سوال:
اگر ساختن باورهای هماهنگ با خواسته تنها عامل لازم برای تحقق خواسته است، آیا ساختن باورهای قدرتمند کننده درباره خواسته، ما را از اقدامات عملی در راستای آن خواسته بی نیاز می کند؟
مفاهیمی که استاد عباس منش در این فایل توضیح داده اند
- مفهوم هم مداری با خواسته؛
- اولین قدم موثر در راستای هدف؛
- تفاوت قدم برداشتن در راستای خواسته با “تقلا کردن”
- مفهوم تلاش در راستای خواسته؛
- ارتباط “ایمان + عمل صالح” با “باورهای قدرتمند کننده ساختن + قدم برداشتن در راستای آن باورها”
- بهای رسیدن به خواسته؛
- باورهای هماهنگ با خواسته = اقدامات هماهنگ با خواسته؛
- ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است = قدم برداشتن در مسیر باورها؛
- ایمان و عمل صالح در قرآن با هم است. عمل صالح یعنی ” اقدامات لازم در مسیر خواسته “
- تنها افرادی که ایمان و عمل صالح دارند، مشمول وعده لاخوف علیهم و لا یحزنون (نه ترسی دارند و نه غمی) می شوند؛
- استعداد مهم نیست، ایمان، باور، توکل و جسارت مهم است؛
- هرگز امکان ندارد مسیر نادرست شما را به نتایج پایدار برساند این یک قانون است؛
- باورهایی برای چیدن میوه های تضادها؛
تمرین برای دانشجویان پروژه “مهاجرت به مدار بالاتر”:
به خواسته ای که در حال حاضر بیشتر از هر چیز دوست داری به آن برسی فکر کن. سپس لیستی آماده کن درباره اینکه: چه بهایی حاضری برای تحقق این خواسته بپردازی؟
این بها می تواند شامل چنین مواردی باشد:
صرف زمان و تمرکز؛ تصحیح رفتارها و عادت ها؛ ایجاد و بهبود مهارت های لازم در راستای آن خواسته؛ غلبه بر ترس هایی که مانع از برداشتن بعضی قدم ها می شود؛ خارج شدن از دایره راحتی و امنیت؛ کار کردن روی باورها و ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته؛ شناسایی ترمزهای ذهنی در برابر آن خواسته و تمرکز بر اصلاح آنها به کمک ابزار منطق؛ حذف عوامل حواس پرتی درباره تمرکز بر آن خواسته؛ ایجاد محیط ایزوله برای تمرکز بیشتر بر خواسته و …
وقتی این لیست را آماده کردید، آیتم های آن را اولویت بندی کنید. سپس، هر روز یک قدم هر چند کوچک در راستای این لیست به ترتیب اولویت بردارید.
یک کلید بسیار مهم:
لیسی که در این راستا آماده می کنید، «سمت شما» درباره تحقق آنچه است که در حال حاضر بیشتر از هر چیز میخواهید آن را داشته باشید. آیتم های این لیست، همان اعمال صالحی هستند که لازم است با ایمان در این مسیر انجام دهید. اگر خود را متعهد به حرکت در مسیر این لیست کنید، مرتباً با این لیست مرتبا در تماس باشید و این آیتم ها را مرور کنید، به خاطر این جنس از تمرکز ایده های حرکتی در راستای تحقق خواسته به شما گفته می شود. یعنی الهاماتی درباره اقدامات عملی لازم برای تحقق خواسته دریافت می کنید. زیرا خداوند همواره سمت خودش را انجام می دهد.
مجموع اقدامات عملی ای که با ایمان در راستای خواسته خود در این فرایند انجام می دهید، گنجایش ظرف وجود شما را به اندازه ای رشد می دهد که آماده ی دریافت آن خواسته می شوید. این مفهوم دقیق هم فرکانس شدن با خواسته و مهاجرت به مدار خواسته است.
پیشنهاد: می توانید از خلال توضیحات استاد عباس منش در این فایل، برای تهیه این لیست ایده بگیرید. بنابراین به منظور ایده گرفتن برای تهیه این لیست، یک بار دیگر، توضیحات استاد در این فایل را بشنوید و نکته برداری کنید.
از خلال توضیحات استاد عباس منش در این فایل به خوبی می توانید هم باورهای توحیدی استاد عباس منش درباره رشد کسب و کار شخصی ایشان را بشناسید و هم اعمال صالحی که ایشان در طی این سالها در این راستا برداشته اند و همچنان در این مسیر حرکت می کنند.
نتیجه ای که شما در زندگی استاد عباس منش می بینید، خروجی این فرایند مستمر از اجرای ایمان + عمل صالح است.
منتظر خواندن تجربیات تأثیرگذارتان هستیم.
منابع بیشتر:
جلسه 6 از قدم دهم | دوره 12 قدم (توضیح مفهوم ایمان و عمل صالح در قرآن)
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدف253MB49 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدف48MB49 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
پله 71ام سفر تحول زندگیم
استاد ابتدا ازتون تشکر میکنم بابت این فایل خودش برام یه دوره بود
خانم شایسته عزیز سپاسگزارم که سفرتحول زندگی رو ادامه دادین
سپاسگزارم از خداجونم که باز هدایتم کرد وبهم فرصت داد امروز زیبا رو در این پله یادبگیرم قوانین رو
میخوام یه داستانی رو از خودم بنویسم که با دیدن این فایل دلیلش رو فهمیدم:
سال 95 بود که کتاب های موفقیت میخوندم و تو آموزش فن بیان وبازاریابی بخاطر نیازی که تو کار پایان نامه ام احساس کردم شرکت کردم تمام پولهام صرف کتاب و دوره ها میشد تو پاییز 95 یکی از استاد درمورد بودن تو محیط مثبت میگفت بهم گفت که آهنگین غمگین گوش ندم گفتم باش ولی منی که تو خوابگاه زندگی میکنم چطوری میتونم از ای محیط منفی خارج شم من نمیتونم؟ استاد گفت این بهونه است روز بیرون از خوابگاه باش فقط برای خواب برو اونجا وقتی بهش فکر کردم دیدم میتونم این کارو بکنم که 7صبح برم کتابخونه دانشگاه وسر یه ساعت های خاصی باید میرفتم نمونه گیری رفت کرایه تاکسی و برگشت با سرویس پسرا میام (چون آدم مذهبی بودم برام سخت بود ولی بهترین ایده همین بود برام ) وتا 11 شب تو کتابخونه زمان استراحت تو مسجد وموقع خواب میومدم خوابگاه فکر کنم 1-2 ماهی این کارو انجام دادم پول ندشتم لباس بخرم چون هر چی داشته بودم صرف کتاب ودوره کرده بودم همیشه خودم غذا درست میکردم ولی تواون مدت غذای دانشگاه رو میخوردم ولی خدا از طریق دوستام مانتو شلوار لباس خونگی هدیه برام میاوردند بدون اینکه از کسی انتظار داشته باشم . همون بعد از این 2ماه دوتای مثبت خارج از دانشگاه پیاکردم که هم فرکانس بودیم وباهم حالمون خوب بود و گروهی کارهای مهم دیگه ای انجام میدادیم . ما 5 نفر تو یک سوئیت یک خوابه بودیم که 2تااز دوستام درسشون تموم شد ودوتا دیگه با اینکه صمیمی بودیم خودشون رفتن یه سویئت دیگه ومن به مدت یک ترم هیچ هم اتاقی برام نفرستادن هیچ کس وحالا فرصت بهتری داشتم که خودم کارهام رو انجام بدم وبعدش اسفند 95 بود که شوهر استاد راهنمام به استادم میگه ما برای آزمایشگاهمون نیرو میخوایم ومنم 2 هفته بود که تو دفترم نوشته بودم که کار میخوام که خدا به دل استادم میندازه واستادم میگه من یک شاگرد خوب ومسئولیت پذیر وصادقی دارم بهش میگم بیاد ومن فردای اون شب رفتم سرکار.
من 5فروردین که همه جا تعطیل بود به خانوادم گفتم میخوام برم بندرعباس روی پایان نامه ام کار کنم واومدم وقتی اومدم گفتن جا بهت نمیدیم بخش های اداری هم تعطیل بود بهشون گفتم تو نمازخونه بهم جا بدید مسئولیتش با خودم بهم جا دادن شب ها میترسیدم چوندرشم قفل نداشت ولی میگفتم خداحواسش بهم هست میخوابیدم -تو مرکزی که پایان نامه ام رو انجام میدادم فقط خدمه بود من رفتم و گفتم اومدم روی پایان نامه ام کارکنم اول گفتن نه گفتم به ریس مرکز زنگ بزن وقتی زنگ زدن گفتن بعد گفت دانشجو کیه گفتن فرزانه دستوریان هست وخدادلش رو نرم کرد گفت اشکال نداره باشه من از صبح تا 2 تو مرکز بودم وعصر وشب کتاب میخوندم ومینوشتم و ادامه سرکار رفتنم بخاطر شرک وعدم کنترل ورودیهام درگیر حاشیه شدم وخودم اومدم بیرون وهمون پول رو هم صرف آموزش دیدن کردم .
فکر میکردم اینها همینجوری رخ داده الان که فایل رو دیدم متوجه شدم اصل داستان چی بوده ، چون من داشتم روی افکار وباورهام کار میکردم هرچی احساس میکردم انجام میدادم خدا اون شرایط منو تغییر داد وبه حال خوب رسیدم واز زندگیم لذت بردم .
حالا اصل این قسمت از زندگیم درک کردم .
خدایاشکرت شکرت شکرت
اینو برای خودم نوشتم که یادم بمونه تو هر برهه ی زندگیم روی خودم کار کردم وایمان داشتم اون روی بهتر زندگیم رو دیدم وخدا دل ها رو برام نرم کرد وکارهام به راحتیم انجام میشد و فراموش نکنم والانم بخاطر همینه که داره اتفاقات خوب برام رخ میده .
خدایاهراران مرتبه شکرت شکرت شکرت
الان یادم اومد نیم ترم تو سویئت خوابگاه تنها بودم وبعدش بچه های مثبت وشادی رو برای هم اتاقی فرستادن چقدر دنیا کارش درسته. واقعا خدایاشکرت شکرت شکرت