مصاحبه با استاد | پاداش های جهان به «استمرار در مسیر درست» - صفحه 7

568 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اشکان رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 3550 روز

    سلام استاد عزیزم

    هر چقدر که سری فایلهای مصاحبه با شما میگذره عمق مطالب بیشتر میشه و چقدر دوستان سوالات خوب و فنی پرسیدن که این واقعا عالی هستش.به جرات میتونم بگم که فقط همین قسمت از مصاحبه چقدر نکات عالی داشت برای کسی که خواهان رشد و موفقیت هستش.چقدر نکته ای که شما در مورد رابطه بین احساس خوب و رسیدن به خواسته ها در این فایل گفتین عالی بود.واقعا تو ذهن خود من همیشه این سوال بود که من کی به خواسته هام میرسم و همیشه هم میدونستم که باید از همین لحظه راضی و خشنود باشم تا برم به مرحله بعد اما همین نکته رو امروز شما طوری گفتین که به قول خودتون تازه دوزاریم جا افتاد.به نظر من همین فایل های مصاحبه با شما خودش یک محصول فوق العاده عالی هستش که شکر خداوند متعال به رایگان در اختیار ما قرار داده شده.استاد عزیزم صفحه کامپیوترم پر شده از استیکی نوت هایی که تو هر کدومشون یک نکته وجود داره که از تو همین فایل هاتون درک کردم و وقتی کامپیوتر رو روشن میکنم اول همه اونها رو مرور میکنم و کلی حال میکنم.

    موفق باشین استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    فرزانه ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 3027 روز

    سلام استاد عزیر

    چه قدر این فایل زیبا بود. من چند روز بود داشتم به این فکر میکردم چه جوری شما می گفتین با یک موتور به قول خودتون درب و داغون می رفتین شمال . موتوری که بنده خدا همه تیکه هاشو چسبونده بودن بهم! بازم خوش بودین. مگه میشه ؟‌آخه این سفر به زحمتش نمی ارزه. چه خوشی میتونه داشته باشه؟ هر چی فکر میکردم نمی دونستم درکتون کنم.

    تا اینکه دیروز صبح که از خواب بیدار شدم تجسممو انجام دادم. یه فکری به سرم زد که چشماتو باز کن و همه ی حواستو بده به اکنون و اینجا . آروم پاهامو از رو تخت گذاشتم پایین دستامو روی تخت گذاشتم و بلند شدم. همه ی اینها انگار یکهو برای من حکم معجزه رو گرفت. همین جوری که راه افتادم اول احساس کردم معجزه ست بدنم. نحوه حرکتم.زاویه های بدنم و اشیا. صدای پرنده ها به گوشم میخورد و خونه تو آرامش بود……………

    من این همه روز این شرایط رو تجربه کرده بودم ولی الان فقط با دادن حواسم به اون لحظه داشتم چیز جدیدی رو تجربه می کردم .البته موقع انجام تمرینات شکر گزاری هم چنین چیزی رو فهمیدم ولی جنس فهمیدمش یکم فرق داشت. انگار من توجهم ناخواسته میرفت روی داشته هام. ولی اینجا خودمو ملزم کردم فکرمو از همه نجواها خالی کنم. ( به علاوه اینکه تمرین مشابهی هم داشت اون کتاب که خوبی های شرایط سخت رو بنویسید من اونجاها هم نمی تونستم ارتباط برقرار کنم.)

    همین جوری که داشتم بودن در لحظه رو تمرین میکردم سوار مترو شدم به این فکر میکردم سوار مترو شدن هم لذت داره ها . اونم سر صبح. خلوت. کولرها روشن. بعد فکر کردم اصلا هر مرحله ای لذت خودشو داره.: پیاده . مترو. تاکسی. ماشین شخصی. مجردی. متاهلی. داشتن فرزند. انگار با پیدا کردن لذت همه ی مرحله ها میشه از زندگی لذت برد.

    تا اینکه رسیدم مقصد مشغول کارم بودم که فایل شما رو دیدم خیلی مقاومت کردم برسم خونه ببینم ولی اصلا نمی تونستم روی کارم تمرکز کنم:)))) پلی کردم شما به قشنگی توضیح دادین این مسئله لذت بردن رو. یادم اوردین منم دوران مدرسه میگفتم برم فلان دانشگاه دیگه غمی ندارم. بعد که رسیدم احساس میکردم به هیچی نرسیدم. لذت داشت برام ولی اونقدر خبری نبود. میگفتم لیسانسمو بگیرم دیگه تمومه. اونم خبری نبود. کار. فلان وسیله.

    این حرفا اصلا نا امید کننده نیست. اصلا. برعکس یادمون میاره بزرگترین موهبت ما همین زندگیه. فرصت زندگی کردن تو این دنیا. خدایای من شکرت .

    زندگی اونم تو این راه استثنایی . پر از خوشی.شادی.نعمت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    لیلا رستمی گفته:
    مدت عضویت: 2718 روز

    سلام استاد عزیز هر بار که فایلی که میزارید دقیقا همون مطلبی هست که مورد نیاز من هست و جواب سوال من که چکار کنم در این شرایط دقیقا گفتید که از همین لحظه لذت بریم و عجله نکنیم راستش رو بخواهید در این چند روز پریشان بودم قرار بود یخچال بخرم اما پولشو نداشتم در واقع خونه و مغازه خریدیم و قراره در این چند روز اسباب کشی کنیم یخچال مورد نیاز م هست از طرف پول ندارم بخرم از طرفی هر روز گرون میشود واقعا در اظطراب بودم اما از دیروز به احساس ارامش رسیدم گفتم هر اتفاقی بیفتد به نحوه من میفتد و من لایق بهترین کالاها هستم حتما پولشو می سازم و به زودی میخرم هرچند گران باشد وباید از این لحظه هام لذت ببرم واحساس خوبی داشته باشم استاد واقعا تشکر به زودی خبرهای خوب بهتون میدهم سپاسگزارم بی نظیرید دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    غزل بانو گفته:
    مدت عضویت: 3084 روز

    سلام به استاد ترین استاد دنیا

    خیلی لذت میبرم از اینکه هر بار شما پخته تر و کامل تر و زیباتر درباره یک موضوعی توضیح میدین واقعا خداروشکر میکنم که همواره همراه شما در حال اپدیت شدن هستیم. این فایل شما پاسخی بود به یک سری سوالات من درباره گذشته روند کاریمون که یک سری نتایج ضعیف گرفتیم البته خداروشکر مثل شما جزو افراد 1درصدی بودیم ناامید نشدیم و همچنان داریم ادامه میدیم. همون نتایج غیردلخواه باعث شد که ما کلی تجربه های خوب بدست بیاریم و چندتا از نقاط ضعفمون رو شناسایی کنیم و درصدد حل کردنش باشیم.

    در حال حاضر روی ایده جدیدمون کار میکنیم و هم زمان باورهایی که باعث شده بود اون نتایج اتفاق بیفته عوض میکنیم. یکی از مهم ترین باورهای مخرب ما همینی بود که بهش اشاره کردید یعنی چسبیدن به خواسته. الان که رها کردیم و سعی میکنیم از مسیر لذت ببریم و شاد باشیم خیلی حالمون بهتره. البته قبلا هم رها میکردیم ولی نه به این اندازه. خداروشکر نشانه های تغییرات هم دیدیم و مطمئن شدیم در مسیر درست داریم جلو میریم. ایمانمون رو به خدا نشون دادیم و مطمئنیم با این ایده جدید کلی رشد میکنیم و بزرگتر میشیم و همچنین بهترین نتایج رو ازش میگیریم

    استاد با دیدن ویدئوهایی که بچه ای دوره جهان بینی فرستادن به شدت علاقه مند شدم که این دوره رو داشته باشم امیدوارم به زودی بتونم تهیه اش کنم.

    دوستون دارم استاد جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فاطمه سلیمانی گفته:
      مدت عضویت: 2625 روز

      سلام

      غزل جان امیدوارم شاد، سلامت و آروم باشین .. خیلی لذت میبرم از رابطه شیرین و عمیق شما با همسرتون وخداروشکر که پابه پای همدیگه این مسیر روشن رو طی میکنید ..خداروشکر من هم مانند شما همراه و همدمی دارم که بی نظیره و خداروهزاران مرتبه شکر که به تازگی دوست دارن که تو این راه هم ، هم مسیر بشن باهام، از این عالی تر نمیشه و در پوست خودم نمیگنجم وقتی اینو ازشون شنیدم ..

      غزل جان ممکنه برام توضیح بدین که چطوری با هم روی آموزه های استاد کار میکنین؟ اگه راهکارهای دوتایی کار کردن رو دارین و فکر میکنی میتونه کمکم کنه ممنونت میشم باهام درمیون بذاری

      خوشحالم که زوج های موفق شاد و آرومی همچون شما رو میبینم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        غزل بانو گفته:
        مدت عضویت: 3084 روز

        سلام فاطمه جان متشکرم از لطف و محبتت

        بی نهایت برات خوشحال شدم که همسر ایده ال خودت رو پیدا کردی واقعا عالیه خیلی تبریک میگم عزیزم الهی در کنارشون زندگی سرشار از عشق و ارامش و ثروت و شادی و خوشبختی تجربه کنی. خداروشکر که ایشون هم وارد این مسیر شدن ان شاءلله هر روز باهم به فرکانس های بالاتر برید

        یکی از کارهایی که من و همسرم باهم انجام میدیم اینه که درمورد ایده ها و اگاهی های جدیدی که بهمون الهام میشه خیلی صحبت میکنیم و باعث میشیم هم رابطمون محکم تر بشه و هم اینکه باهم دیگه در این مسیر رشد کنیم

        اگر کتاب جدیدی میخونیم که قسمت خوبی داره و روی ما تاثیر میزاره عکسشو میگیریم و برای هم میفرستیم و این اگاهی هارو باهم دیگه شِیر میکنیم

        پیشنهاد بعدیمم اینه که فایل های استاد باهم ببینید درموردش صحبت کنید و برداشت های خودتون رو بگید و درس هایی که ازش گرفتید

        هر باورهای قدرتمندی که در ذهنتون میسازید باهم به اشتراک بگذارید درموردش صحبت کنید

        البته این رو هم در نظر داشته باش که هرکسی مدت زمانی رو نیاز داره که تنها باشه و روی خودش کار کنه و از درون به ارامش و ایمان قوی و حس و حال خوب برسه. منظورم اینه به خودتون فرصت تنها بودن هم بدید چون خیلیا این اشتباه رو دارن که میخوان 24ساعت شبانه روز دائم با طرف باشن و همه کاراشون رو همراه هم انجام بدن که ممکنه باعث بشه طرف مقابل احساس خفگی و وابستگی پیدا کنه

        و نکته بعدی اینکه این رو هم در نظر داشته باش که ممکنه یه جاهایی باهم فاصله فرکانسی کمی داشته باشید مثلا یه موقعیتی ممکنه من نیاز داشته باشم روی باور فراوانی خودم کار کنم ولی همسرم نیاز داشته باشه روی باور لیاقتش کار کنه ، پس قرار نیس همیشه همه کارامون و برنامه هامون مثل هم باشه یا اینکه یه مطلبی رو من درک کنم و بهش برسم ولی طرف مقابلم هنوز در مدارش نباشه و این اگاهی رو درک نکنه نباید بخوام به زور قانعش کنم که این اگاهی رو قبول کنه و بپذیره چون به موقعش خودش میفهمه

        برات ارزوی بهترین هارو دارم دوست خوبم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    حسین عظیم زاده گفته:
    مدت عضویت: 2645 روز

    با سلام به استاد عزیز، همکاران محترمشون و همه دوستان گرامی

    من واقعا از خواندن کامنت های دوستان لذت میبرم و انرژی میگیرم.من هم مثل همه دوستان تغییرات معجزه وار در زندگیم رخ داده.جاری شدن ثروت و آرامش بسیار برای خودم و خانواده ام در زندگی،رسیدن به روابط عالی با همکاران و دوستان و کلیه آدمها، قدرت تصمیم گیری خوب در مواقع برخورد با تضادها و هزاران اتفاق خوب که هر روز تو زندگی من در حال رخ دادن است.روز بروز در حال پیشرفت هستم.امسال به لطف خداوند و عمل به قوانین خداوند متعال(داشتن حس خوب در هر شرایطی) بعد از 5 سال مستاجری خانه ای 140 متری 3 خوابه در بهترین جای تهران خریداری کردم.با توجه به اینکه کارمند هستم محل کارم عوض شد و از یک جایی که روزی 12 ساعت وقت من رو می گرفت به جایی منتقل شدم که راس 4 بعد از ظهر(روزی 8 ساعت) کارم تموم میشه.بعد از ظهر مقدمات راه اندازی یک کسب و کار پر درآمد و پر سود را فراهم کردم.و به راحتی در یه مجموعه خصوصی برای کسب تجربه مشغول به فعالیت شدم.از 6 صبح بلند میشم و تا ساعت 10 شب برای خودم برنامه دارم و بسیار در تمام شرایط از زندگیم لذت میبرم و به دنبال اهدافم هستم بدون اینکه ذره ای نگران چیزی باشم.دستان خداوند تو زندگی من است و بسیار تو همه کارها منو هدایت و راهنمایی میکنه.بسیار ایده های خوب و عالی در همه زمینه ها به من الهام میشه.یه کتاب از موفقیت های خودم نوشتم و بزودی منتشر میکنم.اینها ذره ای اتفاقات خوب زندگیم بود نوشتم تا شاید باعث انگیزه بیشتر دوستان شود.استاد عزیز بسیار عزیزی و بسیار زیاد دوست دارم.خدارا بسیار زیاد سپاسگزارم که منو تو این مسیر هدایت کرد.

    آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون برای همه شما عزیزان و بزرگواران

    از خداوند متعال مسئلت دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
  6. -
    فائزه میرزایی گفته:
    مدت عضویت: 2753 روز

    faezeh:

    به نام خدای مهربانم?

    باسلام خدمت شما استاد گرانقدر و همه شما دوستان عزیزم

    من امروز تصمیم گرفتم راج به ی موضوع حیاتی با شما باشم حسم فوق العاده زیباس منم مانند خیلی از شماها ک فعلا هیچ دوره از استاد رو تهیه نکردین و فقط فایلای رایگان رو گوش میدین بخاطر مسائل مالی،چن روز پیش ب حسم توجه کردم ک گفت کتاب الکترونیکی چگونه فکر خدا رو بخوانیم رو تهیه کن منم بدون هیچ معطلی ان رو تهیه کردم مبلغشم 25هزار تومان بود از ساعتی ک شروع ب خواندنش کردم تا الن ک دارم برایتان مینویسم حسم آرامش مطلقه و پر از حس دوست داشتنی دوستان عزیزم این کتاب دید من رو نسبت ب خودم و خدایم و همه کس و همه چیز تغیر داد ازتون میخام ک حتما این کتاب رو تهیه کنی تا مثه من برسی ب تموم آرامش و خواسته هات

    من الن دارم حس میکنم تموم هر انچه ک تا الن برایم خیلی معمولی بود الن برایم ی حس کاملا شفاف و خالص و دوست داشتنی?

    من عاشقانه خودم خدایم و همه رو دوستتون دارم?

    فائزه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    سید کاظم فلاح گفته:
    مدت عضویت: 3312 روز

    استاد سلام

    این جلسه به خــیلی از بچه ها کمک کرد . جواب مشغله های ذهنی خــیلی از بچه ها بود

    از سوال دوم فقط داشتم خودمو تحسین میکردم .وقتی گفتین آدمای زیادی نیستن که میمونن به خودم گفت دمت گرم که موندی با امید و ایمان

    اجازه بدین یکی از تجربه های کاری خودم رو بنویسم .

    همون چند ماهه اول آشنایی با خانمم بود که این ایده به ذهنم خورد که داستان بی نظیر آشنایی با همسر رویاییم رو به شکل یه اپلیکیشن در بیارم و بفروشم. همون لحظه به خانمم پیام دادم و ایدمو بهش گفتم . خـیلی استقبال کرد . با اینکه هیچی از طرز تهیه اپ نمیدونستیم شروع کردیم به تولید محتواش . مسیرها باز میشد و افراد مناسب میومدن تا به ما کمک کنن که اپ رو بسازیم. احساسمون عالی بود . خــیلی تجسم سازی میکردیم و ایمان داشتیم که این اپ میلیاردی میفروشه . بالاترین قیمت اپلیکیشن یعنی 39 هزار تومن رو هم براش انتخاب کردیم که باور لیاقتو به خودمون ثابت کنیم . حتی یادمه به شما هم ایمیل زدم و گفتم و شما جواب دادین : در زمان مناسب اتفاقات برات میافته

    گذشت و اپ فروش چندانی نداشت . هم تعجب کرده بودیم هم بعضی اوقات ناراحت میشدیم. ماهها میگذشت و فروش اپ اصلا بالا نمیرفت و ما سوالات ذهنمون بیشتر میشد .

    1- اینجا بود که من فهمیدم هنوز باور نکردم که تنها عامل تاثیر گزار باوره و دیدم به شدت هنوز عوامل بیرونی رو تاثیر گزار میبینم . شروع کردم رو باور ” تنها عامل باور است ” کار کردن .

    ایده طراحی سایت به ذهنم خورد . ایدم این بود که محتویات اپ روبه شکل کاملتری به محصول تبدیل کنم و رو سایت به قیمت بالاتر بفروشم . با 500 هزار تومن قرار داد یک سایت 5 ملیونی رو نوشتم و گفتم توکل بر خدا الان باورمو دارم عوض میکنم اپم میفروشه و پولش سایت جور میشه . فروش اپ هنوز پایین بود و قسطام عقب میافتاد

    اما من با انگیزه داشتم رو ایدم کار میکردم .

    2- فهمیدم که باور توحیدیمم مشکل داره و کلی شرک میورزم . با جدیت شروع کردم رو باور توحیدی کار کردن .

    هر بار که باور مخربی رو پیدا میکردم و روش کار میکردم یه سری درها باز میشد اما دوباره بسته میشد و سوالات منفی به ذهنمون حجوم می آورد اما هیچ وقت تسلیم این شرایط به ظاهر سخت نشدیم.

    محصول آماده شد و روی سایت قرار گرفت . 2 نفر محصولمونو خریدن و من از خوشحالی تو ابرا بودم که خدایا شکرت باورا دارن جواب میدن

    اما بعد از اون 2 تا خرید تا چند ماه هیچ فروشی نداشتیم . اپ هم ماهی 200 ، 300 تومن میفروخت و ما نمیتونستیم از پس قسطها بر بیایم .

    میدونستم باور مخرب دارم و توی اتاقم پر بود از کاغذهایی که به دیوار چسبونده بودم از جملات مثبت و باورهای قدرت مند . اما یه احساس خفگی داشتم . میدونستم یه جای کارم میلنگه اما نمیتونستم پیداش کنم .

    از اونجایی که من بزرگترین رویام یعنی نیمه گمشدم رو خـــــیلی آسون و سریع جذب کرده بودم نشستم فکر کردم که من اون موقع چی کار کردم که الان انجام نمیدم ! و دیدم من اون موقع موضوع نیمه گمشدرو به شدت رها کرده بودم که در عرض 3 ماه بهش رسیدم . اما در مورد پول مثل کوآلا چسبیدم به خواستم و ول کنشم نیستم.

    3- فهمیدم مشکلمون عمل نکردن به قانون رهاییه

    به خانمم گفتم مشکل چسبیدنه . بیا جدی روی موضوع رهایی کار کنیم . تمام اون کاغذهای توی اتاقم کندم . احساس آزادی کردم

    من فهمیدم اصلا موضوع پیدا کردن باور مخرب رو هم باید بسپاری به خدا . نمیتونیم خودمون زور بزنیم ببینیم کدوم باورمون مشکل داره !

    بیخیال شدم . گفتم من فقط روی رهایی کار میکنم هر جا هم نیاز باشه روی باوری کار کنم خدا بهم میگه .

    استاد ایده نوشتن داستان همون محصول به شکل یک کتاب به ذهنم خورد و شروع کردیم به نوشتن یک رمان . اصلا انقدر نشونه اومد که باید این رمان رو بنویسیم که حد نداره و از اون طرفم متقاضی های محصولاتمون بیشتر شد و داریم لذت بیشتری از زندگی میبریم.

    ما تسلیم خدا شدیم اما تسلیم شرایط سخت نشدیم و احساس میکنیم که الان راهمون باز شده . افتخار افتخار افتخار . افتخار میکنم به خودم که استادی مثل شما دارم و جزو اونایی هستم که دارم لذت میبرم و به خواسته هام پله پله میرسم . خدارو شکر شرایط الان خیلی خوبه . بدهکاریمون تموم شده و به درآمد رسیدیم و روی رمان فوق العامون که فروش جهانی داره و قرار ازش فیلم و انیمیشن و عروسک و لباس و کلی چیزهای دیگه ساخته بشه مشغول کار کردن هستیم .

    خدایا شکرت

    استاد عزیزم ازتون ممنونم

    استاد عزییز فیلم نتایجمونم لطفا زودی بزارید رو کانال :)))) 2 روز براش زمان گذاشتیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
    • -
      زیباترین رنگ : رنگ خداست گفته:
      مدت عضویت: 2821 روز

      سلام آقای فلاح

      سپاس از کامنت زیباتون وتاثیر گذار.

      باخودم فکر میکردم که پس کی خواستم میرسه ، که هدایت شدم به خوندن کامنت شما ،ورسیدن به قانون رهایی.یادم افتاد که وقتی دمبال استاد می گشتم ناآگانه رها کرده بودم وطی دو ماه بعدش با استاد عباس منش آشنا شدم،با یادآوری این تجربه و موفقیت دیگه مطمئن شدم که قدم بعدیم اینه که خواسته مو رها کنم .ثابت قدم ماندن در دلم زنده شد والان احساس فوق العاده خوبی دارم که قدم بعدیم بهم الهام شد ه از طریق کامنت شماکه دوس داشتم این احساسم را که با خوندن کامنت شما گرفتم بهتون بگم.مرسی از شما

      با امید ثابت قدم موندن وموفقیت لحظه به لحظه همه مون.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      غزل بانو گفته:
      مدت عضویت: 3084 روز

      واقعا با خوندن این کامنت وجودم پر شد از احساس افتخار نسبت به خودمون

      دممون گرم که انقدر ایمانمون قویه و هر روز با کلی انرژی و ایمان و انگیزه ادامه میدیم

      مطمئنم روزی که بیاییم اینجا و از موفقیت های بسیار بزرگی که بدست اوردیم صحبت کنیم، بسیاااااااااار نزدیکه

      خدارو هزاران بار شکر که خودمون و خدای خودمون رو درست درک کردیم و خدا همواره حواسش بهمون هست و راه رو نشونمون میده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    Sara گفته:
    مدت عضویت: 3079 روز

    سلام

    استاد پس اگر فرقی نمیکنه شما از جایی ک الان هستید برگردید ب زمانی ک هیچی نداشتید و راننده تاکسی بودید ببینیم فرق میکنه یا نه.. شما تمام این کارهارو کردید تا از اون شرایط بیاید بیرون پس چطور حالا میگید ک فرقی نمیکنه ؟؟ اگر میخواهید بگید ک برای رسیدن ب خواسته هامون عجول نباشیم و حرص نزنیم این بحثش جداس و این خیلی متفاوته با چیزی ک شما میگید.. اگر خیلی فرق نمیکنه پس اون همه تلاش شما بیهوده بوده اگر فرق نمیکنه پس چرا این همه وقت گذاشتید و فایل ظبط کردید برای آدم ها تا اون هام راه موفقیتشون رو پیدا کنند.. اگر فرق نمیکنه پس تمام این کارها بیهوده بوده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    رضا سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 2661 روز

    سلام استاد سوال من اینک اوستاد شما میگین که باید مدارهارو طی کنیم یعنی اول مدار 1میلیونی بعد مدار 5 بعد 10وهمینجور تااخر ولی ازموقعی که من دارم روی باورهام هروز دارم کارمیکنم ودوستان جدیدی که درامدهای خوبی دارن مثلاماهی 20 تا 50میلیونی درامد دارن وبه من پیشنهاد کارهای رو میکنن که درامد ماهانش حداقل 25میلیونه درحالی که من اطلا درامد 1میلیونی نداشتم به نظر شما من توراه اشتباهیم یا نه البته نمیخوام که بگین چیکارکنم یا نه اما میخوام بدونم ایا این مدارکی هستم درسته یا اشتباه و اکثر این کارهاهم فروش دلارویور هست البته قانونی واینک خودم توشک هستم چون من اصلا درامد 1 میلیونی نداشتم وچون درحال حاضرم بیکارم اومدم هدف اولمو 500هزارتومان گذاشتم تااینجوری برم جلو ولی این اتفاق موجب شده من به شک بیوفتم که مدارم ایا درسته یا خیر ؟دومین سوال اینک شما برای موفقیتتون از چه اهرمی استفاده کردین ؟منظورم اهرم رنج ولذته چیرو میدین که انرژی میگرفتین برای کارکردن روی باورهاتون ؟ممنونم از شما استاد بزرگوار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مرضیه گفته:
      مدت عضویت: 2956 روز

      سلام به نظر من تا وقتی شک و تردید و ترس دارید هیچکاری نکنید صبر کنید تا وقتی شهامت ووجسارت پیدا کردید دست به کارهای بزرگ بزنید زیرا ترس ها و شک شما باعث افت درکارتان میشود شما از نظر فکری وذهنی به تکامل نرسیده اید پس اینجاسنگ بزرگ نشانه ی نزدن میشود باید خیلی چیزا رو تجربه کنید ویا از تجربه دیگران استفاده کنید.این احساس شماست که بهتون داره میگه چکارکن من یاد گرفتم هر موقع احساسم بد میشه دست نگه دارم وتا وقتی به احساس خوب نرسیدم کاری انجام ندهم هدف را از هوس جدا کنید .هدفمند باشید باعزت نفس و با باورهای درست اونوقته که موفق میشید پس نتیجه میگیریم بایدتلاش ذهنی کنید .

      روانشناسی ثروت یک و کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو تهیه کنید و تمریناتش رو انجام بدید .

      شادباشی .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: