آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 9 - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2015/11/عکس-فایل-1.jpg
400
510
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-01-28 08:00:312020-08-29 23:24:48آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 9شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای وهاب و رزاق و هدایت کننده ام
روز شمار تحول زندگی من روز هفتاد و سوم از فصل سوم
سلام خدمت استاد عباسمنش جان و استاد شایسته ی عزیزم و دوستان همیشه همراه و هم فرکانسم
بریم سراغ نشانه های الهی امروزم
خدایا شکرت بابت اینکه امروز یه فرصت و عمر دوباره بهم دادی
خدایا شکرت بابت سلامتیم
خدایا شکرت بابت حال خوبم
خدایا شکرت بابت هر نفسی که میکشم
خدایا شکرت بابت اینکه برای ناهار ساندویچ خونگی خوشمزه و آش دوغ خوشمزه خوردم و لذت بردم
خدایا شکرت بابت شام خوشمزه آبگوشت بسیار خوشمزه با بربری تازه و ترشی با طعم عالی خوردم و لذت بردم
خدایا شکرت بابت اینکه دیروز ازت درخواست کردم که بارون بباره و تو هم خیلی سریع پاسخ دادی ای خدای سریع الجواب من .امروز با چه شدت و فراوانی بارون بارید خدای من بی نهایت ازت سپاسگزارم انقدر آب تو خیابونا جمع شده بود که نمود عینی فراوانی بود
خدایا شکرت بابت موز خوشمزه ای که دوستم برام خرید و خوردم و لذت بردم
خدایا شکرت بابت اینکه یه تی شرت قهوه ای رنگ که تو ذهنم ساخته بودم و خیلی خوشم میومد بخرم رو خریدم خیلی خوشگله
خدایا شکرت بابت مشتری که 25 بسته پودر زعفران سفارش داد
خدایا شکرت بابت اینکه رفتم خونه آبجیم و حموم کردم و به صورتم با بنداندازش بند انداختم آلوچه خشک خوردم و غذا خوردم با ماست موسیر و آش سوپ خوشمزه اینا نعمت و فراوانی نیست پس چیه خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت بارونی که بارید خدایا شکرت بابت افتر رینی که از پنجره اتاق خواهرم تماشا کردم خدایا شکرت بابت صدای زیبای پرندگان که چقدر خوشحالی میکردند و پرواز میکردند و میخوندند در رقص و شادی بودند
خدایا شکرت بابت ویوی زیبای کوه و غروب از پشت پنجره دیوانه کننده بود
خدایا شکرت بابت اینکه به روستای انزاب رفتم و چند تا ماشین سنگین داف دیدم که 7 الی 8 میلیارد پولشه و جلوی خونشون پارک کرده بودند اونم تو روستا این فراوانی نیست پس چیه
خدایا شکرت بابت یه فروشگاه جدید خیلی بزرگ تو روستای انزاب افتتاح شده بود و کلی مشتری داشت و این نمود فراوانیه یه آدمی میاد و یه مسائلی از مردم حل میکنه و ثروت میسازه
میاد تو روستا یه فروشگاه بزرگ میزنه و ثروت میسازه تحسینش میکنم
خدایا شکرت با اینکه قبلا سختم بود تو طبیعت برم برای دستشویی ولی امشب خیلی راحت رفتم خیلی با خودم در صلح قرار گرفتم
خدایا شکرت بابت اینکه خواهرم ابروهاشو رنگ میکرد گفتم منم میخوام ابروهامو رنگ کنم و رنگ کردم و بسیار عالی و زیبا شدم با اینکه قبلا انقدر ضعیف بودم میترسیدم بگم با اینکه خوشم میومد رنگ کنم از مامانم میترسیدم و یه باور محدودکننده هم داشتیم تو خانواده و فامیل که دختر تا شوهر نکنه این کارا زشته ولی من فارغ از نظر مردم این کار رو کردم
من چرا باید از لذتی که خوشم میاد خودم رو بخاطر نظر مردم منع کنم
آدم تو یه موقعیت هایی قرار میگیره به خودش میگه وقتشه عمل کنی به آگاهی هایی که از استاد یاد گرفتی رو مثلا من تو موقعیت دسشویی قرار گرفتم تو کنار جاده اونم شب اینکارو کردم یا تو موقعیت دیدن جوجه و مرغ قرار گرفتم گفتم لمسش کنم ترسم بریزه و لمسش کردم حتی قبلا سگ رو بغل کردم برای اولین بار منی که قبلا این کارا برام خیلی سخت بود
امروز یه بک گراند زدم به گذشته خودم و به خودم گفتم ساناز خیلی جای شکر داریا میدونستی تو کجا بودی اصلا یادته تو کجا بودی
من خیلی ضعیف و بی اعتماد به نفس بودم
توانایی نه گقتن رو نداشتم
بخاطر وضعیت مالی ضعیف پدرم همش پدرم و خانوادم رو مقصر مشکلاتم میدونستم همش گریه میکردم احساس قربانی بودن داشتم که خدایا من گریه میکنم تا دلت برام بسوزه و یه کاری برام انجام بدی نظر فامیل ها نظر مردم خیلی برام مهم بود که بقیه چه فکری میکنند درموردم چون وضعیتم درست نمیشد همش گریه میکردم همش ناله میکردم و میگفتم خدا دوسم نداره شانس ندارم و همش افکار خودکشی تو سرم میچرخید اونایی که خودشونو کشته بودند کلیپ هاشون رو چندین بار میدیدم هیچ عمل و ایمانی نداشتم .فکر میکردم خدا فقط تو روزای خاصی هست مثلا شب قدر و عاشورا و تاسوعا و ده روز محرم اونم با گریه و ناراحتی و غم باید بخونی خدارو به امامان متوسل میشدم شرک میورزیدم شکست عشقی میخوردم و درگیر بحث های بیخودی با فامیل ها میشدم و همش گریه و ناراحتی، به خواهرم میگفتم بهم پول بده فلان چیز رو بخر و… ولی از وقتی به این مسیر زیبا اومدم خودمو تجربه کردم این افکار دیگه نیستند اولین افکاری که حذف شده مقصر نمیدونم پدرم رو که بگم تویی که منو بدبخت کردی الان بهترم ببین چقدر میتونم بهتر بشم دارم روی خودم کار میکنم
و اما بریم سراغ آگاهی های این فایل قشنگ:
آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 9
تو جسمت نیستی
تو مرتبا بدنت رو بازسازی میکنی
هر 6 هفته یک کبد جدید
هر 3 ماه یک اسکلت جدید
هر 5 روز یک معده جدید
هر ماه پوست جدید
پس نگو فلان بیماری با منه تو همواره داری به روز رسانی میشی تو همواره داری آپدیت میشی تو با باور محدودکنندت بیماری رو چندین ساله که در خودت نگه داشتی
تو ناظر بر افکارتی
یعنی تو در هرلحظه با افکار و باورات داری زندگی خودتو خلق میکنی
ببین تو افکارت چی میگذره صد درصد اون چیزایی که تو افکارت میگذره و تو ذهنت تکرار میشه ارتباط نزدیک و مستقیمی داره با اتفاقات زندگیت
تو با ذهنت همه چیو میسازی و خلق میکنی
ذهن تو انقدر نامحدوده که میتونی با ساختن باورهای مناسب به تمام آنچه که آرزوشو داری برسی
تو هر لحظه داری فرکانس میفرستی تو گذشته نمون فرکانس های گذشته ات مال گذشتست تو از همین لحظه میتونی بسازی میتونی فرکانس جدید بفرستی و اتفاقات خوبی رو خلق کنی
همه چی باوره
همه چی باوره
همه چی باوره
تو پاره ای از خدایی
هر چی رو باور کنی همون رو تجربه میکنی
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
در پناه الله یکتا شاد وسالم وثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
«بسم الله الرحمن الرحیم»
سلام به دوستان گلم و سپاسگذارم از استاد مهربانم بابت ایت فایل زیبا. چقدر این فایل به من آرامش میدهد. چقدر حقایق زیبایی در این فایل نهفته است. چقدر زیبا ارتباط ما با خداوند در این فایل ذکر شده.دلم میخواد ساعت ها بشینم و این فایل هارو گوش بدهم. شنیدن این فایل وجودم را به وجد میاورد. چقدر ما بارزش هستیم و روحمان ماندنی است. «ما ناظر بر تمام نعمت ها و وجود خود هستیم»
«ما پاره ای از خداوند هستیم»
خدایا سپاسگذارم بابت هدایت شدن به این فایل که شاید بارها گوشش دادم ولی از گوش دادنش سیر نمیشم و نخواهم شد.
بدرود
سلام خدمت استاد عزیز و همراهان بی نظیرشون
هر روز قلباً شما رو دعا میکنم و میدونم که انرژی مثبت من از طریق کائنات به زندگی شما میرسه.
باور اینکه چقدر نسبت به قبل به آرامش رسیدم و احساس میکنم خداوند رحمان پرده ای رو از ذهنم کنار زده تا حقایق رو ببینم ،شگفت انگیزه و خالصانه برای این ایمان واقعی سرتعظیم فرود میارم.
چند روز هست که مداوم بعد از بیدار شدن و تو مسیر محل کار و بعد از کار به این 9 تا فایل ارامش گوش میدم و هرروز بیشتر حس میکنم که نیاز دارم عمیقتر درکشون کنم. من به واسطه ی این عمل چند نفر از کسانی که در گذشته ی خودم مقصر میدیدم و همیشه برین باور بودم که سختی ای که الان متحمل هستم را اونها به من تحمیل کردن ، بخشیدم…با تمام قلبم بخشیدم و آرامشی یافتم که واقعا توصیف نشدنی ست…
جناب عباس منش ، باور به اینکه خداوند کلام خودش و زیباییهاشو از طریق شما به من و امثال من داره نشون میده یه ایمان واقعی هست و سپاسگذارم که با این باور خالصانه تمام تجاربتون رو در اختیار ما میذارید.خدا را شکر که شما هستید و من هم مسیر با شما و دیگر دوستان شدم.
امیدوارم با موفقیتم و رسیدن به هرآنچه در ذهن دارم و منو به ذات متعالی خودم برمیگردونه بتونم تشکر کوچکی از شما بکنم.
در پناه خداوند قادر مطلق باشید.
سلام
همه فایلها عالی است
موفق باشید و خرم
آرامش از درون می آید، در جای دیگری به دنبال آن نباش.
بودا
اط
سلاااااام به عشقم (خدااا)
سلام به دوستان زیبایم وسرنشینان کشتی نوح
سلام به رب وجودی استادی که دستی ست از دستان مهربان پروردگارم
من از زمانیکه این فایلهای زیبای آرامش در پرتو آگاهی را گوش میدم یک سال یا بیشتر میگذره هر زمان اونهارو گوش میدم کدهای زیادی از ذهنم باز میشه وانگار هر دفعه اون رو بیشتر درک میکنم میتونم بگم یکی از بهترین های که میشه به کسی هدیه داد هست
بسیار گنج هایی درونش نهفته هست که اگه در ذهنتان کد گشایی شود شمارا دگرگون میکند
هر لحظه هم گوششم بدم بازم کمه
بسیار زیبا دقیق وعالی این چیدمان کلمات
بسیار آگاهی دهنده وبشارت دهنده
برای کسانی ست که دنبال حقیقت هستند
استاددددد مهربانم بابت این فایل های باارزش
از رب وجودی شما سپاسگزارم
خدایا بابت داشتن همچین محفل زیبایی
از تو سپاسگزارم
برایتان توکلی از جنس ابراهیم آرزو مندم
چراکه تنها عشق است که در جریان است
(Em3²)
وتنها عشق است که حقیقت دارد🌹🌹♥️
به نام رب غنی : من نه جسمم نه ذهن و نه افکارم من صاحب تمام این ها هستم من ناظرام بر تمام این ها پس وقتی ناظرم چه دلیلی دارد غمگین باشم و یا ناراحت و هیچ معنا ندارد چرا که تنها من ناظرم بر تمام این ها قلمرو ذهن تمام کیهان است پس من آزاد هستم و در تمام کیهان حضور دارم پس با تمام این ها من ثروتمند هستم تنها باید بخواهم تا آن را در کنار خود داشته باشم ، چقدر زیبا است وقتی می فهمی موجی آزاد و رها در تمام این کیهان ،
طبیعت در بهار متولد میشود و در زمستان می میرد طبیعت هم پاره ای از من است پاره ای از خدا است پس با هر بار مردن دوباره و دوباره همچون طبیعت متولد میشوم چرا که لازمه تولد مرگ است و این بسیار زیبا است .
جسم من جاری است هرچند که این را با چشم نبینم اتم های جسمم کم تر از یک سال در حال نو سازی هستند هم چون طبیعت که در حال نوسازی خود است . پس هیچ چیز پایدار و ثابت نیست همه چیز در حال تغییر است در حال رشد است هر بار که اتمی میرود و اتمی دیگر جایش را میگیرد جسمم تازه و باطراوت میشود قوی تر از قبل میشود با اطلاعات و آگاهی های بیشتر . پس هر بار انرژی ناهماهنگ میرود و انرژی هماهنگ با کیهان جایش را میگیرد و این یعنی فرصت فرصت برای بهتر شدن برای رشد پس جهان خواستار تغییر است خواستار رشد و پیشرفت و مرا یاری میکند در این مسیر چرا که هدف جهان همین است.
من نامم نیستم بلکه تنها نامم برچسبی است تا جسمم را از مابقی جسم ها از هم باز شناسند
من فراتر از تمام این ها هستم من پاره ای از خدا هستم من نور هستم و به سمت نور باز میگردم من آماده ام تا رشد کنم تا دوباره بیاد بیاورم خود را خود حقیقیم را با سرمایه ها و ابزاری که در اختیار دارم و در اخر برگردم به سوی منبع.
یارب تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می خواهم که تویی روزی دهنده بی حساب .
یا حق.
به نام الله یکتا
سلام به همگی
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته و گروه تحقیقاتی
ردپای خودم روز شمار
در پرتوی آگاهی
خدایا شکرت که دارم این صحبت های قشنگ رو میشنوم.
استاد چقدر با صداتون بهمون آرامش و آگاهی میدید.
استاد همیشه میگه به مسائل و زندگی از ی زاویه بزرگتر و بیگ پیکچر تر نگاه کنید.
واقعا فرق صحبت های استاد با بقیه همین نگاه توحیدی هست که معطوف به این جهان نمیشه.
تماما با قوانین جهان خلقت و ابدیت مطالب گفته میشه.
خیلی دوست داشتم
و الان میفهمم که من فرمانروای جسم و ذهن و زندگی ام هستم.من هستم که ایجاد میکنم و می سازم و خلق میکنم.چون من ذره ای از بینهایت خدا هستم.
دوستتون دارم.
🙏🙏🙏
🌺به نام خدایی که همه چیزه🌺
آگاهی های این فایل هم جوریه که الان در حال حاضر نمیتونم ادعا کنم کاملا درکش میکنم ولی چیزی که میفهمم رو مینویسم.
بعد از گوش دادن به این فایل فکر کردم دیدم ۴ سال پیش جسمم اصلا یه چیز دیگه ای بود ، ولی الان شکر خدا با اختلاف خیلی زیاد بهتر از اون موقع ام و تبدیل به اون چیزی که میخواستم شدم و نمیدونم چند سال دیگه چه جوری ام چون خواسته های جدیدی توم شکل گرفته و اگه با همین فرمون برم جلو دیگه همین هم نیستم و با الانم متفاوت خواهم بود.
اسم من از زمانی که یادم میاد همین بوده ولی هر کی یه جور صدام میکرده ، بعضیا به اسم ، بعضیا به فامیلی ، بعضیا به لقب و در کل هر کی یه جوری صدام میکرده که منو با اون اسم میشناخته.
شغل هایی که تا الان تو زندگیم داشتم خیلی زیاد بوده ، بعضیا خیلی کوتاه بودن ، بعضیا خیلی طولانی ادامه دار شدن ، ولی در نهایت میشه گفت همشون یه جورایی در راستای یه سری از خواسته هام بودن ، حتی همین شغل الانم.
چند وقت پیش داشتم یکی از دفتر های قدیمی رو که توش هدفامو نوشتم رو نگاه میکردم دیدم ، چقد اون چیزی که تو هدفام نوشتم از مسیر شغل الانم امکان پذیر تر و دستیافتنی تره.
راستش من اون هدفامو قبل ازینکه وارد این شغل بشم نوشتم ، همون موقع ها یادمه تعهد سه برابری درامد به خودم دادم و چند روز بعد تصمیم گرفتم شغلی که اون موقع داشتمو رها کنم و برم یه شهر دیگه و قدم به قدم هدایت شدم به اینجا و این شغل و این امکانات و این نعمت ها.
شاید اون روز ها که هدف هامو نوشتم واقعا فاصله ی فرکانسی فوقالعاده زیادی داشتم با هدف هام ولی با جایگاه الانم ، با شغل الانم ، با دستاورد های الانم ، با باور های الانم اصلا رسیدن به اونا واقعا برام غیر منطقی نیست ، تازه مسیر هم مسیری لذت بخش و عالیه.
وقتی فک میکنم ، میبینم من همه ی اینا رو تجربه کردم و رد شدم و دارم میرم به سمت ادامش ، با خودم میگم الان دقیقا کدومشم پس ؟
اونی که بودم ، اینی که هستم یا اونی که میخوام باشم ؟
نمیدونم ، ولی فکر میکنم در نهایت من همونی هستم که همیشه تو جریانه و همه جا میره و همه چی میشه در هر لحظه و هر زمان و هر مکان و هر حس و هر …
بعضی وقتا دلم میخواد بگم من دیگه واقعا هیچی نمیدونم و اعتماد کنم به جریان و ببینم چی میشه.
من کی ام که تو یه لحظه همه چی هستم ولی هیچی نیستم ؟
🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃
از خدا میخوام بهمون کمک کنه تا بفهمیمش.
از خدا میخوام ظرفمونو بزرگ تر کنه تا بیشتر درکش کنیم.
از خدا میخوام هممونو به راه راست هدایت کنه.
بنام خداوند مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم بانو
و همه ی دوستان هم فرکانسی
چقدر این فایل قشنگ بود واقعا فقط و فقط باید به خداوند وصل شد و تمام
خیلی روی خودمون باید کار کنیم تا از این وصل کردن دور نشیم
من حتی جسمم نیستم حتی فکر هم نیستم بلکه ناظر بر افکارم من ناظرم بر ذهنم
تو در همه ی کیهان جاری هستی
تا نمیری متولد نمیشه وقتی بمیری اصل میشوی
تو پاره ای از خدایا روح خدا درون توست و جزیی از خدایا
خدایا شکرت که منو تو مسیر شناخت خودت قرار دادی
از استاد هم کمال تشکر و دارم
سلام
روز 73
ما جسممون نیستیم و بازسازی میکنه بدن خودش رو
خدایا جلل الخالق خدایا واقعا اینو دارم باور میکنم که خلقت بدن خیلی شگفت انگیز هست . مثل فکر و ذهن که ما آن هم نیستیم و آگاهی هستیم .
خدایا بسم الله اکبر واقعا خدایا چقد جالبن اینا
چقد عجیب و باور میکنم که اینجوریه منتها خیلی حسش عجیبه
پاره ای از خدا بودن
خدایا ممنونم خدایا هستی هستم
استاد مرسی
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت استادان گرانقدر و دوستان عزیزم
روز هفتاد و سوم از سفرنامه زندگی من
عنوان فایل:آرامش در پرتو آگاهی قسمت 9
حقیقت ما جسم فیزیکی نیست روح ماست که تکه ای از خداوندیم حقیقت ما زبان ما نیست جایی که به دنیا آمدیم شهر یا کشوری که به دنیا آمدیم نیست موضوع عمیق تر از این حرفهاست همه اینها برای ارتباط میان ما و دیگران در دنیای مادی به کار میرود اما روح ما کاملا متفاوت است با جسم ما روح ما همه ی پاسخ های سوالات زندگیمان را بلد هست کافیه فقط به منبع وصل باشیم و الهامات خداوند رو بیشتر دریافت کنیم
روحی که آرامش را میشناسد نه تشویش را ثروت را میشناسد نه فقر را سلامتی را میشناسد نه بیماری را شادی را میشناسد نه غصه و ناراحتی را امید را میشناسد نه ناامیدی را زیبایی را میشناسد نه زشتی را و در آخر توحید را میشناسد نه شرک را و تنها راه ارتباط با خداوند با منبع تمام خوبی ها این است که به آرامش برسیم و در احساس آرامش بمانیم و خدارو تو قلبمون باور کنیم؛اینو باور کنیم که ما تکه ای از وجود خداییم ما اشرف مخلوقات هستیم خداوند آسمانها و زمین رو مسخر ما کرده اینهمه زیبایی و نعمت و ثروت به زندگی ما جاری کرده فقط کافیه ببینیمش و سپاسگزارش باشیم و همیشه به خودمون بگیم خدایا هر خیری که بهم میرسه فقط از جانب توست تویی که همه چی هستی همه چی