مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع» - صفحه 86

1272 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ابوالفضل محمدی پیروز گفته:
    مدت عضویت: 1424 روز

    بسم الله الرحمان الرحیم

    خدایا شکرت آغاز یک هفته جدید

    یک شنبه صبح زیبای دیگه

    یک هفته زیبا و نورانی دیگه رو داریم تجربه میکنیم، خدارو صدهزار مرتبه شکر

    چقدر قسمت چهارم این پروژه بی نظیر که خانم شایسته با عشق زحمتش رو برای ما دارند میکشن درس داره برای ما

    و مهم ترین درس:

    ««قانون تکامل»»

    اینکه ما باید بفهمیم که قانون این جهان برپایه تکامل هست، این کیهان و سیارات و ستاره ها و کهکشان ها تکاملی پدید آمدند و میلیاردها سال طول کشیده تا به این شکل برسه

    کره زمین قشنگ ما، چند میلیارد سال طول کشیده که قابل سکونت و آماده حیات بشه

    حیات روی کره زمین چند میلیون سال طول کشیده تا تکامل طی بشه و طی بشه تا روزی که آدم ابوالبشر پا روی کره خاکی بزاره و بزیسته

    این یعنی تکامل

    آرام آرام پیش میره و تا ابد به همین روال ادامه میده، رشد میکنه و پیشرفت میکنه

    و هیچ راهی نداره که ما بخوایم به یک روشی این تکامل رو دور بزنیم

    استاد مثال های زیادی زدند از طمع انسان ها و رعایت نکردن قانون تکامل برای کسب ثروت و موفقیت

    یک مثالی هم من بزنم که همگی شاهدش بودیم، سال 99 و داستان بورس ایران

    که بسیاری از افراد با طمع زیاد و بدون علم از وضعیت بورس و سهام ها اومدن داخل بورس و بدون هیچ منطق درستی سهام خریدند و بورس ریخت…..

    و چه تعداد افراد زیادی که ضرر کردند

    چون فقط یک چیزی شنیده بودند که بورس خوبه و بیاید توی بورس اندازه 10 سال کار فیزیکی پول درمیارید و این داستان ها

    اما کسی که قانون تکامل رو خوب فهمیده باشه میفهمه که این روالش نیست

    و باید آرام آرام پیش رفت

    حتی توی بورس ایران هم میشه پول ساخت، ولی وقتی سهام و بازار رو بفهمی و آرام آرام پیش بری

    اما میخوام درمورد الطاف بی پایان خداوند مهربونم نسبت به خودم صحبت کنم

    که وقتی دارم آرام آرام تکاملم رو طی میکنم چطور هوای من رو داره

    دوستان من کسب و کاری رو برای خودم شروع کردم و هر روز باعشق دارم روش کار میکنم

    اما هنوز مشتریان زیادی ندارم و فروشم بالا نیست

    خیلی خیلی از خداوند هدایت میخوام که من رو کمک کنه تا کاری که عاشقش هستم رو انجام بدم

    در این دوره ای که هستم، که دارم یواش یواش پیش میرم تا درخت ایده ای که خداوند بهم داده حسابی رشد کنه

    خدا خیلی خیلی هوای من رو داره

    به بزرگیش قسم میخورم که بارها و بارها و بارها از راه هایی که به فکر خودمم نمیرسیده به من پول و ثروت و نعمت داده

    یعنی بعضی وقت ها صدای خداوندرو توی گوشم میشنوم که میگه ابوالفضل اصلا نگران نباش، عجله نکن

    فقط لذت ببر

    من همه جوره هوات رو دارم

    بهت پول و ثروت و نعمت میدم از راه هایی که فکرش رو نمیکنی

    تو فقط پیش برو و لذت ببر از مسیر

    هیچ وقت عجله نکن که چرا کارم هنوز اون چیزی که میخوام نشده

    یا بخوای دلسرد بشی و بگی ظاهرا این کار فایده نداره، ول کنم برم سراغ کار دیگه

    فقط و فقط پیش برو و لذت ببر

    و من از معجزات خداوند در زندگیم لذت میبرم، هر روز روی باورهام کار میکنم، سپاس گزاری میکنم، فایل های استاد رو گوش میدم

    روی خودم کار میکنم و حالم بهتر و بهتر و بهتر میشه

    و انقدر اتفاقات خوب برای من داره میفته که من فقط میتونم سجده کنم در پیشگاه خداوند

    و خداوند بارها و بارها و‌ بارها به من میگه که به هیچ وجه عجله نکن

    مراقب احساس خوبت باش

    همه چیز در زندگیت داری

    سلامتی، پول و ثروت، روابط عالی، آرامش و عشق

    ایمان و‌توکل به خدا

    پس عجله معنی نداره

    فقط لذت ببر از این مسیر

    وقتی که ما راه درست رو بریم خداوند همه جوره از ما حمایت میکنه

    حتی وقتی فروش بالا نیست خداوند از راه های دیگه بهت پول و ثروت و نعمت میرسونه تا راحت و آسوده زندگی کنی

    آخه چقدر خوبی خدای بزرگم

    چقدر خوبی

    این روزا من خیلی وقت ها میرم پارک پیاده روی، استخر میرم و شنا میکنم

    با ماشین میرم دور میزنم و فایل گوش میدم، موزیک های عالی گوش میدم

    و چقدر لذت میبرم از اینکه کارها داره آسون برای من پیش میره

    خداوند محصول من رو تبلیغ میکنه بدون اینکه من بخوام قرونی پول خرج کنم و حتی کاری کنم

    فقط به من میگه صبرداشته باش و لذت ببر، بقیه کارها با من

    چقدر خوبه که ما بفهمیم تکامل رو

    بفهمیم که باید آرام آرام پیش بریم و بزاریم جهان کارهارو انجام بده

    بدونیم که روزی رسان خداست و اگر خدا بخواد بهت روزی بده هیچ عاملی نمیتونه جلوی روزی خداوند رو بگیره

    خیلی آدم ها عجله دارند که به همه چیز برسند اونم خیلی زود

    اما این فقط احساس ادم رو بد میکنه

    تمام بیزینس های بزرگ تکامل خودشون رو طی کردند تا به اون حد فروش و اعتبار رسیدند

    و لذت اینه که از این مسیر لذت ببریم و از اینکه خداوند مارا هدایت کرده سپاس گزار باشیم

    خدایا شکرت میکنم که قانون تکامل رو به من یاد دادی و فهمیدم باید تکاملم رو طی کنم

    خدایا شکرت میکنم برای وجود نازنین استاد عباسمنش که آگاهی های قرآنی و نورانی را در قالب صدها فایل رایگان و محصولات عالی به مردم ارائه میده

    میبوسمت از راه دور استاد نازنینم

    عاشقتونم رفقای نادیده من

    در پناه خدای زیبا، ثروتمند باشید و آرام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    مریم غدیری گفته:
    مدت عضویت: 3761 روز

    درود به قشنگ ترین استاد دنیا و بانویش

    من 24سالم بود که در دام این ترفند افتادم. چقدر خوب که استاد راجع بهش صحبت کردند. و آن زمانی بود که تازه به دانشگاه میرفتم اما هدف اصلی ام را نمی‌دانستم. زود پولدار شدن خیلی رویای شیرینی بود. و نتیجه اش برام سرافکندگی و کلی احساس بد شد. توی یک بحران خانوادگی این اتفاق خیلی حال روحیم رو بد کرد. حالا که قوانین را می‌شناسم میدونم که چرا این اتفاق را جذب کردم. بعد از 5 سال دیگر دوباره یکی از فامیل هامون اومد و بهم بازاریابی شبکه ای پیشنهاد داد و منم حالت دو دل بودم که برم یا نرم. واقعا استاد اینکه میگین این ترفند هزار مدل داره عین واقعیته. خدا رو صدهزار مرتبه شکر که مادرم جلومو گرفت و از دل یه اتفاق بد دیگه نجات پیدا کردم. نکته اینه که آن موقع هم من تکلیفم با زندگیم مشخص نبود. یعنی میخوام بگم این جور جذب ها بیخودی پیش نمیاد. و آن آدمها هم همه افرادی بودن که این یک شبه پولدار شدن رو منطقی می دیدند.(یا 6 ماهه) چون یادمه سقف پیشرفت براش تعیین میکردن و میگفتن 3 ماهه دیگه اینو داری، یک سال دیگه اینو داری. این گذشت تا سال 92، من هنوز هدفی نداشتم در نتیجه جهان دوباره منو برد سمت همین ترفند. به یه اسم دیگه. دوباره وقت و انرژی بیهوده گذاشتم ، ولی یه اتفاق مثبت افتاد شرکت در جلسات منو به یه آگاهی رسوند که تغییر از خودم شروع میشه و من اگر میخوام پیشرفت کنم باید از نظر ذهنی تغییر کنم. و کم کم تغییراتم بوجود آمد و خداوند منو هدایت کرد به سایت استاد. اونقدر آن گذشته تلخ بوده که وقتی آمدم به سایت تعهد دادم که هرگز به سبک قبلی برنگردم و از خدا هی میخواستم و میخوام که همواره منو در مسیر الهی خودش نگه داره. باید اون تلخی ها و بی خدایی ها رو تجربه میکردم که الان قدر موقعیت و نعمت هامو بدونم.اون حد از شرک ، اون حد از بی ایمانی،… خدایا شکرت ، چقدر خوب شد الان توی این دوره هستم. چون بهم یادآوری شد خدانشناسی چه عواقبی داره. و خداشناسی چه موهبت هایی داره. اینکه جهان قوانین داره و اجازه نمیده من بدون طی کردن تکاملم رشد کنم. این یه اصل مهمه که باید درست باورش کنم.

    استاد ممنون که راهنما و دستی از دستان خداوند برای هدایتم به سمت زیبایی ها شدید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مریم پهلوان گفته:
    مدت عضویت: 2028 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استادعزیز وهمه همراهان گرامی

    خدایاشکر منم توفیق این رو پیداکردم که پارسال دوره عزت نفس رو خریدم وچقدر راضی بودم وبا این دوره پارو ترسی گذاشتم که سالها میترسیدم یه مدرک دانشگاهی رو رو کنم ولی رفتم ارائه دادم بعد 12 سال وخدایاشکر که در ظاهر خلاف مقررات استخدامی بود ولی قبول کردند وحکمم افزایش حقوق خورد یعنی من دو وپونصد هزینه دوره کردم و ولی ماهانه حقوقم یک وپونصد تااخرعمرم اضافه شد چون بازنشستگی هم دارم واین مبلغ هرسال هم اضافه میشه. واقعا چقدر سود در سوده.یعنی بهترین سرمایه گزاری خرید دوره های استاده چندین وچندین برابرش از لحاظ مالی برمیگرده اون آرامش واحساس خوبه ورضایت از زندگی هم که مهمتره بماند.یه مورد که به خاطر ترس از قضاوت مردم خیلی دوست داشتم چادر رو کنار بزارم که خدایاشکر امسال موفق شدم مانتویی بشم که خیلی به نظرم تغییر بزرگی بود بعد25سال که کل شهر شما رو چادری دیدین چادر روکناربزاری..

    همه ما یه سری ترس‌ها داریم وهمیشه باماهستن ولی باید درعین حال که می‌ترسیم عمل کنیم خدایا شکر خودمن از رانندگی خیلی میترسیدم که برترسم غلبه کردم ورفتم گواهینامه گرفتم.

    اگر ترسی داری سریع بهش حمله کن برو تو دلش،ترس‌ها همه واهی هستن.این ترس‌ها شک ها دو دلی ها اسلحه شیطان هستن ما بایدایمانمان راتقویت کنیم .کلا ترس‌ها جلوی پیشرفت رو میگیره ونمیذاره حرکتی بکنیم

    به اندازه ای که ایمانمان تقویت بشه ترس‌ها کمترمیشه ونتیجه ها بزرگترمیشه.

    اگر روخودمون کارنکنیم دوباره ترسهایی که برآنها غلبه کردیم قوی میشوندپس لازمه استمرار داشته باشیم

    استمرار استمرار استمرار پذیرش بی قید وشرط باورهای مناسب مقاومت نداشتن کنترل ورودی های ذهن کلید خوش بختی وثروته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1398 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    ترسها توهمات ذهنی هستند که تنها راه مقابله با اونها ،رفتن تو دلشون هست و اگر نمیتونیم بریم داخلش باید روی عزت نفسمون کار کنیم.

    تو این 3 سال به اندازه ای روی خودم کار کردم کلی ترسها کمتر شده و لذتهایی که در پس این ترسها مونده بود دوباره برام بوجود اومدن.

    در مورد ترفند پونزی هم تو دوره روانشناسی 1 اطلاعات عالی به ما داده شد،حالا همین وام و قرض و ضامن و اینها که حذف شد کلی آرامش برام اومد .

    اون ترفند پونزی هم زیاد هم در اطرافیان دیدم و هم خودم باهاش برخورد کردم که متاسفانه همه جا باعث کم شدن باور لیاقت و عزت نفسم شد.

    باید همیشه یادمون باشه ما خدایی داریم که همیشه با ماست و همیشه میتونیم ازش هدایت بخواهیم،وجود ما توانمنده و صاحب علاقه ها و استعدادهایی هستیم که اگر بالفعل بشن همه چی به ما داده میشه.

    نیازی نیست دلخوش به حرف دیگران باشیم،دیگرانی که مشخص نیست چگونه از پولت میخان استفاده کنند.

    تکامل و صبر هم همیشه در قرآن تاکید شده و همه بزرگان هم تاکید دارن ،استاد توی هر فایلی تکامل رو گفته و عجله رو از شیطان دونسته.

    پس من هم باید حواسم جمع باشه و ما هم باید راه استاد رو بریم ،دل بدیم به رب ،درخواست کنیم ،هدایت رو عمل کنیم و بعد بالاتر و بالاتر و….

    ترس و طمع دو تیر شیطان هستند که باید از ما دور بشه تا به مقام سجده فرشتگان برسیم.

    سپاسگزار اساتید عزیزم هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    معصومه حقانی گفته:
    مدت عضویت: 1755 روز

    با عرض سلام وادب واحترام به استاد عزیز ومریم جان ودوستان مهاجر.

    خدا را هزاران بار شکر بابت اینکه هر روز مدار ما رو به بالا رشد می‌کندو سپاسگزاری تنها نردبانی است که باعث پیمودن پله های ترقی می شود.

    قبل ازاینکه در مورد نمونه های خودم از ترفندهای پونزی رو بیان کنم یه نکته ی جالب رو باهاتون در مورد قرآن به اشتراک بزارم.

    ازآنجایی که حرفای استاد واقعا وحی منزله واز انجا که به قول معروف شاهد از غیب رسید.شروع می کنیم.. وقتی داشتم آیه های با ریشه ترس وطمع رو جستجو میکردم متوجه شوم خیلی جاها ترس وطمع با هم اومده ودقیقا جاهایی است که باید از خدا کمک بخوایم وبه خدا توکل کنیم وتقوا داشته باشیم وذهن رو کنترل کنیم.

    الأعراف

    وَلَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ

    ﻭ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺻﻠﺎﺡ ﺁﻥ ﻓﺴﺎﺩ ﻣﻜﻨﻴﺪ ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺑﻴﻢ ﻭ ﺍﻣﻴﺪ ﺑﺨﻮﺍﻧﻴﺪ ، ﻛﻪ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺍﺳﺖ .(۵۶)

    چیزی که نوشتم ترجمه ی قرآن بود البته با حذف پرانتز ها وگیومه ها.

    در این آیات خوفا وطمعا رو از روی ترس وامید معنی کرده. در حالی که معنی ریشه ی ترس وطمع یه بار منفی توش داره. یه جورایی توش نگرانی هست. مثل ریشه ی حزن به معنای غم که انگار یه غمی توش هست.

    طمع به معنی تمایلات شدید نفس از روی آزمندی. یا همون زیاده خواهی. پس بار معنایی با امید که با ریشه رجاء میاد فرق میکنه.

    کلمه خوف به معنی ترس هم که خودش مشخصه. یه نگرانی توش هست. حالا از نظر دستوری بررسی کنیم کلمه های خوفا وطمعا بر وزن اسم مکان یا اسم زمان در عربی هستند. بر وزن فعلا. پس بهتره این طوری معنی بشه خدا را در زمان ترس وطمع(تمایلات شدید نفس برای زیاده خواستن یا زود خواستن ودر واقع تکامل رو طی نکردن) بخوانید. که یقینا یا قطعا رحمت خدا نزدیک تر از نیکوکاران است. قریب بر وزن فعیل. صیغه ی مبالغه در عربی به معنی نزدیک تر. کلمه ی من با کسر م معنای از میده نه به. میخواد بگه رحمت ومهربانی خداوند خیلی نزدیک تره از نیکویی کننده گان. یعنی قبل از اینکه نیکی کنید رحمت خدا میاد. یعنی همین که نترسید وطمع نکنید وکنترل ذهن کنید شامل رحمت خدا می شوید. یعنی همون چیزی که استاد گفت. تنها کسانی در دام ترفندهای پونزی میفتن که فقیر هستند یا ذهن فقیر دارند. یعنی کسانی که ترس دارند یا طمع کارند.یعنب کسانی که می‌خواهند خلاف قانون تکامل جلوبرن ویک شبه ره صد ساله برن. یعنی وقتی ترس وطمع بیاد رحمت میره. تنها زمانی که در موقع ترس وطمع خدا را بخوانیم رحمت به ما نزدیک تر میشه. رحمت خدا همیشه هست ولی در اون زمان نزدیک تر میشه.

    الروم

    وَمِنْ آیَاتِهِ یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَیُحْیِی بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ

    ﻭ ﺍﺯ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﻕ ﺭﺍ ﻣﺎﻳﻪ ﺗﺮﺱ ﻭ ﺍﻣﻴﺪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻰ ﻧﻤﺎﻳﺎﻧﺪ ، ﻭ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ، ﺁﺑﻲ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﮔﻲ ﺍﺵ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ; ﻗﻄﻌﺎً ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩﻣﻰ ﻛﻪ ﺗﻌﻘّﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ .(٢۴)

    دوباره بررسی می‌کنیم از اونجایی که برق که در واقع نشانه ی نزول بارانه که ما بهش میگیم رعد وبرق وقتی میاد یه کم نگران کننده وترس ناکه. حالا بیشتر دقت کنیم. بعد از نشان دادن برق وعده ی نزول باران یا همون رحمت ونعمت رو میده. بعد از اون می‌فرماید زمین را پس از مردگی زنده می کند قطعا در اینها نشانه هایی است برای کسانی که تعقل می کنند. فکر می کنند.

    پس نتیجه می گیریم که از نشانه هاش اینه که زمان ترس و طمع پرقدرت مثل برق میاد ولی میخواد بارون رو بیاره. رحمت رو بیاره. نعمت رو بیاره تا زمین رو دوباره زنده کنه. رشد بده. پس اینا نشانه است که باید در موردش فکر کنیم. یه جورایی ترفندهای پونزی با سرو صدا ودادن امید های واهی و تمایل شدید برای رسیدن به خواسته ها وترس ونگرانی ازدست دادن یا به دست آوردن زودتر ثروت میاد. اینجا باید به نشانه های ذهن فقیر وذهن ثروتمند توجه کنیم. چون فقط افراد با ذهن فقیر توجه نمی کنند ودر دام می‌افتند ولی افراد با ذهن ثروتمند به راحتی و بدون نگرانی می گذرند.

    تو مثال های بعد به جای از روی ترس وامید به شکل در زمان ترس و طمع معنی رو می‌نویسیم تا خودتون بهش فکر کنید.

    السجده

    إِنَّمَا یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا الَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ

    ﻓﻘﻂ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺁﻳﺎﺕ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺗﺬﻛﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ ، ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﺭﻭ ﺩﺭ ﻣﻰ ﺍﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﺳﭙﺎﺱ ، ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻋﻴﺐ ﻭ ﻧﻘﺼﻲ ﺗﻨﺰﻳﻪ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺗﻜﺒّﺮ ﻭ ﺳﺮﻛﺸﻲ ﻧﻤﻰ ﻭﺭﺯﻧﺪ ;(١۵)

    السجده

    تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ

    ﭘﻬﻠﻮﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺩﻭﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ در زمان ترس و طمع ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻳﻢ ، ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ .(١۶)

    السجده

    فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّهِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ

    ﭘﺲ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻣﺎﻳﻪ ﺷﺎﺩﻣﺎﻧﻲ ﻭ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺍﻋﻤﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ .(١٧)

    السجده

    أَفَمَن کَانَ مُؤْمِنًا کَمَن کَانَ فَاسِقًا لَّا یَسْتَوُونَ

    ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﺁﻳﺎ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﺆﻣﻦ ﺍﻧﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻓﺎﺳﻖ ﺍﻧﺪ ؟ ﻣﺴﺎﻭﻱ ﻭ ﻳﻜﺴﺎﻥ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ .(١٨)

    خدایا شکرت که این قدر قشنگ قانونت رو توضیح دادی ولی ما چقدر سرسری ازشون رو میشیم. وتعقل نمی کنیم.

    واقعا خدا بهتر میدونه چه چیزهایی باعث شادی وخوشحالی عمیق ما میشه. هیچ وقت دو گروه با دو باور مختلف فقرو فروانی مثل هم نتیجه نمی گیرند. چون این یک قانون است

    حالا در مورد تجربیات خودم از زمانی که ذهنم فقیر تر بود چون هنوز ثروتمند کامل نشده ودارم تکاملم رو طی میکنم. الان کمتر فقیره.

    حدود20 سال پیش در شهر ما اهواز قبل از اینکه پروژه ی سید ها که استاد هم ازشون حرف میزنه رخ بده،یه گروهی اومدن برای آموزش گلهاو درختچه های آپارتمانی. ایده شون هم این بود که مبلغی رو میگرفتن برای ثبت نام واین وعده رو میدادن که خودشون وسایل لازم برای ساختن برگ درخت رو میدادن ویه ساعت هم آموزش میدادن وخودشون هم در آخر درختچه هایی که ما درست کرده بودیم رو هم از ما می‌خریدند. یعنی به قول معروف نه خانی اومده ونه خانی رفته. ما هم خوشحال که چقدر خوش شانس هستیم واین مسیر پیشرفت که فقط به ما گفته شده وهمسرم هم مشوقم شد رفتیم وبا پرداخت مبلغ 5 هزار تومن 20 سال پیش که برای ما خیلی بود ولی منطقی بود ثبت نام کردیم. یه ساعت هم آموزش دیدیم ویه مقدار هم وسیله تحویل گرفتیم که بریم برگ درخت چاپ شده رو برش بدیم و با رنگ وقلم بکشیم بیاریم وپول خوبی به جیب بزنیم. از اونجایی که افراد با ذهن فقیر خیلی زیادن. اتفاقا شلوغ هم بود. این پروژه ی ثبت نام یه هفته ای طول کشید وپول ها جمع شد وجمع شد ویه روزی رفتیم ودیدیم که جا تره وبچه نیست.

    شرکت جمع شده بودیم وهمه ی آدم های با ذهن فقیر درشرکت جمع شده بودند و او وبیداد که پولمون چی شد. کارمون چی شد. تازه شاغل شده بودیم.

    دم قانون گرم. دستش طلا. حقم بود چون ذهنم فقیر بود وبه این فکر نکرد که آدم عاقل اگر این کار پول ساز بود وسود آور چرا باید بدهندش دست ما.

    خلاصه این درس شد برام که دیگه همچین رکبی نخورم.

    اما اینجا برای اعتماد به غریبه ها بود. ولی هنوز ترمز ها وباور های ذهن فقیر با من وهمسرم بود. چند وقت بعد سید ها اومدن وما شکر خدا گول نخوردیم وبعد از اون گلد کوئیست اومد وشرکت های هرمی.

    یکی از آشناهای درجه یک همسرم دم دمای عید که تازه 200 هزار تومن عیدی گرفته بودیم می‌خواستیم بریم سفر وکلی عشق وحال اومد گرفت رو مخ ما که بیاید شرکت کنید تو این شرکت های هرمی کاری نداره وکلی سود داره وال وبل. ما هم با همون ذهن فقیر یه حساب وکتاب سر انگشتی کردیم که این فامیله گولمون نمیزنه واین فرق میکنه وحالا پول رو میدیم بعد سود میکنیم وبا پول بیشتری میریم سفر پول رو دادیم وسفر که نتونستیم بریم

    . که هیچ رابطه ی فامیلی هم که خراب شد وقطع رابطه همسرم با فامیلش تا همین سال. پول هم رفت که رفت.

    ولی باز هم خوب شد. خدا را هزاران بار شکر اون شد اولین وآخرین طمع ما در زندگی. دیگه هیچ وقت هیچ کس نتونست با هیچ ترفندی گولمون بزنه. عاقل به یک اشارت.

    خدا را هزاران بار شکر بابت این مسیر زیبای مهاجرت.

    خیلی دوست داشتم وقت بیشتری داشته با‌م برای کار کردن روی فایلهای مهاجرت ولی پشت سر هم بودن فایلها این اجازه رو نمی‌داد. خواسته م این بود که فایلها پشت سر هم نیاد. وقتی رفتم توی سایت دیدم نوشته تا چند روز آینده فایل بعدی نمیاد برای تمرکز بیشتر.. خیلی خوشحال شدم که خدا وند مهربان این قدر زود درخواست ها رو اجابت می کنه. مریم جان دستت طلا.

    در پناه

    خدا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    همای سعادت گفته:
    مدت عضویت: 2312 روز

    سلام از روز چهارم مهاجرت به مدار بالاتر

    استاد خوبم و مریم بانوی زیبا سلام

    خدا شاهده از دیروز تا الان یه درخواستی از خدا داشتم که دقیقا بهش گفتم خدایا من شجاعت میخوام

    دلم میخواد وقتی میگم خدای من فلانه توی عمل بتونم نشون بدم

    بهش گفتم خدایا من نمیخوام ترسام منو ازت دور کنه

    و این هم زمانی های آگاهی های فایل شما و در خواست های من عجیب برام حس خوب و این حس که همه. حواس خدای من پیش منه رو میده

    من همینجا اقرار میکنم که سرتا پا ترسم

    خدایا من بهت قول میدم دونه به دونشون رو درست میکنم

    استاد حرف الان نیستا ازز وقتی یادم میاد ترسام صد برابر ایمانم و ارامشم بوده

    استاد همه چیز در این عالم دو وجه داره

    به اندازه ای که من روی ایمانم کار کنم ترسام کم میشه

    رب العالمین بزرگ ترین ترس همیشگی من طرد شدن ازخدای خودم بوده

    یعنی از هفت سالگی و خاطراتی که توی ذهنمه یادمه که صب و شبم نگران این بودم که الان خدا راضیه

    الان راضی نیست

    الان دید خطا کردم

    الان می زنه فرق کمرم

    الان یه انتقام سخت میگیره

    الان یه عذابی میفرسته

    تمامش به باورهای مذهبی من که از خانوادم گرفتم برمیگرده

    همیشه ترس از دست دادن ادمای مهم زندگیم‌همراهم بوده وقتی میگم همیشه یعنی همییییشههه و فقط از ادمی به ادم دیگه انتقال پیدا کرده

    ترس از بی پولی

    ترس از هرچی بگید رو بوده و الانم هست

    شدیدا از شروع کار جدید می ترسم

    وجالبه که همیشه هم وقتی شروع کردم حالا به هر شکلی بوده خیلی همه چیز خوب پیش رفته واوکی بوده

    همیشه دست های کمک رسان رب العالیمن‌همراهم بوده واقعا

    ولی وقتی نگاه میکنم درصد ایمانم به ترسام 10به 90هست

    امااشکال نداره مقدمه تغییر پذیرش و درک اینه که ایراد کجاست

    امروز لیست ترسامو‌می نویسم و از کوچیک به بزرگ شروع میکنم بهشون غلبه کردن و باورهای درستشو ساختن به امید الله مهربان

    برای داستان ترفندهای پونزی هم باید بگم که

    من یک بار در دامش افتادم

    و قشنگ بهاشو دادم

    ویه عالمه فرکانسم اومد پایین

    و مجبور شدم برای برگشتن سر جای قبلم خیلی بها بدم

    من توی یکی از این شرکتای بازار یابی رفتم و متاسفانه اصلا تجربه خوبی نبود

    اما بعدش دیگه واقعا تو تله نیافتادم به لطف خدا

    و الهی شکر چندین بار نه گفتم

    چندین بار موقعیت هایی بهم پیشنهاد شد که یهو یادم اومد دارم طمع میکنم یا فکر کردم حالا یه فرصتی ایجاد شده معلوم نیست دیگه پیش بیاد یا نه رو باور نکردم

    اگر یه بار فرصتی پیش اومد یعنی هزاربار دیگه بوجود میاد واین طمعمو اروم میکنه

    بازم ازتون ممنونم

    منتظر نتایج عالی من باشین استاد

    به خودم قول دادم جزو اون دسته از دانشجوهای شما باشم که با نتایج بزرگ قبول می کنید باهاشون دیدار داشته باشید️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1067 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته و شما عزیزم که عزیز خدایی که الان اینجا هستی .

    خوب بریم سر قرارمون ، پیدا کردن نکاتی که فعلا از فایل درک کردم نوشتنشون و در طول روز هر چقدر تونستم بشون فکر کردن و عمل کردن .

    _برای همه پیامبران و کارآفرین ها و انسان ها ی موفق ترس ها بوده فقط تونستن با وجود ترس ها توکل و حرکت کنند .

    هنگامی که از چیزی میترسی خود را در آن بیفکن زیرا گاهی ترسیدن از چیزی از خود آن سخت تر است

    امام علی(ع)،حکمت 175 نهج البلاغه

    امروز دو تا آپشن داشتم ،از خیابان همیشگی بروم که احساس امنیت و بلد بودن دارم یا از خیابان شلوغ تر و ناآشنا تر که ترسش برام بیشتر بود و من دومی را انتخاب کردم. وقتی خواسته داری و می خواهی که بهش برسی باید بهاش را بپردازی! ترس شک و دودلی ابزار شیطان هستند.

    علت عمده ترس ها ،ترس از دست دادن است .

    ترس از دست دادن عزیز

    ترس از دست دادن سلامتی

    ترس از دست دادت پول

    ترس از دست دادن جوانی

    ترس از دست آمدن امنیت

    ترس برای این است که می خواهی هر جور شده آنچه داری را حفظ کنی در ضمن اینکه بهش چسبیدی باور کمبود و تموم شدنش را هم. داری .

    چه بخش از آموزه های خود را برای غلبه بر ترس، پیشنهاد می کنید؟

    به اندازه ای که ایمانتان قوی تر بشود ترس ها تون کمتر می‌شود و نتایج می آید. وقتی نتایج پدید می آید که این ترس ها تغییر کرده باشد .و بگی اوکی هر اتفاقی بیفتد خیر است با اتفاقات پیش میروم خدا کمک می کند خدا که سیستمش عوض نشده ! قبلا که هیچکدوم را نداشتم به کمک سیستم خدا خلقش کردم پس دوباره هم خدا لطف می کند و اتفاقات خوب را رقم می‌زند و به هر دلیلی از بین برود بازم به دست می آورم. این دلیل کم شدن و از بین رفتن ترس هاست.

    اما هر زمانی روی خودت کار نکنی و ایمانت را تقویت نکنی ورودی ها را کنترل نکنی حواست به نجواهای ذهنیت نباشد ،مسلما همین ترس ها شروع به رشد می کنند و قدرت حرکت را ازت می گیرند.

    اگر قانون را درک کنی نه تنها ثروت وارد زندگیت می شود بلکه از کلی ضرر هم جلوگیری کردی با قانون تکامل خودت را دربرابر سودجوها ایمن و مسلح می کنی .تا اونجایی که می توانی به قانون عمل کن.

    کلید خوشبختی و سلامت و ثروت : استمرار استمرار استمرار، ایجاد باور های مناسب ، پذیرفتن بی قید و شرط باور های مناسب مقاومت نداشتند برابر باور های مناسب ، کنترل ورودی های ذهن ،نشنیدن حرف های جامعه‌ است. در قرآن آمده سخن لغو نشوید. نباشید توی اون جمع جلوش را بگیر که وارد ذهن تو نشود

    لَهْو (به فتح لام و سکون هاء) از واژگان قرآن کریم به معنای مشغول شدن توأم با غفلت است.

    راغب می‌گوید: لهو آن است که انسان را از آنچه مهمّ است و به دردش می‌خورد مشغول نماید.

    خدایا ما را جزو فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر قرار بده خداجونم میشه مارا به خودت مشغول کنی(:

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    الهه استادی گفته:
    مدت عضویت: 2505 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عملگرا و دوست داشتنیم، و خانم شایسته ی جسور و نازنینم. استاد جونم دورتون بگردم که ارزش پرداخت بها رو به این قشنگی برامون گفتین. استاد جونم وقتی من دوره های تخصصی کودک رو گذروندم، بارها و بارها مدیریت کلینیکمون بهم گفتن برات مراجع بزارم و من مداوم میترسیدم و میگفتم باشه حالا یکم دیگه رو خودم کار کنم، یکم دیگه مطالعه داشته باشم و… و استاد جونم دقیقا یه سال پیش یادمه داشتم روی جلسه ی دوم و سوم ثروت 3 کار میکردم و یهویی استادم تماس گرفتن و‌گفتن برات مراجع گذاشتم، دوشنبه زودتر بیای کلینیک که قبل از جلسه، پرونده رو مطالعه کنی! و من الان یکساله که دارم کار تخصصی کودک انجام میدم، و هر روز که گذشته مراجعینم بیشتر و بیشتر شدن و استاد جونم مدیرمون وقتی میخوان منو توی کلاس یا دوره ای معرفی کنن، میگن درمانگر من که خانواده ها براشون سرو دست میشکونن! خدایا هزاران هزار مرتبه شکرت../ استاد جونم قبل آشنایی با شما یه ساعتم نمی‌تونستم توی خونه تنها بمونم، ولی به لطف خداوند و دوره های ارزشمند شما، الان پتانسیل این رو دارم که تا شبم خونه تنها بمونم، و از جمله الگوهای فوق العاده ی من، عملکرد شما و جسارت خانم شایسته ی نازنینم بودین و هستین. امید که هر روز که میگذره بتونم بیشتر و بیشتر برم تو دل ترسام. استاد جونم توی سفر جنوبم به ترس از تاریکی و تنهایی، دریا و پرواز ، سوار اسب و شتر شدن و… غلبه کردم و انجامش دادم، بیشتر تلاش کردم به ترسهام غلبه کنم و استاد جونم ترکیب باورهای خوب و تکامل مثل معجون عمل می‌کنه! استاد جونم یکی از باورهای فوق العاده ای که توی ترس ارتباطات با جهان پیرامونم کمکم کرده آینه که گفته بودین: جهان سرشار از مردمان بینظیر ، فوق العاده، دوس داشتنی، مهربان، صادق و نازنینی است که از هرجهت به من کمک می کنند…

    استاد جونم چقدر این تکامل رو دوست دارم، قربونتون برم به برکت فایل های فوق العاده ی شما، ما هیچ قسط و قرضی نداریم، چون تلاش میکنیم تکاملمون رو بسازیم و زندگی دلخواهم رو خلق کنیم..

    خدایا من به هر خیری که از سمت تو به من برسه محتاجم، من تسلیمم تو به من بگو چیکار کنم، تو منو هدایت کن به مسیر راستی و درستی و پاکی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    محمد علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1499 روز

    به نام خدای مهربانم .

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته فوق العاده با این پروژه های تغییر مدار.

    خدایا شکرت برای یک روز زیبای دیگه فرصت زندگی بهم دادی و بتونم در مورد قوانین تو در بهترین سایت توحیدی کیهان

    درپا بزارم الهی شکرت .

    انقدر اگاهی ها زیادن نمیدونم از کدومش بنویسم هدایت اومد در مورد طمع و ترس بگم با دیدگاه خودم

    اسلحه شیطان ترس هست و همیشه وجود داره تا در این جهان مادی زنده هستیم با ما هست راه فرارش فقط

    میتونه قوی کردن توکل ایمان به خدا باشه که ترس ها کمتر بشن به قول استاد عزیزم که پیامبران هم ترس بوده

    باهاشون ولی با وجود ترس ایمانشون میچربیده به ترس هاشون و حرکت میکردن و پیروز میشدن با حرکت در ترس

    پیروزی میاد هر چی به زبان بگم که کاری نمیکنه باید در عمل نشون بدن نمیترسم زمانی که حرکت کردم تو دل

    اون ترس واهی رفتم یهو درها باز میشه با ایمان به خدای بزرگ همه چی درست میشه طمع هم اسلحه شیطانه

    که میخاد ما قانون تکامل را رعایت نکنیم و تو دام عجله با ترس قدم برداریم و مثل خود شیطان از مدار خداوند

    خارجمون کنه باید همیشه بریم تو دل ترسهامون وقتی تو وارد ترست شدی یعنی مهاجرت کردی به مدار بالاتر

    و شجاعت خودت را نشون دادی بهاش را با رفتن به دل ترس پرداخت کردی بها دادن یعنی همین رفتن تو دل ترس

    و حرکت کردن با وجود ترس که همشون از کنترل ذهن همون تقوا در قران میاد همه چی کنترل ذهن هست باید برای

    کنترل ذهنمون هم ورودی های ذهن تغذیه روحمون را حواسمون باشه چی به خوردشون میدیم همین نشنیدن

    حرفهای چرت و پرت گوش ندادن به اکثریت جامعه اگر دقت کرده باشیم اگر ما داریم رو خودمون کار میکنیم ورودی های

    خوبی به خودمون میدیم در این سایت یک نفر اگر بیاد حرفهای خارج از قوانین بزنه و اگر گوشش کنیم قشنگ

    میفهمیم احساسمون بد میشه فرکانسمون پایین میاد و ترس فرکانسش میخاد شروع کنه در ذهنت مرور کردن

    حرفهایی که باعث مشغولیت ذهنت شده خیلی مراقبت کنیم از روحمون مثل کودکمون ازش مراقبت کنیم

    مگه ما میزاریم بچمون حرفها و صحنه های بد نگاه کنه روحمون هم از این جدا نیست از کودک درونمون همون

    روح خداوند که در وجود ما امانت هست از زمان تولد با ما بوده تا پایان عمر زمینی با ما هست اگر باورش

    کنیم مثل فرزندمون ازش مراقبت میکنیم و تغذیه خوبی بهش میدیم

    بی نهایت سپاس از استادان عزیزم دوستون دارم بی نهایت .

    خدا نگهدارتون .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    معصومه مقدس گفته:
    مدت عضویت: 1696 روز

    بنام خالق هستی که همه چیزم هستی

    با سلام خدمت استاد عزیزم و همه همراهان گرامی

    گام 4: مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع»

    1- همه ما ترس هایی داریم که با داشتن این ترس ها عمل میکنیم توکل میکنیم و حرکت میکنیم

    اخرین نمونه من این بود که هم از کار قبلی بیرون بیام که خب نیاز داشت بر این ترس و حاشیه امنیت واهی غلبه کنم

    و هم دومین کاری که باید میکردم اینکه کارهای دیگه رو هم قبول نکردم که بتونم بر روی خودم کار کنم وکار خودم شروع کنم

    و من دارم به خودم یاد میدم که اینکه من همیشه به دنبال ثبات هستم اصلا برای من خوب نیست

    چون کلا ماهیت وجودی ما حرکت داشتن هست و در جریان بودن هست و بارها و بارها به خودم میگم معصومه تو یک عمر درمسیر غلط بودی و الان باید انقدر تمرین کنی تا یادت بیاد که ذات وجودی تو با سکون که اسم ش گذاشتی ثبات همخوانی نداره

    این برای تو سم هست این مانع رشد تو هست

    اینکه ذهن تو ناشناخته ها رو پس میزنه حتی اگه برات خوب باشه و حس خوبی هم داشته باشه ذهن تو پس میزنه و دنبال یک چیز اشنا هست هر چند اون برات درداور باشه

    مثل بودن در محیط زندگی با خانواده ای که کلا مثل شمال و جنوب در دو قطب مخالفی هستیم که هی این فاصله داره بیشتر هم میشه ولی یک چیزی در درونت حتی با درست کردن کلنجار و بحث و دعوا داره کاری میکنه که تو در همین مدار بمونی و رشد نکنی و نمیزاره تو از این محیط به طور فیزیکی دور بشی چون ذهن تو اول این اجازه دور شدن نمیده وقتی اون بتونی کنترل کنی و افسارش به دست بگیری قطعا در دنیای مادی هم جهان این تغییر به وجود میاره

    این چالشی هست که این روزها دارم بهش میپردازم که درست بشه

    و جالبه در حین نوشتن این متن برام بیشتر موضوع واضح شد و بیان شد

    خدایا شکرت برای این اگاهی در لحظه

    این قدرت نوشتن هست و این همه استاد میگن کامنت بنویسید کامنت بخونید

    2- وقتی میخوای به یک خواسته برسی باید ایمانت نشون بدی باید بهاش بپردازی

    در مورد مستقل شدن اینکه بتونم برای خودم جدا زندگی کنم اون توکل نیاز داره که همه چیز رها کنم البته که ترس هایی دارم که محدودم کرده مثل اینکه من زن هستم

    اینکه اگه جایی پیدا نکنم

    اینکه نتونم از عهده مخارج زندگی بربیام و اینکه الان کار خاصی هم ندارم و در یک مکان هم شاغل نیستم و سیار دارم کار میکنم و کاری که از طریق یکسری اشناها داره برام مشتری میشن و کار میارن

    که البته همشون دارم بیان میکنم همشون محدودیتی هست که ذهن من داره که باید روی همه این ها کار کنم با یاداوری اینکه خداوند میتونه به هر شکلی برای من مشتری بیاره

    اینکه به هر شکلی برای من یک خونه برام مهیا کنه

    البته این ها رو الان چند روزه شروع کردم به خودم میگم و البته که تو این روزها با گفتن این جملات دلم گرم شده

    3 – استقبال از تغییر

    این یک نکته بسیار خوبی هست که اگه داشته باشیم خیلی میتونه ما رو رشد بده

    چون این یعنی ذهن امادگی داره واسه بهبود پیدا کردن و اینکه اصلا نگران نیست که به ناشناخته ها ورود کنه

    در این زمینه من یک اتفاقی در همین دیروز افتاد که من نگران وسایل و دارایی هام شدم که نکنه فلان فرد در زمانی که نیستم وسایلی که نیاز دارم یا دوست دارم خراب کنه

    بعد گفتم که هم اولا که خداوند محافظشون هست و بهش سپردم و دوم اینکه خداوند میتونه کمک کنه دوباره داشته باشم و مهیا کنم و بهترش برام بیاره

    البته که ترس هست ولی با تکرار و تکرار مداوم مجبور میشه که صداش بیاره پایین و بیشتر سکوت کنه

    ولی هست فقط صداش خفیف میشه

    4 – ترس های متافیزیکی من هم اصلا نداشتم کلا چیزی با خرافات درگیر باشه اصلا باوری نداشتم و نمیترسیدم هرگز و باوری چون نداشتم د رنتیجه ترسی هم نداشتم

    5- در گذشته ترس از طرد شدن در بچگی داشتم و این ترس وقتی بزرگ شدم در یک رابطه ای که برام خیلی مهم بود فرافکنی کرده بودم که واقعا برام خیلی درس داشت و بهم یاد داد که باید به خودم وابسته باشم و خودم دوست داشته باشم و من کمبود در عشق به خود دارم و روی این کار کردم و خدا رو شکر خیلی خیلی خیلی بهبود پیدا کردم و با وجود اینکه ترس داشتم ولی حرکت کردم و ایمان نشون دادم و الان میبینم که این ترس توهمی هست که بخاطر دوست نداشتن خودم وجود داشت و د راین شرایط اصلا کسی نمیتونست دوسم داشته باشه چون افرادی بودن که واقعا عاشقم بودن ولی میدیدم که حتی اون ادم ها هم عشقی که میدادن و من نمیپذیرفتم و باب میل من نبود و همش برمیگشت به درون خودم

    5- ترفند پونزی

    خوشبختانه من هرگز در این ترفند ها گیر نیفتادم البته به من همین چند مدت پیش یک کاری پیشنهاد شد ولی اصلا همون ابتدا ریجکت کردم طرف

    و من از ابتدا خدا رو شکر در این بخش مالی یکجوری درک داشتم که نمیشه با این روش های هرمی به پول رسید و کلا حس درونم میگفت همیشه کلاهبرداری و نباید گیر این افراد بیفتم و حتی من در شرکت های بیمه هم دوست نداشتم کار کنم با اینکه دوستانم صدها بار پیشنهاد دادن بهم ولی هرگز نپذیرفتم

    ولی جدای این حس درونی همیشگی

    استاد یک راه حل بی نهایت عالی بهم دادن که در تمام زمینه ها نه فقط مالی از اون استفاده میکنم

    و اون هم عجله هست!!!

    هرجا عجله باشه قطعا شیطان هست!!!!!

    این من به شدت خیلی خوب یادگرفتم

    چون کلا ادم عجولی بودم

    البته این عجول بودن درمورد مسایل مالی نبود بلکه رسیدن به خواسته یا مثلا حتی در درست کردن یک غذا عجول هستم و دوست دارم از زمانم بهتر استفاده کنم و در این زمینه یکم عجول بودم

    ولی حتی در مورد اون هم یادگرفتم عجله نکنم و از اشپزی لذت ببرم و عجله کردن در همین هم کار شیطان که من لذت اشپزی کردن از دست میدم

    دوستان در هرررررررررررررررررررررر چیزی این جواب میده

    هرجا بهت گفته میشه حتی اگه ذهنت میگه عجله کن فرصت از دست میره

    حتی در روابطم حتی در داشتن یک واکنش در عصبانیت در هر رررررررررر چیزی دارم ازش استفاده میکنم

    هرجا عجله بود بدون شیطان اونجاست!!!!!!

    این راه نجات من بوده در این سال ها

    درک درست تکامل هم میتونه کمک کنه که گول شیطان نخوریم و اینکه بی حوصله نشیم و درک کینم که تکامل به معنی طول کشیدن زمانی نیست!!!!

    چون خیلی ها فکر میکنن تکامل یعنی طی شدن زمان زیاد

    چرا؟

    چون درگذشته برای رسیدن به یک خواسته خیلی طول کشیده و سال ها طول کشیده

    ولی درک نکردن که اگه با قانون پیش برن قرار نیست انقدر طول بکشه و گذشته بخاطر اینکه درک درستی از قانون و مسیر درست نداشتن این همه طول کشیده ولی قرار نیست الان هم همون اندازه زمان ببره!!!!!

    ولی دوستانی داشتم که برای طی کردن مسیر موفقیت اومدن از راه های عجیبی برسن و به اسم قانون جذب کلی هزینه کردن و در دوره هایی مثل فنگشویی و باشگاه 5 صبحی و … شرکت کردن و نتیجه ای هم نداشته براشون

    اینکه بجای اینکه بیاد رو خودش کار کنه روی باورهاش وقت بزاره و خودش و تغییر بده

    میخواست با تغییر دادن جای وسایل منزل و این چیزها به ثروت برسه

    اصلا برام بی معنی بود این کاری که میکرد و خب نتیجه ش هم این بود که حتی باوری که به عملکرد درست قانون جهان با افکار ما داشت همون هم خراب شد و کلا برگشت به قبل

    یا دوستان زیادی داشتم که در این شرکت های بیزینسی هرمی فروش وسایل شرکت کردن که خیلی هم اصرار داشتن که من هم برم و خب هرگز نتونستن موفق بشن در راضی کردن من

    ولی همشون با کلی مشکلات اومدن بیرون که کمترین مشکلات میشه گفت هدر رفتن وقت و انرژی شون گفت

    ولی خب من خیلی به داستان های نتایج بد دوستان در سال های اخیر توجهی نداشتم که بخوام خیلی درجریان باشم

    و سعی میکنم به هر شکلی فاصله بگیرم از شنیدن ناکامی های ادم ها و از مدارشون دور بشم

    ولی باز هم به خودم یاداوری میکنم این کلید طلایی استاد که هر کجا عجله بود بدونید که اون فکر شیطانی هست

    که این عجله از باور کمبود میاد

    در هر چیزی

    من در کوچکترین چیزها هم از این استفاده میکنم و مبینیم که چقدر ذهن من نگرانه بخاطر کمبود هر چیزی هر چیزی

    حتی یک هدیه یک موقعیت حتی یک رفتار خوب و با هر بار اتفاقی که میفته به خودم میگم ببین تا کجا ذهنت باور کمبود داره بجای فراوانی و فرصت

    چون همیشه به ما گفتن فرصت یکبار درخونه ادم میزنه یکی از اون مثل های بسیار مزخرفی که بدجور گفته شده و متاسفانه هنوز هم تکرار میشه

    و به دلیل اینکه باورش کردیم خب قطعا فرصت های هی کم و کم تر شده و ادم ها با اطمینان بیشتری میان میگن دیدی گفتم فرصت همون یکبار بود

    کو دیگه فرصت نیست دیدی درست میگفتم

    در حالی که خودمون با ترسمون این ارتعاش فرستادیم که بابا بدو همین یک فرصت هست

    اینکه خدا رو یک موجودی تصور کردیم که همیشه در عجله هست و همیشه با عصبانیت و خشم میگه بیا بندم حالا که انقدرزجر کشیدی این یک فرصت برای تو ولی اگه از دست دادی دیگه نیستا دیگه خود دانی جنبیدی و چسبیدی که هیچ نچسبیدی تا ابد باید حسرتش بخوری

    همش ما رو ترسوندن

    و حالا تربیت کردن این ذهن با این فکر که همیشه فرصت هست همیشه بهبود هست

    همیشه اگه چیزی بره بهترش میاد

    این ها زمان نیاز داره که تکرار بشه و باور پذیر بشه برامون

    استاد عزیزم بی نهایت از تمام اگاهی هاتون سپاسگذارم و تلاش میکنم در زندگیم عملی استفاده کنم

    خانم شایسته عزیز خیلی از شما سپاسگذارم برای این پروژه

    خدایا تنها تو را میپرستم و از تو یاری میجویم

    مرا به راه راست هدایت فرما راه کسانی که به انها نعمت دادی

    در پناه خدای همیشه هدایتگر که وعده هاش حق باشیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: