان کسی شده اند، شاخ شده اند و حوصله ندارند، فقط ب دنبال صحبت های مفید و فیلسوفانه هستن. خدایا من رو ببخش برای کج فهمی ام ک گاهی از اون ور پل میوفتم و تو دستم را میگیری و راه راست را ب من نشان میدهی.

    آنها سوال می پرسن تا صحبتی با ما داشته باشن،  حتی سوالات ساده و تکراری ک ما با خود می گوییم مگر جای سوال داره؟ مگر نمی بینی؟ آنها میخواهند با سوال پرسیدن و جواب دادن ما، ب ما نزدیک تر شوند‌. آنها کسی را جز ما ندارند، آنها جز فرزندانی ک 20،30 سال ب آنها عشق ورزیدن و با آنها وقت گذراندن کسی را ندارند.

    ما اولین و آخرین عشق هایشان هستیم. حالا من برای جبران عشق بی منت شان، پای حرف های ساده شان می نشینم، با عشق و صبر گوش میکنم، با عشق و تواضع رفتار میکنم، با عشق و متانت پاسخ سوالات شان را می دهم.

    خدایا شکرت ک باز درس اخلاق نیکو را ب من و دوستانی ک هدایت میشن ب این کامنت یاد میدهی، خودت بارها گفتی با نرمی با آنها رفتار کن، متواضع باش، غرور نداشته باش.

    من هیچ کس نیستم، من ب هرجایگاهی هر موفقیتی رسیدم هیچ هستم، هیچ باش، در هیچ بودن است ک ب کل میرسی، هیچ چیز باش.من خاص تر از هیچ کس نیستم، همه پاره ای از خداییم، همه ما نزد خدا ب یک اندازه محبوب هستیم. قلبت را پاک کن سلامت میکنم آنجا ک منو تو یکی می شویم، همه را گرامی بدار، عشق بی قید و شرط بورز، انتظار عمل متقابل نداشته باش.

    تو آمده ای ک عشق بورزی، ببخش و عشق بورز، برای آوردن سعادت در خانه تنها همین کافیست.

    استادجان سپاسگزارم، دوستان عزیزم سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 49 رای:
    • -
      روح الله سپهری گفته:
      مدت عضویت: 2922 روز

      گریه کردم دوست عزیزم ممنونم که نوشتی و‌من یاد گرفتم یاد گرفتم هم شرک نورزم هم قدر عزیزانم را بدانم و به آنها عشق بورزم احساسی که در دلم به آنها دارم را بیان کنم بروز بدم غرور و‌منیت را کنار بذارم ترسهامو کنار بذارم و حرف دلم به پدر و مادرم و عزیزانم بزنم و اینجوری به رشد خودم‌کمک کنم و رابطه های قشنگ تری تجربه کنم خدایا شکرت سپاسگذارم دوست عزیزم که نوشتی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        ناعمه احمدی گفته:
        مدت عضویت: 1290 روز

        سلام دوست خوبم، از شما ممنونم ک نوشتید ک برگردم و این آگاهی برام مرور بشه

        از تجربیاتم بگم براتون، از اون موقع ک سعی کردم ب لطف خدا رفتارم رو درست کنم، و از خدا خواستم ک یادآوری کنه ب من رفتار نیکو رو تا نهادینه بشم در من، تا جزوی از شخصیتم بشه، من از درون احساس پر شدن میکنم، یعنی هرچقدر متواضع تر شدم، هرچقدر گفتم من هیچ کس نیستم، و احترام بیشتری گذاشتم و عشق بیشتری ورزیدم حتی ب زبان نیوردم، در درون از خدا سپاسگزار وجود اطرافیانم شدم.

        هرچه بیشتر میگذره خدا ب من بیشتر فروتنی رو یاد میده، هم در برابر خودش هم در برابر انسان ها. من خودم خیلی حس خوبی میگیرم وقتی بی منت ب مادرم کمک میکنم، احساس میکنم این احسان و خوبی و نرم خویی از جاهای دیگه زندگیم، از طریق انسان های دیگه، یا اصن رزق و روزی به من برمیگرده، علاوه بر صلحی ک با پدر و مادرم دارم، امیدی برای اونها میشم، و چشماش روشن میشه ک فرزندی دارن ک کنارشون هست، باهاشون حرف میزنه، برکت های بی نظیری از جاهایی ک گمان نمیبریم ب زندگی مون وارد میشه، آرامش درونی می گیریم ک خیلی ارزشمنده.

        در رابطه با بروز احساس گفتید، من هم خودم مشکلی دارم در این زمنیه، گاهی ب خودم میگم تو توی افکارت خوب بلدی مثلا ب پارنترت عشق بورزی و احساسات ات رو بروز بدی، ولی چرا نمیتونی پدرت رو در آغوش بگیری، مادرت رو بی دلیل و یهویی ببوسی؟ من نمیتونم اینکارو بکنم، احساس میکنم زشته خوب چه نیازی هست، چون یک جور خجالت بی معنی هست ب نظرم چون این نوع عشق و محبت تو خانواده ما رسم نبوده و نیست، حتی نثلا مادر خود من هم ب من ابراز علاقه نکرده از طریق خدمت کردن و احترام گذاشتن بوده ابراز عشق و علاقه مون.

        ولی من کم کم دارم شروع میکنم، اوایل ک رفتار نامناسبی میکردم مثل یک هو صدام بالا میرفت از درون احساسم بد میشد و حسم میگفت ازش معذرت خواهی کن ولی من نمی تونستم و میگفتم خب حالا همین ک تو دلم پشیمونم کافیه، ولی وقتی ب زبون اوردم و ازش معذرت خواهی کردم بدون هیچ سرزنش خودم، وقتی ب زبون اوردم اون غرور باعث شد ک من دیگه اون رفتارو تکرار نکنم و باعث شد رفتارم بهتر و بهتر بشه. برای من مرگ بود کلمه معذرت میخوام، چون نمی تونستم قبول کنم منم اشتباه میکنم. این غرور بیجا رو همه مون داریم.

        ابراز احساسات اولش کم کم شروع میشه، مثلا تعریف کوچکی میکنی، خسته نباشیدی، تشکری، لبخندی، نرم خویی ، محبتی، عشقی، لیوان چای ریختنی، و بعد کم کم پیش میری و توی ابراز احساسات خوب میشیم. فقط از خدا کمک و هدایت بخواین و ب ایده هاش عمل کنید، من خودم خیلی کار دارم ک خوب بشم ولی قدم های کوچکی رو دارم برمیدارم. از شما دوست عزیزم متشکرم ک نوشتید، خداوند ب همه ما کمک کنه ک زندگی زیباتری بسازیم برای خودمون.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      مريم گفته:
      مدت عضویت: 3330 روز

      سلام ناعمه جان

      از خواندن این متن زیبا تو لذت بردم من خودم مادر دو تا دختر جوان هستم واقعا چیزهایی که درک کردی و خداوند به دلت الهام کردچقدر زیبا و حقیقت بود مخصوصا آنجا که نوشته بودی

      آنها سوال می پرسن تا صحبتی با ما داشته باشن، حتی سوالات ساده و تکراری ک ما با خود می گوییم مگر جای سوال داره؟ مگر نمی بینی؟ آنها میخواهند با سوال پرسیدن و جواب دادن ما، ب ما نزدیک تر شوند‌. بغض گلویم را گرفت دقیقا همین طور است

      روزی از عالمی شنیدم اینقدر توصیه به احسان به والدین میشود زیرا این تنها کار نیکی است که خداوند اجر و پاداش آن را صد در صد درهمین دنیا میدهد و موکول به آخرت نمیکند موفق باشی عزیزم و حال دلت همیشه عالی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    سید جواد همتی گفته:
    مدت عضویت: 1945 روز

    به نام خدا که به شدت کافیست

    به شرط پاکی دل و ایمان

    سلام خدمت استاد عزیزم و بانو شایسته مهربان و تمام عاشقان این مسیر

    یکی از فایل های بی نظیر آرامش در پرتو آگاهی چقدر زیبا پر از آگاهی های ناب پر از مفهوم و درک صحیح از عشق یه تعریف زیبایی از صبر و رهایی چقدر آرامش میگیرم از تمام فایل های آرامش در پرتو آگاهی واقعا استاد تحسینتون میکنم که این حد از فرکانس خوبی که دارید که با شدت بی نهایت زیادی این فرکانس درونی شماست که ور از آرامش پر از اعتماد و ایمان و قدرت منبع هست که شما ارسال می‌کنید و هر کس در این مدار باشد به اندازه خودش دریافت می‌کند و چقدر وضوح دارد این دریافت و پاسخ آرامش چقدر قوانین واضح می‌شود درک می‌شود و امید وارم عمل شود

    این فایل خیلی معنا و مفهوم عشق بی قید و شرط عشق پاک که منبعی از نیرو و قدرت خداوند دارد را با فرکانس مناسب به روح ارسال می‌کند که لاجرم بر دل و روح مینشیند خدا رو شکر

    خدا رو سپاسگزارم از این همه اگاهی و احساس خوب ممنون و‌سپاسگزارم

    بهترین ها رو‌ از خداوند براتون ارزو میکنم چون لیاقتش رودارید

    دوستتون دارم

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    فاطمه رضایی گفته:
    مدت عضویت: 847 روز

    سلاممم

    امروز یه هدایت خفن برام رقم زد خدای من

    سر نماز بودم

    و حسم گفت 8 توحید عملی رو رفتم بگردم تو گوشیم چشم خورد به آرامش هی گفت آرامش 8 آرامش 8 گوش ندادم رفتم

    توحید عملی 8 رو دیدم نصفش رو بعد دیگه به خاطر نت نیاورد

    بعد شب اومدم. نشانه روزمو ببینم چون اونم قلبم گفت خداوند گفت

    و دیدم ارامش قسمت 8 دیوانه شدم به سجده افتادم ینی چی هست تو این فایل خدای من سپاسگزارتم شکرت که هدایتمون میکنی

    خدای من غرق در آرامش شدم

    قبل اینکه عصبانی شم راه حل بهم دادی

    و من چون گوش ندادم بعد ابراز عصبانیت دیدمش

    خب که چی چرا جدا انقد عصبانی شدم

    سر چه مضخرفاتی

    و چیز باحال تر اینکه هر موقع احساست بد میشه اتفاق بد رقم میخوره برات همون موقع

    یه بشقاب میفته میشکنه

    یه نفر یه بچه لگد میزنه تو ساق پات

    مگه اینا اتفاقی ان؟

    مگه چیزی اتفاقیه تو این جهان؟

    معلومه که نیست

    به قول استاد اُدوِی تو پاندای کونگ فو کار

    هیچ اتفاقی اتفاقی نیست

    و به قول استاد تمام اتفاقات زندگی مارا بدون استثنا باور ها و فرکانس هامون رقم میزنه

    همونطور که یعقوب غمگین شد و بعد چشماشو از دست داد

    در جایگاه قضاوتش نیستم و میگفتم مگه چی شده بود خب چرا اونکه پیامبر. بود غمگین شد

    و خب خودم از یه شلختگی ساده و رفتارای یه بچه تاکید میکنم یه بچه

    انقد بهم ریختم

    خدایا سپاسگزارم زین پس فقط صبر میکنم و نظاره سخنی عملی از من سر نزنه از تو میخوام کمکم کنی شکرت

    شکرت مارو به ترمز و شرک های ذهنمون آگاه میکنی و راه حل میدی بهمون

    بینهایت سپاسگزارتم خدای من ای رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1252 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    مهمترین تجربه ی زندگی عشق است که در تمام حوزه ها می تواند وجود داشته باشد زمانی که عاشق خداوند باشیم و با او به صلح و هماهنگی برسیم احساس بسیاری خوبی خواهیم داشت و همواره توسط او هدایت و حمایت خواهیم شد و هیچ نگرانی ترس و غمی نخواهیم داشت اگر عاشق خودمان باشیم با داشتن احساس لیاقت و ارزشمندی خداوند و جهان هم متقابلا ما را بسیار دوست دارند و برایمان ارزش و احترام زیادی قائل هستند اگر عاشق کسب و کار خود مهارت توانمندی و استعداد های خود باشیم می توانیم در آن زمینه به یکی از موفقترین افراد تبدیل شویم عشق باعث می شود در هر حوزه ای متمرکز شده و نتایج عالی از آن کسب کنیم اما با داشتن باورهای نامناسب و قدرت دادن به عوامل بیرونی شرک و بی ایمانی بعضا عشق تبدیل به نفرت حسادت مقایسه عدم لیاقت و عدم ارزشمندی رقابت و عدم انگیزه شده و هر بار هم در وجود ما پر رنگ تر خواهد شد ورودی های ذهنی نامناسب جامعه فرهنگ والدین دیدن الگوهای نامناسب و ناجالب… عشق را در درون ما تبدیل به نفرت کرده و تمام اهداف ما به جای اینکه با عشق صورت پذیرد معطوف به عوامل بیرونی تایید و تحسین دیگران و ثابت کردن خودمان به آنها و… شده است و برای همین تعداد افراد موفق بسیار کمتر از ناموفق است.

    تنها با تغییر باورها و داشتن عشق درونی به خداوند و خودمان می توانیم دوباره عشق را در درون خود ایجاد کنیم و به احساس خوب لذت و شادی درونی که متصل به عوامل بیرونی نباشد دست یابیم.

    برای اینکه بتوانیم عشق را در درون خود ایجاد کنیم:

    تمرکز خود را بر زمان حال قرار داده و به خاطر نعمت ها و داشته هایمان از خداوند سپاسگزار باشیم به زیبایی ها توجه کرده درباره ی آن ها بنویسیم و آن ها را تحسین کنیم همان گونه که خداوند در قرآن بیان کرده ترس به خاطر آینده و غم به خاطر گذشته بدترین احساسی است که کسی می تواند تجربه کرده نجوای شیطان است و اتفاقات بدی را برای ما رقم خواهد زد

    باید بتوانیم باورهای خود را تغییر داده و با خداوند و خودمان به صلح و هماهنگی برسیم تا بتوانیم دیگران را هم دوست داشته باشیم . کنترل ذهن و احساس مهم ترین مهارتی است که باید به آن دست یابیم که یک شبه به وجود نخواهد آمد و نیاز به درک قانون تکامل دارد.

    باید بتوانیم تنها در مورد خوبی ها و زیبایی ها با دیگران صحت کنیم کنترل کلام آسان تر از کنترل ذهن است و ما با کنترل کلام می توانیم ذهن خود را کنترل کنیم باید بتوانیم دیگران را با اشتباهاتشان ببخشیم چون هر یک با باورها و فرکانس های خود اتفاقات زندگی خود را رقم زده اند دیگران هیچ تاثیری در زندگی ما ندارند و به این شکل احساس قربانی شدن نخواهیم داشت و ما نیز ممکن است اشتباهاتی در مورد دیگران کرده باشیم اگر بتوانیم خودمان را با تمام اشتباهاتمان ببخشیم و به احساس خوب دست یابیم به راحتی دیگران را هم خواهیم بخشید

    هیچ بودن که مرحله ی نهایی عشق است زمانی اتفاق می افتد که ما تنها تسلیم خداوند باشیم و خود را در مقابل او هیچ بدانیم تنها بنده ی خداوند باشیم و به دیگران قدرت ندهیم خداوند شرایط افراد موقعیت ها و ایده های مناسب را به سمت ما هدایت خواهد کرد لازم نیست نگران چیزی باشیم خداوند راه حل تمام مسائل را می داند و برگی بدون اذن او بر زمین فرو نمی افتد اگر تنها او را به عنوان قدرتمندترین و رب و فرمانروای آسمان ها و زمین بپذیریم تمام مسائل ما خود به خود برطرف شده احساس ما به کلی دگرگون می شود و نعمت و ثروت و برکت از هزاران طریق وارد زندگی ما خواهد شد و ما سعادت و خوشبختی واقعی را در این دنیا تجربه خواهیم کرد.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    عاطفه زارعی گفته:
    مدت عضویت: 828 روز

    به نام خدا که رحمتش بی اندازه است و مهربانیش همیشگیشت

    با سلام خدمت استاد و خانم شایسته و دوستان همفرکانسیمان

    می خواستم تجربیات خودم رو در مورد عشق به عنوان رد پا در این فایل بگذارم

    مادر همسرم به تازگی به رحمت خدا رفتند، مادر زنی بسیار مهربان، آرام و متین بود در مراسم خاکسپاری و ختمش همه فرزندان و نوه ها و حتی نتیجه هاش حضور داشتند و خیلی متحد، با عشق و علاقه با هم همکاری می کردند.

    بهترین خصیصه ی مادر عشق شدید و بی حد و حصرش به فرزندان و نوه ها و عروس هاش بود

    احترام همه به مادر فقط به خاطر عشق خالص، بی قید و شرط و مهربانیش بود نه به خاطر مال و منال دنیایی

    اتحاد، آرامش و همکاری بچه ها در مراسم به خاطر همین عشق و علاقه مادر بود

    حالا در مقیاس غیر قابل تشابه، عشق خدا به بنده هاشه، خدا عاشق همه ماست، این دنیا و کُلی نعمت رو برای ما مهیا کرده، همه ما قبل از اینکه پا به این دنیا بگذاریم، از این عشق آگاهی داشتیم و با این آگاهی پا به این دنیا گذاشتیم ولی همینکه پامون به این دنیا رسید و نعمتهای دنیایی رو دیدیم، از این عشق غافل شدیم و از اصل خودمون دور افتادیم و نَفسِ ما از این همه فراق در عذاب افتاد.

    خدا رو شکر می کنم که با خواست خدا در مسیر هدایت قرار گرفتم و به اصل خودم رجوع کردم و با تلاش و کار روی خودم هر لحظه دارم از این همه عشق بینهایت خدا لذت می برم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: