مصاحبه با استاد | عملکردهایی که نشانه اجرای قانون است

سوالات:

  1. برای تحقق یک خواسته، تا چه مدت باید تلاش ذهنی و فیزیکی در راستای خواسته را ادامه دهیم و از چه زمانی باید طبق قانون رهایی، نسبت به خواسته خود رها باشیم؟
  2. تمرکز بر ساختن باورهای هماهنگ با خواسته مهم تر است یا اقدامات عملی در راستای خواسته ها؟
  3. اگر فقط یک باور باعث تغییر زندگی شود آن باور چیست؟
  4. در طی مسیر رشد، ایده های ناکارآمد را چطور تشخیص می داید؟
  5. آیا بدون سرمایه هم می توان به نتایج پایدار رسید؟
  6. آیا برای رشد نتایج، باید مکان خود را تغییر دهیم؟
  7. اگر شما بخواهید فقط یک هدف برای تمام دوران ها انتخاب کنید – که بیشترین تأثیر مثبت را بر زندگی تان بگذارد- آن هدف چیست؟

مفاهیمی که استاد عباس منش در این قسمت توضیح داده اند شامل:

  • رابطه “قانون رهایی” با “تلاش های ذهنی و عملی”
  • مفهوم رهایی در برابر خواسته و رفتارهای که هماهنگی با این قانون را نشان می دهد؛
  • نشانه های هماهنگ شدن با قانون رهایی؛
  • رابطه بین “باورهای قدرتمندکننده” با “اقدامات عملی در راستای خواسته ها”
  • نشانه های عمل به قانون رهایی در رفتارهای ما؛
  • اساسی ترین عامل برای کسب نتایج پایدار؛
  • وقتی در حال ساختن باورهای قدرتمندکننده هستی، اولین نشانه اش این است که در آرامش و احساس خوب هستی. اگر مسیر کار کردن روی باورهایت برای شما زجر آور است، یعنی در مسیر خلاف جهت با باورهای قدرتمندکننده در حال حرکت هستی!

منابع کامل درباره محتوای این قسمت: دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها | جلسه چهارم:

این جلسه، مفهوم رهایی درباره خواسته و چگونگی هماهنگی با این قانون را مفصلا توضیح داده است. با گوش دادن به آگاهی های این جلسه، تمام سوء برداشت های ما درباره عمل به قانون رهایی و مفهوم رها بودن درباره خواسته به کلی برطرف می شود. ارتباط رها بودن در برابر خواسته و اقدامات عملی هماهنگ با خواسته را درک می کنیم. این درک مسیر تحقق خواسته را برای ما به قدری لذت بخش می کند که نمی دانیم چه زمانی و چطور به خواسته خود رسیدیم.


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | عملکردهایی که نشانه اجرای قانون است
    64MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | عملکردهایی که نشانه اجرای قانون است
    19MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

596 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محبوبه سما» در این صفحه: 2
  1. -
    محبوبه سما گفته:
    مدت عضویت: 1367 روز

    سلام به همه عزیزانم

    چقدر همون موضوع اول این فایل رو دوست داشتم همیشه برام سوال بود که قانون رهایی یعنی چی و سردرگم میشدم خیلی موقعا. که باید خواستم رو بیخیال بشم یا نه

    اینجا خیلی زیبا و مشتی توضیح داده شد که اتفاقا قانون رهایی یعنی تلاش ذهنی، نه اینکه هیچ تلاش ذهنی نکنی و بگی من رها هستم . بلکه به این مفهوم هست که من نچسبم به خواسته ام و لذت ببرم از زندگیم و فک نکنم تا وقتی به اون خواسته ام نرسم دیگه زندگیم مزخرفه.

    قانون رهایی یعنی تلاش ذهنی در راستای توجه به خواسته ها. لذت بردن از لحظه. سپاسگزار بودن بخاطر آنچه که داریم نه شاکی بودن بخاطر آنچه نداریم. باید بتونی توجهت رو از روی ناخواسته برداشته و روی خواسته هات بذاری .

    بقول دوستی چقد خداوند بی نظیره. ازمون میخاد همیشه شاد باشیم و در لحظه باشیم به همین سادگی ما به سمت خواستمون هدایت خواهیم شد واقعا ازین ساده تر هم مگه داریم !

    در مورد مهاجرت و تغییر مکان زندگی ، بهترین حالت مهاجرت اینکه از همون حاییکه هستیم شروع کنیم و نتایج خوبی بگیریم اتفاقات خوبی رو خلق کنیم شروع کنم به پیشرفت شروع کنیم به کسب مهارت و نتیجه گرفتن. بعد که احساس میکنی این فضا برات کوچیکه و میخای بری زمین بزرگتر اونموقع هدایت میشی به مهاجرت به زمین بزرگتر

    روابط . به اندازه ای که خودمونو دوست داشته باشیم و برای بقیه ارزش قایل باشیم جهان هم به همون شکل به فرکانسامون پاسخ میده. روابط کاملا برمیگرده به افکار ما و ما هستیم که با افکار و باورهامون شخصیت متناسب با اونها رو بیرون میکشیم.

    عمل با باور بوجود میاد. وقتی باورهاتو درست کرده باشی و به ایمان و یقین برسی خود بخود عمل اتفاق میفته یعنی یه کار عملی انجام میدی اگه عمل نمیکنی یعنی روی باورهات درست کار نکردی.

    ما ایده ناکارآمد نداریم چیزی به اسم شکست نداریم و باید اسمشون رو تجربه بذاریم چون قسمتی از مسیر هستند ما یا بازی رو می بریم و یا ازش درس میگیریم .

    این دیدگاه باعث میشه در مسیر هدفمون بخاطر ناخواسته هایی که توی مسیرمون هستن دلسرد نشیم و به اونا به چشم تجربه نگاه کنیم ازشون یاد بگیریم . خواسته ها از دل تضادها میان بیرون .

    تنهایی هم میشه شروع کرد . وقتی میری توی مسیر، جهان خودش گروه رو برات فراهم میکنه نه اینکه بگی تا یک گروهی نباشه من حرکت نمیکنم دستان خداوند میان و بهت کمک میکنند .

    خدایا شکرت بخاطر سلامتیم بخاطر اینکه از گمراهی نجاتم دادی و بار سنگینی از روی دوشم برداشتی و هدایتم کردی به این مسیر و سایت فوق العاده.

    شکرت بخاطر اینکه بجای فضای 30 متری باهزینه، 85 متر بدون هزینه با امکانات عالی بهم هدیه دادی تا دوباره پرقدرت تر ایده مو اجرا کنم.

    شکرت بخاطر دستانت تو بی نظیری . شکرت بخاطر آیه های سوره فجر که حجت رو بر من تمام کردی :

    هان ای روح آرام یافته!

    به سوی پروردگارت بازگرد که تو از او راضی و او از تو راضی است.

    پس در زمره ی بندگان من در آی.

    و به بهشت من داخل شو!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    محبوبه سما گفته:
    مدت عضویت: 1367 روز

    سلام به عزیزای دل

    امروز چند تا هدایت قشنگ رو دریافت کردم دلم میخاد بنویسم اینجا

    صبح که خواستم برم بیرون مامانم گف شیر بگیرم داشتم میرفتم که هدایتی گف برو داخل این مغازه یکم مقاومت کردم و یهو گفتم شاید هدایته برو خب چی میشه اگه بری . رفتم داخل مغازه دیدم فروشنده لبنیاتی هم اونجاست گفتم عه داشتم میومدم پیشت شیر بگیرم گف خب واستا الان میرم .

    بعد همونجا پاسخ هدایتم رو گرفتم چون اگه میرفتم لبنیاتی بسته بود و من نمتونستم شیر بگیرم .

    بعد به سمت لبنیاتی که داشتم میرفتم چشمم به کافینت افتاد دوباره هدایت بم گف برو ازین سوالاتو بپرس شاید بتونه راهنمایی کنه رفتمو یه اقای خیلی خوش برخوردی بود و منو راهنمایی کرد و گف پیش آقای فلانی که مربوط به لوازم کامپیوتر میشه هم برو اون اطلاعات بسیار کاملتری داره و قطعا چیزی که مد نظرته رو بت راهشو میگه فقط بعدازظهر برو چون صبحا اصولا نیست .

    بعد از خرید شیر میخاستم بیام که بدمشون به مامانم صاحب یه بنگاه رو دیدم که ایشون رو تاحدودی میشناختم دوباره هدایت گفت در مورد سوال دیگت هم ازین بپرس پرسیدم و اون هم با احترام و خوش برخوردی گف تلاشمو میکنم مورد مد نظرتون رو پیدا کنم و قرار شد شب باهاش یه تماس داشته باشم

    بعد رفتم به سمت لوازم کامپیوتری اما یادم رفته بود که کافینت بم گفته بود شب برم چون صبحا نیست . نزدیک مغازش شدم دیدم اتفاقا خودش هستش و باهاش صحبت کردم و خیلی راهنمایی عالی بم کرد تقریبا یجورایی یکی از مهم ترین نگرانی در مورد شروع کسب و کارم رو برطرف کرد

    توی مسیر برگشتم به سمت ماشینم ی تضادی پیش اومد که نتونستم خودمو کنترل کنم و ناراحت شدم و به خدا شاکی شدم

    سوار ماشینم شدم و دیدم ماشین استارت نمیخوره گفتم خداجون سعی میکنم ذهنمو کنترل کنم و حالمو خوب نگه دارم توروخدا ماشینم روشن بشه . توی بازار اصلی شهر بودم و همه جا شلوغ

    بعد دیدم یه آقای اومد دو تا ماشین جلوتر از ماشین من سوار ماشینش شد دوباره هدایت گف ازش کمک بگیر رفتم بش گفتم. ماشین خودشو خاموش کرد و اومد استارت زد دید روشن نمیشه گف فک کنم باید هلش بدیم . کاپوت رو زد بالا و یه حرکت کوچولو انجام داد گف استارت بزن به محض زدن دیدم ماشینم روشن شد و کلی از خدا و اون آقا تشکر کردم که مورد مهمی نبود و اکی شد

    اومدم اطراف خونمون دیدم هوا خیلی باحاله ماشینو گذاشتم و گفتم یکم همین اطراف پیاده روی میکنم من پیاده روی رو دوس دارم و حالم رو خوب میکنع از طرفی با خداوند هم صحبت میکنم و باعث میشه حس آرامش نابی پیدا کنم .

    هوا کاملا عالی و آسمون صاف بود و هیچ پرنده ای تو آسمون نبود تقریبا بین 1و نیم الی 2 بعدازظهر بود .حین پیاده روی به خدا گفتم خداجونم همینجوری دلم میخاد یه چیزی ازت بخام چون تو اجابت کننده ای منم اینجوری بت اعتماد بیشتری میکنم. بش گفتم میخام الان با اینکه هیچ پرنده ای نیست یه پرنده خوش صدا بیاد و با صدای زیباش آواز بخونه در نزدیکی من

    به اطراف نگا میکردم و منتظر اجابت بودم بعد از دقایقی با فاصله های چند دقیقه ای دیدم پرنده ای رو پشت بوم در حال آواز . یا پرنده ای در حال پرواز و آواز . و چندین صحنه قشنگ دیگه از پرنده ها

    خیلی ذوق کردم که خداوند اینقد زود اجابت کرد . قربون خدای مهربون رزاق مهربون بخشنده ثروتمندم بشم من

    خداجونم به هر خیری که از طرفت بهم برسه فقیرم . هر چه دارم از توست و تو برای من کافی هستی . الخیر فی ما وقع

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: