سوالات:
- شما به طور متوسط در طی روز چقدر بر سیستم کسب و کار خود نظارت دارید و چقدر تفریح دارید؟ به طور کلی تعادل بین کار و تفریح را چطور برقرار کرده اید؟
- آیا همزمان می توان چندین کسب و کار را مدیریت کرد و به موفقیت رسانید؟
- بهترین شیوه برای برقراری تعادل بین کار و تفریح چیست؟
- آیا می توان تکامل را سریعتر طی کرد؟ چطور؟
- چطور از بدهی به استقلال مالی برسیم؟
مفاهیمی که استاد عباس منش در این قسمت توضیح داده اند شامل:
- تکامل شما با مدت زمانی که صرف می کنید طی نمی شود بلکه تکامل شما با سرعت عمل در اجرای ایده های الهامی، طی می شود؛
- ریشه احساس نیاز به «شراکت»؛
- سرراست ترین مسیر برای ایجاد تعادل در زندگی شخصی و کسب و کار؛
- اولین قدم برای «خروج از مدار بدهی و گرفتاری مالی» و «ورود به مدار استقلال مالی»؛
- تفاوت میان “ریسک کردن” و “اطمینان قلبی به نتیجه نهایی”؛
منابع کامل درباره محتوای این قسمت: دوره روانشناسی ثروت 2
دوره روانشناسی ثروت 2، منبع کاملی است برای:
- تبدیل عشق و علاقه به کسب و کار؛
- مدیریت کسب و کار با همان امکاناتی که داری و درآمد ساختن از آن؛
- چگونگی تبدیل ایده های خام به دستورالعمل هایی اجرایی که منجر به تولید یک محصول یا ارائه خدماتی می شود که هم مسائل افراد را حل می کند و هم برای ما پول می سازد؛
- ایجاد باورهای مناسب برای جذب نیروی مناسب به کسب و کار و مدیریت آنها؛
- ایجاد باورهای مناسب برای جذب مشتریان وفادار به کسب و کار؛
- و…
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار94MB28 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار26MB28 دقیقه
به نام خداوند روزی دهنده
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز
سلام به دوستان گرامی
گام یازدهم/ باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار
تکامل، با مدت زمانی که صرف میکنیم طی نمیشود، بلکه تکامل با سرعت عمل در اجرای ایده های الهامی، طی میشود. مثل استاد که بلافاصله به الهاماتش عمل میکنه و اونو اجرا میکنه.
یعنی هر چقدر که من روی هدفم کار کنم و متمرکز باشم، زودتر تکاملم طی میشه.
وقتی میخوایم کاری انجام بدیم، نباید زیاد مسائل رو برسی و تجزیه و تحلیل کنیم، وارد کار بشیم قدم های بعدی در طول مسیر به ما گفته میشه.
من باید بپذیریم، که این جایگاهی که الان هستم، توسط خودم ایجاد شده چه به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه. این من هستم که بوسیلهی افکار و باورهام، اتفاقات و شرایط رو واسه خودم به وجود آوردم.
وقتی که پذیرفتم من مسؤل صد در صد زندگی و شرایط الانم هستم و اگه شرایط نامناسبی رو واسه خودم رقم زدم، پس میتونم با تغییر افکار و باورهام و همین قدرتی که باعث خلق شرایط نامناسب شده با همون قدرت خودمو خوشبخت کنم( با همون فرمونی که تو جاده خاکی رفتم، با همون فرمون بیام تو جاده آسفالت) و مسیر خوشبختی رو ادامه بدم.
ما باید از موفقیت دیگران انگیزه بگیریم، وقتی میبینیم که کسی تونسته از هیچ به موفقیت برسه، به خودمون بگیم، منم میتونم موفق بشم، مثل همون فردی که موفق شده و تونسته پس منم میتونم.
وقتی ما باورهای درست و خوبی داشته باشیم، آدم ها و دستانی از طرف خدا به سمت ما میان که واقعا خالصانه به ما کمک میکنند در مسیر.
وقتی که ما تمرکزمون روی یک موضوع خاص باشه، صد در صد اون موضوع خوب پیش میره و موفق میشیم، تا اینکه تمرکزمون روی چند موضوع و کار باشه.
کار، زندگی ، روابط خوب، تفریح، مسافرت و عشق همه میتونه با هم باشه مثل استاد عزیز که همه رو با هم داره.
در واقع استاد کار و تفریح و لذت و عشق و مسافرتش با هم یکیه.
ما میتونیم از چیزی که عاشقش هستیم به درآمد برسیم.
من باید وقتی پول نقد دارم خرید کنم. اگه پول ندارم اول باید پول بسازم بعد خریدم رو انجام بدم.
وقتی من شریک میگیرم در کارم یعنی روی تواناییهای خودم حساب نمیکنم. روی پول و کار دیگری حساب میکنم. واین یه باور اشتباهیه. فکر میکنم شریکم خلاق تر از منه ، یه چیزی تو اون هست که من ندارم، یا وقتی تو کار شکست خوردیم تقصیر رو گردن اون بندازم یا با هم گریه کنیم.
ممنونم استاد عزیز که هر روز یه درس جدید به ما آموزش میدی.
در پناه الله مهربان شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید