پروژه «مهاجرت به مدار بالاتر»، یک پروژه حدوداً ی25 روزه است. ایده این پروژه، حاصل تجربه ی درونی شگفت انگیزی بود که حین تمرکز بر بروزرسانی فایلهای بخش “دسته بندی مصاحبه با استاد” داشتم.
احاطه شدن با آگاهی های فایلهای این بخش و تمرکزی که صرف بروزرسانی آنها داشتم، به صورت نامحسوس یک حس درونی از هوشیاری را در من بیدار کرده بود.
در این هوشیاری متوجه عادت های محدود کننده مخفی خواه رفتاری و خواه ذهنی شدم که مثل زنجیرهایی نامرئی، مرا به مدار کنونی ام وصل کرده بود و در موقعیت کنونی ام ساکن نگه داشته بود. در حالیکه من کاملا از آنها بی خبر بودم و این عادت ها مثل یک برنامه خودکار، اجرا می شدند و به عملکرد روزانه مرا جهت دهی می کردند.
پس از آن برایم منطق شد که اگر به دنبال رشد هستم، اگر می خواهم به مدار بالاتری مهاجرت کنم، باید این عادت های محدود کننده را تغییر دهم تا این زنجیرهای نامرئی باز شوند. هرچه بیشتر با آگاهی های فایلهای مصاحبه پیش می رفتم و ادامه می دادم، از خلال توضیحات و پاسخ های استاد، راهکارهای دقیق تر و شخصی تری برای تغییر این عادت های محدود کننده پیدا و یادداشت می کردم.
وقتی این تجربه درونی را در کنار قانون اصلی جهان قرار دارم که می گوید:
” تمام اتفاقات و شرایط زندگی ما بدون استثناء بازتاب فرکانس های خودمان است، برایم کاملا منطقی شد که طبق این قانون، چالش اصلی من برای پیشرفت در هر جنبه ای از زندگی ام این نیست که: “چطور به یک خواسته ی خاص در آن جنبه برسم؟!”
بلکه چالش اصلی من اینه که:
- چطور ظرف وجودم را برای دریافت نعمت های بیشتر، بزرگتر کنم؟!
- چطور به مدار بالاتر مهاجرت کنم تا با تجربه با کیفیت تری از زندگی، هم مدار بشم؟!
- چطور من تبدیل به شخصیتی شوم که نعمت های مد نظرم، با این شخصیت هم فرکانس هستند؟!
بهترین پاسخی که برای این “چطورها” پیدا کردم، همراه شدن با آگاهی های فایلهای بخش مصاحبه با استاد بود. زیرا برای بهبود شخصیت، چه الگویی بهتر از استاد و برای مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر، چه مسیری سر راست تر از همنشین شدن با آگاهی های فایلهای مصاحبه با استاد…
خاصیت متفاوت فایلهای دسته بندی مصاحبه با استاد نسبت به سایر آموزه های ایشان این است که:
در این آموزه ها، استاد به سوالاتی پاسخ می دهند که دانشجوها از ایشون درباره چگونگی صعود به یک مدار بالاتر پرسیده اند. یعنی:
- چگونگی تغییر شرایط از همین جایی که الان هستی و با همین امکانات و شرایطی که الان داری؛
- چگونه در حالی که هیچ فرش قرمزی برایت پهن نشده و هیچ تضمینی درباره نتیجه نهایی به شما داده نشده، با ایمان به غیب اولین قدم را بردای، با ایمان مسیر را تا رساندن به نتیجه ادامه دهی؛
- و با ایمان، نه تنها متوقف نشوی، بلکه هر بار آن نتایج را بهبود ببخشی.
استاد عباس منش در این سلسله فایلها، بیشتر از آنکه قانون را آموزش دهند، مثل یه همنشین صمیمی، برای تعریف می کنند که شخص ایشان نه به عنوان یک استاد، بلکه به عنوان یک دانشجوی قوانین زندگی، به شخصه چطور هر بار قانون را دقیق تر درک می کنند، چطور قانون را دقیق تر اجرا می کنند و برای مهاجرت به یک مدار بالاتر، چطور خود را متعهد به اجرای قانون نگه می دارند.
به همین دلیل این آگاهی ها کلیدهایی در دست ما می گذارد درباره اینکه:
“من”، به عنوان فردی که آماده ی رشد بیشتر هستم، چطور ظرف وجودم را رشد دهم که این ظرف بزرگتر، پذیرای دریافت نعمت های بیشتر بشود؛
چه ویژگی هایی را به چه شکل باید در شخصیتم پرورش دهم، تا من تبدیل به شخصیتی شوم که: توانایی خلق خواسته های مد نظر خود را دارد؛
سمت من در پروژه “مهاجرت به مدار بالاتر”
اولین سوال برای من این بود که: برای مهاجرت به مدار بالاتر، سمت من چیست؟ و جواب این بود که:
“سمت من” حاضر شدن در پروژه به صورت روزانه و مستمر است. یعنی هر روز به محض انتشار هر گام از پروژه، اینجا حاضر باشم و خالص ترین تمرکز خود را به شنیدن آگاهی های آن گام قرار دهم تا فرکانس ها و کانون توجه ام در ابتدای روز بوسیله آگاهی های آن گام از پروژه، به سمت صراط مستقیم جهت دهی شود. چون سرمایه اصلی ما برای خلق زندگی دلخواه، فرکانس ها و کانون توجه ماست و راهکار بهره برداری از این سرمایه، “تمرکز” است. تمرکز بر شروع مسیر درست، استمرار در آن مسیر و به ثمر رساندن آن مسیر.
اما لازمه حاضر شدن در پروژه، “نه گفتن” به عادت های روتینی است که در یک روند خاموش و نامحسوس، سازنده ترین داریی ما یعنی “تمرکز ” ما را به یغما می برد. اولین نه گفتن، جادویی عمل می کند ونه گفتن های بعدی را صدها بار برای ما راحت تر می کند. پروژه “مهاجرت به مدار بالاتر”، فرصت خوبی است تا تمرکز بر شروع یک کار و استمرار در این مسیر سازنده را تا به ثمر رساندن با هم تمرین کنیم. ثمره ی اتمام این پروژه، صعود به یک مدار بالاتر و احاطه شدن با نعمت های بیشتر و با کیفیت تر است.
در دنیایی که تمرکز اکثر آدما درگیر فرعیاتی است که نه اهمیت دارد و نه ارزش خاصی در زندگی آنها ایجاد می کنه ، به قول استاد در فایل معلولیت ذهنی درباره ثروت، جدا شدن از بدنه ی این جامعه، بسیار ساده است اگر فقط با “نه گفتن”به عادت های محدودکننده، تمرکز خود را از آنها پس بگیریم و صرف خلق شرایط دلخواه مان کنیم.
اگر شما هم آماده هستی و تصمیم داری تا به صورت مستمر در پروژه مهاجرت به مدار بالاتر حضور پیدا کنی، فایل صوتی دستورالعمل پروژه را گوش کنید. در فایل صوتی موجود در این صفحه، تمام جزئیات لازم درباره چگونگی شروع پروژه شرح داده شده است. این فایل را با دقت گوش کنید. سپس برای شروع پروژه، روی دکمه زیر کلیک کنید:
منتظر دیدن رد پای تک تک شما عزیزان در هر گام از پروژه “مهاجرت به مدار بالاتر” هستم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی دستور العمل پروژه «مهاجرت به مدار بالاتر»22MB23 دقیقه
به نام خدای بخشنده
سلام و عشق تقدیم به استاد عباسمنش عزیزم و مریم خانم شایسته عزیزدلم
سلام به همه دوستان نازنینم
پروردگارا سپاس و ستایش مخصوص توست که فرمانروای جهانیانی، هدایتگر پیدا و نهانی، فریادرس بی پناهانی، نور افکار و چلچراغ فروزنده ایمانی،
هرگاه که از حرکت باز می ایستم به لطف تنها نگاهی به سویت، تو یک دست که نه، دستهای یاری می فرستی و بر من منت بی انتها داری چرا که از من بر خودم مهربانتر و مسئولتری.
ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ ﴿102﴾
این است خدا پروردگار شما هیچ معبودى جز او نیست آفریننده هر چیزى است پس او را بپرستید و او بر هر چیزى نگهبان است (102)
لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ ﴿103﴾
چشمها او را درنمى یابند و اوست که دیدگان را درمى یابد و او لطیف آگاه است (103)
قَدْ جَاءَکُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ ﴿104﴾
به راستى رهنمودهایى از جانب پروردگارتان براى شما آمده است پس هر که به دیده بصیرت بنگرد به سود خود او و هر کس از سر بصیرت ننگرد به زیان خود اوست و من بر شما نگهبان نیستم (104)
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
بله پروردگارم، تو به من نعمت بصیرت و قدرت تصمیم عطا کردی، تا با اختیار و آگاهانه انتخاب کنم عبد و فرمانبردار تو باشم یا بنده نفس خویش، و فرمودی که من نگهبان و نگهداره تو از اشتباه نیستم، اگر که خود راه ناصواب بپیمایی.
پس ای خدای تمام خوبیها، ای کسی که حضور بصیرانه و فروتنانه در پیشگاهت بهشت، و دوری از تو دوزخ ناخواسته ها و گرداب نگون بختی هاست، از تو سپاسگزارم که بر من منت نهادی و اندک توجهم را به پاسخی اینگونه شایسته و نعمتی در این حد بزرگ مزین ساختی.
حضور من در این جمع، دریافت این همه علم الهی و نورِ ایمان به غیب اتفاقی نیست.
به خود می بالم و بیش از آن در برابر چنین خدایی سر تعظیم و تسلیم فرود می آورم باشد که رشد کنم.
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
استاد شایسته نازنینم
خدا رو بابت وجود ارزشمند شما سپاسگزارم و صد البته از خود زیبای شما بی نهایت ممنونم که اینقدر متعهد به رشد و بهبود شخصیت خودتون هستید و این برکت رو به جهان اینهمه افراد تشنه بهبود گسترش می دید.
این حد از تلاش برای ساختن زندگی زیباتر و پربارتر و سپری کردن یک عمر پربرکت تر فقط از قدرت فوق العاده شما در کنترل ذهنتون و دل سپردن به هدایت الله برای دریافت نعمتهای بیشتر میاد که باعث شده شما همچنان شاگرد اول تمام دوران تدریس استاد عباسمنش باشید.
من هم مثل شما استاد عباسمنش رو الگوی مهاجرتم به مدارهای بالاتر قرار میدم با این تفاوت که من الگوی دومی به نام مریم شایسته دارم و شما نداریدش!
خوش به حال من!
خیلی لذت بردم از تک به تک جملاتی که با عشق و آگاهی به قوانین به زیبایی کنار هم چیده بودید و همه اش برام بصورت معناداری واضح و کمک کننده بود.
واضح بود چون به شدت به همش نیاز داشتم.
و کمک کنمده بود چون قشنگ انگار دست گذاشته بودید روی نیازهای امروز من.
منی که با وجود نوا جان دو ماهه ام که هنوز به شدت نیازمند وجود هر لحظه ای منه و ذهنم مقاومت قدرتمندی برای متعهد نبودن به انجام تمرینات کوچک ولی مستمر از خودش نشون میده.
اما شما ذهن چموش منو با جملات صحیح این فایل خلع سلاح کردید.
اینکه اگر تعهد داشته باشیم هیچ مانعی وجود نخواهد داشت.
اینکه کمالگرا نباشیم و در حد درکمون تمرینات رو حتما انجام بدیم.
اینکه تغییر و مهاجرت به مدار بالاتر حتما انجام یک کار شاق نیست بلکه میتونه صرفا حضور در پروژه باشه و این خودش در زمان درست کار درست رو برلی من انجام میده بدون اینکه به من فشاری بیاد. و خداوند خدایت هاش رو همواره می فرسته اگر من در مسیر باقی بمونم.
پس خواستم و بهش عمل کردم. این کامنت رو دارم در شرایطی می نویسم که با دست دیگرم جوجه کوچولوم رو بغل کردم و دارم تو خونه راه میرم دورش میدم که حوصله اش سر نره.
پس می شود…
خواسته من از این دوره جدید:
1-شادتر بودن و ایجاد فضای شادتر در خونه است.
2-همچنین انجام بازیهای هدفمند با ترانه جان و تقویت مهارت های مورد نیازش.
3-واضحتر کردن خواسته هام و نوشتن اونها بصورت کاملا جزیی در دفترم.
4-تمرکز بر مهارتها و ویژگیهای مثبت شخصیتی خودم و تقویت اونها
5-تمرکز بیشتر بر سپاسگزاری و مکتوب کردنش و انجام دقیقتر تمرین ستاره قطبی.
الهی از تو مدد می طلبم که مرا در مسیر صراط المستقیم ثابت قدم بگردانی و به من و همه دوستانم قوت و صبر بر انجام تکالیف الهی نصیب کنی.