مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع»

سوالات:

  • شما برای خلق زندگی دلخواه خود، بر چه ترسهایی غلبه کرده اید و چطور؟ 
  • چه بخش از آموزه های خود را برای غلبه بر ترس، پیشنهاد می کنید؟
  • چگونه فرصت های سازنده را از دام های ویران کننده تشخیص دهیم و در دام طمع نیفتیم؟ 

مفاهیمی که استاد در پاسخ به سوالات در این قسمت توضیح داده اند:

  • رابطه مستقیم بین “جسارت برای حرکت” و “از بین رفتن خود به خودی ترسها”
  • طبیعی ترین حالت غلبه بر ترس، اقدام کردن با وجود ترسیدن است؛
  • راهکار غلبه بر ترس ها؛
  • بهای رسیدن به خواسته ها؛
  • رشد به معنای نترسیدن نیست بلکه به معنای اقدام کردن با وجود ترس است؛
  • “ترس و شک”، بزرگترین ابزارهای شیطان برای گمراه کردن ما هستند؛
  • عزت نفس عاملی قدرتمند کننده برای غلبه بر ترسهاست. زیرا اساس عزت نفس واقعی بر “توحید” استوار است؛
  • کار کردن روی ترس های یک پروسه دائمی است. به همین دلیل کار کردن روی توکل و توحید، یک موضوع دائمی است؛
  • ترفند پونزی چیست و چه باورهایی فرد را در دام ترفند پونزی گرفتار می کند؛
  • باورهایی که فرد را از افتادن در دام هر ضرری با الگوی ترفند پونزی، محافظت می کند؛
  • آگاهی های دوره روانشناسی ثروت، نه تنها نعمت ها را وارد زندگی شما می کند بلکه جلوی ضررهای بزرگی را می گیرد که خرابکاری های آنها به راحتی قابل جبران نیست؛
  • کلید های روانشناسی ثروت 1 برای خلق ثروت پایدار؛
  • تشخیص “فرصت های سازنده” از “دامهای ویرانگر” به کمک آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1

تمرین دانشجویان پروژه مهاجرت به مدار بالاتر:

الف) تجربیاتی را به یاد بیاورید که به خاطر عدم درک قانون، در دام ضررهایی با الگوی ترفند پونزی افتادید. منظور از ترفند پونزی، هر ترفندی است که:

  • به شما وعده ی یک شبه پیمودن ره صدساله را میدهد؛
  • هر ترفندی که اساس آن طمع است نه ارزش آفرینی؛
  •  هرترفندی که اساس آن احساس بی لیاقتی و ناتوانی درباره خلق شرایط دلخواه در زندگی است.

نشانه اینکه فرد در دام این ترفندها افتاده این است که: برای رسیدن به خواسته ای که از نظر فرکانسی فاصله زیادی با آن دارد و ظرف وجود او آماده دریافت آن نیست، به جای پر کردن این فاصله فرکانسی بوسیله کار کردن روی بهبود شخصیت خود  و افزایش ظرف وجود خود، می خواهد این فاصله را با ایده ها و وعده هایی پر کند که به او وعده یک شبه پیمودن ره صدساله را می دهد. وعده استفاده از شانسی که در خانه او را فقط همین الان و همین یک بار زده است. فردی که درگیر این دام باشد، تنها وقتی به هوشیاری می رسد که در این مسیر نه تنها دارایی های قبلی اش را  از دست بدهد بلکه برای بازگشت به نقطه صفر، راه پر پیچ و خمی را می پیماید. جهان با این ضربه سنگین به او می گوید که هرگز قادر به دور زدن قانون نیست. 

اگر شما هم چنین تجربیاتی دارید، در بخش نظرات بنویسید چه درسهایی از این تجربیات تلخ گرفتید و چگونه از این درسها برای رسیدن به نتایج پایدار استفاده کرده اید؟

حتی در حالت هوشمندانه، چطور از این نوع تجربیاتی که اطرافیان شما داشتند، درس گرفتید؟ یعنی بدون اینکه درگیر این دام شوید، برای خود تصمیمات از پیش تعیین شده ساختید تا در چنین لحظاتی قانون را به یاد بیاورید و در دام این ترفندها نیفتید؟

و سوال اساسی تر این است که: آیا هنوز هم آن درسها را به یاد دارید و آنها را در روند پیشرفت خود لحاظ می کنید؟

ب) درباره تجربیاتی بنویسید که به خاطر درک قانون تکامل، به جای طمع ورزیدن، به این نوع ایده ها و وعده ها با اطمینان “نه” گفتید چون می دانستید که تنها راه رسیدن به خواسته مد نظر، آماده کردن ظرف وجودتان و مهاجرت به مدار آن خواسته است. به همین دلیل قدمهای محکمی برای رشد شخصیت درونی خود برداشتید. روی بهبود مهارت ها و توانایی های خود در راستای آن خواسته کار کردید، حل مسائل پیش رو را یاد گرفتید و به این شکل شخصیت شما آماده دریافت آن خواسته شد. سپس نه تنها از این مسیر رشد لذت بردید، نه تنها از مسیر هموار به آن خواسته رسیدید بلکه مهم تر از همه، فرمول تحقق خواسته را یاد گرفتید و این توانایی از هر نتیجه ی دیگری برای شما با ارزش تر بوده است.

یادآوری هر دو شکل از تجربیات بالا، اهرم رنج و لذت قوی در ذهن می سازد تا بهبود شخصیت درونی خود را با اختلاف، بالاترین اولویت زندگی خود قرار دهد. نتیجه این اهرم، روان شدن چرخ زندگی و نشستن روی شانه های خداوند در مهاجرت به مدارهای بالاتر است.

منتظر خواندن تجربیات سازنده شما هستیم


منابع  کامل درباره آگاهی های این قسمت: آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1 برای بیدار کردن توانایی خلق ثروت در وجودمان

یکی از کمترین برکتهای عمل به آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1 در زندگی دانشجو این است که:آگاهی های این دوره دانشجو را از افتادن در دام های نامرئی ای حفظ می کند که آدمهای زیادی توانایی تشخیص این دام ها را از فرصت های سازنده ندارند.

آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1، با پرورش عضله “مولد بودن” در وجود دانشجو، تنها راه رسیدن به موفقیت مالی پایدار را در وجود او نهادینه می کند. این درک، توانایی تشخیص “دامهای مخرب” را از “فرصت های سازنده”، را به دانشجو یاد می دهد و او را از ضررهایی ویرانگر حفظ می کند که اگر فردی در دام آنها بیفتد، به این راحتی قادر به جبران خرابکاری های این نوع از باورهای محدود کننده نخواهد بود.

آگاهی های این دوره شما را از مدار فقر و هر ایده ای دور می کند که شما را در این مدار نگه میدارد؛ 

آگاهی های این دوره مانع اخذ تصمیمات مخربی می شود که آنقدر می تواند اوضاع را سخت کند که حتی برگشتن به نقطه صفر، نیازمند پیمودن هفت خوان رستم می شود؛

وقتی با آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1 همنشین می شوی و قانون خلق ثروت پایدار را یاد می گیری، متوجه می شوی مسیر رشد چقدر مسیر هموار و لذت بخشی است و البته این روند طبیعی زندگی است. اما دلیل اینکه افراد زیادی در مسیر های پر پیچ و خم گیر افتاده اند، نه به این دلیل است که رسیدن به خواسته ها سخت است بلکه به این دلیل است که آن افراد سکان را به دست باورهای محدود کننده ذهن شان داده اند.

آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1 ، در مسیر بهبود اوضاع مالی، سکان را از ذهن محدود کننده می گیرد و به دست باورهای توحیدی و ثروت آفرینی می سپارد که نسبت به مسیر تجربه نعمت ها، دیدی وسیع دارد و سرراست ترین مسیر برای رسیدن از جایی که هستید به بی نیازی مالی را می شناسد.

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره روانشناسی ثروت 1


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع»
    104MB
    26 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع»
    25MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1272 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «معصومه حقانی» در این صفحه: 1
  1. -
    معصومه حقانی گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    با عرض سلام وادب واحترام به استاد عزیز ومریم جان ودوستان مهاجر.

    خدا را هزاران بار شکر بابت اینکه هر روز مدار ما رو به بالا رشد می‌کندو سپاسگزاری تنها نردبانی است که باعث پیمودن پله های ترقی می شود.

    قبل ازاینکه در مورد نمونه های خودم از ترفندهای پونزی رو بیان کنم یه نکته ی جالب رو باهاتون در مورد قرآن به اشتراک بزارم.

    ازآنجایی که حرفای استاد واقعا وحی منزله واز انجا که به قول معروف شاهد از غیب رسید.شروع می کنیم.. وقتی داشتم آیه های با ریشه ترس وطمع رو جستجو میکردم متوجه شوم خیلی جاها ترس وطمع با هم اومده ودقیقا جاهایی است که باید از خدا کمک بخوایم وبه خدا توکل کنیم وتقوا داشته باشیم وذهن رو کنترل کنیم.

    الأعراف

    وَلَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ

    ﻭ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺻﻠﺎﺡ ﺁﻥ ﻓﺴﺎﺩ ﻣﻜﻨﻴﺪ ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺑﻴﻢ ﻭ ﺍﻣﻴﺪ ﺑﺨﻮﺍﻧﻴﺪ ، ﻛﻪ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺍﺳﺖ .(۵۶)

    چیزی که نوشتم ترجمه ی قرآن بود البته با حذف پرانتز ها وگیومه ها.

    در این آیات خوفا وطمعا رو از روی ترس وامید معنی کرده. در حالی که معنی ریشه ی ترس وطمع یه بار منفی توش داره. یه جورایی توش نگرانی هست. مثل ریشه ی حزن به معنای غم که انگار یه غمی توش هست.

    طمع به معنی تمایلات شدید نفس از روی آزمندی. یا همون زیاده خواهی. پس بار معنایی با امید که با ریشه رجاء میاد فرق میکنه.

    کلمه خوف به معنی ترس هم که خودش مشخصه. یه نگرانی توش هست. حالا از نظر دستوری بررسی کنیم کلمه های خوفا وطمعا بر وزن اسم مکان یا اسم زمان در عربی هستند. بر وزن فعلا. پس بهتره این طوری معنی بشه خدا را در زمان ترس وطمع(تمایلات شدید نفس برای زیاده خواستن یا زود خواستن ودر واقع تکامل رو طی نکردن) بخوانید. که یقینا یا قطعا رحمت خدا نزدیک تر از نیکوکاران است. قریب بر وزن فعیل. صیغه ی مبالغه در عربی به معنی نزدیک تر. کلمه ی من با کسر م معنای از میده نه به. میخواد بگه رحمت ومهربانی خداوند خیلی نزدیک تره از نیکویی کننده گان. یعنی قبل از اینکه نیکی کنید رحمت خدا میاد. یعنی همین که نترسید وطمع نکنید وکنترل ذهن کنید شامل رحمت خدا می شوید. یعنی همون چیزی که استاد گفت. تنها کسانی در دام ترفندهای پونزی میفتن که فقیر هستند یا ذهن فقیر دارند. یعنی کسانی که ترس دارند یا طمع کارند.یعنب کسانی که می‌خواهند خلاف قانون تکامل جلوبرن ویک شبه ره صد ساله برن. یعنی وقتی ترس وطمع بیاد رحمت میره. تنها زمانی که در موقع ترس وطمع خدا را بخوانیم رحمت به ما نزدیک تر میشه. رحمت خدا همیشه هست ولی در اون زمان نزدیک تر میشه.

    الروم

    وَمِنْ آیَاتِهِ یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَیُحْیِی بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ

    ﻭ ﺍﺯ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﻕ ﺭﺍ ﻣﺎﻳﻪ ﺗﺮﺱ ﻭ ﺍﻣﻴﺪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻰ ﻧﻤﺎﻳﺎﻧﺪ ، ﻭ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ، ﺁﺑﻲ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﮔﻲ ﺍﺵ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ; ﻗﻄﻌﺎً ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩﻣﻰ ﻛﻪ ﺗﻌﻘّﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ .(٢۴)

    دوباره بررسی می‌کنیم از اونجایی که برق که در واقع نشانه ی نزول بارانه که ما بهش میگیم رعد وبرق وقتی میاد یه کم نگران کننده وترس ناکه. حالا بیشتر دقت کنیم. بعد از نشان دادن برق وعده ی نزول باران یا همون رحمت ونعمت رو میده. بعد از اون می‌فرماید زمین را پس از مردگی زنده می کند قطعا در اینها نشانه هایی است برای کسانی که تعقل می کنند. فکر می کنند.

    پس نتیجه می گیریم که از نشانه هاش اینه که زمان ترس و طمع پرقدرت مثل برق میاد ولی میخواد بارون رو بیاره. رحمت رو بیاره. نعمت رو بیاره تا زمین رو دوباره زنده کنه. رشد بده. پس اینا نشانه است که باید در موردش فکر کنیم. یه جورایی ترفندهای پونزی با سرو صدا ودادن امید های واهی و تمایل شدید برای رسیدن به خواسته ها وترس ونگرانی ازدست دادن یا به دست آوردن زودتر ثروت میاد. اینجا باید به نشانه های ذهن فقیر وذهن ثروتمند توجه کنیم. چون فقط افراد با ذهن فقیر توجه نمی کنند ودر دام می‌افتند ولی افراد با ذهن ثروتمند به راحتی و بدون نگرانی می گذرند.

    تو مثال های بعد به جای از روی ترس وامید به شکل در زمان ترس و طمع معنی رو می‌نویسیم تا خودتون بهش فکر کنید.

    السجده

    إِنَّمَا یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا الَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ

    ﻓﻘﻂ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺁﻳﺎﺕ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺗﺬﻛﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ ، ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﺭﻭ ﺩﺭ ﻣﻰ ﺍﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﺳﭙﺎﺱ ، ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻋﻴﺐ ﻭ ﻧﻘﺼﻲ ﺗﻨﺰﻳﻪ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺗﻜﺒّﺮ ﻭ ﺳﺮﻛﺸﻲ ﻧﻤﻰ ﻭﺭﺯﻧﺪ ;(١۵)

    السجده

    تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ

    ﭘﻬﻠﻮﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺩﻭﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ در زمان ترس و طمع ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻳﻢ ، ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ .(١۶)

    السجده

    فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّهِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ

    ﭘﺲ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻣﺎﻳﻪ ﺷﺎﺩﻣﺎﻧﻲ ﻭ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺍﻋﻤﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ .(١٧)

    السجده

    أَفَمَن کَانَ مُؤْمِنًا کَمَن کَانَ فَاسِقًا لَّا یَسْتَوُونَ

    ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﺁﻳﺎ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﺆﻣﻦ ﺍﻧﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻓﺎﺳﻖ ﺍﻧﺪ ؟ ﻣﺴﺎﻭﻱ ﻭ ﻳﻜﺴﺎﻥ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ .(١٨)

    خدایا شکرت که این قدر قشنگ قانونت رو توضیح دادی ولی ما چقدر سرسری ازشون رو میشیم. وتعقل نمی کنیم.

    واقعا خدا بهتر میدونه چه چیزهایی باعث شادی وخوشحالی عمیق ما میشه. هیچ وقت دو گروه با دو باور مختلف فقرو فروانی مثل هم نتیجه نمی گیرند. چون این یک قانون است

    حالا در مورد تجربیات خودم از زمانی که ذهنم فقیر تر بود چون هنوز ثروتمند کامل نشده ودارم تکاملم رو طی میکنم. الان کمتر فقیره.

    حدود20 سال پیش در شهر ما اهواز قبل از اینکه پروژه ی سید ها که استاد هم ازشون حرف میزنه رخ بده،یه گروهی اومدن برای آموزش گلهاو درختچه های آپارتمانی. ایده شون هم این بود که مبلغی رو میگرفتن برای ثبت نام واین وعده رو میدادن که خودشون وسایل لازم برای ساختن برگ درخت رو میدادن ویه ساعت هم آموزش میدادن وخودشون هم در آخر درختچه هایی که ما درست کرده بودیم رو هم از ما می‌خریدند. یعنی به قول معروف نه خانی اومده ونه خانی رفته. ما هم خوشحال که چقدر خوش شانس هستیم واین مسیر پیشرفت که فقط به ما گفته شده وهمسرم هم مشوقم شد رفتیم وبا پرداخت مبلغ 5 هزار تومن 20 سال پیش که برای ما خیلی بود ولی منطقی بود ثبت نام کردیم. یه ساعت هم آموزش دیدیم ویه مقدار هم وسیله تحویل گرفتیم که بریم برگ درخت چاپ شده رو برش بدیم و با رنگ وقلم بکشیم بیاریم وپول خوبی به جیب بزنیم. از اونجایی که افراد با ذهن فقیر خیلی زیادن. اتفاقا شلوغ هم بود. این پروژه ی ثبت نام یه هفته ای طول کشید وپول ها جمع شد وجمع شد ویه روزی رفتیم ودیدیم که جا تره وبچه نیست.

    شرکت جمع شده بودیم وهمه ی آدم های با ذهن فقیر درشرکت جمع شده بودند و او وبیداد که پولمون چی شد. کارمون چی شد. تازه شاغل شده بودیم.

    دم قانون گرم. دستش طلا. حقم بود چون ذهنم فقیر بود وبه این فکر نکرد که آدم عاقل اگر این کار پول ساز بود وسود آور چرا باید بدهندش دست ما.

    خلاصه این درس شد برام که دیگه همچین رکبی نخورم.

    اما اینجا برای اعتماد به غریبه ها بود. ولی هنوز ترمز ها وباور های ذهن فقیر با من وهمسرم بود. چند وقت بعد سید ها اومدن وما شکر خدا گول نخوردیم وبعد از اون گلد کوئیست اومد وشرکت های هرمی.

    یکی از آشناهای درجه یک همسرم دم دمای عید که تازه 200 هزار تومن عیدی گرفته بودیم می‌خواستیم بریم سفر وکلی عشق وحال اومد گرفت رو مخ ما که بیاید شرکت کنید تو این شرکت های هرمی کاری نداره وکلی سود داره وال وبل. ما هم با همون ذهن فقیر یه حساب وکتاب سر انگشتی کردیم که این فامیله گولمون نمیزنه واین فرق میکنه وحالا پول رو میدیم بعد سود میکنیم وبا پول بیشتری میریم سفر پول رو دادیم وسفر که نتونستیم بریم

    . که هیچ رابطه ی فامیلی هم که خراب شد وقطع رابطه همسرم با فامیلش تا همین سال. پول هم رفت که رفت.

    ولی باز هم خوب شد. خدا را هزاران بار شکر اون شد اولین وآخرین طمع ما در زندگی. دیگه هیچ وقت هیچ کس نتونست با هیچ ترفندی گولمون بزنه. عاقل به یک اشارت.

    خدا را هزاران بار شکر بابت این مسیر زیبای مهاجرت.

    خیلی دوست داشتم وقت بیشتری داشته با‌م برای کار کردن روی فایلهای مهاجرت ولی پشت سر هم بودن فایلها این اجازه رو نمی‌داد. خواسته م این بود که فایلها پشت سر هم نیاد. وقتی رفتم توی سایت دیدم نوشته تا چند روز آینده فایل بعدی نمیاد برای تمرکز بیشتر.. خیلی خوشحال شدم که خدا وند مهربان این قدر زود درخواست ها رو اجابت می کنه. مریم جان دستت طلا.

    در پناه

    خدا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: