سوالات:
- از زمانی که قانون زندگی را شناخته اید، چگونه در لحظات نا امیدی، ذهن خود را کنترل می کنید و دوباره به مسیر هماهنگ با قانون بر می گردید؟
- چه باوری در شما باعث شده که اینقدر با انگیزه و بدون توقف این مسیر را همچنان ادامه دهید؟
مفاهیمی که استاد عباس منش در این فایل توضیح داده اند شامل:
- باورهای پشتیبان برای استمرار در مسیر درست؛
- در فرایند تحقق خواسته ام، “سمت من” چیست؟
- مفهوم عملی “ثبات قدم در مسیر درست”
- چگونه در مسیر خواسته ام ثابت قدم بمانم و ناامید نشوم؛
- تفاوت میان، تسلیم بودن دربرابر خداوند با “تسلیم شدن در برابر مسائل”
- مسائل پیش رو، بازخوردهایی جهان به فرکانس های ماست. پس به جای نگرانی و ناامیدی، کافی است روی بهبود آن فرکانس ها کار کنی تا راهکارها خود را ظاهر کنند؛
- با ” استمرار در مسیر”، است که فرد ایرادهای شخصیتی خود را می شناسد، اصلاح می کند و به همان میزان نیز شرایط زندگی اش به سمت بهتر، تغییر می کند. وگرنه حرکت های یویویی مثل رژیم های غذایی بیهوده ای است که هرگز به نتایج پایدار نمی انجامد؛
- درک قانون + تصحیح مداوم مسیر به کمک این درک = ساختن زیباترین روزهای زندگی، از دل سخت ترین روزهای زندگی؛
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست»78MB23 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست»22MB23 دقیقه
به نام خداوند اجابت کننده
خدایا شکرت که ادامه دادم این مسیر زیبا وپر نعمت رو وبه شناخت بیشتر راجب قوانینی که گذاشتی دارم میرسم وهمینطور اصل که شناخت خودته دارم بیشترو بیشتر میرسم خدای من
نکته ای که امروز توی ذهنم صدای زنگ رو در آورد این جمله استاد بود که باید ادامه داد اگر نتیجه می خوام
این جمله رو باید همیشه به خودم بگم مخصوصا توی مواقعی که هنوز نتیجه اونجور که باید دستم نیومده چون با استمراره که نتیجه می آید و با استمرار در مسیر نا گفته های مسسر شغلی رابطه خودشناسی و وو … هر مسیریو باید رفت تودلش واز خود مسیر یاد گرفت بهبود هارو چون به قول استاد باید بزاریم که توی مسیر رشد قرار بگیریم تا با بودنمون توی مسیر ایراداتمون رو بفهمیمم
این جمله استاد رو که باید تو دل مسیر بریم تا ایراداتمون رو بفهمیم من اینجا با مثال های خودم بیان میکنم تا در این لحظه برای خودم یاد آوری بشه هم رد پایی باشه برای بعدا خودم که بیام وبخونم وباز استوار تر باشم در این مسیر
دقیقا توی دل مسیر رفتن ویاد گرفتن وبهبود دادن برای من مثل این می مونه که هر وقت هر بیزنس یا شغلیو که دوستانم میان بهم میگن مثلا فلان کار با این حد از سرمایه واین جوری کار کردن وتوی این زمان این نتیجه رو داره دقیقا توی ذهنم این پلی میشه که اینا فقط حساب کتاب روی کاغذه واصلا نباید فقط به این دودوتا چهارتا نگاه بکنم.
چون خودم توی هر شغلی که تا به العان بودم وتجربه کسب کردم دیدم که درسته اون صحبت هایی که روی کاغذ میارن دوستانم ولی توی دل کار اوضاع می تونه تغیر بکنه حالا هم به طرف مثبت هم منفی ولی بیشتر به سمت نا جالب چون وقتی میایم روی اعداد ارقامو حسابو کتاب پیش بینی می کنیم خیلی از مسائل رو که توی دل کار فقط پیش میادو نمی بینیم واتفاقعا همینا اون چیزین که حسابو کتابو میریزن به هم وکسبو کارا اون جور که فکر می کنیم پیش نمیره
به عنوان مثل.میان حساب کتاب میکنن که اگر یه تریلی بگیریم اینقدر هزینه خریدشه بعد ماهی اینقدر تعداد بار ببره این قدر هزینه شوفرو خرجای ماشین در آخر برج میشه فلان عدد سود خااالص
بعد من توی دلم می خندم ومیگم هنوز تا حالا نرفتی جاده تا بدونی اوضاع از جه قراره
چون اتفاقات جورواجوری توی این یک ماه می تونه پیش بیاد مثلا کافیه لاستیک بترکونی توی همین ماه بعد سهمیه گازئیل هم نداشته باشی برای بار بردن بعد این وسط مسطا چند روزم ماشین بخوابه برای تعطیلیا ودیگه تماااام همه اون حسای کتابارو باید بزاری در کوزه آبشم نخوری چون آبی نداره
یا مثال بعدیم بازم توی شغل
یا می اومدیم حساب کتاب میکردیم بازم که اگر فلان تعداد جوجه بلدرچین بگیریم اینقدر هزینه دونه او خراکو دارو بدیم اینقدر زمانم بزاریم با این تعداد جوجه واین قیمت بازار برای فروش اینقدر سود می کنیم
ولی بااز من توی ذهنم ودلم میخندیدم که بابا اصلا اینجوریا نیست
چون کارا اصلا اینجوری پیش نمیرن با این ذهنیت
کافیه که مثلا توی زمستون یه برق رفتگی پیش بیاد به هر دلیلی هیتر ها خاموش بشن دما بیاد پااین جوجه ها یخ میزنن
یا مشکل توی گاز رخ رده یا وسط دوره پروش قیمت دونه بره بالا قیمت گوشت بیاد پااین
وتماام دیگه
حالا اینارو که میگم نه از روی این باشه که ذهنم منفی نگره وفقط داره مشکلاتو میبینه نه بخاطر اینکه این کارورو خودم توی اسکیل های خیلی کوچیک تر انجام دادم با همون روش حساب کتاب دودوتا چهارتا بعد دیدم که توی دل مسیر این مسائلم ممکنه پیش بیاد و تا وقتی نرفتم تو دل کار اینارو متوجه نشدم
واتفاقعا همه این مشکلات به ظاهر که بر خوردم بهشون شدن نقطه عطف وبهبودم توی همون کار ها
ولی نکتش اینجاست که کسی که فقط بخاطر حساب دودتا چهارتا میره کاریو شروع میکنه ومیره توی دل مسیر وبعد با همچین مسائل پیش بیتی نشده ای بر خورد نیکنه دیگه ادااامه نمیده اصلا که نتیجه بگیره وهمون اول برشکت میشه وناامید میشه ناااا امید میشه وادامه نمیده
ولی به قول استاد وقتی میری توی مسیر مورد علاقت اولکه تو بخاطر پول نرفتی اون کارو انجام بدی که دودوتا چهار تا کرده باشی که بعدشم تو از همون درس گرفتنا وبهبود دادنای مسیرم لذت میبری واتفاقا چون کارتو دوست داری همه این چالشها دلیلی میشن برای پیشرفتت وخودت راه حلهارو براشون پیدا میکنی چون دلت می خواد کار بکنی دلت می خواد زمان بزاری چون ناامیدی اصلا در کار نیست تو داری لذت میبری مثل استاد که اون زمان براش فرقی نداشت چه با یک نفر دوره برگزار بکنه چه هزاران نفر وادامه داد با همون یک نفر که بعدشم با دوره هزار نفری با هزاران برابر درآند بیشتر براش اومد
وداستان اینه
امید وارم که این صحبت هارو همیشه با خودم بکنم وتوی مسیر زندگیم استفاده بکنم از این قوانین وراهو رسمی که از استاد عزیزم آموختم
خدارو میلیارد ها میلیار بار سپاسگزارم
وهمین تور از خانم شایسه مهربون که گام هفتم از محاجرتمونو برامو تدارک دیدن ممنونم از صمیم قلب