مصاحبه با استاد | عملکردهایی که نشانه اجرای قانون است - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

596 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مبینا سربلند گفته:
    مدت عضویت: 724 روز

    درود

    چند تا از نکته های توی فایل به ادبیات خودم اشاره کردم که بیشتر توی خاطرم بمونه:

    زمانی که پول در جریانه زندگیت اومده ، فکر پس انداز نباش به همونم حساب نکن ، چون وقتی توی جریان نعمت ها و خوشلختی و ثروت باشی نعمت پول همیشه میاد بیشتر میاد ، اعتماد کن.

    هرچه خودتو دوست داشته باشی و برای دیگران ارزش قائل باشی ، ارتباطاتت بهتره و وجه باحال ادما رو برانگیخته کنی.

    قانون رهایی یعنی توجه به داشته ، سپاسگزاری بخاطر هرچه که داریم ، تا از جنس داشته ها بیشتر وارد زندگیمون بشه ، شاکی شدن ناامیدی یعنی توجه میکنم به نبودن به نشدن به کمبود و این فرکانس کفره ، و از همون جنس بیشتر دریافت میکنیم ، نزدیک ترین فرکانس به فرکانس خلق ، سپاسگزاریه ، شکر گذار بودنه ، غر نزدنه ، امیدواریه .

    اتفاقات خودشون رخ میدن برات ، شرایط برات مهیا میشه بدون اینکه تو کاری کرده باشی ، اسون میشی برای دریافت و ناخوداگاه نعمت ها رو از خودت دور نمیکنی ، ظرفت بزرگ میشه و جریانات همینجوری توی زندگیت هستن…

    فقط باید بدونتی که می تونی کنترل کنی ذهنتو و افسارشو دست بگیری ، میدونی که همه چیو خودت داری رقم میزنی ، هیچ دفع وجود نداره همش جذبه ، چه شرایط بد و چه خوب ، پس اگه اول بدونی که همه چی رو خودت داری رقم میزنی و دوم اینکه بدونی میتونی دقییا کنترلش کنی و اگاهانه همه چیز خودت خلق کنی و چیز های ناخواسته میشه که وجود نداشته باشن اگه تو کاملا مسلط کنترل کنی خودتو ، خیلی قدرت مند میشی خیلی ، این باور ریشه همه چیزه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    علی ممبینی گفته:
    مدت عضویت: 1449 روز

    سپاس از استاد عزیزم که باز هم دست خداوند شد و این آگاهی زیبارو به ما رسوند

    چقدر زیبا و کامل راجب رهایی صحبت کردید و چقدر این عامل کمک میکنه به اینکه از مسیر لذت ببریم چون مهم تر از خواسته ما مسیری هستش که میریم و شخصیتی هستش که در این مسیر ساخته میشه و تکاملی که طی میشه

    بسیار لذت بردم و هرچقدر که میگذره ذهنیتم راجب روابط و خواسته هام و رهایی و کسب و کار و دیگر مسائل بازتر میشه و هدایت میشم به سمت این آگاهی ها که واقعا سازنده هستن

    و جالبه که یهو یه حسی اومد گفت برو این پلی لیست مصاحبه رو گوش کن و الان فهمیدم چرا این حس اینو گفته و هرچی میگذره با این نتایج عمل به الهامات و تشخیصشون از نجوای شیطان واسم راحت تر میشه

    دمت گرم استاد واقعا لذت بردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    فاطمه ش گفته:
    مدت عضویت: 1675 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به استاد عزیز، مریم جانم و تمام دوستان خوبم

    گام سیزدهم

    این جلسه پر بود از نکات ریز و درشتی که بسیار ارزشمند و کاربردی هستن

    مفهوم اولی که به شرایط کنونی من خیلی میخورد، همون قانون رهایی بود. اینکه رهایی به این معناست که من نچسبم به خواستم، لذت ببرم از زندگیم و فکر نکنم که تا وقتی که به خواستم نرسم زندگی مزخرفه و فقط اگر به خواسته هام برسم میتونم خوشحال باشم

    و باز هم به شکل دیگه ای ای اشاره به مفهوم شکرگذاری داشت؛ اینکه ما الان به خواسته هامون توجه کنیم و سپاسگزارشون باشیم نه نا خواسته هامون

    موضوع بعدی: مهاجرت

    من خیلی موقع ها با خودم میگفتم استاد میگن شجاعت داشته باشید و تغییر کنید؛ یعنی من الان باید مهاجرت کنم؟ نکنم؟

    ولی الان قشنگ جوابمو گرفتم؛ من هنوز تو همینجایی که هستم پیشرفت آنچنانی نکردم که بخوام تو زمین بزرگتر بازی کنم؛ پس انگیزه من از امروز این خواهد بود که همینجا تو همین شهر اینقدر پیشرفت کنم تا بخوام قدم بعدی رو بردارم و به جای بهتری مهاجرت کنم.

    و اینکه فکر نکنیم من اگر برم فلانجا وضعیتم بهتر میشه؛ چون ما همین شخصیت رو داریم با خودمون میبریم و هر چی که اینجا باشه اونجا هم هست

    و در آخر: روابط

    ما هستیم که شخصیت خوب یا بد دیگران رو برمی انگیزیم

    من اگر خودم رو دوست داشته باشم و برای خودم و دیگران ارزش قائل باشم؛ قطعا بهترین روی دیگران رو خواهم دید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    محمدرضا ذوالفقاري گفته:
    مدت عضویت: 3579 روز

    سلام استاد

    سلام دوستان هم فرکانسی

    چند شب پیش که قران میخوندم رسیدم به ایه 33 فصلت:

    ((چه کسی خوش گفتار تراست از ان کسی که دعوت به سوی خدا میکند و عمل صالح انجام میدهد و میگوید من از مسلملنانم؟))

    خیلی به فکر فرو رفتم .راستش من اموزه های استادای دیگه رو هم تاحدودی دنبال میکنم اما اون دلگرمی و خوش گفتاری رو که در اموزه های استاد عباسمنش دیدم در هیچ استاد دیگه ای ندیدم طوری که حتما در طول روز باید صدای عباسمنش رو بشنوم وگرنه اخر شب فکرمیکنم اصلا روی خودم کار نکردم در اون روز.

    وقتی این ایه رو دیدم دلیل خوش گفتاری استاد رو کامل دریافت کردم که وقتی کسی محوریت تمام حرفاش دعوت به خدای یکتاست میتونه انقدر صحبتهاش به دل بشینه و ماهایی که تواین مسیر پا گذاشتیم و انتخاب شده این مسیر هستیم باید سعی کنیم مصداق این ایه پرمعنی باشیم.

    حدود 3سال پیش که من با استاد اشنا شدم فایلای درامد سه برابری رو دنبال کردم و اون تعهدی رو که استاد میگفت باید بنویسید و امضا کنید رو من نوشتم و درامد اونروزم رو من نوشتم 500تومن ودرامد یکسال بعد رو 1٫5میلیون تا بهش برسم.خداروشکر الان بهش رسیدم ولی چیزی که میخام الان اعتراف کنم اینه که من همون 500 تومنه رو هم اونروز نداشتم ولی برای دلخوشی خودم گفتم دیگه حداقل رو در نظر میگیرم.الانم هدفم برای سال 97 رسیدن به 3میل در ماهه که مطمئنم بهش میرسم چون هر لحظه میخام فقط روی خود خدا حساب کنم.

    باز در همون سوره فصلت ایه 31خداوند میفرماید :

    ((ما یاران و مددکاران شما در زندگی دنیا و اخرت هستیم و برای شما هرچه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است و هرچه طلب کنید به شما داده میشود))

    وقتی خدا خودش داره اینچنین گویا میگه که بابا مایارو مددکار شما هستیم هرچی میخای طلب کن ولی فقط روی خدا حساب کن تا بهت داده بشه.دیگه به بقیه ش کار نداشته باش.

    ولی ما باز از خودمون میپرسیم چطوری اخه؟

    منکه نه کاری بلدم نه سرمایه دارم اوضاع مملکتم که داغونه.

    این (چطوری؟) پرسیدنه ناشی از ایمان ضعیفه که میپرسیم وگرنه من اگه ایمانم به خدا قوی باشه دیگه نمیپرسم چطوری فقط میدونم که خدا برام انجام میده.کاری که من باید انجام بدم اینه که ایده ای که بهم گفته میشه رو برم دنبالش و نگران بقیه ش نباشم.

    به قول قران ایه 44 سوره مومن

    ((من کار خود را به خدا واگذارم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست))

    و من الان چقدر خوشحالم و سپاسگزار خداوندم که منو تو این مسیر قرار داده مسیری که هر روز بیشتر هدایت میشیم.مسیری که مارو به بهترینها خواهد رسوند.

    درسته که هنوز درامد چند ده میلیونی ندارم بنز و بی ام و سوار نیستم و ویلای شخصی ندارم ولی خب خیلی چیزای خوب دیگه ای دارم یا بدست اوردم که داره زمینه رسیدن به اون خواسته هارو فراهم میکنه.

    دوستان عزیز مطمئنا همه ما که عضو این خانواده هستیم ثروت مادی جزء اولویتهامونه اما بنظر من رسیدن به ثروت مادی پیش نیازش اول رسیدن به ثروت معنویه.

    دوستی با خدا –احساس خوب – عشق به ادما-احترام به پدر و مادر-اینا چیزاییه که تا اول دریافت نکنیم پول سراغمون نمیاد.

    و مطمئن باش پول سراغت میاد سراغ تو نیاد پ سراغ کی بره؟همه شماها یه روزی بهترین ماشین و خونه و دارایی رو صاحب خواهید شد همه شماها یه روزی بهترین مسافرتهارو خواهید رفت از بهترین برندها استفاده خواهید کرد

    فقط به یک شرط اونم اینکه تسلیم نشیم و ادامه بدیم ادامه بدیم و ادامه بدیم همین مسیر رو و همیشه با احساس خوبمون هوک و اپرکات محکم رونثار صورت خبیث شیطون کنیم.مثل حضرت ابراهیم و استاد عباسمنش.و بعد واسه همیشه به اون زندگی زیبا و زیباتر خودمون یشتر لبخند بزنیم.

    حق نگهدارتان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    سید عظیم بساطیان گفته:
    مدت عضویت: 815 روز

    بنام خداوند بخشنده ی مهربان ”

    سلام بر استاد خوبان و خانم شایسته

    و سلامی دیگر بر دوستان بی نظیرم ”

    زمانی که حالت خوبه اگر 5 دقیقه هم شد

    اون 5 دقیقه رو ول نکن . همون یک دقیقه رو ول نکن .ازاین یک دقیقه ها میرسی به چند دقیقه به ده دقیقه، بیست دقیقه، تو یک روز می تونی حالتو خوب کنی ؟

    وقتی فرمول اینه که من به احساس خوب برسم راهش بهت گفته میشه ”

    وقتی در اوج تضادی مثلا وقتت کمه واسه کنکور ، اول یه کم فاصله بگیرازمحیط ، واز اون محیط یه کم دور شو .به خودت بگو من دارم چکار میکنم ”

    تبرِتو تیز کن، وقتی تبرت کنده، نمی تونی درخت رو قطع کنی؟

    اگر به نفر بهت گفت صبر کن ” باور نمی کنی میگی من وقت ندارم ”

    من وقت ندارم تبرمو تیز کنم ” و به پیشنهاد شما گوش بدم ”

    وقتی طلب کارها ریختن رو سرت و یکی بهت میگه صبر کن و حوصله داشته باش.

    میگی چی داری میگی تو منو نمیفهمی؟

    من مریضم تو حرف منو نمیفهمی؟

    وقتی تو اوج مشکلات یک لحظه پیدا میشه تو حالتو خوب نگه داری سر طناب رو بگیر و هی ادامه بده تا به احساس خوب برسی ”

    دیگه ولش نکن.سپاسگزاری کن .

    و جملات تاکیدی بگو و تکرار کن.

    میدونم الان بهتر میشم.

    میدونم همه چیز خوب میشه.

    میدونم از دیروز بهترم شدم.

    میدونم شرایط داره بهتر میشه.

    من می تونم از نو زندگی مو بسازم ”

    دنیا که به آخر نرسیده ”

    این تضاد اومده که بگه من چه خواسته ایی دارم .

    من کی هستم پس متوقف نمیشم ”

    پس ادامه میدم.

    دوستان در زمانی که تضاد پیش اومده اگر نتونی حالتو خوب نگه داری و مدیریت نکنی مثل بمب ، بمب ، بمب

    اتفاق های بد برات میفته ”

    وقتی نتونی احساس خودتو کنترل کنی.

    تصمیم های خوبی نمیگیری ”

    تضاد که از آسمان نمیباره و یک دفعه ای باشه”

    با افراد منفی صحبت نکنید وقتی میدونی قانون اینه ” که یک سیب رو رها کنی به سمت پایین زمین رها میشه ”

    بستگی نداره چه رنگی باشه. طعمش چیه؟

    در هر صورت به زمین میرسه، پس وقتی حالت خوبه اتفاق های خوبی برات میفته؟

    چرا رعایت نمیکنی؟

    یک جمله ی طلایی بهت میگم به اندازه ایی که فکر تو می تونی کنترل کنی موفق هستی ”

    از امروز در مورد ناخواسته هات صحبت نکن.

    از محیط دور شو ”

    مثل موسی ”

    مثل ابراهیم ”

    اون ایمانی که وارن بافت دراوج مشکلات داشت ”

    ایمانی که استیو جابز داشت. یعنی از شرکت خودش اخراج شد .

    گفت اوکی من میدونم اخراج شدم میرم شرکت next رو تاسیس میکنم.

    و بعد اومد شرکت.piksarو بعد اپل رو کنترات خرید ”

    مدیر عاملش بهش پیشنهاد همکاری داد.

    بیا شرکت خودت، ما نمی تونیم، تو بشیم ”

    تو یک آدم دیگه ای هستی . تو احساس تو می تونی کنترل کنی ” اما ما نه ؟

    به قول آقای جک ما ، اون کسی که تو رو عصبانی میکنه، می تونه شرکت تو رو تسخیر کنه؟

    چون حکم بر اساس احساسه ”

    چه بهتره با قهرمانی بمیری؟

    چقدر خوبه بدون حسرت بمیریم؟

    حداقل پیش خدا رو سفید بمیریم؟

    خدا ازت نمیپذیره بگی مظلوم واقع شدم؟

    چرا سفر نکردی؟

    چرا نرفتی یک شهر دیگه؟

    نگو نمی تونستم. وابستگی دارم. پدرم نمیذاره، مادرم نمیذاشت ”

    روی افکارت کار کنی همه ی بهانه هات کنار میره؟ وحرکت میکنی؟

    من نمونه دارم یه رفیق داشتم ورشکست شد و گفت یک هفته رفتم چابهار از همه بریدم و رفتم اونجا؟ و لذت میبردم و تونستم تو تنهایی فکر کنم و به خودم آرامش دادم و دیدم ایده ها اومد. می گفتم چرا این به ذهنم نرسید؟

    تو تضاد نمون دوتا پا داری یک عقل سالم داری. یک بدن سالم داری؟

    واینیسا وسط آتیش؟ حرکت کن ؟

    قدرت کلام خیلی بالاست. برو تو آینه به خودت نگاه کن و بگو قهرمان چته؟

    بس کن؟ پاشو؟

    تو اومدی قهرمان زندگیت بشی”

    تو بیدی نیستی با این بادها بترسی”

    در پناه رب العالمین باشید”

    وجودتون سر شار از حس خوب “

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1678 روز

    به نام الله مهربان و هدایتگر به سمت زیبایی شادی سلامتی ثروت و حال خوب

    سلام به استادعزیز واین فایل زیبا و پر از نکات مهم

    =با پس انداز کردن کسی ثروتمند نمیشود با تغییر باورها میشه ثروتمند شد

    =پس انداز خوبه ولی عامل ثروتمند شدن نیست

    =وقتی باورها درست باشه اینقد نعنت ثروت میاد که نیاز به پس انداز نیس نعمت مثل اقیانوس میاد و بی پایانه

    =به اندازه ای که خودتو دوست داشته باشی جهان همونقد شخصیت خوب و بد ادمهارو میتونه برامون بکشه بیرون

    =با توجه کردن به خاسته ها و توجه نکردن به ناخاسته ها با کنترل ذهن و تغییر باورها میشه به همه چیز رسید

    =در همه چیز باید حرکت کرد و اتفاغات ارام ارام می افته

    =قانون رهایی یعنی تلاش ذهنی یعنی توجه به داشته ها یعنی نچسبیم به خواسته ها و از داشته ها و مسیر باید لذت ببریم

    =هر اتفاغی در زندگیمون رخ میده داریم خودمون با افکار و باورهامون میسازیم همه اتفاغات زندگیمون به واسطه باورهامون هست

    =وقتی در مدار درست باشیم جهان مارو میبره به جای بهتر

    =توی هر حالتی هستیم باید بپذیریم باعث همه اتفاغات خودمونیم هستیم یا آگاهانه یا ناآگاهانه تمام اتفاغات خودمون رقم میزنیم از بدهی یا هر چیزی

    =توی هر شرایطی هستیم با باورهامون اون اتفاغاتو خودمون برای خودمون ساختیم

    =میتونیم با تفکر کنترل ذهن باور جدید همه چیز در زندگیمون تغییر بدیم

    سپاسگذارم برای این فایل زیبا و نکات عالی که گفتین

    آرزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله دارم براتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    احمد محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1935 روز

    سلام استاد جان

    ممنون بابت فایل های روز شمار

    واقعا استاد میگید که به محض اینکه رو خودت کار کردن رو میزاری کنار کم کم همه چی بر میگرده مثل قبل،

    چقدر سخت اینجور بودن دنیا هر چند میدونم که بهم گفتید این ذات جهان

    من کلی کار میکنم رو باورهام،الان اول صحبتتون گفتید با تغیر باور ها می رسید به ثروت نه با پس انداز کردن،

    افکار ما هستن که دارن اتفاقات رو رقم میزنن،

    چرا این جمله هی یادم میره،باور کنم یعنی تکرار کنم

    یعنی روزی 100بار به خوذم بگم من لایق بهترینم تا از این رفتار ها که مثالش این زیر نوشتم تکرار نشه

    من همین چند روز پیش رفتم دوتا دونه موز خریدم ،دقیقا رفتم از ته سبد برداشتم پلاسیده بخاطر اینکه دوقرون ارزون تره،تازه بعد که خوردم افتخار کردم که 20هزارتومن به نفعم شده

    بعد الان با این فایل خدا آگاهم کرد که چجوری هست تو هر روز روزی 20بار میگی،من لایق نعمت های زیادم،هر روز نعمت های من بیشتر میشه،هر روز درامد من بیشتر میشه،

    خوب اگر این باورت هست چرا خودت رو لایق ندونستی دوتا موز خوب بخری برای خودت

    اگر اعتقاد دارم هر روز درامدم افزایش پیدا میکنه چرا برای20هژارتومن برای خودت لذت نخریدی

    اگر اعتقاد داری تو لایق بهترینی،،،،چرا برای خودت بهترین رو نخریدی

    خدایا واقعا به کی پناه ببرم از این ذهنیت فقیر

    دوسال دارم رو خودم هر روز کار میکنم باز این رفتارهارو دارم

    شما میگین بشینید فکر کنید به دلیل رفتارتون تا دلیل اتفاقات آیندتون رو بفهمید

    این دقیقا رفتاره فقیرانه من با خودم هست

    اما باز به قول خودتون بیام نکته مثبتش رو ببینم

    خداروشکر جای شکرش باقی این رفتار اشتباهم رو فهمیدم

    شاید اگر قبل از این فایل بود همچنان به خودم ظلم میکردم

    اما الان فهمیدم که اگر لایق بهترینم،پس بهترین رفتار رو با خودم بدنم سلامتیم بکنم

    ممنون از اینکه وقت گذاشتید پیامم رو خوندید

    با این رفتار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
      مدت عضویت: 654 روز

      باسلام دوست عزیز

      چقد عالی توضیح دادی واسه خریدن موز

      چقد عالی نوشتین ومتوجه شدین

      واین کار خداست

      ک دلیل رفتارهامون رو با تضاد ها بهمون میگه

      جاهایی ک حال من بد شده گفتم دلیلی داره حالم بدشده باور مخربی پشتشه شاید اول عصبی ناراحت بشم اما بعداز دوسه روز میفهمم چون دنبالش هستم

      وداعم ب خودم حتی ب شوهرم میگم من نمیفهمم یکی یک کاری بکنه وبعد بگه منظوری نداشتم قطعا پشت اون کار خوب حرف خوبش یا کار بد حرف بدش یک باور خوب یا مخرب هست ک

      بقول امام علی افکار تبدیل میشه ب رفتار رفتارهم تبدیل میشه ب اعمال واعمال تبدیل میشه ب باور ما

      اینو با پوست گوشت و استخونم درک کردم با تمام تجربه های خوب وبدی ک در زندگی داشتم همه اومده بودن ومیان تا منو رشد بدن وباعث میشن بفهمم من چرا اینکارا رو میکنم

      من واسه ی بنده خدایی لباس دوختم وهرچی منتظر بودم چندروز میگف فردا میام آخرش گف پولشو فعلا ندارم

      بعد من بااینکه خیلی عصبی شدم اما واکنش نشون ندادم وبشدت خودمو کنترل کردم

      و

      گفتم وقتشه خودی نشون بدم اگر میگم من ایمان دارم

      گفتم خدایا از شر نجواهای شیطان بتو پناه میبرم تو ک مرا ب اینجا رساندی حالا هم کمکم کن راهو نشونم بده

      بعداز رسیدن ب آرامش ب اون بنده خدا پیام دادم ک ببخشید من قرضی کار نمیکنم

      ومتوجه شدم که من اشتباه فکر میکردم باید راضی نگه دارم قرض بدم یا باقیمت پایین بگم مشتری فرار نکنه

      چ باوری پشت این رفتار خابیده

      شرک …

      چقد دیروز روی باورای توحیدی کار کردم وچقدر آرام شدم

      اون بنده خدا بهم زنگ زد گف نه

      من حتما پولتو میدم هرچی بخای بقیه لباسهارو هم بدوز تو داری زحمت میکشی وما وظیفه داریم پول شمارو بدیم

      ودقیقا شوهرم اومد همون موقه بهم گف امروز کلی رزقم خوب بود ومن میخام 2میلیون وپونصد بهت بدم

      گفتم خدای من ….

      باهمین یکروز نشستن فکر کردن ب دلیل رفتارم

      ب یک قدم کوچیکی ک برداشتم پیام دادم برای خودم وکارم ارزش قائل شدم

      سریع جواب دادی

      هدیه هم خب بهم دادی

      چی ازین بهتر

      بجای چسبیدن ب بقیه ..

      ک همیشه یادم میره واین اشتباه میکنم

      بچسبم ب تو خدا جونم شکرت …

      با خواندن کامنت شما حسم گف واسه شما بنویسم

      درپناه رب العالمین باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      رضیه واحداصل گفته:
      مدت عضویت: 865 روز

      سلام آقای محمدیان عزیزم

      خداقوت ب شما چقدر کامنت شمارو دوست داشتم

      لذت بردم ازاینکه اینجوری آگاهانه دقت کردی فکر کردی و رسیدی بجایی ک اونکار اشتباه رو انجام دادی و ب قول شما ب خودت ظلم کردی

      من وقتی باورای اشتباهمو پیدا میکنم بینهات خوشحال میشم

      چرا چون میتونم اصلاحش کنم و یقدم کوچیک برداشتم برای زندگی بهتر

      درپناه خدا باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1243 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    در این فایل استاد در مورد این که پس انداز کردن عامل مهمی در ثروتمند شدن نیست بلکه تغییر در باورهاست صحبت کردند این که ما ثروتمند شدن را به عامل بیرونی نسبت دهیم باعث می شود که نتوانیم زندگی خود را خلق کنیم و همیشه به دنبال عامل بیرونی برای ایجاد شرایط دلخواه باشیم..

    باید بپذیریم که تمام اتفاقات زندگی خود را خودمان خلق کردیم و مقصر خودمان هستیم مثل ضامن شدن ولی دلیل اصلی آن این است ما به حال آنها دلسوزی می کنیم در صورتی که هر کس در هر جایگاهی که هست در جای درستی قرار دارد بهترین کار این است که با همان شدتی که به سمت مسیر اشتباه حرکت کردیم به سمت مسیر درست برویم و تنها راه هم تغییر باورها و افکار است و کنترل ذهن فقط در دستان خودمان است.

    همچنین پول قرض دادن و پول قرض گرفتن هم ممکن است باعث بر هم خوردن روابط شده

    پول خود را هم از دست بدهیم اگر می خواهیم به دیگران قرض بدهیم باید پولی باشد که به آن احتیاج نداشته باشیم .

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1315 روز

    به نام هدایت الله

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان خوبم

    و چقدر استاد زیبا و گیرا بود این فایل ارزشمند که با پس انداز کردن ثروتمند نمی شوید بلکه با تغییر باور های ما به ثروت عظیم میرسیم این جمله را باید با آب طلا نوشت

    اگر در مسیر درست باشیم بیش از نیاز وارد زندگی ما می شود افکار و باورهای ما زندگی ما را خلق می‌کند فقط من با آگاهانه یا ناآگاهانه دارم این کار را انجام می‌دهم

    اگر نحوه تفکر و باورهای من را عوض کنم میشود با تمرین آگاهی های استاد آرام آرام در مسیر درست هدایت شویم از شما خیلی ممنونم استاد از دوستان خوبم بابت کامنت های قشنگتون سپاسگزارم

    در پناه الله یکتا شاد پیروز و سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  10. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 696 روز

    به نام ربّ

    سلام بی بی نهایت عشق برای شما

    130. روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا

    اعتماد به ربّ

    هرچی بیشتر سعی میکنم چشم بگم ، چشم بگوی خوبی باشم ،بیشتر خدا بهم کمک میکنه

    بیشتر کمک میکنه تا قوی بشه باورم نسبت به اعتماد به ربّ

    من صبح بیدار شدم ، بارون انقدر شدید و زیبا میبارید و دیشب انقدر زیاد بارید که از صدای بارون که انگار شیر آب رو باز کردی اونجوری میبارید بیدار شدم ،خیلی حس خوبی داشت

    صبح 3 تا آینه دستی رنگ کردم تا ظهر برم دم مدرسه و نقاشیامو بفروشم

    اصلا فکرشم نمیکردم این همه خدا بهم عشق بده این همه توجه این همه ارزشمندی

    من هنوز که هنوزه یاد اون روزی که رفتم و خدا جوری جای من و اون خانم رو تغییر داد تا از من محافظت کنه یادم میاد میخندم

    میگم ببین چقدر ارزشمندی ، تو رو دوست داره خدا ،عاشقته و هر لحظه کمکت میکنه

    یه وقتایی که با خدا حرف میزنم میگم ، خدا من چقدر کارای ناپسند کردم و تو هر بار بخشیدی مثلا تو دلم قضاوت کردم ،خوب حرف نزدم با نزدیکام ، یا خیلی چیزای دیگه

    ولی تو هر بار با عشق بهم راه رو نشون میدی

    نزدیک ظهر که خانم دستفروشی که میومد جلو در مدرسه زنگ زد بهم گفت میام با هم بریم مدرسه ای که میری گفتم باشه

    بعد باهم رفتیم تو راه نزدیکای مدرسه باز ذهنم شروع کرد میخواست مانعم بشه که دیگه نبرمش و تنها برم

    میگفت که نمیتونی دیگه تو راه به زیبایی ها توجه کنی یا باخدا حرف بزنی

    گفتم ببین ذهن من اولا نه تو قدرت داری نه من

    بشین سرجات

    تنها خدا قدرت جهان هستی هست

    بعدشم من نرده بان خودمو دارم

    آدمای دیگه هم نرده بان خودشونو دارن

    خدا هم مراقبمه حتی اگر کسی باشه در این مسیر رفتن و فروختن وسیله هام من با خدا حرف میزنم خودش خوب بلده چیکار کنه

    پس الکی مفت مفت حرف نزن

    ما میریم، روزی هر کدوممون جداست طبق باور و اعتماد به ربّ

    بعد که رسیدیم مدرسه از پس ذهنم اون اتفاق به ظاهر بد که هفته پیش ماشین رو آینه هام اومد و شکست افتادم

    اون لحظه حس کردم که یه صدایی گفت بهش فکر نکن ،توجه نکن

    ولی وقتی پهن میکردم انگار دنبال جایی بودم که ماشین نیاد سمت وسیله هام

    من و اون خانم پهن کردیم وسایلامونو که من بلافاصله 10 هزار تمن کش مو فروختم

    که البته خدا باز برام مشتری شد

    بعد وایساده بودیم یهویی یه خانم میومد ،ندید، با مادرا سلام علیک میکرد رو آینه هام پا گذاشت

    من اون لحظه هیچی نگفتم فقط گفتم وای

    در صورتی که طیبه چند ماه قبل عصبانی میشد و میگفت خانم چرا اینکارو کردی

    بعد اولش خواستم مقصر بدونمش گفتم تو دلم که چرا جلو پاتو نگاه نمیکنی

    بعد به خودم اومدم همون لحظه گفتم ببین طیبه انگشت اشاره تو به سمت خودت برگردون

    تو بودی که با فرکانسی که فرستادی تو راه مدرسه باعث شدی اون اتفاق در شکل دیگه ای برات تکرار بشه

    و همه این فکرارو در چند ثانیه ای که اتفاق افتاد فکر کردم و اون خانم معذرت خواهی کرد و گفت اگه آینه هات شکست پولشو میدم

    بعد من هیچی نگفتم و یکم اخم کردم ولی بعد به درونم نگاه کردم که چه کارایی قبلش کردم تو افکارم که این اتفاق افتاد

    حتی یادم اومد که من داشتم وسیله هامو پهن میکردم هم ، به این فکر بودم که ماشین نیاد رو آینه هام

    و گفتم طیبه خودت بودی تمام اتفاقات زندگیت رو خودت رقم میزنی تقصیر کسی دیگه ننداز

    باید اصلاح کنی این الگوی تکرار شونده رو

    بعد که وایسادیم بچه ها اومدن و رفتن 430فروش داشتم خیلی خوشحال بودم

    چون داشت پول رنگ روغنم جور میشد این روزا خدا خیلی خاص تر داره جواب میده همه چی به نفع منه

    وقتی برگشتیم با همون خانم رفتیم مدرسه محل خودمون ، و بعد رفتم خونه و از اونجا برم مدرسه ای که دیروز رفتیم که اولین بار بود و بچه ها گفتن میان خرید میکنن

    بعد اونجا رفتم 100 هزار تمن فروختم و یه خانم سفارش داد طرح خودشو بکشم

    یهویی همون خانمی که دیروز بهم گفت برای بچه های محله ما هم بیا نقاشی یاد بده ، بهم سلام داد و پرسید زنگ زدی به مسئولی که شماره شو بهت دادم؟ گفتم نه امروز زنگ میزنم گفت بیا حتما

    و پیگیری میکرد

    من دیروز فکر میکردم که برم یا نرم دو ساعت در هفته یک روزه

    میگفتم کم میدن ، به جای رفتن به یاد دادن به بچه ها میرم نقاشیامو میفروشم

    ولی بعد گفتم نه من برای اینکه پیشرفت کنم تو ارتباط برقرار کردن این بهترین بهاییه که میتونم پرداخت کنم

    و میرم به بچه ها یاد میدم و ارتباط برقرار کردنم با آدما و مادراشون قوی تر میشه

    و خدا این ایده رو بهگ داده تا رشد کنم و مرحله های بعدی بهم گفته بشه

    بعد از ظهر نشستم دوباره نقاشیای جدید طراحی کردم تا رنگ کنم تا اذان مغرب نقاشی میکشیدم وقتی لا اله الا الله آخر و داشت میگفت

    من تو دلم با خدا حرف میزدم

    حس کردم که همین که اذان تموم شد زود بیا منتظرم باهام حرف بزنی

    من گفتم رنگام خشک میشن میشه اینا رو رنگ کنم بعد ؟؟؟؟

    شنیدم که نه

    باید زود بیای

    گفتم باشه و میخواستم مثل همیشه روی رنگام آب بریزم که بعد نماز بیام و رنگ کنم که خشک نشن

    هر کس نقاشی با رنگ اکریلیک کار کرده میدونه رنگ خیلی سریع خشک میشه و باید زود رنگ کنی

    من که میخواستم آب روش بریزم تا رقیق بمونه و دیر خشک بشه یهویی حس کردم که گفته شد مگه بهم اعتماد نداری؟؟؟

    قدرت من بی نهایته من میتونم برات رنگتو همون جوری که هست نگه دارم تا تو بیای و باهام حرف بزنی و بعد بیای کار کنی و خشک نشه

    گفتم باشه و آب نزدم و رفتم حدود ده یا 15 دقیقه طول کشید نمازم فکر کنم 10 دقیقه

    وقتی حرف میزدم با خدا یه حسی بهم گفت الان برو کارتو شروع کن وقتی اومدم دیدم بله دقیقا طبق وعده ای که بهم داد خدا ، رنگم اصلا خشک نشده بود عین همون لحظه ای که بلند شدم رنگ همونجور مونده بود اصلا خشک نشده بود

    در صورتی که من وقتی رنگ میکنم حتی موقع رنگ ، اکریلیک که میزنم زود رو پالت خشک میشه ولی با گذشت 10 دقیقه اصلا خشک نشده بود و من اومدم کلی با رنگی که داشتم کار کردم

    وقتی این جور نشونه هارو خدا بهم نشون میده بیشتر اعتمادم قوی تر میشه و آروم تر میشم

    رهاتر و تسلیم تر که سعی کنم بیشتر بهش اعتماد کنم

    شب رعد و برق میزد و ابرا میرفتن سمت تجریش و شرق تهران و من از پنجره خونه مون قیلم گرفتم انقدر زیبا بود

    رعد و برقی که من قبلا میترسیدم ولی الان با عشق نگاه میکنم و سپاسگزاری میکنم برای دیدن این همه عظمت خدا

    از صبح تا شب خیلی گفتگوی زیادی بین من و خدا پیش میاد که یه سریاشونو مینویسم تا رد پام بمونه و هر وقت خوندم به یاد بیارم که چفدر خدا عظمت و بزرگیش بی نهایته و هر لحظه برای بالا رفتنم از هر مدار کمکم میکنه

    امروز باز رندم از خدا خواستم بهم فایل بگه تا گوش بدم فایل الگوهای تکرار شونده قسمت 5 اومد و دقیقا در مورد امروز من بود که یادآور شد مراقب افکارت باش حتی ریز ترین افکارت که میبینی و حس میکنی مراقبی ولی در یک لحظه میان و رد میشن و میبینی داری بهشون فکر میکنی

    سعی کن بیشتر آگاهانه توجهت به نکات مثبت و سپاسگزاری و حرف زدن با خدا باشه

    خداروشکر که از مسیر لذت میبرم و کلی کیف داره

    اینم یادم اومد که من بعداز ظهر قبل از زنگ زدن به اون خانمی که قراره برم و تدریس کنم برای بچه ها ، باز ذهنم گفت اصلا چرا به قیمت کم تدریس کنی چرا وقت میذاری اصلا چرا باید کار کنی

    زود متوجه شدم که ذهنه داره اینارو میگه تا باز نگرانم کنه و شرک بورزم .گفتم ببین من این دنیای مادی اومدم تا رشد کنم و رشد من در چیزیه که به اون علاقه دادم و طبق گفته استاد عباس منش خدا برای هر فردی یه هدیه داده تا بیاد و با علاقه ای که به کاری داره خودش رو و روحش رو رشد بده

    پس این رو یادت باشه که تو اومدی در این جهان هستی رسالتی داری و عشقت رو که نقاشی هست از این طریق میتونی تدریس هم بکنی

    پس حرفای بی هوده و بی ارزش نزن

    یاد بگیر ، و مثل همیشه ساکت باش و خدا نمیذاره که تو حرف بطنی کلام الله بالاست همیشه

    خیالم راحته که خدای قدرتمندم هر لحظه باهام حرف میزنه و خیر و شرم رو بهم میگه

    بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و ثروت و سعادت در دنیا و آخرت باشه براتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: