مصاحبه با استاد | اجرای مفهوم «هم فرکانس شدن با خواسته» - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-54.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-20 21:25:362025-01-22 06:47:58مصاحبه با استاد | اجرای مفهوم «هم فرکانس شدن با خواسته»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای معجزه ها
خدایی که هر چه دارم از لطف بی نهایت اوست
استاد قشنگم و مریم دوست داشتنی سلام
و سلام به همه عزیزان این مسیر مقدس
امروز چهارشنبه سوری هستش و تمام خیابونای شیراز پر شده از صدای انفجار و تمام ملت ی شادی خاصی رو دارن
زندگی خیلی قشنگه
خدایا هزاران بار شکرت
وقتی ادم فرمون زندگی رو دست میگیره و مسیری رو انتخاب میکنه قطعا خداوند هدایتش میکنه به بهترین مسیر و این اصلی ترین جز قانون این جهان هستش
جایی که دل رو میسپاری بهش و میگی این من و این هم نقشه تو
اصلا چیزی که من تو این پروسه قانون خوب درکش کردم عجیب خدا دوست داره سهمشو به بهترین شکل اجرا کنه وقتی قدم هارو برمیداری و میگی من تا اینقدر قدرت و توانایی دارم مابقیش رو تو بیا
به طرز عجیبی میخواد بهت ثابت کنه که توکل کردن بهش بهترین کاری بوده که انجام دادیم.
اصلا چرتکه انداختنش عجیب رو عدالته
هزاران نفر دیدم میخورن به بن بست به تضاد به گرفتاری به مشکلات به حتی درد و برمیگردن میگن حتما صلاحشه حتما حکمتشه.
اما خدا قبل از قدم های من چیزی برای من از قبل مقرر نکرده
اصلا درد و رنج من صلاح اون نیست بلکه به طرز عجیبی هم عاصی میشه وقتی من خودمو گرفتار درد و رنج میکنم
اصلا هیچ مصلحتی نداره من با مشکلات دست و پنجه نرم کنم
کلا ی قانونی بیشتر نداره. میگه تو هر مسیری که میری قدم اول تو بردار مابقی قدم ها من
اصلا هم براش مهم نیست تو چه مسیری ما میریم
و حتی گاها من میگم شایدم اصلا معنی مسیر رو نمیده و فقط در مسیر حرکت ما سهم خودشو خوب اجرا میکنه.
همین دیروز با پسر خالم داشتیم در مورد ی اشنایی صحبت میکردیم که دچار اعتیاد هست و پسر خالم میگفت هر وقت باهاش بیرون رفتم به طرز عجیبی غیب میشد و وقتی پیداش میشد میگفتیم ما اومدیم دنبالت اونم میگفت فلان کار برام پیش اومد رفتم. من بهش گفتم محمد دقت کردی این افراد که درگیر اعتیاد هستن به طرزعجیبی برای رسوندن سوخت به خودشان در هر موقعیتی که باشن ایده های عجیبی به ذهنشون میرسه که اصلا این ایده ها به ذهن ی دانشمند نمیرسه و اون حرف منو تایید کرد و گفت بخدا منم از این موضوع هنگم. تو دلم گفتم دختر تو که میدونی داستان چیه پس چرا برات عجیبه
اون افراد در مسیر خواسته هاشون حرکت میکنن و خداوند هم در همون مسیر اونارو هدایت میکنه و ایده هایی به ذهنشون میرسه و اجرا میکنن اینکه اصلا جای تعجبی نداره که
یا اصلا ی خانمی چندین سال پیش برام تعریف میکرد ی دختری با مردهای مسن دوست میشده و وانمود میکرده که خانوادش اونو ترد کردن و هزاران قصه و به این طریق از آقایون پول تهیه میکرده برای امرار معاش که واقعا من یکی میگفتم اصلا این قصه ها چجوری به ذهنش رسیده که اون خانم گفت وقتی در مسیرش قرار بگیری ناخوداگاه بهت گفته میشه
اما الان میفهمم در مسیر قرار گرفتن و ناخوداگاه بهت گفته میشه یعنی چی
تمام افراد اطراف ما به صورت ناخوداگاه در مسیر هستن اما نمیدانن مسیر اصلی کدومه
و شاید اصلا پیدا کردن مسیر اصلی یعنی کمال
و وقتی ی انسان مسیر اصلی رو پیدا میکنه و شروع میکنه قدم برداشتن در مسیر اصلی یعنی تازه به کمال رسیده
خدایا هزاران بار شکرت
و چقدر لذت بخشه که هر روز به خودم یادآوری کنم که تو قطعا در مسیری که هستی نتایج برات میاد و اگر خواسته ای داری باید مسیرش رو پیدا کنی و قدم های اون مسیر رو برداری
خدایا هزاران بار شکرت بابت این آگاهی فوق العاده
خدایا هزاران بار شکرت
به نام خدایی که تنها خالق و مالک من است…
سلام به همگی
این فایل دوتا همزمانی جالب برامن داشت::
1️⃣یکی اینکه، استادجان شما فرمودید وسط ضبط بارون شدت گرفت و نتونستید ادامه بدید اما بعدازقطع شدن بارون کارتون رو انجام دادید چون به خودتون قول داده بودید که حتمن باید انجام بشه..
منم دقیقن دویاسه روزی هست که نتونستم فایلای زندگی دربهشت رو کامل ببینم و کامنت بزارم؛ همینطور کامنت گذاشتن برای همین فایلای مصاحبه. چون این چندروز اونقدر اتفاقات خوب برام رخ داد که فقط فرصت میکردم برای چنددقیقه بیام توی سایت و چندتاکامنت از قسمتای مختلف رو بخونم.
البته اینم بگم که به این معنانیست که فرصت نداشته باشم روی خودم کارکنما! نه! حتی باوجود اتفاقات خوب، بازهم من طبق قانون رفتارمیکردم و همچنان توحیدی در مسیرم حرکت میکردم.
اتفاقات خوبی که باعث شناختن آدمهای جدید در زندگیم شد و بقول مریم جان تجربه و عزت نفسم در این شناخت و روابط جدید افزایش یافت. روابطی که قبلن هیییچوقت به این خوبی نبودن.
من اعتقاد داشتم که نباید با غریبه ها یا جنس مخالف گرمگرفت…! اما این چندروز فرصتی پیش اومد و خدا هدایتمکرد با عزت نفسی که از وقتی دارم روی خودم کارمیکنم رفته بالا، هم با غریبه ها رابطه ی خوب و توحیدی داشته باشم و هم جنس مخالف البته درنهایت احترام.
خداروصدهزااااارمرتبه شکر برای درس بزرگیکه گرفتم
بعد از اینکه اون اتفاقات به اتمام رسید بازهم متعهدانه میخوامکه ادامه بدم و برای تکاملم و افزایش آگاهی هامکامنت بزارم
خدایاشکرت
2️⃣و همزمانی دیگه اینکه توی این فایل فرمودید فردا عیدقربان هست.. امروزهم اینجا عیدقربانه و من این همزمانی رو به فال نیک گرفتم و حتمن خدا مثل سایر روزهای زندگیم میخواد درس مهمی رو بهم بده… .
چقدررر این جهان قانونمند و زیباست خدایاشکرت💗
سیدجان درسته این فایل زنده نیست و برای قبلنه اما میخوام تحسینتون کنم برای اینکه انقدر ثروتمندشدید که مادرتون رو بفرستیدمکه و بهتون تبریک میگمبابت برآورده شدن این آرزوی زیباتون که منم آرزو دارم یه روزی برممکه… البته که مطمئنم حقیقی میشود🤗
شما از بچگی این آرزو رو داشتید و تازه الان محقق شده بقول خودتون به این دلیل که مادرتون تغییرکرده و یجورایی در مسیر درست حرکت کرده
وقتی که تکاملش طی شده و برای این سفر الهی آماده و مهیا شده
♦️پس زمانی به خواسته هامون میرسیم که خودمون و ذهنمون رو برای بدست آوردنش آماده کرده باشیم
🔸️چطوری آماده بشیم؟!
زمانی که از اعماق وجودمون باورکنیمکه لیاقت بدست آوردن فلان خواسته رو داریم که میتونم داشته باشمش
و این احساس لیاقت از عزت نفس میاد. وقتی که عزت نفسمون افزایش پیداکنه لیاقت بدست آوردن خواسته هم درما بوجود میاد و به تدریج که تکاملمون طی بشه براش آماده میشیمو باور میکنیمکه میشود.
پس این سیکل محقق شدن آرزوهاست::
⭐افزایش عزت نفس=روندتکاملی=احساس لیاقت=باورکردن=آماده شدن برای بدست آوردن خواسته=>محقق شدن آرزو
سیدجان عاااشقتونم با اینکه علم نسبتن بالایی از این قانون الهی دارید، اما مشاوره نمیدید و کلیت رو میگید و اصرار بر این ندارید که به ما بگید فلان کار رو انجام بدید تا فلان اتفاق رخ بده..
همه ی ماهایی که توی این سایت خداگونه هستیم عاشق این تفاوتتون با سایر استادان در این حوزه هستیم.
خداروشکر که شاگردتون هستم و در این سایت متعهدانه برای افزایش آگاهی هام فعالیت میکنم
⭐من خودم باید مسئولیت تصمیمات خودم رو برعهده بگیرم
خودم باید کلیت قوانین رو یادبگیرم و ازش استفاده کنم
خودم باید با یادگیری اونها در مسیر درست حرکت کنم و متعهد باشم به اینکهزندگیم رو اونطوری که میخوام و به روش خودم خلق کنم
خودم باید با درک بالایی که از قوانین بدست میارم مسائل زندگیم رو خلق کنم
پس همه چیز به خود من برمیگرده
⭐همه چیز به منِ مقدس بستگی داره
🔸️وقتی به خواسته هامون میرسیم علاوه بر پیشرفت خودمون، دیگران و در واقع جهان هم پیشرفت میکنه
⭐رسیدن به خواسته ها امری بسیار مقدسه
حتی بدست آوردن خواسته های کوچیک همپیشرفت و ترقی بدنبال داره و کلی برای جهان موثره
با رسیدن به خواسته ها به جهان خدمت میکنیم
به دیگرانخدمت میکنیم
و چهچیزی با ارزش تر از این خدمت بزرگ به دیگران؟!
اینکه با خدمت به دیگران به حس و حال خوب میرسی و باعث میشی حس و حال اونها همخوب بشه
⭐رسیدن به خواسته ها فرایندی مقدسه
چه جمله و باور ناب و زیبایی
خدایاشکرت
🔸️برای رسیدن به خواسته ها باید براش قدم برداری باید تمرکزت فقط برای خواسته و آرزوت باشه
ورودی های ذهنت منطبق با خواسته و آرزوت باشه
باید کارهایی رو انجام بدی که در راستای اهدافت باشه
باید مسیرهایی که تو رو از رسیدن به خواسته منحرف میکنن رو حذف کنی، تا مبادا به سمتشون کشیده بشی
وقتی قوانین رو یادمیگیری باید ازشون استفاده کنی باید ایمانت عملی باشه تا نتیجه دلخواه رو بگیری
به اندازه ای که ورودی مثبت به ذهنت میدی به همون اندازه خروجی مثبت دریافت میکنی
⭐تمام اتفاقات زندگی بدون استثنا توسط باورهامون رقم میخوره
توسط افکار و باورهامون شرایط زندگیمون خلق میشه
پس ما خالق زندگی خودمون هستیم
خالق شرایط و اتفاقات زندگیمون هستیم
🔸️جهان دارای بینهایت مدارهست که ما با کانون توجهی که داریم در یک مدار خاصی قرارمیگیریم که این مدارها از بد به خوب هستن و ما با هرفکری دریک مدار متناسب با همون تفکرمون قرار میگیریم
مدارهای خوب مداربالاتر هستن و ما هرچقدر با افکار خوب به مدارهای بالاتر هدایت بشیم، شانس بیشتری برای رسیدن به خواسته هامون داریم
البته که مدارهای بالاتر نیاز به طی شدن تکامل دارن و یک شبه به مدار خوب نخواهیم رسید. در ابتدا با مقاومت ذهن روبه رو میشیم اما با کارکردن روی ذهن تغییرباورها امکان پذیره
⭐با کنترل ورودی های ذهن به مدارهای خوب و خوبتر هدایت میشیم
همه چیز کنترل ورودی ها و تغییر باورهاست
با تغییر باورها دستیابی به خواسته ها ممکنه چون هیچ چیزی در دنیا وجود نداره که برامون غیرقابل دسترس باشه
با باورکردن، به تمام خواسته هایی که اونها رو رویا مینامیم میرسیم
فقط کافیه از همونجایی که هستیم شروع کنیم و با همون شرایطی که داریم قدم اول رو برداریم و ایمان داشته باشیم که توانایی هامون زیاده و خداوند حامی و هدایتگرماست..
وقتی باورکنی توانایی زیادی داری برای رسیدن به خواسته هات
وقتی بپذیری که همه چیز به خودت بستگی داره
وقتی بپذیری با کنترل تمرکز و ورودی های ذهنت همه چیز شدنیه
وقتی در مسیر درست حرکت کنی
وقتی متعهد باشی که واقعن میخوای زندگیت رو زندگی کنی
اونوقته که همه چیز برات لذتبخشه و آرامش بخش
چون داری از مسیرت لذت میبری و باعشق قدم برمیدادی
خدایاشکرت
⭐رویاهات رو فراموش نکن…
وقتی در مسیر درست، با عشق و ایمان و حال خوب حرکت کنی؛ به چیزهایی فراتر از تصوراتت میرسی.
🔸️با تغییر فرکانس و تغییر مدار، ذهنیتت عوض میشه و میشی آدمی که حتی برای خودت جدیده و خودت از این آدمی که ساختی، میشی راضی و از وجودش خوشحالی و بابتش ازخداوند سپاسگزاری میکنی
🔸️ما در جهانی زندگی میکنیم که هر روز داره پیشرفت میکنه پس موظفیم که روی خودمون کارکنیم تا طبق قوانین جهان، مانیز پیشرفت کنیم. در غیر اینصورت جهان تصمیم به غربالگری میگیره و وقتی ببینه براش سودی نداری از دایره حذفت میکنه… هرچند که خداوند همیشه هدایتمون میکنه و ازاونجایی که عاشق همه یماست هیچوقت نمیزاره چنین اتفاقی رخ بده مگر اینکه خودمون بخوایم..!
خدایا شکرت برای آگاهی های نابی که دریافت کردم🌹
شکرت برای حس و حال خوبی که دارم و اتفاقات خوبی برام رخ میده🌹
شکرت برای قوانین ثابت و بدون تغییرت🌹
دوستون دارم❤🌿
درپناه الله یکتا
به نام خداوند زیبایی ها
قدم 156
سلام به دوستان
توی دوره ای از زندگی برای خیلی چیزها زمان کوتاه گذاشتم .
اما توی زندگیم یه هدف تعیین کردم که باید بهش برسم و سالها روش کار کردم وزمان و انرژی گذاشتم و نتیجه نمیداد. نمیدونستم که باید چکار کنم.
یه کتابی میخوندم یه جاش نوشته بود با این مضمون که ایا قدرت اینو داری که مسیری که اشتباه رفتی رو برگردی ؟ این سوال مثل یه تیر به قلبم بود و تا چند روز حالم بسیار بد بود و نمیتونستم کاری انجام بدم.
اما من شهامت اینو نداشتم که ولش کنم چون براش زمان گذاشتم . انرژی گذاشتم و واقعا دلیل اصلی چون حرف بقیه برام مهم بود نمیتونستم رهاش کنم
توی رشته خودم که از همون سال اول که دبیرستان بود و رفتم داخلش و متوجه شدم اصلا دوستش نداشتم و باز زجر رفتم جلو و با زجر رفتم دانشگاه و چندبار مشروط شدم. و هر روزش برام ناراحتی بود و چون حرف بقیه برام مهم بود نمیتونستم ولش کنم .
چون ترس داشتم که بقیه منو سرزنش کنند و این روند تحصیل و همینطور بعدش. این رو راست نبودن با خودم سالها ادامه داشت .
حرف های استاد منو یاد خودم انداخت که چقدر شجاعت تغییر داریم ؟
استاد با اینکه دوره تندخوانیش میلیارد ازش پول درمیاورد ولی جلوشو گرفت . دفترهای ایرانش رو جمع کرد . کمتر کسی هست که شجاعت این کار رو داشته باشه . ادم ها وقتی به درامد میرسن همون رو میچسبن و ولش نمیکنن و خیلی ها توی این تله میوفتن ولی استاد هیچ وقت متوقف نشده
بنام الله مهربان
سلام ب همگی عزیزانم
گام16
اجرای مفهوم هم فرکانس شدن با خواسته
خداروشکر میکنم بخاطر این آگاهی های ارزشمند و این مسیر زیبا و وجود ارزشمند استادم
برای رسیدن ب هر خواسته ای
ما باید باهاش هم فرکانس بشیم تا درمدار خواسته مون قرار بگیریم
حالا چطوری هم فرکانس بشیم؟؟
باید از خودمون سوال بپرسیم ک :
من برای رسیدن ب خواسته ام چ کارهایی و بایدانجام بدم ؟؟
و چه کارهایی و نباید انحام بدم؟؟
کارهایی ک تمرکز ذهن رو ازمن میگیره
انرژی من پخش میکنه ان سعیکم لشتی
منو از مدار خواسته ام دور میکنه نباید انجام بدم
و کارهایی ک منو ب احساس خوب میرسونه
تمرکز منو لیزری میکنه
ذهن منو از درگیری آزاد میکنه
فضای ذهنم و خالی میکنه
منو در فضا ی خواسته ام قرار میده و باور پذیر میشه برای ذهنم ک میشود
و توجه کردن ب خواسته ام
درست کردن باورهای مناسب و قدرتمند کننده
مشخص کردن ویژگی های دلخواه خواسته
و چگونگی ش و سپردن ب خداوند
تسلیم بودن در مقابل خداوند و این باور ک هراتفاقی بیفته ب نفع منه
اگه ب خواسته ام برسم خوشحال میشم.
اگه هم نرسم ناراحت نمیشم
این حالت وقتی اتفاق میفته ک فراوانی خداوند و باور کنم
باور کنم ک فقط ی مکان خاص نیست ک منو ب خواسته ام میرسونه
ی شخص خاص نیست ک منو ب خواسته ام میرسونه
ی شغل خاص نیست ک منو ب خواسته ام میرسونه
وقتی من قدرت خداوند و باور کنم ک خداوند میتونه منو ب ساده ترین، و راحت ترین
و آسان ترین راه ب خواسته ی قلبیم برسونه گ حتی تصورش م نمیکنم
چون وقتی باور کنم ک خداوند بهتر از من خواسته ام میدونه
ب اسرار قلب من آگاهه
و بهترین راه ها و ساده ترین و راحترین مسیرها رو میدونه و منو باعشق هدایت میکنه
منو در مسیر خواسته ام اگه من ازش بخوام و اعتراف کنم ب بی فکری خودم
ب اینکه هیچی نمیدونم تو میدونی
چ آگاهی ارزشمندی
استاد گفت شب تا صبح داشتم ابراز عز و ناتوانی میکردم در برابر خداوند قادر مطلق
خداوند عالم مطلق
خدایی ک هدایت میکنه ما رو در هرلحظه
و ازش سوال میپرسیدم
ک من هیچی نمیدونم
گیر کار کجاست
چرا اتفاق نمیفته خواسته ام
هدایتم کن
بهم بگو قدم بعدی چیه
باید چیکار کنم
من ب هر خیری از سمت تو فقیرم و محتاج
بازم رسیدیم ب توحید و بندگی کردن
و ابراز ناتوانی مون در برابر خداوند مقتدر وهاااب غنی عالم
خدایا من هرآنچه دارم ازآن توست
ازتو بهم رسیده
من هیچی از خودم ندارم
من فقیرم بهت
من هیچ پناهی ندارم ب جز تو
تویی وهاااب
تویی غنی
تویی رحیم
تویی غفور
تویی رحمان
تویی قادر مطلق
تویی قادر مطلق
من هرخیری از سمت تو فقیرم و محتاج
خودت هدایتم کن
قلبم و باز کن
آسانم کن برای آسانی ها
از فضل ت از رحمتت برمن ببخش خدای غفور و رحیم
خدایی ک رحمتت همه چی و در برگرفته
الهی صدهزار مرتبه شکرت
تمرین
من فکر کردم در مورد مهم ترین خواسته ای ک دارم
و یادم اومد ک من برای رسیدن ب همین خواسته
رفتم سمت قانون جذب و شکر گزاری توگروه های تلگرام
و یواش یواش مرحله ب مرحله هدایت شدم
والان اینجا توی این فضای توحیدی ام
الهی صدهزار مرتبه شکرت
مهم ترین خواسته ی من ازدواج بود
و فک میکردم باهاش ب همه ی خواسته هام میرسم و خوشبخت میشم خخخخخ
با کلی باور غلط و احساس عدم ارزشمندی
برای فرار از شرایط کنونی
و نجات ازش
راستش خیلی فکر کردم ک آیا این خواسته هنوز برام اولویته یا نه؟؟؟؟
دیدم مهمه برام ولی ن اینقد ک اگه نشه ناراحت بشم و
ولی اگه هم اتفاق بیفته خوشحال میشم
من فهمیدم اولویت اصلی م و کارهایی ک باید انجام بدم
برای این خواسته ام
اینه ک احساس ارزشمندی و لیاقت و ببرم بالاتر خودمو بیشتر دوست داشته باشم
الگوهای مناسب مث استاد و خانم شایسته عزیزم و ببینم و تایید کنم و تحسین کنم
تمرکزم و بزارم رو ویژگی های مثبت آدم ها و جنس مخالفم
اعراض منم از روابط نازیبا
و ناخواسته ها
و توجه کنم ب خواسته ام و تجسم انجام بدم
و ویژگی هایی ک دوسدارم طرف مقابلم داشته باشه بنویسم
و اونا رو در خودم ایجاد کنم
با خودم ب صلح برسم
باورهای توحیدی مناسب بسازم برای خودم
دست از مقایسه خودم با بقیه بردارم
ک گاهی خیلی کم میاد سراغم ک همه ازدواج کردن فقط تو موندی داره دیر میشه
اختلاف سنی حداقل 4 تا6 سال ک جز معیارهای بود و خط بزنم
چرا چون من فکر میکردم اکه طرف مقابلم ازم بزرگتر باشه پخته تره
در صورتی ک متوجه شدم این یک باور محدود کننده اس خیلی از دوستان سایت هستن از من کوچیکترن و درک بالایی از قانون روابط
زندکی و خواسته هاشون دارن و من متوجه شدم ک میشه باهم سنم یا یکی دوسال کوچکتر هم ازدواج کرد
چون الگوهاش و دیدم
واینکه اینم بسپرم ب خداوند ک فردی ک آماده اس و ب بلوغ فکری
مالی
سنی
و روابط رسیده رو در زمان مناسب وارد زندگیم کنه
دیروز خواهرزاده ام ک یکسال و سه ماهه شه همه اش دستاش و باز میکرد
و روی پنجه وایساد
با زبان بی زبانی میگفت بغلم کن
قربونش برم کلی لذت میبرم از وجودش
خدایا شکرت بخاطر این فرشته کوچولو
ک ارزشمندی منو بهم یاد آوری میکنه
از هررررچیزی لذت میبره با هر صدایی شروع میکنه ب رقصیدن
دیروز براش آهنگ گذاشتم کلی رقصیدیم باهم
و اصن سمت مامانش نمیرفت
و همه اش آویزون من بود
ک مامانم بهم گفت الان میبایست ی بچه تو بغلت میبود اندازه سارا خخخخخ
هیچی بهش نگفتم
اصلا بهم نریختم چون من لایق بهترین ها هستم
تو دلم گفتم ب موقعش ازدواج میکنم و بچه دار هم میشم
من بیشتر از همه ی خواهر هام خاستگار داشتم تا الان
و خودم چون حسم تایید نمیکرد هیچ کدومو رد کردم همه رو
چون ب خودم میگم من لایق بهترینها هستم
وقتی ک من روی خودم کار میکنم عشقم در زمان مناسب وارد زندگیم میشه
هیچ عجله ای ندارم
اول باید باورهامو درست کنم
و ویژگی هایی ک میخوام و در خودم بسازم
خدایی من خیلی تغییر کردم
منی ک مث خروس جنگی با همه دعوا میکردم
تو زندگی همه نظر میدادم
تو دعوای خواهرهام با شوهراشون
الان حتی حرف عادی ک میزنم باهاشون و سعی میکنم هیچ دخالتی نکنم تو زندگی بقیه
ولی گاهی پیش میاد ک نظرم و میگم و پشیمون میشم ب من چه ک فلان آجیم با شوهرش مشکل دارن
ب من چه ک رابطه شون با بچه شون مناسب نیست
من نمیتونم کسی و تغییر بدم من هیچ توانایی در تغییر دیگران ندارم
من فقط توانایی زیادی در ساختن و تغییر زندکی خودم دارم
منی ک باور پذیر نبود برام گ کسی اصن منو بخواد و پیشنهاد بده برای ازدواج بهم
الان ب راحتی مطرح میشه و من میبینم ک ن این شخص لیاقت منو نداره
من لیاقتم بیشتره
و میتونه شخص مناسب تر و بهتری بیاد تو زندگیم
و ب میزانی م روی خودم کار میکنم برراحتی شخصی ک میخوام از جایی ک فکرش و نمیکنم میاد تو زندگیم
الهی صدهزار مرتبه شکرت
سلام عزیزم سلام من ب زکیه لرستانی عزیزم
چقدر عزیزم عکست زیباست
چقدر عزیزم روسریت زیباست
چقدر عزیزم عکس پشت سرت زیباست
چقدر خنده ات زیباست
وای کلی از دیدن عکست لذت بردم و کیف کردم.
اولاً ازت تشکر میکنم که اینقدر زیبا باورهای تو نوشتی
خیلی خوب نوشتی و امیدوارم اینقدر تکرار کنی و برای خودت ویس بگیری و در طول روز گوش کنی ک هم مثل من گفت و گوی ذهنیت کمتر بشه و هم مدارت بره بالا و بعد میبینی ک چقدر عالی انسان های وارد مدارت میشن با لِوِل بالا
بهترین کار برای اینک مرد خوبی وارد زندگیت بشه اینه عزیزم بگردی و الگوهای زندگی های عالی رو برای خودت مثال بزنی عزیزم
همین چند ساعت قبل داشتم با دختر اییم صحبت می کردم و میگفتم مرد خوب هم زیاد بعد گفت کو نشونم بده
براش چند تا مثال زدم گفت نه خب اونا از هم اول خوب بودن میدونی…..
بعد داشتم با خودم فکر می کردم این دختر چون باورهای ثروتش خوبه از همون سن کم همیشه برای خودش پول میساخته اما چون باورهاش در مورد ازدواج خوب نبوده اگر هم وارد رابطه میشه کوتاه و……….
من مطمئنم ک اگر کار کنی روی خودت و در درجه دوم رها باشی مطمئنم مطمئنم مطمئنم میای و رابطه عاشقانه ات با همسر عزیزت برامون مینویی.
از خداوند وهاب برات یکی از بهترین هاشو ارزو میکنم
موفق باشید
سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند
ترس اصلا وجود نداره ترس اصلا وجود نداره ترس اصلا وجود نداره
اگر ما صد در صد قدرت رو از آن خداوند بدونیم اون چیزهایی که باعث ترس شده اند قدرتشان صفره یعنی اصلا هیچ تاثیری ندارند هیچ
به قول یکی از اساتید
ترس اطلاعات و منابعی بوده که غلط بوده اما واقعی به نظر میرسند
به قول دوستات هر چیزی که بهت حس میده یک دروغه
فقط چیزهایی که حس خوب میدهند واقعیت دارند چون از خداونده
یک مثال میزنم از یکی از دوستان
چند وقت پیش تصمیم گرفت که بره دنبال علاقه اش لازمه بگم که این آدم یکی از موفق ترین و بی باک ترین افراد در زندگی من بوده که همین افکارش باعث شده بود از منفی به سوارشدن ماشین آلمانی برسه و ….
این آدم وقتی که خواست شروع کنه از هیچ کس مشورت نگرفت نه این که غرور داشته باشه نه فقط سر این که کسی لایق نبود در اطرافش که بهش مشورت بده ی عده آدم ضعیف شکست خورده و مشخصه از قبل که چی میگن در صورت مشورت
باهم دیگه شروع کردیم دنبال کارهای اداری لازمه اینو بگم ماشین آلمانی رو سر همین داستان فروخت و تزریق گرد به کار بی باکانه
بعدا فهمیدیم که آقا هر کی تو ایران بخاد کار اداری پیش بره یا باید پارتی داشته باشه یا رشوه بده که البته الان نظرم فرق کرده و مبگم خدا کافیه
ببینید هدایت خدارو فقط به صورت سیستمی هر کسی که حرکت کنه به طور قانون مند تحت حمایت الله است و خداوند میخاهد آن چیزی که اون میخاهد و در برابر خواست خدا همه مسخر هستند
به هر دری زدیم نشد فهمیدیم باید مارتی میراشتیم قبل این کار
ببینید جالبیه کار رو که وقتی حرکت میکنی همه چیز هدایتی هس به دوستم پیشنهاد رشوه دادند و اما سر قرار نیومدن کار خدا
وقتی که به الله پناه برد خیلی ساده وصل شد به مسئولینی که خدایی کار میکنند و اتفاقا مسئول ضد فساد بودند و اون ها وقتی موضوع رشوه رو فهمیدند خیلی عصبانی شدند و کار خدا حالت رقابتی کار مارو به عهده گرفتند
آقا خلاصه بگم فردای اون روز از دفتر همون مسئولین با بنده تماس گرفتند و گفتند چی شده و فردا بیا دفتر
آقا یک تماس گرفتن به قدرت خدا و همه اونهایی که میگفتن نمیشه و رشوه میخواستند خم میشدند جلوی من که البته جلوی خدا و امضا میکردند و جالبه این که یکیشون به خالت تمسخر خودش پرونده منو که گرفت گفت من امضا نمیکنم اینو و همون لحظه خم شد و امضا کرد
آقا این هایی که دنبال رشوه بودند فکر کردن که ما از اول مامور مخفی بودیم و الان همشون رو میفروشیم و اما این ها همه کار خدا بود
تمام کار هارو خدا انجام می دهد و صرفا شیطان القا میکند که نتیجش حال بده و این حقیقت نداره و خداوند قسم خورده که حمایت میکنه و پیش میبره
اینو نوشتم اول برای خودم که مسیری که تازه شروع کردم به هدایت خودش و به حرف آدم ها گوش ندادم هر لحظه در خال هدایتم و اینو میدونم که من بدون اون هیچم و به هر خیری که از اون ب من برسه فقیرم و من ناتوانم و اون میتونه در عرض یک روز تمام اتفاقاتی که ناامید کرده بودن منو همه رو به خیر تبدیل کنه و همونا بشه برام منبع خیر
خدایا لازم نیس هیچ وقت به ته خط برسم که بفهمم که جز تو هیچ کس رو ندارم و به هیچ کس تکیه نمی کنم خداجونم الان هم ته خطم ازت نمیخام کمکم کنی چون میدونم خودت کمکم میکنی من ازت میخام همیشه در راه تو باشم و عاشقانه تو رو بپرستم
خداجونم من بدون تو هیچم من به امید و توکا به تو حرکت کردم و میدونم که بالاخره همه چی رو برام خیر قرار میدهی
سلام ابوالفضل عزیز
سپاسگزارم که به سادگی و روان تسلیمت رو در مقابل خدا نوشتی و توحید رو در عمل پیاده کردی .
کل دنیا جمع بشن نمیتونن مگسی بیافرینند و همون مگس هم اگه تیکه ای از غذاشون رو بگیره قادر به باز پس گیری نیستند.
اگر خدا عزتی به آدمها بده هیچ کس نمیتونه اونو بگیره و بالعکس اگه خدا نده هیچ کس نمیتونه بده.
ترس اصلا وجود نداره ترس اصلا وجود نداره ترس اصلا وجود نداره
این جمله ات خیلی برام قشنگ بود و در ادامه گفتید
اگر ما صد در صد قدرت رو از آن خداوند بدونیم اون چیزهایی که باعث ترس شده اند قدرتشان صفره یعنی اصلا هیچ تاثیری ندارند هیچ
این باور بزرگیه که صد در صد قدرت رو بدیم خدا و خدا برامون همه چی بشه
بهتون تبریگ میگم و برای خودم و همگی آرزوی این جنس ایمان قوی در عمل دارم
سپاسگزارم که نوشتید
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی و ربی من لی غیرک/ خدای من و فرمانروایم، من غیر از تو چه کسی را دارم
سلام به استاد جان جانانم، این مرد دوست داشتنی و گرانقدر.
سلام به خانم شایسته شیرین و الگوی ناب من در همه موارد.
سلام به همه دوستان عزیزم
الهی شکر برای یک روز دیگه بندگی خدا و شاگردی استاد.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
استاد بیشتر از همه مواردی که در این فایل توضیح دادید، این جمله برام خیلی بولد شد:
یه شب تا صبح فکر کردم، فکر که نکردم…. به بی فکری خودم اعتراف کردم. گفتم خدایا من هیچی نمی دونم، تو بگو من چیکار کنم.
این عبارات رو باید روزی صد بار حداقل نوشت و خوند و تکرار کرد.
من هیچی نمی دونم.
هرچقدر جلوتر میرم بیشتر می فهمم که من هیچی نمی دونم. خداست که اگر دل بهش بسپارم در بهترین زمان منو راهنمایی میکنه به بهترین تصمیم و اقدام.
مگه تا بحال این کار رو نکرده؟
مگه برام کم گذاشته هروقت تسلیمش شدم؟
به خدا قسم که بیش از تصورم بهم بخشیده.
اون زمانی که ابراهیم بخاطر بیماری پندمیک بیکار شده بود من تازه دانشجوی استاد و شاگرد ته کلاس 12 قدم بودم.
یه انرژی و ایمان ضعیفی بصورت یه نهال تازه کاشته شده داشت در من شکل می گرفت.
فایلهای توحیدی استاد و باورهای ثروت ساز رو در کنار 12 قدم گوش می دادم و یه نیرویی در من زمزمه می کرد که:
فقط غصه نخور.
قدر عافیت بدون.
حل میشه نگران نباش.
فقط از خدا بخواه و پیش هیچکس شکایت نکن. حتی توی دلت هم غرغر و ناله نکن.
ایاک نعبد و ایاک نستعین، اهدنا الصراط المستقیم
اگه من اون روزها که خواسته ام گشایش مالی بود بایدها و نبایدها رو رعایت نمی کردم در مدار دریافتش قرار نمی گرفتم.
همونطور که اوایل هنوز بلد نبود. 2 سال طول کشید تا یه چیزایی یاد بگیرم. اما دیگه درسهام رو خوب یاد گرفتم.
باید هر روز شکرگزاری می کردم.
باید هر روز از خدا می خواستم که منو به بهترین و ساده ترین راه حل مسئله راهنمایی کنه.
باید الگوهای موفق پیدا می کردم.
باید با تکیه بر توانایی هام دست به عمل میزدم.
باید بیشتر توکل می کردم و بجای چشم سر بیشتر از چشم دل کمک می گرفتم.
در عوض،
نباید از هیچکسی انتظار کمک می داشتم.
نباید به عوامل بیرونی قدرت می دادم.
نباید احساس بی ارزشی می کردم.
نباید احساس قربانی شدن می کردم.
نباید اونقدر می ترسیدم.
بله دو سال طول کشید تا نشونه ها ظاهر شدن.
درها باز شدن. عزت الهی زندگیم رو نوازش کرد. نعمتهای مادی سرازیر شدن.
سال سوم من تغییر بزرگتری کرده بودم. به همون نسبت جهانم تغییرات بزرگتری کرد.
چون من به نادانی خودم داناتر شده بودم.
و این احساس کوچکی و ناتوانی در برابر عظمت رب همینطور که پشت سر استادم دارم حرکت می کنم هی بیشتر داره تقویت میشه و من هی آسوده تر و دلارامتر میشم.
به همون نسبت نعمتهای زندگیم هم داره بیشتر و بزرگتر میشه. حتی به فاصله کمتری از قبلی داره به سمتم میاد.
^
هرگز از یادم نمیره اون لحظه که شنیدم مادرم پر کشید و رفت.
من موندم و یک ذهن خالی و فقط لفظ معجزه گر خدایا شکرت، خدایا من به هر خیری که از جانب تو به من برسه فقیرم، خدایا برام آسونش کن
این معجزه رو باید قاب کنم و بزنم سردر ذهن نجواگرم که یادم نره خدا چطور اجابت میکنه وقتی که قدر خداییش رو بشناسی. حتی به اندازه چشم برهم زدنی.
اون روزها و لحظه ها من
باید توکل می کردم
باید ورودی هام رو کنترل می کردم.
باید نجواهای ذهنم رو خاموش می کردم.
نباید به سیاق عموم جامعه و عرف و فرهنگ عمل می کردم
تا حدود زیادی موفق شدم اما ادعا نمی کنم عالی بودم.
می دونید همین درصد نسبتاً مناسبی که خودم رو با قانون هماهنگ کردم چقدر برای زندگیم ارزشمند واقع شد؟
چقدر منو شکرگزارتر کرد؟
چقدر برام آرامش به ارمغان آورد؟
تا ابد سپاسگزار خداوندم که منو در مسیر دریافت هدایتهاش قرار داد و سپاسگزار استاد نازنینم که قانون رو درک کردن و به من یاد داد.
^
من خواسته ام این بود که دوستانی داشته باشم اهل رشد و خداشناسی. کسانی که وقت تلف نکنن و زندگیشون هدفمند باشه. ذهن ثروتمندی داشته باشند و در تلاش برای پیشرفت همه جانبه زندگیشون باشند. اهل خاله زنک بازی و غیبت و تمسخر نباشند.
خوب باید من خودم اول چنین آدمی می شدم.
باید برای وقتم برنامه ریزی می کردم.
باید ویژگیهای مثبت اخلاقیم رو تقویت می کردم و از رفتارهای ناپسند پرهیز می کردم.
من نباید با افراد غیر هم فرکانس همراه و دمخور می شدم.
نباید ترس از طرد شدن و تنها موندن می داشتم.
نباید رودربایستی می کردم.
ادامه دادم. محکمتر عمل کردم. عوامل و افراد مزاحم روند بهبود شخصیتم رو کم کم حذف کردم.
به قرآن و سایت و فایلها و دوره های استاد بیشتر پناه آوردم.
تمرکز کردم.
و چی شد؟ خدا خودش منو شخصا در آغوشش گرفت و برد با دوستانی از سایت نزدیکتر کرد که نماد رشد و ایمان و توحید هستند.
خدا اول از همه برای من بهترین دوست و همدم شد و بعد دوستان زمینی نصیبم کرد که به بزرگی خودش قسم بزرگترین افتخار زندگیم اینه که می تونم باهاشون هم کلام بشم.
^
من با تمام جانم پر بسته و اسیر مرام و معرفت این خدام که وقتی یک قدم به سمتش بر میدارم اون با عشق صدها قدم منو به جلو میبره.
نه گذشته ام رو نگاه میکنه و زمانهایی از اکنونم رو که بهش وصل نیستم.
ان شاالله که بتونم به باید و نبایدها همواره عمل کنم.
باید بنده رب بود و دل سپرد
نباید ترسید و دست بسته نشست.
در پناه لطف الله باشید.
سلام استاد جونم
ای جان چ فایل فوق العاده ایی
اگه اشتباه نکنم این فضارو توی دوره جهان بینی دیدم
ممنونم که فایل تصویری اونم از جاهای بسیار زیبا میزارین ناخوداگاه ما باور میکنه که میشود
خداروشکر میکنم که ارزوی مادتون هم براورده شد و شما دستی بودین تا اون رو به خواستشون برسونین
منم خواسته های بزرگی دارم برای خانوادم
و خدای من هم منو به خاسته هام میرسونه
هر بار که فایلهای شمارو میبینم ایمانم خیلی قوی تر میشه
مدارم رو تغییر میدم و این تعهد من به خودمه
قانون رو درک میکنم(تقریبا درک کردم)و بهش عمل میکنم با تمرین و ممارست
چه راهی اسونتر از عمل به قانون و رسیدن به هر انچه که میخواهی
حتی اگر سالها طول بکشه که در قانون خبره شی
الان برای من زمان حرف نیست زمان عمل هست
ذره ذره اهسته اهسته مهارت استفاده از قانون رو کسب میکنم
احساسمو افکارمو ورودی هامو کنترل میکنم
من هم یه ادم معمولیم که میخام خیلی قانونی به خواسته هام برسم
در مسیر ارزوهام حرکت میکنم و لذت میبرم
و خدا بر من درود میفرستد
یواش یواش بر تک تک فرکانسهام تسلط پیدا میکنم و هر لحظه قانون رو تایید میکنم و بر قانون متمرکز میشم
و دنیا واخرت رو نصیب خودم میکنم
لحظه ایی که فهمیدم فایل جدید رو سایت قرار گرفته خیلی خوشحال شدم هی بلند تکرار میکردم اخ جون قسمت نوزدهم
خواهر کوچیکترم(که با من هم مسیر نیست)اومد گفت چی اومده؟؟گفتم فایل عباسمنش
گفت هووو فک کردم فلان فیلم اومده
من اهل تماشا فیلم نیستم
گفتم اخه مگه چیزی جذابتراز عباسمنش هم هست که من براش اینقد خوشحال شم
واقعا شکرگذار وجود شما هستم
من که کتابخون خیلی قهاری بودم (البته فقط کتابای موفقیت میخوندم چندین ساله)و کلا سرگرمیم بود همه تعجب میکردن که من فیلم نمیبینم اهل شبکه های اجتماعی نیستم و کتاب اینقد دوس دارم انگار از سیاره ایی دیگه اومده بودم
الان دو هفتس که کتاب نخوندم فقط از فایل های شما نکته برداشتم
احساس میکنم تمام چیزهایی که میخاستم از کتابها درک کنم
شما خیلی واضح وروشنتر و درستر بهم میگین
خداروشکر که من به سایت شما هدایت شدم
خداروشکر که شما دنبال خواسته هاتون رفتین
و تاثیرش در زندگی ما کاملا مشهوده
رسیدن به خواسته ها امری مقدس است
سلام سارای عزیزم
نطرتون برام خیلی عالی بود منم هر وقت فایل میبینم کلی انگیزه میگیرم. انشالله ب همه خواستههاتون راحت برسین و دستی برای خانوادتون بشین
سلام عزیزم
ممنونم مهربون
انشالله همگی به راحتی به به تک تک خواسته هامون برسیم????
سلام سارا جان عزیز
نمیدونم با چه احساسی این کامنت رو گذاشتین که اینجور اشکمو در آوردین .. عااالی … چقدر تاثیرگزار بود ..امیدوارم در این مسیر خوشگل ثابت قدم باشیم
برات بهترینهارو آرزو دارم عزیزم
سلام عزیزم
سپاسگزارم از احساس نابی که باهام به اشتراک گذاشتی
به امید موفقیت
سلام بر همه عزیزان وسلام بر این خانواده عزیز وموحد . خدای عزیز را شاکرم که دراین جمع صمیمی و دوست داشتی هستم ووقتی به اینجا هدایت شدم . یادم می آید که از خدای خودم , شبی سؤال میکردم که : خدایا تو خسته نمیشی ؟ .تو چطور این همه رفتار بنده هایت را تحمل میکنی ؟. خدایا تو حوصله ات سر نمیره ؟. چطور در روز قیامتت این همه انسان را , پاداش یا جزا میدهی ؟ مگر تو چقدر توانایی داری ؟ و…….. این بود که خدای عزیز ؛ آن جان جانان , آن هستی بخش , بطرز معجزه واری , مرا به اولین کلیب انگیزشی یک انسان هدایت کرد . …… باید از خودمان بپرسیم که چقدر از خواسته هایمان محقق شدن .. باید سعی کنیم خودمان را در لحظه ای تجسم کنیم که به خواسته هایمان رسیده ایم وآنقدر تکرار تکرار کنیم که بااااااااااااااا ور کنیم …… برای رسیدن به خواسته هایمان نیاز نیست کارهای عجیب وغریب وبزرگ را انجام بدیم …. یادت باشد باید بزززززززززززززززززززززززرگ فکر کنی وکوووووووووووووووووووووچک شروع کنی . قدمهای کوچک وپوسته شما را به هر خواسته ای میرساند …….تنها کسییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی که میتونه به تو کمک کنه خودت هستی . هیچ دوست ودشمنی بجز خودت وجود ندارد ……….. رسیدن به خواسته ها ورویاها ؛ هیچ ربطی به دولت وملت ودیگر شرایط ندارد ……..الله اکبر ……. تو همه اون چیزهایی که نیاز داری همین الان داری …. پس منتظر هیچ کس ؛ جز خودت نباش …….سبحان الله …..هیچ وقت منتظر نباش که شرایط برایت مهیا شود آنوقت حرکت کن … چنین چیزی هیییییییییییییییییییییییییییییییییچوقت مهیا نخوااااااااااهد شد . اگر حرکت کردی شرایط ونیروها یی به کمک تو می آیند که فکر میکنی معجزه ای رخ داده است ……الحمدالله ….. هیچ کس کامل نیست اگر باایمان 100% حرکت کنی معجزها خواهند آمد ( که من دیدم در زندگیم ووقتی اولین بار این نتایج را دیدم فقط خودم تنها بودم وخدا … وراه میرفتم واشک شوق میریختم ) اگر در زندگی هدفی نداشته باشید مانند آن آب گودال میباشید که حرکت نمیکند ومسلما کندیده میشوی …. مثل یک مرده هستی که فقط نفس میکشد ….. خدایا شکرت …..وقتی به خواسته ات میرسی اون موقع است که متوجه میشوی چقدر تو توانا ودارای نیرویی الهی بودی ونمیدانستی . وقتی برای هر رویا وخواسته حررررررررررررررررررررررکت کردی همه نیروها ؛ از خدا گرفته تا حیوانات ومردم و….. به یاریت می آیند ……
تصمیم بگیرید . تصمیم بگیرید که میخواهید جز کدام آدمها باشید . صعود قلعه است که انرژی میخواهد صعود در دره کاری ندارد .
برای اهدافتان دلایل وانگیزه های زیبا بنویسید . هرچه انگیزه شما زیاد باشد . قدرت شوق شما در آن راه زیادتر است . موفقیت هر آدم هییییییییییییییییییییییییییییییییچ ربطی به دیگران ندارد
سختیها بهترین دوستان زندگی من بودند وهستند . طوری زندگی کنید که بعد از مرگ حسرت هیچ چیز را نخورید وهمیشه از شما به عنوان یک قهرمان یاد کنند
دکتر عزیز . برادران وخواهران عزیزم من وقتی نیم ساعت یایک ساعت به این خانواده میام وفایلها را وکامنتهای بچه ها را میخونم کم کم انگار به من شراب نم نم اصل فرانسه درکاخ الیزه به من میدهند و آرام آرام مست میشوم وبعضی موقعها چنان مست میشوم که اگر عباسمنش پیشم باشد نمک بهش میزنم تا کمی شور باشد وبعد میخورمش ….. بعضی فایلها یه ته استکان کوچلو به شما میده ….. اما بعضی فایلها پر پر ( هفت خط ؛ شعر سکوت محی الدین را بخوانید ) وهفت خط به آدم میدن وسرا پا پراز عشق .امید وشور وشوق میشوی .مثل فایل ؛ باور خدا … فقط روی خدا حساب باز کن … الله مالک است ….. یعنی میخواهم خلاصه بگویم که ؛ عباس عزیز ؛ یه یک ساعتی که اینجا من می آیم که یک نیرو ویک حس بی انتهای الهی ویک حرکت پویا وشوق به زندگی وبسیار بسیار خوش اخلاقی در خودت وخانواده ات احساس میکنی
اون قسمت فایلهای تصویری هم خیلی انرژی دهنده وحرکت آفرین است . وخواهش میکنم تا ابد ادامه داشته باشد مخصوصا که چهره وقیافه بچه ها رامیبینی . مثلا من خودم میگفتم ؛ آفرین این خانم شب خیز کیه ؟ که اینقدر خوب مینویسند ووقتی فایل تصویری ونتایج خودش را میگفت ؛ بیشتر بهر آدمی القا میکرد ووافعا بیشتر شور وشوق ایجاد میکر دکه ما ” میتوانیییییییییییییییییییییییییم ” وخیلی زیبا وپر انرژی فعل ” توانستن ” و” حرکت ” به جلو به هر انسانی القا وشارژ میکرد خیلی انگیزه دهنده وروحیه دهنده بود وهستند …………………………وفایلهای دیگر بچه ها همینطور ………
در پناه خدای عزیزم و عید بندگی بر همه شما مبارکا بادا . الهی آن ده که آن به
خدایا ؛ یاریمان ده که ؛ فققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققققط بنده ی تو باشیم انشاء الله
امیدوارم همیشه مست شراب ناب این اگاهی ها و الهامات و درک های الهی باشیم و در این احساسات پاک خدایی بیشتر غرق بشیم
خیلی زیبا نوشتید …. سپاسگزارم :)
سلام دوست وهمراه عزیزم اقارحیم حرفهاتون فوق العاده احساسی وجالب بودهرچقدراستادمیگن نمیخوام ازمن تعریف کنیدنمیشه که نمیشه وافعاجالبه اونقدراین قبیله ی عباس متش نتیجه گرفتن که ادم محو میشه دوسته خوبم موفق وپیروزباشید
سلام خداوند برشماخواهر خوبم مریم تیموری عزیز ؛ سپاسگزارم خواهر عزیز و فاطمه سهل دین عزیز دایی
ازوقتی که بااین بچه ها واین سایت آشنا شده ام 100% زندگیم تغییر کرده . به نظر من وقتی آدم اینجا میاد بزرگترین هدیه ها را میگیره واون هدیه هم چیزی نیست جزء اینکه سراسر وجودت را یک آرامش زیبا فرا میگیره . امیدوارم بزودی نتایج بزرگی که نصیب این حقیر شده بتوانم به یک صورت برای همه عزیزان بگویم
به خدایی که جانم در دست اوست من یک آدمی بودم که در رددنااسفل سافلین ودر پست ترین جای ممکن زندگی میکردم اما وقتی ( مخصوصا شبها ) با خدای خودم جروبحث میکردم که مثلا میگفتم ؛ خدایا تو هیچ خسته نمیشی ؟ توکه خدایی ؟ واین همه آدم خلق کردی ومیگی بی نیازی ؟ خوب این همه آدم به چه درد تو میخورند ؟؟؟؟ !!!!!! اصلا بگیریم که همه خوب بودند وبه بهشت رفتیم خوب اونوقت چه دردی از تو دوا میشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ یا مثلا منو عذاب کردی مگر تو چه کاره هستی واز عذاب من چی نصیب تو میشه ؟؟؟؟؟
واین جور حرفها ———- تااینکه دریافتم من هم جزیی از اوهستم اصلا از او جدا نیستم برای من مرگی در کار نیست این مرگ را شیطان به ذهن فرزندان آدم القا کرده . دریافتم که من هم جاودان ونامحدود و…. هستم
بعد یه نگاه مختصری به تاریخ انداختم (در تایید اینکه من جدااز خدا نیستم ) دیدم هر جا این جانشینش مشکلی برایش پیش آمده این خدا چه کارها که نکرده ؟ دیدم کسانی که ثابت قدم در راهش بودند این خدا چه کارها که برای اون افراد نکرده ؟خونه خدا پرشد از بتها ……. خداوند محمد ص را فرستاد وکمک کرد و هزاران نمونه دیگر
خلاصه مریم جان وعزیز دل دایی خانم فاطمه سهل دین . دریافتم که عشق وایمان وبا خدا بودن 100% است واگر 99% باشد کاری باتو ندارد .
عزیز دل دایی فاطمه سهل دین ومریم تیموری عزیز ؛ من بیش از دو سال است که عضو کوچک این خانواده هستم در این دو سال یک بار مریض نشدم همه هم سن وسالهای من ؛ چربی فشار خون ؛ عصبی و……. دارند اما من چرا چنینم ؟؟؟؟؟؟؟؟
چون وصل شدم به اون انرژی پاک اون الله ووقتی با اوشدم دیدم که چقدر زندگیم راحت است .
یا مثلا میگفتم چرا با گذشت سالهای سال ؛ مردم هنوز به امام حسین عشق میورزند چرا سعدی وحافظ ومولانا وعطار و….. این قدر جاودانه هستند وهنوز نامشان ورد زبان مردم است . دریافتم که : بله اونها به خدای عزیز وصل شدند وچون خداوند جاودان است هر که هم ؛ به او 100% وصل بشه ؛ او هم جاودان میشه ( اینجا بود که فهمیدم ایمان وخدا وباور وفرکانس یعنی چه ؟ مخصوصا : خدا یعنی چهههههههههههه ؟؟؟؟ )
من هم در این مدت دارم سعی وتلاش واستقامت میکنم که به او وصل شوم ووقتی وصل شدی همه چی هست همه چی . چون خداوند همههههههههههههههههههههههههههه چیییییییییییییییییییییییییییز هست ومیییییییییییییییییییییشود
ووقتی دریافتم چرا برایم کمی سخت است وتلاش میکنم . چون سالهای سال است مشتی چرت پرت به ذهنم انداخته ام حالا به هر طریق وروش
وقتی دریافتم که خدا وفرشته هایش بر کسانی که در صراط اویند درود وسلام میفرستند ؛ دیدم از این بهتر چی هست
وهمه وجودم اینجا شد وموندن در این راه …..
تغییر من مثنوی معنوی است انشاء الله روزی زیبا همش خواهم گفت
خدای خوشگلم . مهربان من ؛ حلوای هزار رنگ وخوشمزه زندگیم ( من هم هم اسم یکی از صفات توام ) خودت گفتی که اگر صد بار توبه شکستی باز آ …. اومدیم در خانه ات . مهمانت شدیم ؛ توکه دوست نداری به مهمانت بد بگذرد ؟. دستمان را بگیر ای معبود بی همتا . که خلیل تو باشیم . خداجون خودت که میبینی ومیدانی که از همه بریدیم واومدیم در خانت ؛ پس ازت میخواهم که هیچوقت دستم را رها نکنی آخه قربونت برم من هم بنده ی ناچیز توام مگر خودت نگفتی فقط مرا بخوانید حال با تمام وجود میخوانمت . کمکم کن که فقط بنده ی تو باشم انشاء الله
سلام دوستان عزیز خسته نباشید
و سلام به شما اقای سپهوند راستش من به شما خیلی حسودیم شد چقدر تعبیرات تفسیر شما از خدا زیباست چقدر حس خوب و حس حسادت در من ایجاد میکنه که کاش من هم همچین برداشتی از خدا داشتم….
توی تنهایی و گرفتاری ها و زمانی که ده تا روز به ازمونم مونده اومده بودم اینجا تا تو سایت عباس منش چیزی پیدا کنم و حالم رو بهتر کنه و به نجواها توجه نکنم قسمت نشانه ای به من نشان بده رو زدم و با فایل 19مصاحبه ی عباسمنش رو به رو شدم
دوست داشتم اول کامنت دوستان رو بخونم که کامنتای شما توجهم رو جلب کرد خوش به سعادتتون که همچین خدایی دارید و خدا رو درست شناختید
امیدوارم من هم به همچین دیدگاهی برسم
سلام برفاطمه عزیز آیا میدانی همین دستی که داری نگاهش میکنی پیامبر عزیز آنرا بوسیده است میدونی چرا ؟ چون فاطمه مستقیم از خود خداست چون فاطمه ستوده مثل خدای عزیز ، شریک آفرینش است چون می آفریند
اگر آدمهای بزرگ به این جهان آمدند چون مادرشان بزرگ بود
فاطمه جان ، خدا ساده است حتی برتاب کودکان بازی میکند فقط بدان که این خدا ؛ ترا مستقیم از وجود خودش به مرد هدیه داد
پیامبرت گفته : من از دنیای شما از زن وبوی خوش ونماز خوشم می آید چرا ؟ چون میگفته من با دیدن صورت زیبای زن ؛ به یاد پروردگارم می افتم
وبدان که خداوند عاشق توست وهر لحظه حواسش به شما ومن است ……………… سپاسگزارم عزیزم خداوند هرچه میخواهی عطایت کند
سلام دوستان
و سلام ویژه به اقای سپه وند ممنون که پاسخ دیدگاه من رو دادید
امیدوارم حال و احوال شما خوب باشد
…………………
توی این چنتا نقطه چین نمیدونم چی بنویسم از مسائلی که هست اما توکل بر خدا که به من ثابت شده توی این دنیا فقط تویی و خدای خودت امیدوارم این دوره هم تموم بشه
ممنون از شما و استاد عباسمنش عزیز
بنام خدای رزاق
سلام استادعزیزوخانم شایسته نازنین
نشانه امروزمون این فایل فوقالعاده
● قرارگرفتن در مکان و زمان مناسب
خدایا مرا همیشه در زمان مناسب و مکان مناسب قرار بده. خدایا انسانهای فوقالعاده را در مسیرم قرار بده برای رسیدم به اهدافم.
{ خانواده محترم استاد جان در زمان مناسب ودر مکان مناسب قرار گرفتند} ،مکانی که پیشنهاد نبوده برای ویزا والبته اینکه مسئول آن مکان به صورت هدایتی راهنمایی کردند سمت خانمی که فارسی می دانست.
● استاد عزیز آن نکته ای که گفتید بعضی مفهوم را خوب نمی گیرند مثالش توی خرج کردن پول برایم پر رنگ بود .یکباره سوالی از دوستان در عقل کل پرسیده بودند که استاد گفتند خرج کن و نترس خدا میده و جواب جالب یکی از شاگرد ممتازها که گفته بودند( منظور استاد این نیست که مثلا 15 میلیون درآمد داری چند روزه خرج کنی بقیه ماه … منظور استاد این هست با توجه به پولی که می سازی.هر چقدر پول بیشتری بسازی بیشتر خرج کن.
البته منم اوایل شاید بعضی صحبتها را کامل درک نمی کردم اما خدا را شکر بهتر شده ام.
● هر فایلی فوق العادهای که میگذارید یه بخشش پر رنگ تر است مثال : در تصویر خانه بزرگ ،فرش زیبا ،آشپزخانه کامل،موتور فوق العاده ( یه لحظه دقت کردم بیشتر دو تا فرش ها را نگاه می کردم که آه از فرشهایی که پدرم معامله میکندخانه استاد هست چون دور هستم از ایشون هر بار از این نوع فرش میبینم حتی فرش فروشی سر خیابان بسیار بسیار شاد می شوم. یک دوستی که خانه بزرگ می خواهد به بزرگی این جا دقت می کند .عزیز دیگری که آرزوی موتور خاص را دارد با تیز بینی بیشتر آن را می بیند .و کسی که خیلی محیط شلوغ را دارد بهآرامش و سکوتی که شما تجربه می کنید دقت کرده و تحسین می کند .
تا حالا از این زاویه دقت نکرده بودم که نگاه حتی به تصویر یک فایل که ثابت هم هست از دریچه دید هر کسی متفاوت هست.
● فایل عمل به الهامات را چند بار دیدم دیروز انگار امروز مکمل اش را توضیح دادید.
● تکرار،تکرار ،تکرار بعضی وقتها تمرکزم کم میشود و می بینم کم کم فایلها را فقط می شنوم و درکی ندارم ازش .سعی کنم بهتر و بهتر شوم.
● آب و هوای گرم را می پسندم . یاد موضوعی افتادم سالها پیش یکی از هم اتاقی های دانشگاه که شمالی بود نامزدش برای کار رفته بود قم. وما که میگفتیم چه جوری طاقت میاره از هر روز بارون وجنگل رفته از دید ما،و ایشون هم میگفتند دارم کیف میکنم همیشه آفتاب ،هوا گرم ( خواسته ها متفاوت هست )
●بعضی کارها را انجام نده در راستای هدف ( سالهاست این را رعایت میکنم . 99٪مانتو کت وشلوار می پوشم.بسیار مراعات میکنم هر موردی را تا به شغل سیاسی مورد نظرم برسم.
● سعی شماپراکنده است. سعی من پراکنده است که نتیجه عالی نمی گیرم( بازبینی شود)
● برای من هم موردی که مد نظرم است عالی و راحت ومعجزه وار انجام شود و بیایم وبا شادی بگویم.
● چقدر عالی بزرگترین سایت موفقیت جهان با چندین زبان مختلف فعالیت کند و خیلی از عزیزانی که از خداوند درخواست هدایت دارند به راحتی استاد عزیز را بیابند. تصورش هم فوق العاده است. جهان جای بسیار بهتری می شود .
معروفترین و شاخص ترین استاد جهان شوید به زودی و معجزه وار از این لحاظ که قوانین جهان را به ساده ترین حالت بامثال و نشان دادن زندگی شخصی تان شرح می دهید
ومهمتر که پیش نیاز به علم و دانایی خاصی ندارد. پس بی شک برای همه مردم جهان قابل درک است.
سلام دوست عزیزم
خیلی خیلی عالی مفاهیم استاد رو فهمید وعالیتراینکه توضیح دادید یه نکته شما برام خیلی جالب بودانگار جواب سوال من بود درمورد درآمد ماهیانه من هم یه مقداری ثابت حقوق داریم دوست دارم همه چی بخرم ومیگم خدا بزرگه درحالی که نکته اینجاس من میتونم خرید کنم واز چیزی نترسم ولی باید پول بیشتر رو خودم بسازم …حالا موندم خدا هدایتم کنه که چطوری میتونم پول راحت بسازم
رانندگی بلدم خیلی دوست دارم ازاین هنرم پول بسازم ولی فعلا شرایطش نیست چون ماشینی مخصوص خودم ندارم که کاملا دراختیار خودم باشه ولی میدونم خیلی راه ها هست برای پولسازی من باید ذهنم را باز بگذارم تا ایده ها بیاید و البته باورم را تغییر بدهم
ممنون از کامنت زیبای شما
سلام به الماس زیبا
وقتی جواب کامنت خوندم یاد خودم افتادم یه حس بود که برات بنویسم
من رانندگی رو واقعا دوست داشتم از اول که پشت رول نشستم
من کسب و کارم رو با ماشین خودم شروع نکردم خداروشاکر هستم الان ماشین شخصی خودم رو دارم و در هفته دو روز یا یک روز بهاش کارهای بیزینسم رو انجام میدم
فقط تمرکزی روی عزت نفست کار کن اگر این دوره داری حتما روش کار کن تا هدایت بشی به کاری که با ماشین باشه و درآمد عالی برات باشه
آن شاالله سرفرصت درمورد نتایج عظیم زندگیم میام مینویسم.
خدایاشکرت
دوست عزیز برای شما بهترین هایی رب العالمین فرمانروایی عالم هستی را خواستارم
سلام دوست عزیز
سپاسگزارم از لطفتون
خدا را شکر کنار یکدیگر می آموزیم و باید که هر ماه دست آورد ها و اتفاقات پر رنگ را یاداشت کنیم جلوی چشم باشد تا عادی و کم اهمیت نباشند جذب هایمان و امیدوار ادامه دهیم.
دست خداوند را باز بگذارید برای هدایت به منبع درآمد عالی و آسان .
منظورم این هست خیلی تمرکز بر رانندگی نداشته باشید که حتما از این راه در آمد کسب کنیدوقتی شرایطش را ندارید .
توکل کنید .با حمایت و هدایت رب و عمل به آموزه های استاد جان بهترین ها را تجربه کنید در هر حوزه ای.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ «7» سوره بینه
بى شک کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند آنانند خود بهترین مخلوقات.
جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ «8» سوره بینه
پاداش آن گروه در نزد پروردگارشان، باغهاى جاودانهاى است که زیر آن نهرها جارى است. (آنان) براى همیشه در بهشت جاودانهاند، خدا از آنان راضى است و آنان نیز از او راضى. این مقام مخصوص کسى است که از پروردگارش خشیت دارد.
===============================
سلام به دو استاد عزیزم و دوستان نازنینم در این سایت الهی
الهی که حال دلتون عالی عالی باشه و هر روزتون بهتر از دیروز باشه
سپاسگزار خداوندم برای تعهدم و حضورم در این گام
إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّىٰ
تلاش شما خیلی پراکنده است
برای رسیدن به هدف، یه سری کارها رو باید انجام بدیم و همزمان یه سری کارها رو نباید انجام بدیم
یعنی باید یه پامون رو گاز بشه و همزمان اون یکی پامون رو ترمز نباشه
یه وقت هست که یه خواسته ای داریم و باورای خوبی براش ساختیم و اقدامات عملی رو انجام دادیم، انتظارمون اینه که طبق قانون به اون خواسته برسیم ولی رخ نمیده، اینجا باید ببینیم ما چه ترمزی داریم، بریم سراغ پیدا کردن ترمزمون
برای پیدا کردن ترمزامون رو عقل خودمون حساب نکنیم، از خداوند درخواست هدایت کنیم
و وقتی که به عجز خودمون در برابر خداوند اعتراف کنیم هدایتها و الهامات خداوند به کمکمون میاد
هر وقت بفهمیم داریم مسیر رو اشتباه میریم باید همونجا استاپ کنیم و برگردیم (جسارت پرداخت بها) اصلاً مهم نیست چقدر از مسیر رو رفتیم چقدر تلاش کردیم یا وقت صرفش کردیم، اگر همون مسیر رو ادامه بدیم از خواسته مون دورتر میشیم
بحث اشتباه و درست نیست، بحث خواسته های ماست، مثلاً غروب خورشید رو می خواستیم ببینیم و داشتیم بسمت مغرب می رفتیم، حالا میخوایم طلوع خورشید رو ببینیم، خب باید برگردیم بسمت مشرق بریم
فرکانس هامون باید هم جهت با هدفمون باشه تا بهش برسیم، اگر فرکانس هامون هم راستا با خواسته مون نیست مهم نیست که چقدر اونو میخوایم یا چقدر براش تلاش کردیم، ما به اون خوسته نمی رسیم، مثل همون بحث گاز و ترمزه
یه وقت ما میخوایم به یه هدفی برسیم ولی ذهنمون درگیر مسئله متضاد با اون خواسته هست؛ نمیشود و نمی تونیم به اون خواسته برسیم، باید ذهنمونو از اون ناخواسته خالی کنیم
وقتی تمرکزمونو از ناخواسته برمیداریم درها بصورت معجزه آسا باز میشه همزمانیها رخ میده دستان خداوند به یاری ما میان و همه کارها خیلی راحت انجام میشه
در مورد خواسته مون نگران نباشیم، اگر نگران باشیم یعنی در حقیقت داریم به نداشتن خواسته مون توجه می کنیم و فرکانس ارسال می کنیم و جهان هم طبق فرکانس هایی که ما می فرستیم بما پاسخ میده در نتیجه به اون خواسته نمیرسیم
چیزی رو که میخوایم اتفاق بیوفته قلباً بسپریم به خدا، ویژگی های خواسته مونو مشخص کنیم و چگونگی رسیدن به خواسته رو به خدا واگذار کنیم نسبت به خواسته مون رها باشیم
و بگیم الخیر فیما وقع، اگر اتفاق بیوفته خوشحال میشم و اگر هم اتفاق نیوفته ناراحت نمیشم
خداوند هم از ساده ترین و راحتترین و بهترین راه ما رو به خواسته مون میرسونه
تمام اتفاقاتی که وارد زندگی ما میشه بخاطر باورهای ماست، و ما فقط باید باورهامونو درست کنیم، تغییر باورها زمان میبره ولی هرچقدر که بیشتر کار می کنیم هی مدارمون بیشتر تغییر می کنه، هرچقدر که مدارمون تغییر کنه هی به جاهای بهتر هدایت میشیم
——————
چقدر جالب بود برام وقتی که استاد قضیه رفتن به سفارت امریکا و ویزا گرفتن رو توضیح میداد، و منو یاد دو باری انداخت که برای ویزای توریستی رفتم سفارت امریکا و شباهتهایی که با ماجرای استاد وجود داشت
بار اول سفارت امریکا در کانادا رفتیم یه عالمه هم مدارک با خودمون برده بودیم(من و همسرم) هیچکدوم رو از من نخواستند، چه افسرهای مربوطه و چه مأمورهایی که تو صف راهنمایی می کردن اینقدر با خوشرویی با ما رفتار کردن که ما لذت بردیم،
و منم واقعاً رها بودم نگرانی نداشتم، و چیزی که اتفاق افتاد این بود که درخواست ویزای من درجا پذیرفته شد، و بعد که همراه دخترم سمیه و نوه عزیزم تینای هشت ساله و دامادم با ماشین رفتیم امریکا در ایست بازرسی مرزی اصلاً ماشین رو بازرسی نکردن، و وقتی وارد سالن بازرسی شدیم سمیه جان تینا رو برد دستشویی و دامادم همراه من اومد و پاسپورتمو دادم به مأمور پشت میز، فقط دوتا سؤال از من پرسید: به چه منظور اومدی؟ و چقدر میخوای بمونی و بلا فاصله اجازه ورود صادر کرد، بقیه اش مشغول گپ زدن با دامادم شد، تازه عوارض ورود هم از من نگرفت! یعنی گفت مأمور مسئول عوارض فعلاً نیستش شما هم نمیخواد عوارض پرداخت کنی
در کل سه چهار دقیقه بیشتر طول نکشید و همون موقع سمیه و تینا از دستشویی اومدن بیرون، یعنی سمی جان اصلاً باورش نمیشد که اینقدر زود کار من انجام شده
و بار دوم هم در ارمنستان به همون شکل با من رفتار شد و هیچ مدرکی نخواستند و درجا با درخواست ویزای من موافقت کردند
خدایا منونم متشکرم میدونم که تو برام این کارها رو کردی
چه حس خوبیه یاد آوری خاطرات شیرین
و از اون شیرینتر اینکه من با تغییری که در باورهام ایجاد کردم اینها برام رخ داد
خدایا شکرت که دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو برام خریدی
خدایا شکرت برای همه نعمتهام
سپاسگزار استاد جان و استاد شایسته جان و دوستان جان هستم
خدایا شکرت برای یه گام دیگه و یه کامنت دیگه
در پناه خدای مهربان شاد باشید سلامت باشید ثروتمند و خوشبخت باشید و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید