مصاحبه با استاد | عملکردهایی که نشانه اجرای قانون است - صفحه 36
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/07/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-13 07:46:222025-01-15 07:20:52مصاحبه با استاد | عملکردهایی که نشانه اجرای قانون استشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای رحمانم
سلام به استادان عزیز و بچه های هم پروژه ای
مصاحبه با استاد قسمت سیزدهم :
قانون رهایی همون کار ذهنی است که تک تک ما توی زندگی مون آگاهانه یاناآگانه انجام دادیم.
قانون رهایی نقطه مقابل چسیبدن به یک خواسته است.
وقتی تمام دغدغه و غالب افکار روزانه یک نفر بشه رسیدن به یک خواسته (مثل ازدواج یا مشتری و فروش بیشتر یا سلامتی)
یعنی دچار چسبندگی شده و داره هر روز از خواسته اش دور تر میشه.
وقتی حال خوبش در گرو اون خواسته است.
وقتی یه جورایی تمام دنیا براش شده همون خواسته
یعنی زندگی رو زندگی نمیکنه و لذت نمیبره.
و فکر میکنه اگر فقط به همون خواسته برسه دیگه خوشبختی رو در تمام ابعاد به دست آورده.
این موارد همش چسبیدن به خواسته و رعایت نکردن قانون رهاییه. و قانون رهایی یک کار و تلاش ذهنیه.
و اصلا قانون رهایی به این معنا نیست که ما هیچ کار فیزیکی انجام ندیم و دست روی دست بگذاریم.
و از سوال اینگونه برداشت میشه که تا یک جایی باید تلاش جدی و فیزیکی کرد و از یه جایی دیگه باید رها کرد و رفت سراغ قانون رهایی.
این گونه نیست به نظر من باید به اقدامات و ایده ها عمل کنیم ولی با یک دیدگاه ذهنی جدید که در آن چسبندگی و حس اضطرار و درماندگی نیس بلکه رهایی و ارامش و حس خوب است.
همین که برای داشته ها سپاسگذار باشی و تمرکز از روی ناخواسته ها برداری و روی خواسته ها بزاری و در لحظه زندگی کنی و لذت ببری و شاکی و ناراحت از نداشته هایت نباشی یعنی قانون رهایی را انجام داده ای.
حالا دو راه هست وقتی شرایط جوری هست که با ناخواسته مواجهه می شوی، یا خودت اگاهانه رها میکنی و هدایت می شوی به خواسته ات، خیلی راحت و عالی و سریع چون مقاومت های ذهنی را برداشته ای.
و راه دوم رها نمیکنی و ادامه می دی و بعد ها و با گذشت زمان زیاد که خودتو کلی اذیت کردی و خسته شدی و اهمیت موضوع برات کم شد طبق قانون هدایت می شی و به خواسته ات نهایتا می رسی.
من خودم هر دو مورد را تجربه کردم ولی اعتراف می کنم وقتی
راه اول را رفتم، رفتارم اگاهانه نبوده. شرایط زندگی جوری پیش رفته که ناخودآگاه تمرکزم از روی خواسته برداشته شده و اصلا نفهمیدم که کی خواسته ام محقق شد.
پس اگه بتونیم با علم به قانون خواسته مون رو اگاهانه رها کنیم
حتما خیلی زود پاداش جهان را دریافت میکنیم. که لازمه اش توحید و ایمان به خدایی که وقتی سپردی بهش و رها کردی اون خواسته ات رو اجابت میکنه.
و در ادامه فایل به نظر من این باور که ما خالق تمام اتفاقات و شرایط زندگی مون هستیم خودِ خود توحیده واقعیه.
همین باور را اگر نهادینه و درونی کنیم یعنی دیگه شرکی نمیورزیم و یا خیلی کم تر درگیر قدرت دادن به عوامل بیرون از خودمان می شویم چون می دونیم ما با فرکانس هامون این شرایط را برای خومان خلق کردیم.
در مورد مهاجرت هم باید از همان جایی که هستیم و با همان شرایط شروع کنیم و نتایجی را خلق کنیم و بعد در زمان مناسب
که اماده باشیم گفته می شود که مهاجرت کن. و بدانیم که وقتی میریم هر مکانی شخصیت خودمان را نیز میبریم. همان شخصیتی که خالق شرایط هست.
در مورد روابط هم بحث برانگیخته گی مطرح است یعنی ما با افکار و فرکانس ها و باورهایی که در مورد یک فرد خاص داریم، رفتارهای اونو نسبت به خودمان برانگیخته میکنیم.
پس اگر کسی رفتار نامناسب با ما دارد به خاطر رفتار و دیدگاه خودمان است. و باید به جای تلاش برای تغییر دیگران، تغییر را از خودمان شروع کنیم.
از نظر من در حوزه روابط باید بدون قید و شرط خودتو هر طور که هستی دوست داشته باشی و برای خودت ارزش قائل باشی،
و در ذهنت برای بقیه احترام قائل باشی ولی همیشه خودت و خواسته ات و هدفت در اولویت باشه با این دیدگاه خواهی دید که چقدر روابط با دیگران عالی می شود.
وقتی در مورد سقف اهداف از استاد پرسیدن و استاد جواب دادن که سعی کنیم هر روز بهتر از دیروز باشیم و سعی کنیم شخصیت بهتری نسبت به قبل از خودمان بسازیم.
و میشه اینو درک کرد فقط خودتو با خودت مقایسه کن و سعی کن یکم بهتر از روز قبلی باشی. یعنی در حال زندگی کردن و سپاسگذار بودن. و بدون هیچ سقفی برای موفقیت نیست و تا زنده ایم می توتیم با ارسال فرکانس درست بهتر و بهتر شدن در تمام حوزه ها رو تجربه کنیم.
سوال اینکه بشینیم باور بسازیم و یا حرکت کنیم و عمل کنیم!!
این دو موضوع عمل کردن و باور داشتن با هم دیگه صورت میگیره و جدا از هم نیست.
و عمل کردن و اقدام کردن با باور به وجود میاد. یعنی اگر کسی باور به بهبود یک شغلی را نداشته باشه و یا اون فرد باور به موفق شدن در یک شغل را نداشته باشد هرگز در راستای اون شغل قدم از قدم بر نمی دارد و حرکت نمی کند.
پس موضوع باور و اقدام کردن همراه هم است و چیزی جدا از هم نیست.
و اگر فکر می کنی باور برات ساخته شده ولی اقدام و عمل نمی کنی بدون توهم است اگر واقعا باورهات عوض شده و ساخته شده بدون شک انسان وادار به اقدام می شود. و در این مسیر هدایت می شود.
در ادامه فایل وقتی سوال شد که باید همیشه روی خودمان کار کنیم و اگر کار نکنیم نتایج از دست می رود.
چه هوشمندانه استاد پاسخ دادن که اولا: وقتی کسی به میزان کافی روی خودش کار می کند و نتایج هم میگیرد همانند ورزشکار بدنسازی هست که سال ها باشگاه رفته و بدنی عالی شاخته حالا اگر تمرین نکند یه دفه که بدنش از دست نمیره و کسی ام که رو باورهاش کار کرده با کار نکردن یهو همه چیزشو از دست نمیده.
دوما : وقتی به میزان طولانی توی مسیر درست و کار کردن روی خودت باشی دیگه حرفه ای میشی و نیاز نیس مثل روز اول مبتدی ها تلاش زیادی کنی که یه مدت مقاله مریم جان یا یک فایل استاد رو بفهمی. چون دیگه مهارتت توی قانون بالا رفته و از طرفی چون نتایج هم اومده پس همون نتایج میشه شارژ انرژی و انگیزه واست. پس هرچی بیشتر ادامه بدی و استمرار بورزی کار برات راحت تر می شه.
و به نظر من دیگه اون موقع صدای الهامات خداوند را واضح تر می شنویم و چه حسی بالاتر از اینکه اتصال پیدا کنیم به فرمانروای مطلق جهان و چه زندگی بهتر از این که سراسر هدایت است و حس خوب.
خداوند توفیق ماندن در این مسیر را به من و همه بچه ها عنایت کند انشاا…
به نام الله که بخشاینده و با رحمت و بی نهایت وهاب است
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربان
سلام به دوستان وخانواده خوبم در این مسیر زیبا و توحیدی
خداوند را سپاسگزارم بابت این فرصت و مسیر زیبا و توحیدی که هر روزش زیباتر از روزی دگر است وپر از نعمتها وفراوانی بی اندازه برای من وما خدایا شکرت
استاد من قبل از آشنایی با این خانواده این ومسیر زیبا همیشه مثل 99درصد از آدمهای این دنیا فکر میکردم که یک شهرخواص ومکان خواص یا موقعیت جغرافیایی خواص باعث تغییر شخصیت من و خصوصا پیشرفت مالی من میشود ولی از روزی که روی شخصیت خودم و افکارم کار میکنم که حدود یک سالی هست قبل از اینکه به مکان وموقعیت دیگری نقل مکان کنم جهان خودش به من اطلاع میده
مثل این حرف شما که از شهر خودم مهاجرت کنم به یک شهر دیگه یعنی جهان قشنگ به من گفت که تغییر مکان بده چه جوری یکی با احساسم که خداوند همیشه در هر کاری به من گوش زدکرد که این جا باید تغییر مکان بدی یعنی استاد من قبل از اینکه این فایلوبرای اولین بار بشنوم قصد مهاجرت به استان اصفهان را داشتم که خداوند از زبان شما به من گفت
چرا میخوام مهاجرت کنم چون احساسم که خداوند باشد به من گفت که این مکان کوچک شده برای تو و من با این فایل و این صحبتها ی شما و دوستانم یقین صد درصد دارم که خداوند برای من برنامه های خواصی چیده.
این درحالی است که من در همین مکان کوچک کلی پیشرفت مالی و کلی نعمت ریز ودرشت
که از جمله دو تا ماشین درجه یک کلی طلا و دلار وپول نقد وارد زندگی من کرده خداروشکر بابت تمام این نعمتها و سلامتی وآرامش وآسایش ودوستان خوب که کسی نمیتونه ببینه این معمتهای الهی رو خداوند را هزاران بار شکر فعلا تا مهاجرت به مدار 14
یاحق
به نام خداوند همیشه هدایت گر
سلام خدمت استاد عزیز و بانو شایسته ی مهربان و تمام دوستان حاضر در این سایت الهی…
قانون رهایی:
قانون رهایی یعنی «توجه» به خواسته ها!
«لذت» بردن از لحظه!
«سپاسگزار» بودن بخاطر داشته ها!
دیشب موقع خواب یه سوال تو ذهنم اومد و دو تا راه حل با ذهن منطقی خودم دادم و دیدم هیچ کدوم کارساز نیست و رهاش کردم،یعنی دیگه کلا بهش فکر نکردم،انگار برام مهم نبود،نچسبیدم بهش و دوباره تو ذهنم مرورش نکردم!
صبح موقع صبحانه به همسرم گفتم شیر محلی بگیره و ایشون رفتند و برگشتند و گفتند که اون آقایی که اون شیرها رو از روستا میاره میگه دیگه شیر(گاومیش)خیلی کمه و نمی صرفه که کم بیارم و دیگه کلا نیست!
تو ذهنم سوال پرسیدم یعنی از کجا میشه دوباره از این شیر تهیه کرد و بازم انگار برام بود و نبودش مهم نبود و دوباره ذهنم درگیرش نشد،یعنی نچسبیدم که باید باشه،اینا رو میگم که وقتی خودم خواسته ای دارم از این قانون استفاده کنم و اینکه نچسبم به اینکه باید بشه و از اون راهی که من دوست دارم اتفاق بیفته!
بعده صبحانه رفتم باشگاه و روی دوچرخه ثابت رکاب زدم،یکی اومد نشست دوچرخه ی بغل دستیم و اولین جمله ای که گفت این بود که این خانم که تازه اومده باشگاه،شیر گاومیش دارند و هر کی هر چقدر بخواد خودش میاره اینجا!
گفتم جدی میگی؟
گفت آره…
بخدا فقط در حد دو سه تا جمله،خداوند از زبان ایشون جای اون چیزی رو که من میخواستم و بسیار در دسترس بود رو بهم نشون داد و وقتی رفتم و از خودشون پرسیدم گفت بله هر زمان هر چقدر بخوایین داریم و میارم براتون…
تشکر کردم و اومدم روی دوچرخه و گفتم خدایا اینقدر واضح و شفاف داری هدایت می کنی،داری حرف میزنی،داری نشون میدی با نشانه هایت و اون قدر حسم عالی شد که اندازه نداشت…
بعد دوباره رفتم و ادامه ی تمریناتم رو انجام دادم و در حال سپاسگذاری بودم که یکی دیگه از دوستام،جواب همون سوالی رو که دیشب با ذهن خودم به دوتا جواب رسیده بودم یه جواب ساده و کارا،بدون اینکه من بپرسم،بدون اینکه حرف زیادی بین ما زده بشه،فقط در حد اون پاسخی که من شب بهش نیاز داشتم خداوند دوباره از زبان ایشون جاری شد و کلا تعجبم از اینه که در حد دو تا جمله حرف زدیم و یکی از اون جمله ها جواب من بود!
خیلی شوکه شدم از هدایت های خدا،وقتی که استاد میگن خدا انگار جهان و کائنات رو ول کرده و فقط داره کارهای منو انجام میده و پاسخ سوالات من رو،اون قدر سورپرایز شدم از این دو تا هدایت بسیار زیبا و مفید که اندازه نداشت،صبح نوشتم تو تمرین ستاره ی قطبی که کارها رو آسان کن برام!
جریانی از اتفاقات خوب رو وارده زندگیم کن و هنوز به نصف روز نرسیده،بوم بوم داره از همه جا هدایت و نشانه هاش میاد…
انگار با این دو تا سوال و درخواستم،فهمیدم خواسته ام چطوری باشه و چطوری بهش نچسبم،درگیر نکنم خودم رو دررابطه با اون موضوع،بسپارم به خودش،من که نمیدونم از کجا؟
ولی میاد و میگه با هزاران هزار راهی که من نمیدونم…
بی نهایت سپاسگذارت هستم مهربان خدایم که مرا بااین سایت و آگاهی هایش آشنا کردی تا راه ساده ی زندگی رو یاد بگیرم…
سلام خانوم برزگری عزیز
چقدر مثالهای خوبی اینجا زدید و در عین اینکه ساده بودن ولی قانون خیلی خوب توضیح دادین
من فکر میکنم اولین چیزی که باید برامون منطقی بشه اینکه واقعا جواب درخواستها از بی نهایت طریق میتونه به ما گفته بشه و این باور هم وصل میشه به ایمان به غیب
بقول استاد قلب همه ما یه جورایی درستی این جمله که این جهان صاحب داره رو میپذیره ولی ذهن منطقی ما که مخلوطی از گفتها و شنیدهای است که در طول سالها از اطرافیان و جامعمون شنیدم به این راحتی متقاعد نمیشه ،بحث هدایت اینقدر شیرین که وقتی آدم به درک درستی ازش میرسه هر لحظه توی زندگی روزمرش دنبالش میگرده ،شما با مثالهاتون خیلی خوب این بحث باز کردین و منم بفکر فرو بردین و زمانهایی که واقعا رها بودم و اتفاقات برام به آسونی رقم خورد تداعی شد
از خداوند میخوام که هر لحظه این قانون زیباشو برای همه ما یادآور بشه و نورشو به قلب همه ما بتابونه
ممنونم از شما دوست عزیزم برای کامنت پرمفهومتون
به نام خدای بخشنده مهربان
شکرت برای یه کلاس زندگی دیگه چقدر حال کردم اونجا که گفتی گه ایدهای عمل کردین و اشتباه بود نترسی تجربه است من هزاران اشتباه کردم که برام انقدر درس و مهارت داشته و باعث پیدا کردن راه شده و مهارتمو بیشتر کرده چقدر یخوایم یه کاری بکنیم ترسمونو میریزه خیالمونو از زندگی راحت میکنه که تو میتونی تو همین شرایط زندگی که داری رشد کنی کنترل ذهن کنی لذت ببری آسوده و رها و خوشبخت باشی و میتونی سپاسگزار باشی از داشتههای الان شرایط خفن الانه چیزی که خیلی توی فایل برام جالب بود این بودش که تو لحظه حال زندگی کنی و لذت ببری ذهنم رفتش سمت یه نقاش که در حال کشیدن قاشیهای جدیده و اون باید ز نقاشیهای قبلش لذت ببره و همینجور که سپاسگزار اونهاست باهاش عشق میکنه نقاشی جدیدشم بکشه مثلاً مثل ه مزرعهدار اینکه فقط تو فکرش باشه مزرعه اون بزرگ بود خیلی خفنه الان که کوچیکترم هست باید دوسش داشته باشه عاشقش باشه سپاسگزارش باشه ا آروم آروم اینم بزرگ میشه من خودم یاد گرفتم که همین الان عاشق خودم باشم نه فقط وقتی که درس ثروتمو درس روابط و پاس کنم همین الانم میشه عاشق خودم باشم عاشق آپشن های خفنم باشم مثل آپشن زیبایی آرامشم آپشن منطقی بودن مهربونی آپشن درست کاری و شوق و پشتکارم برای زندگی یه درس باحالی هم که داشت این بود که همه آدما یه شخصیت خوب باحال دارن و یه شخصیت مزخرف با همه این ها تو خودتو دوست داری به خودت عشق میدی یا بقیه رو چطور درسی که گرفتم اینه ما هممون یه ذره بین داریم ه میتونیم بذاریم روی یه جای خوب و اونو زیبایی بیشتر و بیشتر میشه و میتونیم بذاریم روی یه شخصیت مزخرفمون و اونو بیشتر و بیشتر کنیم حالا چقدر زندگی خوب میشه که ذره بینمونو بزاریم روی دمای مثبت ویژگیهای مثبت و وجه مثبت آدما با هر کسی رابطه داری ثبتهاشو ببینیم و بکشیم بیرون و خودمون هم یژگیهای مثبت توجه کنیم و بزرگش کنیم مثلاً من آپشنام چیه آرامشمه با بیشتر آدما ه خوبی رفتار میکنه با عشق و راحت باییهاشونو میکشم بیرون و با هم اوکی هستی با هر کسی حتی اگه بخواد معلمت باشه یا معلمت یا شوهره با همشون وکیم و لذت میبرم و خیلی باحاله آدمای دور و برن خیلی باهام مهربون و با احترامن و پر از عشق میشی و یکی آپشنای دیگه سپاسگزاریه وقتی نگاهم به بقیه دست خداست برام یگه نمیدونم چه جوری سپاسگزارشون باشم مثلاً عزیز دلم ه با عشق میره کار میکنه و با مهربونی امکانات خوراک پوشاک مه چیو اوکی میکنه چه جوری سپاسگزارش باشم واقعا این عشقش عشق الهیه که بر خودش موظف کرده روزی منو برسونه و بدون اینکه بگم لاششو میکنه تا تو خونه همه چی بهترینش باشه و من راضی باشم و و آپشن دیگه خودم اینه اینه که مهربونم م میتونم خدای مهربون ونش توی رگهای هممون هست و باید با همه مهربون باشیم من یادمه قبلاً اگه کاری با عروسامون داشتن به من میگفتن چون من راحت توجهمو روی زیباییهاشون میذاشتن و روابط خوبی داشتی اتفاقاً هر وقتم که من میرفتم باهام خوب بودمن و اگه از بدیشون میگفتن من با اینکه بچه بودم باور نمیکردم و راحت کلی خوبیاشونو پیدا میکردم اونا رو میدیدم و درک نمیکردم چرا من انقدر سازم باهاشون میومد باهاشون بهم خوش میگذشت ولی اونا نه
خودم تحسین میکنم برای این ذهن مثبت بینه
یکی از آپشنهای دیگم اینه وقتی کاری دارم سعی میکنم خودم با عشق اون کارو درست انجام بدم و عجیب به کارم علاقه دارم مثلاً بقیه خونه داری و یه کار سخت و بی ارزش میدونم ولی من کاملاً برعکس کارمو خیلی دوست دارم و برام راحته و برام ارزشمنده اینکه زیباییو تو خونه پخش کنم و برام ساده هست و انگار ارتباط خوبی با کارم برقرار شده که انقدر کارها برام ساده اوکی میشم و انقدر لذت بخ بخشم مثل ریلکس کردم وتوی خانه داری درس خوندنم روابط با شوهرم تو طراحی توی یادگیری و توی اشپزی وقتی انتقادی میشنوم شک میکنم چون توی خودم واقعا میخام کارم عالی باشه اشپزیم عالی باش وسعیمم میکنم با تکاملم و برای همین به غر بقیه توجه نمیکنم وتوی روابطمم سعی میکنم قدم درستو بردارم باهمه خوب باشم ووجه خوبشونو ببینم ووو
همینطور در مورد یهودیان گفتی که رابطه خوبی با ثروت دارند و برعکس همه مردم که با ثروت مشکل دارند و میگن کمه سخته اونا ثروت و عشق الهی میدونه شکوه الهی میدونن و برای بیشتر کردن پخشش تو زندگی تلاش میکنه مثل یه خانم خونهدار عاشق زیبایی که به خونش زندگیش زیبایی میبخشه اون هم مثل یه ثروتمند به زندگیشونو ثروت یبخشم وراحت با برداستن مسله ها راحت پولم میسازن الگو همین استاد جونم راحت پشت سرهم راه حل ومحصول خفن میسازه راحت وماهم میتونیم مثل هزاران مسله که حل کردیم بله شایسته پول هم هستیم برای مهارتمون
و همینطور که زندگی میکنن ثروت هم میسازند و کلی و همیشه توی کلی ثروت لذت میبرند و اینکه چقدر باحاله اینکه خدا هیچ ممنوعیت برای هیچ نعمتی نذاشته ما آسوده میتونیم به هرچه میخوایم برسیم
و اینکه استاد گفت مهمترین باور اینه که یادت باشه خدا بهت یه ذره بین داده که با اون ندگیتو میسازی حالا خودت باید بسازی
از خدا کمک میخوام تا ذره بین و درست استفاده کنم به جای درستش بزارم اون موقع است که بهشتو میسازم که از همین الان میشه احساس خوشبختی کرد و خودتو توی بهشت ببینی یه الگو بودش که میدونم استاد توی فایلهاش گفته یکی که توی بدترین خونواده جهان بوده ولی یه زندگی عالی داره و چقدر پیشرفت کرده و چقدر موفق شده برام خیلی درس داشت اینکه هیچ ظلمی اتفاق نمیافته همه افسار دست خودمونه افسار ذهن مونو بهتر و بهتر کنیم یادت باشه خیلی راحت همه ما میتونیم توجهمونو روی نعمتهامون بذاریم روی این رزق نامحدود و زیبا روی این عشق بیحساب و کتاب بزاریم که الان توی زندگیمون داریم و خوشبختی و همین الان تجربه کنیم و بیشتر و بیشترش کنی
لحظه هاتون پر از ارامش
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان
قانون رهایی:
نه به این معنی که کاری نیاز نیس انجام بدیم بلکه یک «تلاش ذهنی» برای نچسبیدن به خواسته و لذت بردن از زندگی است. بعبارتی، اینجوری نیس که فکر کنیم زندگی خوب نیس و خوش نمیگذره تا زمانیکه به فلان خواسته نرسیم
در واقع قانون رهایی یعنی «توجه» به خواسته ها، «لذت» بردن از لحظه، «سپاسگزار» بودن بخاطر داشته ها نه شاکی برای نداشته ها… در کل رهایی یعنی توجه رو از ناخواسته ها برداریم و بذاریم روی خواسته هامون
طبق قانون تمام اتفاقات بازتاب افکار و باورهای خودمونه ، حالا یا «اگاهانه» یا «نااگاهانه» و هیچ عامل بیرونی ای نمیتونه تاثیری بذاره روی زندگی ما پس فقط روی خودمون متمرکز باشیم تا باورهای جدید رو قدرتمند کنیم تا قدرت عمل پیدا کنن
عمل و باور از هم جدا نیستند
در واقع اگه ما باور نداشته باشیم که فلان کار نتیجه میده اصلا به سمتش هم نمیریم چه به برسه به اینکه انجامش بدیم پس عمل با «باور» بدست می آید.
توجه به منفی ها، ما رو از خواسته دور میکنه پس با تلاش ذهنی باید تمرکز و توجه رو مهار کنیم. عملا باید اینجوری فکر کنیم که ناخواسته ها مثل آتش هستن، آیا به آتیش نزدیک میشیم یا بهش دست میزنیم ؟!
سپاسگزار استاد عزیزم و خانم شایسته
سلام بهت
امیدوارم حالت عالی باشه و روبه پیشرفت
ببین دختر من همیشه میدیدم تورو تو بخش فعالین سایت
امروز اومدم خوندم بیوگرافیتو ، خیلییی خوشحال شدم و کیف کردم نوشتی خونه خریدی اونم اواخر 403 به ارزش 10 تومن . خیلی خفنه.
خداوند ایشالا بهت بیشتر بده
خیلی خوب بود این نتیجت برام
یه جورایی نوشته بودی که انگار هلو بپر تو گلو از خدا گرفتی این نعمتو.
اکثر مواقع میبینم جز فعال ترینایی تو بخش های مختلف سایت.
موفق تر تر باشی
خفنی شما
1403/11/8روز205
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد و مریم عزیز و دوستانگل
خدایا شکرت بخاطر این فایل فوق العاده من یکبار گوش کردم اما لازمه که چندین بار گوش کنم اینقدر که نکات فوق العاده ایی استاد توضیح دادن
قانون رهایی یعنی کار کردن روی ذهن
نه اینکه بیکار و رها باشیم
همه چیز برمیگرده به باورها و افکار خودمون
زندگیمون رو خواسته یا ناخواسته داریم با باورها و افکارمون خلق میکنیم به جهان هستی فرکانس میفرستیم
توی روابط این ما هستیم با فرکانسی که ارسال میکنیم که اون چهره خوب یا بد آدمارو میکشیم بیرون یا میبینیم
اگر من عمل و حرکتی نمیکنم یعنی باوری شکل نگرفته این خودش نشون دهنده تغییر باورهاست
زمانی مهاجرت کن که توی شهر خودت اینقدر رشد وپیشرفت کردی که احساس نیاز میکنی که در جای بزرگتری رشد کنی
هر روز باید روی خودمون و باورهامون کار کنیم واز زندگیمون لذت ببریم و شکرگذار خدای مهربون باشیم
وقتی هر روز سعی کنیم از دیروز بهتر باشیم نتایج خودش اتفاق میفته
ما توی زندگی خواسته و آرزو داریم و میخواهیم بهش برسیم بخاطر اینکه دنبال احساس خوب هستیم
پس از همین الان که در مسیر هستی لذت ببر و دراحساس خوب بمون
توی زندگی شکست معنا نداره اینا همش تجربه اس و میتونه خیلی هم کمک کننده باشه در هدفهای آینده
باور ثروت اینه که من هرچی ثروتمند تر بشم نزد خدا محبوب تر میشوم
خدایا شکرت که امروز هم تونستم این آگاهی های ناب و بشنوم خدایا خودت هدایت کن به راه راست به راه آنانی که نعمت دادی الهی آمین
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته بزرگوار وهمکلاسی های توحیدی
زمانی که ما رهاباشیم وبعد از درخواست خواسته وطی کردن مراحل بتوانیم با احساس خوب ونگران نبودن برای نتیجه رهاباشیم و واگذار خداوند بکنیم با لذت اتفاقات خواهد افتاد
بزرگترین باور برای ساختن شرایط زیبای زندگی این است که من مسءول تمام اتفاقات زندگیم هستم وتمام .
زمانی که ما از نظر ذهنی مهاجرت کرده باشیم به مدارهای بالاتر و نتایج دلخواه گرفتت باشیم وجای رشد وپیشرفت در مکان جغرافیایی که هستیم نداشته باشیم خود به خود جهان شرایط مهاجرت فیزیکی را برای ما فراهم خواهد کرد .
من خودم به تازگی در گیر این داستان شده بودم که درشهر من دیگه جای رشد ندارم با این که اینهمه موقعیت برام فراهم بود ومن نتونسته بودم نتایج دلخواه رو بسازم تصمیم به مهاجرت به یه شهر دیگه گرفته بودم که اونجا یه پیشنهاد کاری خوب بهم شده بود وبعد از خوندن کامنت دوست گرامی اقای حمید نارنجی ثانی در همون روز دیدم که من از نظر ذهنی وباورهام هنوز خیلی کار دارم وباید بیشتر کارکنم روی خودم وبعد همه چیز توی همین شهر وهمین شغل اتفاق خواهد افتاد وهمه این داستان ها نیاز به تکامل دارد ومن باید طی کنم ولذت ببرم از همین شرایط .
رفتارهایی که با ما میشود رو خودمون خلق کردیم وبازخورد افکار وباورهای خودمون هست ولاغیر .
هر چه بیشتر روی خودمون کار کنیم در هرلحظه زندگیمون لذت بخش تر خواهد بود وانتهایی ندارد.
زمانی که باورها رو درست کنیم ایده ها میاد وعمل میکنیم وهمه زنجیروار بهم وصل هستند .
باید همواره روی خودمون درست کار کنیم واستمرار درتمرین کردن و ورودی های سالم به ذهن دادن نتیجه خواهد داد و هرموقع ما یو یو کار کنیم نتایج هم یو یو خواهد بود .
زمانی که بدونیم توجه به نا خواسته ها ما رو به بیراهه میبره هرگز سمتش نمیریم وکلا تمرکز رو میزاریم روی خواسته ها و احساسمون رو خوب نگه میداریم و اتفاقات خوب رو تجربه میکنیم .
زمانی درست باورامون بسازیم وبه یک کاری علاقه داشته باشیم در مسیر استعدادهاش هم پیدا میشه .
زمانی که باور درست باشه دیگه منتظر نیستیم با کسی به مفیقت برسیم یا کسی بخواد مارو به موفقیت برسونه که من این باور رو قبل از اشنایی با استاد داشتم و در دوره زیبای 12 قدم به قدر باورام در مورد این موضوع و عزت نفس قوی شد که به راحتی از کسی که فکر میکردم اگه نباشه من کارم تمومه جدا شدم وزندگی لذت بخشی رو تجربه کردم
در پناه خداوند یکتای بی همتا و رزاق و رحمان ورحیم شاد وپیروز باشید .
بنام خدایی مهربان
سلام به همه دوستان خوبم و استاد عزیزم
چقدر این آگاهی بموقع بود، همین دیشب از خداوند پرسیدم پس چی وقت من ادامه بدهم ، تا چه وقت تلاش کنم ، چرا اوضاع عالی نمیشه .
اما خداوند چقدر قشنگ جواب داد و او اینکه از قانون رهایی استفاده کنیم به خواسته ما نچسپیم، لذت ببریم از مسیریکه ادامه میدهیم. سپاسگذار باشیم برای داشته های ما ، باید لذت ببریم از داشته های ما، توجه کنیم به خواسته های و از ناخواسته های ما دوری کنیم .
و نکته خیلی مهم اینکه همین که از ناسپاسی رسیدیم به سپاسگذاری، همین کافی ، کافیست . دنبال نتایج نباشیم اما این به این معنی نیست که نتایجی بوجود نیایید چون طبق قانون ما نتیجه افکار ما را وارد زنده گی ما میکنیم.
در مورد مهاجرت، تا وقتی که از جائیکه استیم باید لذت ببریم اما وقتیکه همه چیز عالی شد ، و کوچک شد باید بریم سراغ یک چالش دیگر .
اگر آدم ضعیفی باشی ، هر جائیکه بری باز هم ضعیف استی ، واز این مورد همه مان مثال داریم که میشناسیم اقارب و دوستان مانرا که در بهترین کشور دنیا رفتند آمریکا یا حتی سویس اما باز هم گله و شکایت دارند .
در مورد روابط ، به اندازه که بخودت ارزش قائل استی ، دیگران برایت ارزش قائل اند .این ما هستیم که شخصیت خوب آدم ها را برانگیخته میکنیم یا شخصیت بد شانرا . و هر قدر که روی خودمان کار کنیم به هماندازه شخصیت خوب آدمهارا برانگیخته میکنیم.
خداره صد هزار مرتبه شکر برای این سایت و آگاهی
سلام استاد عزیزم
استاد دانا و عالم خودم
مسائلی که تو این فایل و مصاحبه طرح کردید خیلی ارزشمند هست ، مخصوصا قسمت رهایی و کنترل ذهن و احساس بد و توجه به خواسته ها
ینی در واقع کل قانون رو بصورت تیتر وار مطرح کردید و بهمون گفتید
در مورد احساس بد و احساس خوب که مساوی ست با اتفاقات بد و اتفاقات خوب اینطور میشه مطرحکرد که وقتی احساسمون بد میشه یعنی بار روی دوشمون سنگینی ش بیشتر میشه و جاده ای که میریم میشه برامون سخت و سنگلاخی و پر از پیچ های خطرناک ، در حالیکه همینطور با خوب شدن احساس بار سبک میشه ، جاده صاف و هموار میشه ، گاهی سوار دوچرخه و گاهی ماشین و همینطور بقول خودتون تو دوازده قدم و ستاره قطبی که سوت زناااااان به مسیر ادامه میدیم و لذت میبریم و لذت میبریم و مقصد تیک میخوره و انقدر که این مسیر لذت بخش بوده که مقصد های بعدی هم برای خودمون تعیین میکنیم ، و این فقط با ساختن باورهای قدرتمند کننده ، با توجه به خواسته ها ، با سپاسگزاری ، با کنترل ورودی ها و در واقع با تلاش ذهنی و شاد بودن و اعتماد و اطمینان قلبی به خداوندی که فرمانروای جهان هستی ، هست و براورده کردن درخواست های ما رو کار و وظیفه خودش دونسته به شرط اجرای توحید و شرک نورزیدن
خانم شایسته نازنینم ، ازت ممنونم کهدوباره این فایل های مصاحبه رو با کیفیت بهتر برامونگذاشتی تا بهره ببریم
خداوند خیر دنیا و اخرت رو نصیب شما و استاد جان جانانم کند .
در پناه پروردگار همیشه مهربان باشید
به نام خداوند مهربانی که قلب منو با این سایت گره زده به نام خداوندی که فقط بهم میگه توی همین سایت بمون به حرفای بقیه توجهی نکن
به این توجه نکن که مردم چی میگن کار درسته یا غلط
فقط به این توجه کن که قلبت راضیه
سلام به استاد عزیز که اینقدر منطقی قوانینو توضیح میدهند
به نظرم قانون رهایی یعنی اطمینان یعنی ایمان که رخ میدهد یعنی من از همین لحظم استفاده میکنم و لذت میبرم و میدونم خواسته هام در مسیر زندگی رخ میدهد برای رسیدن به این حالت تمرکز کنیم روی داشته ها روی خواسته ها
اقدامات عملی از باور و ایمان میاد و ایمان منجر به عمل میشود
باور اینکه ایمان داشته باشیم به قانون که ما خالق زندگیمون هستیم مهم ترینه
باید همیشه روی باورامون کار کنیم کار کردن روی باورمون یعنی اینکه حس خوبی داشته باشبم و راضی باشیم و این اصلا به معنی زجر کشیدن نیست
باید اینو تا اخر عمر ادامه بدهیم