مصاحبه با استاد | مفهوم «ایمان + عمل صالح» در مسیر هدف - صفحه 51 (به ترتیب امتیاز)

1066 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حدیث سادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 862 روز

    گام هشتم پروژه مهاجرت به مدار بالاتر –

    به نام خدای پیشرفت های هر روزه

    من احساس می‌کنم از هر فایل اگر یک جمله هم یاد بگیرم و درموردش فکر کنم و عمیق تر درک کنم، رسالتم نسبت به اون فایل رو کامل کردم.

    « برای اینکه به خواسته ای برسیم، باید در مدار اون خواسته قرار بگیریم »

    خب یعنی چی!؟ یعنی انقدر خودت رو در اختیار و فضای اون کار، اون حس خوب قرار بدی که برات بشه روتین زندگیت، کار همیشگیت، یه جوری بشه که نه اینکه نخوای انجامش ندی، نتونی انجامش ندی!

    الان دارم میفهمم وقتی استاد میگن همه‌ی تمرکزتون رو برای خواسته‌تون بذارید و تا وقتی که به اون خواسته نرسیدید، به هیچ عنوان پراکنده‌ش نکنید. یا به عبارتی، وقتی تمرکز نصف شود، نتیجه صفر می‌شود. چون تو با تمرکز کردن روی انجام دادن کارهایی که برای خواسته‌ت نیازه، داری خودت رو در حس و حال اون قرار میدی و هم مدار میشی باهاش.

    اگه برای خواسته‌ت روتین نسازی، قدم برنداری، عملا هیچ ارتباطی باهاش برقرار نکردی و جهان هم اون رو به تو نمیده.

    دوست عزیزی که میدونی چه خواسته ای داری ولی فکر میکنی بدون انجام دادن هیچ کاری براش میتونی بهش برسی، تو بهای کارت رو نمی‌پردازی و طبیعیه که جهان هم اون رو از تو دور میکنه.

    درمورد خودم میگم :

    من میخوام امسال کنکور هنر بدم؛ الان دارم میفهمم اینکه وقت بذارم، بخونم، خودم رو با رشته‌م آشنا کنم، با نوع سوالات، تعداد، مدل، درس ها، همه‌ی اینا باعث میشه خودم رو در مدار اون خواسته‌م قرار بدم. اینکه هر روز وقت بذارم و با تمرکز براش بخونم، جدا از اینکه من رو آگاه میکنه از سوالات و مطالب، من رو آشنا میکنه با حس قبولی. مثلا ممکنه روز کنکور هر اتفاقی بیفته و اون سوالا، مطابقت نداشته باشه با چیزی که من خوندم، اما چون یه مدت قابل توجهی کانون کنترل و تمرکز و توجهم بوده، قطعا من به یه نحوی قبولی دانشگاهم رو میارم.

    خدایا شکرت که هر روز دارم قوانین رو بهتر درک می‌کنم.

    چقدر حالم خوبه

    چقدر حالم خوبه با اینکه هر روز دارم یه قدم برای خودم و پیشرفتم برمیدارم.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      حسینی ترین نرگس دنیا گفته:
      مدت عضویت: 2434 روز

      یه سلام قشنگ و گرم و نرم و مشتیِ دیگه، از اینجا.

      حالت چطوره نوربند جان؟!

      یه حرف جالبی زد استاد تو این فایل، گفت اگه علاقه نداری به یه خواسته، چرا میخوای اصلا بهش برسی؟!

      در ظاهر خیلی عادی و بدیهی بنظر میرسه ولی وقتی توش عمیق بشیم میفهمیم خیلی فراتر از یک جمله‌ی معمولی هست.

      خیلی از خواسته‌هایی که تو وجود افراد شکل میگیره، اصلا خواسته قلبی و واقعی‌شون نیست. اصلا اون چیزی که روحشون میطلبه نیست و صرفا بخاطر جو و فضای حاکم بر جامعه و تاثیر رسانه و شبکه‌های اجتماعی یا بقیه عوامل بیرونی توی ذهن فرد به عنوان یک خواسته جا خوش کرده.

      خب وقتی من بیام با این پیش فرض در جهت این خواسته غیر واقعی خودم قدم بردارم کاملاً طبیعی هست که بعد از یک مدت خسته بشم و دیگه دوست نداشته باشم ادامه بدم و وارد یک چرخه از احساسات منفی و سردرگمی و گیجی و … بشم.

      پس یکی از نکاتی که توی این فایل میشه یاد گرفت این هست که علاقه واقعی من چیزیه که من از مسیر رسیدن بهش لذت میبرم، نه اینکه صرفا از نقطه‌ی صد که رسیدن به اون هدف باشه کیف کنم.

      مرسی که با حضورت توی این فضا و این کامنتی که نوشتی، این آگاهی‌ها رو از من بیرون کشیدی و به خودم نشونشون دادی.

      دمت گرم دختر توحیدی.

      در پناه الله باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    محمدرضا گفته:
    مدت عضویت: 2013 روز

    به نام خدا

    خداوند عزیزم را که قدرت دست اوست شاکرم که در این لحظه آمده ام برای زندگی ام کد نویسی کنم.

    اعتراف می کنم که خودم به شدت در این موضوع مشکل دارم، هدف من با مسیری که در این لحظه می روم کمو بیش تفاوت دارد و به خاطر برخی مسائل جرعت نمی کنم مسیر را کمی به سوی هدفم منحرف کنم. حرف زیاده… ولی خب مسئولیتشو می پذیرم و به خاطر این موضوع انگشتمو سمت کس دیگری نمی گیرم، از خداوند قدرتمند می خواهم به من کمک کند تا شرایط را طوری هندل کنم که مسیر فعلی به سمت هدفم منحرف شود.

    هدف من این است که دوست دارم یک وبسایت داشته باشم و چیزهایی که در رشته ام خونده ام رو با روشی بهتر و آسان تر در اونجا آموزش بدم. ولی خب انقدر درگیر درس و دانشگاه هستم که وقت نمی کنم روی وبسایت و آن برنامه ها کار کنم. خدایا کمکم کن تا سریع تر و راحت تر کار هایم را انجام بدهم و روی هدف خودم بیشتر تمرکز کنم.

    پیشرفت زمانی رخ می دهد که از ناحیه امنی که ذهنمان برایمان تعریف کرده است خارج بشیم، ذهن هر لحظه به امنیت خودش فکر می کند، باور دارد که با خارج شدن از ناحیه امن اتفاقاتی خواهد افتاد که قابل کنترل نخواهند بود و به ضررش تمام خواهند شد، ما باید این باور را باید تغییر دهیم، باید باور داشته باشیم که خارج از ناحیه امن پر از فرصت است و به خاطر آن فرصت ها تلاش کنیم تا از ناحیه امن خارج شویم.

    آشنای استاد که با استعداد بود می دونست که مسیر درست مسیر قانون است ولی جرعت نمی کرد که از ناحیه امن خود خارج شود تا پیشرفت کند، خودش هم می دانست که به خاطر ناحیه امن ذهنش این کار را نمی کرد، خیلی سخت است بدانیم که مسیر و روش درست چیه ولی خب باز هم مسیر قبلی خودمان را ادامه دهیم.

    اگر می خواهی به هدفت برسی باید با تمام وجودت روی هدفت تمرکز کنی، آقای محمدرضا زبردست!!!! مشکل تو این است که هزارتا کار و مشغولیت داری و به خاطر آن ها اصلا وقت نمیکنی روی هدفی کار کنی که عشق توست، آدم شو

    دو سه سال قبل، قسمتی هایی از این فایل ادیت شده بود، روش آهنگ گذاشته شده بود، روزی نبود که این فایل رو گوش نداده باشم، یادش بخیر. اون روز ها سخت بود برام، گوش دادن به اون فایل تو اون روز ها خیلی لذت بخش بود. خوشحالم که اون روز ها تموم شد و الان در روز هایی هستم که اتفاقات خوب رفته رفته خوبتر می شود. یادم می آید که همین حرف های استاد را که در این فایل می گوید من باید بندگی خودم را بکنم، خدا خودش میدونه کی بده را هی زیر لبم زمزه می کردم، می نوشتم و هر روز چند بار گوش می دادم، من خداوند رو با این حرف ها شناختم، معمولا وقتی که زندگی کمی سخت می شود بیشتر به سمت خداوند می رویم و بیشتر او را میشناسیم، شاید اصلا هدف روز های سخت همین است، که یادمان باشد از کجا آمده ایم و به کجا می رویم.

    وظیفه من این است که بندگی کنم و ایمانم را نشان دهم و ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است!

    استاد یه آیه از قران گفت، گفت که “دل ها را برای تو نرم کردیم”، روابطم از سال قبل نسبت به الان ده برابر بهتر شده است و این به خاطر خداوند عزیزم است، خداوند عزیزم دل های دیگران را برایم نرم تر کرده است تا بقیه با من رابطه ی خوبی داشته باشند، تا وقتی به استادم می گویم به نمره پایان ترمم کمک کند راحت قبول کند، خداوند دل استادم را برای من نرم کرده است، شاکر خداوند عزیز و قدرتمندم هستم که دل ها را برای من نرم تر می کند. خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.

    من یکی دو سال پیش مسئول فرهنگی یکی از هیئت های ورزشی استان شدم، خودم کاری نکرده بودم صرفا اونا یهو خودشون گفتند بیا این مسئولیت رو به عهده بگیر، رفتم دیدم کل موضوع اینکه باید فلانی رو که مثلا یقه سفید دارد تو تیزر مسابقه ی فلان نشون بدم و یکی دیگه رو به خاطر برخی مسائل دیگه نشون ندم، یا مثلا بنر رو یه جوری باید بسازم که فلانی بیشتر تو چشم بیاد و یا یه متن خاصی رو باید می نوشتم، کل موضوع همین بود، از اون موقع به خودم گفتم که هرگز به سیستم اداری وارد نخواهم شد و اون موقع مطمئن شدم باید خودم برای خودم کار کنم، شاید فوق فوقش برای کار های اولیه وبسایتی که قراره درست کنم یک سال برم کار کنم تا پول خرید هاست و دامین و …. کار های اولیه رو داشته باشم، من آدمی نیستم که به خاطر بیشتر شدن حقوقم از آدمی تعریف کنم که با ارزش های من جور در نمی آید.

    . این فایل مهمترین فایل رایگان این وبسایت است و به ما میگوید که اگر می خواهیم کاری را شروع کنیم باید از پایه، کار را درست انجام بدهیم، باید بهای هدف را بدهیم ، باید تمام تمرکزمان روی هدفمان باشد، باید هدفی داشته باشیم که وقتی به سمت آن میرویم حالمان خوب باشد.

    اولین باری که من هر روز معجزه میدیدم، سال قبل عید بود، اون روز ها هر روز به فایل های مصاحبه گوش میدادم، زندگی ام مثل بازی جی تی آی شده بود، هر چیزی که می خواستم رمزشو میزدم و ظاهر میشد، دوستان عزیزم فایل های مصاحبه با استاد خیلی خیلی ارزشمند هستند، بار ها و بار ها گوش دهید و درباره ی آن ها کامنت بنویسید تا بفهمید منظورم چی هست.

    با تشکر از همتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    فاطمه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 3019 روز

    سلام استاد عزیزم

    استاد به خدا گل کاشتی ………… به خدا عالی بود…… این فایل خودش اندازه یه محصول بود ، یعنی اینقدر کامل بود اینقدر آموزنده بود که منی که اهل کامنت گذاشتن نیستم هنوز فایل تموم نشده و دارم گوشش میدم و اومدم که بنویسم ، استاد نمیتونم تشکرم رو به زبون بیارم نمیشه این فایل اونم رایگان!!!! خیلیه به خدا خیلیه ها …

    استاد گل گفتی تا مردم ایران عوض نشن نمیشه،، استاد نیستی که ببینی اینجا همه غر میزنن ما دیگه نمیدونیم از کی دوری کنیم … تا مردم عوض نشن نمیشه !! مثلا من معلم کارکو درست انجام میدم اصولم همینه… ما نباید کاری داشته باشیم که فلانی چه کار اشتباهی میکنه، امیدوارم خدا خودش کمکم کنه که تو این شرایط تو راهم بمونم توفیق اینو داشته باشم توحیدی زندگی کنم…. عااااشقتم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مسعود شهلی بر نیا گفته:
    مدت عضویت: 3685 روز

    سلام استاد عزیزم

    جمله زیبا و پرمحتوای شما رو روی عکس خوشگلتون با فتوشاپ نوشتم و تصویر زمینه کامپیوترم گذاشتم و هرلحظه به این فکر میکنم ایمانی که عمل نیاورد ایمان نیست حرف مففففففففففففففففتنه

    ارادتمند شمام استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    پوریا محسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 3919 روز

    سلام به استاد عزیز و همه خانواده عباسمنش

    مجموعه فایل های, مصاحبه با شما بی نظیر و پر از نکات عالی هستش, واقعا از شنیدنشون لذت میبرم ممنون از, اینکه وقت میزارید.

    درخواست از استاد عباس منش:

    استاد در این فایل صحبت از دفترهای, هدف گذاری, کردین ممنون میشیم این دفتر ها و اسلایدها که درست کرده بودین و بهشون رسیدین رو تو سایت اپلود, کنین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    یاسمین ساسان گفته:
    مدت عضویت: 2955 روز

    سلام بر خالق مهربانم،سلام بر استاد عزیز،سلام برهمه ی همراهان موحد و مومن. استاد گرامی خیلییییی سپاسگزار خداوند و شما هستم که با کمال خلوص و صداقت تجارب و دیدگاه های گرانبهایت را در اختیار ما قرار میدهید.باور کنید حتی والدین ما به این زیبایی و رسایی نتوانسته اند تجاربشان را به ما انتقال دهند.من هربار که کلام شما را میشنوم ،آن را یک پیام الهی میدانم که خداوند از زبان شما به گوش بندگانش میرساند.همه جا عطر و بوی توحید گرفته است..از سخنان شما گرفته تا کامنت های اعضای سایت تا سوال هایی که از شما پرسیده میشود.شما مرا با خدایم آشنا کردید،همه چیز در زندگیم تغییر کرده،عبادتم خالص تر شده، ترس هایم از بین رفته، آرامش درونی ام و ایمانم افزایش یافته،امیدوار و شاد و مثبت اندیش شده ام.از خواب غفلت بیدار شده ام.انگار که چهل سال تمام خواب بودم.همیشه از خدا درخواست میکردم که شیرینی قرب الهی را به من بچشان و به راه درست راهنماییم کن.الان فکر میکنم که به آرزویم رسیده ام.اصلا باورم نمیشود که از طریق آشنایی با شما و استفاده از آموزه هایتان به اینجا رسیده ام.قبل از آن فکر میکردم آنقدر باید عبادات مختلف انجام بدهم و علوم دینی فراوان بخوانم تا به درجه ای از معرفت الهی دست پیدا کنم.شما پیام آور زمان خود شده اید بهتان تبریک میگویم.این جملات کلام خداست که بر زبانتان جاری میشود.امیدوارم که عزت شما نزد خداوند و خلایقش هر روز بیشتر و بیشتر شود.بهترین ها را برایتان آرزو دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مریم قربانی گفته:
    مدت عضویت: 2651 روز

    با سلام خدمت استاد عباس منش و تمام افراد این خانواده

    استاد نمیدونم از کجا شروع کنم؟

    اما دستام میلرزه و مینویسم، این فایل تا ابد تو دسترس من قرار میگیره تا هر روز شاید چندین بار گوش کنم.

    آگاهی هایی که تو این فایل به من دادین رو نمیتونم بشمرم. میدونین من سالهاست قرآن میخونم اما اعتراف میکنم که به اصولی که از قرآن رسیدم پایبند نبودم.

    در واقع به قول قرآن فکر میکنم که دارم خوب عمل میکنم.

    استاد عزیز من میدونستم که راه مستقیم امکان نداره ما رو به نتایج نرسونه برای همین من تعجب می کردم که چطور نتایجی که میخوام رو نمی بینم.

    در واقع به قول شما استاد یک پای من روی گاز بود و یک پا روی ترمز

    خدایا سپاسگزارم، استاد از تو که دستی شدی برای رسوندن این آگاهی به من بینهایت سپاسگزارم

    آگاهی های این فایل که به رایگان در دسترس من قرار گرفته عالی و بی نظیره

    دوستتون دارم و آرزوی توفیق بیشتر براتون دارم استاد عباسمنش

    دست خداوند همیشه همراهتون ان شاالله

    خد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    حمید صدیق کاخکی گفته:
    مدت عضویت: 1976 روز

    با سلام خدمت استاد و همه دوستان من از این سایت خدا را یافتم توحید یکتاپرستی و اسلام واقعی نه اینکه این اسلام دکوری حال حاضر قران را درک کردم با تمام وجودم و همه شکرگزار سپاسگزار پروردگارم هستم و تشکر فراوان از استاد و همه دوستان و یاران همپایه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مائده محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1382 روز

    میدونید از بچگی گفتن بهمون که کسایی که موفق شدن پارتی داشتن و فلان تا حرف دیگه

    ولی….

    من همیشه مخالف بودم

    حتی با اینکه سنم کمه دلم نمیخواست زیر بار این حرفا برم

    و شروع کنم به اینکه آره بابا من نمیتونم پس…

    نه هرگز نخواستم و نمیخوام

    و وقتی شما این حرفو زدین خنده ی عجیبی روی لبم اومد

    خیلی خوشحالم از اینکه وقتمو برای آموزش

    دیدن میزارم و نه مثل خیلی از همسن های خودم درگیر کارای بیخودی بشم

    خیلی ممنونم از حرفای قشنگتون :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: