مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع» - صفحه 65 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/08/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-02 07:24:062025-01-03 06:30:26مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عباس منش و خانوم شایسته دوست داشتنی
امروز روز 31 روز شمار تحول زندگی من هست
خیلی خوشحالم از اینکه خدا به من فرصت داد تا بتونم سی روز تو این سفر نامه باشم و آگاهی های فوق العاده رو دریافت کنم
الان که فکر میکنم توی این سفر نامه خیلی تغییر های ریز کردم
اولی در مورد کنترل ذهن نسبت به قبل این دوره خیلی بهتر شدم هر چند بازم خیلیییی کار دارم تا بهتر بشه ولی همین یه کوچولو هم برای من خیلیه
تو این چند وقت خیلی روز ها بود که بهم ریختم از لحاظ روحی ولی با یاد آوری حرف های استاد تونستم از اون حس بد بیام بیرون
و چقد نتیجه های کوچیک داشتم
مثل تعریف یه فرد خیلی حرفه ای از کارم
یا پیشرفت کوچولو کسب کار کوچیکم
یه چیز دیگه که تو این سفرنامه خیلی روم تاثیر گذاشته حرف های استاد در مورد قانون فراوانی هست
خیلی بهش فکر میکنم ،طبق گفته استاد در مورد زندگی افراد ثروتمند دنیا میخونم
و هر لحظه بیشتر ایمان میارم به قانون فراوانی
دیدن اینکه تو دنیا چقد آدم های ثروتمند هست واقعا برام حس خوبی داره،
تو سفرنامه قبلی استاد گفتن من در مورد هر چی که میخوام یاد بگیرم میرم تو یوتیوب سرچ میکنم
منم اینکار کردم رفتم در مورد شهر دبی توی یوتیوب فیلم دیدم و چقد حس خوبی گرفتم و باعث شد به خودم بگم ببین این فراوانی ها رو ببین چقد زیبایی تو دنیا هست…
تو این مسیر خیلی جا داره که یاد بگیرم و بهش عمل کنم
خیلی دوستون دارم امیدوارم تو زندگی همه نور و ثروت جاری باشه.
سلام استادجان
مهاجرت به مدار بالاتر قدم چهارم
موضوع ترس ورفتن تودل ترس
بی تردید باید بری تودل ترس…به فکر پرواز باشی نه ندای نفس
به شیوه رپی بخونید
خیلی چیزا ترس نیست توهمه
وچقدر زیبا در مورد روشهای پونزی به ما آگاهی دادین که به تنهایی فقط همین آگاهیها میلیاردتومان می ارز
وچه جمله زیبایی در مورد رسول خدا گفتین
وچقدر خوبه هر روز دریک مکان آرام بخشی از زمان مون رو به صورت لیزری روی توحید بگذاریم تا به هماهنگی بیشترذهن وروح برسیم تا اون معجزه های الهی رقم بخوره
ممنووونم از این همه آگاهی ناب
درود براستاد عزیزم وخانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسم….
یک عالمه ترس داشتم و دارم که همش پاشنه آشیلم بوده تاالان و بهم ضربات وحشتناکی زده….
این ضربات به ظاهر مشخص نبودن ولی از درون مثل آتشفشان فعال بود…به گفتن نبود ونیست همش درون خودم ….ترس از فقر…ترس از بدهکاری…ترس از نشدن ها…ترس از حرف مردم…ترس ازاینکه نتونم خودمو جمع و جور کنم و بچه هام بگن بی عرضه ای و منو مقایسه کنن با اطرافیانم….
بعضی کارهای اشتباه هم کردم که خب اونام دردسر بود مثل ساخت و ساز غیرمجاز و ترس از تخریب و جور نشدن امکاناتی مثل آب وبرق وگاز…
هیچکدوم از اینا انفاق نیفتاد ولی ترس از ورشکستگی منو دچارش کرد و بعد ترس رو ترس…
یادمه سال93 که کسب وکارم ورشکست شد بدهی وحشتناکی داشتم و وجودم پراز ترس و استرس بود اینقد که یک روز صبح دوش که گرفتم تیشرت سورمه ای پوشیدم ولی نفهمیدم پشت و رو بود و رفتم بانک یکی ازدوستام اونجا متوجه شد اومدم ببرون پشت درخت درستش کردم…
اینهمه ترس واقعا وحشتناک بود وهست….
خیلی تلاش کردم تا یک کم آروم باشم والان خداروشکر به نسبت گذشته خیلی آرومم…
پول درآوردن رو که اصلا بلد نبودم هرکی هرکاری میکرد منم میخواستم انجام بدم…
این راههای یک شبه پولدارشدن هم بهم پیشنهاد شد و یک بار توی یکی ازاین موسسه ها یک میلیون پول گذاشتم که بلافاصله بانک مرکزی اون موسسه رو پلمپ کرد ومن یک آشنا داشتم تواون موسسه پولمو بهم پس داد…
چندسال بعد چندتا ازدوستام گلد کوئیست رفتن و شبانه روز زنگ میزدن بیایید جانمونید ولی من خداروشکر گوشم بدهکار نبود …
نه اینکه ترفند پونزی رو بلد باشم نه فقط میترسیدم پولم خورده بشه…
چندتا ارهمکارام وارد تریدری ارز دیجیتال شد مغازشون که درآمد فوق العاده داشت رو بهش بها نمیدادن و فقط صبح تاشب سرشون توگوشیاشون بود منم که سردرنمیاوردم…
یکی ازاونا که خیلی صمیمی بودیم رو گوشی من یک صرافی نصب کرد برام چندتا ارز به مبلغ 8میلیون خرید که اونام تورشد بود و من ناخودآگاه باهاش حال نمیکردم باسودم فروختم و صرافی ام حذف کردم…
شدید سرگرم کسب وکار خودم بودم چندنفرم نیرو داشتم که ملت سرازیر شدن سمت بورس…
من وقتی بانک میرفتم یک عده اونجا هرروز بودن و میگفتن امروز چقد سود کردیم و پولمون چفد رشد کرده منم که خب مشغول خریدوفروش بودم و همیشه بکار…
وسوسه میشدم ولی بخودم میگفتم نه این نمیتونه منو به خواسته هام برسونه…
دلیلم فقط این بود که من اگه قراره پول بدم بابت چیزی اون جنس باید موجود باشه من ببینم و بخرم من نمیتونم به چندتا عددی که نمیدونم به چه دلیلی مدام پائین بالا میشه اعتماد کنم…
یعنی یکجورائی خدا هوامو داشت وداره…
اینجاها تاوان ندادم ولی تو نسیه فروختن خیلی ضربه خوردم و خیلی از پولمم خورده شد…
یادمه تو فیلم کارآفرین برادران مک دونالد یکجایی گفتن ما سی سال تلاش کردیم تا یک شبه مشهور شدیم واین اواخر این دیالوگ همیشه توذهنم بود
…
البته خیلی سال هست استاد رو تو زندگیم دارم و بهش گوش میدم و هرگز نخواستم ره صدساله رو بک شبه برم…
همیشه این قانون تکامل که استاد میگن تو ذهنمه و حواسم هست وامیدوارم به اینکه من هرکاری شروع کنم اگه درک کنم که اون باید تکاملش طی بشه موفق شدن دراون کار تضمینیه…
واقعا فایل عالی و تاثیر گذاری بود…سپاسگزارم استاد عزیزم…سپاسگزارم خانم شایسته عزیز که اینقد برای پویایی این سایت تلاش میکنید…سپاسگزارم دوستان عزیزم…
عاشقتونم
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد گرامی و خانم شایسته عزیز
سلام به دوستان عزیز
گام چهارم/ مهاجرت به مدار بالاتر
مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای “ترس” و “طمع ”
متاسفانه من هم چند سال پیش در این دام افتادم و طمع کردم .
چند نفر از نزدیکان که از رمز ارز سود زیادی برده بودند به من و همسرم پیشنهاد دادند که ما هم سرمایه گذاری کنیم. ولی همسرم همیشه مخالف این کار بود و میگفت که ریسک زیادی داره و خلاصه سرمایه گذاری نکرد.
ولی من چون اونا رو دیدم که خیلی سود بردن، طمع کردم و سرمایه گذاری کردم.
من دچار شرک بودم و روی اون شخص خیلی حساب کردم و پول و بهش دادم. میگفتم سرمایم رو چند برابر میکنه، همون طور که خودش سود برده .
ولی به مرور پولمو از دست دادم و کلی ضرر کردم.
اینم نتیجه کسی که میخواد یک شبه ره صد ساله رو طی کنه.
فکر میکردم به جای اینکه پولم تو بانک باشه، سرمایه گذاری کنم و سود ببرم بهتره.
غافل از اینکه قانون تکامل رو نمیشه دور زد.
یکی دیگه از نزدیکانمون هم مبلغ هنگفتی ضرر کرد ، خودش تنها به اندازه کل خاندانمون ضرر کرد.
ولی الان یاد گرفتم که باید تکامل خودمو طی کنم. باید ظرف وجودمو بزرگ کنم تا آماده دریافت باشم. وفقط روی خودم و توانایی های خودم برای به دست آوردن درآمد حساب کنم.
در پناه الله
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم ومریم جانم
و دوستان عزیزم درسایت
همیشه و البته تواین فایل موضوع مهمی ک مطرحه مشخصا رعایت قانون تکامل است
و بیماری طمع هم از رعایت نشدن این قانون مهم زندگی نشاءت میگیره
ب قول شما اگ ما بعد کاشتن دانه انتظار نخواهیم داشت ک فرداش جوانه زده یا درختی شود
برای خواسته هایمان نیز نباید ب این صورت عمل کنیم
صبر ب معنای لذت بردن است از مسیر رسیدن ب خواسته ب نظر من اینجوری ک هرکاری ک لازمه برا رسیدن ب خواسته م چ کار کردن روی باورمون چ اون قسمت فیزیکیش ک بایدانجام بشه رو انجام بدیم
و دیگ درین حین از همه ی تلاشمون استفاده کنیم تا کارهایی ک بهمون لذت واحساس خوب میده رو برای بودن در لحظه انجام بدیم هرکاری ک ماباانجامش عشق میکنیم فک میکنم این تمام چیزیه ک باید پرداخته بشه بهش مثل شما ک استاد زمانی ک تو دانشگاه همه داشتن برا آزمون میخوندن شمارفتین مسافرت و لذت بردید ولیی نمره ی عالی روگرفتید
من خودم ازین قضیه مستثنی نیستم و خودم تاحدی رفتم تواین باتلاق و بهاهایی هم پرداخت کردم ک من ب قول آقای عطارروشن اونهارو بهای تغییر نامیدم و گذشتم ازشون
چ برای دوره هایی ک میگفتن این فرصتو ازدست ندید و شده طلاتونو بفروشید و.. من قرض کردم و دوره خریدم و البته ک نتیجه ای صورت نگرفت
یا برای نتورک هزینه هایی تراشیده شد برام و دیگ سمتش نرفتم و نمیرم چ حرفا ک نشنیدم چ تمسخر ها…
همه ی اینها رو بهای تغییر گفتم و گذشتم بیخیالشون شدم و خودم رو سرزنش نکردم خداروشکر
ولی برای دوره های شما استاد عزیزم با رعایت تکامل و درآمد خودم پول جمع کردم و دوازده قدم رو تا قدم 6 و دوره ی عالی عزت نفس رو خریداری کردم و تاالان دارم روز افزون نتایج میبینم ب هر صورتی
خداوند رو سپاسگزارم
و از شمااستاد عزیزم و مریم عزیزم هم کمال تشکر رو دارم ک این فایل های بی نظیر رو برامون آماده میکنید و تلاش میکنید ک ماهم درین مسیر قدم بگذاریم
خدایا هم باعث شدی مهاجرت کنم
هم خودت یه خانه با شرایط بینظیر در قلب کوهستان چسبیده به کوهستان با محله بینظیر بهم دادی
هم باعث شدی یک محیط کار درجه یک ، با قانون و ضابطه درست و صمیمی با فضای مثبت و پر انرژی پیدا کنم
3 تا از خواسته های منو در 17 روزی که به این شهرت مهاجرت کردم اجابت کردی
حالا لطفا بقیه خواسته هام رو هم اجابت کن
1» یک نیرو خوب برای پشتیبانی کشاورز ها و انجام کار های خورد و ریز بهم بده
قول میدم دغدغه حقوق نگیرم چون حقوق این شخص تو میخوای بدی
و به فکر جذب یک نیرو فوق ستاره باشم
بیاد توی دم و دستگاه کسب و کارم
خدایا یه نیرو که نیازی نباشه من بهش بگم چیکار کن خودش کار مهم تشخیص بده و کار انجام بده
پشتیبان کشاورز بشه
تلفن ها رو پاسخ بده
ویدیو ها سایت ببینه و همون رو بنویسه
لایو های منو هماهنگ کنه
2»
اونقدر بهم بده که بتونم راحت این خانه زیبا رو دیزاین کنم
مبل بخرم
ظرف فوق العاده برای آشپزخانه بخرم
سرخ کن بخرم
زندگی ام به سبک قانون سلامتی کنم
اتاق کارم رو شیک و تر و تمیز کنم که برای تولید محتوا بتونم ازش استفاده کنم و دوره ضبط کنم
تخته وایت برد بخرم
لباس خوشگل کلی بخرم
3» یک همراه خوب ، و شریک خوب
4» طلا هام به 30 گرم برسه ( قدم اول گوشواره – بعدش تعویض تو گردنی – بعدش خرید یک النگو )
5» سفر به استان های زعفران خیز کشور با بهترین شرایط رفاهی
6» سفر به افغانستان با بهترین شرایط رفاهی
7» حج عمره رو برام باز کن
8» خرید آب چوقان یا آب ترنی یا آب بسری حدودا چیزی بین 400-500 میلیون لازم دارم خدایا
میخوام زمین و ملک کشاورزی بخرم
لطفاً این پول بهم برسون
9» سفر به هندوستان با بهترین شرایط رفاهی
بنام خدای مهربان
درس امروز من و آگاهی که این جلسا برایم یاد آوری کرد
تمام انسان ها ترس در وجود خودشان دارند
آنهای موفق و جدا از دیگران هستند که با وجود ترس قدم بر میدارند
هر پیشنهاد اغوا کننده ی که سرمایه من دست یکی دیگه باشه و فقط بگه که انقد سود کردی یک ترفند پونزی هستش
عاقل و ثروتمند کسی هستش که مولد باشه بتونه با پول خودش سرمایه گذاری کنه و پیوسته به درامد برسه
خود بورس ترفند پونزی بود من با پول کم وارد شدم و کلی سود کردم بعد که طمع کار خودش کرد کل سرمایه را وارد بورس کردم جالبش اینه که قسم میخورم از اون روزی که سرمایه وارد بورس کردم بازار منفی شد و تماما پولم پودر شد از اون به بعد من هیچ گونه سرمایه گذاری در جای که بگن انقد پول بده تا فلان قدر سود بدیم نکردم
بنام خدای فراوانی ها
سلام به همه دوستان
بعد چند روز که دوباره اومدم گوش بدم بعد 4 روز که وقفه افتاد دیدم وسیع تر شد ….
اگه کلی تر بخوام صبحت های استاد روبگم
اینه که هر چقد ما بتونیم درون خودمون رو درست کنیم بیرونمون رومیتونیم درست کنیم
طبق این منطق و این جمله راحت میشه گفت که چرا بعضی افراد دچار حقه های مالی میشن و بعضی ها نمیشم
چرا بعضی ها میشنون حتی با وجود اینکه نمیرن سمتش ولی شاید بهش فکر هم کنن
بعضی ها اصلا حتی نمیشنون ….
همه این ها ریشه در مدار اون ادمداره
مدار همی یعنی درونت چقد با قانون یکی شده … چقد در مسیر الهی هستی چقد در صراط مستقیم هستی
خداییش فرد با انگیزه ای رو تصور کنین که یه عالمه اشتیاق باور و ایمان و حرکت به سمت اهدافمالیش داره و ته وجودشم حالا با تجربه های کوچیک تر یا آگاهی میدونه مسیر چطوریه …. اصلا همچین فردی یکلحظه همچین پیشنهادی بهش میشه ؟؟
به خاطر همینه مرد امریکا اینا رواصلا جذب نمیکنن
چون مرد امریکا تاپ ترین مردم جهان هستن از نظر بیتشرین هماهنگی با قانون از شیوه زندگی در جریان و رو به جلو وپیشرفتشون میشه فهمید
اونی که گرفتار این مسائل میشه در مدارش بوده …. حتما احساس ضعف داشته که خودش نمی تونه ، اهل حرکت و پیشروی نبوده ، دنبال عوامل بیرونی بوده . در یک کلام نه خود باوری داشته نه خدا باوری شرک داشته …
خب وقتی درونت اینطوری هست چه بخوای چه نخوای موقعیت های هم سنگ با درونت رو جذب میکنی
احساس قربانی بودن فقر میکنی ونتوانستن …. هی یه پیشنهاد هایی بهت میشه اینا تقویت شه …. هر چی هستی جهان هستی تقویتش میکنه …. یعنی سمت هر چیزی که در درونت داری تقویت میشه
حالا چرا استاد میگن که آموزش هاش ما رواز اینمسایل دور میکنه ؟ در واقع خود استاد یا حتی نحوه حرف زدن یا حرف خالیش که باعث نمیشه …. چون استاد قانون جهان هستی رو عالی درک کرده + عالی عمل کرده + عالی میتونه منتقل کنه + عالی میتونه تحت تاثیر قراربده ( به افراد آماده اش )
در نتیجه ما بعد یه مدت ورودی های روقطع میکنیم و ورودی های آستاد ( که همون قانون جهان هست ) رو میدیم به خودمون دیگه تمام چیزها باید از فیلتر قانون رد بشه تا ما اکسپت کنیم …. در نتیجه مسایل خلاف قانون دچار نمیشیم …. به همین راحتی
ولی آخر فایل استاد گفت اگر ورودی ها رو کنترل نکنیم اگر دیگه کار نکنیم
مدارمون افت پیدا میکنه ، درونمون دوباره میاد پایین ترس شک و … این بیماری های ذهنی متداول جامعه بهمون نفوذ ، بعد یه مدت قدرتمند ووقتیقدرتمند شد نتیجه های بیرونی کم کم طبق تکامل سر بر میارن
هر چقد درون تمیز تر
بیرون تمیز تر داری
و من احساس میکنم اون حرفی که استاد اول فایل زد تو وجودم هست
یک سری ترس هایی دارم با اینکه کلا دختر شجاعی هستم ولی احساس میکنم قدرت جسارتم کمشده یه سری ترس هایی دارم که بهش حمله نمیکنم ( به خاطر یه سری دلیل هایی …..) و درونم می خواد منفجرشون کنه
بیتشر به اعضای خانواه ام مربوط میشه
که من چند وقته کلا رهاشون کردم از نظر ذهنی و احساسی ولی از نظر فیزیکی کنارشون هستم
من باید ترس هام وکم و ایمانم رو تقویت کنم
واقعا وقتی ترس های تقویت بشن ایمان گم میشه
ایمان کم بشه عمل کردن کممیشه ونتیجه کممیشه
بیتشر آدم تحمل میکنه تا خلق کنه
توانایی تغییر دادن شرایطش میاد پایین
خدایا خودت کمککن ترس هام و شناسایی کنم + بهشون بتازم نابودشون کنم و آزاد بشم ….
مهمترین ترس هایی که الان دارم
ترس از نتیجه نگرفتن و زحمت الکی کشیدن
ترس از تمرکز گذاشتن و بد شدن حالم
ترس از بیرون رفتن و منحرف شدن ذهنم ( این کنترل ورودی عای همیچین ترسی ایجاد کرده که احساس میکنم از همه می ترسمنکنه روم اثر بزارن در حالی که قبلا باور داشتم هیچ کس مکی تونه تاثیری رو من داشته باشه و با خیال راحت ارتباط داشتم نمی دونم شاید این روش باعث ترس شده تو وجودم به هر حال هر چی هست نتیجه اش ترسو شدنم شده که دوست ندارم ، آدم باید جسور باشه ….)
ترس از دست دادن
ترس از دست دادن مشتری
ترس درآمد نداشتن
ترس اتفاق خارج از کنترلم افتادن
ترس از مستقل شدنم
ترس از اینکه خدا ترکم کنه
خب این ترس ها در اثر مرور نکردن آگاهی های مربوطه میشه مثلا من میدونم ترس از اینکه خدا رهام کنه وقتی تودوره عزت نفس بودم رفته بود مخصوصا اون جلسه که در مورد احساس گناه و ارتباط با خدا بود )
سپاس از خدای مهربان بخاطر هدایتم به این مسیر زیبا و سرتاسر سعادت و خوشبختی
و سپاس از استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم بخاطر این آگاهی ها، دوره روانشناسی ثروت 1 نه تنها دوره بینظیری برای رشد مدار مالی هست بلکه، یک دوره توحیدی بینظیر هم هست.
به نام خدای اگاهی
هفتاد و هشتمین تعهد
ترسها توهمن توهماتی که باعث میشن جلو حرکت و پیشرفت ما گرفته بشه
وقتی چیزی منو میترسونه یا ترسی دارم باید با همه وجود درگیرش بشم و برم تو دلش
این ترسها و دودلی ها و نگرانیها ابزار شیطانه
ما هستیم که باید ایمانمونو قوی کنیم ترسهامونو بهش غلبه کنیم
پاشنه های اشیل هیچوقت خوب نمیشن بلکه بهتر میشن چون اگه بگیم پاشنه اشیلام خوب شده دیگه روش کار نمیکنیم
به اندازه ای که ایمانمون بیشتر میشه ترسهامون کمتر میشه و نتایج بهتر میشه
استمرار استمرار استمرار و ایجاد باورهای مناسب و پذیرفتن بی قید و شرط باورهای مناسب و مقاومت نداشتن و کنترل ورودیهای ذهن حرفهای جامعه رو نشنیدن کلید سعادت و خوشبختیه
خدایا منو به مسیر درست هدایت کن و ایمانمو قوی کن امین