مصاحبه با استاد | عملکردهایی که نشانه اجرای قانون است - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/07/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-13 07:46:222025-01-15 07:20:52مصاحبه با استاد | عملکردهایی که نشانه اجرای قانون استشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدایی که هر چه دارم همه از اوست خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته زیبا
الهی شکرت برای این حجم از آگاهی که امروز روزیم کردی و هدایتم کردی
منم همینطور بودم نه اینکه بگم اصلا برطرف شده نه این باور اشتباه هنوز بامن هست اما نسبت به قبل بهتر شده و دارم بهتر هم میکنم و هر چه بهتر نتایج هم بهتر میشود
باور کمبود من این بود که از مادرم به ارث برده بودم و تا این سن میکشم با خودم باید زن حتما یه پس انداز داشته باشه باید برای روز مبادا نگه داری و امروز با این فایل خیلی برام روشن شد و از امروز این اشتباه رو با خودم حمل نمیکنم
وقتی ایمان داری چرا پس انداز کنی پس انداز یعنی من به خدا ایمان ندارم شاید یه روزی بمونم و همین پس انداز به دردم بخوره و همون هم میشه چون باورش کردیم و همون پس انداز یا پول اندکی یا طلاست بدرد میخوره و گره رو باز میکنه و تازه با خودمون میگیم دیدی شد من گفتم بدرد میخوره باور کمبود ناشی از نا آگاهی
اما اگر روی باورهامون کار کنیم و راه درست رو بریم طبق قوانین به هیچ چیزی نیاز نیست خداوند خودش درست میکند از بی نهایت طریق
یه ماه پیش موقعی که میخواستم دخترمو عروس کنم هیچی پول نداشتیم فقط یه ربع سکه و دو تا انگشتر و یه النگو داشتم و وقتی باهمسرم صحبت کردیم گفت حتما خدا خودش درست میکنه اگه درجه آخر نشد مجبورا همینا رو میفروشیم و اما ته دل هر دوی ما امیدمون خدا بود نه به کسی
ودر آخر هم همون خدا درست کرد چون باورش کرده بودم اگر من فروش طلا رو باور میکردم باید طلا میفروختم و بازهم کارم راه نمیرفت
ولی وقتی فقط و فقط روی او حساب باز میکنی از اون حدی که فکر میکردی بیشتر هم بهت میدهد الهی شکرت
به جای پس انداز کردن باید باورها رو تقویت کنیم باور فراوانی
وقتی به خداوند میسپاریم و از قانون رهایی استفاده میکنیم دیگه نگرانی و استرس و ناامیدی جایی نداره و پوچه
قانون رهایی یعنی من میسپارم به قدرت اصلی که خداوند است و خواستمو میگم بهش و دیگه به بقیش کاری ندارم چون از عهده من خارجه و از زندگی کردنم لذت میبرم
و اینم بگم که تا حالا این خداوند بوده که تمام کارهامو برام انجام داده چه بسا بعضیها رو شکر کردم بعضی ها رو هم یادم رفته اما خداوند رحمان و رحیمه و هر لحظه هدایت میکنه ولی وقتی بهش میسپاری و دست میکشی و اعلام میکنی ناتوانی معجزه میکند برات خدایا بازهم شکرت که الان اینجایم الان آگاهانه ازت درخواست میکنم بر ام درست بچین
از مسیر لذت بردن با احساسه خوب و فرکانس خوب یعنی داری تکاملتو طی میکنی و خداوند به وعده خود وفادار است
اگر من طبق قانون ثابت خداوند مسیر درست رو برم از همون جایی که هستم لذت ببرم شکرگزاری کنم با همون پولی که دارم کارمو شروع کنم ترمزهامو پیدا کنم مقاومتها رو بشکنم جهان پاداشهای بی نظیری به من میدهد و چرخ رندگی و کسب و کارم روان میشود
استاد تو تمام فایلهاشون به چند نکته اساسی اشاره میکنن که سر منشا داشتن همه چیزها و خواسته هاست
ایمان و توکل به خداوند
باور داشتن قدرت خداوند
احساسه خوب داشتن
کنترل ذهن و کنترل ورودیها
فرکانس خوب فرستادن
شکرگزاری و تحسین کردن
و از مسیر لذت بردن
خدایا ممنونتم که امروز منو هدایت کردی تا بیام و این آگاهیها رو این ایده و راهکار رو به من نشون بدی
گفتی بنده خوبم کبری جان صبح که تو دفترت نوشتی یه ایده یا راهکاری خوب به من بده تا درآمدم ببرم بالا بفرما عزیزم حالا ببینم تو چکار میکنی
و من میگم من قدم برمیدارم ولی بازهم تو دستمو بگیر نذار از مسیر درست خارج بشم
استاد جانم عزیزم ممنونتم که هر روز چشمانمان رو به لطف خداوند باز میکنیم و میایم تو سایت به به میبینیم همون چیزی رو که سوال داشتم خداوند جواب داده اونم از زبون استاد عزیزم
متشکرم سپاسگزارتون هستم
مریم جان ممنونم عزیزم
بهترینها نصیبتون از این چیزی که دارین درپناه خداوند باشین
دوستتون دارم
کامنت سی و نهم
26 دی 1403
تعهد اول:
امروز به یه ایراد در ویدیوهام برخوردم. برند خودم رو توی چندتا از ویدیوهام نزده بودم. رفتم همشون رو درست کردم و هرچی توی تلگرامم گذاشته بودم رو هم پاک کردم. بعد هم ویدیوهای اصلاح شده رو دوباره توی کانال تلگرامم آپلود کردم.
علاوه بر اون، احساس میکردم توی فیلم دیشبم میتونستم بهتر عمل کنم و پر انرژی تر باشم. برای همین کار دیشب رو کلا بیخیال شدم و یه کار جدید ضبط کردم. همچنین یک ویدیو رو به دو ویدیو تبدیل کردم که فهم موضوع راحت تر بشه.
تعهد دوم:
گزارش کارم رو توی کامنت های سایت نوشتم.
تعهد سوم:
خدای مهربونم همیشه داره کمکم میکنه، اما امروز صبح جوری کمکم کرد که فهمیدم از طرف خودش بوده.
همسرم گلم سر کار بود، پدر عزیزم رفت بیرون، دختر نازنینم هم خواب بود.
من همیشه بعد ظهر یا عصر ویدیو ضبط میکردم. اما امروز قلبم بهم گفت به جای بعد ظهر، پاشو همین حالا ویدیوهات رو ضبط کن. با اینکه کمی خوابم میومد، اما گفتم چشم و رفتم برای ضبط.
یادم افتاد میکروفونم شارژ نداره. چند دقیقه زدمش توی شارژ. قلبم میگفت بذار یکم بمونه اما چون میترسیدم دخترم بیدار شه، بعد چند دقیقه از شارژ کشیدمش و روشنش کردم و شروع کردم به فیلم برداری. وسط فیلم برداری میکروفونم خاموش شد و من خوشحال شدم از این که ندای قلبم بهم مسیر درست رو نشون داده و من صدای خدا رو درست شنیده بودم. خوشحال از این که کم کم دارم صدای خدا رو از نجوا تشخیص میدم.
دوباره زدمش به شارژ. قلبم گفت تا 12:30 صبر کن و بعد از شارژ بکشش. گفتم پس تا اون موقع میرم توی اینستاگرام که سفارشی که به یه قناد داده بودم رو چک کنم.
یکم گذشت و یه سوال ذهنم رو مشغول کرد. خواستم توی اینترنت جوابش رو چک کنم. یهو چشمم به ساعت گوشی افتاد. دقیقا 12:30 بود! خدای من! انگار خودش بهم گفت حالا وقتشه. سوالم رو سرچ نکردم و از اینستاگرام خارج شدم و رفتم برای ضبط.
ویدیو امروزم خیلی بهتر از دیروزی شد. دیروز چون پدرم خونه بود، نمیتونستم خیلی با صدای بلند و پر انرژی صحبت کنم. (باید روی این قسمت از وجودم کار کنم. دوره ی عزت نفس و صحبت کردن در یک جمع شلوغ بهم کمک خواهد کرد.) اما امروز که کسی نبود، خیلی محکم و عالی حرف زدم.
ته دلم میگفتم اگه دخترم بیدار شه چه کار کنم؟ باز میگفتم خدایی که داره هدایتت میکنه، بهت میگه چه کار کنی.
یکم فیلم برداری کردم. یهو دخترم بیدار شد. ایده اومد که با بچه برو جلو دوربین! گفتم آخه شاید خیلی جالب نشه، اما ایده اومده بود و منم گفتم چشم. اتفاقا فیلم بامزه ای شد.
همونطور که گفتم طبق صحبت های استاد، من دوتا از علایقم رو با هم تلفیق کردم. تدریس و طنز داره کمکم میکنه ویدیوهای خوبی بسازم. ممکنه خیلی خنده دار نباشه، اما بامزه است و میدونم بچه هایی که قراره آموزش هام رو ببینن ازشون لذت میبرن.
خدای مهربونم کمک کرد همسرم ظهر نیاد خونه، پدرم چندین ساعت بیرون باشه و دخترم بخوابه که من بتونم کارم رو تا یه جاهایی پیش ببرم.
اگر من صبح فیلم ها رو نمیگرفتم، عصر نمیتونستم این کار رو بکنم. چون پدرم خونه و دخترم بیدار بود. از طرفی قرار بود بیرون هم بریم! خدای مهربونم مسیرم رو هموار کرد و گفت حالا وقتشه و منم اطاعت کردم. خدایا شکرت.
پروردگارا سپاسگزارم که دارم صدای تو رو بهتر و واضح تر میشنوم.
سپاسگزارم که بهم ساعت دقیق فیلم برداری رو یادآوری کردی.
خدایا شکرت که بهم گفتی اگه با دخترم برم برای تدریس، میتونم هم ویدیوهای بیشتری بگیرم، هم سریع تر پیش برم، هم دخترم سرگرم میشه و غر نمیزنه و هم زمان زود میگذره.
خدایا شکرت که امشب رفتیم سیتی سنتر و کلی گشتیم. شکرت که همسرم دخترم رو نگه داشت و من تونستم تنها قدم بزنم و کمی باهات صحبت کنم.
خدایا شکرت که رفتیم فروشگاه و هر چیزی که نیاز داشتیم رو خریدیم. سپاسگزارم.
خدایا شکرت که زندگیمون از لحاظ مالی یه تکون های ریزی خورده.
خدایا به خاطر هر چیزی که یادم اومد و گفتم و یادم نیومد و نگفتم تو را سپاس.
شکرت.
به نام خدای مهربان و بزرگ
به نام خدای که همیشه حاضر و ناظر هست
به نام خدایی که همه چیز میشود همه کس را
به نام خدای که همیشه جواب میدهد
خدای که عاشق بنده هایش هست
در هر شرایطی که هستی هر اتفاقی را که تجربه میکنی بدان که باعث بانی اش خودت هستی
خودمان هستیم که با افکار باور هایمان زنده گی مان را خلق میکنیم خودمان خالق شرایط خودمان هستیم بابا هیچ کس مسوول نیست خودمن مسوول هستم خودمممممممم فقط خودمممممم
من هستم باور های من هست که زنده گیم را خلق میکند اگر میخواهیم نتایج زنده گیم را تغییر بدهم باید باور هایم تغییر کند باید ورودی هایم را کنترول کنم
باید خدا را باور کنم
باید از جای که هستم شروع کنم
بدانم که من تمام امکانات و شرایط لازم را برای موفقیت دارم
باید از جای که هستم لذت ببرم
باید زهنم را کنترول کنم
باید شکرگزار خدا باشم برای داشته هایم
باید شکرگذار خدا باشم که من را قدرتمند و قهرمان افریدباید شکرگذار خدا باشم که تمام قدرت را در اختیار من قرار قرار داد
باید شکرگزار خدا باشم که قدرت دست نجوا های زهن نیست قدرت دست منننننن هست
ما میتوانیم زهن مان را کنترول کنیم
ما میتوانیم خدا را باور کنیم
خداییکه مارا از هیچ خلق کرده خدایی که تمام جهان و کیهان را اراده میکند همان خدا می تواند ما را با خواسته هایمان برساند فقط کافی هست ایمان داشته باشم
کافی هست باور کنم که خداااااا هست
خدا فراموش نمیکند
خدا حواسش به ما هست
خدا همه کاره هست
خدا قادر مطلق هست
وقتی به خدا ایمان داشته باشیم غصه نمیخوریم
وقتی به ندای خدا ایمان داشته باشیم رها میباشیم
لذت میبریم میدانیم وعده خدا حق هست
او زمان با ایمان میباشیم تسلیم امر خدا هستیم
لذت میبریمممممم فقط لذت میبریمممم
همه چیز باور هست همه چیز باور هایمان هست
خواسته ها به حقیقت تبدیل میشوند
کافی هست خدا را باور کنم کافی هست قوانین خدا را باور کنم
کافی هست خودمان را لایق بدانیم
خدایااااا کروررر کروررر شکرت
اگر میخواهیم در روابط وجه خوب دیگران برانگیخته کنیم باید خودمان رادوست داشته باشیم و همه را ارزشمند بدانیم برای خودمان ارزش قایل باشیم و این باعث میشود فرکانسی خوب به جهان بفرستیم
خدایا شکرت که من را برنده و قهرمان افریدی
خدا شکرت که قدرت را دست من دادی
خدا شکرت برای قوانین جهانت
خدایا شکرت برای اینکه برای مان اجازه شکرگذاری میدهی
خدایا شکرتتتت که همیشه حواست هست
خدایا شکرت که هستی
خدایا شکرت که فرمانروا هستی
خدایاااا خیلییی دوستتتت دارم
خدایاشکرت که
قاعده این عالم بر فراوانی است
قاعده این عالم برخوبی است
قائده این عالم برعشق است
قائده این عالم برسلامتی است
قائده این عالم برشادی است
قائده این عالم برموفقیت است
قائده این عالم برانرژی فوق مثبت است
قائده این عالم برزیبایی است
قائده این عالم برمهرمحبت است
قائده این عالم برخوشبختی است
قائده این عالم برآرامش است
قائده این عالم بربهترینها است
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
خداوندا تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم؛
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را؛
مبادا گم کنم اهداف زیبا را
مبادا جا بمانم از قطار موهبت هایت
مرا تنها تو نگذاری…
که من تنهاترین تنهام؛ انسانم
خدا گوید:
تو ای زیباتر از خورشید زیبایم
تو ای والاترین مهمان دنیایم
تو ای انســــان…!
بدان همواره آغوش من باز است
شروع کن…
یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من…
سلام ب خانواده عزیز و صمیمی عباس منش امیدوارم حال همتون خوب باشه
من سید محمد حسینی هستم در حال حاضر که این پیام و مینویسم۲۴سالمه ی احساسی بعد از خوندن چندتا از کامنت ها گفت که منم راجع ب خودم و نتایجم صحبت کنم و میخوام داستان زندگیمو از ۱۹سالگی ب بعد خدمتتون عرض کنم
من در یک خانواده پرجمعیت۸نفره بزرگـ شدم و نفره اخر خانواده بودم درسن ۱۹سالگی ب دلایل مسائل مالی و نداشتن امیدی ب آینده (بخاطره نداشتن سرمایه و علم و….)خیلی نا امید ووافسرده شده بودم و تصمیم گرفتم که درس و رها و ب خدمت سربازی برم (البته در زمان تحصیل کار هم میکردم در تابستان ها و عید ها )؛بسیار رفیق باز بودم و زندگیم شده بودن رفیقام و من از همه چی بخاطرشون میزدم حتی از خانوادم و زمانی که من دفترچه خدمت مو پست کردم ب طرز شگفت انگیزی متوجه تغییرات دوستانم شدم که یکی یکی از من دور شدند و رفتارشون ب طرز عجیبی سرد شد و این تضاد اولین نقطه عطف زندگیم شد چرا که ۱ماه قبل از تاریخ اعزام خدمتم توسط دوسته دوستم با ی کاری آشنا شدم و از اونجایی که احساس خوبی توسط اون بنده خدا و پیشنهاد کاریش ب من شد من تصمیم ب شروع کار کردم ?(بیزنس شخصی خودم و شروع کردم) و بعد ازرشروع این کار همان دوستاتم که خبر دار میشدن میومدن و میخواستن من و از ادامه کار دلسرد کنند ولی بخاطره اتفاقاتی که توضیح دادم من دیگه شناخته بودمشون و گولشونو نخوردم و خیلی مصمم و جدی ادامه دادم ب کار خداروشکر ،من که حتی یک خط کتاب راجع ب موفقیت مطالعه نمیکردم و همش مشغول دیدن فیلم های مبتضل ایرانی و غیر ایرانی بودم(من فیلم های صداوسیما ایران یار…رو فیلم های مبتضل میدونم چون روح و روانمون و داغون میکنه) آروم آروم آدم دیگه ای شدم ،شروع ب مطالعه کتاب کردم و هر روز حداقل نیم الی یک ساعت مطالعه میکردم ،سمینار های موفقیتی شرکت میکردم ؛اینو بگم بعدواز۵سال گوش دادن ب آهنگ های منفی شاهین نجفی آهنگ هاشو پاک کردم و این یکی از بزرگترین تغییراتم بود(من روزی ۸ساعت حداقل آهنگاشو گوش میکردم و حفظ شده بودم) معاشرتم و با افراد منفی کم کردم و با افرادمثبت تری معاشرتم شروع شد ووتصمیمـ گرفتم که به این مسیر ادامه بدم و خدمت سربازی رو نرم تا بتونم زندگی جدیدمو بسازم ،در سال اول توی این کارم هیچ نتیجه مالی نگرفتم ولی تغییرات روحی و روانی زیادی که ب نسبت قبلش داشتم منو امیدوار نگه میداشت و من میدونستم نباید نصفه ونیمه کارمو رها کنم و باید ادامه بدم تا ب موفقیت برسم (اینو تو داستان شخصی افراد موفق خونده بودم) سال دوم هم نتیجه مالی نگرفتم ولی مهارتم در انجام تجارت خیلی بیشتر شد و در ابتدای سال سوم درامدم از ۱۳۰تومان رسید ب دوملیون تومان ولی بعدش دوباره کم و کم تر شد و من بخاطره مهارتی که در زمینه ایجاد مشتری و بازار پیدا کرده بودم ی پیشنهاد کاری دیگه ای بهم شد و ب طور پاره وقت اون کار روهم شروع کردم و میانگین روزانه ۲الی۳ساعت انجامش میدادم و سی الی پنجاه هزارتومان دریافت میکردم که میشد ساعتی ده الی پانزده هزارتومان و بعد از چندماه دیدم که تجارته خودم درامدش شده ۳۰هزار تومان درماه و تصمیم گرفتم که دوباره تجارتمو بسازم از اون کار اروم و اووم اومدم بیرون و این دفعه در عرض ۴ماهواز سی هزار تومان درامدم شد دوملیون تومان و متوجه شدم که نسبت ۳سال پیش که دوسال طول کشید صفر تومان و بکنم دوملیون چقدر پیشرفت کردم و در عرض چهارماه تونستم سی هزارتومان و بکنم دوملیون تومان ولی از دوملیون تومان بیشتر نشد و کمتر شد و رسید ب یک میلون تومان و حتی کمتر و اینجا بود که واقعا دیگه مونده بودم باید چیکار کنم واقعا سردرگم بودم که خدایا من چیکار باید بکنم که نمیکنم و خیلی نا امید شدم ?
از پولی که تو چندماه اخیر دراورده بودم ی گوشی قسطی خریده بودم و ی روز صبح با خودم گفتم من که چندتا ویس از عباسمنش دارم که هی همینارو گوش میدم برم توسایتش ثبت نامـ کنم فایل های دیگشم دانلود کنم گوش بدم ببینم چیزه دیگه ای نمیگه و ثبت نام کردم
تقریبا ۴ماه پیش بود
ماه اول میرفتم فایل های دانلودی و ب صورت ویس روزی ۲الی۳تا دانلود میکردم و گوش میدادم و احساسم بهتر میشد و نشونه های کوچکی رو میدیدم و تاییدشون میکردم و البته درامدم شد یک ملیون و دویست با روزی ۴ساعت کار فیزیکی
ی روز عصر تصمیم گرفتم که بشینم و بنویسم شکرگزاری کنم ،راجع ب ثروت بنویسم و ….
از همون شب نتایج شروع شد ،مشتری بهم پیام داد که من کرمـلاغری میخوام و پولشو زد ب کارتم،رفتم کافه سنتی و یکی از کارکنان اونجا که فقط بهش گفته بودم فلان محصول و دارم بدردت میخوره بهم گفت اقا چیشد محصول و واسم بیار دیگه? و سه تا اتفاق مشابه دیگه تو همون شب و من از اون روز تصمیم گرفتم که بشینم و هر روز بنویسم و روی باورهام کار کنم و در هفتاد درصد مواقع اینکار رو انجام دادم روزی حداقل ۱ساعت و الان که دارم پیام و مینویسم ۴ماه از عضویتم در سایت میگذره و بخشی از نتایجم :
۱-بنظرم بزرگترین نتیجه ای که گرفتم این بود کهـ متوجه شدم خداوند یک سیستمه که طبق قوانین کار میکنه من تو این ۴سال خیلی کتاب خوندم و سمینار و….ولی هیچوقت اصل موضوع و نفهمیدم وب واسطه استاد عزیزمـ این ۴ماه آگاهی پیدا کردم راجع ب قوانین و سیستمی عمل کردنـ خداوند
۲-افرادی که هم فرکانسم نبودن از زندگیمـ و کارم خارج شدن و منـ تونستم با کنترل ذهنی که تونستمـ حدودی داشته باشم موفقیت هایی رو رقم بزنم(یعنی جهان رقم زد)
۳روی این باور کار کردم که خدا واسم میفروشه و تبلیغ میکنه و خداوند در دوماه اخیر واسم ۱۵مشتری ایجاد کرده بدون اینکه منـ بخوام زور بزنم(دوستان در تحارته من ۱۵مشتری جدید در دوماه عدد بدی نیست البته من خیلیییییی بیشتر میخامـ از خدا)
۴روی این باور کار کردم که پول دراوردن آسونه و خداوند ایده هایی رو بهم میده که مثلا با ی پیام یا ی زنگـ۱۰۰هزارتومان و حتی بیشتر سود میکمنم ب راحتی
۵ایمانم ب رب بیشتر شد و خداوند هم بهم از طرق مختلفی روزی میده و بخشی از اقساطم پرداخت شد خداروشکر
۶من ۸سال بود که ب طور مستمر قلیون میکشیدم و الان۲ماهه که خداروشکر نمیکشم اصلا خیلی خود بخود نسبت بهش سرد شدم بدون اینکه تصمیم خاصی بگیرم انگار خود جهان این عادت اشتباه و از من دور کرد
۷رابطه عاطفیم با دوستم خیلی بهتر شده ما قبلا دعوا میکردیم ی هفته باهم قهر بودیم الان که بحث میکنیم نهایتا چند ساعت طول میکشه تا ب حالت عادی برگردیم و البته اینوباید خیلی بهتر بشه
۸تو مسئله کاری همکارانم که قطع همکاری کردن باهام نشستن پشتم کلی بد و بیراه گفتن ولی من بحث نمیکردم و توجهی نمیکردم بهشون و حرفاشون (دراکثر مواقع بعضی اوقات یکم بحث کردم ولی ب نسبت خیلی کم بود)و در نهایت همه چی ب نفع من تموم شد خداروشکر
۹خداوند از بینهایت طریق و راه و دست من و ب هدفام میرسونه و الان ورودی جدید مالی هم واسم ایجادوشده و روزانه چندده هزار تومانم از اونجا دارم پول میسازم
۱۰آرامشم خیلی بیشتر شده چون ایمانم ب اینکه خودم خالق شرایطم بیشتر شده و میدونم که اگ چیزی رو دوست ندارم میتونم باوتغییر باورهامـ تغییرش بدم
۱۱عزت نفسم خیلی بیشتر شده افراد موفق و تحسین میکنم و راجع بهشون صحبت میکنم ،خیلی کمترحسادت میکنم ،کمتر مقایسه میکنم خودمو با دیگران
اینا و خیلی چیزای دیگه که نگفتم یا یادم رفته و یا نمیتونم بنویسم نتایجی بود که اکثرش در عرض این ۴ماه با گوش دادن ب فایل ها رایگان و مطالعه۳کتاب استاد و انجام تمارین و شکرگزاری ایجاد شد البته من تعهدم خیلی بیشتر میتونه بشه و خیلی بیشتر میتونم روی باورهام کار کنم و انشاالله جدی تر ادامه میدم
خداروسپاسگزارم که همواره حامی و هادی من است
ممنونم از استاد عباس منش که دلی حرف میزنه
ممنونم از همه ی بچه های سایت که با خوندن مطالبشون دارم چیزای زیادی یاد میگریم
درود بر شما دوست هم فرکانسی ، بسیار انگیزاننده هست پیشرفتتان. خیلی سپاسگزارم که وقت گذاشتید با جزئیات در اکثر بخشها چه مالی، چه عاطفی برامون نوشتید.
به ویژه درکتان را از سیستمی بودن خداوند در بخش مالی عالی توضیح داده اید . برای من که خیلی راهگشا هست .
سلام ممنونم خانم غدیری
شما یکی از الگوهای من توی سایت هستید و من بار ها پروفایل شما و کامنت های شما رو تو این مدت مطالعه کردم
خداروشکر
درود بر شما آقای لایق،
سال نوتون مبارک،البته به نظر من برای اعضای سایت هر لحظه حالت نو شدن وجود داره.
امیدوارم که سلامت بوده باشید ، ممنونم ، در واقع از خواندن جمله ی شما شگفت زده شدم.
با آرزوی بهترینها برای شما در سال جدید.
شاد و سلامت در پناه فرمانروای جهان هستی باشید.
سلام
از خوندن کامنت عالی شما لذت بردم و انرژی گرفتم
ای ول
براتون با قانون تکامل بهترینها رو آرزو میکنم
به نام پروردگار رب العالمینم
سلام دارم خدمت استاد گرانقدر و سرکار خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی ام
گام 13
امروز چند بار به این فایل گوش دادم و داشتم فکر میکردم که چه مطلبی بنویسم که با متن فایل مناسب باشه و برام جالبه که امروز دقیقا داشتم همون کاری می کردم که استاد بارها و بارها و در این فایل هم بهش اشاره میکنه و اون اینه که برای نتایج بیشتر و یا بزرگتر باید روی باورهامون مدام کار کنیم و اون دوستی که پرسیده بودن تا کی باید اینکار رو انجام بدیم و حسشون بد میشه که مجبورن همیشه باید رو باورهاشون کار کنن و استاد گفتن این یه قانونه اگر نتایج بیشتر و پایدارتر می خوای باید همیشه رو باورهات کار کنی
قبلا هم تو کامنتام گفتم که به خیلی از خواسته هام رسیدم و در مسیر این پروژه یه خواسته ای در من متولد شد و اونم داشتن یک واحد آپارتمانیه و استاد مخصوصا تو سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت همیشه اشاره میکنن که ببینید تا خواسته در شما ایجاد بشه و خواسته ها به ما شور و شوق زندگی کردن میدن و سپاسگزارتر میشیم حالا من این مدت دارم تصویر سازی و تجسم خلاق انجام میدم برای رسیدن به این خواسته ام و در موردش با خودم و همسرم صحبت میکنم چون یه مبلغ پول قراره به دستم بیاد ولی مقدارش کمه یه دفعه یاد تجارب قبلیم افتادم که یه مبلغ کم پول داشتم برای داشتن یه چیزی وقتی از خدا خواستم بقیه شو جور کنه واقعا جور شده و من به خواستم رسیدم و داشتم این تجارب رو برای همسرم بازگو میکردم
مثلا
برای طبقه دوم خونمون 700 هزار تومان گذاشتم بانک مسکن گفتم خدایا بقیش رو تو جور کن و واقعا جور شد
اوایل زندگیمون برای خرید ماشین یه حساب ده هزارتومنی باز کردیم و هر بار مبلغی بهش اضافه میکردیم و بعد دو سال ماشین خریدیم
یه بار پسرم برای ترمیم دندونش پول ازم خواست یه میلیون بهش دادم در حالی که 3 میلیون میشد گفتم بقیه اش رو خدا جور کنه و واقعا جور شد طوری که اصلا به یه میلیونی که من بهش دادم نیاز نداشت
همسرم بازنشسته است و میخواست مغازه بزنه و هیچ پولی نداشتیم به جز حقوق ماهانه گفتم بیا پس انداز کنیم با 2 میلیون شروع کردیم کنار گذاشتیم و این مبلغ طی 6 ماه شد 40 میلیون و به راحتی مغازه جور شد بدون وام گرفتن یا از کسی قرض گرفتن و کلی برکت به زندگیمون داده
و خیلی مثالهای دیگه دارم
من در واقع با خواسته ی جدید ی که شکل گرفته داشتم باورهای قویتر می ساختم و با منطق و فکت به ذهنم یادآوری میکردم که اگر اون موقع ها شد الان هم میشود
و من چقدر لذت بردم و بیشتر قانون و بازی جهان رو درک کردم
دوستان من فهمیدم که نمیتونیم خواسته نداشته باشیم اگر می خواهیم خدا رو بیشتر درک کنیم که به تبع آن سپاسگزارتر میشیم و نزد پروردگار محبوبتر هم مبشیم باید بیشتر بخواهیم و مثل مثالی که زدم برای رسیدن به خواسته هامون باورسازی کنیم هم به کمک تجارب خودمان هم تجارب زندگی دیگران و اینکار نه سخته نه زجر آور بلکه خیلی هم شیرین و جذابه و اینکار باعث پایداری نتایج و بزرگتر شدن نتایج میشه
امروز من به این درک رسیدم و انگاری مدارم تغییر کرده واقعا فهمیدم وقتی هر روز متعهد میشی که کامنت بنویسی و کامنت بخونی و فایلها رو با دقت گوش بدی برای یاد گرفتن صد در صد خداوند کمکت میکنه و باورهای قدرتمند رو بهت یاد میده من احساس میکنم خدا داره کمکم میکنه میگه اینجوری فکر کن تازه قبل از اینکه کامنت بنویسم و بعد از اون صحبتها با همسرم اومدم تو سایت و کامنت دوست عزیزم آقای اسدی عزیز در گام 12 رو خوندم که نوشته بود گاهی یه سرباز برات میمونه و تو آنقدر ادامه میدی تا وزیر بشه و اینم نشانه امروز من بود اولش خیلی تعجب کردم از این همزمانی افکار من و صحبتهای من با همسرم و این جمله از کامنت این دوستمون و بعدش شور و شعف وصف ناپذیری در قلبم شکل گرفت و گفتم بله خودشه پیام خداوند بود و اجابت شد خدایا ای رب عظیم تو را سپاس میگویم سپاسی بی پایان
استاد گرانقدرم و خانم شایسته نازنینم و دوستان گرامی ام سپاسگزارتون هستم
به نام خدای مهربانم
سلام به شما استاد عزیزدلم و خانوم شایسته
بهترینا براتون پیش بیاد هرجا که هستین و ممنون بابت اینکه هر لحظه دارین با تصحیح مسیر مارو هدایت میکنین
و خدارو شکر میکنم که اینجام در مسیر درست و پیشرفت
چه باور قشنگی که پس انداز عامل ثرتمندی نیست این حرف باعث شد که بفهمم منم این باور رو دارم که ریشه در باور کمبود داره
نگهداشتن برای فلان شرایط و فلان زمان و همین باعث میشه که فقط در حد نیاز اون شرایط برام بیاد
چه باور قدرتمندی که وقتی در مسیر درست باشی بیش از نیازت روزی و ثروت برات میاد
تو بحث روابط برمیگیرده به عزت نفس و رابطه درونی با خودمون هرچی خودمون رو عمیق تر دلی تر دوس داشته باشیم دیکران هم به همون نسبت به ما علاقه دارن و روابط خوبی ایجاد میکنن
ما هستبم که با باورهای درونی خودمون شخصیت درونی ادما رو بیرون میکشیم زیبا یا نازیبا به ما بستگی داره
چقدر خوب شد که قانون رهایی برام یاداوری شد به نظرم رابطه مستقیم داره با ایمان ما داره قانون رهایی
وفتی ما ایمان داشته باشیم و قدم برداریم نتیجه رقم میخوره در هر صورت
ولی میزان ایمان ما باعث ارامش تا حصول نتیجه میشه
هرچقدر قویتر رهاتر
اقدام با منه ولی نتیجه با من نیست با خداست
و این ارامش باعث لذت بردن از مسیر و لحظه میشه
و کلیدی ترین باور اینه که ما با افکار و باورهامون شرایط زندگیمون رو خلق میکنیم
برای بهبود شرایط بااااید بپذریم که باعث این شرایط موجود خودمون هستیم نه هیچ عامل بیرونی
با همون قدرت که شرایط نادلخواه ایجاد شده
میتونیم شرایط دلخواه رو ایجاد کنیم
با تغییر نحوه تفکر و باورها شروع مکنیم به تغییر شرایط بیرونی ارام ارام
فقط باید کنترل ذهن داشته باشیم
بازم ممنون از شما استاد عزیز و این خانواده دوس داشتنی
خدایییااا شکرت
🫡
به نام خداوند توانا و مهربان.
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز همفرکانسی.
این فایل نشانه ی امروز من بود، میخوام تا جایی که بشه روی فایل ها کامنت بگذارم تا ردپایی باشه بعدها که برمیگردم مثل چک آپ فرکانسی رد پای شرایطم در گذشته رو ببینم و ببینم که چقدر تغییر کردم.
من چند سال پیش که این فایل تازه روی سایت قرار گرفته بود گوش داده بودم اما درک اون موقع کجا و درک الان کجا، اون موقع من تصورم این بود که مفهوم رهایی درباره ی خواسته رو درک کردم اما نه تنها درک نکرده بودم بلکه برعکس برداشت کرده بودم، ما تصور میکنیم اگر زیاد درباره ی خواسته ای فکر کنیم یا زیاد تجسم کنیم زیاد روی باورامون کار کنیم یعنی داریم به خواسته مون میچسپیم و رها کردن یعنی هیچ کاری نکردن بهش فکر نکردن، نه اینطور نیست اتفاقا هر چی بیشتر داری به خواسته ات فکر میکنی و داری تجسم میکنی داری روی ترمزات کار میکنی و داری باورهای مناسب درباره اش میسازی یعنی رهاتری البته تا مادامی که تمام این قدم ها داره با احساس خوب برداشته میشه با احساس شور و شوق.
نتیجه گرا بودن باعث میشه هیچ کدوم از کارایی که اون بالا نام بردم با تمرکز انجام نشه و ما بی میل باشیم به کار روی خودمون، بی میلی به کار کردن روی ذهن یکی از علائم نتیجه گرا بودن و چسپیدن به چگونگی هست.
این روزا بیشتر از هر زمان دیگه دارم تایم میزارم برای کار روی باورهام روی مهارت هام و محتوا تولید کردن و عمل به ایده های کاری، اما رهاتر از هر زمان دیگه ام، چون نگران نیستم چطور کی و چقدر رو رها کردم و اصلا درباره ی قدم هایی که بهم الهام میشه قضاوت نمیکنم و برچسب نمیزنم فقط سعی میکنم انجام بدم و با بازخوردش به قدم بعدی هدایت بشم.
قبل از این فایل، داشتم فایل جلسه ی سیزده کشف قوانین رو گوش میدادم که استاد درباره ی ترمز چگونگی صحبت میکردن، رها بودن و توکل اولین نشانه اش اینه که اون لحظه ای که شروع میکنیم به فکر کردن به چگونگی سریع حواسمون به ذهنمون باشه و جلوی چگونگی رو بگیریم استاد مثال میزنن که فرد یه درآمد ثابت داره یه ورودی مالی مشخص داره و کلی بدهی و هر چی حساب کتاب میکنه میگه چطور میخواد بدهیم پرداخت بشه درحالی که درآمد من اینقدره و هیچ مقدارش هم نمیمونه و بدهی من بارها بیشتره، من نیز این روزها با توجه به تضادها به این نتیجه رسیدم که ماشین بخرم اونم نقد بدون ذره ای پس انداز و واقعا نمیدونم چطور؟
مثالی که استاد زدن دقیقا درباره ی من صدق میکنه با وجود ورودی مشخص و ثابتی که آخرشم هیچی نمیمونه چطور میخواد این اتفاق بیوفته منم که وام و قرض خط قرمزمه، پس چطور میخواد بشه اونم در حالی که هیچ پولی و پس اندازی ندارم، اما میدونم مثل تمام خواسته هام که قبلش نشد به نظر میرسید از جمله خونه ای که الان داخلشم اینم میشه.
درمورد روابط من یه گروه از فامیل همسرم هستن که باهاشون خوب نیستم و هر چی تلاش میکنم نمیتونم خوب باشم و همیشه هم وجه مزخرف اونا رو برانگیخته میکنم الان بهتر درک کردم که دلیلش اینه که من مسئولیت صدردصد روابط رو به عهده نگرفتم و باور ندارم که من خالق صددرصد روابطم هستم.
درحال حاضر تضاد بیماری فرزندم هست که هفت ساله به ظاهر تغییر خاصی نداشته که من ایمان دارم که همونطور که خودم با فرکانس هام این شرایط رو ایجاد کردم حتما خودم هم با تغییر فرکانسم میتونم تغییرش بدم فقط کافیه باور کنم که میشه این شرایط رو تغییر داد و خدا قدرتش رو داره هر چقدر که همه بگن نمیشه یا امکان پذیر نیست یا دکترا بگن لاعلاجه یا محاله.
به قول استاد چیزی به نام لاعلاج اصلا وجود خارجی نداره توی این دنیا نمیتونه وجود داشته باشه چون کل اتفاقات این جهان مادی بر پایه ی فرکانس افراد داره رخ میده و فرکانس هم قابل تغییر هست، چقدر نوشتن این جملات حالم رو خوب کرد، خدایا شکرت.
بنام خدای مهربان
سلام بر استاد عزیزم و خانم شایسته و همه همسفران این کشتی زیبا
از روزی که خانم شایسته استارت پروژه مهاجرت به مدار بالاتر رو زدن من هم یه چالش رو با خدای خودم
استارت زدم حسابی هم خط و نشون کشیدم برای خودم که حواسم باشه قراردادم با خداست و تخطی نکنم
میخواستم بگم چقدر این پروژه ایده ی خوبی بود واقعا باعث شد منو به انضباط بیشتری برسونه
انگار هر روز هر فایلی میذارید همون چیزیه که باید بشنومش
خدا رو سپاسگزارم که شما دستی شدید از دستانش که به مسیرم کمک کنید
خدا رو شکر که این چالش جدید باعث شد نه تنها باورهام قویتر شه
بلکه واقعا دست به عمل بزنم چون واقعا عملکرد نشونه میزان اجرای قانونه
آخرین گام پروژه که آپلود شد از نتایجم بیشتر براتون مینویسم
دوستون دارم….
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام به استاد عزبزم.
کلید:جهت دهی آگاهانه به کانون توجه.
فایل:مصاحبه با استاد قسمت 13.
چند تا نکته که استاد در این فایل برای کنترل کانون توجه می گن ودر نهایت همه اون نکات اشاره دارن به اینکه زندگی هر شخضی رو باورهاش می سازه وهر کس خودش مسول زندگی واتفاقات زندگیش هست ونمی تونه کسی رو مسول مشکلاتش بدونه وباورها بسته به فرکانسی هست که می فرستی وفرکانسها محصول کانون توجه هستند.
سوال اول در مورد پس انداز بود واستاد گفتند که اعتقادی ندارن که پس انداز انسان رو ثروتمند می کنه در واقع باورها هستند که ثروت رو می یارن اگه باور درستی نداشته باشی هر چقدر هم سعی کنی پس انداز کنی ثروتی وارد زندگیت نمی شه.
من این مساله رو کاملا درک کردم چقدر سالهای قبل حتی سعی می کردیم از شکم هم بزنیم تا پس انداز کنیم تا وامها رو بدیم ونه تنها موفق نبودیم پس انداز درستی داشته باشیم تو پرداخت وام هم مشکل داشتیم.
اما تا همین سطح که تونستم رو باورهام کار کنم که می دونم جا برای کار زیاد دارم ولی خیلی خوب داریم خرج می کنیم حداقل بهتر از قبل خوراک وپوشاک رو سعی می کنیم با کیفیت بخریم وامها رو تقریبا پرداخت کردیم ویه پس انداز کم هم داریم وایمان دارم این اول راه هست برای من واگه همین جور پیش برم خوشبختی کامل رو حس می کنم.
اما نکته بعدی رو باید در نظر داشته باشم واون قانون رهایی هست یعنی نچسبیدن به خواسته ها نه اینکه خواستم رو فراموش کنم بلکه باید از لحظه وانچه دارم لذت ببرم وسپاسگزار باشم وخواستم هم مد نظر باشه وتکامل رو طی کنم تا برسم.
در مورد روابط هم استاد می گن باز برمی گرده به خودمون اینکه انسانها دو وجه دارن یکی خوب ویکی بد اینکه کدوم وجه رو نشون ما بدن بسته به خودمون هست بسته به باورها وفرکانسهامون اینکه تو چه مدار وفرکانسی باشی با ادمهایی وروابطی در همون مدار برخورد می کنی.
ودر مورد پذیرفتن مسولیت زندگی گفتن حتی در مواقعی که فکر می کنید شما تاثیر نداشتید باز هم اگه توجه کنید خودتون مسولید مثل وقتی که ضامن کسی شدید یا قرض دادید واون پرداخت نکرد.
استاد می گن زمانی باید قرض داد که احتیاج نداشته باشی وفکرت این باشه که اگه داد داد اگه هم نداد مساله ای نیست در واقع برای رضای خدا باشه وگر نه اگه منتظر هستی بهت پرداخت کنه هیچ وقت قرض نده وضامن کسی شدن هم از اساس ایراد داره.
وکلا حرف اینه که زندگی هر کسی رو باورهاش وکانون توجهش می سازه.
اگه آگاهانه تلاش کنی که کانون توجهت رو کنترل کنی وبه ناخواسته ها توجه نکنی می بینی همه چیز در بهترین شکل رخ می ده.
استاد متشکرم.
خدایا شکرت کمکم کن حالا که خالق مرا آفریدی زندگیم را به بهترین شکل خلق کنم.
در پناه خدا.
به نام خدای هدایتگرم
قانون رهایی یعنی تلاش ذهنی (اعراض از نا خواسته ها)
قانون رهایی یعنی نچسبیدن به خواسته و لذت بردن از زندگی
قانون رهایی یعنی توجه به خواسته ها،سپاسگزار بودن بخاطر داشته ها،اعراض از نا خواسته ها
(در لحظه زندگی کردن)
مهمترین باوری که میتونه کمک کنه به من برای اینکه دچار روز مرگی نشم و از ریل خارج نشم اینه که منم که با افکار و باورهام اتفاقات زندگی خودمو خلق میکنم،(ممکنه آگاهانه یا ناآگاهانه باشه)هیچ عامل بیرونی تأثیری در زندگی من نداره
حالت عالی مهاجرت اینه که درهمون جایی که هستیم باید اینقدر نتیجه و پیشرفت عالی کرده باشیم اینقدر اتفاقات خوب خلق کرده باشیم که بعد برای رفتن به یه پله بالاتر به فکر مهاجرت باشیم
اگه فکر میکنی رفتن به یه جای دیگه باعث میشه نتیجه و اوضاع تغییر کنه سخت در اشتباهی
چون تو هر کجا که میری شخصیت خودتو با خودت میبری
به اندازه ای که خودتو دوست داشته باشی و برای دیگران هم ارزش قائل باشی جهانم به همون شکل پاسخ فرکانس های تورو میده
ما هستیم که با افکار و باورهامون برانگیخته میکنیم اون وجه خاص از آدمارو
همه ی ما آدمها یه شخصیت باحال و یه شخصیت مزخرف توی وجودمون هست
حالا ما با افکار و فرکانس های خود میتونیم شخصیت خوب آدم هارو بکشیم بیرون یا وجه بد اونهارو یعنی کاملا بر میگرده به خود ما
هر روز باید سعی کنم بهتر از دیروزم باشم و اگه روند همیشگی من به این شکل باشه مسلما نتایج خودش میاد
تا جایی که زنده هستم سعی کنم هر بار بهتر و بهتر بشم توی همه زمینه ها
بهتر و بهتر شدن توی کنترل ذهنه که میتونه همه چی رو برای ما بوجود بیاره
عمل کردن با باور بوجود میاد اگه من باور داشته باشم که یه کاری نتیجه میده عمل میکنم اگه باورم این باشه که نتیجه نمیده که عمل نمیکنم
پس باوره که باعث عمل میشود
اگه عمل نمیکنی یعنی رو باورهات کار نکردی.
خدایا شکرت بخاطر آگاهی های ناب این سلسله فایل های استاد
در پناه الله پیروز و سربلند باشید.