مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر - صفحه 45

816 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لیلا بشارتی گفته:
    مدت عضویت: 2389 روز

    به نام خدا

    گام اول در اقدام به مهاجرت به مدارهای بالاتر

    خداروشکر میکنم که امروز میخوام آگاهانه تر کانون توجهم رو کنترل کنم.

    خداروشکر میکنم که امروز آگاهانه میخوام به ذهنم غذای مناسب بدهم تا از سر عادت ونیاز سمت ورودیهای نامناسب کشیده نشود.

    هر وقت بتونم این دوتا کارو در طی هرروز بهتر وبیشتر انجام بدم در مسیر مهاجرت به مدارهای بالاترم.

    وقتی کامنت بچه های موفق سایت رو میخونم ویه بک میزنم به سال‌های قبل اونها وکامنتهای قبل بچه هارومیخونم قشنگ وواضح میفهمم علت نتایج عالی دوستان طی چه مسیری بوده

    مثلا این روزها دارم روی دوره ی ثروت 3 کار میکنم .

    وقتی به جلسه 4و5 رسیدم تصمیم گرفتم برم واز اولین دیدگاه شروع کنم به خوندن …

    4سال قبل اقای عمران نوری میان وپروژه میزارن برای دیدن آگاهانه ی فراوانی در جهان اطرافشون

    تقریبا هر روز اینکارو انجام میدن وکامنت می‌نویسن..

    هروز میرن بازار

    هرروز میرن توی خیابون

    هرروز میرن توی هایپرها

    هرروز میرن سمت ویلاهای محل زندگیشون

    وخلاصه به هرجایی که میرن ذره بین نگاهشون رو روی تایید فراوانی ثروت وفرصت وایده وموقعیت وحتی فراوانی مشتری وانسانهای خوب وخلاصه فراوانی در راحتی در پیشرفت امکانات ،تنظیم می‌کنند.

    وهر روز کامنت می‌نویسند.

    وتایید فراوانی می‌کنند.

    این روند رو 3 سال ادامه دادند .

    چون باورشون این بوده که من به هرچیزی توجه کنم به مدار دریافت اون هدایت میشم.

    والان ایشون در سال 1403 دارند توی همون خواسته های که بیرون دیدند وتایید کردند زندگی می‌کنند.

    وحتی وقتی من براشون پیام گذاشتم خودشون هم باورشون نمیشد که 3 سال قبل کجا بودند و روند رشدشون انقده راحت وطبیعی اتفاق افتاده که باورش برای هرکسی غیر از بچه های سایت واستاد ومریم جان سخته…

    هیچ جون کندنی نبوده.

    فقط دیدن وتایید کردن بوده وبس

    وهدایت وهدایت وهدایت

    چقدر من این کلمه رو دوست دارم.

    البته جای یه نکته اینجا خالیه که بگم تایید فراوانی که به ادم حس سپاسگزاری میده تاییده نه اینکه با نگاه کردن به فراوانی در جهان حس حسرت وحسادت بیاد سراغت این دیگه باوره کمبوده که واسه همه هست واسه من نیست که دقیقا توی مسیر معکوس قرار می‌گیریم.

    توی مسیر حرص وطمع وعجله که نتیجش مشخص ومعلومه…

    هنوزم بعضی از ما فکر می‌کنیم ساختن باور اینه که یه فایل رو گوش کنیم ونکته برداری کنیم وبریم ته تهش چندتا جمله ی انگیزشی بنویسیم وتکرار کنیم خلاصه روز از نو روزی از نو ..

    تازه خیلی از ماها علاوه بر ملا بنویس بودن چقدرم برای مردم میریم بالای منبر وسخنرانی میکنیم ومیگیم داریم باورهامون رو تکرار میکنیم تا در مدار خواسته ها قرار بگیریم.

    بله درسته این کارا خیلی به ما کمک میکنه اما نتیجه رو تمرین در عمل ایجاد میکنه..

    اینکه در بستر زندگی قوانین رو زندگی کنیم

    ..

    اینکه به ذهنمون نشون بدیم وبراش فکت بیاریم بهش الگو نشون بدیم جلوش واقعیت بزاریم وذهنمون رو با منطق اروم وهمراه کنیم.

    مثل خوردن قرص نیست که بندازیم بالا وبگیم اوکی…

    ساختن باور استمرار میخواد ..

    ساختن باور اقدام عملی میخواد..

    ساختن باور تمرین در بستر زندگی میخواد .

    پیدا کردن الگو وتایید کردن میخواد

    تایید همراه تحسین وشکرگزاری میخواد.

    احساس لیاقت میخواد.

    توحید وتوحید که با شناخت وجستجو در قدرت‌های رب رو میخواد .

    اینکه بگردیم وقدرت بی انتهای خداوند رو در جای جای جهان به ذهنمون نشون بدیم ..

    اینکه بگیم خداوند تنها قدرت جهانه درست ولی چقدر میتونم به ذهنم نشون بدم این قدرت وبزرگی رو ..

    وچقدر مثالها وداستانهای قرآنی عالیه.

    چقدر بریم خودمون ردپای این باور قدرت وبی انتهایی عشق وخیر خداوند رو در زندگی خودمون ودیگران بگردیم وببینیم.

    امروز که دارم این کامنت رو مینویسم والبته هروز سعی کردم تا به امروز

    هر صبح دوربین نگاهم رو روشن کنم ولنز دوربینم رو روی برکت وفراوانی در جهان و روی سلامتی وتندرستی غالب در جهان وروی ارامش وسعادت بیشتر در جهان وروی هرآنچه که به من احساس خوشبختی میده تنظیم کنم .

    روی روابط عاشقانه.

    به قول استاد شکارچیه نکات مثبت باشم

    ببینم وتایید کنم

    واز خداوند بخاطر تمام همراه بودنش در مسیری که شروع کردم وتا به اینجا اومدم سپاسگزارم.

    وسپاسگزارم از استاد ومریم عزیزم که سفره ای از آگاهی رو پهن کردند که هرکدوم از ما به نسبت ظرفی که داریم ازش برداریم .

    واین اگاهیها تمومی نداره..

    هرچی بیشتر برداریم هی بیشتر وبیشتر میشه چون ظرفمون بزرگتر وبزرگتر میشه.

    مریم عزیزم واستاد نازنینم خیلی دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 108 رای:
    • -
      کوهستان مرادی گفته:
      مدت عضویت: 447 روز

      سلام لیلاجانم چقدر خوشحال شدم که کامنت گذاشتی باذوق وشوق بازش کردم که بخونم وچقدرعشق میکنم باخوندن کامنت هات وچقدرپرازاگاهی ونکته هست خیلی عالی توضیح میدی روندکارکردن روی خودت رو

      ومن خیلی انگیزه میگیرم سپاسگزارم ازت

      لیلاجانم یه سوال داشتم ازت میشه راهنمایی م کنی چون جنس حرفات خییییلی به دلم میشینه وتاثیرگذاره برام

      من روی خودم کار میکنم میبینم ریزریز داره اتفاقهای خوب میفته برام یکدفعه میبینی بدون اینکه بخوام ناخوداگاه درگیر یه حاشیه میشم جوری که اصلا نمی‌دونم چه جوری وقتی به خودم میام میبینم ازمسیردورشدم

      واین باعث شده خیلی درجابزنم باوجود اینکه خیلی وقته قانون رونیدونم ولی پیشرفتم ورشدم درحدچن اتفاق خیلی کوچیکه مثل زنگ زدن یه دوست،دیدن ابرهای زیبا….

      خیلی خوشحال میشم راهنمایی م کنی

      چه جوری سپاسگزاری کنم که ازته دلم باشه

      سپاسگزارم ازت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        لیلا بشارتی گفته:
        مدت عضویت: 2389 روز

        به نام خدایی که بر نوشته هایم جاری می‌شود..

        سلام به کوهستان عزیزم

        دوست خوبم اول بخاطر اسم بسیار قشنگت تبریک میگم ..

        کوهستان به ادم احساس قدرت میده ..

        حس قوی بودن واستوار بودن..

        کوهستان خیلی حسم از اسمت عالی شد..

        دوست خوبم خوشحالم که نوشته های من به دلتون میشینه..

        واما با اجازه ی استادان عزیزم دریافت خودم رو از قانون واز نحوه ی اجرای قانون در زندگی برای پاسخ به سوال شما می‌نویسم.

        در مورد رفتنه ناخودآگاه شما به حاشیه بگم که همه ی ما فکر میکنم همینطور هستیم.

        خودمن در روز شاید چندین بار به خودم بیام وببینم توسط افکاری که به من احساس نگرانی وغم وحتی حسادت وکمبودبده احاطه شدم وخلاصه که درگیر افکاری شدم که توی ناخودآگاهم داره اتفاق میافته که یدفه مثل کسی که برق گرفته به خودم میام و میگم صبرکن صبرکن چی داری میگی ؟این چرت وپرتا چیه واسه خودت داری می‌میبافی؟ واینکه با خودم مهربون میشم میگم نه عزیز دلم اینجوری که تو فکر میکنی نیست موضوع چیز دیگه ای هست

        اروم باش .

        همه چی هسن خیالت راحت.

        خدا خودش حواسش هست خیالت راحت ..

        یا اینکه در مورد مسائل دیگران میگم لیلا جان رها باش اونم خدا داره ..

        خدای اونم کریمه.

        تو نمیخواد کاری کنی .

        خدا خودش هدایتش میکنه ..

        وخلاصه کوهستان عزیزم

        هرروز ما پره از حاشیه ها

        فقط باید تمرین کنی که به حس درونت توجه کنی ..

        ببینی چه احساسی داری ..

        اگه حس سنگینی قلبت رو داری به خودت بیا ..

        چون نشون میده جای خدا تو قلبت تنگ شده ..

        چون توی قلبت پرشده از نگرانی یا خشم یا غم یا حسرت یا حسادت یاغرور یا طمع یا عجله و….

        وقتی قلبت پراز ارامشه یعنی همه جای قلبت پر شده از خدا…

        وجنس خدا گشایش وسبکیه…

        اما هر جا که سنگین شد ..

        هرجا که گرفت بدون که از مسیر خدا زدی بیرون..

        از فرکانس خدا دور شدی..

        کوهستان عزیزم ..

        یه مثال واقعی از یکی از دوستانم میزنم که منظورم رو بیشتر برسونم.

        دوتا از دوستان من باهم به تضاد خورده بودند که یکی از اونها به پدر اون یکی بی احترامی کرده بود.

        دوست من که به پدرشون بی احترامی شده بود هم خیلی عصبانی وخشمگین بود وهم خیلی ناراحت وغمگین ..

        وکلا توی فکر تلافی بود

        بامن مطرح کرد .

        بهش گفتم عزیز دلم پیش تو جایگاه خدا بالاتره یا جایگاه پدرت؟

        دوستم مکثی کرد واشک توی چشماش حلقه کرد وگفت خدااااا.

        گفتم پس چرا بخاطر پدرت داری جای خدارو توی قلبت تنگ میکنی ؟

        چرا قلب پر از خدا وارامشت رو داری پر میکنی از خشم وناراحتی وحس انتقام بخاطر پدرت…

        ببخش بخاطر خدا..

        بزار قلب خودت اروم بگیره..

        اگه ما توی هر چالش وهر تضاد وهر مساله ای به وجودمون به درونمون به قلبمون برگردیم خیلی راحت میتونیم مچ ذهنمون رو بگیریم.

        وقتی خدا توی قران میگه من از رگ گردن به شما نزدیکترم میخواد بگه من آرامش وجود شما هستم جایگاه من تمام وسعت قلب شماست حالا اگه میخواهید مسیر صراط مستقیم رو از مسیر گمراهی تشخیص بدید به حالت درونیه قلبتون رجوع کنید ..

        ببینید سبکه یا سنگین.

        ببینید گشودست یا گرفته وتنگ

        ببینید آرومه یا آشوبه

        ببینید خوشحاله یا غمگین.

        از احساستون برای شما شاخص قرار دادم.

        حاشیه ها همیشه هستند.

        اما این ما هستیم که تمرین میکنیم اولا وارد حاشیه ها نشیم ودوما اگرم وارد شدیم زود بفهمیم وخارج بشیم.

        بودن توی این سایت مقدسه که خیلی به ما برای دور بودن از حاشیه ها کمک میکنه.

        اما در مورد سپاسگزاری هم بازهم باید به قلبت رجوع کنی .

        سپاسگزاری به زبان وحتی به نوشتن هم نیست .

        سپاسگزاری یک رفتار قلبی ودرونیست.

        وقتی که تو از دیدن یک زیبایی ویا نعمت خوشحالی این میشه سپاسگزاری

        سپاسگزاری از نظر من رضایت خداست .

        حالا خدا کی راضیه ؟

        زمانی که ببینه از چیزی که داریم با حس خوب وبدرستی استفاده می‌کنیم.

        زمانی که ببینه بنده هاش برای دیدن هر زیبایی وهر نعمتی وهر برکتی وموهبتی خوشحال هستند خداهم راضی وخوشنود میشه.

        من یه روشی داشتم برای اینکه به سپاسگزاری عمیقتری برسم ..

        اونم این بود که به نبود یه چیزی یه لحظه فقط یه لحظه فکر میکردم ..

        بعدش تصویری که پیش چشمم نقش میبست از نبود اون چیز یا شخص

        انگار قدروارزش اون رو در نظرم هزاران بار بیشتر می‌کرد

        مثلا هرروز صبح که توی دفتر ستاره ی قطبیم شکر گزاریهام رو مینویسم ..

        میگم برای آب گوارا سپاسگزارم .

        برای اینکه با عمق وجودم راضی وخوشنود بشم برای آب، میگم اگه آب نبود الان چطور بود!

        تصور بی آبی با من کاری میکنه که لیوان آبم رو میبوسم واشکم میغلته ومیگم خدای من شکررررررت که آب زلال وگوارا وفراوان در اختیارم قرار دادی..

        وقتی برای هوای پاک شکر میکنم یه لحظه به اینکه اگه هوای قابل نفس کشیدن نبود چیکار می‌کردم

        یه لحظه حس خفگی باعث میشه که با اشکی که چشمه ی اون از قلبمه ،بگم خداجووووون شکررررررت برای هوای رایگان وفراوان وهمیشه در دسترسم.

        کوهستان جان میتونم برات میلیونها مثال بیارم وتو ببینی که ما نامحدود نعمت وزیبایی توی زندگیه هروز مون هست که به ما عطا میشه که اگر نبود اوضاع رو سخت‌ می‌کرد برامون..

        مثلا شاید بگین شکر گزاری برای ابرهای سفید اسمون چطور شمارو راضی میکنه واز عمق وجودتون برای ابرهای سفید وزیبا شکر می کنید ..

        وقتی لحظه ای رو تصور کنید که اسمون سقف سیاهی باشه وچیزی روشن توش نباشه، چقدر زیبایی ابرها وخورشید وماه وستاره ها ورنگ آبی زیبای اسمون به چشمت زیباتر میاد وچقدر سپاسگزارتر میشی عزیزم؟

        امیدوارم تونسته باشم بهتون کمکی کرده باشم ..

        فقط توی این مسیر که هستین بمونید وادامه بدید پاسخ تمام سوالات توی این بهشت توی این سایت الهی هست .

        وبهش حتما می‌رسید.

        آرزوی موفقیت و خوشبختی دارم برای شما وبرای تمام دوستانم در سایت استاد عزیزم..

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 76 رای:
        • -
          کوهستان مرادی گفته:
          مدت عضویت: 447 روز

          سلام به لیلای عزیزم خییییلی خوشحالم و سپاسگزارم ازت از اینکه به کامنتم جواب دادی اونم چه جوابی باخوندن هرخط ازکامنتت از خوشحالی وحس خوبی که بهم دادی گوشی رومیذاشتم زمین وباخودم میگفتم واااای خدای من اینه راست میگه آره اره

          یعنی انقدرذوق میکردم ازخوندنشون

          خیلی خوشحالم از اینکه ازاسمم خوشتون اومده،این اولین باری هست توی این سن 41سالگی یکی بهم گفته که اسمت قشنگه آخه من ازاسم خودم خوشم نمی اومدباورت نمیشه بااین جمله که کوهستان به آدم (احساس قدرت میده حس قوی بودن واستواربودن)برای اولین بارتوزندگیم بهش فکر کردم و گفتم آره لیلا جانم راست میگه چراتاالان خودم اصلا بهش فکر نکرده بودم وحس خییییلی خوبی گرفتم تا اینجای کامنتت

          با خودم فکر کردم گفتم چه خوب میشه که بتونم قوی باشم واستوارتوی این راه بهشتی توی زندگیم،لیلاجانم نمیدونی چقدرررردوست دارم مثل شماوهیای از دوستان عزیز دیگه م که توی این سایت هستم منم رشدکنم ونتیجه های عالی بگیرم ازهمه لحاظ حتی تاقدم سوم روتهیه کردم یه مدت گوش کردم ولی حس کردم باید بیام اول رایگانهاروگوش کنم واینکارم کردم ولی خوب گفتم زیاددرگیرخانواده مادری م هستم چون پدرم به رحمت خدا رفتن الان ده ساله ومن همیشه تواین پنج برادروسه خواهری که هستیم همیشه نقش ناجی وحمایت گرمادرم روداشتم همیشه سعی کردم که دوروبرزن وبچه های برادرام باشم برای اینکه برادرام هوای مادرم رو داشته باشم حتی بارهاشده که زن و بچه های برادرام بهم بی محلی کردن بازم قبول کردم به خاطر مادرم چون مادرم یکی ازبرادرام روخیلی دوست داره اگه قهربکنه دیگه مادرم مریضه پیش اومده رفتم جلوی در خونه برادرم که دختردوساله شیرینی داره احوالشون روبپرسم بااینکه خونه بودن دروبازنکردن برام ولی بخاطر مادرم قبول کردم گفتم چیزی بگم الان قهرمیکنن خلاصه…

          این جمله ت که نوشتی به دوستم گفتم (جایگاه خدابالاتره یا جایگاه پدرت) این رودیدم مثل کسب که آب یخ بریزن روش چند دقیقه هنگ کردم چقدرررراین حرفت به دل وروحم نشست

          واقعا اگه بتونم این حرف لیلا جانم رودرزندگیم بکارببرم خیلی ازمشکلاتم حل میشه

          چون بخاطر این حاشیه ها خیلی درگیرخشم وعصبانیت وکینه ونفرت هستم هررررکاری میکنم نمیتونم آدمای که ازشون رنجش ودلخوری وکینه ازشون دارم روببخشم میام به مثبت هاشون توجه کنم با خودم میگم ولشون کن من ازایناخوشم نمیادنمیخام تامیام به مثبتاشون فکرکنم درگیرخشم وناراحتی میشم ازشون (خونه مادرشوهرم اینا)

          خلاصه اینکه این حرفت برام خیلی باارزشه سپاسگزارم ازت بخاطرکامنت های باررزشی که توی این سایت الهی میذاری ومن انقدرازشون حس عالی میگیرم وبهم انگیزه میدن

          از روش سپاسگزاری کردنت که آنقدر قشنگ داری انجام میدی سپاسگزارم ومنم حتما بااین روش انجام میدم وخیییییلی ازکامنتت حس و حالم عالی شد

          خیلی دوستت

          دارم لیلاجانم وارزوی خوشبختی و سلامتی و سعادتمندی وثروت بی نهایت رودارم برات

          ازاستادعزیزم وخانم شایسته عزیزم هم سپاسگزارم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
          • -
            ربابه و محمد و سام گفته:
            مدت عضویت: 1636 روز

            سلام و درود به کوهستان زیبا

            با اینکه تصویری از خودتون نذاشتید ولی احساسم اینه که خیلی زیبا هستید.

            من هم از دیدن اسم زیباتون یک حس عالی گرفتم .واقعا اسم زیبایی دارید.بهتون تبریک میگم.(کوهستان حس آرامش، نزدیکی به خدا ، قدرت و خیلی حس های زیبای دیگه در درونش داره و حتما شما هم همین خصوصیات زیبا را دارید).

            از سوالتون از لیلا جان پرسیدید و ایشان هم جواب بینظیر دادند ممنونم.من خیلی خیلی استفاده کردم واقعا لیلا جان قوانین را خوب درک کردند و در حال اجرا و لذت بردن از زندگی هستند.به لیلا جان زیبا تبریک میگم و براشون آرزوی موفقیت روزافزون دارم.

            در مورد روابطی که نوشته بودید اصلا نگران نباشید همشون درست میشه وقتی شما روی خودتون کارمیکنید.

            ازتون میخوام قدمهای دیگه را تا قدم دوازدهم تهیه کنید چون درقدمهای بعدی استاد خیلی خیلی عالی در مورد همه چیز صحبت میکنند که با شنیدن اونها خودبخود در شما و روابطتون تاثیر میگذارند.هر جلسه را اگه تونستید حتیبارها و بارها هم شده گوش کنید و رهاش نکنید.من تاثیر آن را در زندگیم دیدم .

            من همیشه تعریفم از 12 قدم این هست که تو قدم اول عین کسی هستیم که تازه میریم کلاس اول و هیچی بلد نیستیم و در قدمهای بعدی پله پله میریم بالاتر و قدم 12 دیگه وارد دانشگاه شدیم .

            بعضی وقتها شده که باید پلی بک بزنی و برگردی و جلسات دوباره از اول گوش کنی تا جلسات جدید را درک کنی.من این را امتحان کردم و در برگشت مطالب جدید زیادی دیدم.حتی با دیدن سریال زندگی در بهشت و سفر به دورآمریکا هم درک جدیدی داشتم.

            براتون آرزوی موفقیت و لحظات شاد میکنم و امیدوارم بزودی بیایید و از حال عالیتون بنویسید و موفقیتهای پشت سرهم و متوالی داشته باشید.

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
            • -
              کوهستان مرادی گفته:
              مدت عضویت: 447 روز

              سلام ربابه جان خیلی خوشحالم از اینکه ازاسمم حس عالی گرفتین و سپاسگزارم برای توصیف زیباتون

              یکی ازآرزوهام این هست که تاقدم دوازدهم راتهیه کنم وحتمااینکارومیکنم

              منم برای شما آرزوی موفقیت و سلامتی وثروت و آرامش رودارم

              سپاسگزارم ازکامنتتون

              وسپاسگزارازاستادعزیزم ومریم جان

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          آقای نیکو گفته:
          مدت عضویت: 3076 روز

          سلام به لیلا خانم بشارتی

          خیلی خیلی لذت بردم از کامنت عالی که برای خانم کوهستان نوشتی

          خیلی تحسین تون کردم که چقدر قشنگ قانون رو درک کردین و چقدر عالی عمل میکنین

          میخوندم و تحسین میکردم و حیفم اومد که فقط به دادن پنج ستاره اکتفا کنم

          گفتم در غالب یه کامنت ازتون تشکر کنم که اینقدر زیبا قانون رو عمل میکنی و اینقدر عالی توضیح میدی

          خیلی ازت یاد میگیرم

          فقط میتونم بگم:

          عالی هستی عالی هستی عالی هستی

          دمت گرم تو بهترررررینی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      حمید قاسمی گفته:
      مدت عضویت: 2312 روز

      سلام و عرض و ادب و احترام به استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی و خانواده بزرگ و صمیمی عباس منش

      سلام و عرض ادب خدمت خانم بشارتی گرامی

      خانم بشارتی گرامی، انرژی و شور و شوق و انگیزه شما از تک تک کلماتتون به وجود آدم تزریق میشه. من با اجازتون داستان آشنایی تون و با سایت در صفحه تون خوندم و واقعا به این استمرار و پشتکار غبطه خوردم و بهتون تبریک میگم و چقدر انرژی و انگیزه گرفتم.

      وقتی شروع به خوندن کامنت های شما میکنم ، بدون وقفه تا انتهاش میرم، و این به نظر من بخاطر قدرت بیان و قدرت شیرین نویسی شما و در اصل اون باوری که پشت کلمات شما وجود داره هست که اینقدر خوندن کامنت هاتون و جذاب و شیرین میکنه.

      بی نهایت ازتون سپاسگزاری میکنم که اینقدر زمان و انرژی میذارید و دستاوردهاتون با ما به اشتراک میذارید تا کمکی بشه به رشد و ایجاد انگیزه در دوستان .

      این حد از سخاوت و از خود گذشتگی واقعا ستودنیه.

      که استوره این ویژگی ،استاد و خانم شایسته گرامی هستن، که شما با 5 ستاره کامل طلایی نشون دادید که دارید راهشون و ادامه میدید.

      بهتون صمیمانه تبریک میگم برای رشد و پیشرفت در تمام جنبه های زندگی تون.

      ظاهرا استارت شوکفایی شما از دوره دوازده قدم بوده،

      جسارتا اگر زحمت بکشید که از تمرینات شخصی تون، در بحث مالی و اینکه چطور باور های ثروت ساز ایجاد کردید که به رشد مالی پایدار رسیدید، برامون بیشتر بگید بی نهایت از شما ممنون میشم، چون من هم رو دوره 12 قدم کار کردم و در تمام جنبه های زندگی نتایج عالی گرفتم ، روابط؛ چه در محیط کار و در منزل با همسر و دخترم . بحث معنویت، بحث سلامتی و…

      ولی انتظار من در بحث مالی خیلی بیشتر و بزرگتر بوده که هنوز محقق نشده، یعنی اون درآمد پایدار که میخواستم هنوز اتفاق نیفته.

      دوس داشتم از تجربه شما استفاده کنم ، شاید ترمزی در مسائل مالی دارم که به لطف خدا بتونم حلش کنم .

      پیشاپیش ازتون سپاسگزارم.

      خانم بشارتی گرامی عالی ترین ها رو برای خودتون و خانواده محترمتون آرزو دارم .

      انشالله که همیشه 5 ستاره تون کامل طلایی باشه و همین طور پر انرژی در این مسیر الهی قدم بردارید.

      در پناه خدای رزاق و هدایت گر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    انسیه زمانی مهر گفته:
    مدت عضویت: 697 روز

    سلام استاد مهربانم مربم بانوی شایسته من

    استاد عزیزم اگر بخواهم درباره قانون تکامل در زندگیم بگویم باید به قانون سلامتی اشاره

    استاد من واقعا دوست داشتم قانون سلامتی را داشته باشم چون خیلی دوست داشتم سالم باشم

    دوست داشتم مسیری را بدانم که کمتر عذا بخورم بیشتر انرژی داشته باسم و خواب کمتری داشته باشم

    برای این امر من یکی دوماه قبل از قانون سلامتی شروع کردم به حذف قند ویک وعده غذا روزانه ام

    عادت ناخونک زدم که خیلی زیاد در من بود با گرفتن روزهای متمادی کمتر کردم

    سعی کردم تا 40 ساعت غذا نخورم سعی کردم دیگر دخترم را به خاطر غذا خوردنش سرزنش نکم

    تعهد دادم وقتی وارد دوره قانون سلامتی شدم درباره این دوره با کسی صحبت نکنم

    استاد واقعا سعی کردم کلی مورد را در خودم اصلاح کنم

    والان که در دوره قانون سلامتی هستم پذیرش حرف های شما و عمل کردن به آن برای من آسان شده

    ودرباره نتایج پایداری که به خاطر قانون تکامل در زندگیم به ثبات رسیده است واقعا باید بگویم اوضاع خیلی بهتر شده اما هنوز به ثبات خیلی زیادی نرسیده است مثلا کاملا تکاملی با دخترم روابطم بهتر شده اما هنوز من دراین زمینه ثابت نشده ام

    خدایا شکرت که همه چیز را برای من آسان کرده ای

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    حمیده رضوی گفته:
    مدت عضویت: 266 روز

    سلام خدمت استاد عزیز اولین تمرین نه گفتن من به یک جمع فامیلی بود که اصلا حس خوبی بهش نداشتم وبا اکراه شرکت میکردم ولی فکر میکردم اگر نه بگم فاجعه میشه بازخوردها زیاد بود ومن اولویت به احساس خودم دادم والان رضایت درونی خودم رو ترجیح دادم حالم خوبه در صورتی که وقتی تسلیم دیگران میشدم گفتگوی درونیم زیاد میشد وحسم بد میشد من از سال 95 آموزش های استاد رو دتبال میکنم نتایج زیادی گرفتم وهنوز جای رشد هست دلم میخواد مهاجرت کنم ولی باید وابستگی هام رو رها کنم که یکیش همین فامیل هست که فکر میکردم نمیشه ازشون دور بشم مادرپدر خواهر برادر همسروفرزندان کسب وکارمذهب وکلی زنجیر های نامریی که باعث شده که نتونم به مهاجرت فکر کنم برای من نه گفتن به همه اینها خیلی سخته از خداوند میخوام که هدایتم کنه استاد عزیز سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    فریبرز کاوه گفته:
    مدت عضویت: 1893 روز

    درود بر استاد بزرگوارم جناب عباس‌منش گرامی و بانو شایسته‌ی عزیز که با شکیبایی و پیوستگی مثال‌زدنی، این فایل‌های بسیار سودمند را برای خودشان و ما آماده کرده‌اند و یکایک دست‌اندرکاران سایت الهی عباس‌منش و همه‌ی عزیزان همراه و هم‌فرکانسم

    در آغاز به مسئله‌ی بسیار خوبی اشاره کردید که، ما مسئول پاسخ‌گویی به کاری که دیگران انجام داده‌اند و یا سخنی که دیگران گفته‌اند نیستیم و چه‌اندازه من پیش از این‌ها انرژی خودم را صرف این مسئله می‌کردم و این‌جوری بود که کم‌تر و کم‌تر روی خودم متمرکز بودم.

    سپاس از این‌که با حرفاتون به ما یادآوری می‌کنید که حتا وقتی به اندازه‌ی شما به مدارهای بالا و بالاتر رسیدیم، باز هم مدارهای بالاتری هست که باید پیوسته به‌سوی آن‌ها حرکت کنیم و اگر بایستیم و فکر کنیم که دیگه کار تمومه و من تونستم به حد اعلای رشد برسم، درواقع دارم رو یه پایین و سقوط و بازگشت حرکت می‌کنم. از خودم می‌پرسیدم( البته نه حالاها! پیش از این‌ها) چرا استاد بزرگوارم این اندازه فایل تولید می‌کنه؟ حالا می‌فهمم که چرا! چون:

    ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

    موجیم که آسودگی ما عدم ماست

    درسته! اعتراف می‌کنم که پیش از این‌ها فکر می‌کردم که همه‌ی این کارهای شما برای خلق ثروت بیشتره. ولی حالا می‌دونم که؛

    از کوزه همان برون تراود که در اوست

    اگر درون شما این مسائل و‌ موضوعات نجوشه، که بیرون نمی‌ریزه! اون وقت شما هم می‌شوید مانند خیلی‌های دیگه که فقط شو اجرا می‌کنند و برنامه‌های شما و محصولات شما از درون پوچ‌ میشن! و این در حالیست که هر روز که می‌گذره، محصولات سایت الهی عباس‌منش داره بهتر و بهتر میشه و ما هم باهاشون بیشتر و بیشتر رشد می‌کنیم و البته که این‌ها همه بر شالوده‌ی ترش توحیدی شماست که به شکل‌های گوناگون خلق میشن!

    و چه نکته‌ی بسیار جالبی را برای بار چندم تکرار کردید که؛ این دیدگاه من است که مرا در این جایگاه که هستم گذاشته و نه هیچ چیز دیگری و نه هیچ عامل بیرونی! خدایا پروردگارا سپاس که هر چه که این نکته را بشنویم و با خود تکرار کنیم کم است!

    شما در این مورد گفتید که اگر مسئله‌ای را درک کرده باشیم می‌توانیم در هر وضعیتی و هر شکلی که پیش آید، آن‌را حل کنیم. زیرا که وقتی تی یک مسئله را حفظ می‌کنیم یعنی به عبارتی آن‌را سطحی یاد می‌گیریم، یا کمی پیچیده‌تر شدن آن و یا تغییر شرایط و موقعیت، از حل آن عاجز می‌شویم. به عبارت دیگر، باید آن مسئله برای ما به شکل درونی حل شده باشد! باید نکات آن به لایه‌های زیرین ذهن ما و به ضمیر ناخودآگاه رفته باشد تا همیشه به‌طور خودکار و گشت کر کردن آن‌را انجام دهیم. یادم میاد از اون فایلی که توی احساس خود ارزشمندی گفته بودید و این‌که؛ داشتید با دوستتان و با دستگاه پلی‌استیشن فوتبال می‌کردید و سه هیچ عقب افتاده بودید و در همان حال خطاب به بازیکنان مجازی تیم‌تان گفتید: نگران نباشید، خدا ما را هدایت می‌کنه و جبران می‌کنیم! و همین هم شد و شما بازی را چهار سه بردید. خدایا، منم این روزا دارم همین کار را آگاهانه انجام می‌دهم ولی باید اونقدر روی خودم کار کنم که این کارها را به شکل ناخودآگاه انجام بدم و هر چه که بیشتر روی خودم کار کنم، این‌ها درونی‌تر و درونی‌تر میشن و با این پل معروف میشه همون که گفتند:

    با شیر اندرون شد و با جان به در رود

    استاد بزرگوارم، هنوز هم در این مسئله که باید روی مسائل توحیدی کار کنم تا بتونم به خواسته‌هایم برسم مقاومت دارم! از بس که باورهای محدود کننده‌ی من محکم شدن ولی با مار پیوسته و یاری خداوند، به زودی و آرام آرام کم رنگ‌تر و کم رنگ‌تر میشن تا این‌که دیگه روزی اثری از آثارشان نماند. در دوره‌ی قانون آفرینش شما دارید به ما آموزش میدین که باید و باید از خدا چیزهای بیشتر و بیشتری را بخواهیم زیرا که ما همه ابزارهای گسترش جهان هستیم در دستان خداوند یگانه!

    دقیقا درسته استاد بزرگوارم و این‌که همه این نیست که من کجا باشم، مهم اینه که آزاد و رها باشم، مهم اینه که آزادی مالی، زمانی و مکانی روزافزون داشته باشم تا اونجوری که دلم می‌خواد زندگی کنم! حالا اونجا ممکنه ایران باشه، ممکنه آمریکا باشه. به نظرم همین دید خوب شما که براتون مهم نبود که کجا برید و تنها براتون مهم بود که اونجا آزاد باشید، شما را به بهترین جاها هدایت کرد.

    من عاشق این روحیه‌ی شما هستم که می‌خواهید کارهای نو انجام دهید، تو یک موقعیت نمی‌مونید و دوست دارید که همیشه یه چالشی باشه تا حلش کنید و اینه که شما را رشد میده و من هم به‌عنوان دانشجوی شما این را سرلوحه‌ی زندگیم قرار میدهم تا رشد کنم و مثل یک چشمه‌ی جوشان و پرآب همیشه از درونم ایده‌های نوآورانه بجوشه و کارهای نو انجام بدم و ثروت‌های روزافزون و نو خلق کنم!

    و دقیقا درسته که باید مراحل تکاملی را طی کنم و گول وسوسه‌های شیطان و نفس عجول را نخورم و بدونم که اگه پارو نزنم و وا بدم، خودش من را به بهترین جاها می‌بره! و این‌که، اگر هم مهاجرتی در برنامه‌ی زندگی من باشه، باید از همین جا و اول از درونم مهاجرت کنم و باید همین‌جا به یه آدم توانا تبدیل شده باشم تا هرجای دیگری هم که برم در خوشبختی زندگی کنم! وگرنه اونجا ممکنه بسیار بسیار بدتر از این‌جا باشه!

    قانون آفرینش یک قانون تکاملی است‌ افکار با باورها و باورها با تکرار پیوسته‌ی ورودی‌ها و توجه و تمرکز بر روی خواسته‌ها در هر شرایطی است که ایجاد میشه! پس:

    کارها آسان شود اما به صبر

    باید روی خودم کار کنم کار کنم و کار کنم تا پایان عمر تا این‌که پیوسته به مدارهای بالاتر و بالاتر بروم!

    استاد بزرگوارم من الان شصت سالمه و تصمیم گرفته‌ام که تا پایان عمر با دوره‌های آموزشی شما باشم چون تغییر در زندگیم و رویدادهای زندگیم را دارم می‌بینم و خواهم دید!

    ارادتمند شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    زهرا آقچه لو گفته:
    مدت عضویت: 736 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان. به نام رب العالمین و بنام الله هدایتگرم.

    سلام استاد عزیز و خانوم شایسته و همگی.

    بریم سراغ این جلسه:در اول فایل استاد گفتند باید هر روز روی خودمون کار کنیم تا بتونیم هر روز ورژن مناسب تری از خودمون را ارائه بدیم. و چیزی به اسم انسان کامل وجود نداره میشه بهتر و بهتر شد ولی کامل نه و اینکه اگر توی زندگی قانون و اصل را درک کرده باشیم میتونیم هر موضوع و هر مسئله ای را حل کنیم و سربلند و پیروز باشیم.

    پاسخ1,اگر قدرت را فقط به خدایی که تو وجود ما هست بدهیم خیلی سریع میتونیم پیشرفت کنیم و موفق بشیم در تمام جنبه ها.تمام افراد موفق این اصل را رعایت کرده اند و به کسی باج نداده اند. البته ناگفته نماند که یک شبه نمیتوان باورهای توحیدی را در خود ایجاد کرد اما هر چه کار کنیم بهتر و بهتر میشویم و نتایج بهتری را نصیب خود میکنیم.

    2,سفر به آمریکای عباس منش=توحیدی بودن او و قدرت ندادن به غیر. اصولا کسانی به ادم انگیزه میدن که میگن تو نمیتونی فلان کار را انجام بدی داستان مهاجرت استادم اینگونه بود. یادمون باشه همه چیز امکان پذیر هست. خواسته که وجود داشته باشه ادم به سمت رسیدن بهش هدایت میشه.برای مهاجرت=رعایت قانون تکامل+درست کردن باورهای مناسب باعث میشود مثل یک شاه مهاجرت کنی. یادمون باشه خوشبختی و لذت را باید در هرجایی که هستیم احساس کنیم تا به مکانهای بهتر هدایت شویم اگه الان احساس خوشبختی نداریم جای دیگر هم خوشبخت نمیشویم.

    3،هیچ عبارت تاکیدی خاص و هیچ جادو و جنبلی وجود ندارد که بشود یک شبه موفق شد. باورها یک شبه به وجود نیومده که یک شبه بخواد عوض بشه. قوانین جهان را نمیتوان دور زد و قانون تکامل هم یک قانون هست و نمیشود ان را دور زد.(چقدر یادآوری این جمله باعث شد بهتر و بهتر قانون تکامل را درک کنم،قانون را نمیشود دور زد) باورها مجموعه ای از گفتگوهای ذهنی تکرا شونده هست که فرکانس ارسال میکند و نتایج بوجود می آید. فرکانسها با فکر و فکر با باور و باور هم حاصل ورودی های ذهنی هست. وقتی ورودی ها و فکر خیلی تکرار شود باور را بوجود می آورد. اگر اتفاقی بیوفته و یک شبه باعث بشه ما تغییر و تحولی در خود ایجاد کنیم اما اگر روش کار نکنیم از بین میرود و دوباره به حالت قبل برمیگردیم.

    تمام اتفاقات ما بدون استثنا حاصل افکار ماست و افکار نتایج باورهاست.

    چند نکته:از جایی که هستیم لذت ببریم.خودمون را لایق جاهای خوب بدونیم. افکار منفی درمورد مهاجرت نداشته باشیم.

    باورهای نامناسب نداشته باشیم. بعد به فرصت های جدید و موقعیتهای جدید ذوق و شوق نشون بدیم و تجربش کنیم.انعطاف پذیر باشیم.

    خب میتونیم درمورد کشوری که دوست داریم از خوبی هاش بخونیم از فرهنگ های خوبی که دارند بخونیم. باورهای خوب بسازیم و…. توحید و تکامل و لیاقت و لذت بردن از زندگی.

    خدا یار و نگهدار همتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سعیده بابائی گفته:
    مدت عضویت: 1511 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به همگی وقتتون بخیر

    باز یه پروژه دیگه باز یه تغییر مدار دیگه ..

    خدایا سپاسگزارم

    من که اوایل وارد سایت شده بودم و دنبال شناخت بهتر استاد بودم این فایل ها رو گوش کردم و یادمه اون موقع رشد خیلی خوبی تو زمینه مالی پیدا کردم..طبیعی ثروت وارد زندگیم میشد

    چند وقته پیش داشتم فکر میکردم دوباره باز این مصاحبه ها رو گوش کنم ..چون دارم رو دوره دوازده قدم کار میکنم نشد شروع کنم

    اما الان که خانم شایسته این پروژه رپ ران کردن ما هم هم قدم میشیم با تمام دوستانی که تو مدار تغییر و بهبود های کوچک امااااا مستمر هستند

    زمانی که خانم شایسته توضیحات پروژه رو قرار دادن یه قسمتش اینطور گفتند که وقتی که دوستان کامنت میزارند من کامنت میخونم و هم مرور اون فایل میشه هم جاهای که ازقلم افتاده رو درک میکنم…

    واقعا هم همینطوره نصف از فایل متوجه میشیم نصفش از کامنت بچه ها و درک اونها

    چه حس خوبی گرفتم که همه همینطور هستند یه خرده احساسم تو این زمینه بد بود که چطور کن اینو درک نکردم اما این دوستمون داره بهش اشاره میکنه..چرا اینطور درکش نکردم…وقتی خانم شایسته اینطور گفتن حس خوبی گرفتم کی هیییچ عجله ای نیست به اندازه مداری درک میکنی به هوش و ذهن ربطی نداره…

    نکات مهم این فایل

    در مورد مهاجرت

    خوشحالم استادی دارم که تو همه زمینه ها الگو هست

    و میگه من مثل پادشاها مهاجرت کردم…پس میشه اینطور هم نتیجهگرفت

    به‌آسانی به زیبایی عزتمندانه

    در مورد توحید و باورهای توحیدی

    دقیقا همه ما اگه این اصل رو بپذیریم رشد های کوانتومی میکنیم چون هم خودمون می‌شناسیم هم خدای خودمون بعد رهاتر هستیم عجله نداریم

    میگیم خدای که این جهان رو با این همه دقت آفریده و هدایت من به عهده اش هست منو رها نکرده و کارهای منو هم هندل میکنه نگران نیستیم و نتیجه میاد به راحتی

    در پناه امن خداوند مهربان شاد باشید و ثروتمند و سعادت مند در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    آزاده معصوم جماعت گفته:
    مدت عضویت: 741 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام و درود خدمت استاد عزیز

    و خانم شایسته عزیز که این دوره عالی رو برای ما به وجود آوردن تا بتونیم تو مسیر آگاهی باشیم و خودمون رو به مدار بالاتر برسونیم.

    الان که در حال نوشتن این کامنت هستم وارد یکی از بزرگ ترین چالش های زندگیم شدم،دیروز با پیامی که داخل کانال تلگرام گذاشته بودین وارد دوره شدم و استارت دوره رو زدم

    اولین درسی که در شروع دوره گرفتم تقویت باور توحیدی بود. این کلاس مجددا به من یادآور شدم که قدرت مطلق زندگی من خداوند بزرگ است و خداوند همیشه بهترین هارو برای من در نظر دارد

    هرچی که الان دارم و به دست آوردم فقط به خاطر خدای متعال هست.

    پس زمانی که قدرت زندگی من دست خدا باشد همه چی درست و به موقع اتفاق می‌افتد.

    یادآوری این موضوع که من باید قدرت همه چی رو تو زندگیم به خدا بدم باعث آرامش خیلی زیاد من شد و دیگه اون چالش برام چیز بزرگی به نظر نمیاد چون میدونم هر اتفاقی که برای من بیوفته در جهت رشد منه

    خداجونم شکرت که دارمت

    تویی که هم مادرمی هم پدرمی هم عشقمی هم خواهرمی هم برادرمی

    تویی که همه کس و همه چیز زندگی منی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    مریم شجاعی گفته:
    مدت عضویت: 992 روز

    به نام خدای هدایتگر و مهربان

    گام اول

    خدایا اول از همه ازت سپاسگذارم که هدایتم کردی به این مسیر پربار و ارزشمند

    مریم جان شایسته، امروز که گام اول رو به لطف خدا شروع کردم اولین نه جادوییم رو گفتم که بهترین نه ممکن هست برای شرایط زندگی من

    اون نه جادویی نه به خواب تایم سحر و زیاد خوابیدن هست…

    دیروز با تمرکز نشستم فایل مقدمه رو نکته برداری کردم تو دفترم تجزیه تحلیل کردم، باورهای مناسب ازش درآوردم، بارها و بارها فایل رو گوش دادم و هربار درک بهتری از صحبتاتون داشتم، کامنت خوندم و کامنت نوشتم و خلاصه یه شروع پر قدرت داشتم و عجله هم نکردم و دیروز رو کاملا به فایل دستورالعمل پروژه اختصاص دادم و کاملا از نتیجه راضیم چون با فکر کردن اون نه گفتن اصلی و جادویی رو برای شرایط خودم کشفش کردم و از خداوند خواستم که کمکم کنه و بیدارم کنه تا از تایم سحر که اکثر آدما خواب هستن استفاده کنم

    و چه شروع جذابی برای امروزم داشتم ساعت چهار صبح خدای عزیزم خیلی مهربون بیدارم کرد و بعد از نوشتن شکرگذاری صبحم نشستم پای فایل گام اول و با اینکه قبلا فایل قسمت یک مصاحبه رو دیده بودم اما با عشق دوباره با وجود نجواهای ذهنم بهش گوش دادم و 15 صفحه نکته برداری کردم که خیلی خیلی خوشحالم

    تکنیک جدید من برای نکته برداری که هدایت و الهام خداوند بود که سه روزه بهش رسیدم اینه که هر نکته ای که استاد میگه و تو ذهنم بولد میشه رو مینویسم بعد میام هر برداشت و تجزیه تحلیلی که به ذهنم میرسه رو هم در ادامش می نویسم درباره باورهام مینویسم درباره باورهای درستش مینویسم براش مثال میارم و طبق شرایط زندگیم اون نکته استاد رو شخصی سازی میکنم

    اینطوری همزمان که فایل گوش میدم روی باورهام و منطقی کردن باورهای درست هم کار میکنم

    این رو تعریف کردم که شاید به بقیه دوستان هم کمک کنه

    خلاصه که خواستم بگم اون نه گفتن اول کار واقعا برام جادویی عمل کرد و از ساعت چهار تا هشت صبح یکسره فرکانس عالی فرستادم و کلی نکته جدید یاد گرفتم و از سکوت سر صبح نهایت استفاده رو کردم

    به قول استاد در اول این فایل من تصمیم گرفتم هر روز و در هر گام از این پروژه نسخه بهتری از خودم باشم و کاری ندارم که فردا چه اتفاقی قراره بیفته من با امروز خودم کار دارم و هیچ آپشن و ارفاقی درمورد کار کردن روی این پروژه برای خودم قائل نشدم و همه درهای اهمال کاری و تنبلی رو برای خودم بستم و امروز میخوام که بهتر از دیروزم عمل کنم و شروع روزم که اینطور بوده انشالله که ادامه میدم و در پایان روز از عملکردم راضی خواهم بود به لطف خدا…

    من در این جلسه یاد گرفتم

    اصل من هستم باورهای من و فرکانس ها و ارتعاشات هر لحضه من خالق شرایط زندگی من هستند و لا غیر

    اصل توحیده، کمک خواستن و اعتماد کردن به ربی که از خودم مشتاق تره تا من رو به راه راست هدایت کنه و خواسته هام رو اجابت کنه

    اصل رعایت قوانین جهان مثل قانون تکامله که داره بهم صبور بودن و رها و آرام بودن رو یاد میده، داره میگه حواست باشه که اصل لذت بردن از مسیره مقصدم قشنگه اما حال و هوای مسیر رسیدن یه چیز دیگه ست…

    و باز هم الهام خداوند به قلبم و مثالی که به یادم آورد برای درک این موضوع مهم…

    مثال عید و حال و هوای قبل عید میتونه بهترین مثال باشه، برای من که اینطوریه من عاشق خونه تکونی و خرید های عید و حال و هوای شهر و بازارهای شلوغ قبل عید هستم، به نظرم قشنگی عید به همین روزهای قبل از عیده به همین تمیز کاری و رسیدن به خودمون و خونمون و نو کردن وسایل و زندگیمون… این کارهای قبل عید همون مسیر لذت بخش رسیدن به هدفه و عید همون هدفه که قشنگه لذت بخشه اما از اون لذت بخش تر گذروندن روزهای قبل عید با حال خوبه با شادی و خنده و رقص و خوشحالیه که باعث میشه خود هدف یعنی عید هم بهمون بچسبه…

    خدایا برای هممون روزهای قشنگ و پر بار و لذت بخش هرروزه رو در این پروژه و باقی روز ها ازت خواستارم و مثل همیشه هممون رو هدایت، حمایت، حفاظت و اجابت کن… آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
    • -
      امیرحسین گلزاری گفته:
      مدت عضویت: 982 روز

      به نام خدایی که هرلحظه داره هدایتمون میکنه

      سلام و عرض ادب دوست عزیزم

      من خیلیییییییی هدایتی به کامنت شما برخوردم، از بین سه تا فایلی که تا الان از این پروژه آماده شده، یه حسی بهم گفت بیا روی این فایل کلیک کن

      حتی این فایل رو من خودم هنوز ندیدم و مثل آیه ( ما رمیت اذ رمیت لکن الله رمی ) که میگه خدا تو جنگ تیرو انداخت نه انسان ها، الانم خدا رسما منو آورد پایین صفحه که فقط کامنت شما که تازه ترین کامنت هم بود رو ببینم و باید می دیدم این کامنت رو

      ممنونم ازتون بابت کامنت فوق العاده ای که گذاشتین

      نکته های خیلی عالی ای رو مطرح کردین

      اولین ( نَه ) تون اصلی ترین معضل من هم توی این روزهاس که بتونم صبح زود بلند شم و به کارام برسم

      چون طی تضادی که چند روز پیش بهش برخوردم، متوجه شدم اگه شروع به تغییر نکنم، جهان زیر پاش منو لهم میکنه و باید برای رسیدن به استقلال مالی بتونم یه بهای درخور رو بدم

      که باتوجه به اینکه کارم تولید محتواس اون بها، آماده کردن روزی یک ویدیو هستش که برای انجام اینکار باید من هم سحر بلند شم و بعد از نوشتن سپاسگزاری روزانه ام و گوش دادن یک فایل از استاد، پرقدرت روزمو شروع کنم و کارهای آماده سازی ویدیوی اون روزمو شروع کنم تا عصر که تموم بشه

      و من چون دوره روانشناسی ثروت یک رو هم نزدیک دو ساله دارم ولی متاسفانه تا الان جوری که باید ازش استفاده نکردم

      میخوام اون رو هم تمرکزی شروع کنم و نکاتی که راجب تحلیل و تجزیه و نکته برداری و کامنت خوندن و کامنت نوشتن گفتین فوق العاده بود

      من تا الان کلا با کامنت نوشتن و حتی کامنت خوندن توی این سایت میونه خوبی نداشتم و آموزش های استاد رو فقط میدیدم و تجزیه و تحلیلی روش نمیکردم

      ولی الان که میخوام این دوره رو تمرکزی شروع کنم به کار کردن، با توجه به مدلی که شما گفتین واقعا ده برابر رشد سریعتر اتفاق میفته به واسطه اون حد از تمرکز لیزری که رو آگاهی های فایل ها میزاریم

      و این هم کمک میکنه کانون توجه امون در طول روز تماما عاری از هرچیز نامناسبی باشه

      باز هم ممنونم از کامنت عالی تون

      ایشالا تو مسیری که شروع کردین به امید خدا ثابت قدم باشین و هر روز و هر روز موفقیتای بیشتری رو کسب بکنین

      این بهبود دائمی خانوم شایسته هم واقعااااا تحسین برانگیزه که در طول امسال که یکی از کم فعالیت ترین سالهای این سایت بوده از بابت میزان آپلود ویدیوی جدید روی سایت، ایشون اومدن و با پروژه روزشمار و خانه تکانی ذهن و الان هم این پروژه مهاجرت به مدار بالاتر، همواااااره سعی در بهبود کیفیت این سایت و صد البته بهبود کیفیت زندگی خودشون دارن

      بی دلیل نیس که این سایت، بهترین سایت موفقیت فردی تو جهانه

      از استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز واقعا سپاسگزارم که این فضا رو برای افراد آماده کردن که ازش برای بهبود کیفیت زندگیشون استفاده کنن

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مریم شجاعی گفته:
        مدت عضویت: 992 روز

        سلام آقای گلزاری عزیز

        خداروشکر میکنم که کامنتم تونسته به شما انرژی برای شروع پر قدرت رو بده

        میدونید همه ما جز اینکه تو این مسیر پرقدرت ادامه بدیم چاره دیگه ای نداریم یعنی من اینبار که این پروژه رو شروع کردم بارها به خودم گفتم تو چاره ی دیگه ای نداری جز اینکه تلاش کنی برای تغییر زندگیت

        نه هیچ کس دیگه ای به فکر ماست نه کاری از کسی برمیاد که انجام بده

        این فقط خودمون هستیم که باید از خدا هدایت بخوایم و هر روزمون رو با تعهد سپری کنیم

        فقط خودمون هستیم که باید هوای زندگیمون رو داشته باشیم اگر بیخیال این راه بشیم جهان بدون ذره ای دلسوزی به قول شما لهمون میکنه چون ضعیفیم حذفمون میکنه

        این جهان هدفش گسترشه و جای ضعفا و فقرا نیست

        یا قوی میشی و نجات پیدا میکنی یا ضعیف میمونی و زیر چک و لگد های جهان از بین میری

        اینهارو بارها با خودم تکرار میکنم یا ادامه میدی و رشد میکنی یا…

        خدا هدایتگر هممون باشه…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زهـره گفته:
      مدت عضویت: 1082 روز

      سلام دوست عزیز

      در دوره قانون سلامتی من کامنت شمارا خوندم فرمودید در اسلامشهر زندگی میکنید

      اونجا براتون کامنت گذاشتم و پاسخ دریافت نکردم

      اگر لطف کنید بفرمایید آزمایشی که استاد فرمودن چه پزشکی براتون ثبت کردن ؟

      من سه پزشک مراجعه کردم انجام ندادن و ویزیتمو برگردوندن

      آزمایشگاه کوثر زرافشان انجام میدن ولی پزشک ندارن برای اینکه ثبت کنن

      ممنون میشم اگر بفرمایید

      سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        مریم شجاعی گفته:
        مدت عضویت: 992 روز

        سلام زهره جان

        عزیزم من جواب کامنتتون رو دادم اما هنوز تایید نشده تا منتشر بشه

        من یه دکتر عمومی ساده رفتم گفتم چکاپ کامل بنویسن

        ازمایشم رو هم همون کوثر دادم و همون جا تو ازمایشگاه جداگونه به درخواست شخصی گفتم برام تست انسولین بنویسه قبول میکنن

        امیدوارم تونسته باشم کمک کنم البته تو کامنت دوره کامل بهتون جواب دادم

        امیدوارم موفق باشین تو این مسیر…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          زهـره گفته:
          مدت عضویت: 1082 روز

          سلام دوست عزیزم

          سپاسگزارم از لطفتون خانم شجاعی عزیز

          بله پاسختون را دریافت کردم

          ممنونم از اینکه وقت با ارزشتون را گذاشتید و پاسخ کامنتمو دادین

          خیلی خوشحال شدم از آشناییتون …

          موفق باشید دوست عزیز و

          در پناه الله یکتا باشید …

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1584 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    طی کردن قانون تکامل!!!!

    اصلا شنیدن یه جمله برام زجر آور بود!!!

    طی کردن(یعنی مسیر طولانیه!!!!) اونم برای منی که میخواستم همیشه از کوتاهترین وراحترین ونزدیکترین مسیر به خواسته هام برسم، حالا هر طور که شده، مهم نبود این وسط چه آسیبی به خودم ویا دیگران وارد میشه!!!

    قانون( همیشه ازش فراری بودم) یعنی چی که همه چیز باید قانون داشته باشه؟؟ من همیشه قانون های خودم رو داشتم، حالا درست یا غلط، هر چی من میخواستم باید اتفاق میفتاد، فقط خودم وخواسته ام مهم بود!!!

    تکامل( یعنی من ناقصم؟ یعنی تکمیل نیستم؟ یعنی بلد نیستم؟ یعنی نمیدونم؟ یا نمی فهمم؟ نه، این یکی که دیگه اصلا توی دایرهٔ المعارف، کتاب عقل ومنطق من جایگاهی نداشت!

    وقتی با شما استاد قشنگ وعزیز دلم آشنا شدم هربار باید این جمله رو میشندیم، و پذیرش ودرکش برام سخت بود!

    برای منه عجول، منه بی صبر،منه لجباز، منه بی تحمل…..

    یعنی که چی باید صبر کنم تا رشد کنم؟

    تا پخته بشم؟.تا وقتش برسه؟ تا …..

    هنوز درک وپذیرش این جمله که من مسئول تمام اتغاقات زندگیم هستم، برام جا نیفتاده بود که با جمله ی طی کردن قانون تکامل روبرو شدم….

    من دیگه صبرم سر اومده بود، من از این جمله ها ودرک مفاهیمش خسته بودم!!

    اصلا من اومده بودم یه نسخه بگیرم که فقط با همون نسخه خوب بشم!!!

    حالا می دیدم تو اون نسخه کلی دارو درمون نوشته شده که باید تهیه ومصرفش کنم و دوره درمانم رو هم کامل کنم…

    ولی خب چاره نداشتم!!!

    اونکه نسخه نوشت برام (سید حسین عباسمنش) خودش سالم بود و هر کی هم از نسخه و دارو درمونش استفاده کرده بود(دانشجوهاش) می دیدم همگی خوب شدند…

    دیگه وقتش بود دست از خود درمانی هام بر دارم، برا همین موندم….

    وسعی کردم درمونم رو شروع کنم(تغییر باورها)

    وسعی کردم داروهام رو سر موقعه استفاده کنم(عمل به اونچه که اینجا می آموختم)

    از راحترینهاش، ساده ترینهاش ودر دسترس ترین هاش شروع کردم…

    دیدن زیبایی ها و تحسینشون…

    خب سخت بود برام!! هر چی نگاه میکردم درد بود ورنج..

    نشسته بودم رو خرابه های زندگیم، داشتم خود له و لورده شده ام رو تماشا میکردم…

    چیز زیبایی وجود نداشت انموقعه برام….

    امااااا، شروع کردم…

    از همون اتاق همون خونه، فقط وفقط با دیدن سریال سفر به دور امریکا سریال زندگی در بهشت…

    اوایل نگاه بود با حسرت وغبطه..

    بعد شد فقط غبطه و حس سرزنش که چرا خودم با اونهمه امکانات هیچوقت نتونسته بودم اژ زندگیم لذت ببرم…

    بعد از اون فرکانس در اومدم و رسید به جایی که ذوق میکردم از دیدن دوتا آدمی که تونستند با توجه به زیبایی ها اونهمه زیبایی رو جذب کنند…

    بعد یه حسی مثل تقلید اومد سراغم، وشروع کردم مثل استاد و مریم جان تمرکز کنم رو زیبایی های طبیعت و سپاسگزاری بابتشون، چون هنوز زیبایی در خودم واطرافیانم و زندگیم نمی دیدم…

    بعد کم کم هدایت شدم به جاهای زیبا، ادمهایی با باطن زیبا، بعد یه مدت دیدم نه بابا خوب داره جواب میده این سبک زندگی….

    دیدم چقدر استرس هام کم شده، دیدم چقدر آرزوها می تونند دست یافتنی ونزدیک باشند…

    خیلی قدرت گرفته بودم اصلا یه وضعی…

    میخواستم هر طور شده شخصیتم رو تغییر بدم..

    خدایی خیلی سخت هم بود هنوزم سخته….

    که بخوای از یه آدم منفی باف، آدم قضاوت گر، آدم سررزنش گر، آدم عجول و بی منطق و خود سر وخود رای، از یه آدم بی فکرو کله خراب، از یه آدم پر از منیت وغرور که انگشت اتهامش همش سمت دیگران بود…

    بشی یه آدمیکه روزی صدها بار به خودت بگی، ( خودم کردم، خودم درستش میکنم)

    بگی من می تونم همونطور که خرابش کردم دوباره بسازمش….

    من الگو میخواستم، هی وحاضر بود….

    یه دفعه چشم باز کردم دیدم، چقدر گوشهام بازتر شده، جقدر چشمهام بازتر شده برای شنیدن ودیدن زیبایی ها ، نه مثل گذشته برای شنیدن ودیدن زشتی ها…

    چون من داشتم یاد میگرفتم فکر خدارو بخونم، داشتم یاد میگرفتم از قوانین جهان هستی سر دربیارم…

    وکسی که داشت اینهارو بهم یاد میداد داشت بهش عمل میکرد و من هر روز داشتم از تو خونه ی خودم مستند زندگی کسی رو می دیدم که میدونستم تا چند سال قبلش زندگیش واخلاق ورفتارش چیزی شبیه من بوده!!!!

    ####دوستای گلم، تاثیر دیدن این سریالهای سفر به دور امریکا ودیدن زندگی در بهشت و سریال تمرکز بر نکات مثبت رو به صورت هر روز و روتین، اصلا دست کم نگیرید####

    قرار نبود که یک شبه تغییر کنم، من گفتم 37 سال اونطوری گذشت بیام 6 ماه تا 1 سال به روش عباسمنش بگذرونم….

    حالا بعد 4 سال می بینم، اندازه 37 سال رشد کردم شکر خدا، الحمدالله رب العالمین…

    واقعا چی میخواستم از خدا واز زندگی؟

    که خس خوشبختی و ارامش داشته باشم دیگه، مگه غیره اینه؟؟؟

    که شکر خدا تا حدود زیادی دارمش…

    موضوع اصلا داشتن شرایط مالی عالی نیست..

    موضوع اینه احساس ارزشمندی کنی…

    انسان مفیدی باشی…

    موضوع اینه نسبت به خودت احساس رضایت داشته باشی وحس کنی خدا هم ازت راضیه…

    موضوع اینه شبا راحت بخوابی، خنده هات واشکهات از سر شوق باشند و هر کی باهات هم صحبت شد و هر کی ازت شنید بگه، فلانی چقدر عطر وبوی خدارو داره…

    تمرین فقط برای یک روز، فقط برای امروز، فقط برای چندساعت حتی یک ساعت، سعی می کنم دیدم رو نسبت به جهان وجهانیان مثبت نگهدارم و از دید خوب ومثبت همه چیز رو ببینم خیلی خیلب خیلی می تونه توی طی کردن مسیر تکامل بهمون کمک کنه….

    حمد وسپاس الله مهربان رو که کمکم کرد از مسیر جهل ونادانی که سالها درش بودم برگردم به مسیر اگاهی وعمل به قوانین زیبا وبدون تغییرش، که همه ی مسیر خیر هست وپر برکت….

    مریم عزیزم بی نهایت ازت سپاسگزارم که باعشق هر انچه از استادت آموختی رو به شیوه های مختلف در اختیار ما قرار میدی تا ما همواره تمرمزمون روی مسیر تغییر شخصیتمون باشه ، واین مسیر برامون تکراری نشه وازش دور نشیم…

    استاد قشنگم در کنار مریم جان، هر لحظه وهمیشه در پناه امن خداوند باشید، به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  10. -
    محدثه گفته:
    مدت عضویت: 619 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم

    و مریم جان عزیزو دوستان قشنگم

    خداروهزاران بار سپاس بابت فرصت گوش دادن این آگاهی ها و ان شالله فرصته عمل به این آگاهی ها

    به میزانی که روی باور ها و آگاهی ها تمرین میکنم و باورشون میکنم به همون اندازه اتفاقات و نعمات و موقعیت هاو… به سمتم روانه میشن

    خدارو شاکرم که تا کمی از مسیر دور میشم ب زودی و سریعا برمیگردم و اون کتک خور بودنم کمتر شده و خیلی زود ب خودم میام و این نشونه اینه که کمی مدارم بهتر شده ولی باید خیلی خیلی بیشتر تمرین کنم و باور هامو مخصوصا باور های توحیدیمو تقویت کنم و روشون کار کنم

    من چند روزی بود که کمی دور شده بودم از مسیرو چقدررر نتایج داشت مشخص میشد و به محض اینکه اون اهرم رنج و لذتی که محدثه تو داری برمیگردی ب اون روزایی که از حال بد حتی نای حرف زدن با کسی نداشتی سریعا برگشتم و همین مسیر

    (صراط مستقیم )رو شروع کردم که خداوند شاهد هست که من همون شبی که شروع کردم به سپاسگزاری و دوباره فایل هارو گوش دادم همینطور نعمات و اتفاقات خوب فراوان فراوان تو زندگیم داره میاد طوری که امشب همینطور اشک میریختم از اینهمه اتفاق قشنگ و اینکه من انقدر لایق هستم و قلب پاکی دارم که اجازه هدایت میدم و خداوندهم همه ی شرایط رو برای من فراهم کرده و تا زمانی که در این مسیر باشم شرایطه راه و مسیر درست فراهم خواهد بود

    خداوندا سپاسگزارم برای هرلحظه ام

    (ایاک نعبدو ایاک نستعین )

    درپناه خداوند جهان درکنارهم درمسیر درست باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: