دستور العمل پروژه «مهاجرت به مدار بالاتر» - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

256 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لیلی اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1868 روز

    سلام به خدای آسانی ها خدای همیشه مهربان حاضرم

    سلام به استاد همه زندگیم و مریم بانوی عزیزم با صدای جادویی شون

    آخ آخ مرسی از اینهمه همزمانی و هدایت و قشنگی و آسونی

    شب قبل از اینکه این پروژه روی بنر سایت بذارین من بعد از مدتها داشتم با یکی از همکارام که خیلی با هم اوکی و صمیمی هستیم بهتره بگم بودیم چت میکردم . ایشون فکر میکردن من از یه موضوعی از دستش ناراحتم و برای همین مدتیه که خیلی ساکتترم و باهاش کمتر حرف میزنم و سرم به کار خودمه .

    ناگفته نمونه بله یه موردی پیش آمد که من به خاطرش جا خوردم ولی خدا از قلبم گواهه که وقتی حقیقت ماجرا رو فهمیدم دلم میخواست از شادی جیغ بزنم که خدایا چقدر مراقب منی چقدر دوستم داری چقدر حواست به منه چقدر دلت میخواد فقط شاد باشم و در مسیر درست اهداف خودم .

    خدایا من همیشه همیشه همیشه دوستت دارم و این عشق تمومی نداره خیلی خوشبختم که تو رو دارم

    جزییات ماجرا رو دوست ندارم بنویسم چون واقعا فرع موضوع هست ولی اصل اینه :

    من کلا یه جملات و کلمات دیگه ای استفاده میکردم و می گفتم و دوست یا همکارم که فکر میکرد من ناراحتم یه جملات دیگه . به خدا قسم خودم داشتم شاخ در می آوردم :

    یعنی من قبلا مدارم این بوده ؟ یعنی باورهام این بوده ؟ یعنی سطحم اون بوده ؟؟؟؟

    در نهایت به اون بنده خدا گفتم : ببین عزیزم میدونی که من همیشه دوستت داشتم و دارم ولی نکته اینه بعد از یه سری ماجراهای اخیر تو محل کار به حدی شخصیتم تغییر کرده که واقعا باورم نمیشه چطور قبلا اون مسایل رو پیش آوردم…..

    که به نظرم اون عزیز متوجه منظور من نشد و در نهایت در حالی که هر کس داشت حرف خودش رو در چت میزد من مکالمه رو بستم و جمعش کردم .

    عدو شود سبب خیر

    هزاران هزارن بار اینو برام ایجاد کردی خدای من

    هزاران هزاران بار مراقبت کردی از من

    هزاران هزاران بار دستمو گرفتی که نخورم زمین در حالی که داشتم میخوردم

    هزاران هزاران بار از زمین بلندم کردی

    و من تازه امسال دارم میفهمم چه خبره .

    دوست دارم بگم یک سال اخیر رو واقعا متعهدانه کار کردم و اینهمه تغییر کردم .

    و مکالمه با این شخص و نوع کلمات و حرفهایی که میزدم مهر تاییدی شد برام که واقعا مدارم تغییر پیدا کرده و میکنه

    در مسیرم

    خودشه درسته

    عجب اسم خوشگلی داره این پروژه : مهاجرت به مدار بالاتر

    من که همیشه به اشکال مختلف مهاجرت رو تجربه کردم و شاید در زندگی ام مهاجرت به یه کشور دیگه هم پیش بیاد .

    دوست دارم خیلی عالیه . چرا که نه .

    اما هیچ مهاجرتی به اندازه مهاجرت از من قبلی به من جدیدم برام لذت بخش نبوده و نیست .

    در من قبلی تنهای تنها بودم ولی در من جدید فقط تو بغل خدای مهربان قدرتمندم هستم که اینقدر زیاااااااد و عاااااالی مراقبم هست .

    وای خدا جونم شکرت شکرت که رییس اداره منو به عنوان سمت جدید انتخاب نکردن علی رغم خواسته مدیر مجموعه ام.

    خدایا شکرت که واقعا الخیر فی ما وقع روزندگی میکنم .

    و به بزرگی خودت قسم که اصل برای من پروژه جدید استاد جان و مریم بانو هستن با این اسم فریبنده .

    فایلهای مصاحبه بسیااااااار خوشمزه ان .اولین فایلهایی که من در پیاده روی های طولانی و وقت و بی وقتم تو خیابونهای شهر از کجا به ناکجا میرفتم و گوش میدادم و ریشه های جدیدم رو می ساختم .

    بهتره بگم کاملا ناآگاهانه . چون من همیشه گفتم به دو بخش تقسیم میشه این روند برام :

    لیلی قبل از دوره کشف قوانین و لیلی بعد از دوره کشف قوانین

    الان دارم با آگاهی و تعهد و تمرکز بالا و جدیت کار میکنم با اولویت بندی های که خودم دارم تو یادگیری هام که اولین اولویتم کارکردن و عمل کردن به قوانین .

    دوست دارم هزار بار به خودم بگم :

    تمرکز برای تو غوغا میکنه

    تمرکز برای تو غوغا میکنه

    پس هیچ تعهدی اینجا نمی نویسم که ممکنه نتونم عمل کنم . ترجیح میدم به اونچه که یاد میگیرم و درک میکنم درست عمل کنم آگاهانه تا اینکه ذهنم رو فقط با اطلاعات پر کنم. درست میگم استاد جانم ؟

    یکی از مهمترین چیزهایی که ازتون یاد گرفتم مقایسه نکردن خودم با بقیه ست .

    ولی مقایسه کردن خودم با خودم رو خوب انجام میدم و مکالمه ای که با همکارم داشتم گواه براین بود که این مقایسه درسته بله من تغییر کردم و بسیار بسیار از خانم شایسته عزیزم سپاسگزارم که اینقدر زیبا برامون توضیح دادید و بیان کردید . من چندین و چند بار فایل توضیحات شما رو گوش دادم و صد البته مصاحبه ها رو که بروز رسانی کردید هم گوش خواهم داد.

    خودم رو از این خوان نعمت محروم نمیکنم که هیچ تازه برام خدا نشانه فرستاد که سفر به دور آمریکا رو هم شروع کن به دیدن دوباره .

    همه چیز میشه آسون بشه و زمانش هم ایجاد بشه به شرط دوری از فرعیات و تمرکز روی اصل

    چندین بار تو زندگیم قبلا هم قدرت تمرکز رودیدم و میدونم برای من غوغا میکنه.

    به همکارم گفتم :

    ببین من به خدا ناراحت نیستم فقط خیلی مشغول کارهای خودم هستم و برای همین خیلی کمتر حرف میزنم ولی کاش باور کنی که عمیقا خوشحالم . ونکته اینه که شخصیتم تغییر کرده و خدا آدمهای تازه و نازنینی وارد زندگیم کرده .

    بهم گفت : میدونی که من خیلی دوست دارم و آرزو میکنم همیشه در شادی و آرامش باشی همراه با دوستان و آدمهای جدیدت .

    ( فاطمه ناز عزیزم آجی قشنگم اگه این کامنت رو میخونی دوست دارم اینجا هم برات بنویسم که :مرسی که هستی و هلیسای خوشگلم. احساسم رو خوب درک کردی وقتی ماجرای مکالمه ام با همکارم رو برات تعریف کردم .شما اصلا بینظیری رفیق جانم ) و بقیه دوستان توحیدی ام چه اینجا و چه خارج از سایت که خدایا دیگه نهایت گلکاری ات رو دارم میبینم که خارج از سایت هم داری دوستان توحیدی وارد زندگیم میکنی .افرادی که نزدیک 20 سال از من کوچکترن و من برای هزارمین بار دارم درک میکنم سن و سال اصلا اون معنی که بهم یاد داده بودن رو نداره

    خدایا هزاران بار شکرت

    استاد تنها تشکری که میشه از شما کرد که حق مطلب رو به جا بیاره اینه که من با نتایجم شما رو ببینم

    عجالتا بگم خیلی هر دوتون رودوست دارم بهترین استادای همه زندگی من

    حالم هم خیلی خوبه ازدرون حال خوبی که میجوشه و بیشتر میشه

    و یه تبریک جانانه به همگی :

    Merry Chirstmas to all with best wishes for you

    و ارزوی مهاجرتهای دایمی توحیدی شیک بهترین آرزوست که برای همگی دارم .

    به خدای قدرتمند مهربانم می سپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    انسیه زمانی مهر گفته:
    مدت عضویت: 703 روز

    سلام مریم بانوی عزیزم استاد فوق العاده در نظم دادن به فرکانس ها

    مریم جان اگر بگویم این پروژه های شما به اندازه دورهای استاد بی‌نظیر و فوق العاده هستند اغراق نکرده ام

    مریم جان من کلی از همین فایل معرفی سما آگاهی کسب کردم وتعهدم به ادامه این مسیر بیشتر شد

    واما آگاهی های من از این فایل

    اولین گام برای رشد برداشتن گام های مستمر است

    آگاهی های این پروژه تو را به خود شناسی قدرت تشخیص اصل از فرع توانایی دریافت هدایت

    رسیدن به راهکارهای لازم برای اجرای هدایت

    قدرت تشخیص امکانات کنونی برای تحقق خواسته هایت می‌رساند

    این پروژه باورها و افکاری را به تومی‌شناساند که شاید خیلی مخفی باشند اما تورا ازرسیدن به مدار خواسته هایت دور می‌کنند و مثل زنجیر تورا به موقعیت کنونی ات متصل می کنند

    این پروژه یک عینک ریز بین به تو می‌دهد تا هوشیارانه ذهنت را رصد کنی و تمام زوایای آن را برسی کنی وبا شناخت بهتر خودت در جهت رشد گام برداری

    این فایلها تجربه یک دانشجوی زرنگ است که از این مسیر نتیجه گرفته و حالا سخاوتمندانه تجربه های خود را باما به اشتراک می‌گذارد

    علت اینکه این آگاهی ها به صورت پروژه اکران می‌شود این است که به ما هدف وانگیزه بدهد مارا منظم تر و متعهد تر بکند

    سوال مهم : برای مهاجرت به مدار بالا تر وظیفه من چیست ؟

    حضور مستمر در این پروژه و اختصاص دادن بالاترین حداز تمرکز به این مسیر چون به میزانی که درک میکنیم عمل می‌کنیم و به میزانی که عمل می‌کنیم نتیجه میگیریم

    منطق من برای به تعویق نینداختن حضور مستمر در پروژه

    حضور مستمر من در پروژه کانون توجه من را به سمت خواسته هایم هدایت می‌کند دراین صورت همه امور زندگی من در جهت خواسته هایم قرار می‌گیرند وکار برمن آسان و روان می‌شود

    خط قرمزهای من برای انجام مستمر پروژه

    توجیه کردن و بهانه آوردن ممنوع

    برای این کار باید عادت‌ها ذهنی و رفتاری که موجب درگیر کردن کانون توجه من می‌شود را شناسایی و حذف کنم

    مثل سوال پرسیدن در کارها و زندگی مردم

    مثل بهانه هایی مثل خوابم می آید در طول روز خسته میشوم سرم درد می‌گیرد

    البته ناگفته نماند که من به تازگی قانون سلامتی را خریدم که انشاالله به اجرای آن تمام بهانه های ذهنم برای جسمم تمام می‌شود

    بازپس گیری تمرکزم از عوامل غیر اصلی که هیچ ارزشی به زندگی من اضافه نمی‌کنند

    مثل تجسم صحنه های بی‌ارزش و بی فایده در ذهنم

    منطقی قوی برای نه گفتن به عادت به تاخیر انداختن

    اگر الان به خودم اجازه بدهم که کارهای مهم را به تاخیر بیدازم ذهنم مدام بهانه می‌آورد ومن را درگیر کارهای بی‌ارزش میکند ودر انتها دچار سرگردانی و احساس بی لیاقتی میشوم

    مربم جان من از این منطق یک اهرم رنج و لذت ساختم تا دیگر کارها را به تعویق نیندازم

    ودر ادامه صحبت های شما از هر کلامتان یک اهرم رنج و لذت ساختم تا ذهنم دیگر هوس نجوا نکند

    و در انتها با آن قسمتی که فرمودین بدون کماگرایی به آنچه که فهمیدین عمل کنید من یک تعهد نامه نوشتم که به انچه که فهمیدم عمل کنم

    مریم بانوی عزیزم من با این فایل کلی منطق قوی به دست آوردم و با ثبت آنها در دفترم ابن تعهد را به خودم دادم که هرروز قبل از استفاده از فایل آنها را مرور کنم تا منطق ها و این آگاهی ها من را در درک آگاهی ها فایلها کمک کند

    درانتهای از خدای وهابم سپاسگزارم که من را در معرض این آگاهی های زندگی ساز قرار داده است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 999 روز

    با نام یاد خداوند یکتا

    سلام و درود به همگی

    امروز صبح طبق معمول به سایت سر زدم اول صبح بهترین خبر بود برام که پروژه جدید گام به گام اومده

    مهاجرت به مدار بالاتر از اسمش معلومه خبرهای خوبی در راهه برکت الهی توی مسیرمون هست

    امیدوارم در فرکانسش باشم

    مریم جان عزیز خیلی وقته منتظرم ببینمت و صداتو بشنوم

    اول صبح گوش دادم برکت دیدم از جایی که فکر نمیکردم برام پول واریز شد خبر خوب دوم دخترم از دانشگاه زنگ زد گوشش سوراخ کرده بود برای بار دوم خبر سوم پسر بزرگم سیم کارت هدیه برای دادش کوچکترش خریده بود خبر چهارم پسر بزرگم لباس هدیه برای دخترش آورده بود گفت هدیه یکی بهش داده

    خدایا سپاسگزارم امروز توان نوشتن بهم داد اجازه گرفتم براش بنویسم قربونش برم نفهمیدم دوازده صفحه شکرگزاری نوشتم چه حس خوبی داشتم کلی نعمت دیگه مونده بود بنویسم

    شام خوشمزه قورمه سبزی درست کردم

    چند تا کامنت نوشتم خلاصه اول این پروژه چقدر برام برکت داشت

    مهاجرت به مدار بالاتر الان فکر میکنم خبرهای زیاد خوبی تو راهه برام و برای همه دوستانم

    میخواهم می توانم می شود

    امروز رقصیدم احساس خوبی داشتم

    با جون دل گوش می سپارم به هدایت الله

    خداوند داره سوپرایزم میکنه باش هم مسیر میشم با استاد عزیز پیش به سوی توحید

    خداوند سپاسگزارم بابت این نعمت های الهی با برکت

    وقتی دوازده قدم خریدم باورم این بود هر قدم برام کلی برکت و خبر خوب داره همین طور هم بود

    خدا رو شکر زمانی آرزوش داشتم ولی خدا شاهده نمیدونم چه جوری خریدم خودش برام خرید همش بهش میگفتم خدا جون برام بخر روزیم کن امیدوارم بقیه دوره ها هم برام بخره

    در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    لیلا طهماسبی گفته:
    مدت عضویت: 3191 روز

    سلام به همه ی عزیزان

    خانم شایسته ی عزیز حتی همین الان که فقط فایل صوتی شمارو شنیدم احساس میکنم میتونم اون فرکانس و مدار بالاتر رو حس کنم مثل اون بارونی که میدونی میباره و از قبل قطرات بارون رو روی پوستت احساس میکنی، صداش رو میشنوی و حس تازگی و پاکی و خلوصِ زیر بارون بودن رو عمیقا حس میکنی، حسِ یک تجربه بسبار باکیفیت تر از بودن، از زندگی کردن رو همین الان داری میچشی، حتی قبل از اومدنش، یک تجربه ی عمیقتر و لذتبخشتر از بودن در این جهان، وقتی قدرتمندتری، آرامتری و متمرکزتری و دورتر از حاشیه ها. خانم شایسته عزیزم سپاسگزارم برای پروژه ی مهاجرت به مدار بالاتر و این مسیرِ زیبای درک و آگاهی که نتیجه ش زندگیِ زیباتره.

    و سپاسگزارم برای پروژه خانه تکانی ذهن که چقدر باعث شد من در مسیر درست قرار بگیرم، مسیر رو با عقل خودم نرم، هدایتهای خدارو پیوسته دریافت کنم و درنتیجه بقول شما از مسیر هموار رشد کنم و به خوااسته هام برسم.

    و بقول شما در فایل صوتی پروژه خانه تکانی ذهن خدا میدونه چه معجزاتی و چه تغییرات عالی و دلخواهی رو قراره تو این مسیر با هم تجربه کنیم.

    در پناه خداوند شاد و ثروتمند باشید عزیزان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    بازیار گفته:
    مدت عضویت: 892 روز

    یا رَبِّ الْعَالَمِینَ

    إیّاک‌َ نَعبُدُ وَ إِیّاک‌َ نَستَعِین‌

    درود به استاد بزرگوار و خانم شایسته عزیز

    “”مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر””

    گام اول: 12-10-1403

    فقط روی خداوند حساب کردن و قدرت رو به او دادن (توحید)سرعت موفقیت را بالا می برد

    • سرراست ترین و روان ترین مسیر رسیدن به خواسته، مسیری است که بر قانون تکامل منطبق است؛

    • رعایت کردن قانون تکامل نه تنها مسیر را لذت بخش می کند بلکه باعث می شود نتایج نیز دائمی شود.

    • تغییر باورها،یک فرایند پیوسته از کنترل ورودی های ذهن است که آرام آرام عادت های سازنده ای در شما می سازد و آن عادت های سازنده، مانع برگشتن شما به مسیر قبلی می شوند؛

    برای تغییر باورها هیچ راه میانبری و هیچ تکنیک خاصی وجود نداردو هر کس هم صحبت از تکنیک خاصی برای تغییر یک شبه باورها می‌کند قانون را متوجه نشده است.

    وقتی قانون را درک میکنی مثل فهم مسئله ریاضی هست که به هر صورتی که سوال تغییر کنه یا اعداد و ارقام کم و زیاد شود چونکه مسئله رو درک کرده ایم میتونیم آن را حل کنیم.

    همه مسائل زندگی هم به همین صورت است و طبق قانون که همیشه ثابت است دیگر دلار،طلا و… تاثیری ندارند.

    باید قدرت را فقط به خداوند بدی و قدرت را از آدما و شرایط بگیری

    (خدایی که توی وجود همه هست)و این توانمندی را به همه داده و هیچ کس هیچ محدودیتی ندارد.

    همه آدمهای موفق فارغ از هر دین و مذهبی دلیل موفقیتتان این بوده که قدرت را به عوامل بیرونی نداده اند.

    ویژگی توحیدی واقعا می تواند سرعت موفقیت را هزار برابر کند البته باید روی این باور کار بشه البته که اولش ذهن مقاومت میکنه مثلا میگه دلار رفت بالا، رئیس جمهور فلان چیز گفته،فلان قانون جدید مجلس جلوگیری میکنه، توی کشوری که ما زندگی می‌کنیم اوضاع چنین است. اینها موانعی هستن که توسط ذهن مقابل باورهای توحیدی می ایستند.

    برای رسیدن به مکان و وضعیتی که استاد اکنون هستند چیزی که باعث خواست و انگیزه ی رسیدنشان شده حرفهای ناامیدکننده و باورهای منفی کسانی بوده که عوامل بیرونی را برای رسیدن به خواسته ها خیلی بزرگ کرده بودند( پول،پارتی،زبان) یعنی استاد بجای اینکه با این موانع عقب نشینی کنند و دست از اهداف خود بردارند برعکس انگیزه شان یرای رسیدن به آن اهداف دوچندان شده.

    اگر باورهای توحیدی مان را تقویت کنیم و روی آنها کار کنیم،

    خیلی از کارهایی که دیگران میگویند نمی‌شود و امکان ندارد

    با کمک خداوند می شود و امکان پذیر است.

    یعنی خداوند ایده، خلاقیت، شهامت ریسک کردن و قدرت لازم و ابزارهای لازم را فراهم میکند.

    و من هم سمت خودم باید چیزی که همیشه استاد تاکید می‌کند یعنی تعهد و صبر برای طی کردن تکامل را داشته باشم یعنی باورها نتایج خود را نشان میدهند و آرام آرام شرایط زندگی هم عوض می‌شود.

    تا باورهایم را درست نکنم و آنها را تقویت نکنم هر جا بروم آسمان به همین رنگ هست.

    استاد و خانم شایسته سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    اعظم پور هدایتی گفته:
    مدت عضویت: 492 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم بانوی گلم

    خیلی خوشحال شدم قراره شروع بشه مهاجرت به یه هدف بالاتر ای ول دمت گرم خانم مریم عزیزم با این هدیه ای جذاب که بهم دادی امروز تولد اعظم عزیز دوست داشتنی وعزیز دل خدا هست و. چقدر خوشحالم صبحی از خواب بیدار شدم وستاره قطبی رو انجام دادم و منتظر یه سورپرایز یه هدیه ای از طرف ربم هستم چونکه تولدم هست ومن ارزشمندم ودرخواست کردم و به درخواستم پاسخ داده شده

    خداجونم شکرررررررررررررررت

    نمی‌دونم چجوری بگم شکرررررررررت

    سپاسگزارم رب من بابت این هدیه بینظیررررررررررت دمتتتتت گرممممم خداجونم خیلی خوشحالم خیلی خیلی میدونم رب من از طرف بنده عزیزش استاد گلممم ومریم بانووووو عشقم

    میخاد پروژه مهاجرت یه مدار بالاتررو میخادبرام ببره بالا و بالاتر ررررررررررررررر

    عاشقمتمممم من از بس خوشحالم اشک شوق دارم واینکه ببین تولد من چقدر ارزشمند ه چقدر اول خدای من خوشحاله که من به این دنیا اومدم وخودم که دارم لذتهای رب عزیزم رو میبینم حس میکنم می‌شنوم

    خداجونم ممنونم شکرت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    مائده کردی گفته:
    مدت عضویت: 2524 روز

    خدای من خدای من خدای من

    چی دارم میشنوم و چی دارم میبینم

    الله و اکبر

    چه همزمانی چه همنشینی قشنگی

    خدای من شکرت

    همین دیروز بود که تصمیم گرفتم مصمم تر توی مسیرم قدم بردارم و تمرکزمو بیشتر کنم

    گفتم خداوندا کدوم قسمت از سایت و برم اصولی و قدم به قدم ببینم

    تا تمرکزم روی کارم بیشتر بشه

    و بعد الان با چنین بنری روبه رو شدمممممم

    خدایا تو چقدر نزدیکی تو جقدر بزرگی

    تو جقدر کریمی الهی رب من شکرت

    اینقد خدشحالم اینقد ذوووووووق دارن نمیدونم چطوری کنترل کنم

    شکرگزار وجودتم مریم جانممممم

    شکرگزار وجودتم عزیزدلمممممم

    شکرگزار وجود نازنینت هستمممممم

    از گام به گام تا این پروژه

    برداشت فوق العاده ای از محصولات درونیم داشتم

    و الان با عشق و استمرار مجدد

    میخوام خیلی دقیق و منظم و با تمرکز بکارم

    تا به امید خداوند

    برداشت های موفقی در سال جدید داشته باشم

    خداوندا تنها تورا میپرستیم

    و تنها از تو و تنها از تووووو یاری میجوویییم

    ما را به راه راست هدایت کن

    راه آنانی که بهشون نعمت داده ای

    نه آنانی که غضب کرده ای و نه گمراهان

    الهی صدهزار مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    مستانه اقبالهء گفته:
    مدت عضویت: 2100 روز

    به نام خدا که هر چه دارم از اوست سلام به استادان عزیزم استاد عباس منش واستاد شایسته ی عزیز

    خدایا شکرت امروز ساعت 8 صبح به فایل سر زدم با پروژه جدید استاد شایسته روبرو شدم

    مهاجرت به مدار بالاتر

    خیلی خوشحال شدم من به خودم تعهد میدم که این پروژه رو با شما ودوستان عزیزم در این سایت توحیدی وبی نظیر همراه باشم ومثل نماز خواندن بهش توجه کنم که موقع اذان باید شروع کنم به خواندن نماز چون بیشترین انرژی مثبت در حال ارسال شدن هست وهمه داریم از خودمون انرژی مثبت ارسال می کنیم

    این فایل رو هم اول روز شروع کنم به گوش دادن ونکته برداری کردن وفکر کردن واز هر کاری برام مهم تر باشه چون این فایل ها هستن که هم دنیای من رو می سازن وهم آخرت من رو

    از شما استاد شایسته ی عزیزم بی نهایت سپا سگزارم برای اجرای این پروژه عالی

    خداوند در دنیا وآخرت به شما پاداش عظیم بدهد

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2857 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به خانم شایسته عزیز

    از روی میز صبحانه بلند شدم که بیام گام بعدی پروژه خانه تکانی رو گوش بدم و این دومین باری هست که پروژه خانه تکانی شروع میکنم

    دقیقا چند روز پیش بود که بهم سر میز الهام شد پروژه خانه تکانی دوباره شروع کن

    گفتم باشه.

    صحفه سایت باز کردم دیدم یه صحفه جدید اومده اول فکر کردم استاد فایل جدید گذاشته

    بعد دیدم نه یک پروژه دیگررر داریم

    قبل از اینکه از روی میز بلند شم مادرم یک درخواستی از من کرد و من بدون تامل گفتم :نه

    میدونستم این نه گفتن دلیلش چسبیدن به از دست دادن پولم اولش از خودم ناراحت شدم

    گفتم به پول چسبیدی به یه عامل بیرونی چسبیدی اخه اینم میشه زندگی برای تو

    سریع به خودم یاداوری کردم میدونم از کجا اب میخوره شرک من قدرت دادم دست یه سری عوامل بیرونی من یکیش فهمیدم که چطور قدرت دادم و دست بالم بسته باید روی اون کار کنم

    اما این نه گفتن من برای من یه چیزی واضح کرد درسته یه باور بشدت محدود کنندم دوباره بهم یاداوری شد

    اما بعد از نه گفتنم مادرم از چیزی پرسید که یه بار دیگه یک باور محدود کننده برام واضح تر شد

    اون باور محدود کننده باعث شده بود من بسیار خشمگین بشم بسیار از درون خودم بخورم در اخرین برخوردم با یک نفر که این دکمه رو فشار داده بود بسیار با عصبانیت و خشم برخورد کردم

    حق با من بود ولی واکنشم درست نبود سازنده نبود تخریب بود

    بخاطر همین وقتی برگشتم خدا مثل یه رود جاری پرسید چرا تغییر شخصیتت نمیسپری به خدا این بسپار به خودش..

    من فقط یه الهامی دریافت کردم که خیلی واضحم نبود ولی اونقدر واضح بود که الان چند روزه مهم ترین کارم شده گوش دادن به فایلهای استاد و بیشتر پروژه خانه تکانی

    روزی که تصمیم گرفتم خودم بلند کنم گفتم من دارم هر روز بی هدف ورزش میکنم اونم ورزش سنگین اونقدر که حتی وقتی پریود بشمم نمیفهمم پریود شدم بسکه خودم ذهنم و جسمم مجاب میکنم تمرین کنه

    اما چرا بی هدف من میخوام برگردم به فوتسال و عشق تجربه کنم اینجوری زودتر تغییر میکنم

    قدم برداشتن به سمت فوتسال باعث شد من از یه نقطه مهم توی وجودم پی ببرم که خیییییلی اذیتم میکنه که میدونم شرک میدونم از نبود عزت نفس کافی

    و همین فهمیدنش استاندارهای منو هم بالا برد که میخوام توی حوزه مورد علاقم با افرادی باشم که ویژگی های موردنظرم داشته باشم

    هرچند که این نقطه اذیت کننده توی تمام روابطمم ردپاش میبینم ولی از وقتی برای هدفم قدم برداشتم بیشتر به چشم اومد برام..

    خانم شایسته عزیز چقدر خوب گفتید درمورد تمرکز چند روزپیش که یکی از قسمتهای زندگی در بهشت میدیدم استاد گفت بخاطر قانون سلامتی نتونسته بودیم فایل بذاریم، هربار یه هدف بزرگ میذارم و تمام تمرکزم رو روی هدفم میذارم دیگه عملا فرصتی برای فیلم گرفتن و تدوینش توی سایت نداشتیم

    آخ چقدر من عاشق اینم

    یعنی همین تمرکز و اصرار من برای رسیدن به خواستم بود که باعث شد بالاخره من به این فکر بیوفتم یه راهی پیدا کنم و از بین اونا به سایت هدایت بشم

    توی این یکسالو نیم اخیر همه تمرکزم گذاشتم برای اینکه به هدفم برسم ولی موضوع اینجا بود تمرکز من اغشته بود به باورهای محدود کننده، البته ناراحتم نیستم چون اگر اون تعهد بی چون چرا نمیذاشتم مثل خیلیا که هنوز که هنوز احتمالا باری به جهت بودن منم باری به هرجهت داشتم زندگی میکردم هر روزم بدتر از روز قدم

    من خیلی به خودم افتخار میکنم چون تمام این مدت وقتی تصمیم میگرفتم یه ایده ای برای رسیدن به هدفم استارت بزنم دیگه منو میزدی هم ول کنش نبودم

    مثلا 50 روز هر شب تابستون خوزستان توی پارک میدویدم چون اون تایم حس میکردم که باید اینکار انجام بدم

    مثلا حس کردم فردا صبح باید برم اهواز، بدون اینکه حتی پدرمم از خواب بلند کنم منو برسونه ایستگاه قطار، اسنپ گرفتم و رفتم، وقتی رسیدم سالن داشتم بازی میدیدم بابام پیام داد کجایی؟چرا بیدارم نکردی ببرمت؟ گفتم من توی سالنم بعدا بهت جواب میدم الان نمیتونم.

    اما تعهد به ذهن یه چیز دیگس

    ایمان به غیب، ایمان به خدا

    من قبلا تجربه ایمان به غیب داشتم بخاطر همین وقتی داشتم صحبتهای شما رو گوش میدادم و سری هم به فایل روز اول زدم

    یادم افتاد وقتی تصمیم گرفتم نرم دانشگاه

    میگفتن میذاشتی کنکورت میدادی بعد میگفتی میخوای اینکار کنی!

    ولی یادم به دختر همسایمون گفتم من 99 درصد نمیذارم من 100 درصد میذارم

    توی ذهنم خودم میگفتم استاد عباسمنش گفته تصمیم بگیر بهش فکر نکن و انجامش بده

    اووووونقدر ایمان داشتم و ایستادم

    که قلبم سنگین شد

    پدر و مادرم از در و دیوار میخواستن برن بالا که بلکه هرجوری هست منو راضی کنن اینکار نکنن ولی من نمیشنیدم که من بودم این تصمیم چقدر اون پروسه لذت بخش

    درسته ظاهرش زشت به نظر میرسید چون فشاری از بیرون حس میکردم ولی من لدت میبردم

    دیگه ته بیخیالی من بودم نه پول داشتم کفش و لباس و شهریه سالن بدم نه درامد داشتم نه پس انداز داشتم نه کسی داشتم که بگهههه اووه چه خفنی تو میخوای فوتسالیست بشی :))) خخ

    خودم بودم و خودم هر روز و شب پا تی وی داشتم جام جهانی میدیدم و لذت میبردم

    من از همون مدارم اومدم بالا

    از همون مدارم که هیچچچچ نداشتم اومدم بالا و چقدر پروسه لذت بخشی بود چون باورهای توحیدی مسیرم بشدت هموار کرده بود

    از برکات پروژه خانه تکانی باید بگم بعد از اینکه تمام شد به شکل عجیبی یه فرایند تمیز کاری و تغییر توی خونمون راه افتاد البته اونقدر نامحسوس بود برام که اصلا فکر نمیکردم ربطی داشته باشه به کار کردن روی این پروژه

    که تا همین دیروز ادامه داشت و امروزم دنبال ایده مناسبم که ادامش بدم

    اما همه اینا رو گفتم که بگم دوست دارم به مدار بالاتر برم

    دوست دارم شخصیتم تغییر کنه دوست دارم

    بازم نه هایی بگم که دربرگیرنده ترین عادت هام بهم نشون بده

    حالا وقتش به این عادت مخربی که تازه دارم میشناسمش نه بگم..

    در پناه خدا میسپارمتون دوست های خوبم و میبینمتون در پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    با ایمان

    مریم درویشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1769 روز

    سلام به خانم شایسته ی عزیز تا جایی که یادم میاد پروژه ی گام به گام رو من با خودتون شروع کردم و و دقیقا روز اول مهر ماه یعنی سه ماه پیش استارتش خورده شد و تا دوماه بعدش ادامه داشت ، توی اون دوماه من به ظاهر هیچ نتیجه ای از اون استمرار ندیدم ولی دقیقا بعد از اتمام پروژه که ماه سوم بود من به درآمد هدف امسالم رسیدم و کلی نعمت و نتایج دیگه هم برام به همراه داشت

    و دقیقا همین چتد روز اخیر بود که گفتم من که از اون رونده نتیجه گرفتم و خودم بیام یه همچین روندی رو مثل خانم شایسته برای خودم استارت بزنم که باز خبر خوشش رو توی بنرهای داخل سایت دیدم

    همین سه ماه پیش من به هیچ عنوان نمیتونستم باور کنم که روزی دوساعت کار کردن رو اون پروژه که تازه رایگان روی سایت قرار میگیره فقط تو سه ماه قرار ایتقدر تجربه ی من از زندگی رو بهتر کنه

    از کیفیت کارهام

    از درآمدم

    از فروشم که من تو این سه ماه هر اثر جدیدی که خلق کردم به فروش رفته

    از رابطم با عزیزدلم

    و حتی تاثیری که داشتم روی شغل و درآمد ایشون

    از سفرهای بینظیری که رفتم چه با درآمد خودم چه با خانواده

    از لباسهایی که خریدم برای تودم یا خریداری شد

    حتی اینکه من لذت بیشتری بردم از روزهای عادی زندگیم

    از مشتریهای باکیفیت تری که اومدن تو زندگیم که یک نفر اندازه 12 نفر به من سفارش داده

    و کلی چیز دیگه که الان نمیفهمن و در آینده قطعا خواهم فهمیدم

    خواستم یه مروری بکنم که همون روند ساده ی دو ساعت در روز چه قدر نتیجه قرار بیاره با اینکه ذهن میگه آخه با دوساعت!؟

    با این کارای ساده؟

    میشه

    شد برای من

    بهترشم باید بشه چون الان 3 برابر درآمد 3 برابریم رو میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: