مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده»

سوال:

استاد عباس منش، شما به شخصه به چه شکل روی باورهای خود کار می کنید؟ چگونه از آگاهی هایی که آموزش می دهید، در راستای تحقق خواسته های خود، باورهای قدرتمندکننده می سازید؟


مفاهیمی که استاد عباس منش در این فایل توضیح داده اند شامل:

  • باورها به چه شکل ایجاد می شوند و چگونه در ناخودآگاه ثبت می شوند؛
  • چرا استمرار در مسیر درست، یک ضرورت حیاتی است؛
  • چرا بودن در معرض ورودی های ذهنی مناسب، یک ضرورت همیشگی برای تجربه خوشبختی است؛
  • چرا کنترل ذهن، وظیفه مادام العمر ماست؛
  • رمز تغییر باورها از دیدگاه استاد عباس منش؛
  • امکان ندارد باورها تغییر کند اما شرایط زندگی تغییر نکند؛
  • “تکرار اصل”، کلید تغییر باورها و ایجاد شرایط دلخواه در زندگی است؛
  • دلیل خداوند برای “تکرار اصل در قرآن” به شیوه های مختلف؛
  • نشانه ای واضح از کار کردن روی بهبود باورها؛
  • شیوه درک آگاهی ها و تبدیل آن به باورهای قدرتمند کننده؛
  • شیوه شناختن پاشنه های آشیل و بهبود این نقاط؛
  • جادوی تمرکز لیزری و استمرار بر این جنس از تمرکز؛

تمرین:

تنها راه تغییر باورها، دادن ورودی های جدید مثبت و مخالف با ورودی های قبلی به ذهن است و این کار یک فرایند دائمی برای کل زندگی است. کل موضوع تکرار “اصل” است و “اصل” هرگز برای ذهن نه تنها تکراری نمی شود بلکه این تکرار برای ذهن یک ضرورت است. زیرا اگر این تکرار نباشد، ذهن به سرعت به برنامه محدود کننده قبلی خود باز می گردد.

به مقداری که آگاهی خالصی که از آموزه های استاد عباس منش دریافت می کنید را تکرار می کنید، مقاومت ذهن شما درباره پذیرش آنها به عنوان دستورالعمل اصلی، کمتر می شود و به مقداری که مقاومت ذهن کمتر می شود آن آگاهی تبدیل به بخشی از برنامه ذهنی شما می شود و در ذهن شما تثبیت می شود. بنابراین، اصلی ترین کار ما برای تغییر زندگی، تغییر باورهاست و اصلی ترین کار برای تغییر باورها، خلاقیت به خرج دادن در تکرار آگاهی های خالص است. وقتی دوره ای از استاد عباس منش را می خرید یا وارد پروژه ای مثل “پروژه مهاجرت به مدار بالاتر” می شوید، به این فکر کنید که:

با چه شیوه های خلاقانه ای می توانید این آگاهی ها را برای ذهن مرتباً خود تکرار کنید؟

چطور از این آگاهی ها برای خنثی کردن استدلال های محدود کننده قبلی ذهن، منطق می سازید؟

به عنوان مثال:

  • نوشتن کلیدهای مهم؛
  • ضبط آنچه از “بارها گوش دادن به این آگاهی ها” درک کرده اید؛
  • راه رفتن و صحبت کردن با خودت درباره این آگایه ها؛
  • مطالعه کامنت های آن فایل یا آن جلسه از دوره، به منظور درک بهتر این آگاهی ها از زوایای دیگر. زیرا مطالعه کامنت ها، کانون توجه شما را از زوایای دیگر بر این آگاهی ها متمرکز می کند که موجب درک بهتر می شود؛
  • نوشتن آنچه درک کرده ای در بخش نظرات: وقتی درک خود را به نگارش می آوری، این درک در ذهن شما بیشتر تثبیت می شود چون تمرکز بالایی صرف به یاد آوردن آن آگاهی ها می شود؛

کلید:

همانطور که هر روز غذا می خوریم، هر روز باید به ذهن خود نیز غذای سالم بدهیم. وقتی با این جنس از تمرکزی که استاد عباس منش مسیر خود را ادامه داده، مسیر را ادامه می دهیم، از جایی که فکرش را نمی کنیم نیز نعمت ها به سمت ما روانه می شود. مهم فقط و فقط استمرار در این مسیر است.


منابع کامل درباره محتوای این قسمت:

آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1  برای رسیدن به خودشناسی درباره «باور به امکان پذیری درباره ثروت ساختن از کار مورد علاقه»؛ ساختن باورهای ثروت آفرین درباره مسیر مورد علاقه و درآمد ساختن از مسیر مورد علاقه؛


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده»
    173MB
    40 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده»
    39MB
    40 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

860 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علی آقایی» در این صفحه: 1
  1. -
    علی آقایی گفته:
    مدت عضویت: 2715 روز

    این کامنت در واقع دو بخش دارد

    بخش اول:

    شجاعت، کار مورد علاقه، تکامل، قدم اول سریع تر، ایمان به کلام خداوند، ای شیطون(چاخان)!

    این کلمات کلیدی را از فایلی که برای استاد عباسمنش فرستاده شده بود، یادداشت کردم و می خواهم در مورد شان تحلیل کنم و بنویسم.

    ای شیطون (چاخان) اصطلاحی برای نجوا های شیطان که می خواهد مارا از هدف و تصمیمات ما باز دارد. هر وقتی که چنین نجواهایی به گوشت امد و خواست ایستادت کند بگو: ای شیطون می خواهی کاری کنی که نمی توانی انجامش دهی برو پشت کارت نمی توانی مرا با چاخان هایت از خدایم که همه وقت و همیشه در کنارم هست دور کنی؟ هیچ وقت توفیق به این کار نمی یابی چون من از جمله بنده گان خداوندی هستم که همیشه مرا به راه درست و عالی هدایت می کند و فقط از او کمک و درخواست می کنم.

    شجاعت کلمه یی بسیار سنگین و در عین حال بسیار کار گشا که از طرف خداوند بسیار پذیرفته است و دوست دارد بندگانش به این صفت آگاه شوند و استفاده کنند تا در دنیا و آخرت سر بلند و کامیاب باشند و نعماتی زیادی برایشان از طرف خداوند اعطا گردد.

    کار مورد علاقه اصطلاحی که هر کسی به این مرض دچار گردد همیشه خوش و سر حال و جوان و پر انرژی می شوند و همه ی کار هایش خود به خود پیش می رود و به همه ی خوشی های زمین و آسمان می رسد!

    تکامل کلمه یی که اساس هر چیزی که در این زمین می بینیم است. همه چیز از همین قانون کار گرفته اند و روزی از هیچ شروع شده اند و به جا هایی رسیده اند که خیلی خیلی بالا و عالی اند.

    قدم اول تکاملت را سریع تر بردار این اصطلاح کمک می کند به کسانی که اشتباها تکامل را درک کرده اند. تکامل یعنی مسیر صعودی که از صفر شروع شده و هر بار آن نتیجه دو برابر می شود. مثل رشد باکتریا مثل رشد هر چیزی در این زمینی که خداوند ساخته است. اول یکی بعد دوتا، بعد چهار تا، بعد هشت تا، بعد شانزده تا، بعد سی و دو تا، بعد شصت و چهار تا، بعد یکصد و بیست و هشت تا، بعد دوصد و پنجاه و شش تا و …

    ایمان به کلام خداوند وقتی این ایمان را داشته باشی پس هیچ ترسی بر ما نیست! هیچ نگرانی یی نیست از هیچ چیزی نه می ترسیم و نه نگران هستیم. پس بهتر از این هم چیزی وجود دارد؟

    بخش دوم:

    دستان خداوند

    در این بخش می خواهم از دستانی یاد کنم که خداوند در مسیر زندگی من قرار داده است تا مرا به بهترین راه حل ها رهنمایی کند.

    واقعا من از همه ی این دستان چه به صورت خودآگاه چه به صورت ناخودآگاه خیلی مطلب یاد گرفتم و این همه را مدیون خداوند مهربان و رفیق و شفیق و اندوالم هستم! خدایا شکرت! گوگل به توان گوگل خدایا شکر!

    1. فرادرس و موسسینش (دکتر مصطفی کلامی و دکتر اسماعیل آتشپز) که با گوش دادن به مصاحبه های آنها، من چیز هایی یاد گرفتم که عبارتند از: انجام کار عالی، صبر، قیمت مناسب، خود کفایی، استفاده از توانایی های خود، انتظار نداشتن از دیگران، شیوه ی مارکتینگ عالی، و …

    2.همیار وردپرس: از این سایت که به لطف خدای مهربان آموزش های رایگانی را دریافت کردم که حقیقتا نمی توانستم با تلاش خودم پیدایشان کنم حتی با پرداخت هزینه شان، از بنیان گذار همیار وردپرس هم که آقای علی حاجی محمدی اند هم عزت نفس، داشتن خلق وخوی مناسب، خونسردی را یاد گرفتم.

    3.پی منت 24: از این سایت که به صورت اتفاقی از دیگر برنامه یی که به نام «Keyshowir» بود آشنا شدم و از بنیان گذار «Payment24» که آقای سهیل شهیدی است؛ کار تیمی، صبر، احساس خوب، خونسردی، پشتکار و نکته یی که خیلی مهم بود هم همین وارد شدن روابطی که خیلی خیلی برای هر دو جانب مفید است، را یاد گرفتم.

    4.آقای مهدی جبریلی: که آدم موفقی است در زمینه همکاری استارت آپ ها، ایشان گفتند که کار تیمی، سیستم دادن به کسب و کار ها و ناامید نشدن

    5.بیشتر از یک: که بنیان گذارش آقای محمد پیام بهرام پور هستند که از ایشان خیلی مهارت های ارتباطی را آموختم و دستی بود که دستان دیگری را باز می کرد برای من. خدایا شکرت! هم چنان از ایشان یاد گرفتم که چگونه با کارمندانم ارتباطی خوبی داشته باشم، کسب و کار وابسته به سن نیست، جاهایی که امکان شکل گیری کسب و کار وجود دارد؛ ترس، اجبار، رویا و مشکل هر کدام اینها می توانند کسب و کاری را شکل دهند.

    6.حسین مشایخی: ایشان مهندس هستند البته مهندسی که درس مهندسی نخوانده ولی با تجربه و شجاعتش به چیزی که می خواسته رسیده است. از ایشان یاد گرفتم که می توانم کسب کارم را با وجودیکه زمینه پرداخت های آنلاین هنوز در افغانستان وجود ندارد را راه بیندازم یعنی ایشان خودشان در ایران با وجودیکه این زمینه وجود دارد از روشی استفاده کرده که برای من خیلی آموزنده است و نگرانی یی که من از این لحاظ داشتم را رفع کرد. خدایا شکرت که دستانت چقدر زیاد اند و هر کدام نکته هایی را می گویند یا انجام می دهند که چیزی از درونم می گوید ببین این یعنی جواب آن یکی سوالت که داشتی؟ دیدی؟

    7.مدیر وب: از این سایت چند آموزش رایگان به دست آوردم که کمک کننده من در بخش «Search Engine Optimization» است، همچنان بنیان گذار این سایت آقای ژان بقوسیان که در مصاحبه یی گفتند:«انظباط شخصی یعنی انجام کاری که تصمیم به انجامش داری، چه وقت داشته باشی چه نداشته باشی باید کاری را که تصمیم به انجامش را داری، را انجام دهی.» که این جمله در یکی از مصاحبه های آقای عباسمنش هم آمده است.

    8.Joel Osteen: ایشان کشیش مسیحی است که با زبان شیوا و خونسردی کامل، احساس دوست داشتن خود و خداوند را در وجودم آشکار کرد. از ایشان نکته یی که یاد گرفتم هم داشتن خونسردی و شوخ طبع بودن است و در عین حال اعتماد به خداوندی که همه چیز را خلق کرده و نگران از دست دادن کس یا چیزی نباشم.

    9.سولیکو: برند سولیکو را آقای غلامعلی سلیمانی مدیریت می کند، ایشان را نمی شناختم و در آموزشی از آقای علی حاجی محمدی که درس سئو می داد، دیدم و ترغیب شدم که جستجو کنم و مصاحبه های ایشان را پیدا کرده و گوش نمایم. آقای سلیمانی فردی بود که مرا هم به خنده واداشت و هم به گریه؛ آدمی که خیلی شاد و در عین حال موفق ایشان بنیان گذار شرکت «کاله» است که تولیدات لبنیات انجام می دهد و به بهترین کشور های دنیا صادر می نماید و سالانه درآمد شرکتش به یک میلیارد دلار می رسد. از ایشان یاد گرفتم که ما هر کاری را که بخواهیم می توانیم انجام دهیم البته اگر باور داشته باشیم و در ضمن موفقیت یک ذهن شاد و آزادی می خواهد. در قسمتی می گفت که اگر مورچه توانست دانه را به لانه اش ببرد، اگر تیمور لنگ توانست جهان گشایی کند پس سلیمانی هم میتواند کاری ارزشمند انجام دهد. ایشان می گفت:«که به اعتقاد من، ما بچه خداییم! اگر خداوند قدرت خلق کهکشان ها و این همه هستی را دارد پس ما هم می توانیم به اندازه خودمان قدرت خلق داشته باشیم. اگر یک میلیونم خداوند باشیم همان قدر می توانیم بسازیم و خلق کنیم یا حتی اگر هزارم یا کوچکتر خداوند باشیم هم می توانیم به همان اندازه قدرت خلق کننده گی را داریم.»

    10.آقای حبیب الله پیرزاده: ایشان بنیان گذار شرکت بین المللی «ACCL International» است و زمانی پدرم، ماماهایم در آن شرکت کار می کردند. از ایشان یاد گرفتم که وقتم را در صفحات اجتماعی ضایع نسازم و قدرت مدیریت هر نوع کسب و کاری را دارم. هم چنان ایشان را آدمی خوش خلق و دست و دل بازی تعریف می کردند و این اخلاق وی را من نیز بسیار دوست دارم و احساس می کنم که دلم به من می گوید که تو هم آدمی دست و دلباز و خوش خلقی استی بناء همین را پیشه کن. ایشان در مسیر راهش به آدم هایی برخورده که باعث پیشرفتش شده است البته پیشرفت هر دوی شان. آقای «Sergeon Brein» که مصاحبه یی از ایشان هم یافتم و شنیدم آدمی است که دوست دارد به کشورهایی سفر کند و از افرادی که قصد و نیت و ایمان ایجاد کسب و کار را دارد حمایت کند.

    11.آقای عزیز رویش: ایشان استاد من بود، من در مکتب معرفت درس خواندم و فارغ شدم. معلم عزیز به من درس هایی می داد که قابل تامل بودند و هم چنان احساس می کردم که حرف هایش خوب و سازنده است. ایشان در مورد به قرآن و خدا در صنف دوازدهم حرف زده بود. حرف هایی که از قرآن و کتاب هایی که خوانده بود، آموخته بود. می گفت خداوند در قرآن گفته که من به بنده گانم نزدیکم از رگ گردن نزدیک تر. این حرف ها خیلی پر بار و عالی بودند اما فکر می کنم برای ما در آن وقت زود بود، نه برای من چون من به حرف هایش گوش می دادم و از درونم ندایی می گفت ببین حرف های خوبی می زند بشنو!

    12. آقای محمد ناصر سعادت نیا: ایشان استاد خوبی بود، اول درس حوزه یی خوانده بود و بعد به استادی در مکتب ما آمده بود و حرف های خیلی خوبی می زد اما حیف که یادم نمی آید ولی یک جمله اش یادم مانده و هیچ وقت یادم نمی رود. می گفت: برای هر کتابی، یا کاری حتما بهایش را بپردازید، چون آن کاری که مفت و رایگان باشد هیچ وقت به درد نمی خورد.

    13.آقای لطف الله کامن: ایشان استاد خط من در صنف چهارم بود. زمستانی که من صنف چهارم را در مکتب معرفت شروع کرده بودم و اولین استادی که خیلی روی من تاثیر گذاشت هم همین استاد کامن بود. ایشان استاد خطاطی بود و خط و علاقه ام به طراحی و خطاطی از آنجا شروع شد.

    14. استاد عباسمنش: نمی دانم از کجا شروع کنم!

    خدایا شکرت که همه ی این تجربیاتی که از دیگران داشتم را همه باهم ! یکجا توسط دوره های ایشان به من دادی. حتی فرا تر از آنچه که فکرش را می کردم.

    از دوره عزت نفس گرفته تا دوره ثروت 3 ، خدایا شکرت که به من این همه موهبت را به رایگان عطا کردی، من واقعا دنبال چنین چیزی نبودم ولی خودت سر راهم قرارش دادی و شکر که مرا از جمله ی بندگانی قرار دادی که به آنها نعمت، خوشبختی، صحت، سلامتی، ثروت و همه چیز داده یی.

    از ایشان تقریبا همه چیز را یاد گرفته ام و بخصوص مهم ترینش ایمان به خداوند مهربان و بزرگی که حتی خودم قبلا نمی دیدمش و شاکی بودم.

    عزت نفس: من آدمی خجولی بودم و دلیلش هم همه می دانند و نیازی به ذکرش نیست. این دستِ خداوند به عزت نفسم افزود. خدایا شکرت

    عشق و روابط: از لحاظ عاطفی قبلا وابستگی داشتم و دلیل شکست هایم همین و نداشتن عزت نفس بود! با وجودیکه احساس طرف های مقابل(دو نفری که یادم می آید)، در مقابل من کاملا مثبت بود و هر دو به هم علاقه داشتیم این بود که جهان مارا جدا کرد.

    حالا احساس می کنم همه ی دخترانی را که حتی نمی شناسم از من خوشش می آید و می خواهند تا بامن ارتباط برقرار کنند، همین حالا هم کمی مشکل دارم اما به لطف خدای مهربان حل می شود و به آرامش و احساس خوب می رسم. خدایا شکرت.

    کسب و کار: من کسب و کاری نکرده بودم تا زمانی که به دانشگاه راه یافتم و در کنارش، به دکان مامایم که سامان آلات برق فروشی بود می رفتم تا به او کمک کنم و هم چنان جیب خرجی ام پیدا شود. از آنجا آهسته آهسته احساس کردم که خداوند چگونه با مامایم حرف می زند و کمکش می کند که در بازار بهتر از بقیه، مال بفروشد و خدمت بهتری به مشتریان عرضه کند. همیشه آدم های خوبی را در مدارش قرار می داد و از طریق های مختلف برای وی و من صحبت می کرد. خدایا شکرت که اینقدر به فکر بنده گانت هستی!

    ایده یی از طرف خداوند و از طریق همین دکان به من داده شد که می تواند من را به یک کار آفرین و میلیاردر تبدیل کند، البته با گذشت روند تکاملش. من از اوایل نوجوانی عاشق همین کار ها بودم و خداوند مهربان در زمان معینش به من ایده یی داد که می توانم به آرزوهایم برسم.

    البته نه یک ایده، بلکه چهار ایده! خدایا شکرت که به فرکانس های من پاسخ می دهی، خدایا شکرت، گوگل به توان گوگل شکرت!

    حال قصد انجام یکی از آنها را گرفته ام و می بینم کسانی را که به قدرت خود و خداوند باور ندارند چگونه به من می گویند که این ساده است و نمیشه و هر چیزی که در ذهن خودشان به شکل محدودیت وجود دارد.

    خدایا شکرت که این ایده را به من دادی پس من به توکل به تو، و ایمان به اینکه همه ی راه را خودت به من نشان می دهی و همه ی راه ها را خودت برایم باز می کنی ، قدم به اجرایش می گذارم و فقط و فقط از تو می خواهم که کمک کنی چون تو بهترین گزینه برای کمک به بنده گانت هستی و علم بی انتها و دستان بی شمار داری!

    خدایا خودت ایمان مرا محکم تر کن تا با مواجهه با افراد منفی و کسانی که درگاه رحمت تورا نمی بینند ایمانم سست نشود و با هر مشکلی ایمانم به تو بیشتر و بیشتر و محکم تر شود.

    خدایا خودت به همه چیز دانا و عالمی!

    دستان خداوند

    در این بخش می خواهم از دستانی یاد کنم که خداوند در مسیر زندگی من قرار داده است تا مرا به بهترین راه حل ها رهنمایی کند.

    واقعا من از همه ی این دستان چه به صورت خودآگاه چه به صورت ناخودآگاه خیلی مطلب یاد گرفتم و این همه را مدیون خداوند مهربان و رفیق و شفیق و اندوالم هستم! خدایا شکرت! گوگل به توان گوگل خدایا شکر!

    1. فرادرس و موسسینش (دکتر مصطفی کلامی و دکتر اسماعیل آتشپز) که با گوش دادن به مصاحبه های آنها، من چیز هایی یاد گرفتم که عبارتند از: انجام کار عالی، صبر، قیمت مناسب، خود کفایی، استفاده از توانایی های خود، انتظار نداشتن از دیگران، شیوه ی مارکتینگ عالی، و …

    2.همیار وردپرس: از این سایت که به لطف خدای مهربان آموزش های رایگانی را دریافت کردم که حقیقتا نمی توانستم با تلاش خودم پیدایشان کنم حتی با پرداخت هزینه شان، از بنیان گذار همیار وردپرس هم که آقای علی حاجی محمدی اند هم عزت نفس، داشتن خلق وخوی مناسب، خونسردی را یاد گرفتم.

    3.پی منت 24: از این سایت که به صورت اتفاقی از دیگر برنامه یی که به نام «Keyshowir» بود آشنا شدم و از بنیان گذار «Payment24» که آقای سهیل شهیدی است؛ کار تیمی، صبر، احساس خوب، خونسردی، پشتکار و نکته یی که خیلی مهم بود هم همین وارد شدن روابطی که خیلی خیلی برای هر دو جانب مفید است، را یاد گرفتم.

    4.آقای مهدی جبریلی: که آدم موفقی است در زمینه همکاری استارت آپ ها، ایشان گفتند که کار تیمی، سیستم دادن به کسب و کار ها و ناامید نشدن

    5.بیشتر از یک: که بنیان گذارش آقای محمد پیام بهرام پور هستند که از ایشان خیلی مهارت های ارتباطی را آموختم و دستی بود که دستان دیگری را باز می کرد برای من. خدایا شکرت! هم چنان از ایشان یاد گرفتم که چگونه با کارمندانم ارتباطی خوبی داشته باشم، کسب و کار وابسته به سن نیست، جاهایی که امکان شکل گیری کسب و کار وجود دارد؛ ترس، اجبار، رویا و مشکل هر کدام اینها می توانند کسب و کاری را شکل دهند.

    6.حسین مشایخی: ایشان مهندس هستند البته مهندسی که درس مهندسی نخوانده ولی با تجربه و شجاعتش به چیزی که می خواسته رسیده است. از ایشان یاد گرفتم که می توانم کسب کارم را با وجودیکه زمینه پرداخت های آنلاین هنوز در افغانستان وجود ندارد را راه بیندازم یعنی ایشان خودشان در ایران با وجودیکه این زمینه وجود دارد از روشی استفاده کرده که برای من خیلی آموزنده است و نگرانی یی که من از این لحاظ داشتم را رفع کرد. خدایا شکرت که دستانت چقدر زیاد اند و هر کدام نکته هایی را می گویند یا انجام می دهند که چیزی از درونم می گوید ببین این یعنی جواب آن یکی سوالت که داشتی؟ دیدی؟

    7.مدیر وب: از این سایت چند آموزش رایگان به دست آوردم که کمک کننده من در بخش «Search Engine Optimization» است، همچنان بنیان گذار این سایت آقای ژان بقوسیان که در مصاحبه یی گفتند:«انظباط شخصی یعنی انجام کاری که تصمیم به انجامش داری، چه وقت داشته باشی چه نداشته باشی باید کاری را که تصمیم به انجامش را داری، را انجام دهی.» که این جمله در یکی از مصاحبه های آقای عباسمنش هم آمده است.

    8.Joel Osteen: ایشان کشیش مسیحی است که با زبان شیوا و خونسردی کامل، احساس دوست داشتن خود و خداوند را در وجودم آشکار کرد. از ایشان نکته یی که یاد گرفتم هم داشتن خونسردی و شوخ طبع بودن است و در عین حال اعتماد به خداوندی که همه چیز را خلق کرده و نگران از دست دادن کس یا چیزی نباشم.

    9.سولیکو: برند سولیکو را آقای غلامعلی سلیمانی مدیریت می کند، ایشان را نمی شناختم و در آموزشی از آقای علی حاجی محمدی که درس سئو می داد، دیدم و ترغیب شدم که جستجو کنم و مصاحبه های ایشان را پیدا کرده و گوش نمایم. آقای سلیمانی فردی بود که مرا هم به خنده واداشت و هم به گریه؛ آدمی که خیلی شاد و در عین حال موفق ایشان بنیان گذار شرکت «کاله» است که تولیدات لبنیات انجام می دهد و به بهترین کشور های دنیا صادر می نماید و سالانه درآمد شرکتش به یک میلیارد دلار می رسد. از ایشان یاد گرفتم که ما هر کاری را که بخواهیم می توانیم انجام دهیم البته اگر باور داشته باشیم و در ضمن موفقیت یک ذهن شاد و آزادی می خواهد. در قسمتی می گفت که اگر مورچه توانست دانه را به لانه اش ببرد، اگر تیمور لنگ توانست جهان گشایی کند پس سلیمانی هم میتواند کاری ارزشمند انجام دهد. ایشان می گفت:«که به اعتقاد من، ما بچه خداییم! اگر خداوند قدرت خلق کهکشان ها و این همه هستی را دارد پس ما هم می توانیم به اندازه خودمان قدرت خلق داشته باشیم. اگر یک میلیونم خداوند باشیم همان قدر می توانیم بسازیم و خلق کنیم یا حتی اگر هزارم یا کوچکتر خداوند باشیم هم می توانیم به همان اندازه قدرت خلق کننده گی را داریم.»

    10.آقای حبیب الله پیرزاده: ایشان بنیان گذار شرکت بین المللی «ACCL International» است و زمانی پدرم، ماماهایم در آن شرکت کار می کردند. از ایشان یاد گرفتم که وقتم را در صفحات اجتماعی ضایع نسازم و قدرت مدیریت هر نوع کسب و کاری را دارم. هم چنان ایشان را آدمی خوش خلق و دست و دل بازی تعریف می کردند و این اخلاق وی را من نیز بسیار دوست دارم و احساس می کنم که دلم به من می گوید که تو هم آدمی دست و دلباز و خوش خلقی استی بناء همین را پیشه کن. ایشان در مسیر راهش به آدم هایی برخورده که باعث پیشرفتش شده است البته پیشرفت هر دوی شان. آقای «Sergeon Brein» که مصاحبه یی از ایشان هم یافتم و شنیدم آدمی است که دوست دارد به کشورهایی سفر کند و از افرادی که قصد و نیت و ایمان ایجاد کسب و کار را دارد حمایت کند.

    11.آقای عزیز رویش: ایشان استاد من بود، من در مکتب معرفت درس خواندم و فارغ شدم. معلم عزیز به من درس هایی می داد که قابل تامل بودند و هم چنان احساس می کردم که حرف هایش خوب و سازنده است. ایشان در مورد به قرآن و خدا در صنف دوازدهم حرف زده بود. حرف هایی که از قرآن و کتاب هایی که خوانده بود، آموخته بود. می گفت خداوند در قرآن گفته که من به بنده گانم نزدیکم از رگ گردن نزدیک تر. این حرف ها خیلی پر بار و عالی بودند اما فکر می کنم برای ما در آن وقت زود بود، نه برای من چون من به حرف هایش گوش می دادم و از درونم ندایی می گفت ببین حرف های خوبی می زند بشنو!

    12. آقای محمد ناصر سعادت نیا: ایشان استاد خوبی بود، اول درس حوزه یی خوانده بود و بعد به استادی در مکتب ما آمده بود و حرف های خیلی خوبی می زد اما حیف که یادم نمی آید ولی یک جمله اش یادم مانده و هیچ وقت یادم نمی رود. می گفت: برای هر کتابی، یا کاری حتما بهایش را بپردازید، چون آن کاری که مفت و رایگان باشد هیچ وقت به درد نمی خورد.

    13.آقای لطف الله کامن: ایشان استاد خط من در صنف چهارم بود. زمستانی که من صنف چهارم را در مکتب معرفت شروع کرده بودم و اولین استادی که خیلی روی من تاثیر گذاشت هم همین استاد کامن بود. ایشان استاد خطاطی بود و خط و علاقه ام به طراحی و خطاطی از آنجا شروع شد.

    14. استاد عباسمنش: نمی دانم از کجا شروع کنم!

    خدایا شکرت که همه ی این تجربیاتی که از دیگران داشتم را همه باهم ! یکجا توسط دوره های ایشان به من دادی. حتی فرا تر از آنچه که فکرش را می کردم.

    از دوره عزت نفس گرفته تا دوره ثروت 3 ، خدایا شکرت که به من این همه موهبت را عطا کردی، من واقعا دنبال چنین چیزی نبودم ولی خودت سر راهم قرارش دادی و شکر که مرا از جمله ی بندگانی قرار دادی که به آنها نعمت، خوشبختی، صحت، سلامتی، ثروت و همه چیز داده یی.

    از ایشان تقریبا همه چیز را یاد گرفته ام و بخصوص مهم ترینش ایمان به خداوند مهربان و بزرگی که حتی خودم قبلا نمی دیدمش و شاکی بودم.

    عزت نفس: من آدمی خجولی بودم و دلیلش هم همه می دانند و نیازی به ذکرش نیست. این دستِ خداوند به عزت نفسم افزود. خدایا شکرت

    عشق و روابط: از لحاظ عاطفی قبلا وابستگی داشتم و دلیل شکست هایم همین و نداشتن عزت نفس بود! با وجودیکه احساس طرف های مقابل(دو نفری که یادم می آید)، در مقابل من کاملا مثبت بود و هر دو به هم علاقه داشتیم این بود که جهان مارا جدا کرد.

    حالا احساس می کنم همه ی دخترانی را که حتی نمی شناسم از من خوشش می آید و می خواهند تا بامن ارتباط برقرار کنند، همین حالا هم کمی مشکل دارم اما به لطف خدای مهربان حل می شود و به آرامش و احساس خوب می رسم. خدایا شکرت.

    کسب و کار: من کسب و کاری نکرده بودم تا زمانی که به دانشگاه راه یافتم و در کنارش، به دکان مامایم که سامان آلات برق فروشی بود می رفتم تا به او کمک کنم و هم چنان جیب خرجی ام پیدا شود. از آنجا آهسته آهسته احساس کردم که خداوند چگونه با مامایم حرف می زند و کمکش می کند که در بازار بهتر از بقیه، مال بفروشد و خدمت بهتری به مشتریان عرضه کند. همیشه آدم های خوبی را در مدارش قرار می داد و از طریق های مختلف برای وی و من صحبت می کرد. خدایا شکرت که اینقدر به فکر بنده گانت هستی!

    ایده یی از طرف خداوند و از طریق همین دکان به من داده شد که می تواند من را به یک کار آفرین و میلیاردر تبدیل کند، البته با گذشت روند تکاملش. من از اوایل نوجوانی عاشق همین کار ها بودم و خداوند مهربان در زمان معینش به من ایده یی داد که می توانم به آرزوهایم برسم.

    البته نه یک ایده، بلکه چهار ایده! خدایا شکرت که به فرکانس های من پاسخ می دهی، خدایا شکرت، گوگل به توان گوگل شکرت!

    حال قصد انجام یکی از آنها را گرفته ام و می بینم کسانی را که به قدرت خود و خداوند باور ندارند چگونه به من می گویند که این ساده است و نمیشه و هر چیزی که در ذهن خودشان به شکل محدودیت وجود دارد.

    خدایا شکرت که این ایده را به من دادی پس من به توکل به تو، و ایمان به اینکه همه ی راه را خودت به من نشان می دهی و همه ی راه ها را خودت برایم باز می کنی ، قدم به اجرایش می گذارم و فقط و فقط از تو می خواهم که کمک کنی چون تو بهترین گزینه برای کمک به بنده گانت هستی و علم بی انتها و دستان بی شمار داری!

    خدایا خودت ایمان مرا محکم تر کن تا با مواجهه با افراد منفی و کسانی که درگاه رحمت تورا نمی بینند ایمانم سست نشود و با هر مشکلی ایمانم به تو بیشتر و بیشتر و محکم تر شود.

    خدایا خودت به همه چیز دانا و عالمی!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: