مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

سلام به استاد عزیزم و استاد شایسته زیبایم

سلام به همه دوستای توحیدی ام

خداروشکر که یک فرصت دیگر بهم دادی تا از دریای بی کران آگاهی هایت دریافت کنم و سیراب بشم

خدایا تنها تو را می پرستم و تنها و تنها از تو یاری می جویم

چند وقتی خیلی خوب داره قانون بهم ثابت میشه ،

وقتی روی خودت کار میکنی و به طرز عالی همه چیز روی غلطک می افته ، و سوت میزنی و از مسیر لذت میبری ، اونقدری که یادت میره از کجا بود ، از چه حرکتی بود ، از چه دوره ای بود، از چه تمریناتی بود، از چه تکرار و تکرار فایلهایی بود …

وقتی یادت میره تو اگر در این جایگاه هستی بواسطه کار روی خودت بود ، شروع میکنی به حاشیه رفتن ، یا اون کارهای قبلی انجام دادن ، حتی یه کار خیلی کوچیک و پیش پا افتاده مثلا جلب حس ترحم یکی ..

یا برای جلب رضایت بقیه یه کاری رو خودت انجام بدی، مثل اینکه بری مدل موهات تغییر بدی و…

اینقدر دقیق و سریع جوابشو میگیری، نه توجهی ، نه ترحمی، و نه رضایت بقیه یی

که همونجا منگ میشی ، مثل اینکه یه سیلی محکم زدی به خودت …

آره وقتی مسیری رفته باشی که پر از خوبی آسانی و آرامش بوده ، وقتی یه ذره از مسیر منحرف میشی ، هی میخوری به سنگ های کنار جاده ،

اینا رو دوست دارم ، اینا یعنی باید برگردم به مسیر ، اینا یعنی مریم بدون که تو کجا بودی و الان کجا داری میری

بدون که این راه ، این استاد عزیز و دوره هاشون خداروشکر مهمترین مهمترین مهمترین

اولویت زندگیته

مثل اینکه بخوای توان حرکت و زندگی داشته باشی غذا میخوری ،

و این آگاهی ها هم مثل سوخت و انرژی تو هستند با این تفاوت که اینها غذای روح تو هستند

آره مریم این تویی که باید متوجه باشی این تویی که باید در مسیر حق و حقیقت استوار و مداوم ادامه بدی

مریم ،خداروشکر که همین همین آگاهی که می دونی و میفهمی کی در مسیر و در وسط جاده ای و کی در حاشیه ای و صدای تق و توق خوردن به سنگهای کنار جاده رو به خودت میشنوی و برمیگردی به مسیر اصلی ، کلی جای شکر از خدای بزرگ داره ، خدایاشکرت

آره همینه

و ذهن

چند وقتی دارم بهش فکر میکنم

استاد الان واضح و روشن دارم ، پشتک انداختنش در موضوعات مختلف می بینم ، مخصوصا در پاشنه آشیلم ، وقتی علم پیدا میکنی که ذهن برای ساختن باورهای صحیح مقاومت میکنه ، دیگه واضح اون نجوا ها و مقاومت و نخواستنش با تک تک سلولهات احساس میکنی.

و حرصت میگیره ، میگی آخخه چرا؟؟؟

تو چرا قبول نمیکنی ، بابا باور درست همینه که میگم ، مثل یه بچه لجباز الا و بلا میکنه

اینجاست که باید صبور باشی ، دادبزنی دادمیزنه، یکی بزنی پس کلش اونم با لگد جوابتو میده

آرامش آرامش آرامش

سختی کار همینجاست

این نقطه

آره باید آروم باشی

با روی خوش و با حرفهای منطقی ، با نشون دادن مثال‌ها ببین فلانی چقد داره لذت میبره، اونم این مسیر رفته ، ببین اینم این کار انجام داده جواب گرفته، فلانی رو خودش کار کرده این نتایج گرفته، فلانی این باورهای روابط داشته ، فلانی این باورهای ثروت داشته، فلانی هیچی نداشته ولی به همه چی رسیده …

یواش یواش باید منطق ها رو بهش بگی و نشونش بدی،

در این مرحله نمیشینه به تو گوش کنه، دلیل برات میاره، مسخره ت میکنه، دستت میندازه ، تحقیر میکنه ، میگه برو نمیشه، تو کجا اونجا کجا، تو این شرایط محاله …..

مریم مریم اینجاست که تو باید ادامه بدی کم نیاری

اینجاست که باید به خودت ایمان داشته باشی ، و بگی مریم این ذهن چموش بار اومده باید صبور باشی ، با آرامش می تونی به راه بیاریش

تو می تونی مریم از عهده ذهن خودت نخوای بر بیای میخای دیگه چه کاری انجام بدی

آره همه همینجاست و نه جای دیگه …

همه چی ، حلال تمام مسائلت، آرامشت،شادیت، احساس لیاقتت،ثروت، روابط عالی ، همه ،،اینو دریاب، اون بیرون هیچی نیست هیچی که بخواد راه چاره تو باشه ، همه چی در درون توعه، پس ادامه بده ادامه بده و در مسیر مستمر گام بردار

ببین تا حالا خیلی خوب تونستی به راه بیاریش که داره اصل از فرع تشخیص میده، آره میشه میشه آره میشه

ادامه بده ولی با آرامش و پی در پی ، آزاد و رها ،آسان و سبک

خداروشکر به خاطر این آگاهی که امروز بهم هدیه دادی ، خدایا تویی که همیشه هادی و هدایتگرم بودی خدایا من تسلیم امر تو هستم و هر چه دارم همه از آن توست ، خدایا خودت آسانم کن برای آسانی ها

استاد عزیزم و استاد شایسته زیبایم از شما بی نهایت سپاسگزارم بابت این گام های عالی و مستمر برای ارتقای روح و جان ما ، الهی حال دلتون هر لحظه خدایی و شاده شاد باشه

دوستون دارم.