سوالات:
- شما برای خلق زندگی دلخواه خود، بر چه ترسهایی غلبه کرده اید و چطور؟
- چه بخش از آموزه های خود را برای غلبه بر ترس، پیشنهاد می کنید؟
- چگونه فرصت های سازنده را از دام های ویران کننده تشخیص دهیم و در دام طمع نیفتیم؟
مفاهیمی که استاد در پاسخ به سوالات در این قسمت توضیح داده اند:
- رابطه مستقیم بین “جسارت برای حرکت” و “از بین رفتن خود به خودی ترسها”
- طبیعی ترین حالت غلبه بر ترس، اقدام کردن با وجود ترسیدن است؛
- راهکار غلبه بر ترس ها؛
- بهای رسیدن به خواسته ها؛
- رشد به معنای نترسیدن نیست بلکه به معنای اقدام کردن با وجود ترس است؛
- “ترس و شک”، بزرگترین ابزارهای شیطان برای گمراه کردن ما هستند؛
- عزت نفس عاملی قدرتمند کننده برای غلبه بر ترسهاست. زیرا اساس عزت نفس واقعی بر “توحید” استوار است؛
- کار کردن روی ترس های یک پروسه دائمی است. به همین دلیل کار کردن روی توکل و توحید، یک موضوع دائمی است؛
- ترفند پونزی چیست و چه باورهایی فرد را در دام ترفند پونزی گرفتار می کند؛
- باورهایی که فرد را از افتادن در دام هر ضرری با الگوی ترفند پونزی، محافظت می کند؛
- آگاهی های دوره روانشناسی ثروت، نه تنها نعمت ها را وارد زندگی شما می کند بلکه جلوی ضررهای بزرگی را می گیرد که خرابکاری های آنها به راحتی قابل جبران نیست؛
- کلید های روانشناسی ثروت 1 برای خلق ثروت پایدار؛
- تشخیص “فرصت های سازنده” از “دامهای ویرانگر” به کمک آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1
تمرین دانشجویان پروژه مهاجرت به مدار بالاتر:
الف) تجربیاتی را به یاد بیاورید که به خاطر عدم درک قانون، در دام ضررهایی با الگوی ترفند پونزی افتادید. منظور از ترفند پونزی، هر ترفندی است که:
- به شما وعده ی یک شبه پیمودن ره صدساله را میدهد؛
- هر ترفندی که اساس آن طمع است نه ارزش آفرینی؛
- هرترفندی که اساس آن احساس بی لیاقتی و ناتوانی درباره خلق شرایط دلخواه در زندگی است.
نشانه اینکه فرد در دام این ترفندها افتاده این است که: برای رسیدن به خواسته ای که از نظر فرکانسی فاصله زیادی با آن دارد و ظرف وجود او آماده دریافت آن نیست، به جای پر کردن این فاصله فرکانسی بوسیله کار کردن روی بهبود شخصیت خود و افزایش ظرف وجود خود، می خواهد این فاصله را با ایده ها و وعده هایی پر کند که به او وعده یک شبه پیمودن ره صدساله را می دهد. وعده استفاده از شانسی که در خانه او را فقط همین الان و همین یک بار زده است. فردی که درگیر این دام باشد، تنها وقتی به هوشیاری می رسد که در این مسیر نه تنها دارایی های قبلی اش را از دست بدهد بلکه برای بازگشت به نقطه صفر، راه پر پیچ و خمی را می پیماید. جهان با این ضربه سنگین به او می گوید که هرگز قادر به دور زدن قانون نیست.
اگر شما هم چنین تجربیاتی دارید، در بخش نظرات بنویسید چه درسهایی از این تجربیات تلخ گرفتید و چگونه از این درسها برای رسیدن به نتایج پایدار استفاده کرده اید؟
حتی در حالت هوشمندانه، چطور از این نوع تجربیاتی که اطرافیان شما داشتند، درس گرفتید؟ یعنی بدون اینکه درگیر این دام شوید، برای خود تصمیمات از پیش تعیین شده ساختید تا در چنین لحظاتی قانون را به یاد بیاورید و در دام این ترفندها نیفتید؟
و سوال اساسی تر این است که: آیا هنوز هم آن درسها را به یاد دارید و آنها را در روند پیشرفت خود لحاظ می کنید؟
ب) درباره تجربیاتی بنویسید که به خاطر درک قانون تکامل، به جای طمع ورزیدن، به این نوع ایده ها و وعده ها با اطمینان “نه” گفتید چون می دانستید که تنها راه رسیدن به خواسته مد نظر، آماده کردن ظرف وجودتان و مهاجرت به مدار آن خواسته است. به همین دلیل قدمهای محکمی برای رشد شخصیت درونی خود برداشتید. روی بهبود مهارت ها و توانایی های خود در راستای آن خواسته کار کردید، حل مسائل پیش رو را یاد گرفتید و به این شکل شخصیت شما آماده دریافت آن خواسته شد. سپس نه تنها از این مسیر رشد لذت بردید، نه تنها از مسیر هموار به آن خواسته رسیدید بلکه مهم تر از همه، فرمول تحقق خواسته را یاد گرفتید و این توانایی از هر نتیجه ی دیگری برای شما با ارزش تر بوده است.
یادآوری هر دو شکل از تجربیات بالا، اهرم رنج و لذت قوی در ذهن می سازد تا بهبود شخصیت درونی خود را با اختلاف، بالاترین اولویت زندگی خود قرار دهد. نتیجه این اهرم، روان شدن چرخ زندگی و نشستن روی شانه های خداوند در مهاجرت به مدارهای بالاتر است.
منتظر خواندن تجربیات سازنده شما هستیم
منابع کامل درباره آگاهی های این قسمت: آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1 برای بیدار کردن توانایی خلق ثروت در وجودمان
یکی از کمترین برکتهای عمل به آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1 در زندگی دانشجو این است که:آگاهی های این دوره دانشجو را از افتادن در دام های نامرئی ای حفظ می کند که آدمهای زیادی توانایی تشخیص این دام ها را از فرصت های سازنده ندارند.
آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1، با پرورش عضله “مولد بودن” در وجود دانشجو، تنها راه رسیدن به موفقیت مالی پایدار را در وجود او نهادینه می کند. این درک، توانایی تشخیص “دامهای مخرب” را از “فرصت های سازنده”، را به دانشجو یاد می دهد و او را از ضررهایی ویرانگر حفظ می کند که اگر فردی در دام آنها بیفتد، به این راحتی قادر به جبران خرابکاری های این نوع از باورهای محدود کننده نخواهد بود.
آگاهی های این دوره شما را از مدار فقر و هر ایده ای دور می کند که شما را در این مدار نگه میدارد؛
آگاهی های این دوره مانع اخذ تصمیمات مخربی می شود که آنقدر می تواند اوضاع را سخت کند که حتی برگشتن به نقطه صفر، نیازمند پیمودن هفت خوان رستم می شود؛
وقتی با آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1 همنشین می شوی و قانون خلق ثروت پایدار را یاد می گیری، متوجه می شوی مسیر رشد چقدر مسیر هموار و لذت بخشی است و البته این روند طبیعی زندگی است. اما دلیل اینکه افراد زیادی در مسیر های پر پیچ و خم گیر افتاده اند، نه به این دلیل است که رسیدن به خواسته ها سخت است بلکه به این دلیل است که آن افراد سکان را به دست باورهای محدود کننده ذهن شان داده اند.
آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1 ، در مسیر بهبود اوضاع مالی، سکان را از ذهن محدود کننده می گیرد و به دست باورهای توحیدی و ثروت آفرینی می سپارد که نسبت به مسیر تجربه نعمت ها، دیدی وسیع دارد و سرراست ترین مسیر برای رسیدن از جایی که هستید به بی نیازی مالی را می شناسد.
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره روانشناسی ثروت 1
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع»104MB26 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع»25MB26 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
یاد آوری هدف: ایجاد استمرار درون خودمون با پیش اومدن با این پروژه و بعد این استمرار رو جاهای دیگ کارکردن روی خودمون (عزت نفس) خرجش کردن
این مدت، احساس میکنم عملگرا تر شدم، حالم خوبه
انگار که کل فضای ذهنیم رو این قضیه درگیر کرده باشه ک مهسا همش و همش و همش فقط عمله
البته این قضیه ارو هم کتمان نمیکنم که چقدر مقاومت به خرج میده ذهنم که نشینم صبح پای سایت و بقیه کارهارو مهم تر جلوه بده
یک اقدام عملی دیگه ارو و یک پروژه عملی دیگه هم برای خودم گذاشتم و خداروشکر خیلی تصمیم درستی بود و دارم پیش میرم باهاش.
چقدر این جلسه بجا و درست بود،
همیشه ترس هست، ما در عینی که میترسیم حرکت میکنیم مثل پریدن توی آب، خداروشکر دارم کم کم روی یک سری از ترس هام که خیلی هم کوچیک هستن و واقعا توهم های بزرگی هم محسوب میشن کار میکنم
مثل انجام دادن یه سری از کارها که همیشه بخاطر ترس بلد نبودن یا خراب کردن یا هرچی..عقب میوفته
و احساس میکنم هرچقدر که این ها انجام میشه، زمان من در باقی روز خیلی پربرکت تر میشه و به کارهای بیشتری هم میرسم
این چند روز حس میکنم خداوند خیلی داره به حرفام گوش میده..مثل یک دختر بچه بهش میگم این کارو برام بکن اون کارو کن و دقیقا انجام میشه..حتی اگر به زبون نیاورم:))
چون دارم این روند رو با قدم های کوچیک برمیدارم از صمیم قلب برای خودم وهمه میخوام که این روند پایدار باشه تا اینها این حسای فوق العاده این حال خوب و این نتایج پایدار باشن و تکامل بدون زجر طی بشه بلکه با لذت.
شجاعت داشتن و نترسیدن مثل یه عضله میمونه، واقعا هرچقدر کارهارو انجام میدی، سری بعد بهتر و بهتر میتونی بری توی دلش
ولی این هم باید تا اخر عمر روش کار بشه
چون اگه کارنشه اون ترس ها دوباره میتونن جون بگیرن و توانایی اقدام کردن رو ازمون بگیرن
و این عزت نفسه که باعث میشه جسارت اقدام کردن رو داشته باشی.
یهویی باید رفت تو دل ترسا..نباید نشست فکر کرد و بررسی و برنداز کرد.
ولی یهویی و بی کله بپری، عضله شجاعتت پاره میشه و بیشتر رشد میکنه و قوی تر میشه.
باید با تمام وجود حمله کرد
انگار که اون ترس هایی که باعث شدن اون کارها انجام نشن حقمون رو خوردن..حقمون که با ذهن آزاد و شاد و تایم پربرکت زندگی کنیم.
ترس و شک و دودلی همش ابزار شیطانه.
این مدت، واقعا هیچ پلن دراز مدتی ندارم برای آینده که مثل همیشه بخواد کلی استرس و بدو بدو بهم بده.
دارم تمرکز میکنم روی لحظه حال و فقط اقداماتی که باید توی همون روز انجام بشه و همین خیلی حس بهتری بهم میده.
به میزانی که روی ترس ها کار میکنیم، نتایج بزرگ و بزرگ تر میشه.
ترس حرف مردم همیشه بزرگترین پاشنه آشیل منم هست.
پاشنه های آشیل رو هیچوقت نباید بگیم خوب شده..چون اگر بگیم خوب شده دیگه روشون کار نمیکنیم و برمیگرده.
همیشه باید بگیم بهتر شده
احساس میکنم بیشتر و بهتر میتونم روی احساساتم کنترل داشته باشم..نسبت به آدم ها وابستگیم کمتر شده. این مدت، از سمت خداوند مهربان..یه معجزه ای هم رخ داد که از کلی ضرر جلوگیری کرد…و واقعا از قبلش فکرش رو هم نمیکردم که بسته ای که قرار بوده از مرز رد بشه و برگشت خورده، خود فرد بخواد یک نفر رو برسونه ایران تا بهش تحویل بدم…و این به محض این اتفاق افتاد که پذیرفتم شرایط رو..و با خودش بستم..اون همیشه حواسش بهم هست:))
این نتایج و همیشه نتایج درصورتیه که تازه ما زیادم رو خودمون کار نکردیم…زیادم توحیدی نبودیم…زیادم شکرگزار نبودیم…پس ببین اگه فقط یک درصد بیشتر توی این فضا باشیم..چه معجزاتی فقط رخ میده خدای من:))
کارکردن روی باور های ثروت ساز، و عملی کردن ایده ها، همیشه تورو از کلی ضرر هم نجات میده حتی و وقتی تو با دست خودت دیگه خودت رو بدبخت نکنی..سرعت رشدت چند برابر میشه.
از خدا میخوام تا کمکم کنه پرقدرت این مسیر رو ادامه بدم و بهتر و بیشتر کار کنم.
استمرار، استمرار ،استمرار و ایجاد باور های مناسب، پذیرفتن بی قید و شرط باور های مناسب، مقاومت نداشتن، کنترل ورودی های ذهن، حرف های جامعه ارو نشنیدن..کلــــیــده!!
کلید خوشبختی، کلید سعادت، کلید ثروت!
حتی تکامل پیامبر هم طی شده که شده پیامبر، و توی قرآن هم این آگاهی ها اومده که از حرف های لهو و چرت و پرت ها دوری کنید و توی اون فضا نباشید.
دارم سریال زندگی در بهشت ( یکی از اقدام های دیگم) رو هم میبنیم هم بخاطر استمرار هم اینکه عملی کردن قانون روهم یاد بگیرم) و خیلییی چیزهای زیادی یاد گرفتم:)) واقعا خدایا شکرت
من خیلییی سپاسگزارم بابت این فضا و شما استاد عزیز و مریم عزیزم
به خدا میسپارمتون