سوال:
استاد عباس منش، شما به شخصه به چه شکل روی باورهای خود کار می کنید؟ چگونه از آگاهی هایی که آموزش می دهید، در راستای تحقق خواسته های خود، باورهای قدرتمندکننده می سازید؟
مفاهیمی که استاد عباس منش در این فایل توضیح داده اند شامل:
- باورها به چه شکل ایجاد می شوند و چگونه در ناخودآگاه ثبت می شوند؛
- چرا استمرار در مسیر درست، یک ضرورت حیاتی است؛
- چرا بودن در معرض ورودی های ذهنی مناسب، یک ضرورت همیشگی برای تجربه خوشبختی است؛
- چرا کنترل ذهن، وظیفه مادام العمر ماست؛
- رمز تغییر باورها از دیدگاه استاد عباس منش؛
- امکان ندارد باورها تغییر کند اما شرایط زندگی تغییر نکند؛
- “تکرار اصل”، کلید تغییر باورها و ایجاد شرایط دلخواه در زندگی است؛
- دلیل خداوند برای “تکرار اصل در قرآن” به شیوه های مختلف؛
- نشانه ای واضح از کار کردن روی بهبود باورها؛
- شیوه درک آگاهی ها و تبدیل آن به باورهای قدرتمند کننده؛
- شیوه شناختن پاشنه های آشیل و بهبود این نقاط؛
- جادوی تمرکز لیزری و استمرار بر این جنس از تمرکز؛
تمرین:
تنها راه تغییر باورها، دادن ورودی های جدید مثبت و مخالف با ورودی های قبلی به ذهن است و این کار یک فرایند دائمی برای کل زندگی است. کل موضوع تکرار “اصل” است و “اصل” هرگز برای ذهن نه تنها تکراری نمی شود بلکه این تکرار برای ذهن یک ضرورت است. زیرا اگر این تکرار نباشد، ذهن به سرعت به برنامه محدود کننده قبلی خود باز می گردد.
به مقداری که آگاهی خالصی که از آموزه های استاد عباس منش دریافت می کنید را تکرار می کنید، مقاومت ذهن شما درباره پذیرش آنها به عنوان دستورالعمل اصلی، کمتر می شود و به مقداری که مقاومت ذهن کمتر می شود آن آگاهی تبدیل به بخشی از برنامه ذهنی شما می شود و در ذهن شما تثبیت می شود. بنابراین، اصلی ترین کار ما برای تغییر زندگی، تغییر باورهاست و اصلی ترین کار برای تغییر باورها، خلاقیت به خرج دادن در تکرار آگاهی های خالص است. وقتی دوره ای از استاد عباس منش را می خرید یا وارد پروژه ای مثل “پروژه مهاجرت به مدار بالاتر” می شوید، به این فکر کنید که:
با چه شیوه های خلاقانه ای می توانید این آگاهی ها را برای ذهن مرتباً خود تکرار کنید؟
چطور از این آگاهی ها برای خنثی کردن استدلال های محدود کننده قبلی ذهن، منطق می سازید؟
به عنوان مثال:
- نوشتن کلیدهای مهم؛
- ضبط آنچه از “بارها گوش دادن به این آگاهی ها” درک کرده اید؛
- راه رفتن و صحبت کردن با خودت درباره این آگایه ها؛
- مطالعه کامنت های آن فایل یا آن جلسه از دوره، به منظور درک بهتر این آگاهی ها از زوایای دیگر. زیرا مطالعه کامنت ها، کانون توجه شما را از زوایای دیگر بر این آگاهی ها متمرکز می کند که موجب درک بهتر می شود؛
- نوشتن آنچه درک کرده ای در بخش نظرات: وقتی درک خود را به نگارش می آوری، این درک در ذهن شما بیشتر تثبیت می شود چون تمرکز بالایی صرف به یاد آوردن آن آگاهی ها می شود؛
کلید:
همانطور که هر روز غذا می خوریم، هر روز باید به ذهن خود نیز غذای سالم بدهیم. وقتی با این جنس از تمرکزی که استاد عباس منش مسیر خود را ادامه داده، مسیر را ادامه می دهیم، از جایی که فکرش را نمی کنیم نیز نعمت ها به سمت ما روانه می شود. مهم فقط و فقط استمرار در این مسیر است.
منابع کامل درباره محتوای این قسمت:
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده»173MB40 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده»39MB40 دقیقه
گام نهم – پروژه مهاجرت به مدار بالاتر
.
سلام
خداروشکر، با مطالعه متن و تمرینی که خانم شایسته برای این فایل آماده کرده بود، دری انگار به روم باز شد و امیدوارم مسیر کارکردن رو باورها و خلق خواسته ها ، بهتر از قبل واسم پیش بره.
حین گوش کردن این فایل پی بردم؛ تا حدودی در مرحله ی فهمیدن و استخراج اگاهی ها از دل صحبتها و مثال ها ، عملکردم بهبود پیدا کرده و بعد ازین باید با توجه به اصلی که فهمیدم؛ شیوه ای واسه تکرار و منطقی کردن اگاهی هایی که بدست اوردم، طراحی کنم تا بتونم هدفمند تر به اهدافم برسم.
متوجه شدم : میزان خلوص و استمرار در ارسال فرکانس ، عامل اصلی خلق کردنه و تمام نقص و ناهماهنگی ها به خاطر اختلال در همین موضوعه.
همممممم
حس میکنم یکم پیچیده شد!؟!
از خدا تقاضا میکنم خیلی واضح هدایتم کنه تا چیزی که به صورت تئوری درک کردمو در عمل اجرا کنم.
.
.
خب
بهم گفته شد روش هایی که تا الان برای رسیدن به خواسته هام استفاده میکردمو بنویسم و یه ارزیابی داشته باشم تا بفهمم از چه شیوه ای نتیجه بیشتری میگیرم، باگش چیه و چطور میشه بهبودش داد :
1. تحسین و دیدن نشونه ها و مکتوب کردنشون.
35%
(بازخورد گرفتن و بهبود تو این روش مجهوله ینی نمیتونم فاصله فرکانسی خودم با هدفمو بسنجم و کمش کنم+ این روش زمان بندی نامشخصی داره از طرفی نتونستم زیاد روش حساب کنم یا ارتباط بگیرم)
2. تکرار عبارت های تاکیدی به شکل زبانی در درون خودم.
55%
( باگ این روش اینکه فقط اگاهانه میتونم بکار بگیرمش و ازونجایی که در طول روز موضوعات مختلف حواسمو پرت میکنه کلا فراموشم میشه عبارت تاکیدی تکرار کنم.)
3. پیدا کردن الگوها و مصادیقی که به خواسته من رسیدن.
20%
( ازونجایی که مبنای فکریم روی نادیده گرفتن دیگران قرار گرفته و اهرم رنج و لذت قوی راجب مقایسه کردن تو مغزم جا گرفته استفاده ازین روش واسم سخته)
4. یاداوری موفقیت های گذشته و موارد مشابه که خلق شد.
50%
( این روش واسه هرچیزی بکار نمیاد از طرفی باگش دقیقا مثه مورد2 میباشد. مهم استمرار در ارسال فرکانس هست که با این شیوه جور درنمیاد.)
5. ضبط کردن صدای خودم با عبارتهای تاکیدی همسو با هدف و گوش کردنش.
2%
( ازین روش نمیدونم چرا خیلی کم استفاده کردم.؟!
باگش نمیدونم چی بوده که فراموشش کردم اما ازونجایی که بیشتر اوقات ایرپاد تو گوشمه و دارم فایلای استاد گوش میکنم میشه رو این شیوه مانور داد و فک کنم دامنه فرکانسی قوی واسم ایجاد کنه)
6. نوشتن سناریو و سپاسنامه ای که انگار خواستم خلق شده.
55%
( باگ این روش اینکه در همه حال اجرایی نیست، ینی یه وقتایی انرژیم پایینه و حال نوشتن و سپاسگزاری ندارم. اما یه وقتایی که حالم خوبه با نوشتن سپاسنامه و سناریویی که خواستم خلق شده حسم خیلی بهتر میشه)
7. تجسم و رویا پردازی خواسته.
65%
( در تجسم کردن تا حدودی خوبم اما بازم نمیتونم رو دامنه فرکانسی این روش حساب کنم. باگی که در گزینه2و6 نوشتم رو این روش تاثیر منفی میذاره)
8. روش مکتوب کردن و استفاده از «پلتفرم جنرال خلق خواسته»
90%
( این روش پرتکرار ترین شیوه ای هست که تق ریبا همیشه ازش استفاده میکنم، یه فایل متنی اماده کردم که ماحصل تمام اموزش هام+ تمرین رفع ترمز کشف قوانین+پرسش های قانون آفرینش ، می باشد که بر این اصل استوار شده:
تا خواسته ای در وجودم شکل میگیره پس از طی تکامل به فضل، رحمت، هدایت و حمایت خدا باید محقق بشه.
اگه نمیشه ترمز و باور محدودی تو ذهنم هست.
خلاصه با طرح یه سری سوال ها از جنبه های مختلف ترمزهایی که راجب فلان خواسته به ذهنم میرسه یادداشت میکنم، در مقابل واسش منطق هایی میسُرایم که اون موضوع واسم بدهی و امکان پذیر بنُماید.
باگ این روش اینکه در بعضی پروژه ها هر ترمز و اقدامی که به ذهنم میرسه انجام میدم اما نتیجه رخ نمیده و گاها فیدبک گرفتن ازش مجهول میشه.)
————
خب
تا جایی که یادم میاد نتایج و تغییرات زندگیمو با استفاده از ابزارهای بالا ، به لطف خدا بدست اوردم.
اما متاسفانه هنوز به اون حس اطمینان و باور توانایی خلق هر خواسته نرسیدمو گیج و سردرگمم…
پرتکرار ترین باگی که در پروسه خلق کردنم حس میکنم »
مجهول بودن رویدادها و عدم درک جایگاه فرکانسی و چگونگی تقویت و تداوم در فرکانس می باشد.
.
حین نوشتن عناوین بالا این ایده به ذهنم رسید بیام بین بهترین روش هایی که بدست اومده، یه ترکیبی بسازم.
ینی با توجه به چیزی که دلم میگه ، در راستای استمرار در ارسال فرکانس و عمل به اگاهی های گام نهم :
گزینه 8 و 5 و 2 و 7 را باهم ترکیب کنم به امید اینکه دامنه فرکانسی مدنظر برای خلق هدف، به دست بیاد…
ینی اول مکتوبش کنم -بعد- یه چکیده و خلاصه ای واسش بنویسم -بعد- همونو با صدای خودم ضبط کنمو در طول روز، یا حتی شب تا صب بذارم تو گوشم پلی بشه -این فی ما بین هروقت یادم اومد گفتوگوهای درونیمم اگاهانه به سمتش جهتدهی کنم…
.
گزارش اول:
مطلبی که نوشته شد نتیجه گیری بود که همین الان و به واسطه ی تمرین گام نهم پروژه مهاجرت به مدار بالا بدست اومد اما پیش ازین به صورت ناخوداگاه راجب همین هدفی که بخاطرش تو این پروژه شرکت کردم داشتم انجامش میدادم اما خب به چشم نقشه راه بهش نمیکردم.
این نوشتن ها باعث شد از یه بُعد دیگه به این اقدام نگاه کنم شاید همین شیوه سوییچ مهاجرت و جهش های پی درپی به مدارهای بالاتر بشه…
گزارش دوم:
با این شیوه جدید تا الان یه سری اتفاقات به وجود اومده( گزارشش در گام هشتم نوشتم) اما
کما کان دارم به ارسال فرکانس استمرار بخرج میدم و
پس از تکمیل شدن روش8 ، روی روش های 5و2و7 مانور میدم و امیدوارم نتیجه راضی کننده بشه .
این متنو دلم گفت یادداشت کنم، نشون به این نشونی که اگه بازیو فراموش کردم، خدا به واسطش یادم بیاره…
.
در پایان میخام راجب اون قول و حرفی استاد تو مقدمه دوره کشف قوانین عنوان کرد بنویسم؛
از همون 4سال پیش که شنیدمش تا الان دمبال تحققش بودمو جالبه وقتی داشتم این کامنت مینوشتم یه جورایی بکگراند مغزم پلی شد و همش میشنیدم :
میتونی اهداف و خواسته هاتو دقیقا مثه قواعد ریاضی با اطمینان خلق کنی…
پس
به امید رسیدن به این توانایی وارد گام دهم میشم.
تمام.
1732+