مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-30 01:22:062024-12-31 05:24:57مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاترشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربانم که هر آنچه دارم از آن اوست
سلام به استاد عزیزم و استاد شایسته عزیز
سلام به دوستان همفرکانسم در این سایت الهی
اولین گام برای مهاجرت به مدار بالاتر:
استاد چیزی که من از صحبت های شما در این فایل درک کردم اینه که همه چیز توحیده،توحید،توحید،اگه من فقط روی خدا حساب کنم،نگاه مو از روی همه ی عوامل بیرونی مثه شغل،شهر،کشور،تحصیلات،پدرومادر،جامعه،رهبر،رئس جمهور،دوست،ارث،شانس،آب و هوا،زمانه و…بردارم و قدرت رو تماما به خداوند بدم،سرعت رسیدن من به سمت خواسته هام بیشتر و بیشتر میشه،اینم نیست که من بگم اوکی من باور کردم جامعه،دلار،و هر آنچه عوامل بیرونی هست تاثیری روی زندگی من نداره،این باورها حاصل میلیون ها بار تکرار که از بچگی ما شنیدیم،دیدیم و تجربه کردیم،الان باید اونقدر تکرار کنیم که خداوند روزی رسان ماست نه هیچ عوامل بیرونی تا تبدیل بشه به شخصیتمون،اینجوری که آروم آروم نتایج پیدا میشن و هر چقدر من روی این باورهای توحیدی کار کنم،قدرت رو از عوامل بیرونی بگیرم،بدم به خداوند چرخ زندگیم رون تر و رون تر میشه،آسون میشم برای آسونی ها،خدایا شکرت
استاد اینکه اون وکیل اونجوری به شما گفت و شما فهمیدی که باید بری امریکا،این ایمان شما،اعتماد به نفس شما فقط یه چیزی رو به من میگه اونم استاد به یقین رسیده که این خودش هست که خالق زندگیشه،خودشه که داره با افکار و باورهاش زندگیشو خلق میکنه،یه اصل خارپشتی رو درک کرده و داره همون اصل رو برای همه ی خواسته هاش به کار میبره،اونقدر اینکار رو تکرار کرده و نتایج رو دیده که صدای نجواهای ذهنشو کمتر و کمتر کرده،حالا اگه من میخوام به خواسته هام برسم باید استاد رو یک الگوی توحیدی برای خودم نظر بگیرم و مسیری رو برم که استاد رفته،مسیری که روی دوش خداوند بنشینم و سوت زنان از مسیر لذت ببرم و بهشت رو در این جهان تجربه کنم،خدایا شکرت
استاد چقدر ما نیاز داریم هر روز این قوانین رو تووی زندگی مون تکرار کنیم،تا اول از همه درک کنیم اصلا باور چی هست،چجور بوجود اومده،خدایا شکرت
خدایا شکرت که هر آنچه دارم از تو دارم
خدایا شکرت که روزی رسان من تو هستی نه هیچ عامل بیرونی دیگه
خدایا شکرت که خودت به تنهایی برام کافی هستی،
خدایا شکرت،شکرت،شکرت
من باور دارم خداوند بیشتر از خودم میخواد که کسب و کارم رونق بگیره
من باور دارم خداوند از اینکه من زندگی زیبایی داشته باشم،لذت میبره
من باور دارم بیشتر از خودم میخواد که من خوشبخت باشم،ثروتمند و سعادتمند باشم،سلامت باشم و روابط خوبی داشته باشم
من باور دارم که موفقیت و ثروتمند شدن،خیلی ساده ست
دوستون دارم
بنام
سلام به استادعزیزم واستاد خانم شایسته
سلام به همه عزیزان
اول اینکه باقانون سلامتی چقدر شما تغییر کردید دوظاهر متفاوت قبل از دوره قانون سلامتی وبعد از عمل به قانون سلامتی نسبت به گذشته استایل تراشیده ورزشکاری ای درست کردید بهتون تبریک میگم
قانون تکامل قانونی که هیچ کس نمیتونه دورش بزنه و همه چیز روند تکاملی داره
هیچ انسان کاملی در جهان نبوده نیست و نخواهد بود ودر واقع همه انسانها روند تکاملی دارند برای رشدوپیشرفت
این نوع تفکر شما برام قابل هضم هست نسبت به تفکرات قبلم که انسانهای خاصی هستند که هرگز اشتباه نکردند معصومیت دارند وکلی باورهای اشتباه که همه باید در خدمت اونها باشند
از این لحاظ خدا رو شکر میکنم همون زنجیرهای نامرئی که به دور خودم کشیده بودم یکیش همین بود ،وباور درست اینه ،همه انسانها به یک اندازه به خداوند نزدیک هستند و هیچ انسان کاملی نیست
ویژگی توحیدی بودن که قدرت رو به دیگران ندادندوقدرت رو دست خودشون نگه داشتند
به عوامل بیرونی قدرت ندادن عوامل بیرونی چیه دیگران پارتی دارند ،چشمت میزنند ،باید روابط داشته باشی یا به تو بها نمیدن و…وهمون باورهای شرک آلود که ما رو از رب العالمین دور میکنه
استاد شما گفتیدحالا که مهاجرت به آمریکا غول آخره شاخ غول آخر رو میشکونیم احسنت ،یکی از ویژگی های من هم اینکه با کسی کل بندازم باید برنده بشم یعنی کری خواندن انرژی منم زیاد میکنه مثل سوخت میشه برای حرکت کردن
در طول زندگیم به چند تااز شهرهای ایران مهاجرت داشتم که اولین مهاجرت مثل یک اکتشاف جذاب جدید وپر هیجان وترس آور بود
اولین بار که از شهر خودم مهاجرت کردم تهران برای آموزش سربازی دوسال تهران بودم شهر بزرگ که کسی رو نمیشناختم وهمه چیز برام جدید بود والبته بعدهارفتم سر کار اصفهان که باز هم مهاجرت به منطقه دور تر بود اولش ترس داشت که توی شهر غریب کسی رو نمیشناسم و کلی سوال بی جواب دیگه داشتم ولی کم کم همه چی درست شد کلی دوست خوب پیدا کردم وکلی تجربه جدید داشتم کلی مکان های زیبا رفتم وووو
دوست دارم مهاجرتم به مدار بالاتر رو تجربه کنم نعمت های بهتررو دوستان بهتر ومکانها ی بهتر حتی شهرهای زیباتر و جذاب تر وخدا میداند که کشور جدید هم توی لیستم هست بهشت کشورها به قول شما استاد شروطی داره
اول اینکه از جایی که هستم لذت ببرم با عشق
دوم خودم رو لایق جاهای خوب بدونم لایق بهترین ها ،من لایق بهترین ها هستم چون تکه ای از خداوندم با همون کیفیت
سوم هیچ نگاه منفی ای به مهاجرت نداشته باشم که از باورهای اشتباه نشات میگیره مدار بالاتر انسانهای بهتر وبا کیفیت تری داره ،نعمت های بیشتری داره مدارپر خیر و برکت تری هست
من باید در مسیر درست استمرار داشته باشم و فایل ها رو دنبال کنم برای خودم ارزش قایل بشم به عادت های محدود کننده نه بگم مثلا وقتی پیش همکاران میشینم اونقدر در گیر مسایل اخبار و دلار و..هستند که ناخواسته ورودی های بدی رو دریافت میکنم وسعیم براینکه که موقعی برم که داریم بازی تنیس یا فوتبال دستی میکنیم
تنها بودن رو دوست دارم ولذت میبرم هر چند محیط کارم این اجازه رو بهم نمیده ،خداوند هدایت ام میکنه و بعضی روزها هم اونقدر سرم خلوته که تنهای تنها هستم
خدایا شکرت که اولین گام برای صعود رو برداشتم
خدایا شکرت سپاسگزارم
جالب است که جهان همیشه همراهی ام میکند. اما من اغلب موافقت نمی کنم.
دفعه پیش که گام به گام آغاز شد،دقیقا در زمانی بود که من قصد کرده بودم روی خودم کار کنم. صبح روزی که با این نیت بیدار شدم،گام به گام اغاز شد. دو سه روزی روی خودم کار کردم اما درگیری ها و موضوعات روزمره مرا غرق خودش کرد.
حالا هم بعد 7 ماه بودن در کابل( مهاجرت داشتم) تصمیم گرفتم به ولایت خودم برگردم تا در طبیعت،سکوت و آرامش آنجا روی خودم کار کنم.
در این هفت ماه بودن در کابل،من تجربیات زیادی داشتم،بسیار بلد شدم با مردم با شهر و با جامعه. به بسیاری از اهداف کوچک خود که سالها می خواستم شان رسیدم و واقعاً احساس می کنم کلان شدهام و دیگر فهمیدم و دیدم که «من می توانم از پس خودم بربیایم.»
به این باور هم رسیدم که:« مهاجرت به آدم برکت میآورد».
خوب همین امروز و فردا به پنجشیر( ولایتم) بر می گردم. ترس هایی دارم و می ترسم آنجا رفتنم یک پسرفت باشد اما با یادآوری این نکته که:« هرجا آرامش داشته باشی پیشرفت هم هست» تصمیم گرفتم که بروم.
در این چند ماهه بسیار کم روی فایل ها کار کردم و کم شنیدم. به خاطر درس و فضای اینجا نتوانستم به این بخش برسم. این چند ماهه چیزهای زیادی شد و رخ داد که حالا می خواهم به یک جای آرام برسم تا دقیق بررسی شأن کنم.
من با وجود ترس به پنجشیر میروم که روی فایل ها کار کنم . به هدف بعدی که شروع دانشگاه و مهاجرت تحصیلی به ایران است،برسم.
جهان هستی هدایتم کند که تا آخر این دوره ثابت قدم باشم. متشکرم
درود بر استاد عزیز و خانم شایسته گرامی
درمورد این که نه گفتن اطرافیان درباره ی انجام یک کار
در دوران مدرسه شاید اول راهنمایی بودم که در محله ما یک شخصی بود که با دهانش صوت بلبلی می زد و یکی از دوستانم بود که مگفت این ژنتیکیه و این ها خانوادگی این توانایی رو دارند.
من هم به دوستم میگفتم که نخ با تمرین میشه این کار رو کرد ولی دوستم قبول نمی کرد و به من میگفت که ممکن نیست تو بتونی این کار ور بکنی.
اینجا بود که من برای اثبات خودم و نقض حرف دوستم بهش گفتم که من این کار رو انجام میدم
و خدا شاهده که با یک یا دو روز تمرین تونستم که دقیقا همان صوتی (بلبلی)که اون شخص میزد رو با دهانم بزنم.
البته باید این رو بگم که حدود یکسال قبلش برای صوت زدن بادهان و بدون دست بایکی از دوستان دیگم این چالش رو تجربه کرده بودم و موفق شده بودم.
و در کل میخواستم به این موضوع اشاره کنم
حرف استاد که میگن با برخورد با چالش ها بیشتر پیشرفت می کنن و نقطه شروع یک جهش هست براشون واقعا یک نکته ی خیلی خوب و عالی هست برای کار کردن روی افکار و باورها و خواسته ها مون.
وخدا رو شکر من هم تا به حال یه جورایی با این روش به خیلی از خواسته هام رسیدم.
شاد پیروز و سربلند باشید
سپاسگزارم
سلام بر استاد عزیزم و بانو مریم شایسته گرامی
از جایی که هستم لذت ببرم. قبول کنم جایگاهی که الان هستم نتیجه فرکانسهایی هست که خودم ساختم و به جهان مجوز عملی شدنش رو دادم. جایی که الان هستم رو اگه خوب یا بد، خوشایند یا ناخوشدایند؛ هر چی که هست قبلا تصورش کردم. در موردش گفتگوی ذهنی داشتم. من خیلی این جمله رو قبول دارم و خدارو هزار بار شکر میکنم. حالا که این جایگاه رو خودم خلق کردم پس میتونم تغییرش بدم،
همین جایی که هستم خوشحالم. به مسیری که اومدم نگاه میکنم و هر چه بوده رو میپذیرم و سعی میکنم از دل این مسیر ، قشنگیهاشو ببینم و مرور کنم.
خودمرا لایق جاهای خوب بدانم. صد در صد لایقم. من خودمو خیلی دوست دارم پس بهترینهارو واسه خودم میخوام. بهترین موقعیتها و لحظه ها رو واسه خودم میخوام.
هیچ نگاه منفی به مهاجرت نداشته باشم. حرکت از جایی که هستم خوبه. با این که اصولا آدمی هستم که از تغییرات کمی هراس دارم ولی اونو لازم و حیاتی میبینم. پس آرام پیش میرم و اجازه میدم تکامل این مسیر اتفاق بیفته.
بنام خداوند بخشنده مهربان و همواره هدایتگر
خدایا ازت سپاسگزارم برای بودن دوباره در این جهان زیبا و فرصت یک روز زندگی دوباره و امکان تجربه این زندگی زیبا…زندگی که از زمانی که در مسیر درک قانون قرار گرفتم، هر زمان نسبت به قبل زیباتر و خواستنی تر شده…هر روز تجربیات هیجان انگیزی رو درک میکنم که خیلی از اونها قبلا هم توی زندگی ام بودن اما من بهشون بینا نبودم…نگاه من متفاوت شده که بهم این امکان رو میده که حتی فرصت رفتن به پارک محله مون برام هیجانی رو ایجاد کنه و میزانی از شادی رو برام ایجاد کنه که انگار به زیباترین نقطه دیدنی جهان میرم…بدون اینکه بخوام خودم رو گول بزنم…چرا..در ابتدای مسیر سعی میکردم الکی خوش باشم…اما حالا بیشتر از قبل باور کردم که دیدنی های جهان همینجا هستند نه جاهای خیلی دور…من باید از همین فرصتها برای دیدن و لذت بردن استفاده کنم چون زمان خیلی زود میگذره و تجربه نکردن فقط برام پشیمونی ایجاد میکنه….همین دو روزه به مهمونی و گردش رفته بودم…چون اقوام من به لطف خدا توی زیباترین جاهای مناطق شمال کشور سکونت دارند به لطف خدای مهربان مهمونی رفتن های ما هم همراه با گشت و گذار و لذت بردن در طبیعت بی نظیر جهان هست…واقعا همیشه به خودم یادآوری میکنم که من چقدر باید شکرگزار خداوند باشم که دارم جایی زندگی میکنم که لذتهایی رو تجربه میکنم که رایگان بواسطه بودن در این نقطه از جهان ازشون بهره مندم که اغلب مردم آرزو دارند و با کلی تلاش فرصتی رو فراهم میکنن تا بتونن چند روز با پرداخت هزینه های زیاد بیان از این زیبایی ها بهره مند بشن…حداقل سپاسگزاری من از این نعمت این هست که برم و این زیبایی ها رو ببینم و تحسین کنم و لذت ببرم تا خدای هدایتگرم منو به زیبایی های بیشتری هدایتم کنه
گام اول
اما نکات خیلی مهم این فایل بی نظیر که توی گوشم زنگ زدند و دوباره اجرای بهتری از قانون رو برام متذکر شدند:
من باید قدرت رو توی ذهنم از آدمها بگیرم و اون قدرت رو بدم به خدایی که توی وجودمه
به خودم میگم میدونی اینکه خدا توی وجودت و با تو هست چقدر درک بزرگی هست؟ اصلا چقدر از رفتارهات و تصمیماتت در روز نشون میده که تو باور کردی خدا با توئه و هر لحظه بهش دسترسی داری؟ به قدرتش به دانش اش به تجربه اش به نیروی خلاقش به آگاهی هاش به توانایی اش برای ساده کردن مسائل…مگر نه اینکه وقتی خداوند منو می افریده به فرشتگان گفته در زمین جانشینی قرار میدم…چقدر اینو درک کردم و با این باور در طی روز گام بر میدارم و زندگی میکنم که من جانشین رب یا فرمانروا هستم؟؟؟ اینکه اینها رو بفهمم یا نفهمم تفاوتش تجربه بهشت و جهنم هست…اینکه اینها رو به چه میزان درک کنم باعث میشه من بتونم با سرعت هرچه بیشتر به سمت خواسته ها یا ناخواسته های حرکت کنم…یعنی هم جهت حرکتم رو تعیین میکنه و هم سرعت و شتاب حرکتم رو
نکته بعدی
قانون تکامل
درک قانون تکامل اون اصلی هست که منو به فرکانس “لا خوف علیهم و لا هم یحزنون” نزدیک و نزدیکتر میکنه…بهم آرامشی میده که از جنس خداونده…
خدایی که جهان رو خلق کرده از زمان طرح ریزی برای آفرینش جهان ایده داشته…اما میدونسته که تمام گامهای تکاملی لازم هستند…فرصت دادن به قوانین که عمل کنند و نتایج رو ایجاد کنند لازم هستند…ایمان داشته که روزی موجودی تکاملی یافته با ژنوم و ذهن پیشرفته انسانی ایجاد میشه اما لازمه که اول عناصر شکل بگیرن و بعد مولکول ها و بعد ترکیبات پیچیده تر…لازمه آب شکل بگیره و از آب موجودات شکل بگیرن…پس برای من بعنوان خالق زندگی خودم تکامل یعنی همچنین دیدی رو تقویت کردن برای اینکه مثل خداوند باشم و از خلق کوچک ها لذت ببرم و باور داشته باشم بزرگ ها از همین کوچک ها ایجاد میشن…چیزی به نام خواسته بزرگ و کوچک وجود نداره…بلکه ذرات کوچک خواسته های به ظاهر کوچک مثل عناصری ضروری هستند که باید اول ایجاد بشن و با پیوستن به هم میتونن همون ساختاری پیچیده یا همون خواسته های بزرگ رو برامون بسازن…
اما نکته سومی که اهمیت داره مدام تکرارش کنم و همیشه اهمیتش یادم میره
اهمیت حیاتی در استفاده مداوم از اهرم رنج و لذت برای اینکه رشد دائمی باشه
همه ما در برخورد با تضادها احساس بدی بهمون دست میده…و اغلب ما شروع میکنیم به برنامه ریزی که چطور این تضادها رو دیگه تجربه نکنیم…اما عده کمی از ما در نهایت موفق میشیم از تضاد فرصتی برای رشد بسازیم…چرا؟ چون مغز ما طوری طراحی شده که سعی میکنه به مرور اون خاطرات رنج آور رو کمرنگ کنه چون اصولا میخواد ما رنج کمی بکشیم تا بتونیم ادامه بدیم…این خاصیت ذهن باعث میشه ما بتونیم روی این کره خاکی سراسر تضاد دووم بیاریم…پس اصولا این ویژگی ذهن ما به نفع ماست…اما ما عمدا و آگاهانه باید بیاییم اثر رنج آور رو تا حصول نتایج ادامه بدیم…مثل استاد که اومدن اثر اون حادثه رو مدام تکرار کردن تا به یاد بیارن خدایی که از اون حادثه نجاتش داده و بهش فرصت زندگی دوباره داده به یه دلیلی نگهش داشته…پس باید به همین مسیر درک و اشاعه توحید ادامه بده…اگه استاد اون حادثه رو تکرار نمیکرد و مدام مسیرش رو و رسالتش رو با خودش یاد نمیکرد بعد از مدتی ذهنش اون رو به فراموش میسپرد…احتمالا استاد هنوز توی همون شرکت کار میکرد…این تجربیات و این درک از توحید و قوانین جهان رو پیدا نمیکرد….سایت عباسمنش دات کام وجود نداشت…این جمع و امکان رشد بیشتر و درک قوانین جهان برای ما ایجاد نمیشد…پس برخورد قدرتمندانه استاد با تضاد زندگی باعث اینهمه رشد و پیشرفت در مسیر شده…هیچ فرش قرمزی براش پهن نشده…هیچ وعده ای از اینکه چه نعمتهایی رو دریافت میکنی بهش داده نمیشه فقط علاقه ای توی وجودش قرار داده میشه…ایشون هدایت میشه…اما این استاد بوده که آگاهانه هدایتها رو دنبال میکنه…هر جایی احساس دلسردی بهش دست میده و یا انگیزه هاش کمرنگ میشه مدام اون حوادث رو به یاد میره تا انگیزه هاش رو به خاطر بیاره و استمرار در استفاده از اهرم رنج و لذت میشه این رشد و پیشرفت دائمی که ما در زندگی استاد میبینیم…پس منم باید بیام و به همین شکل هر روز رنج ناشی از پیشرفت نکردن، کار نکردن روی باورهام و لذت ناشی از پیشرفت دائمی و استفاده از قوانین جهان رو تکرار کنم تا کم کم اونقدر این اهرم ها در ذهنم قوی بشن که من اتوماتیک فقط بخوام پیشرفت کنم…دیگه این نباشه که وقتی به یه خواسته ای رسیدم بخوام توی باد اون موفقیت بمونم و استمرار در حرکت رو از دست بدم…اونقدر با رسیدن به یه خواسته ذوق کنم که مدتها دیگه حرکت نکنم و همون داشته رو هم از دست بدم…من اینو در گذشته تجربه کردم و دیگه نباید تجربه اش کنم…از طرفی هم شرایطی که رنج آور میشه وقتی با تضادی برخورد میکنم باید اونقدر اهرم رنج توی ذهنم قوی باشه که به سرعت به دنبال راهکار برای حل اون تضاد و تبدیلش به احسنت باشم…نه اینکه بشینم و بخوام دنبال مقصر بیرونی بگردم…و بخوام با ارتباط دادن اون تضاد به عوامل بیرونی بخوام رنجش رو برای خودم کم کنم…یا درددل کنم با بقیه یا خدا…یا بخوام خودم رو دلداری بدم…باور اینکه من خالق زندگی خودم هستم باید برام منطقی بسازه که همه تضادها سوختی برام بشن تا من خودم رو رشد بدم…تا شرایطم رو بهتر کنم
این سه نکته در این فایل بیشتر از بقیه نکات برام پررنگ بودن…نوشتم تا بیشتر توی ذهنم تقویت شون کنم…امیددارم خداوند دستم رو بگیره تا از این آگاهی ها در عمل بهتر از قبل استفاده کنم…امیدوارم به دوستانم هم کمک کرده باشم
سپاس از استاد عزیز و خانم شایسته بسیار پرتلاش و توقف ناپذیر که این فرصت رشد رو برای ما هم ایجاد کردن…
خدایا شکرت برای فرصت حضور در این کلاس درس:))
به نام الله یکتا
سلام
امروز سه روزه که اینستا رو پاک کردم و تصمیم گرفتم تمرکزی روی یادگیری نقاشی کار کنم و پیشرفت خوبی هم داشتم طرح هایی که فکر میکردم یک هفته باید روش کار کنم یه روزه تمومش کردم و اصلا متوجه زمان نمیشم نقاشی میکشم و فایلای استاد و گوش میکنم سعی میکنم آروم باشم فکرای منفی که به ذهنم میاد رو بهشون توجه نکنم وقتی دارم کار میکنم بهم میگه اوووووو حالا کو تا تو برسی به استادت بتونی مثل اون نقاشی بکشی چندین سال طول میکشه توانشو داری این همه مدت صبر کنی زندگی همین لحظه س الان و دریاب همین الان سرگرم شو مگه میخوای چیکار کنی این همه دور و بریات پای اینستا هستن مگه ناراضین و …….
ولی من به خودم قول دادم ، قول دادم که خودمو با کسی مقایسه نکنم امروزمو با دیروز خودم مقایسه کنم و پیشرفت مو جشن بگیرم وقت مو به بطالت نگذرونم و ازش استفاده کنم، نمیدونم چطوری ولی یقین دارم خداوند هدایتم میکنه از همین نقاشی کردن منو به درآمد میرسونه
به خودم قول دادم کمتر غیبت کنم و اگه تو جمعی غیبت شنیدم ازشون دور شم و یا بحث رو عوض کنم
خدایا کمکم کن بتونم ثابت قدم باشم
اگه بتونم تا پایان این گام ها رو قول هام بمونم برای خودم یه هدیه میگیرم :)
سلام فاطمه عزیز
چقدر از خوندن کامنت شما درس گرفتم
شما میتونید متفاوت تر از دوستاتون عمل کنید و از اینیستا فاصله بگیرید
من خودم چند سال هست که اینیستا ندارم ولی از دیروز تا به حال نجواها میخواد منو بکشونه به سمت این برنامه سمی چون با کسانی نشست و برخواست داشتم که در این فضای سمی فعالیت داشتند
امیدوارم تونسته باشید اعتیاد به شبکهای منفی رو کنار بزارید
من کنار گذاشتم اونم با اهرم رنج و لذتی که ذهنی برای خودم ساخته بودم
و الانم دارم تلاش میکنم که افراد منفی هم بزارم کنار و حتی نشست و برخواست با کسانی که در شبکهای منفی دارند نکنم
این رو به خودم یاد آور میشم لحظهایی که میخوام با این آدما نشست و برخواست کنم میگم مصطفی چه اینیستا داشته باشی چه تلویزیون وقتی که پای این افراد میشینی یعنی تو هم داری در اینیستا فعالیت میکنید چون اونا باورهایی بهت انتقال میدم و حرفایی میزنن که از ورودیهاشون که از این برنامهای مزخرف میاد
تصمیم گرفتم تنها زندگی کنم و پای این افراد نشینم
فاطمه جان اگه میخوای حال و حس خوب رو تجربه کنی و آرامش داشته باشی از این برنامها دوری کن من تجربه کردم خیلی لذت بخش هست دوری از فضای مجازی منفی
سپاسگذارم ازت تو میتونی پس ادامه بده
برات آرزوی ثروت سلامتی آرامش خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت میخوام عزیزم
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم سید حسین عباسمنش و مریم عزیز و دوستان پشتیبانی
این جمله رو یکبار با هم مرور میکنیم که:
توحید (فقط روی خداوند حساب کردن و قدرت را به او دادن)، سرعت موفقیت را به سرعت بالا می برد چون در این حالت فکری، از نظر فرکانسی نه تنها خلاق ترین فرکانس ها را به جهان ارسال می کنی بلکه درباره خواسته خود، کمترین مقاومت، کمترین ترمز و بیشترین اطمینان قلبی را داری.
این حرف کاملا درستی است یعنی خیلی منطقیه که توحیدی باشی این اتفاقات هم لاجرم باید بیفته و نگرانی دیگه معنایی نداره به قول یکی از اعضای سایت توی گفتگو با دوستان
من سعی میکنم از خودم مثال بزنم
زمانی که قانون سلامتی رو استارت کردم واقعا نتایج شگفت انگیزی وارد زندگی ام شد
چون آن شرایط قبل از دوره بسیار بسیار برام زجر آور بود و من رو به ستوه آورده بود و خیلی جالبه که اون شرایط زجر آور رو فکر میکنیم که طبیعیه
چرا چون تمام اطرافیان مون رو میبینیم که اونا هم همین جور داشتن زجر میکشیدن آدم به خ دش میگه که خب راهی براش نیست و باید بسوزیم و بسازیم
اما وقتی میبینی که یه نفر مثل استاد این مسیر رو میره و نتیجه میگیره آدم به خودش میاد و باورش میش که نه به جور دیگری هم میشه زندگی کرد
اما وقتی که از همه چیز و همه کس ببری و همه ی عوامل بیرونی رو کاملا کنار بزاری و بپذیری که همش خودمم
چون خیلی شجاعت میخواهد که توحیدی عمل کنی و ببری از هر کس و هر چیزی که باهاش داری زندگی میکنی و بهشون وابسته شدی و اونم تو چه شرایطی؟
در شرایطی که همه چیز برات گل و بلبل باشه و توی پرفکت ترین حالت خودشه و یهو همه رو کنار بذاری و به خودت بگی میخوام فقط برم مسافرت و بزنی به دل جاده و بگویی که فقط میخوام لذت ببرم از زندگی
الله اکبر از این همه شجاعتت استاد عزیزم
من به شخصه یکی از الگوهای توحیدی خودم رو جنابعالی میدونم
واقعا نوش جانتان باشه این همه لذت و ثروت و نعمت
خب ادامه میدم
میخوام صحبت هام رو به اینجا برسونم که تا زمانی که داری توحیدی عمل میکنی نتایج وارد زندگیت میشه و خیلی خیلی هم ادامه دار هست یعنی اونقدر ادامه دار هست که مثلا یک نفر توی زندگیش فقط با یک حرکت توحیدی تا آخر عمرش از مزیت هاش استفاده میکنه
بنام انرژی معجزه گروقدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیک تر است
بنام اوکه هر چه دارم ازاوست ،ومن به هرخیری از جانب او محتاجم
سلام وهزاران درود به استاد ارجمندم به استاد شایسته مهربانم ودوستان بهشتی ام
خدایا شکرت….شکرت…شکرت
هیچ انسانی در جهان کامل نیست،وفقط باید سعی کنم هرروز روی خودم کار کنم ویک ورژن بهتری از خودم را نشان بدم وهرروز دیدگاه من میتونه بهتر وبهتر شود
ودرواقع ما انسانها یک روند تکاملی داریم برای پیشرفت ،که انتهایی هم ندارد
بادرک اصل قانون تغییر ناپذیر حاکم بر جهان هستی من میتونم مسائل خودم را حل کنم
کار کردن روی باورهای توحیدی میتونه سرعت رسیدن به خواسته ها را چند برابر کند
اگر من قدرت را فقط به خداوند بدهم واز همه آدمها قدرت را بگیرم وبدم به خداوندی که در وجودم هست ودر وجود همه هست وبه همه ما این تواناییها را داده ،واگر من روی قدرت کسی حساب نکنم میتونم خیلی سریع پیشرفت کنم وخیلی سریع به خواسته هام برسم وخیلی سریع از همه لحاظ موفقیتهایی را کسب کنم
ومهمترین اصل در زندگی نامه افراد موفق ،فارغ از دین ومذهبی که دارند آن ویژگی توحیدی بودن است، که قدرت را به عوامل بیرونی ندادندودست خودشون نگه داشتند سبب شده به موفقیت ها برسندواین ویژگی سرعت موفقیت را هزاران برابر میتونه بکند البته که این باور توحیدی نیاز به کار کردن دارد چون در ابتدا ذهن آدم مقاومت میکند ولی وقتی مدام روی باورهام کار کنم ونتایج تغییر کند، روند رشدم نیز بیشتر وبیشتر میشود
هرجا گفته شد امکان نداره یا ممکن نیست من باور نکنم وبروم آنرا انجام بدهم تا باور کنم که هرکاری امکان پذیر هست
وقتی من خواسته ای دارم باید مراحل آن را تکاملی طی کنم وبهترین حالت برای رسیدن به خواسته ام این است که تکامل آن را طی کنم واز آن لذت ببریم
وقتی من روی باورهام کار کنم وباورهام را تغییر بدهم این تغییر باورها سبب بوجود آمدن نتایجی در زندگی من میشود و آرام آرام محیط زندگی من نیز عوض میشود نه اینکه من فکر کنم اگر برم مثلا آمریکا اوضاع خوب میشود وایران به درد نمیخورد، نه مهم این است از همان جایی که هستم لذت ببرم وخوشبختی را تجربه کنم وچون از همان جایی که هستم سعی میکنم لذت ببرم وذهنیت بهتری داشته باشم جهان من را به جاهای بهتر وبهتر هدایت خواهد کرد
هیچ ورد جادویی یا جمله تاکیدی خاص در کار نیست ،تا باورها تغییر کند باورهایک شبه بوجود نیامده که یک شبه هم از بین برود
یکسری قوانین در جهان هست که آن قوانین بدون شک در حال اجراءهستند ونمیشه این قوانین را دور زد که یکی از این قوانین، قانون تکامل هست
بنابراین باورها یکسری گفتگوهای ذهنی تکرار شونده هستند یعنی من در حال ارسال فرکانس هایی به جهان هستی ،هستم که نتایج زندگی من بازخورد همان فرکانس هاست ،که این فرکانسها از افکار من بوجود می آید وافکار من بوسیله باورهای من بوجود می آید وباورهای من نتیجه تکرار ورودی ها ودریافت وتوجه من در مورد یک موضوع خاص، که هزاران هزار بار تکرار شود درواقع در مورد آن موضوع باور ایجاد میشود
به همین دلیل ،اینجوری نیست که بگم این باورِیک شبه تغییر می کند ممکن است در اثر یک اتفاق خاص یک تغییری در من ایجاد شود اما اگر روی آن تغییرِ من کار نکنم دوباره من خیلی زود برمیگردم به جای قبلی
بنابراین باید باورها را مدام با خودم تکرار کنم وبِگردَم مشابه آن را در زندگی افراد پیدا کنم تا این باورِ بیشترتقویت شود ،ویا هرچقدر به اتفاقات مشابه آن توجه کنم بیشتر تقویت میشود
تمام اتفاقات من بدون استثنا نتیجه باورهای من که باورهای من هم نتیجه افکارم هست بوجود می آید وامکان ندارداتفاقاتی وارد زندگی من شود وشرایط زندگی من جوری رقم بخورد که ربطی به باورهای من نداشته باشد
در مورد مهاجرت یکسری تمرینات هست که باید قدم به قدم انجام بدم :
1_از آنجایی که هستم لذت ببرم
2_خودم را لایق جاهای خوب بدانم
3_هیچ نگاه منفی نسبت به مهاجرت نداشته باشم (مثل تنهایی ،بلد نبودن زبان ،سختی کار ،..)
یعنی در مورد مهاجرت باور نامناسب نداشته باشم
خدایا شکرت…شکرت…شکرت
در پناه خدای مهربان همواره شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید
سلام خدمت دوستان واستاد عزیز. خیلی فایل فوق العاده ای بود و پاسخهای زیبایی دادید.یک چیزی میخواستم بگم و اون هم اینه که سوالات خیلی عمیق و جون دار نیستند سوالات خوبی هستند اما خیلی سوالات بهتری هم وجود دارد حداقل تا اینجای کار اینطوری بوده است .
استاد یک سوالی پیش اومد برای من واون هم این هست که منظورتان از عبارات تاکیدی فقط یکبار گفتن آنهاست که مثل جادو عمل کنند یا کلا این بحث را میگوئید چون هم در روانشناسی ثروت 1 و هم در قانون افرینش یکی از راههایی که شما گفتید برای ساخت باور همین تکرار کردن و توجه کردن به عبارات تاکیدی مثبت/هدف بود؟ خیلی ممنون میشوم اگر پاسخ بدهید.خیلی خوشحال میشوم اگر دوستان هم به این سوال من پاسخ بدهند.
هر کجا هستید شاد و موفق و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.:)