مصاحبه با استاد | اجرای مفهوم «هم فرکانس شدن با خواسته» - صفحه 28 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-54.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-20 21:25:362025-01-22 06:47:58مصاحبه با استاد | اجرای مفهوم «هم فرکانس شدن با خواسته»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم ,استاد نمیدونم چطوری حسم و بیان کنم حسی که هیچ وقت تو زندگیم تجربه نکردم ,شما دقیقا درست میگید خدا با همه ما صحبت میکنه فقط باید ایمان داشته باشیم فقط باید مسیرو درست بریم بقول شما باور باور باور به خداوند باور به اینکه راههارو نشون میده ,باور به اینکه الهام میشه بهمون ,واقعا الگوی خوبی برای من و دوستانی هستید که میخوان بینیاز باشن از همه لحاظ,چند وقت پیش به همسرم گفتم که شما از طرف خداوند فرستاده شدی که توحید واقعی رو به ما بگی و هر چی حقه و هر چی که واقعیت و قانونی که واسه ما گم بود و به صورت خیلی ساده و با زبون خودمون بهمون بگی و با نشانها کاملا به حرفتون ایمان بیاریم,بخدا کار سختی نیس نشانه ها دوروبرمون پر هستن و خیلی ساده میشه دید و شنید,من تغییر کردم و همسرم هم تغییر کرد بقول شما من تو مسیر هستم و تو فرکانس خوب هستم و دنیا هم فقط هم فرکانسمو بهم میده و خوشبختانه همسرم هم خودش هم فرکانس شد وگرنه دنیا از من جداش میکرد,استاد خیلی دوستتون دارم ,تنها کسی هستین که با حرفهاتون جز انرژی مثبت چیزی دیگه ای دریافت نمیکنم ایشالا همیشه سالم باشید و ثروتمند هم تو این دنیا و هم تو اخرت,استاد یکی از ارزوهام اینه که کنار شما تو فلوریدا باشم یعنی همسایتون باشم و مطمعنم همینطور میشه به امید خدا ,استاد هر جا بری باهاتونیم ولتون نمیکنیم???
به نام خدایی که مرا انسان آفرید.
این جمله ای بود که شما جلسات را باهاش شروع میکردید سال 1387، و من وقتی می خواستم تمرین هامو بنویسم این جمله را اول صفحه مینوشتم و عمیقا دوستش داشتم و دارم. استاد من با آموزشهای شما با جنبه های عمیقی از خودم آشنا شدم و درکم نسبت به زنده ماندنم بهتر شد. الان روزهایی را میگذرانم که خیلی عجیبند. هر بار عمیقتر روی خودم کار میکنم اتفاقات پیرامونم شگفت آورتر میشوند و من هر بار قوانینی که بهمون یاد داده اید را مرور میکنم و هی بهتر میفهمم که چقدر مهمه برای رشد شخصیتم وقت بذارم و آشغالها را زیر مبل پنهان نکنم.
تمرینات: مهمترین خواسته ی من در حال حاضر داشتن آرامش قلبیه. میخوام ذهنم آروم آروم باشه چون مدتیه بیش فعال شده. خخخ. بطوریکه به فاصله ی 2 هفته دوبار سرماخوردم البته خیلی خفیف. یعنی توانستم سرکار بروم. ولی طبق آموزشهاتون میدونم که اجازه دادم ناخودآگاهم بهم مسلط بشه. اما احساس پشیمانی ندارم با خودم مهربانم و گفتم عمیق این اتفاق به ظاهر ساده رو ببینم تا بفهمم کدام باورهام نیاز به بهبود و ترمیم بیشتر دارن. توی لیست دوم کارهایی که لازمه انجام بدهم خوب کار کردن روی باورهای مربوط به احساس امنیته. اینکه جهان مدیر داره مریم. تو سمت خودت رو درست انجام بده. نمی خواد دیگران رو اصلاح کنی،اگر خیلی اُرزه داری خودت رو درست کن. چقدر عالی میشه من فقط و فقط بخوام خودم رو بهتر کنم و به امورات اطرافیانم کاری نداشته باشم. بدونم من مسئول خودمم همین. به قول استاد نقطه سر خط. امروز هنگام خرید با یکی از بستگانم چالش هایی داشتم ولی گفتم این گوی و این میدان. ببینم چقدر میتونی عمل گرا باشی. تئوری رو همه بلدن. این تلاش های آگاهانه را خیلی خیلی ارج می نهم و خیلی بابتشان خرسندم. انگار هر بار باعث میشن یه نصفه مدار رشد کنم و همون نصفه برای من خیلیه.
ممنون که هستید.
سلام به همگی دوستان خوبم
این آیه «ان سعیکن لشتّی» در مورد من بسیار بسیار درسته!!!
من جزو کسانی هستم که چندین کار داشتم انجام میدادم و طبیعتاً تو هیچ کدوم هم هیچ اتفاق خاصی نمیفتاد
الان چند وقته که دارم یواش یواش کارهای غیر ضروری رو میذارم کنار و به اصل میپردازم
کارهایی که نباید انجام بدم:
/چرخیدن بیخودی تو اینستاگرام
/ وقتی میرممحل کار کمتر با همکارانم بشینم و گپ بزنم(چون اونها خیلی صحبتهای منفی میکنن)
/باید توی تایم دیدن دوستان تجدید نظر کنم(خیلی از وقتم رو میگیره)
کارهایی که باید انجام بدم:
/مطالعه هر روزه تخصصی(در مورد گل و گیاه)
/استوری و پست گذاشتن مرتب
/ایده پردازی هر روزه
/پرسیدن سوالهای درست از خداوند
/کار کردن روی تدوین ویدئو
/کار کردن روی باورهای ثروتآفرین
/خوندن اهرم رنج و لذت اول صبح
/صحبت با مشتریهای
بالقوه به صورت روزانه
اینها کارهایی هستن که در حال حاضر به ذهنم میرسه
با انجام دادنشون و درخواست هدایت از خدا و عمل کردن به ایدههای الهامی ،مطمئنم که همهچیز همونجوری که من میخوام میشه
کاش میتونستم مثل خیلی از دوستان جلوی دوربین قراربگیرم و همه ی اون چیزهایی رو که از راه و راهنماییهای استاد عباسمنش به دست آوردم توضیح بدهم ولی انگار هنوز جسارتش رو پیدا نکردم اما امیدوارم اونهایی که باید ببینند همین پیام من رو بخونند و از طریق همین کامنت ایمانشون نسبت به الله یکتا و راه درست و صحیح استاد عباسمنش که به نظر من راه هدایت شده ی خدای بزرگه صدچندان بشه
چون واقعا جواب میده
چون خدا همین نزدیکیهاست
چون خداوند داره به وسیله ی این استاد بزرگ خودش راهنماییمون میکنه
این راه استاد به نظر من راحت ترین، صادقانه ترین و نزدیکترین راه به خود خود خداست
من راههای زیادی رفته بودم
ولی مثل اینکه مدارت باید خیلی بالا باشه که به این راه استاد بپیوندی پس شاید راههای قبلی که پدرومادرم من را باهاش آشنا کرده بودند باعث بالارفتن مدارمن شد که تونستم در مدار استاد بزرگ عباسمنش قرار بگیرم
پس از خدا به خاطر پدرومادرم هم سپاسگزارم و از پدرومادرم هم تشکر میکنم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت…………..
تا قبل از دیدن این فایل، همیشه فکر می کردم حتما باید توی زندگیت کلیییییییی سختی و درد بکشی تا به جاهای خیلی بالا برسی!
اما الان یه مثال نقض پیدا کردم! پس یعنی با خوشی و خوشحالی هم می شه به چیزی که می خوام برسم!
پس راهم خیلی هم بی راه نیست! [یک دم عمییییق] خدایا شکرت
سلام استاد گلم و همه دوستای عزبزم که خیلی وقتها با خوندن کامنت هاشون و فایل هاشون ایده میگیرم و حالمو بهتر می کنند .
دیروز غروب داشتم پیاده روی می کردم .یه فکری اومد توی ذهنم .به خدا گفتم تصمیمی که من تو گذشته تو زندگی ام گرفته بود .مثل پرت شدن از یک دره بود ولی اینقدددددر ایمان داشتم که تو برام بال پرواز میشی. که به هیچ چیز توجه نکردم . و تصمیم دیوانه وار خودمو گرفتم
.ولی من مستقیم. سقوط. کردم و با صورت افتادم تو دره .(مثل ابراهیم برام نتیجه مهم نبود )
می دونین خدا بهم چی گفت :گفت منم تو رو با این دنیای جدید آشنا کردم .
یعنی این دنیای جدیدم اینقدر ارزش داره که به اون سقوط می ارزه .
همیشه به خدا میگم آشنا شدن با این دنیای جدیدم بالاترین چیزی بود که می تونستی به من بدی .
و تو بالاترین لطف رو به من کردی .
یاد حرف شما می افتم که گفتین از هر راهی برین جهان گسترش پیدا میکنه. حتی سقوط کردنمون حتی پرواز کردنمون .
استاد عزیزم نظیر نداری .
من فقط دارم پله های ترقی مو طی می کنم .اینقدر بعضی وقتها نتیجه بزرگه .احساس میکنم هنوز اندازه اش نشدم .وبعد از چند روز کار کردن و با خودم تنها بودن باهاش اکی میشم .
استاد عاشقتم .همیشه موفق باشی .
سلام به دوستان عزیزم.استاد عزیز،هر موقع فایل جدیدی روی سایت میاد باور کنید یا نه آنقدر ذوق می کنم که حاضر از همه جا کنده بشم و اون فایل رو ببینم.استاد عزیز آنقدر زندگی زیباست که حد ندارد.هر لحظه درخواست می کنم،زود تر از آنچه که فکرش را بکنم اجابت می شود.آنقدر فراوانی و ثروت و سلامتی و شادی می بینم که حد ندارد.خدا را شکر.استاد عزیز ممنونم از اینکه به من کمک کردید تا از شرایط خوبی که داشتم،به یک وضعیت عالی برسم و همین طور پیشرفت کنم.به قول خودتان وقتی که ما در این سن کم (16 سالگی)با این قوانین آشنا شویم و درکش کنیم،چه قدر نعمت و زیبایی وارد زندگیمان می شود.واقعا جوری شده که هر وقت در خیابان قدم می زنم و چیزی را دوست دارم ببینم،فقط درخواست می کنم و فقط چند دقیقه ی بعد آن چیز برایم اتفاق می افتد.خدا را شکر.استاد ممنونم
سلام قربوند برم٬ چه ناز شدی حسین جان مو هات رو رنگ کردی٬ :))
البته من همون معمولیش رو بیشتر دوست داشتم٬
ولی من مهم نیستم٬ هر جور خودت دوست داری مهمه.
خیلی دوستت دارم٬ چون منو با خدا آشتی دادی.
منو با کتابی که خدا برای خوده خوده خوده من نوشته آشتی دادی.
خیلی دوستت دارم حسین جان چون بهم یاد دادی من موجودیم که لایقم که با خدا حرف بزنم.
بهم یاد دادی خدا منو …. دوست داره …
دوستت دارم چون یه راه بی پایان رو خالصانه بهم نشون دادی.
دوستت دارم چون تو منو دعوت کردی٬ ولی نه به خودت٬ به خدای خودت٬ مرد بودی و نامردی نکردی که دل خوش کنی به به به و چه چه ما ها که دلتو ببره و خواستی که خدا کمکت کنه که همه مون رو به اون دعوت کنی٬ نه به خودت…
هعععععییییییی… اگه بدونی چقدر دلم تنگ شده بود واسه خدا ….
اگه بدونی که فقط یادم مونده بود که تو سن و سال کودکی باهاش دوست بودم اما هرچه رفت با باور هایی که گرگ های در لباس میش برام ساخته بودن باهاش غریبه تر و غریبه تر میشدم…
ولی خدا نخواست که ازش دور باشم٬ تو رو بهم دادم٬ تو هم کارتو خوب انجام دادی …
میدونی ….
همیشه میگم تو که انقد خوبی٬ دیگه خدای تو چقد خوبه …
خدا بگم چیکارت کنه٬ :))) نمیدونی چقد دارم زور میزنم گریم نگیره… :)))
خداحافظی نمیکنم چون ارتباط ما ها با هم تمومی نداره٬ حتی اگر هم از این دنیا خارج بشیم٬ اون دنیا تازه بیشتر با همیم… فلن ….
استاد از یه مسئله ای ترسیده بودم و نگران بودم که مربوط به پول بود. استاد شما واقعا درست میگید که یکی از راههای رسیدن به خدا ثروتمند شدن هست وقتی من ذهنم درگیر مسائل مالی هست و از اینکه سر ماه قسطم دیر بشه نگرانم رفتم کامنت دوره جهان بینی توحیدی رو بخونم دیدم یک نفر نوشته لا تخف و لاتحزن اشک توی چشمام جمع شد چون من ایمانم ضعیفه که می ترسم خدا در بهترین زمان ممکن پول مورد نیاز منو می رسونه و از راه درست ثروت زیاد بهم میده فقط باید روی باورهام کار کنم.
استاد این عین حقیقته که خدا ثروتمندا رو دوست داره. خدا بیشتر از من دوست داره که به ثروت بی نهایت برسم.خدا بیشتر از من دوست داره که من به هدفم برسم.
ولی یک باور محدود کننده ای که من دارم اینه که همش فکر میکنم من از طریق همسرم به ثروت زیاد می رسم. چیکار کنم که اونقدر اعتماد به نفسمو بالا ببرم که خودم ایده های ثروت ساز به ذهنم برسه؟
سلام به استاد گرامی و همه دوستان منم خیلی خوشحالم که تو مسیر درست قرار گرفتم من خیلی وقت هست که فایلهای شمارو گوش میکنم اما به اون صورت عملی نبود الان سه ماهه که چسبیدم به این مسیر شروع کردم به خوندن قران و هرروز درکم داره بالاتر میره خیلی خیلیییییی حالم خوبه هرروز یه نشونه از ترف خدا میبینم با خوندن درست قران تازه دارم درکش میکنم و همش به پسرم و همسرم توضیح میدم و اونا هم با من میان بالا دارم پا روی تک تک ترسام میزارم و میدونم که منم مثل شما استاد عزیز خیلی زود پدر و مادرم رو میفرستم مکه این یکی از خواسته های منه فقت دوستای عزیزم تو این مسیر عجله نکنید همین که حالتون خوب باشه همه چی میاد دوباره با یه عالمه خبرای عالی برمیگردم همتونو به خداوند یکتا میسپارم .