مصاحبه با استاد | باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار

به نام خداوند بخشاینده مهربان

سلام بر خدای بزرگم ،خدایی که خالق همه چیز است وشنوا وبیناودانا وتوانا است .

خداوندا،قلب سلیم به این بنده بده ،تاهمیشه تسلیم تو باشم .

خداوندا ،مسئله های زندگی ام را تو حل کن ،تویی که گره گشایی .

که هرچه خواستم ومی خواهم به بهترین حالت حل کردی ودر دل تضادها رشدم دادی .

خدایی که به بنده هابی که صبر می کنند پاداش می دهد .

خدایا شکرت که تا این 11تا گام هدایتم کردی به نکته برداری ،خودت هدایتم کن که ظرفم ودرکم از این حرف ها که از جانب تو بر زبان استاد که دستانی از تو شد برای بیدار شدنم ،بالا برود وله یکتا پرستی وباورهای درست برسم ودرک بهتر از قوانین جهان .

به امید خدا بریم سراغ گام 11پروژه ،

1-تفریح سفر کار زندگی همه چیز برای من یکی است،من تقریبا هر روز روی کارم ،کار می‌کنم.

از لحاظ ذهنی ،ذهنم در فضای کار است کار برایم تفریح و تفریح برایم کار است. و از تک تک لحظاتی که کارم است دارم لگ لذت می‌برم.

2-وقتی شما در مسیر درست باشی،کارت زندگیت تفریحت عشقت همش با هم یکی است.

یکی از دلایلی که خیلی خیلی احساس خوشبختی می‌کنم،همه چیز را من با هم دارم.

3-اگر باورهای خوبی داشته باشید آدم‌هایی و دستانی از طرف خداوند در زندگیتان می‌آید که واقعا خالصانه به شما کمک می‌کنند تو این مسیر.

4-اگر باورتان در مورد افرادی که در کسب و کارتان هستند درست باشد شما،چنین افرادی را جذب خواهید کرد

5-من علاقه‌ای ندارم برای اینکه ملکی را بخرم خودم را بدهکار کنم وقتی که داشتم خریدم،

وقتی باورتان درست باشد اینقدر از جاهای مختلف نتایج به وجود می‌آید،باعث می‌شود، شرایطش را داشته باشی و ملک بخری.

6-باور،که درست شود از جاهای دیگر اینقدر ثروت می‌آید،بعد از یک سال دو سال سه سال اینقدر خداراشکر از لحاظ مالی به جاهای خوب می‌رسی که که ملک هر چقدر هم رشد کرده باشد خیلی راحت کسب و کار شما هم رشد کرده و و بارها و بارها بیشتر از اون نسبت به راحتی آنچه که نیاز است بخری.

7-خودم اینجور انگیزه گرفتم که وقتی می‌دیدم یکی تونسته به یه جایی برسه من باور می‌کردم که می‌شود به اینجا رسید،و اگر اون توانسته من هم می‌توانم ،فقط باید فکر کنم که چطور به اون رسیده

8-به اندازه که ایمان داشته باشی و به اندازه‌ای که از من بیشتر روی خودتون کار کنید و اگر بیشتر از من ذهنتان را کنترل کنید،به بیش از و به بی‌نهایت بیشتر از آنچه که من بهش رسیدم می‌توانید برسید موضوع فقط محدودیت در ذهن ماست.

9-دلیل اینکه من خیلی از خواسته‌ها را، می‌خواستم داشته باشم،برای اینکه ایمان بقیه بیشتر شود.

و انگیزه بزرگتر این بود که به بقیه این ایمان را بدهم که می‌شود.

10-من از همه لحاظ احساس خوشبختی می‌کردم حتی زمانی که شرایط مالی ام خوب نبود،یک آدمی بودم که شاد بود.

11-همه بحث ثروت را ملاک موفقیت می‌دانستند،

اون آدمی که سلامتی داره نمی‌فهمه،که اگر سلامت نباشه سلامتی از میلیاردها دلار بیشتر ارزش دارد،اون کسی که روابطش خیلی وحشتناک نیست نمی‌فهمد که روابط خوب چه نعمتی است.

12-بزرگترین انگیزاننده من این بود که،ایمان بقیه را قوی کنم که بگویم،

خدایی که سلامتی می‌دهدخدایی که روابط درست می‌دهد،خدایی که عشق را وارد زندگیت می‌کند،از همه لحاظ ثروت راهم بهت می‌دهد.

13-زمانی که شریک داشتم ،از لحاظ مالی و کاری پیشرفت خاصی نکردم،وقتی که شراکت مان را تمام کردیم اون وقت پیشرفت های من شروع شد،

کلاً اعتقادی ندارم به عامل بیرونی،شریک‌ دلیلش یک باور اشتباهی است،حتماً یک باور اشتباهی دارند، مثلاً اون پول داره سرمایه داره اعتبار داره

14-اگر ثروت است از همان کاری که دارند می‌توانند برسند،اگر شهرت است از همونی که دارند می‌تواند برسد،یعنی از همون چیزی که علاقه دارند و عشقشان است و تواناییش را دارند دوست دارم تو اون مسیر حرکت کنند می‌تواند برسند.

وقتی تمرکزتان روی یک موضوع خاص است، اون موضوع بهتر پیش می‌رود.

15-ترجیح میدم روی یک موضوع خاصی که عاشقش هستم علاقه دارم ، روی اون موضوع کار کنم فقط.

16-دلیلش این است که می‌خواهم هم زندگی کنم و هم لذت ببرم،و فقط کار کنم و کار کنم زندگیم جوری بشود که وقت نکنم،روابط عاشقی قشنگی داشته باشم،می‌کنم فرزندم را ببینم وقت نکنم مسافرت بروم

می‌خواهم همه چیز را با هم داشته باشم.

17-تقریبا سرعت زیادی دارم در عمل کردن به ایده‌ها،و توی مسیر ایده پخته می‌شود،اون ایده اول که به شما گفته می‌شود،قدم اول است،هیچ وقت کل مسیر نیست قدم اول را که برمی‌داری قدم بعد بهت گفته می‌شود و بعد که قدم بعد را برمی‌داری قدم سوم و بعد قدم چهارم و به این شکل پخته می‌شود.

18-یکی از دلایلی که من سرعت موفقیت‌هام بالا بود این بود که،من روی باورهام خوب داشتم کار می‌کردم و الان هم دارم کار می‌می‌شودواون چیزهایی که به من الهام می‌شود و در مسیر قرار می‌گیرد تقریباً من زودبهش عمل می‌کنم.

19-تقریباً من همیشه هم دارم کار می‌کنم هم تفریح می‌کنم و هم لذت می‌برم.

20-ریسک راخود فرد بهتر می‌تواند درکش کند،اون کسی که این کارو انجام می‌دهد یه کاری انجام می‌دهد که بقیه فکر می‌کنند ریسک است،از نظر اون ریسک نبوده.

از نظر اون، امیدواطمینان قلبی بوده که انجام داده است.

21-اینکه یک فردی می‌آید یک حرکتی را می‌کند که از نظر بقیه ریسک است و ممکن است بگیرد و یاممکن است نگیرد،از نظر خودش اونقدر شفاف بوده،خیلی شفاف‌تر و واضح‌تر بوده تا بقیه.

22-توی هر حالتی هستیم اولاً باید بپذیریم،این چیزی که در آن هستیم حالا یا بیماری یا بدهکاری یا طلاق یا مشکل عاطفی،باید بپذیریم که بایست و بانیش خودمان هستیم به وسیله افکار ما که یا آگاهانه یا ناآگاهانه ما شرایط را برای خودمان به وجود آوردیم.

23-اولاً چه باوری باعث می‌شود که شما بروید ضمانت بقیه را کنید،اینکه شما فکر می‌کنید با ضمانت کردن می‌توانی در زندگی بقیه حالا یا با پول دادن این یا با کمک مالی کردن،کمکمش کنی …

باید بپذیرید که من یک سری باورهای نادرست داشتم که حالا یا آگاهانه یا ناآگاهانه،باعث شدم که این شرایط را برای خودم به وجود بیاورم.

حالا که این شرایط نامناسب به خاطر باورهای من بوده،و تحت کنترل من هم هست، من میام با همین قدرتی که باعث شده خودم را بدبخت کنم،با همون قدرت می‌آیم خودم را خوشبخت می‌کنم.

24-با همون فرمون که رفتیم در جاده خاکی با همون فرمون برمی‌گردیم در جاده آسفالت

25-شما می‌آیید افسار ذهن و اون فرمان را به دست می‌گیرید و آرام آرام برمی‌گردی می‌آوری به مسیر درست

از بدهکاری می‌رسی به بدهکاری کمتر بعد می‌رسی به صفر و بعد می‌رسی به درآمد و بعد می‌ به موفقیت‌های مالی و بعد می‌ به فراوانی و به بی‌نهایت و به آزادی مالی .