مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدف - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-53.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-08 01:03:072025-01-10 06:46:26مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدفشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به مرحله ای رسیدم که فهمیدم تنها حرفی که میتونن ادما برای هم داشته باشن نتایج اونهاست
این خیلی برای کسی که واقعا به درک احساس خوب از قانون رسیده میتونه بها داشته باشه
اینکه دیگه احساس خوب فقط با عمل کردن به باوراش براش تشدید بشه
وقتی کامنت های سایت رو میخونم بیشترین لایک برای کامنت هایی بوده که از نتیجه و اتفاقاتی که رقم زدن صحبت شده و همه تحسین کردن
واقعا میزان ایمان که در خودت حس میکنی درسته از میزان ارامش و احساس خوب تو نشأت میگیره
ولی در عمل از نتایج تو مشخص میشه
تا وقتی دارم مینویسم میخونم میشنوم
میرسم به پایه هر اتفاق خوب به اهدافم رویاهام تجسم و درک و باورشون
حالا انقدر کار کردی که به این مرحله رسیدی
دیگه نباید بمونی
مدام توی همین مرحله
که به تدریج احساس میکنی شدی یک آدم متوهم
و همینطور دیگران همون ایمان، احساس خوبت رو کم کم ازت میگیرن
پس این مرحله رو شناختی یادگرفتی الان داریش و همه چی خوبه خداروشکر کن و با نتایح عملیت برو واسه مرحله بعد چون اینجا مرحله ی عملی شدنِ اتفاقات به دستان خودته و موندن تو مرحله ی قبلی فقط یه حس خوب بهت میده یک احساس خوب دائمی وقتی جواب میده که کاربرد داشته باشن برای حرکتهایی از روی ایمان😍
حرکتهایی از روی ایمان
-ترسات رو بنویسی و بری سراغشون
-علایقت رو پیدا کنی و بری دنبال تجربه کردن
-تواناییهات رو بزرگ کنی عزت نفس داشته باشی و بخوای که بیش از اینی که الان هستی باشی
-فقط و فقط اینجوری میری مرحله بعد
“اینجوری هر کلمه ای تو دهنت بچرخه مثالش خود تویی نه صرفا آموزش های استاد عباسمنش”💪🏻
الان تو مرحله انتقال از ساخته های ذهنی به ساخته هایی از زور بازو (هر کار عملی) هستم
ان شاءالله خداوند کمکم کنه این انتقال در بهترین زمان در اماده ترین حالتم باشه تا با همین میزان احساس خوب شروع کنم
قبل ازاینکه سیلی بخورم حرکت میکنم
دیگه هیچوقت در زندگی اجازه نمیدم جهان خواسته های منو بهم یاداوری کنه اونی که درخواست کننده ست همیشه منم……ان شاءالله با کمک خدای عمل گرای خودم😌
استاد جوری از ایمان حرف میزنه
که مرحله به مرحله زندگیش دقیقا همونجاهایی که از ایمان به خدا استفاده کرده شده مَثلی برای پیشرفتش
میگه پس اندازمو قمار کردم و از اون لحظه تصمیم گرفتم پولمو واسه اینکارا ندم
توی دعوا همیشه تنها بودم با وجود اینکه پسرعموها و عموزاده ها همیشه پشت هم بود از اونجا به این درس رسیدم که روی هیچکس هیچکس حساب باز نکنم جز خدا
موقع انفجار وقتی نرفتم سرکار به معجزه خدا ایمان اوردم که به من فرصتی داده و باید ازاین فرصت بدرستی استفاده کنم
در زمان استعفاء به خط و نشونای رئیسم گوش نکردم و فقط به ندای قلبم به یک ایمان که مدام بهم گفته میشد گوش دادم
انقدر توی مهاجرتم مطمئن بودم که تنها داراییم ماشین پیکان هم بخشیدم
آوارگی با زن و بچه از خانه معلم تا مستاجری
ولی بازهم ایمانم از دست ندادم
درخواست رشوه پلیس توی جاده چالوس و نترسیدن و گفتن هرکاری که لازم انجام بدین
راهنمایی برای زیرمیزی دادن و نپذیرفتن واسه اینکه قدرت رو از آن نیروی دیگری میدید
هر مثالی میزد دنبال مشابهش توی زندگی خودم گشتم
وقتی پای در راه بذاری بارها ممکن امتحان بشی که دقیقا دقیقا همونجاها قرار به سمت راه درست هدایت بشی
و اگه با خدا تصمیم گرفتی و به درستی از پسشون براومدی تو به مسیر درست هدایت شدی
ولی تا زمانی که با شیطان درون داشتی حرکت میکردی انتظار هیچ نداشته باش
من ممنونم از خدا که این موضوع از دیشب تا الان برام درک بزرگی شد
تا بتونم تصمیمات درست تری نسبت به قبل بگیرم
خداروشکر اینم همون چیزی که برای اصیل رفتار کردن از خدای خودم خواستم که بهش هدایت شدم
شکر شکرخدا😍
به نام خدا
سلام به استادعزیزم
خداروشکرمیکنم برای روز۷۱ ازسفرم
برای رسیدن به خواستم بایدواردمدارخواستم بشم بایدبهاشوبپردازم بهاش تمرکز،انرژی ،زمان ،پول ،علاقه، تغییر شخصیت هست تغییرباورها ،دوری ازوسوسه های ذهنمه ،توکل وتلاش وتداومه
قانون ان ال پی میگه رسیدن به موفقیت برای همه امکان پذیره و فرمول مشخصی داره اگه مثل قبل فکرمیکنی مثل قبل عمل میکنی ومثل قبل نتیجه میگیری
ایمانی که عمل نیاره حرف بی خود
کسانی پاداش میگیرند که به چیزی که نمیبینن ایمان دارن وخودشون رومیسپارن به خداوحرکت میکنند
تمرکز+باور=معجزه
استعداد ملاک نیست برای موفقیت باورمهمه ایمان مهمه ونشونه ی ایمان احساس خوبه
وقتی روی باورهات کارمیکنی ایده هایی الهام میشه که بایدانجام بدی
برای رسیدن به موفقیت پایداربایدطبق اصول درست پیش رفت
اصول من اینه که من کارم روبابالاترین کیفیت ممکن انجام میدم
پشت سرکسی حرف نمیزنم چون بدم میادکسی پشت سرم حرف میزنه
دروغ نمیگم چون بدم میادکسی بهم دروغ بگه
احترام میزارم چون بدم میادکسی بهم بی احترامی کنه
سرم میارم توکاروزندگی خودم چون بدم میادکسی سرشومیارم تو زندگی من فضولی میکنه
و…
چیزی راکه برای خودت میپسندی روبرای دیگران هم بپسندوچیزی که برای خودت نمی پسندی روبرای دیگران هم نپسند
اگه به اصولم وفادارباشم وایمان وباورداشته باشم خدابه من پاداششوخواهد داد منووصل میکنه به شرایط وافرادی که هم فرکانس من هستن واگه الان ازشرایط زندگیم راضی نیستم بخاطرباورهای خودمه ومن ادامه میدم تابه ثبات فرکانسی برسم ودنیای من تغییرمیکنه اولش سخته اماباتمرین وتکراروتعهدامکان پذیره
بهشت روبه بهادهندنه به بهانه
به نام مهربان پروردگارباسخاوتم
ردپای۷۱👣💚
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است…
من این فایل رو دیروز گوش کردم اماامروز تونستم دیدگامو بنویسم،البته چندددین بارتاحالا گوش کردمش عاشقشم وجز فایل های محبوبمه
من هم مثل خیلی از دوستان اصلا متوجه نمیشدم باورچیه کدوما فکرن کدوما باور
من اصلا گیج وگنگ بودم نمیتونستم قانون رو بفهمم دلم میخواس زودبفهمم کدوما باورِ بعدخیلی زود تغییرش بدم وهرچه هم بهای کمتری بپردازمو وقت کمتری هم براش بذارم که خیلیم عالیتر🙈
چقدر دراشتباه بودمو درواقع مشرک
بعداینکه عضوسایت شدم ازراه درست وباقیمت واقعی محصولات رو خریدم وطی تکامل کم کم درمسیر درک قوانین قرار گرفتم آنچان مسحورشدم که مهمترین کار زندگیم شده ،اومدن توسایت ،گوش کردن به آگاهی ها و گرفتن الهامات و انجام دادنشون وگرفتن نتایج وهربار تجربه ی زیباتر وبزرگتر و آسان تر وجذاب تر داشتن
استاد من از ته قلبم درک میکنم که ایمان وباور بااااید عمل بیاره،اصلا باورداشته باشی خود به خود پامیشی ودست بکارمیشی دیگه نمیتونی بایستی،،،،
یک شوقی یک عشقی یک قدرتی درتو بیدارمیشه که نمیذاره بشینی وفقط حرف مفت بزنی واقعا باعث حرکتت میشه این حرکت باعث ایجادنتیجه واین نتایج باعث تقویت باور و بعد انجام کاربزرگتر وموثرتر بعد باور قوی تر و بعد نتایج بزرگتر واین رشد ورشد ورشد همچان تا بی نهایت ادامه خواهد داشت و زیبایی این مسیر همینِ
همین انجام دادن ها و قوی شدن ها طی کردن تکامل ها وهی کامل شدن ها وگسترش دادن ها
الهی شکر که به این مسیرتوحیدی هدایتم کردی
الهی شکر که استاد رو شناختم
الهی شکر که گوش هام شنوابود به این آگاهی ها
الهی شکر شکر شکر و هزاران شکر
عاشقتونم ،عشق برای همتون💚💚💚
به نام خدایی که من رو به سمت این فایل یرسلر لز آگاهی هدایت کرد.
سلام خدمت استاد عباسمنش، خانم شایسته و دوستان هم فرکانسی و یاران بهشتی ام.
راجب نکاتی که آخر فایل گفته شد میخواستم بگم، وقتی روی خودت کار میکنی و باورهات رو درست میکنی و سپاسگزاری میکنی و تمرکزت بر نکات مثبت هست، وقتی فرزندانت رو هم اینطوری پرورش میدی و عزت نفس آنها رو خراب نمیکنی، میتوانی کشوری بسازی، سرشار از نعمت و باران و ثروت و سلامتی، هستی، یعنی فرکانسی رو تغییر میدی و جمعیت این افراد زیاد میشود اگر حکومتی نامناسب روی کار باشد یا رفتار حکومت تغییر میکند یا حکومت تغییر میکند، و در یکی دیگه از فایل های استاد که قبلا گوش داده بودم قانونش یک به سیزده است، یعنی اگر ۱۳ درصد مردم آن کشور در مسیر درست باشند وضعیت کشور تغییر میکند؛ اگر هر شخص فقط بر روی خودش کار کند، سپاسگزار باشد، عجله نکند و قانون تکامل را رعایت کند، خشت اول را محکم بزارد، بر نکات مثبت تمرکز کند، احساس خوبی داشته باشد و قوانین تغییر ناپذیر خداوند را رعایت کند، و فقط مسئولیت خودش را به عهده بگیرد؛ طبق قانون ثروت، سلامتی، آرامش، خوشحالی و … برای مردم سرازیر میشود. اگر هم مردم هدایت نشدند و قانون یک به سیزده در کشور رعایت نشد، خداوند تو را به مکانی که هم فرکانس تو باشد هدایت میکند.
و نکته دیگری که آموختم: اصول خودت رو طوری تعیین میکنی که وقتی کسی اون کار رو باهات انجام بده ناراحت میشدی، مثلا وقتی کسی دزدی میکنه و تو بدت میاد، از صف جلو میزنه و نوبت رو رعایت نمیکنه، و تو ناراحت میشوی پس این میشه اصول تو. وقتی اصول رو رعایت و عمل میکنی میتونی بگی، عملم طبق اصول بوده.
سپاس از اینکه تا آخر خواندید.
سلام خدمت استاد عزیزم
همیشه دوست داشتم بفهمم که عدالت خدا رو چطور میشه درک کرد، بیشتر وقتها با خودم میگفتم خیلی دلم میخواد بعد مرگ این سوالو از خدا بپرسم که این چه عدالتیه؟ مگه تو نگفتی عادلی پس چرا من نمیتونم اونطور که دوس دارم زندگی کنم اینکه دخترم و آزاد نیستم اینکه توی این کشور به دنیا اومدم و هزاران چیز دیگه در مورد خودم و دیگران، با گوش کردن این فایل جوابمو گرفتم، با اینکه فایل های زیادی رو گوش کردم ولی یه دفه اینجا به ذهنم این جواب اومد، وقتی استاد داشتید میگفتید که سرنوشت هر کشوری رو مردمش رقم میزنن با اعتقادات و باورها و اعمالشون و توضیحات بعدی که فرمودید یه دفه بلند با خودم گفتم آره عدالت خدا همینه، اینکه این توانایی رو به ما داده که هر کس خالق زندگیه خودش باشه، اینکه اگه من توو این جامعه نمیتونم اونطور که میخوام زندگی کنم پس باید برم یه جای دیگه یا اینکه من با تغییر خودم فرکانسمو تغییر بدم و شرایط برام همونطور که دوست دارم عوض بشه وااای خدا بالاخره فهمیدم خدایا توو عادلترینی عادلترین، دوست داشتنی ترین، توو همه چیزو به خودمون سپردی این بالاترین عدالته، حالا خودت انتخاب کن چطور زندگی کنی، با سپاسگزاری و لذت بردن از زندگیت یا با غر زدن، غیبت، گناه، تو بخواه که چطور میخوای باشی منم همون شرایط رو براط فراهم میکنم، خیلی خوشحالم که این نکته رو گرفتم، خدای من سپاگزارتم، و ممنون از شما استاد بزرگوارم
روز 71 فصل سوم
خدایا شکرت
.
.
دو سه روز هست که حسم گفته روی همین فایل بمون و چندین بار گوش دادم این فایل رو به شکل های مختلف از وسط به آخر از اول به اخر و تمام حرف هایی که میزنید رو بهش فکر میکنم و ذهنم گیم اوور میشه در مقابل این حرف ها میبینم که چقدر منطق های قوی هست که ذهن من رو تغییر میده و نشونه ها رو هر روز دارم دریافت میکنم در مورد تمام خواسته هام ، تمام خواسته هام !
.
در مورد اصول که گفتید نتیجه ای که من گرفتم این بود که به شدت در زندگی من کار هام راحت انجام میشه آدم ها با من خوب بر خورد میکنند و داره کارهام درست انجام میشه به راحتی که اصلن قابل مقایسه نیست با تجربه های دیگر افراد جامعه و سعی میکنم هر کاری رو که دوست دارم برای من اتفاق بیوفته رو انجام بدم مثلا توی عبور از چراخ قرمز وقتی پیاده هستم خیلی وقت ها شده بود که دیرم بود و میخواستم به جایی برم و پیاده بودم اما با این حال صبر کردم تا چراغ عابر پیاده سبز بشه و بعد حرکت کنم با اینکه این یک قانون هست اما من به ندرت دیدم که کسی این رو در ایران رعایت کنه و میبینم که وقتایی که خودم پشت ماشین هستم این اتفاق میفاته که آدم هایی رو میبینم که منتظر هستند این چراغ سبز بشه با اینکه این قانون اصلنم رعایت نمیشه و شاید بگم در 90 درصد مواقع افراد رعایت نمیکنند این ساده ترین مثالش بود که گفتم و هزاران نمونه دیگه که برام اتفاق افتاده و این معجزه میکنه
.
یه تمرینی که داده بودید در کتاب اینکه به ادم ها لبخند بزن همین و این هم معجزه کرد در روابط من هر جا که میرم آدم ها درست رفتار میکنند با من مثلا یه جایی بود که تو صف نوبت واکسن همین بیماری بودیم یه نفر اومد جلوتر از من وایستاد و من حسم گفت بهش چیزی نگم بعد که رفتیم داخل یه اتفاقی افتاد که خانومی اونجا منشی بود خیلی با این فرد جلو من بد رفتار کرد اما بعدش که من رفتم با نهایت احترام با من برخورد کرد هزاران نمونه از این اتفاق ها برای من افتاده که من یه نمونه کوچیکش رو اینجا میگم یا مثلا توی مکان های عمومی که هستم به طرز عجیب و غریبی افراد حرف هاشون به سمتی میره که درمورد چیز های گران قیمتی که خریدند صحبت میکنند حتی توی شهرستان های کوچک و چقدر در من این باور رو تقویت میکنه که افراد بی نهایت ثروت دارند توی همون شرایطی که همه میگن پول نیست و… ولی من هدایت میشم به اون شرایطی که اخبار به گوشم نرسه
.
مثلا توی همین چند روز یه افزایش قیمت زیادی یه سری محصولات خوراکی داشتند که زیاد بوده و جالبه من این خبر رو نشنیدم و بعد از چند روز شنیدم یا مثلا چند روز پیش جلو برخی حساب ها گرفته شده بود و این برای من پیش نیومد و اصلن نمیدونستم که همچین اتفاقی افتاده و بعدش که فهمیدم یه روزی ذهنم درگیر بود که مثلا چرا فلان چیز انقدر افزایش داشته و از اونجایی که در اول مسیر کسب و کار شخصی خودم هستم و پول هم میسازم اما مقدارش از نظر خودم کمه ذهنم داشت نجوا میکرد
.
و سریع فهمیدم که دارم از مسیر خارج میشم خودتون هم گفته بودید که توی مسیر یکم پاتون بلغزه سریع میفهمید داشتم دوش میگرفتم همون لحظه گفتم خدایا آگاهی هایی رو به من برسون که برگردم و حسم خوب بشه ، بعد این به ذهنم رسید( خدا گفت):
.
1- عباسمنش اون زمانی که کل ایران درگیر جنگ داخلی بود و میگفت تو کل ایران فکر کنم من بودم که هیچ همایش من و برنامه من کنسل نشد همون سال 88 و یادم اومد که گفته بودید که کشور کلن رو هوا بوده ولی شما توی این شرایط کلی پول ساختید و یادم اومد که یکی از معلم های راهنمایی ما میگفت که همون سال رفته بود تهران برای همین تظاهرات و میگفت که چقدر اوضاع بهم ریخته بوده حسم گفت که ببین الان هرچی باشه و چقدر هم مردم بگن از اونموقع که بدتر نیست و راست میگفت ذهنم تازه الان نسبت به اون سال 1000 برابر موقعیت پول ساز بیشتر ایجاد شده که مثلا همین کاری که من انجام میدم اونموقع اصلن نبوده اما من الان دارم به راحتی فقط با یه گوشی پول میسازم چیزی که همه دستشونه و گوشیم یه گوشی میان رده مال 3 سال پیشه ویدئو میگیرم از خودم و پول میسازم .
.
2- یا اینکه من دوست دارم ازدواج کنم اما فقط شرایط مالی اون رو ندارم در حال حاظر و بعد از این اتفاق باز هی ذهنم نجوا میکرد که فلان چیز قیمتش اینه فلانی چیز قیمتش اونه اما حسم بهم گفت تو که خیلی پسر خوبی هستی و الان داری تحصیل میکنی و روی کسب و کار شخصی خودت هم کار میکنی و پول هم میسازی کم و بیش اشکالی نداره بیشتر هم میتونه بشه تو دنبال هیچ مواد مخدری توی عمرت نرفتی بسیار سالم هستی درگیر بعضی انحرافات جنسی نشدی و چیز هایی که زیاد دیدم در بین جوانان و ازهمه مهم تر همیشه شاد و خندان و خوشحال هستی و همین چقدر باعث شده آدم ها جذب تو بشن حتی غریبه ها شاید باورتون نشه من هر روز میبینم که آدم های غریبه وقتی به من نگاه میکنند یه برقی توی چشماشون میبینم که انگار مثلا طرف دوست قدیمی خودش رو دیده یه جوری بهم نگاه میکنند با اینکه من خیلی آدم معمولی هستم از لحاظ ظاهری و زیاد وسایلم عجیب و غریب هم نیست که بگم به خاطر اونها به من نگاه میکنند فرقی هم نداره پسر و دختر و نمیتونم توصیفش کنم ولی میدونم که به دلیل رفتن در مدار جدید و تغییر باور هام هست خلاصه تو شرایطی که خیلی از جوان ها شاید به راه های نادرست رفته باشند اگر یه کسی باشه حداقل یکم خوب باشه نسبت به بقیه چقدر بیشتر بولد میشه و چقدر بیشتر قدرش رو میدونن این اگاهی به ذهن من رسید میتونه درست باشه یا غلط ولی تهش اینه حال من رو بهتر میکنه و همین باعث شده من خیلی وقته یه نفری رو دوست دارم با اینکه خونه ما شیاد بگم کمتر از 200 متر فاصله داشته باشه اصلن نمیدیدمش چون به اون خواسته چسبیده بودم اما از روزی که رها کردم هر روز داره نشونه بهم داده میشه توسط جهان که مثلا خود اون فرد رو دیدم از نزدیک و کلی نشونه دیگه که اینجا نمیشه بگم که همش هدایتی بوده و میبینم که چقدر دارم به این خواسته خودم نزدیکتر میشم فقط یه بحث ثروت میمونه که اونم دست خداست من فقط باید بندگی خودم رو بکنم و خدا بهم گفته که تو بندگی خودت رو بکن بقیش با من زهاران نمونه توی قرآن اومده که فرزندانتان را از بیم فقر نکشید ما روزی آنها را میدهیم نگاه کن این حرف مال چند هزار سال پیشه اما فکر میکنی دقیقا برای همین زمان زده شده که افراد معمولی صبح تا شب ناسپاسی میکنند با اینکه هر روز داره وضعشون بهتر میشه .
.
3- آگاهی دیگه که به من داده شد اینکه مثلا من حساب کردم که بعد از دیدن اون فایل درآمد 3 برابری بعد از تعهد دادن نشستم حساب کردم با اغراق پول هایی رو که از همون سن کمتر ساختن تا روز قبل از دیدن اون فایل و 10 ماه بعد از دیدن اون فایل دیدم پول هایی که توی اون 10 ماه ساختم به مراتب بیشتر از زمان قبل هست شای بعضی هاتون بگید ارزش پول کاهش یافته اما با همه اینها هم حساب کنم باز هم بیشتره یا اینکه اون پول هایی که ساختم بعد از دیدن اون فایل همش با آزادی زمانی و مکانی و مالی بوده فقط یه کمش مثلا برای کسی کار کردم اینجوری بوده که روزی فقط یک ساعت کار میکردم اون هم به شکل درصدی بوده و دست خودم بوده که چند ساعت در روز کار کنم اما من فقط روزی یک ساعت اون زمان کار میکردم اما با تمام این وجود درآمد من هر ماه بیشتر میشده و بعدش حسم گفت بیا از اون کار بیرون و همون ماهی که اومدم بیرون دیدم روز بعدش یه اتفاقی افتاد که درآمد اون شرکته ثابت شد یعنی تو هر چقدر هم کار میکردی دیگه درصدی نبود . و کلی از موفقیت های کوچیک و بزرگم یادم اومد . با اینکه من قبلا من پول هایی که ساختم باعث شده بود چون اون کار ها سنگین بود برام کلی سلامتی من در خطر افتاد اما الان بدون اینکه کاری بکنم فقط با یه گوشی و یه کامپیوتر خیلی معمولی دارم پول میسازم و این خبر خوبی هست برای من چون دارم مسیر افراد ثروتمند رو میرم اونها رو همشون رو اگر نگاه بکنی آدم هایی بودند که با همون شرایطی داشتند که اکثرا شرایط خوبی نداشتند پول ساختند و با قانون تکامل پیشرفت کردند و هر چه قدر جلو رفتند نتایج مثل بهمن زیاد شده و دقیقا مسیر همشون اینجوری بوده . این به من کلی آرامش میده.
.
4- یا اینکه یادم اومد که چه جاهایی به نفعم شده یه تخفیفاتی گرفتم که باور نکردنی هست برای افراد دیگه در شرایطی که همه کلی سرشون کلاه میره آدم های معمولی و یا یک جنس رو میخرند پولش رو میدن تو مغازه طرف هست فردا که میرن گرون تر شده و اون مغازه دار ازشون بیشتر پول میخواد که خیلی افراد براشون اتفاق افتاده اما من کلی تخفیف گرفتم بدون اینکه حرفی بزنم کلی جاها انقدر پول به نفع من شده که من مثلا یک جنس رو با قیمت مناسب خریدم به مغازه ای هدایت شدم که بدون درخواست تخفیف با مناسب ترین قیمت بهم اون جنس رو فروخته که افراد دیگه اصلن باورشون نمیشه تو شرایطی که همه میگن تورم و رکود هست و هر روز داره جهان این حرفی رو که استاد گفت که تورم برای همه نیست رو برام منطقی میکنه بدون اینکه من کاری بکنم برام ثابت میکنه به طریق های مختلف از اتفاقاتی که برای من میوفته تا حرف هایی که از افراد میشنوم .
.
5- و یه باوری که بهم اثبات شد اینکه تو اینهمه اتفاق خوب و تخفیف گرفتی در زمانی که همه میگن شرایط اینجوریه پس این اتفاقات این رو ثابت میکنه که 1- شرایط بد برای همه نیست یه عده ای هستند که همیشه شرایط براشون خوبه 2- اینکه خدا همه چیز رو میتونه برات درست کنه و در زمینی پر از تضاد هدایتت کنه به شرطی که تو قبولش کنی و وظیفه بندگی خودت رو انجام بدی و چقدر این اتفاقات ایمان من رو نسبت به خدا بیشتر میکنه و چقدر احساس خوبی نسبت به این خداوند بخشنده و مهربان دارم و چقدر بهتر به قول استاد میتونم فکر خدا رو بخونم .
.
و کلی آگاهی دیگه بهم داده شد که من رو در یک لحظه دگرگون ساخت و احساس من از این رو به اون رو شد.
سلام بر استاد عزیز
ممنون از شما بخاطر این فایلها
بسیار عالی و روشنی بخش راه است
اولین سوال که شما جواب دادید دقیقا سوال خود من است
انرژی باید بگذارم برای رسیدن به خواسته هایم
برای رسیدن به هدفم
انرژی باید بگذارم وقت باید بگذارم برای هدف هایم
بدون تلاش که فقط بنشینم و باورهایم را درست کنم هرگز به هدف نمی رسم
و یک نکته که بسیار مهم بود این بود که باید برای هدف و خواسته خودم علاقه داشته باشم و دلبسته و علاقمند آن باشم
نکته دوم که یاد گرفتم این بود که با همین استعداد ها و توانایی هایی که دارم باید آنقدر روی باور و ذهنیت خودم کار کنم تا بتوانم موفق بشوم
نیازی نیست که حتما سرمایه داشته باشم
پارتی و پول داشته باشم
با توکل به خداوند و توکل به او و با استعداد و توانایی خودم موفق بشوم و می توانم
شغل خودم را که انتخاب می کنم هماهنگ با استعداد و علاقه خودم باشد
تمام این فایل ها را روزی ده بار هم گوش بدهم باز کم است چرا که واقعا عالی هستند و راه گشا
وقتی من به خداوند ایمان دارم
باید حالم خوب باشد
در روزهای سخت باید خودم را نشان بدهم
در روزهای سخت من باید خودم را به خدای خودم نشان بدهم
در روزهای سخت من باید توکل کنم به خدای کنم
حالم خوب باشد
ذهنم آروم باشد.تا توحید و یگانه پرستی خودم را نشان بدهم
تا نشان بدهم که خداوند خودم را دوست دارم
ایمان محض به خدای مهربان خودم سبب می شود که همیشه او هوای من رو داشته باشد
الهام و ایده های به ذهنم می رسد که هرگز باورم نمی شود
خدای مهربان فقط کافی است که به او ایمان داشته باشم
ایمان محض و صددرصد
سلام به همتون ، و بهترین استاد . و مریم عزیز
من فایلهای رایگان چند استاد رو گوش کردم . حتی از یکیشون خرید کردم اون زمانی که استاد رو پیدا نکرده بودم. ولی این فایلها کجا و اونها کجا. همیشه تا میام فایلهای رایگان استاد رو گوش کنم یه چیزی ته ذهنم میگه “اوریجیناله” دقیقا حس اینکه دارم محصول اوریجینال و اصل استفاده میکنم رو دارم .
دوستان از ایمان نوشته بودن … میخوام بگم متاسفم واسه خودم که خیلی در مورد اعتقادم به خدا ادعا داشتم . فکر میکردم همینکه تحت هیچ شرایطی دروغ نمیگم ، زیراب نمیزنم ، خدا رو در نظر میگیرم و جانب انصاف رو رعایت میکنم یعنی ایمان من خوبه . الان خنده ام میگیره از یادآوری اینکه ، غافل بودم از اینکه چقددددددر ترسوئم . من آدم کم ریسک و بسیار محتاط بودم و هستم . کوچکترین ناراحتی جسمی ، روحی، روابطی ، مالی منو به مرز سکته میرسوند . کلا حرکت خاصی هم هیچوقت نمیکردم . یه کار تدریس رو ده سال تمام انجام دادم چون اونجا از اول قوی ظاهر شدم چون تحصیلاتم و سوادم بسیار بیشتر از تدریس آموزشگاهی بود ولی ماندم چون ایمان نداشتم . چون اونا هوامو داشتن و از اینکه از همکارهام سر بودم حس خوبی داشتم . خیالم راحت بود که بیرونم نمیکنند. از اینکه باهام راه میومدن و هر چی میگفتم نه نمیآوردند احساس غرور میکردم . آنقدر کمبود داشتم که همین چیزهایی که نشون میده اونجا برای من کم بود و هیچکس با شرایط من اونجا نمیموند منو ده سال نگه داشت بدون اینکه دنبال رشد و تکامل خودم باشم. هیچی هم بهم اضافه نکرد . با حقوق ساعتی مسخره بدون بیمه و هیچ سابقه کاری عمر تلف کردم . نه پلنی داشتم نه میدونستم چی میخوام . بعد فکر میکردم خیلی هم باایمانم . از جام تکون نمیخوردم از ترسم … که نکنه کاری ازم بخوان و من از حاشیه امنم خارج شم و خدای نکرده خجالت بکشم . یا نتونم خوب انجامش بدم . البته الان من اصلا آدم قبل نیستم . ترسویی که به همه باج میداد که سر به سرش نگذارند. اینا رو هیچ جا نگفتم اما اینجا میگم . من خانواده مهربان و نرمالی از،اول نداشتم . بچه کوچک خانه بودم و یک خواهر و یک برادر دارم . مادر نامهربان و پسردوست ، برادری با خصوصیات عجیب و کلاهبردار بیشتر برای ما خواهرها ، نقش پدرم کلا حمایت از مادر و برادرم . به همین خاطر من چسبیدم به خواهرم و همش فکر میکردم دیگه اینو نباید از دست بدم . هر کار کرد ندید گرفتم . هر توهینی کرد ، هر ناملایمتی از طرف او را رد میکردم چون میگفتم اگه اینم نباشه یعنی اشکال از منه .او که 10 سال بزرگتر هست مرا دعوت نمیکرد اما من همیشه او را ناهار و شام دعوت میکردم . کادو کم میداد من همیشه بیشتر بهش میدادم . سوغاتی نمیآورد من بهش سوغاتی کامل برای کل خانواده اش تک تک میآوردم، حرفها و طعنه هاش رو رد میکردم و سعی میکردم فراموش کنم ، چون ازش میترسیدم . اونو کرده بودم بت . دیگه کاری به جایی رسید که یکبار زنگ زد و گفت کل پولی که داری بده به من ، من خونه قولنامه کردم و دقیقا مبلغ کل پس انداز تو رو کم دارم . و صدالبته میدونستم دروغ میگه . خونه هم نخرید . واسه من کیسه دوخته بود . اینجا بود که چک و لقدها جواب داد . اینجا بود که فهمیدم شرک که ورزیدم این محصول رو داده که ایشون بهم بگه کی بیام بریم بانک پول رو بهم بدی ؟ بدون اینکه نظر منو بخواد . از اینجا بود که عین فیلم تمام صحنه های حماقتهام جلوی چشمم رژه رفت و فهمیدم این تنبیه و چکی بود که از کائنات بخاطر شرکم خوردم. 10 دور هم دور خودم چرخیدم چون وقتی گفتم نمیتونم کل پولم رو بدم و مطمئن بودم برام نقشه کشیده بدتر از قبل شروع کرد به مسخره کردن بچه های من تو جمع و هزار کار دیگه و با اعتراضم جنجالی درست کرد و فحشهایی داد که مات موندم … و این بهای شرک من شد که سالها خودم رو به کوچه علی چپ زدم و ترسیدم از نبودن این آدم . درس بزرگی گرفتم . همون موقع فهمیدم با تلاش یک طرفه من چیزی درست نمیشه و نباید از کسی بترسم . زشت ترین حرفها رو بهم زد و توهینها کرد البته منم دیگه اینجا ترس رو کنار گذاشتم و هر چی لایقش بود بهش گفتم . دیگه کم کادو میداد کم کادو دادم . اون حماقتها جاش رو به حساب و کتاب داد هر چند او عادت کرده به روال قبل و براش قابل قبول نیست که مثل خودش باشم . ولی من حتی وقتی حال بچه هامو نمیپرسه حال بچه هاشو نمیپرسم سرسنگین باشه سرسنگینم. دیگه جز خدا از کسی نه میترسم نه روی کسی جز خودش حساب میکنم . در عوض حالم خیلی بهتره .دیگه به خدا اعتماد دارم . بهای سنگینی دادم که البته لازم بود . میدونم به قول استاد خیلیها باید مثل من سرشون به سنگ بخوره تا بفهمن . مثل من که چنان سرم به سنگ خورد و کائنات جواب توهینی که به شعور خودم کردم رو داد که هنوز دارم گیج میزنم.
سلام مهاجر موفق عزیز
تحسینت میکنم که اینقدر شجاعت و جسارت داشتی که این حرفا رو اینجا برامون نوشتی
داستان زندگی شما ، مثل مال منه
با خواندنش، زندگی و تجربه های خودم توی زندگیم و خانوادم توی ذهنم مرور شد ، منم مثل شمام، ترسو بودم ولی از وقتی با این آگاهی ها احساس خودارزشمندیم رو فهمیدم درک کردم
و فهمیدم که مهمترین چیز احساس خوب خودمه و حاضر نیستم تحت هیچ شرایطی ، توی حال ناخوش بمونم.منم قطع کردم روابطی رو که اصلا بهم حس خوبی نمیاد با خواهرم رو ، البته محدود کردم خیلی ، کلا قطعه قطع نیست ولی خیلی محدوده شکر خدا و خیلی از این بابت خوشحالم
خدایا هزاران برابر سپاسگزارم که با توکل به خودت میتونم ، در مسیر اهدافم قدم های عملی بردارم و از شجاعت و جسارت قدم برداشتنم لذت میبرم و خودم رو تحسین میکنم و خودم رو دوست دارم و خودمو لایق بهترین چیزها میدانم
میدونم که خواست خدا هم دقیقا همینه که من لذت ببرم از لحظه لحظه ی زندگی ام و بیادش باشم و سپاس گزارش
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذرد
سلام به استاد عزیزم و مریم جان و تمام دوستان هم فرکانسی
الله اکبر از این همه ایمان و شجاعت سیدحسین عباسمنش
استاد ایمان و شجاعت بی نظیر شما منو به این وا داشت که همون اول فایل رو پاز کنم و بیام کامنت بزارم
من توی فایلهای دیگه داستان زندگیتون و مهاجرتتون از بندرعباس به تهران رو شنیده بودم و هربار تحسینتون میکردم و در تعجب بودم که چطور ممکنه این حد از ایمان چطور ممکنه این همه اعتماد و اطمینان به خدااا
خدای من چه بنده هایی داری و بیخود نیست این همه نعمت به بنده بی نظیرت دادی نوش جونش گوارای وجودش حقش بوده و هست
امروز که دوباره تو این فایل داستان مهاجرت به تهران رو گفتین با اینکه شاید بیشتر از ده ها بار شنیده بودم ولی همچنان در بهت و حیرتم از شجاعت و ایمانتون اصلا نمیتونم باور کنم چی میشه که با این اطمینان و اعتماد به الله حرکت کردین چی میشه که به نجواهای شیطان اجازه حضور نمیدین چی میشه که انقدر ثابت قدم حرکت میکنین بدون داشتن الگویی
واقعا شگفت انگیزه استاد اصلا نمیدونم چجوری باید احساسمو بگم
من دیگه حرفی برای گفتن ندارم
سلام و درود به شما رها عزیز.
سال نو بر شما مبارک. از درگاه خداوند بهترین نعمات و شادمانه ترین لحظات رو برات در این سال آرزو میکنم.
امروز داشتم یه مطلبی رو آماده میکردم که بذارم برای داستان هدایتم. یه جاش این جمله از آیه 10 سوره یونس رو نوشتم. «وَإِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ» بعداً سایت رو چک کردم دیدم کامنت دارم. دیدم خانم سعیده شهریاری برام کامنت نوشته و یه ماجرایی رو برام تعریف کرده بود و وسط کامنتش همین آیه رو نوشته بود. «وَإِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ» و الان که داشتم توی سایت میگشتم عکس پروفایل تون توی صفحه اصلی سایت نظرم رو جلب کردم و زوم کردم و خدای من ، چه پیامی داری برام که امروز 3 بار این آیه رو برام فرستادی «وَإِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ»
از شما متشکرم بخاطر انتخاب این عکس برای عکس پروفایل.
واقعاً خودم الان شگفت زده ام، نمیدونم چی بگم.
سلام حمید عزیز سال نو بر شما هم مبارک باشه و امیدوارم امسال قشنگترین سال زندگیت باشه
خیلی خوشحالم که خداوند با اینچنین آیه زیبایی با شما حرف زده و یک نشونه قشنگ واست فرستاده خود من هم این روزها درگیر موضوعی هستم و الان که پیام شما رو دیدم برای خودم این پیام شما و این آیه رو نشونه قرار میدم و محکم تر و با ایمان بیشتری راهمو ادامه میدم
در پناه خداوند شاد و سلامت و ثروتمند باشی