مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده»

سلام استاد عباس منش عزیز و خانوم شایسته

امیدوارم همیشه شادو سلامت باشید

میخواستم بگم من برگشتم من دوباره به مسیره زیبایی ها هدایت شدم

دوباره جون گرفتم دوباره عاشق خدا شدم

دوباره شناختم اون خداییو که چند وقتی فراموشش کرده بودم

در لحظه لحظه زندگیم احساسش میکردم اما یادم میرفت که اوبوده

جاهایی که باید رسوا میشدم جاهایی که باید تاوان میدادم گناهانم را پوشاند تا به من بفهماند که چقدر بخشنده است

روزهایی که در دایره راحتیه خودم دستو پا میزدم و یادم میرفت که حرکت کنم او به من الهاماتی نشان میداد اما نادیده میگرفتمش

دوباره برگشتم چند وقتی روی خودم کار کردم ذهنم رو کنترل کردم تمرین کردم و تا آخره عمر باید این کار را انجام دهم

اوایل ذهنم خیلی دستو پا میزد خیلی شیطان و این علف های هرز از سرو کولم بالا میرفتن

اما با تمرکز کمو کم تر شدن

نگرانیهایم از آینده از بین رفت

انقدر با خودم نکات مثبت رو تکرار کردم که علف های هرز را سوزاند، اون علف ها هیچ وقت از بین نمیرن

چندبار امتحان کردم، چندسالی هست که با سایت شما آشنا شدم اما هربار که نتیجه ای میگرفتم از مسیر دور میشدم

با سیلی خوردن و به پوچی رسیدن فهمیدم کار کردن رو قوانین و باورها همیشگی است، اگر میخواهم بارانه نعمته الهی را همواره دریافت کنم تنها کاری که باید انجام دهم این است که سطلم را زمین نگذارم استمرار داشته باشم و هر نتیجه ای که گرفتم یادم نرود از کجا شروع کردم

هر دفعه که با تمرینو تکرار رو خودم کار کردم هردفعه که با ایمان جلو رفتم نتایج بی نظیر بود

پس چرا اینکار را تا آخره عمر نکنم پس چرا با کوچک ترین نتایجی که بدست میاورم فراموش کنم خدایی را که همیشه با من بوده

خدایی که هرگز نخوابید

خدایی که دیر نکرد

خدایی که قبل از من آنجا بود

چه جاهایی حقم رسوا شدن بود اما باز بخشیدو باز بخشیدو باز بخشید

چه جاهایی بدونه اینکه خودم بفهمم، کارم را درست کرد

در دل فیلم ها و موسیقی ها و آدم ها به دنباله خدا گشتم اما نمیدانستم خدا همینجاست کناره من

در دل کارهای طاقت‌فرسا به دنبال ثروت گشتم اما نمیدانستم ثروت در دستان خودم است در دستان خداست

در چشم دیگران دنباله دیده شدن بودم اما نمیدانستم زیباترین چشم مرا نگاه میکند

در بین ادمها به دنباله رفیق بودم اما نمیدانستم رفیقی دارم که همیشه پایه است همیشه هست هیچوقت نمیرود هیچ وقت انتظاری ندارد هیچوقت دستم راول نمیکند هیچوقت نمیگذارد سرم خم باشد

من فراموش کرده بودم که همه چیز را از او بخواهم فراموش کرده بودم که قدرتمند ترین ها در مقابل او پشیزی نیستند

وچه زیباست قدم گذاشتن در مسیره خواسته ها

وچه زیباست غرق شدن در افکاره خدا گونه

وچه زیباست تمرکز بر اصل خویش

وچه زیباست توجه به آنچه داریم

وچه زیباست لذت بردن از چیزهایی که قبلها عادی شده بودند

وچه زیباست وقتی از گذشته یاد میکنم فقط اتفاقات خوب یادم می آید و چه زیباست وقتی به آینده فکر میکنم فقط رویاها و رسیدنها و شدن ها میشود ها به یادم می آید

وچه زیباست لذت برن از حال از همین لحظه که برایتان مینویسم

ای فرمانروای جهانیان در مقابلت تعظیم میکنم و قدرت را به خودت میسپارم که راه گشای تمام خواسته ها هستی

عمرم را بیشتر سلامتیم را افزون و گشایش در روزیم را عطا فرما

تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی

گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

وخدایی که همین نزدیکیست….