سوالات:
- راه های ارتباط با راهنمای درون چیست و مهم ترین باور برای فعال کردن این راهنمای درونی چیست؟
- رفتار هماهنگ با قانون در مواقع برخورد با ناخواسته ها چیست؟
- آیا لازمه ماندن در احساس خوب، مدیریت کردن همیشگی گفتگوهای ذهنی است؟ اگر بله آیا این امر اصولاً امکان پذیر است و چگونه؟
- آیا باوری وجود دارد که با ایجاد آن، به صورت خود به خود گفتگوهای ذهنی ما مدیریت شود؟
- وقتی با اینکه روی باورهای خود درباره ثروت کار می کنیم اما هنوز به موفقیت مالی نرسیده ایم، از کجا بدانیم که هنوز ایراد کار، از باورهای محدود کننده ما درباره ثروت است تا نا امید نشویم و مسیر را تا رسیدن به نتیجه ادامه دهیم؟
- من به شدت دوست دارم در مسیر علاقه هایم حرکت کنم اما یکی از باورهایی که مرا متوقف نگه داشته این نگرانی است که اگر من بر مسیر خواسته های خودم تمرکز کنم یا آن را اصل قرار دهم، ممکن است در این مسیر به عزیزانی مثل همسر و فرزندم آسیب بزنم. چون من به شخصه از عهده مدیریت تضادهای احتمالی در مسیر بر می آیم اما نگرانم که این تضادها به همسر و فرزندم آسیب وارد کند. با چه منطقی این نگرانی را از ذهنم دور کنم و احساس عذاب وجدان نداشته باشم؟
- چگونه هم در مسیر خوشبختی خودم حرکت کنم و هم مراقب باشم که این مسیر مانع خوشبختی خانواده ام نشود؟
مفاهمیمی که در این قسمت توضیح داده شده است شامل:
- مهم ترین باور برای فعال کردن راهنمای درون؛
- چه ترمزهای ذهنی مانع اعتماد ما به نیروی هدایتگر درون مان شده و چطور این ترمزها را از میان برداریم؛
- چرا ما به ندرت از راهنمای درون خود بهره برداری می کنیم و غالباً متکی به عقل خود هستیم؛
- نشانه ای برای تشخیص الهامات قلبی از گفتگوهای ذهنی؛
- برای شنیدن هدایت های راهنمای درون، باید استدلال های ذهن را که از تجربیات و باورهای محدودکننده گذشته می آید، از مدار خارج کنی؛
- باورهای قدرتمند کننده ای که ذهن منطقی ما را خاموش می کند تا صدای الهامات درونی را بشنویم؛
- مثالهایی از نشانه های کار کردن روی باورهای ثروت ساز و بهبود آنها؛
- تنها مسئولیت زندگی ما از دیدگاه قوانین؛
- ما توانایی خوشبختی یا گمراهی یا هدایت هیچ فردی غیر از خودمان را نداریم؛
منابع کامل درباره آگاهی های این قسمت:
دوره روانشناسی ثروت 3 خصوصا جلسه 2 که مبانی اجرای توحید در عمل را مفصلاً شرح داده است.
عمل به آگاهی های این جلسه از دوره روانشناسی ثروت 3، فونداسیون اجرای توحید در عمل را در وجود ما می سازد. فونداسیونی که می توان تمام زندگی را روی آن بنا کرد. از کسب و کار، روابط، سلامتی و …
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | فرهنگ ناب «لا اِکْراهَ فِی الدّین»110MB30 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | فرهنگ ناب «لا اِکْراهَ فِی الدّین»28MB30 دقیقه
به نام خالق من
قسمت یازدهم از فایلهای مصاحبه با استاد:
سوال اولی که پرسیده شد ومخصوصا پاسخ فوق العاده ش برای خیلیهامون لازم وضروریه.
اینکه اگر من برم دنبال اهداف وهدایتها وماجراجوییهای خودم خانواده ام وبچهام اذیت میشن, در این مورد چکار باید کرد?
وپاسخی که استادداد رو من فکر میکنم هزاران بار باید به خودم یادآور بشم که من مسئول هییییچ کسی در زندگیم نیستم حتی اگر بچه ای داشته باشم,من فقط وفقط مسئول خودم هستم. خدایا چقدر در این مورد باور محدود کننده که ریشه در ضعف ایمان و وابستگی داره رو تو وجودمون داریم!
خدایا کمک کن که رها بشیم از دست احساسات زودگذر و وابستگیها وبی ایمانیها…
چقدر این جمله استاد بدیع وارزشمنده! واینکه میگه من تاثیری در خوشبختی یا بدبختی پسرم ندارم واین فقط بستگی به مدار خودش وانتخاب وتصمیمات خودش داره.چقدر این حرف زیباست وریشه در درک وایمان داره.
حتی استاد با سبک خاص زندگیش باعث شده که مایک هر سال چندین مدرسه رو عوض کنه وهربار مجبور به ایجاد روابط جدید بشه وهمیشه غریبه باشه تو مدرسه واستاد عزیز نتنها این رو بد نمیدونه بلکه باعث رشد وپختگی وواضح شدن خواسته فرزندش میدونه البته اگر خودش در مدارش باشه واگرم نباشه که هر چیزی هم براش فراهم بشه نتیجه عکس براش داره.
چقدر رهایی بخش ولذتبخشه وقتی استاد میگه که حتی فقر ونداری وجدایی وحتی فوت والدین قرار نیست برای بچه بد باشه وهمه اینها نهایتا باعث خیر میشه براش اگر تو مدار باشه واگر نباشه هم بازم هیچ چیزی براش کاربرد نداره.الهی شکر بخاط این آگاهی زیبا وخداروشکر که دارم در عمل نسبتا خوب بهش عمل میکنم ودارم هرروز بیشتر از قالب وابستگیها وتصمیمات احساسی خارج میشم.
این دیدگاهه که نشانه ایمانه.
پاسخ ارزشمند سوال دوم در مورد نحوه برخورد با نظرات وعقاید مخالف هست.استاد جان توضیح میده که اصلا نیاز به بحث وجدل ومباحثه و زور زدن برای اثبات و رد نداره واصلا این فرهنگ غلطیه که تو ایران هم زیاد وجود داره,اصلا نیاز به فش وجر وبحث وکامنت منفی گذاشتن نداره خیییلی راحت دلیتش میکنه میره پی کارش.
واز آمریکای عزیز مثال میزنه که آزادترین کشور دنیاست وهمممه جور عقایدی توش دارن با صلح در کنار هم زندگی میکنن وبنظر من اینم از شگفتیها وعجایب این کشور پهناور والهی هست .
استاد عمدا مثال شیطان پرستها رو میزنه که اصلا به ما چه,تا مادامی که به کسی ضرر نمیزنه به خودش ربطی داره وبارها قرآن گفته اعمال هر کسی بر عهده خودشه ومیتونه در کنار موحد راحت زندگی کنه.
اما ریشه این باور محدود کننده فکر میکنم برمیگرده به همون امربه معروف ونهی از منکر که ما اشتباهی کلا حال شدیم واونو با زور واجبار وطعنه وفش اشتباه گرفتیم واین اصلا ربطی به کسی نداره که نمیخواد حرف ما رو بشنوه.
واقعا که قبول عقاید وسبکهای زندگی مخالف حتی اگر با هیچ منطقی سازگاری نداشته باشه فرهنگ میخواد واصلا به هیچ کسی ربطی نداره واین باور وفرهنگ رو من به شدت ستایش میکنم وآمریکای عزیز رو خیلی تحسین میکنم وبه این مردم بینهایت تبریک میگم.
ممنونم استاد عزیز جواب هر کدوم از این دو سوال بینهایت برام ارزشمند هست ,سپاسگزارم استاد خوبم.
🕯💡🕯💡🕯💡🕯💡🕯💡🕯💡🕯💡🕯💡🕯🕎🕎🕎🕎🕎🕎🕎🕎🕎🕎🕎🕎🕎🕎🕎🕎🕎