سوال:
شما چگونه برای رسیدن به خواسته های خود، از قانون استفاده می کنید؟
مفاهیمی که استاد عباس منش در این فایل توضیح داده اند شامل:
- “تمرکز 100% بر خواسته” از دل جواب هایی متولد می شود که به این 2 سوال می دهی: چه کارهایی را باید انجام دهم؟ و انجام چه کارهایی را باید متوقف کنم؟
- وقتی به بی عقلی خودت اعتراف می کنی، هدایت های خداوند را برای ادامه مسیر دریافت می کنی؛
- تسلیم شدن در برابر خداوند یعنی: اعتراف به بی خردی خود در برابر خداوند، درخواست هدایت و سپس تسلیم بودن در برابر هدایت هایی که دریافت می کنی؛
- مفهوم «ان سعیکم لشتی» و تصحیح مسیر بوسیله این اخطار خداوند؛
- “پدیده همزمانی” وقتی رخ می دهد که برای هم فرکانس شدن با خواسته مصمم می شوی؛
- برای هم فرکانس شدن با خواسته ات متعهد شو تا همزمانی ها رخ دهد؛
تمرین برای دانشجویان پروژه “مهاجرت به مدار بالاتر”
به خواسته ای که در حال حاضر، بیش از هر چیز آن را می خواهی فکر کن و آن را یادداشت کن.
سپس 2 لیست را به ترتیب زیر آماده کن:
لیست اول که البته مهم تر است این است که: برای نزدیک تر شدن به این خواسته، انجام چه کارهایی را باید متوقف کنم؟
این کارها می تواند کارهای فیزیکی و رفتاری باشد یا حتی می تواند مشغولیت های ذهنی باشد. وقتی این لیست را آماده کنی و اجرای آن را شروع کنی، با توقف هر کار غیر ضروری، انرژی، زمان و فضای فکری شما آزاد می شود تا بتوانید به انجام کارها یا برداشتن قدم هایی فکر کنید که لازمه تحقق خواسته شماست.
حالا که این تمرکز، زمان و انرژی را تا حد خوبی آزاد کردی، این سوال را از خودت بپرس که: برای تحقق این خواسته، چه کارهایی را باید انجام دهم؟
سپس لیست دوم را به این ترتیب آماده کن و در برنامه روتین روزانه ات بگنجان.
منتظر خواندن تجربیات تأثیرگذارتان هستیم.
منابع کامل: دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها
دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها تولید شده تا با آگاهی های ناب و خالص به شما یاد آوری کند که:
هیچ خواسته ای آنقدرها بزرگ نیست که نتوانی به آن برسی. زیرا اگر خواسته ای در قلب شما متولد می شود یعنی خداوند از قبل توانایی های لازم برای تحقق آن خواسته را در وجودت قرار داده است.
آگاهی های این دوره ایمانی را در وجود شما زنده نگه می داد تا امکان پذیر بودن خواسته ات را با محدودیت های شرایط کنونی ات نسنجی. زیرا شرایط فعلی چیزی نیست جز باورهای محدود کننده قبلی و شرایط فعلی تغییر می کند وقتی باورهای قبلی تغییر کند.
این دوره به شما چگونگی ساختن باورهای هماهنگ با خواسته را یاد می دهد. آگاهی های این دوره، در شرایط دشواری که نجواهای ذهن کنترل را به دست گرفته اند، به شما کمک می کند تا با درک بهتر توحید و ساختن باورهای توحیدی:
- به ذهنت یاد آور شوی که قدرت خلق زندگی ات تماماً در دست خودت است، نه شرایط بیرونی.
- و ایمان داشته باشی شرایط بیرونی تغییر می کند وقتی نگاه شما به مسائل پیش رو تغییر می کند. وقتی به جای فرار از مسائل و نا امید شدن، آن مسائل را فرصت شگفت انگیزی برای رشد می دانی و با توکل به خداوند برای حل آن مسائل مصمم می شوی.
آگاهی های خالص این دوره در مواقع سختی که از کنترل نجواهای ذهنت ناتوان شده ای، مثل یک داروی شفا بخش، ایمانی را در دلت زنده می کند تا وعده خداوند برای هدایت را به یاد آوری و باور کنی که شما برگی در باد نیستی، بلکه خداوند در هر لحظه با شماست و شما را هدایت می کند.
این دوره قدم به قدم، هم مدار شدن با خواسته ات را به شما یاد می دهد. زیرا لازمه تحقق خواسته، هم مدار شدن با خواسته ات و هم مدار شدن با خواسته ترکیبی است از: انجام یک سری کارها + توقف یک سری کارها.
- ایجاد یک سری عادت های قدرتمندکننده + ترک یک سری عادت های محدود کننده
- تغذیه ذهن بوسیله: تمرکز بر نکات مثبت، سپاسگزاری برای داشته ها + اعراض از نکات منفی و ناخواسته ها
یعنی همانگونه که برای حرکت ماشین، لازم است همزمان که پای خود را روی گاز فشار می دهی، پای خود را از روی ترمز نیز بردای، برای ورود به مدار خواسته نیز باید علاوه بر تمرکز بر نکات مثبت هر لحظه، قادر به روی برگرداندن از نکات منفی و ناخواسته ها هم باشی.
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | اجرای مفهوم «هم فرکانس شدن با خواسته»95MB23 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | اجرای مفهوم «هم فرکانس شدن با خواسته»21MB23 دقیقه
به نام خدایی که خیلی نزدیک است
درود فراوان به استاد عزیز ، خانم شاسته نازنین و همراهان توحیدی
عالی بود . همزمانی این فایل با مساله من. با اینکه قبلا گوش داده بودم ، این بار درک بهتر و متفاوتی داشتم و در جهت پاسخ به سوالاتم بود.خدایا شکرت
مدتی هست که به فکر سفر خارج از ایران هستم. برنامه تورها را که نگاه می کردم یک سری مزایا برام داشت یک سری معایب. مثلا من در سفر دوست دارم آزاد باشم و تحت تاثیر محدودیت های زمانی گروه نباشم. از طرفی دلم میخواد همسفر داشته باشم. تا چندی پیش هزینه اش رو نداشتم . اما به لطف خداوند و کار روی باورهای ثروت به سمت ایده ای هدایت شدم که هزینه اولین سفر فراهم شد. به چند نفر از دوستان گفتم که اگر مایل باشید یک سفر با هم بریم ولی کسی تمایل نداشت. سایت های رزرو هتل و هاستل رو هم میدیدم و متوجه شدم که اگر خودم بلیت و هتل بگیرم خیلی ارزون تر میشه اما چون سفرِ اولم هست و آشنایی ندارم ترجیح دادم که با تور برم تا یک سری چیزها رو یاد بگیرم. یک نیرویی من رو هدایت کرد برای ثبت نام این سفر. نشونه ها میومد که این سفر خوبه و برم. سریع بلیت گرفتم و واکسن زدم و راحت انجام شد. اما بعد تضادهایی اومد مثل قیمت بلیت،مواجه با انجام کارهای جدید ، گفتگوی ذهنی در مورد اینکه به ما گفتند این تور، اقتصادی هست ولی در واقع اقتصادی نیست. نجواهای ذهنی در رابطه با وضعیت سلامتی و اینکه من چند سال هست که تنها زندگی میکنم و ارتباط بسیار کمی با محیط اطراف دارم، به ندرت با اطرافیان در ارتباطم و تقریبا هیچی از دنیای بیرون نمیدونم و مدت طولانی هست که سراغ رسانه ها نرفتم چون خواستم تا جایی که میشه ورودی ها را کنترل کنم و یه جورایی به تنهایی عادت دارم و خدا رو شکر در تنهایی خیلی لذت می برم و رشد میکنم. اما این سفر، یک سفر گروهی با افرادی هست که تا به حال اونها رو ندیدم . سفری که به دل طبیعت میرن و کمپ میزنند . بنابراین برای من ، به ظاهر چالش برانگیز هست. همه اینها نگرانی و تردید ایجاد کرد.
داشتم میگفتم خدایا من نمیدونم .کجا دارم اشتباه میرم؟ چه کاری باید انجام بدم؟ چه کاری نباید انجام بدم. تو هدایتم کن. الهام میومد که تسلیم باش . زیادی داری تقلا میکنی. یک جای دیگه هم با پیامِ تسلیم مواجه شدم و در این فایل گام 16 مهاجرت به مدار بالاتر، همین پیام آمد و اینکه به طرز عجیبی، استاد همین جمله که در ذهنِ من بود و میگفتم چه کاری باید انجام بدم چه کاری رو نباید انجام بدم را در این فایل گفتند . خدایا شکرت که این قدر به من نزدیک هستی و باز هم من را در یک همزمانی عالی قرار دادی که به سوالم پاسخ دهی. و آیه بی نظری از سوره لیل:
ان سعیکم لشتی : تلاش شما خیلی پراکنده است. یعنی روی یک موضوع متمرکز نیستید. و مثل همیشه توضیحات نابِ استاد در مورد آیات قرآن برای درکِ بهتر . خدایا شکرت برای راهنمایان فوق العاده.
توضیح استاد در مورد اینکه گاهی مسیر خواسته با مسیری که ما میریم هماهنگ نیست، به همین دلیل به خواسته نمی رسیم.
خُب خواسته من این روزها چی هست؟ رفتن به سفر خارج از ایران . از مدتها قبل دوست داشتم آفریقا رو ببینیم، چون طبیعت و دیدن حیوانات وحشی که به صورت آزاد زندگی می کنند و همچنین دیدین قبایلی که آداب و رسوم خاصی دارند به نظرم جالب میومد.
اما در واقع خواسته یِ من برای سفر ، رفتن به جایی هست که طبیعت رویایی ، شگفت انگیز و سرسبز داشته باشه. هم جنگل و کوه ببینم، هم دریا و رودخانه. در کنار اون از نزدیک زرافه ها رو لمس کنم، با سافاری نزدیک حیوانات وحشی برم طوری که هم از سافاری لذت ببرم .انواع مختلفی از حیات وحش رو ببینم که دیدن آنها برام مهیج باشه و از رفتارهای شگفت انگیزِ آنها عکس و فیلم بگیرم. قایق سواری در رودخانه بکر که اطراف آن را پوشش گیاهی متنوع و درختان تو در تو گرفته رو خیلی دوست دارم. رفتن به طبیعت بکر در دل جنگل های کوهستانی ، آرامش و سکوت طبیعت ، شنیدن صدای پرندگان و دیدن گونه های جدیدی که تا حالا ندیدم. رفتن به ساحلی آرام که شن های سفید داره همراه با درختان نخل. دیدین قبایلی که سبک زندگی و آداب و رسوم آنها برام جالب باشه. داشتن همسفران فوق العاده که در کنار اونها امن و راحت باشم و از بودن با هم لذت ببریم و علایق مشترک داشته باشیم و در طول سفر همسو باشیم و هماهنگ. رقص و شادی . مکان های مناسب و تمیز برای استراحت و خواب راحت و آرام. دریافت غذای سالم ،لذیذ و سازگار با جسم. میخوام سفرم را در بهترین زمان ، در بهترین مکان با بهترین افراد و تجربه بهترین رویدادها داشته باشم و آب و هوای معتدل در سفر و سلامتی خودم و همراهانم را از خداوند خواستارم. همچنین سفری که در جهت فراوانی باشه و همه چیز خیلی ساده و راحت پیش بره و من با خودم و محیط اطرافم در هماهنگی کامل باشم، سرشار از انرژی مثبت خداوند باشم و بهترین حال و هوا را تجربه کنم در واقع سفری توحیدی رو میخوام که همسو باشم با فرکانس خدا و بهترین ها در جهت سلامتی و شادی برام رقم بخوره و در لحظه لحظه آن، خدا را حس کنم که اولویتِ زندگی من است و اگر او را داشته باشم همه چیز دارم. سفری که با دیدن ِتک تک مناظر ، شگفتی ها ، زیبایی ها و تجربیاتش بیش از پیش قدردان خداوند شوم.
خُب این خواسته ی ِمن هست. و من الان نمیدونم توری که در حال حاضر ثبت نام کردم در جهت خواسته من هست یا نه. از خدا میخوام به زیباترین و آسون ترین شکل من را به مسیر درست هدایت کنه تا بهترین ها را تجربه کنم.
حالا من وقتی چنین چیزی رو میخوام چه کارهایی را باید انجام بدم چه کارهایی رو نباید انجام بدم؟
خُب من برای این تور ثبت نام کردم اما یک سری تضادها باعث شد کارهایی رو انجام بدم که متمرکز بر خواسته ام نباشم. یعنی داشتم جوری فکر و عمل می کردم که خلاف ِ خواسته بود و مسیرِ فکری من با خواسته هم خوانی نداشت.
مثلا بعد از اینکه از طرف ِ تور، بلیت را خریدند، من رفتم در چند سایت چک کردم و دیدم همان پرواز را داره با هزینه کمتری نشون میده و من بهای بیشتری را پرداخت کرده بودم. یا سایت هایی رو نگاه می کردم که ببینم قیمت هتل ها چقدر است و مقایسه می کردم با قیمتی که تور میخواد از ما بگیره و میدیم اختلاف قیمت زیاد میشه. یا تحت تاثیرِ حرفهای آدم ها قرار می گرفتم که به افرادی که کنیا رو انتخاب کردند ،ایراد میگرفتن که این همه هزینه را چرا برای اینجا گذاشتید . سفر بهتری رو با این هزینه میتونستید انتخاب کنید. نجواهای ذهنم هم، به این مساله دامن میزد. یا مواجه شدن با مسائلی مثل زدن واکسن و خوردن قرص و وضعیت سلامتی ، مواجه با افراد ناشناخته ، تغییرات قیمت دلار و از این جور چیزها.
خب من وقتی این فایل رو گوش دادم به خودم گفتم چه کارهایی رو نباید انجام بدم؟
1- من دارم تقلای بیخودی می کنم .وقتی به خدا سپردم که بهترین را برام رقم بزنه دیگه چرا تلاش بیهوده میکنم و وقت و انرژی را تلف میکنم؟
تلاش بیهوده من چی هست ؟ مقایسه این تور با بقیه تورها. انگار میخوام مطمئن بشم که از نظر مالی ضرر نمی کنم . اما به این توجه ندارم که همیشه تورهای ارزون تر هست ، تورهای گرون تر هم هست. بنابراین مقایسه کردن از بِیس ایراد داره. ذهن داره من را به تلاش بیهوده دعوت میکنه در جهتی که ضرر نکنم و دائم میگرده که کجا چه قیمتی اعلام کردن . مگه وقتی میخوام برم مواد غذایی یا میوه بخرم این کار رو میکنم؟ نه . و همیشه هم در جهت فراوانی پیش میره. این هم همونه. برای اینکه در جهت فراوانی پیش بره ، باید خیلی راحت بگیرم و بگم الان هدایت شدم به این تور. الان انتخابش کردم، دیگه این قدر دو دو تا چهار تا نداره. اصلا ارزونی گرونی و عدد معنایی برای خدا نداره. برای خدا یک میلیارد با 100 میلیون فرقی نداره. او همین جور داره نعمت و ثروت رو پیوسته و بی وقفه میده، من باید باورم رو درست کنم در جهت فراوانی. این دو دو تا چهار تا از کمبود میاد. دخترجان این رو بفهم اندازه ظرفت دریافت میکنی. مثلا اگر فلان جا به ظاهر پول بیشتر دادی ، جای دیگه جوری میشه که پول کمتر بدی، ضرری در کار نیست . این هم مثلِ رفتن به باشگاه است. وقتی از اول هزینه یک ماه رو میدادی ، اسیرش بودی اما وقتی جلسه ای حساب کردی با اینکه ظاهرِ قضیه این بود که بیشتر باید بپردازی و به ضررت هست، اما در واقع این طور نشد و خیلی هم عالی بود. دیگه اسیرش نبودم و محدودیت برام ایجاد نمی کرد و اصلا از نظر مالی هم به ضررم نشد ولی تا قبل از آن، ذهنم درگیر بود که مثلا فلان سفر رو نمیتونم برم چون هزینه باشگاه رو دادم، اما الان دیگه محدودیتی ندارم. ضرری هم نمیکنم، چون اندازه ظرفم دریافت میکنم. برای باشگاه جلسه ای حساب کردی و ذهنت رو خلاص کردی.
اینجا هم ببین چه جوری پیش بری که آرامش داشته باشی .
به خاطر تجارب قبلی ، نجواهای ذهنی میاد که حواست باشه ضرر نکنی ، تورِ مناسب را انتخاب کن . و این نجوا خلاف تمرکز بر خواسته است چون احساس نگرانی و ترس ایجاد میکنه . و این یک تضاد هست که باید حل بشه .
2. وقتی این تور رو ثبت نام کردم دیگه چرا میرم قیمت هاستل و هتل ها یا خونه ها رو برای سفر تنهایی چک میکنم؟ این کار که اصلا در راستای خواسته ی ِمن نیست. در حال حاضر چون تجربه سفر خارج از کشور رو ندارم تصمیم گرفتم سفرِ اول رو با تور برم . دیگه چرا دارم انرژی ام رو خلاف جهت خواسته میذارم؟ خُب طبیعیه که تور هزینه بیشتر داشته باشه، دارن وقت میذارن برای گرفتن هتل و ویزا و پرواز.
3. در یکی از پیج ها دیدم یک نفر با کشتی کروز سفر میکنه و اتاق لاکچری به سمت دریا داره با امکانات رفاهی عالی و اون لحظه همه حواس و تمرکزم به چنین سفری رفت و گفتم وای این خیلی عالیه. ولی آیا من در حال حاضر هزینه چنین سفری رو دارم ؟ نه. پس چرا الان بهش فکر کنم؟ از طرفی چرا به خاطر باورِ کمبودِ پول و فرصت و موقعیت ، فکر کنم فقط همین یک سفر هست و دیگه نمیتونم جایی برم؟ و به خاطرِ این تفکر اشتباه ، برم سفرهای متعدد رو نگاه کنم و تمرکزم روی چند چیز پخش بشه .
5. وقتی بلیت پرواز رو واست خریدن دیگه چرا بعدش میری قیمت ها رو چک میکنی؟ این کار رو قبلش باید انجام میدادی. حالا که انجام شده دیگه رها کن و بگو حتما خیر بر این بوده. چون در غیر این صورت تمرکزت میره روی ضرر کردن و این حست رو منفی میکنه و خلاف خواسته ات میشه که فراوانی در سفر رو میخوای.
6. چرا به جای اینکه به سلامتی و اتفاقات خوب فکر کنی ، داری به بیماری و سختی ها فکر می کنی؟
خب احساس من با تضادهایی که پیش آمد، منفی شد. در واقع ذهن، من را به تقلاهای بیهوده واداشت و از طرفی بدگمانی در مورد افراد رو در من ایجاد کرد. و با این کار، تلاشِ من پراکنده و در جهت خلاف خواسته ام شد. یعنی فکر و عملم با خواسته همخوانی نداشت.
حالا باید به گونه ای فکر و عمل کنم تا هم فرکانس با خواسته ام شوم. چه جوری ؟ با کار روی نجواهای ذهنی ، با تغییر زاویه دید، با تمرکز روی زیبایی ها و خواسته ها. احساس باید خوب بشه تا اتفاقات خوب رقم بخوره.
1. اول اینکه من به نادانیِ خودم اعتراف میکنم. تنها خدا علیم هست ، او اول و آخر، پیدا و پنهان را میداند. خدا به من نزدیک است، خواسته من را میداند. راه رسیدن به آن را نیز میداند. خدایی که بهترین راهنما و هدایتگر من به سمت سلامتی، آرامش و زیبایی هاست . خدایی که قدرت مطلق است و هر چیزی برای او امکان پذیر و شدنی است و همه آنچه را که من در سفر میخواهم اجابت میکند به شرط اینکه رها کنم و به او اجازه دهم که بهترین را برای من رقم بزند. به شرط اینکه تسلیم باشم.
من سفری با ویژگی هایی که گفتم رو میخوام اما زمان و مکانش را فقط خدا میدونه و من تسلیم او هستم و به شدت از او یاری میطلبم.
2.عدم مقایسه این تور با بقیه تورها
3. نیک بینی. حتی اگر خوشبینی نسبت به عوامل اجراییِ تور درست نباشه ، بهتر از بدگمانی هست . چون بدگمانی این قدر عواقب ناخوشایندی داره که حتی در قرآن راجع به آن صحبت شده و من رو به سمت ناخواسته میبره. پس بهتره خوشبین باشم. این تضاد به نفع منه و اومده کمکم کنه. اومده بگه روی تفکرت کار کن تا مدارت بالاتر بره.
خُب ذهن داره یک چیز غیر واقعی رو ، واقعی نشون میده . داره فریب میده. منم بهش میگم این همه آدم خوب هست. بارها سفر کردی و با انسانهای شریف و درستکار مواجه شدی. خانواده ات رو ببین چه افراد خوبی هستند. دوستانت رو ببین چقدر درستکار و یاریگر هستند. حتی افراد غریبه زیادی رو دیدی که دستان یاریگر خدا بودند . اینها رو فراموش نکن.
به ذهنم آگاه هستم. دارم می بینم که ذره بین رو برداشته و انداخته روی موقعیت های ناخوشایند در گذشته و داره اونها رو بزرگ نشون میده و مساله فعلی رو هم همین طور.
به ذهنم آگاه هستم که یک قلم مو دستش گرفته و تصاویری میکشه در مورد آینده ای که وجود نداره و به بدترین شکل اونها رو جلوه میده. یک فیلم نامه نویس قدرتمنده که سناریو در مورد آینده و رفتار آدم ها در جهت منفی میسازه که همه آنها توهم و خیال هست و واقعیت نداره.
بنابراین قلم مو رو از دستش میگیرم و بهترین تصاویر رو خلق میکنم چون من خدایی را دارم که خالق زیبایی ها و کل کیهان است و قدرتمندترین حامی و پشتیبانِ من در این مسیر. اما ذهنِ محدود و منفی نگر ، نه از خودش قدرتی داره و نه هیچ تکیه گاهی و در برابر رب العالمین عاجز و ناتوان است . ذره بین رو از دستش میگیرم و میندازم روی اتفاقات مثبتی که تا الان در سفرها تجربه کردم و بی نظیر بودند.
به کودک ِ درونم آگاه هستم که یک قسمتهایی از آن درد کشیده و زخم خورده . برای همین می ترسه . بنابراین باهاش حرف میزنم و درکش میکنم.
به کودک زخمی درونم میگم : باشه اصلا تو راست میگی، حق با تو هست، . میدونی تو هم حق داری، ابن قدر آسیب دیدی از کودکی ،این قدر شاهد رویدادهای ناخوشایند بودی که ترسیده شدی. تو ترسیدی مگه نه؟ اتفاقاتی که برای اعضای خانواده رخ داد و اتفاقاتی که خودت در ارتباط با آدم ها تجربه کردی . تو ترسیدی و داری این موقعیت را با موقعیت های گذشته مقایسه میکنی و تعمیم میدی، یعنی فکر میکنی، این موقعیت ،همون موقعیت ها هست. در حالی که این موقعیت کاملا با اونها فرق داره، این یک موقعیت دیگه هست. قرار نیست فاجعه ای رخ بده، با ترست مواجه شو، فقط یک هفته سفر هست نه یک موقعیت دائمی. تو که نمیخوای با این افراد برای عمری زندگی کنی. وقتی باهاش مواجه بشی بهترین ها رو خدا برات رقم میزنه. تو تنها نیستی . فرمانروای کیهان و جهان با تو هست و هدایت و کمکت میکنه.
از طرفی چون موقعیتِ جدید هست و شناختی نداری بهت حق میدم. حق داری احتیاط کنی. من درکت میکنم که نگران باشی، اما بهتر نیست این فرصت رو بدی و قبل از قضاوت و نگرانی، سفر گروهی رو با افراد و موقعیت جدید تجربه کنی؟ اون وقت نظر بدی؟ از کجا معلوم خیلی خوب نباشه ؟
4. عدم تفکر در موردِ سفرِ تنهایی خارج از ایران در حال حاضر. این کار رو به وقت و زمان خودش بذارم یعنی وقتی که راه و روش رو یاد گرفتم. یعنی اجازه بدم تکاملم طی بشه و فعلا تمرکزم روی سفر گروهی باشه. از طرفی من دلم میخواد همسفرِ مناسب داشته باشم.
5. خدا ، خدای فراوانی است و من میتوانم بی نهایت سفر بروم و لذت ببرم و فقط محدود به همین سفر نیست. و خداوند هر روز داره به خواسته های من پاسخ میده.
6. به جای ناراحتی در مورد گران شدن بلیت هواپیما ، به این فکر کنم که پول باید جاری بشه و در جایی هزینه شود. خدا رو شکر که این هزینه در جهت سفر بود نه در جهت درمان بیماری یا دردسرهای دیگر. هر کسی به اندازه ظرف خود دریافت میکنه. خدا بی وقفه و پیوسته داره به همه ما ثروت و نعمت میرسونه و چیزی از دست نمیره. دوباره به دست میاد . بیشتر هم به دست میاد. .
7. به جای چک کردن قیمت دلار، به این فکر کن که خدا ، خدای فراوانی هست و اگر در مدار درست باشی ، عوامل بیرونی تاثیری بر وضعیت مالی تو نداره. دنیا بر اساس تصمیم ِ تو مبنی بر اینکه چه زمانی دلار بخری ، عمل نمیکنه . دنیا طبق قانون بر اساس فرکانس های تو عمل میکنه.
8. تمرکز روی نکات مثبت این تور: پیدا کردن هم اتاقی از همان روز اول و این باعث شد هزینه هتل برام کمتر بشه. برای این تور فقط ابتدا هزینه پرواز رو دادم و بقیه هزینه ها در فرودگاه اخذ میشه در حالی که بعضی تورها کل هزینه رو می گیرند و اگر کنسل کنیم ، هیچ مبلغی رو برگشت نمیدن. مسئول تور خیلی با حوصله پاسخِ سوالات رو میده و همه موارد لازم رو توضیح میده . هم اتاقیِ من شخصی هست که همیشه دوست داشتم باهاش همسفر بشم با اینکه تا حالا از نزدیک او را ندیدم چون یک دختر بسیار شجاع و کمپر سوار است و ارتباط بسیار خوبی با آدم های مختلف برقرار میکنه. . این سفر یک تجربه جدید است و خیلی چیزها یاد میگیرم و مقدمه ای میشود برای سفرهای بهتر در آینده .
9. همان طور که خدا بقیه سفرهایم را مدیریت کرد و همه چیز خیلی عالی پیش رفت ، این بار هم عالی تر عمل میکنه. همان خدایی که داره کهکشانها و سیارات رو مدیریت میکنه، همان خدایی که داره همه موجودات رو اداره میکنه و همه چیز داره طبق نظم و هماهنگی او پیش میره، همون خدایی که ابر و باد و مه و خورشید رو جوری هدایت میکنه تا باران رحمتش نازل بشه و نعمت و ثروت برای همه موجودات در کره زمین تامین بشه ، همون خدایی که هوشمندانه کالبد فیزیکیِ تک تک موجودات رو اداره میکنه طوریکه شبها هنگام خواب بدون اینکه متوجه باشند به کار خودش ادامه میده ،بنابراین همین خدا وضعیت جسمانی و هورمونها رو در بدنِ من به گونه ای تنظیم و مدیریت میکنه که از نظر جسمانی و روانی با محیط اطرافم هماهنگ و در تعادل باشم . چون او بیشتر از من میخواد که سالم و شاد باشم و سفر لذت بخشی رو تجربه کنم. او همواره حافظ و مراقبم هست و تنظیم کننده امور که بهترین زمان بندی رو در راستای خواسته های من انجام میده.
در بخشی از سخنان استاد در این فایل متوجه شدم که استاد میگن وقتی فهمیدم مسیرم اشتباه هست از همان جا کار را متوقف کردم و مسیر را تغییر دادم با اینکه هزینه و وقت زیاد در آن مسیر گذاشته بودم. و گفتم خدا رزاق است و دوباره به دست میارم.
وای استاد این جملات عالی بودن. اما در کنارش نجوای ذهن اومد که نکنه به صلاح نیست این سفر رو بری و خدا داره بهت میگه همین جا تغییر مسیر بده و دیگه ادامه نده. نجوای ذهن می گفت تو از خدا خواسته بودی که بهت بگه چه کار کنی و الان از طریق این فایل داره میگه نرو سفر. شک و تردید اومد. دوباره شروع کردم به فکر کردن. آیا واقعا پیامش همین هست یا پیام دیگری داره؟
بیشتر فکر کردم. گاهی مرز بین روشنایی و تاریکی این قدر باریک هست که متوجه نمیشی کدام صدا ، ندای خداوند هست ، کدام صدا ،ندای شیطان. یعنی گاهی شیطان در قالب یک لباس زیبای توحیدی خودنمایی میکنه و پیام خودش رو به جای پیام الله جا میزنه.
در قسمتی از فایل استاد در مورد اینکه افراد از ایشان در مورد تصمیمات زندگی سوال میکنند چون انتظار دارند یک نفر به آنها بگه چه کار کنند که از خودشون رفع مسسولیت کنند . مشابه این مورد زیاد دیده میشه. مثلا من در سالهای گذشته که تعریف اشتباهی از خدا داشتم، هر وقت میخواستم راجع به موضوعی تصمیم بگیرم و دچار تردید بودم میرفتم با قرآن استخاره میگرفتم که به من بگه چه کارکنم و خیلی وقتها میشد که آیه هایی میومد که ربطی به درخواست من نداشت و من رو بیشتر دچار ترس و نگرانی می کرد. یعنی من با تکرار زیاد این عمل، خودم را دچار وسواس کرده بودم و وسواس هم از ناحیه شیطان است. در واقع خدا می خواست بگه ، من بهت قدرت تفکر و انتخاب دادم. بهت این توانایی رو دادم که فکر کنی اما تو میخوای بدون فکر کردن و بدون اعتماد و توکل و بدون تلاش برای مدیریت ذهن، یه جورایی خودت رو راحت کنی و از طریق استخاره به نتیجه برسی. این راهش نیست.حتی در همین سایت هم گاهی میبینم که بچه ها از بخشِ نشانه به طور افراطی استفاده میکنند که باعث میشه مسیر رو اشتباه برن. من خودم معمولا زمانی از این قسمت استفاده می کنم که ندای قلبم بهم بگه. و وقتی طبق ندای قلبم سراغ این بخش میرم ، دقیقا پاسخ را در همان قسمت می گیرم و از دیدن نشانه شوکه میشم.
بنابراین بعد از تفکر بیشتر ، به این نتیجه رسیدم که من باید در راستای خواسته ام که رفتن به سفری جذاب است، اقدامات لازم را انجام دهم و بقیه کار را به خداوند بسپارم نه اینکه متوقف شوم .
خدا را هزاران بار برای تمامی نعمتهایی که به من داده قدردانم.
خدایا شکرت که سالم هستم و میتوانم سفر کنم . به واسطه سلامتی ام بی نیازم. خدایا شکرت که سالم هستم و ورزش میکنم. خدایا شکرت برای حضور خانواده ام و سلامتی شون. خدایا شکرت برای دوستان خوبی که دارم و لحظات شادی که با آنها می گذرانم. خدایا شکرت برای آزادی، آرامش، استقلال شخصی و مالی، امنیت،رفاه و آسایش و بی نیازی. خدایا شکرت برای خانه ای که دارم، ماشینی که با آن به سفرهای لذت بخش رفتم، خدایا شکرت برای سفرهای عالی و همسفران فوق العاده و سلامتی در سفر، خدایا شکرت برای طبیعت ، خدایا شکرت برای تکنولوژی و راحتی کارها، خدایا شکرت برای فراوانی و برکت، خدایا شکرت برای آگاهی هایی که به من میدهی ،خدایا شکرت که این تضاد در ارتباط با سفر و خوشی هست نه یک رویداد ناخوشایند، خدایا شکرت برای تمام هدایت ها، کمک ها و حفاظت. خدایا شکرت که تو را دارم که بهترین رفیق و یار منی و بهترین راهنمای من در جهت زیبایی ها. خدایا شکرت که به من توفیق نوشتن دادی.
قدردان استاد گرامی و خانم شایسته هستم.
همواره سرشار از آگاهی های نابِ خداوند باشید.
نور الهی بر قلبتان جاری
این کامنت را همینجا تمام میکنم و از خداوند میخواهم بهترین ها را برایم رقم بزند.