مصاحبه با استاد | پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست»

سوالات:

  1. از زمانی که قانون زندگی را شناخته اید، چگونه در لحظات نا امیدی، ذهن خود را کنترل می کنید و دوباره به مسیر هماهنگ با قانون بر می گردید؟
  2. چه باوری در شما باعث شده که اینقدر با انگیزه و بدون توقف این مسیر را همچنان ادامه دهید؟

مفاهیمی که استاد عباس منش در این فایل توضیح داده اند شامل:

  • باورهای پشتیبان برای استمرار در مسیر درست؛
  • در فرایند تحقق خواسته ام، “سمت من” چیست؟
  • مفهوم عملی “ثبات قدم در مسیر درست” 
  • چگونه در مسیر خواسته ام ثابت قدم بمانم و ناامید نشوم؛
  • تفاوت میان، تسلیم بودن دربرابر خداوند با “تسلیم شدن در برابر مسائل”
  • مسائل پیش رو، بازخوردهایی جهان به فرکانس های ماست. پس به جای نگرانی و ناامیدی، کافی است روی بهبود آن فرکانس ها کار کنی تا راهکارها خود را ظاهر کنند؛
  • با ” استمرار در مسیر”، است که فرد ایرادهای شخصیتی خود را می شناسد، اصلاح می کند و به همان میزان نیز شرایط زندگی اش به سمت بهتر، تغییر می کند. وگرنه حرکت های یویویی مثل رژیم های غذایی بیهوده ای است که هرگز به نتایج پایدار نمی انجامد؛
  • درک قانون + تصحیح مداوم مسیر به کمک این درک = ساختن زیباترین روزهای زندگی، از دل سخت ترین روزهای زندگی؛

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست»
    78MB
    23 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست»
    22MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

568 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «م امیری» در این صفحه: 1
  1. -
    م امیری گفته:
    مدت عضویت: 2444 روز

    سلام دوستان

    استاد واقعا خدا قوت، فقط و فقط اون چیزی که چند هفته برده سرکلاسی که فقط 1 شاگرد نشسته ایمان بوده و بس، احسنت به شما،

    من تو سال اخیر 2 تا کار رو شروع کردم که تو دوتاش شکست خوردم به معنای واقعی یه نجوای شیطانی میگفت ببین مادرت درسته میگه که میگه شماها همه بی عرضه این و اهل کار نیستین، تو هم مث بقیه خواهر براتی که از نظر مامان ات بی عرضه ان، چند وقت حالم بد بود که چر هر کاری میکنم شکست میخوردم، این در حالی بود که وقتی که یه جای دولتی رو بصورت پیمانکاری قراداد بسته ام همون روزای اول دیدم در توانم نیست و خرابی های اونجا زیاد بود و تا میخواستم به حدی برسونم که درست و صحیح ازش درآمد زایی کنم حداقل 13_17 میلیون پول نیاز داشت و من هم آه نداشتم با ناله سودا کنم، آخ و تخم و نق همسرمم که اغلب مواقع(بعضی جاها مشوقم بوده ولی جاهایی بوده که علاقمند یهای خودش بوده، ) سنگ انداخته تا کمک کنه هم قوز بالا قوز بود، و خلاصه بیخیال شدم و 1 الی 2 ماه پیگیر اینکه شما پول بدین و من هزینه کنم و…. بالاخره از این هم بی خیال شدم تا اینکه یه روز باهام تماس گرفتن که ازش دزدی شده یعنی واقعا دیگه حرف برای گفتن نداشتم ولی جالبه که اینجا یه کورسوی امیدی، یه صدای آرومی میگفت مطمئنم یه خیری تو این شکست هست، حتی باخودم میگفتم من میدونم اینها یه چیزی رو نشون میده خدایا تو کمک کن اون رو ببینم،

    خلاصه بعدش به کلیییی مشاوره زنگ زدم، حضوری رفتم ولی کسی متوجه نشدم تا اینکه با یه دوست که دست خداوند هست حرفامو مطرح کردم و اون منو به اینجا ارجاع داد و خوشحاللللم که اینجام، اینجا خط و مشی میده، اصول و 4 چوب میده، حداقل منی که خیلی مشاوره و روانشناس رفتم و دست خالی برگشتم میدونم اینجا چه تفاوتی با بقیه جاها داره.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: