مصاحبه با استاد | باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار

سوالات:

  1. شما به طور متوسط  در طی روز چقدر بر سیستم کسب و کار خود نظارت دارید و چقدر تفریح دارید؟ به طور کلی تعادل بین کار و تفریح را چطور برقرار کرده اید؟
  2. آیا همزمان می توان چندین کسب و کار را مدیریت کرد و به موفقیت رسانید؟
  3. بهترین شیوه برای برقراری تعادل بین کار و تفریح چیست؟
  4. آیا می توان تکامل را سریعتر طی کرد؟ چطور؟
  5. چطور از بدهی به استقلال مالی برسیم؟ 

مفاهیمی که استاد عباس منش در این قسمت توضیح داده اند شامل:

  • تکامل شما با مدت زمانی که صرف می کنید طی نمی شود بلکه تکامل شما با سرعت عمل در اجرای ایده های الهامی، طی می شود؛
  • ریشه احساس نیاز به «شراکت»؛
  • سرراست ترین مسیر برای ایجاد تعادل در زندگی شخصی و کسب و کار؛
  • اولین قدم برای «خروج از مدار بدهی و گرفتاری مالی» و «ورود به مدار استقلال مالی»؛
  • تفاوت میان “ریسک کردن” و “اطمینان قلبی به نتیجه نهایی”؛

منابع کامل درباره محتوای این قسمت: دوره روانشناسی ثروت 2

دوره روانشناسی ثروت 2، منبع کاملی است برای:

  • تبدیل عشق و علاقه به کسب و کار؛
  • مدیریت کسب و کار با همان امکاناتی که داری و درآمد ساختن از آن؛
  • چگونگی تبدیل ایده های خام به دستورالعمل هایی اجرایی که منجر به تولید یک محصول یا ارائه خدماتی می شود که هم مسائل افراد را حل می کند و هم برای ما پول می سازد؛
  • ایجاد باورهای مناسب برای جذب نیروی مناسب به کسب و کار و مدیریت آنها؛
  • ایجاد باورهای مناسب برای جذب مشتریان وفادار به کسب و کار؛
  • و…

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار
    94MB
    28 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار
    26MB
    28 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

389 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Darioush» در این صفحه: 1
  1. -
    Darioush گفته:
    مدت عضویت: 2705 روز

    به نام الله یکتا

    سلام خانم پری پور

    موقع نوشتن این نظر، از ذوق اشک توی چشمام حلقه زده.

    چند لحظه پیش یکی از جدی ترین تنش های اخیر داشت بهم وارد میشد. و البته خداروشکر فهمیدم مثل همیشه باید با پیدا کردن زاویه نگاه درست، احساسم رو خوب کنم و از توی این تضاد خواسته ام رو پیدا کنم.

    مشغول این بودم که خودم رو به یه کاری مشغول کنم تا حالم بهتر بشه، همین جوری خیلی اتفاقی اومدم توی سایت و خیلی اتفاقی تر!! به نظر شما برخوردم…

    و وقتی چشمم به این کلام خدا که نوشته بودید افتاد و با استفاده ازش از خدا کمک گرفتم…

    مثل این بود که… واقعا احساس میکردم دور و برم پر فرشته های خداست که من نمی بینمشون و برای کمک من اومدن…

    انگار هزار کیلو بار از روی قلبم بر داشته شد.

    الان کاملاً ارومم، اون موقعیت مضطرب کننده هم تموم شده. اون نا خواسته ای بود تا باهاش خواسته ام رو بشناسم، که الآن فهمیدم خواستم باور به درخواست کردن از خدا بود. خدا را ممنونم.

    واقعا همه چی دست خداست. واقعاً همه توی چنگ خدا ناتوان و ضعیفن. بزرگترین زرنگی، پارتی داشتن با خداست. باید بهش نزدیک بشیم، خیلی پارتیه خوبیه! :)

    از شما واقعا ممنونم، موقع نوشتن کامنتتون واقعا نماینده خدا بودید که اینا رو بنویسید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: