مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده» - صفحه 54
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/08/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-09 15:33:402025-01-11 07:58:52مصاحبه با استاد | تنها راه تبدیل «آگاهی های خالص» به «باورهای قدرتمند کننده»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین
کنترل ورودی ها: استاد واقعا همینطوره اولش خیلی سخته هی باید اهمیت ندی هی باید اعراض کنی هی باید سعی کنی نشنوی، اما آخر سر جهان تو رو جایی میبره که اون آدمای جدید دیگه از اون مدل حرفایی که تو دوست نداری نمیزنند، یا اگه میخوان غیبت کنند وقتی تو نیستی اون حرفها رو میزنند.
کامنت نوشتن و خواندن: استاد گاهی من متوجه حرفهای شما نمیشم بخصوص از زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا، اما چیزایی تو کامنتای بچه ها میخونم که قشنگ حس میکنم اونا مدارشون بالاتره از فیلم شما درک بهتری داشتن و من از کامنت اونا میتونم چیزی یاد بگیرم.
و خوندن روند تغییراتم! وااای خدا یکبار برگشتم از اول کامنتهام رو خوندم تا یک روز بعد حالم بد بود، چقدررر فکرای سمی و منفی داشتم، یعنی خودم از نوشته های خودم حالم بد شد! و اینکه یه روزی آرزو داشتم کامنت طولانی بنویسم حتی نمیدونستم چی باید بنویسم اما الان به راحتی انجامش میدم.
به نام خدای مهربان
گام نهم
اگر بخوام از سیر کار کردن روی باور هام از اول تاحالا بگم، من اول اول که فقط فایل هارو گوش میدادم؛ فقطط گوش میدادم و بس. حوصله نوشتن که نداشتم(احتمالا چون اونقدرا باور نداشتم) و کامنت هم اصلااااا؛ چون هم خجالت میکشیدم هم میگفتم اصلا نیازی نیست
کم کم وارد مرحله نوشتن شدم، دیدم داره یسری اتفاقا میفته و ناخودآگاه برای اینکه بتونم بیشتر این آگاهی هارو تو ذهنم تثبیت کنم، نوشتن نکات رو شروع کردم.
یکم که مدارم بالاتر رفت، بالاخره کامنت گذاشتن رو شروع کردم. یادمه خیلی خوشحال بودم که بالاخره به این ترس واهی غلبه کردم و کامنت میزارم برای هر فایل
خیلی جالبه که خود نوشتن کامنت،باعث میشد آگاهی های خیلی بهتر توی ذهن من تثبیت شه؛ چون من همیشه سعی میکنم طبق توصیه استاد، برای کامنت ها از خودم مثال هایی پیدا کنم و این مثال ها باعث میشه قانون رو بیشتر درک کنم
فکر میکنم الان وقتشه که یه قدم دیگه برای بهتر کار کردن روی آگاهی ها بردارم و بازهم جلوتر برم.
اولین چیزی که به ذهنم میرسه، خالی کردن ذهنم از موارد نامناسب و بیهوده و جلوگیری از نشتی انرژیه؛ چون من با اینکه رو خودم کار میکردم و تایم بسیار زیادی رو هر روز صرف گشتن تو اینستاگرام میکردم؛ کلی تایم تو تلگرام میچرخیدم تا یکی پیام بده تا چت کنیم و سعی میکردم وقت های خالیم رو با بیرون رفتن با دوستام، تعریف کردن های بیهوده و غیبت کردن و مسخره بازی پر کنم؛ خیلی جالبه که همیشه هم برام سوال بود که خدایا چرا من وقت نمیکنم روی خودم کار کنم
همزمان با شروع پروژه مهاجرت به مدار بالاتر، متعهد شدم که اینستا رو کلا کنار بزارم و چت کردن هم در حد ضروریات؛ از حق نگذریم اولش خیلی سخت بود چون انگار یه بخش مهمی از وجودت و مشغولیتت رو یهو استاپ میکنی و نمیخواستم هم چیز دیگه ای جایگزینش کنم تا بتونم با فایل های سایت پرش کنم؛ در نهایت اینو میگم که انصافا خیلی خوب عمل کردم و تا الان روی تعهدم موندم
درمورد دوستان و اطرافیان هم روز های اول اونام پیام میدادن که چرا نیستی کجایی و… و خب برای من سخت بود نادیده گرفتنشون؛ ولی خیلی جالبه که خیلییی زود در حد دو سه روز که من توجه نکردم دیگه از اوناهم خبری نیست؛یعنی یه سلام و احوال پرسی ساده و تمام. اینجوریه که اگر من یه قدم بردارم خدا هزار تا قدم برای راحت کردن کار من برمیداره!
و برای قدم بعدی تکرار آگاهی ها، متاسفانه نمیدونم چرا ولی من نمیتونم زیاد با خودم در هر زمینه ای صحبت کنم؛ اینم یه ایراده که احتمالا باید روش کار کنم. ولی تا میام به صورت ارادی روی یه زمینه ای فکر کنم سریع ذهنم میره به سمت و سوی دیگه و حواسم پرت میشه؛ البته خانواده شلوغی هم داریم و زیاد تنها نمیمونم اما این دلیل قانع کننده ای نیست و باید روش کار کنم
درمورد من نوشتن خیلی جوابه؛ یعنی تا میبینم یه چیزی تو ذهنمه چه خوب چه بد، مینویسمش
اگر خوب باشه، بهش پر و بال میدم و سپاسگزاری میکنم
اگر بد باشه، از طریق قانون باهاش برخورد میکنم، حلش میکنم و به احساس بهتر میرسم
اما میتونم اینکه درموردش صحبت کنم و صدام رو ضبط کنم رو امتحان کنم و ببینم این یکی چجوری روی من تاثیر میزاره.
خداروشکر میکنم که این قدم رو هم برداشتم
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به سمت این آگاهی ها
سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم و مریم جون عزیز که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین
قانون کلی جهان :
ما اتفاقات را با افکارمون ایجاد میکنیم
حالا افکارمون چیا هستند افکارمون همون توجهات ما و ورودیهای ذهن ما هستند و وقتی ورودیها در مورد یک موضوع خاص به مقدار کافی تکرار میشوند باورمون در مورد اون موضوع شکل میگیره و اون باور اتفاقات زندگی ما رو در مورد همون موضوع خاص،رقم میزنه.
این قانون کلی جهانه ،
بنابراین کاملا مشخصه که کانون توجهمون چقدر مهمه و ،ورودی هامون چقدر تأثیر گذار هستند چون ورودی ها خروجی هارو میسازن،
پس پُر واضح هست که چقدر با وسواس باید ورودی ها رو انتخاب کرد و چقدر با وسواس باید مراقب کانون توجه بود،
امروز زمانِ نوشتن نکته های این فایل متوجه شدم من مراقب ورودی های ذهنم هستم ، نمیگم این کارو عالی انجام میدم اما تونستم تقریبا خوب این کارو انجام بدم
مثلا واتساپ و اینستاگرام و تلویزیون و ماهواره و فیلم های دانلودی رو همه رو کم کم طی سالها میتونم بگم که به صفر رسوندم ، و همه رو حذف کردم اگر تلویزیون رو روشن کنم فقط برای دیدن سریالهای استاد عباس منش که شامل سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا و توجه بر نکات مثبت ، هست که روشن میکنم و لاغیر.
رفتو آمدها و مهمونی هایی که با من و عقاید الآنم هماهنگ نبودن رو بخشیش رو خودم آگاهانه و شجاعانه و بخش بسیار بزرگتر شو ،جهان خودش خود به خود حذف کرد
از طرف دیگرم با حذف اون فضا های ناسالم ، شروع کردم زمان بیشتری رو به رشدم و بهبود دائمیم اختصاص دادن و فایل های این سایت چه محصولات و چه فایل های دانلودی ارزشمند رو گوش کردن و تکرار کردن که این کارها کمک کرد تا ورودی های بسیار مناسب و قدرتمند کننده ای رو به ذهنم برسونم ، و در امتداد اون نتایج بسیار بزرگ که بیشترشون جز آرزوها ورویا خام بودن رو بدست بیارم
اما امروز در طی نوشتن نکته های این فایل متوجه شدم که زمانی که این ورودی های مناسب بهم نمیرسه ، ذهن چموشم در حال فکر کردن به یک سری نگرانی ها ، ترس ها و در کل ناخواسته هاست یعنی عملا توجهم روی ناخواسته هاست و این مثل یک ترمز ، جلوی گاز دادن من رو گرفته
یعنی عملا یک پا روی گاز (نوش جان کردن آگاهی های این سایت )
وپای دیگر روی ترمز هست(توجه به ناخواسته ها در زمانی که این آگاهی ها رو گوش نمیکنم )
پس وظیفه ی من به عنوان موجودی فرکانسی به عنوان شاگرد استاد عباس منش بودن ، به عنوان کسی که حرف های ایشون رو وحی منزل میدونه ، به عنوان کسی که داره رو خودش کار میکنه و منتظر نتایج فوقالعادس اینکه ، آگاهانه پامو از روی ترمز ها بردارم و بسیار بیشتر از قبل مراقب کانون توجهم باشم ، چرا که بقول استاد ذهنم درست مثل اون کشتی ، دائم العمر نیاز به مراقبت داره و بمحض اینکه در طول روز رهاش میکنم ، به سرعت میره دنبال ترس ها و نگرانی ها و به قول استاد نجوا های شیطانی خودش ….
مهربان پروردگارِ سخاوتمندم سپاسگزارم که ازطریق آگاهی های این سایت ، هدایتم میکنی و حجاب هارو برام برمیداری تا آسان بشم برای آسانی ها ، سپاسگزارم که هدایتم کردی به مسیر بهبود دائمی خودم
من تاابد سپاسگزارِ این موهبت بزرگ هستم و با خوب زندگی کردن ، دنیارو جای بهتری برای زیستن هم نوعانم میکنم
دوستتون دارم وعششششششق برای خانواده بزرگم در سرزمین توحیدی عباس منش
سلام به استاد عزیزم
تکرار اصل
تمام اتفاقات زندگی ما به خاطر افکاری است که به هستی ارسال می کنیم
دلیل این که میگن اذکار صبح و شام باید صبح و شام تکرار بشه همینه چون با تکرار شون اتفاقاتی متناسب با افکار مون در زندگی مون بوجود میاد.
نجواهای شیطان ( باورهای محدود کننده) هنگام وحی به پیامبران هم بوده
باور های محدود کننده هیچ وقت از بین نمیره فقط باید همیشه باورهای قدرتمند کننده مونو تکرار کنیم تا رنگی بشه بر روی باور های محدود کننده مون
درود و رحمت فراوان به استاد عزیزمان، بانوی آگاهی و هم فرکانسی های محترم
دیروز 3 بار فایل را شنیدم. امروز هم همینطور ولی با یادداشت. به آگاهی ها فکر کردم. یادم آمد اسفند 98 که بخاطر کرونا همه چی تعطیل شد 19 روز ورودی هامو کنترل نکردم. یهو دیدم دارم از دست میرم. یادم نیست با کدام فایل استاد هدایت شدم و توبه کردم دوباره تعهد نوشتم. نتیجه این شد که پیشنهاد کاری گرفتم و پول ساختم و احساس غرور مثبت گرفتم از این جهت که چقدر ساز و کار جهان دقیق است. خدایا بخاطر این آگاهی ها و درکشان در همین حد الان ازت ممنونم. در این فایل استاد میگن عده ای میان توی دوره ها نتیجه میگیرن ولی بعد یادشان میره چه کار کرده بودن، دوباره کنترل ورودی ها رو رها میکنن پس نتایج هم محو میشه و دوباره باید از نو شروع کنن، من همیشه از اینکه برگردم به زمانی که سبک زندگی ام بدون کنترل ورودی ها بوده هراس دارم و فکر میکنم اهرم رنج و لذتی که توی ذهنم الان نسبت به کنترل ورودی و غذای خوب به مغز دادن ساخته ام در حالت مناسبیه. فقط باید بیشتر تکرارش کنم.خدا رو شکر اصلا فایل ها برام حالت تکراری ندارن. اینم نشانه آیه برای درست کار کردنم. در مورد ثروت خیلی بیشتر باید کار کنم. وقتی استاد گفتن با 5درصد کار کردن به این نتایج رسیده اند شوکه شدم … پس تلاش بیشتری باید داشته باشم. استاد گفتن کامنت نوشتن باعث رشدمون میشه و روند تکامل مون رو هم میتونیم ببینیم. خیلی این حرف رو دوست دارم و با سلول هام عجین میشه وقتی نظرم رو مینویسم. چون وقتی شش ماه میگذره و میای نظرت رو میخونی میفهمی چه تغییری کرده ای، الهی صدهزار بار شکرت که بجای بودن در شبکه های مجازی در سایت وقتم رو میگذرانم.
روش من شنیدن جملات استاد با صدای خودمه، بعد وقتی نتیجه میاد مینویسمش و دوباره یه جمله ی دیگه درست میکنم و میگم. نوشتن هم که تثبیت ترش میکنه. ذهنم که میاد نجوا بگه منطقی باهاش حرف میزنم. میگم دلیل هاتو بگو، بهش فرصت میدم بعد همه ی مدارک رو براش رو میکنم. اینطوری آروم میشه. خدایا چنان کن سرانجام کار/تو خشنود باشی و ما رستگار
بنام خدا
سلام استاد عزیزم و همه دوستان
بزرگترین پاشنه آشیل من از وقتی با استاد آشنا شدم این بوده ” عدم استمرار” یعنی هر موقع با جدیدت و تعهد روی باورهام کار کردم و تکرار کردم و از همه مهمتر آگاهانه حواسم به ورودی ها بوده و احساس خوبمو در طول روز خوب نگه داشتم به خدا پول و ثروت و احترام و همه چی عالی رو سرم ریخته ولی بعد یه مدتی کم شده یا حواسم به ورودیها نبوده برگشتم به همون چیزی که بودم جدیدا متوجه شدم تو یه موقعیت های خاص این برگشت به عقب تکرار شده برام و اون وقتیه که مهمون داریم مثلا چند روز و یا خودم چند روز مهمان باشم یه جایی اول این اتفاق میفته روتین مرتب و منظمی که رو خودم کار میکردم بهم میخوره مثلا یه روز شکرگزاری نمیکنم روز بعدش فایل گوش نمیدم بعد بقیه اخبار گوش میدن و در مورد بدبختیهاشون صحبت میکنن یعنی یه چهار روز ادامه داشته باشه میبینم همه نتایج قبل مهمونی ناپدید شد و احساسم بد شده الان دنبال اینم که این چالشو حل کنم چون در غیر این شرایط واقعا با تعهد رو خودم کار میکنم و خدارو شکر انقدر قانون خوب و دقیق عمل میکنه که شکی ندارم و میدونم فقط من باید سمت خودمو انجام بدم در مورد این که استاد همه چی تو آمریکا قسطیه جدیدا ایران هم همینطور شده من سه روز بود مهمان داشتم باهاش بازار و این ور اون ور تهران میرفتم با مترو یعنی هر شب قبل خواب به خودم میگفتم خدایا من تو یه دنیای دیگه زندگی میکنم مردم چقدر سگ دو میزنن و چقدر ناراحتن در حالی که من از صب پا میشم ذوق دارم و شادم و حال میکنم و از راه هایی که گمان نمیکنم پول و ثروت سرازیر میشه به سمت من واقعا وجود استاد و این سایت یکی از شکرگزاریهای همیشگیمه
به نام خدای بخشنده و مهربان
با سلام خدمت دوستان عزیز
گام نهم از پروژه مهاجرت به مدار بالاتر
سه سال پیش که با سایت عباسمنش آشنا شدم، شروع کردم حسابی رو خودم کار کردن و اتفاقات کوچیک و بزرگ خوبی برام افتاد،از کارکردن یک کتری برقی خراب که خود به خود درست شد،تا گفتن صدها بار این جمله از طرف همسرو فرزندانم که چقدر اخلاقت خوب شده،تا خرید یک خانه دیگه در تهران و مهاجرت از یکی از شهرهای اطراف کرج به تهران( که هیچ وقت جرأت فکر کردنش رو هم نداشتم،چون تمام فک و فامیل پدر و مادر و خانمم اهل همونجا بودن،و همیشه ساحل امن بود برام) اما بخاطر نداشتن استمرار و تکرار اصل دوباره دچار روزمرگی شدم،حتی دوره 12 قدم رو تو قدم 8 کنار گذاشتم،اما دوباره خداروشکر به سایت و مسیر برگشتم و بازهم خداروشکر نتایج عالی دیدم و به زودی 12 قدم رو دوباره شروع میکنم و آن شاءالله اینبار بصورت مستمر و همیشگی رو خودم کار میکنم،ورودی های ذهنم رو بیشتر کنترل میکنم و ذهن و افکارم رو با ورودی های خوب و مثبت بمباران میکنم تا باورهای خوب ساخته بشه تا بتونم زندگی دلخواهم رو با کمک الله بسازم.
به امید روزهای خوب برای خودم و همه دوستان همفرکانسیم ️️
به نام خدای بخشنده مهربان
شکرتبرای یه بیگ بنگ توی زهنم
شکرت برای یکی از دست اات که توی مرحله به مرحله زندگیم کمکم میکنی
شکرت که طعم خوشبختی میتونم بچشم وهر سری توش بهتر میشم
شما گفتید باید منکه براتون درسی میدم حرفی میزنم برای اونها مثال بیارید وبه درستیش ایمان وبرای خودتون ثابتش کنید و بهش عمل کنید
گفتین ایمان بدون عمل حرف مفته
گفتین گاهی فایلارو گوشمیکنید میگید اینکه تکراری استاد
باید بگم یکوچولو بیدار شدم و فهمیدم که
اینا اگاهی هارو نباید تو زهنم پخشو پلا کنم باید ثابتشون کنم
زهن یه جوری که اگه ثابت بمونه منفی میشه
باید وردی خوب میخاد
و وردی خوب و ثابت کنم
من فهمیدم زهنمو باید منطقی کنم
منطقی کردن مثل ورزش میمونه
گاهی گریم میگیره به دلایل الکی یا اصلا دلیل براش ندارم
ولی میتونم با ورزش دادن زهنم منطقی کردنش اونو قویتر کنم بهش طعم خوشبختیو لدت بچشونم
واقعا زهنی که منطقی هست خیلی اسوده تر میتونهلدت ببره تا زهنی که هزاران چیزه الکی توش پر ازفکر های الکیه پر از ترس های الکیه
چقد خوب این حباب دود الکیو کنار بزنم
برای همین روز دومی که عجیب منو ترکوند
وهر حرفش عجیب برام سنگینه ونمتونم راحت از این اگاهیعمل بگزرم
تمرین
من حرفای استادو که گوش میکنم میبینم خوب اینا که سادن خب قانون دیگه اره احساس خوب اره اتفاق خوب اره استادم میگه برا من روز ها بهشتیه بله خدا اونجا اونجا کمکم کرده بله خوشبحالت
@@@البته اینم بگم فهمیدم زهنه من چقد ارومه نگرانی خاس توش دیگه نیس با ابجی حرف میزدم انقد عصابم خورد شدد که نگووو ولی من دیدم نه زندگیم امنو امانه هرچی میگزره کنترل احساس خوبم بیشتر میشه
ابجی میگفت اخه ادم چقد قدرت داره بریزه توش هیچی نگه هیچی بعد میبینم تو زندگیم چقد فشاری چیزی توش نیس شکرت چقد با همه اوکی هستیم فراوانی هست تو زندگیم شکرر
همین حالا اومد داد میزنه کمبود باور کن تو زندگیت
ولی من یه چیزی براتون اماده کردم بمب فراوانیه
@@توی جهان ثروت فراوانه @@
@@هر چه ثروتمندتر به خدا نزدیکتر محبوب تر@@
خب ایناکه دروعه نیس
پس تو زندگیمونه
من بیست چهار اینام تقریبا ولی رزقمو تا حالا خدا به راحتی رسونده راحت بخور بخاب اینا ثروت نیس
اینکه یخچالمون همیشه پره گوشت تخم مرع نون میوه برنج اینا ثروت نیس
این همه لباس خریدیم همیشه کلی کتونی کلی لباس کلی خرید اینا پیدا نیس کمه از ما بیشترم هست
بله هست ولی اینام کم نیس
ما هر سری خریدی چیزی میاد پلاستیکاشو یه گوشه جم میکنم تا موقعه جم کردنشون از ورد پول نعمت تو زندگیم یادم بیاد واقعا قلبا سعی کنم با احساس سپاس گزاری از خدای خودم ممنون باشم کیف کنم بگم
دنبال یکی میگشتی حامی باشه عاشقت باشه ایناهاش شکرررت
البته نمیدونم گفتم یا نگفتم ولی باید یه معجزه این کامنتو برای خودم بگم
@@بهبود عاطفی مالی@@
دیشب همسری عجیب باهام مهربون بود عجیب باهام وقت میگزروند از از عجیبایی که قبلا میگفتم بیشتر
وبرام بدون دلیل کلی خوراکی اورده بود
من توی دلم هزاران خواسته بزرگه درست ولی بهبود داشتم بهبودی کوچیک ولی من میدونم بلاخره همون چقد ارزشمند نشون دهنده وجود خداس نشونه راه درسته بهبود نشونه دهنده سوپرایزه های رب برام نشون دهنده نزدیکتر شدنم به بهشت وثروتی بی انتهاس و بگم از این راه زیبایی ها بینهایت شکر
لحظه هاتون ارام
سلام سلام…. خدا رو سپاس به خاطر اجرای تعهدم در این پروژه …
گام نهم:
اصل موفقیت تغییر باورها است. باورها هم از افکار ما و افکار ما هم از ورودی هامون میاد.
حالا بیا و حواست را جمع کن که ورودی های خوب داشته باش. داشتن ورودی های مناسب :
«« حذف اخبار و اکثر سریال ها
«« مطالعه کامنت ها
«« سپاسگذاری کردن
«« فایل گوش کردن، نه یکبار، بلکه چندین بار
و ….
البته که وقتی شما در مسیر درست هستین، لاجرم دنیا هم ورودی های نامناسب را از تو دور میکنه…..
نکته اینکه در باوری که قبولش برات سخته، اون همون پاشنه اشیل مان است که باید بیشتر روش کار کنیم.
خدا رو شکر استاد من با استفاده از اموزه های شما همیشه تلاش بر کنترل ورودی ذهن داشته ام و در جاهایی مثل اینستا نداشتن، تلویزیون نداشتن، چرخ نزدن در فضای مجازی و …. خیلی مقاومت کم داشتم و تو این همه سال تعهدم هم پایدار بوده و نتایجش را هم دیده ام ….
اما در زمینه پر حرف بودن که نشان از یک خلا درونم است و در واقع پاشنه اشیلم که این روزها خیلی در تلاشم که به کمک پروردگار این مورد هم در مورد من، تکاملی حل بشه …. اینکه از زدن حرف های بیهوده دوری کنم… اینکه حرف ها میزنم که یه وقت بهم نگن لاله…. این خودش یک پله رشد بسیار مهم هست برام ….
ممنون استاد جان
ممنون مریم بانو جان جانان
در پناه حق
شیما بانو
به نام خداوند فراوانی ها
با سلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان همراه در این مسیر زیبا
به هر آنچه که توجه کنیم از جنس و اصل و اساس همان چیز وارد زندگیمان میشود
یعنی تا وقتی که روی خودمون کار کنیم نتایج میاد
مثل خاکشیر میمونه که ریختیم توی آب،تا وقتی که همش میزنیم اون خاکشیر با آب مخلوط شده ولی همین که دست از هم زدن برمیداریم فرتی میره پایین
در هر لحظه جهان اطراف من، آدمهای اطراف من ، شرایط و اتفاقات و ایده های اطراف من داره با فرکانس های این لحظه من خلق میشه
یعنی ما هر لحظه در حال فرکانس های جدید هستیم جهان کار نداره قبلاً چه فرکانسی فرستادی یا چقدر روی خودت کار کردی به فرکانسهای همین لحظه آن پاسخ میده پس ما هر لحظه باید روی خودمون کار کنیم مثل نفس کشیدن که اگه نفس بعدی نیاد میمیریم باورها هم همینطوری هست
آقا من خودم دارم این حرفها رو میزنم و دارم میبینم که خودم دارم خلق میکنم ها ولی نمیدونم چه جوریه که یادم میاره به قول قرآن انسان فراموش کاره
من خودم یه سال دارم روی خودم کار میکنم ولی همین که یه فیلمی یا حرفی یا چیز بیخودی به خورد ذهنم میدم دوباره مثل فنری که جمعش کردی و برگشته برمیگرده و دوباره باید جمعش کنیم
استمرار استمرار استمرار
خدایا مارو تو این مسیر زیبا ثابت قدم نگه دار همیشه
من خودم همینطوری هستم که یه فایل رو فکر میکنم که گوش دادم دیگه تموم شد برم فایل بعدی ولی خدا میدونه که اینقدر باورهای مزخرف به خورد ذهنمون دادیم که این سیمانها تمومی ندارن
این علفهای هرز ریشه قوی دارن
دیشب داشتم به خودم این رو میگفتم که خدا مارو پاک آفریده ولی ما چه کردیم با خودمون انشالله اینقدر فرصت و توفیق داشته باشیم که خودمون رو دوباره پاک کنیم و از این دنیا بریم
انشالله به امید خدای مهربان و کمک خودش ثابت قدم باشیم همگی
در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باید باشیم همگی