مصاحبه با استاد | مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر - صفحه 55

816 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم دستجردی گفته:
    مدت عضویت: 1830 روز

    به نام خالق هدایتگر سلام.

    خیلی خوش حالم برای این که اینجام در آیت لحظه مریم جان سپاس گزارم برای این دوره برای ویرایش فایل ها خداقوت.

    خدایا به امید تو.

    تمرکز بر باورهای توحیدی و رعایت قانون تکامل:

    + وقتی که برای امتحان باید نمادهای تمثیلی فیلم دوزخ کاستلوچی رو پیدا می‌کردم و یک تحلیل سه صفحه‌ای براش می‌نوشتم اولش هنگ کردم نمی دونستم باید چی کار کنم این فیلم با فیلم های دیگه که تحلیل کرده بودیم فرق داشت و به زبان اصلی بود تازه یه چندتا مونولوگ ریز بیشتر نداشت تا این که خداجونم قدم به قدم بهم یاد داد چی‌کار کنم اول به سمت یکی از بچه ها که خیلی خوب بود تو این کار هدایتم کرد این که چه جوری تمثیل ها رو پیدا می‌کنه و راجبشون می‌نویسه؟ بعد هدایت شدم به توضیح دادن راجب این که این فیلم چه جوری هست به یکی از بچه ها که تو حرفام دیدم اِاِاِ من کی این همه نماد ازش درآوردم؟ حالا وقتش بود برم ببینم معنی هرکدوم از اون نمادها و حرکات چه بود؟ برای همین هدایت شدم به این که من چه جوری می‌توانم از شیوه دوستم برای فهمیدن معنی نمادها به شیوه خودم استفاده کنم یعنی شخصی سازیش کنم تا راحت تر بتوانم انجامش بدهم. خلاصه کاری که یک هفته بود سرش نمی‌رفتم چون خیلی به نظرم سخت می‌اومد به لطف خدا یه شب قبل امتحان به مدت 4ساعت زمان گذاشتم و تحلیلش کردم با یه حال خوب و لذت تازه تلاش می‌کردم بیشتر از سه صفحه نشه منی که برای نوشتن یک صفحه‌اش نمی‌دونستم باید چی‌کار کنم. این برام یک موفقیت عالی شد و یک الگو.

    + خیلی دلم می‌خواست یک دوست صمیمی تو دانشگاه داشته باشم که اهل بگو و بخنده و حال خوب باشه. کسی که وقتی زیبایی می‌بینه تحسین می‌کند و می‌توانید باهم از خواسته ها و اهدافشون حرف بزنید به موفقیت های کوچیک هم آفرین می‌گید و هم تشویق می‌کنید به‌هم امید می‌دید اولش خودم هی دنبال آدم مناسب بودم اما از یه جایی به بعد به حرف استاد که گفت دنبال آدم مناسب نباشید وقتی در مدار مناسب باشید آدم های مناسب سمتتون میان گوش دادم و دیگه تلاشی در این زمینه نمی‌کردم اولش یک دوست و همکلاسی که تهرانی بود دوست شدم بعدش با یه دختر دیگه که کردستانی بود هم کلام و دوست دوست شدم و با هم کلاسی هام هم خوب بودم دیگه کاری به عیب و ایرادشون نداشتم یه ویژگی خوب می‌دیدم تحسینشون می‌کردم تو دلم تو مترو یادگرفتم با آدم ها صحبت کنم و دوتا دوست هم تو مترو پیداکردم اما بازم فاصله داشتن با چیزی که من می‌خواستم ولی خوش حال بودم از این که انقدر روابط اجتماعی خوب هست که می‌توانم با بیشتر آدم ها راحت هم کلام بشم و طرح آشنایی و دوستی ریخته می‌شه

    تا این که من سانس یکی از کلاس هام رو به خاطر این که دیر وقت بود و تا ب م خونه خسته می‌شدم عوض کردم ، داشتم برای استاد توضیح می‌دادم که علت درخواستم برای تغییر کلاسم چی هست که دوستم شیدا گفت منم کرجی ام و با مترو میام و این شد آغاز دوستی ما، از همون دقایق اول کلی باهم گفتیم و خندیدم و الان هم دوست صمیمی هم هستیم. دقیقا همون ویژگی‌هایی که‌در دوستم می‌خواستم داره و این کار خدا و بس. اگه من هنوز هم دنبال آدم ها می‌بودم یا نسبت به عوض کردن کلاسم مقاومت داشتم و از روابطی که هرچند کوتاه ایجاد شده بود لذت نمی‌بردم شاید الان یه دوست صمیمی دانشگاهی در کنار دوست های دیگ ام نداشتم.

    .

    خلاصه که هرجا گفتم خودش درست می‌کنه. خودش برام انجام می‌ده و توکل کردم بهش و گذاشتم تکاملم را طی کنم کارم پیش رفته اما هر جا که به قول استاد باورهام ایراد داشته ، نتوانستم قدم از قدم بردارم یا این که وسط های راه کم آوردم و ناامید شدم و رها کردم.

    خداجونم می‌‌‌خواهم یادبگیرم چه جوری تا ته یک کاری رو برم و دیگه هیچ کاری رو نصفه رها نکنم می‌خواهم انقدررظرف وجودم بزرگ بشه که به سمت مدار بالاتربرم مداری که در آن توکل و ایمان بیشتریدداشته باشم و کارهام رو باکیفیت و اعتماد به نفس بیشتری انجام بدهم. دیگه پا پس نکشم.

    خدایا خودت تا این جا آوردیم خودت هم تا انتها ببرم.

    هرجا هستید دست حق نگهدارتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    حسینی ترین نرگس دنیا گفته:
    مدت عضویت: 2410 روز

    به نام پروردگار قادر مهربان

    گام اول پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    یکم بهمن هزار و چهارصد و سه

    بی‌نهایت خرسندم از اینکه در کنار رفقای جآن، هم‌فرکانس و خوش‌ارتعاش، پروژه جدیدی را آغاز کردم که اولین تاثیر قطعی آن، صعود به مداری بالاتر به گفته مریم‌بانوی شایسته است.

    الله به کار گیرَد توانم را …

    تمام آنچه که در این فایل گفته شده رو همه ما می‌دونیم. همه میدونیم که توحید همه‌چیزه، می‌دونیم که مسیر رسیدن به خواسته چهارچوبی به اسم تکامل داره، می‌دونیم که در جهان راز خاصی وجود نداره بجز تمرکز روی ورودی‌های مثبت و کنترل داده‌ها.

    اما عزیزان آیا دونستن کافیه؟

    خیر.

    آنچه اهمیت داره، درک این گزاره هاست؛ و نکته جالب که اتفاقا دلیلی بر عدل خداست اینه که هرکس به میزان درک این گزاره‌ها شاهد نتایج خواهد بود.

    انگار هر باور یک طیفی است که ابتدا و انتهای آن مشخص نیست و هر کس متناسب با درک خود از این باور، در نقاط مختلف این طیف قرار میگیره و این عین عدالت است.

    دانستن کافی نیست.

    باید درک، فهمیده و نهادینه بشه.

    و چه راهی بهتر از گوش دادن چندباره به این آگاهی‌ها، برای نهادینه‌شدن.

    در خصوص بهره گیری از باورهای توحیدی و پیمودن مسیر تکاملی بعد از چند دقیقه فکر کردن این موارد یادم اومد:

    _ یادم میاد زمانی رو که هنوز ازدواج نکرده بودم، حیاط خونه پدریم تقریبا کوچیک بود و تیکه خیلی کوچیکی از آسمون دیده میشد، اما من هر روز قربون صدقه آسمون میرفتم و این کار رو با حس فوق‌العاده و خوب انجام میدادم، حتی تو مسیر رفتن به دانشگاه و باشگاه هم مدام گردنم سمت آسمون بود و عشق میکردم.

    نتیجه این شد که وقتی ازدواج کردم طبقه بالا زندگی میکنیم و یک بالکن بزرگ داریم که سراااااااااااسر آسمون از توش پیداست و این شگفت انگیزه.

    _ من شعر میگم، و تاریخ میزنم روی هر کدوم از اشعارم، به جرات میتونم بگم اشعاری که در تاریخ های نزدیک به آخر سرودم، به هیچ عنوان با اولین سروده‌هام شباهت ندارند و این نشون میده روند تکامل به خوبی طی شده.

    _ یک نوزاد سه ماهه دارم ، چی مهم‌تر و واضح تر از رشد و تکامل جسمانی انسان، برای اثبات قانون تکامل ؟!

    با اینکه سه ماه زمان زیادی نیست ، اما پسرم با روزهای اول خودش زمین تا آسمون فرق کرده و این از نظر من عینی‌ترین تکاملی است که انسان می‌تونه ازش درس بگیره.

    دوستان، توجه داشته باشید که تکامل بصورت تکامل منفی هم می‌تونه رخ بده.

    یعنی یک عادت بد اگه حذف نشه به مرور تبدیل به یک خصلت منفی میشه که تغییر دادنش به این راحتی نیست، یه دندون پوسیده اگه درمان نشه هم خودش فرو می‌ریزه و هم به بقیه دندونها آسیب میزنه و مثال هایی از این دست.

    ممنونم از عزیزانی که تا اینجای دیدگاهم منو همراهی کردند.

    امیدوارم در پایان این پروژه، شاهد اتفاقات بینظیر و غیرقابل باور برای همه عزیزان باشیم.

    یا ارحم الراحمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    امید گفته:
    مدت عضویت: 3595 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیزم

    گام 1 مهاجرت به مدارد بالاتر

    – قانون کانون توجه همه چیزه

    – با نگاه توحیدی که تمام قدرت از بیرون خودت ( وضعیت مکانی ، زمانی و در کل هرآنچه که عواملی بیرون از خودمه ) بدی به خدای درونت سرعت رسیدن به خواسته ها را هزاران برابر بیشتر میکنه ( البته باید همیشه یادت باشه و تکرارش کنی چون فراره اما هرچه قدر کار کنی به همون اندازه نتیجه میاد و راحت تر میشی )

    – کنترل کن ورودی هاتو – همه نشدن ها برای حتی استاد عباسمنش هم بوده – این نگاه و داشته باش که همه نشدن ها یه شدن تو دلش خودش داره اما تو باید ببینی به کدومش میخوای توجه کنی به شدنه یا نشدنه

    درباره مهاجرت به کشور دیگه همیشه باید بهش فکر کنم ( اصل کانون توجه ) اما در نهایت تا جایی که میتونی امید کنترل ورودی کن که میگن نمیشه ( وکیل مهاجرتی به استاد عباسمنش گفته بود که استرالیا و کانادا اصلا نمیشه چه برسه به آمریکا )اما میبینی که حتی این مسیله نشدن هم برای استاد عباسمنش وجود داشته اما میبینی که میشه

    – انگیزه ها بیشتر از دل تضاد ها بوجود میاد پس اصلا نگران اینکه میگن نمیشه نباش دقیقا مثل مهاجرت کردن استاد عباسمنش به آمریکا

    – تکامل همیشه لذت بخشِ : مراحل رسیدن به خواسته تو با لذت طی کن و اینجوری مشه که هر تغییری مثل مهاجرت کردن برات لذت بخش میشه و هرجا که بری مثل پادشاه میری چطور میشه : اینکه برای هر کاری اول باورهاشو درست کنی ( خواسته ات با باورهات در یک راستا و یک جهت باشه ) بعد اون باورها شرایط رو برات عوض میکنه تا اینکه روی باورهات کارنکنم و بگم نه ایران جواب نمیده شهر دیگه مثل شهری دیگه یا آمریکا و هرجایی دیگه اگر برم اونجا جواب میده مثل استاد عباسمنش که میگه من قم و بندرعباس و … هم بودم لذت میبردم و در کل از همون جایی که بودم سعی میکرده ذهنیت بهتری داشته باشه و هی جهان هم پاداش بهتر بهش میداده و در کل امید هرچقدر مقاومت هات نسبت به شرایط جدید کمتر باشه سریعتر میرسی ( همون هم جهت بودن خواسته با باور)

    – هیچ رمز و راز و ورد و سریعی برای رسیدن به خواسته ها نیست چون باورها یک شبه نیومده که که بخواد یک شبه عوض بشه ممکنه شرایط یک دفعه خیلی عالی بشه اما اگر ولش کنم خیلی سریع برمیگرده ببین امید استاد عباسمنش میگه حتی بزرگترین اتفاقات بزرگترین جریان ها بزرگترین انگیزه ها اگر روش کار نکنی بعد از یک مدت کوتاه برمیگرده به قبل برای همیشه مثل آتیش که تا وقتیکه هیزم داره دیگه خیالم راحت باشه تا ابد میسوزه پس همش باید شارژ بشه و هیزم گذاشته بشه تا اون آتیش پایدار روشن بمونه با همون شعله ها ضمن اینکه اگر حواست باشه که مرتبا با هیزم شارژش کنی نیاز نیست که بخوای زجر بکشی تا اینکه فراموش کنی و کل روزت بری دنبال هیزم و مدت زمانی کوتاهی کنارش بشینی و لذت ببری این در صورتیه که 10 دقیقه دنیال هیزمی و مابقی روز کنارش از گرما و زبیایی آتیش لذت میبری و از یه جای بعد دیگه دغدغه پیدا کردن هیزم رو هم نداری هیزم همیشه هست ( تکامل و یادت نره )

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مائده کردی گفته:
      مدت عضویت: 2515 روز

      سلام امید عزیز

      چقدر از مطالعه کامنتت لذت بردم پسر

      علی الخصوص اون قسمتی که تکامل و‌اومدی با مثال هیزم تعریف کردی

      خداروشکر برای وجود این مسیر بهشتی و‌خداروشکر برای این‌ درک

      سپاسگزارت هستم که اینقد دقیق راجب فایل نوشتی

      هر موقع میخوام عجله کنم به خودم میگم مائده زندگی یک مسیره

      مقصدی نداره

      الان به این خواسته برسی

      باز خواسته بعدی میاد رو کار

      پس لذت ببر از مسیر رسیدن به خواسته هات

      اما عجله چیزی نیست که توی‌دامش نیوفتی و‌همینطور رعایت نکردن تکامل

      و‌همه اینا با کمنترل ورودی جبران میشه

      و همین کنترل ورودی هم تکاملی شکل میکیره

      به یکدفعه نمیشه همه چیو‌کننترل کرد

      اروم‌اروم وقتی یه عامل و‌کنترل کنی

      بقیه هم خودشون‌ دیفالت اوکی‌میشن

      بازم دمت گرم‌رفیق

      سپاسگزارم ازت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        امید گفته:
        مدت عضویت: 3595 روز

        سلام مائده عزیزم

        خوشحالم که کامنتم برات نقطه عطفی بوده برای درک بیشتر قانون

        امیدوارم بتونیم به خودمون قول بدیم که این موارد و مدام به خودمون یادآوری کنیم تا یادمون نره

        تا نشیم جز اولیک هم الغافلون

        چون واقعا امان از غفلت امان از غفلت

        یاد مثالی از دوستی افتادم که میگفت: این غفلت برای همه هست دقیقا مثل لامپ که مرتبا در کسری از ثانیا داره روشن و خاموش میشه اما چون همیشه در جریان هست ( برق میاد داخل لامپ ) برای همین روشن خاموش بودنش اصلا به چشم نمیاد

        یا مثل زنگ مدرسه که هممون میدونیم که این صدای زنگ نتیجه ضربه خوردنه مداومه اما چون فاصله بین این ضربات خیلی کمه ما صدای زنگ رو بصورت ممتد میشنویم

        امیدوارم این غفلت آنقدر فاصله اش کم باشه که به چشم نیاد و همیشه در مدار ثروت و نعمت باشیم

        ممنونم از استاد و تیم شون که این شرایط رو برامون ایجاد کردن که این آگاهی ها رو باهم به ساده ترین شکل به اشتراک بزاریم

        موفق باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    حمیدرضا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 3998 روز

    خدا را شکر که بعد از 12 ماه و به سبب پروژه مهاجرت به مدار بالاتر دارم دوباره کامنت مینویسم ! الهی شکر و هزاران بار شکر

    سلااااام

    چقدر دلم تنگ شده بود که این شکلی سلام کنم و دوباره کامنت بنویسم : )

    قبل اینکه شروع به نوشتن کامنت در این پروژه بکنم ،‌رفتم توی پروفایلم که ببینم آخرین کامنتم کی بوده و یادم بود که آخرین بار فصل دوم روز شمار را که تموم کردم ،‌ یه بازه زمانی میخواستم صبر کنم که هر دو فصل را مرور کنم ، باورهای طلاییش را مثل خلاصه برداری کردن بنویسم که بتونم بیشتر و بهتر مرور کنم

    اونا را انجام دادم و با فایل های جدید استاد ، فایل های قبلی و بخشی از دوره هایی که دارم ،‌ رندومی ، نشانه امروز من ،‌ کامنت های سایت و تلگرام و… همراه بودم ولی دیگه کامنتی نگذاشتم ، ای داد …… :‌))

    امااااا

    کلی اتفاق خوب هم این یک سال برام افتاد که یه سری از موارد دقیقا به موضوع این فایل میخوره و با عشق مینویسم ،

    پس شاگرد تنبل نبودم ، ولی شاگرد زرنگی هم نبودم !!

    ولی بسیاااار سپاسگذارم از خدای خودم که با اینکه از خودم راضی نیستم ( با خودم در صلح نیستم هنوز ) اما نتایجی را دارم بنویسم که بابت همین بسیار شکر گزارم

    پس میرم سراغ فولدر موسیقی های خوب و بی کلامی که دارم و با هنسفری داخل گوشم پخشش میکنم و شروع میکنم به نوشتن درون سایت …. نه ببخشید ، میام ردپایی میزارم از خودم در این سرزمین آگاهی

    پیش استادی که تا الان بهترش را ندیدم : )

    قبل از اینکه یه سری موارد مرتبط با فایل را بزارم ،‌دقت کردید به اینکه این فضای یادگیری ما چقدر عادلانه ، پر از نعمت و بهترین سیستم یادگیریه ؟؟

    عادلانه : چون هر کسی به اندازه زمان و انرژی که روی خودش و یادگیری و باورهاش میزاره نتیجه میگیره و کسی نیست که تنبیه یا تشویق کنه !! البته انرژی و تشویق دوستان درون سایت که همیشه هست ، اما به قول قرآن هر خیری که بهمون میرسه از خداست ( به واسطه کار کردن روی باورهامون و تعهدی که داریم ) و هر شری که بهمون میرسه از خودمونه ( از وقت تلف کردن ها و تعهد ، باور و ایمانی که نداریم )

    پر از نعمت : چون یه عاااالمه فایل عاااالی به صورت هدیه ( نه رایگان ) وجود داره که در هر جایگاهی که باشیم میتونیم ازش استفاده کنیم تا مدارمون بیاد بالاتر و بتونیم بریم سراغ دوره های استاد ، و به لطف آپدیت های بانو شایسته مهربان ،‌ این نعمت ها و هدیه ها تمومی ندارند : )

    و بهترین سیستم یادگیری : چون نه امتحانی ازمون گرفته میشه ، نه زمان خاصی باید حتما باشیم ،‌ نه وابسته به چیزی هستیم ( میتونیم صوتی گوش بدیم ، تصویری ، از روی سایت و در بستر اینترنت یا فایل های ذخیره شده خودمون بدون نیاز به اینترنت ،‌و یا حتی دست نوشته ها و جزوه هایی که خودمون از روی فایل ها برداشت کردیم و میتونیم دوباره بخونیم ) و در نهایت هم هر کسی به اندازه ای که کاشته برداشت میکنه

    استاد خودمون هکتارها زمین داره که هر روز داره با لذت و شکرگزاری ازش برداشت میکنه (‌چون با عشق و تعهد کاشته و زمان براش گذاشته )

    دوستانی که هر روز دارند زمین و ظرف درونیشون را بیشتر و بزرگتر میکنند و یا کسی که خیلی کم روی خودش کار کرده و به اندازه یه زمین 10 متری فقط برداشت میکنه !! پس هیچ ضرری درش نیست ،‌ فقط سوده و سوده و سود !!! اما به نسبت تعهد و زمان و باور خودمون

    خب ، خیلی طول کشید به نسبت اینکه برم سراغ مطالب این فایل ، آخه 12 ماه بود چیزی ننوشته بودم : )))

    از اونجایی که به مهاجرت خیلی علاقه دارم ،‌ تجربیاتی به نسبت آگاهی های این فایل را مینویسم که مربوط به مهاجرت من از همسرم از اصفهان به مازندران و در طبیعت هست !

    ما از مهر ماه سال 1402 مهاجرت کردیم به مازندران ،‌ با چه ذهنیت هایی :

    1. من که کارم به شکل دورکاریه و در بستر اینترنت ( و چیزیه که خودم درخواست داشتم و از خداوند دریافت کردم و ساخته شد ) پس هر کجا باشم فرقی نداره

    2. من که دارم اجاره میدم ،‌ پس چه فرقی میکنه کجا این اجاره را بدم ،‌میرم جایی که دوست دارم

    3. من و همسرم ، شمال کشور و خط ساحلی را خیلی دوست داشتیم و با هم هم فرکانس بودیم در مقوله مهاجرت مقاومتی نداشتیم ، ذهنیت منفی نداشتیم و برای همین هر دو با حس خوب و با ذهنیت شکرگزاری و ایمان بیشتر شروع کردیم به گشتن خونه های رهن و اجاره داخل اینترنت

    4.با این ذهینت رفتیم حضوری یه سری خونه ها رو دیدیم که با خودمون گفتیم ( اگه جور بشه و اون چیزی که میخوایم باشه خوشحال میشیم و عالیه ولی اگه نشد ناراحت نمیشیم چون همین الان هم خونه خیلی خوبی داخل اصفهان داریم ، چون از لحاظ مالی و عرف رهن و اجاره ها تقریبا من حداقل ممکن را داشتم و گزینه ها کم بود و خودمون را به هدایت خداوند سپردیم )

    پس در نتیجه و طبق قانون

    کارهامون اوکی شد ، خونه گرفتیم و هدایت شدیم و اولین مهاجرت زندگیمون را با احساس عالی انجام دادیم

    پس میرسیم به نکته استاد که :

    اگر با باورهای درست و تکامل ، مهاجرت کنیم ، به راحتی و زیبایی و لذت مهاجرت می کنیم

    .

    خانه ی ما در نزدیکی کوه نمک آبرود بود ، در بافت روستایی ، خانه ای 90 متری یک خوابه و 20 سال ساخت طبقه همکف !

    با فاصله تقریبا 100 متری از درب خونه میرسیدیم به یک دشت زیبا و ویو عالی کوه نمک آبرود که ما تقریبا هر روز این چند قدم را میومدیم و قهوه روزانه با این ویو و لذت و شکرگزاری میخوردیم

    من فقط یه وسیله نقلیه موتور دارم در حال حاضر هنوز نتونستم ماشین بخرم ! ( از لحاظ مالی شاگرد کم کار و با تعهد ضعیفی بودم )

    من و همسرم از خرید کردن های روزانه ،‌حتی زیر بارون با موتور گرفته تا دیدن طبیعت و لب ساحل و … واقعا از زیبایی ها لذت بردیم و شکرگزار بودیم

    بعد از 6 ماه ،‌ به تضادی برخوردیم که با صاحب خونه به مشکل خوردیم و برای آسایش خودمون تصمیم به جا به جایی گرفتیم

    با اینکه تضاد هایی را گذروندیم ولی همه اش تجربه های زیبایی بهمون داد ( که شاید در فایل های دیگه و مطالب مرتبط تر کامل تر توضیح بدم )

    نکته : از فرصت های جدید استقبال کن و مقاومت نداشته باش

    من و همسرم سعی کردیم که ذهنمون را کنترل کنیم و خودمون را لایق فضای بهتر بدونیم ، با اینکه پولمون کم بود و گاهی نجوا های ذهنی و حرف هایی مثل حرف های پدر من که در ظاهر نیتش کمک کردن به ما بود ولی در باطن شخصی استرسی هست و هر چیزی را گنده میکنه ، باز شروع کردیم به گشتن و با خودمون گفتیم :

    خدایی که مارو به اینجا هدایت کرد ، بقیه اش را هم هدایت میکنه و به فضای بهتر مارو میبره

    تا اینکه در اسفند 1402 ( تقریبا یک سال پیش )

    هدایت شدیم به فضا و شهر و روستا و افرادی به مراااتب بهتر ، مثبت تر ،‌ زیبا تر و دوباره مهاجرتی ریز با فاصله 35 کیلومتری دیگه از شهر کوچکی به شهر کوچک و روستایی دیگه

    اماااااا

    خونه 90 متری 1 خوابه 20 سال ساخت ،‌ تبدیل شد به خونه 150 متری دو خوابه زیبا تمیز 5 سال ساخت در طبقه دوم ، با ویو مستقیم جنگل و رود خونه ای که با ما 10 دقیقه پیاده فاصله داره ، و سمت دیگه خونه ویو دور و زیبای خط دریای کاسپین ! ( که هر روز بابتش سپاسگزارم و لذت میبرم )

    با صاحب خونه ای بسیار خوش اخلاق و مهربان و هم فرکانس تر

    از هر جنبه ای که بگم ،‌ بهتر شد و یه مدار بالاتر اومدیم

    نکته :

    وقتی که از جایی که هستی لذت ببری ، شکر گزار باشی و نعمت هارو ببینی ،‌ جهان هم هدایتت میکنه به راه ها و جاهای بهتر

    .

    رشد مالی و کاری و همکاری ای عالی که به لطف خداوند دقیقا یک سال پیش به شکل همکاری کامل شروع شد و درآمد من را تقریبا بیش از دو برابر کرد ، به گونه ای که در 5 ماه اول سال 1403 من 20٪ بیشتر از درآمد کل سال 1402 ورودی مالی داشتم و خداوند رزق بهم رسوند

    .

    به دلایلی و یه سری فرکانس های اشتباه از دو سه سال قبل ، بدهی هایی داشتم که در اول سال 1403 حدود 203 میلیون تومان بود و الان در 30 دی ماه 1403 حدود 88 میلیون دیگه ازش مانده و بیشتر از نیمی ازش پرداخت شده ( البته اگه متعهد تر بودم و شاگرد زرنگی بودم الان هیچ بدهی دیگه ای نمونده بود و اینو مطمنم )

    کامنتم طولانی شد و فعلا کافیه تا گام های بعدی : )

    خدا را هزاران بار شکر ، همین که الان هستم و مینویسم و رو به رشدم

    و این پروژه را هم بهونه ای میبینم برای تعهد بیشتر تا شاگرد بهتری بشم

    خیلی ممنوووونم از استاد ، بانو شایسته و دوستانی که هستند در این سایت و شاید کامنت من را بخونند

    و ممنونم از خدای خودم که منو دوباره به سمت نوشتن و ردپا گذاشتن هدایت کرد

    دوستون دارم و قطعا به لطف خدا و به شرط حیات ، متعهد تر و با انگیزه تر و با رشدی سریع تر

    ردپاهای خودم را خواهم گذاشت : )

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      حسینی ترین نرگس دنیا گفته:
      مدت عضویت: 2410 روز

      سلام و عرض ادب و شب بخیر خدمت شما شاگردِ زرنگ !

      من اول شب داشتم کامنت عزیزان رو میخوندم و بعدش بدون اینکه صفحه رو روی گوشیم ببندم رفتم غذا پختم، شام خوردیم، ظرفها رو شستم و آشپزخونه رو مرتب کردم، بچه‌م رو خوابوندم، مسواک زدم، گوشیمو برداشتم اومدم تو سایت و دیدم که کامنت شما روی سایت قرار گرفته.

      حس کردم باید بخونمش.

      و خب نتیجه اعتماد به این حس عالی بود.

      خیلی خیلی خیلی خوشحالم از اینکه خونه جدید گرفتید و به این خونه ناب هدایت شدید، راستش از جسارت شما برای تغییر و مهاجرت حقیقتا شوکه شدم، چه تصمیم درست و خلاقانه‌ای، و چه همسر پایه و هم‌فرکانسی، خدا حفظتون کنه.

      اینکه بعد از 12 ماه مجدد کامنت گذاشتید خیلی خیلی حس خوبی داره و به خوبی شما رو درک میکنم.

      من خودم بارها پیش اومده که از فضای سایت دور شدم و بشدت ناراحت بودم و وقتی برگشتم انقد حس خوبی داشتم که وصف کردنی نیست، کاملا درکتون میکنم و آرزو میکنم در این مسیر پایدار باشید.

      یه نکته ریز رو از صحبت‌های شما متوجه شدم و اگه ایرادی نداره دوست دارم بهتون یادآوری کنم و اون اینه که :« شما خیلی از خودتون زیادی توقع دارید و حس میکنم خیلی به خودتون سخت میگیرید »

      نمی‌دونم تا چه اندازه درست متوجه شدم ولی اگه به نظرتون این ویژگی در شما هست پیشنهاد میکنم کمی با خودتون مهربانانه تر رفتار کنید.

      چون خودم به این ویژگی دچار هستم، از سختی‌ها و خودخوری‌هایی که این خصلت در انسان ایجاد میکنه به خوبی آگاهم و به نوعی با خوندن دیدگاهتون یاد خودم افتادم.

      در این دنیا با هیچکس هیچکس به اندازه خودم سخت برخورد نکردم و سختگیری نکردم، توقع عالی بودن، پرفکت بودن و قوی بودن داشتم و حالا با گذروندن تعداد زیادی جلسه تراپی و کارکردن روی باورهای خودم و گذروندن دوره احساس لیاقت متوجه شدم که من سزاوار رفتار مهربانانه‌تر و عاشقانه‌تری با خودم بودم و هستم.

      امیدوارم از نقد بنده دلخور نشده باشید،

      در پناه ایزد منان باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        حمیدرضا صادقی گفته:
        مدت عضویت: 3998 روز

        سلااااام به شما بانو و مادر متعهد

        که با تموم کارهاتون تعهدتون سرجاشه و خدا را هزاران بار شکر میکنم که این هدایت و حس باعث احساس عالی براتون شده

        خیلی ممنونم از تحسین و حس عالی که منتقل کردید که خیلی خیلی خوشحال شدم از کامنت شما و هم اول کار اون دایره آبی رنگ کنار پروفایل :‌ ) که باعث شد قبل رفتن سراغ گام پنجم با حس عالی بیام سراغ پاسخ به دیدگاه ها و ببینم چه دوستی برام هدیه گذاشته !!

        بانو زدید توی خال دقیقا !!!! :‌ )

        بله این ویژگی درون من هست و شاید در کامنت های دیگه هم ردی ازش ببینید ! و خیلی ممنونم از شما و از خدای خودم که شما را سبب یه گوشزد ، یاد آوری و هدایت من قرار داد

        شاید واقعا نکته ای به جایی بود ، به نسبت ذهن مشغولی هایی که دارم ، پاسخ شما نشانه و هدایت بسیار دل نشین برام بود

        دلخور چرا بانو ؟‌ خیلی خیلی هم خوشحال شدم و واقعا حرف شما نشانه ای برای هدایت من بود و هست !!

        خیلی ممنونم و از صمیم قلبم حس عالی هر روز براتون میخوام

        همون رفتار مهربانانه و عاشقانه تر هر روز بهتر از دیروز : )

        در پناه حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مائده کردی گفته:
      مدت عضویت: 2515 روز

      خدای من خدای من خدای من

      مثل به رویا بود خوندن کامنتت حمیدرضا عزیز

      خدای من شکرت

      جوری که از مهاجرتتون‌ تعریف کردی شاید باورت نشه

      اما‌عاشق مهاجرت بودم با این حساب شیفته تر شدم

      اقااا خیلی خوبی سپاسکزارم ازت که اینقد با عشق و‌علاقه اومدی تایپ‌کردی

      حمیدرضا مرد قوی‌‌و‌ توحیدی

      مهاجرتتونو بهتون تبریک‌میگم

      هردوتاییتون مشخصه شاگردهای با ایمان استاد هستین

      تحسینتون‌میکنم‌بی نهایت

      ایمانتونو هر لحظه نشون‌داذین

      هم شما و‌هم همسرتون

      ماشاا….

      و‌اما اون قسمت اژ کامنتت که داشتی توصیف میکردی ویویی که‌ قهوه میزنید و از زیبایی های خداوند تشکر میکنید

      خودمو‌ یه لحظه تجسم‌کردم

      قشنگ‌حس‌کردم‌ توی خواستم غرق شدممممم

      میخوام با تموم‌وجودم ازت تشکر کنم که اومدی و‌ نوشتی

      من مشتاقانه منتظر اتفاقات بعدیتون هستمممممم

      عااشششقتووونم

      خدایا شکرت:)))

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        حمیدرضا صادقی گفته:
        مدت عضویت: 3998 روز

        سلااااام بر شما مائده عزیز

        چقدر حس و انرژیتون توی کامنت و پاسختون پیداست و منتقل شد : )

        چقدر این حس خوبه که بیای توی سایت و ببینی یه دایره آبی کنار پروفایلته ، حس کادو گذاشتن بابانوئل را داره انگار !!! اینکه میبینی یه هدیه برات گذاشته و میدوییم ببینیم چه دوستی ، چه هدیه ای برامون گذاشته ،‌ و این هدیه اش علاوه بر حس خوب چه نکته و آگاهی ، یا نشونه ای هم برامون داره

        خدا را شکر که این حس خوب مهاجرت و اون لذت قهوه و ویویی که ما تجربه کردیم به شما رسیده و شوق شما را هم بیشتر کرده و این عااالیه

        و مرسی از تحسین شما که واقعا حس فوق العاده ای را منتقل کرد ، دمت گررررم :‌ )

        امیدوارم این انرژی عالی هر روز باهاتون باشه و خداوند هم با راه های بی نهایت این انرژی و حس عالی را بیشتر و بیشتر کنه

        در پناه حق :‌ )

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    Ms Mohadese گفته:
    مدت عضویت: 2500 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانواده دوست داشتنی سایت

    به نام خدا

    نکات روز اول گام

    ما انسان کاملی نیستیم و همه انسان ها روند تکاملی و بهبود دارند و هیچ کس بی نقص نیست .

    برای موفق شدن در تمام زمینه ها کافی است قوانین خداوند که تغییر ناپذیر است و ثابت است را بیشتر و بیشتر درک کنیم و سعی کنیم به آن عمل کنیم .

    مهم ترین اصل ،اصل توحیدی بودن است که قدرت را به عوامل بیرونی ندهیم و به خداوند بدهیم .

    خودمان دنبال بهبود و قدم برداشتن باشیم و قدم های تکامل را برداریم و تجربه کسب کنیم و آرام آرام به خواسته مان نزدیک و به هرچیزی که بخواهیم دست پیدا می کنیم .

    یک عبارت تاکیدی خاص یا جمله و ورد خاصی وجود ندارد که یک شبه به خواسته هایمان برسیم چون باورها یک شبه به وجود نیامده که یک شبه تغییر کند .

    یکسری قوانین ثابت در جهان هست که آنها بدون شک در جریان هستند و قابل تغییر نیستند و همواره ثابت هستند. مثل قانون تکامل

    باورها یکسری گفتگوهای ذهنی تکرار شونده هستند درحال ارسال فرکانس هایی هستیم که از افکار به وجود می آیند و افکار از باورهای ما به وجود می آیند و باور ها نتیجه تکرار و تکرار ورودی ها و توجه و تمرکز است .

    تمام اتفاقات ما بدون استثنا نتیجه باورهای ما هستند .

    از فرصت های جدید و موقعیت های جدید استقبال کنیم و مقاومت نداشته باشیم .

    تغییر باورها یک فراینده که از ورودی های ذهن آرام آرام تبدیل به عادت و در نتیجه زندگی مارا می سازد .

    سرراست ترین مسیر رسیدن به موفقیت رعایت قانون تکامل است که هم مسیر برایمان لذت بخش است و هم به راحتی به خواسته مان می رسیم.

    در پناه حق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    مصطفی زارعی پور گفته:
    مدت عضویت: 352 روز

    به نام خدایی که همه چیز می شود همه کس را

    سلام و درود خدمت استاد عباسمنش بزرگوار و خواهر عزیزم سرکار خانم شایسته عزیز

    وقتی آدم بخواد تغییر کنه و با ایمان و توکل به خدا بخواد باورهاشو تغییر بده،خدا خودش وقت کافی براش مهیا میکنه تا به تغییر باورهاش برسه

    از وقتی که با ایمان و توکل شروع به تغییر باورهام کردم واقعا خدای مهربونم وقتم را بینهایت آزاد گذاشته تا با خیالی راحت تر شروع به تغییر کنم.

    از هفت روز هفته پنج روز وقتم آزاد هست و به طرز عجیبی بیشتر وقت ها هم تنهام…

    خدایا همونطور که تا شروع به تغییر باورهام کردم وقت زیادی برام مهیا کردی یقین دارم هدایتم هم میکنی به مدارهای بالاتر…

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت تمام نعمت ها و سلامتی ام…خدایا بدون تو هیچم..آسان ترین کار دنیا نفس کشیدن هست ولی اگر تو کمکم نکنی همین را هم نمیتونم انجام دهم…

    توحید یعنی فقط روی خدا حساب کردن و قدرت را به خدا دادن …

    خدایا برای خوشبختی و رسیدن به خواسته‌هایم فقط روی خودت حساب میکنم و بس.

    خدایا از اینکه فقط با تو هستم حس و حالم بینهایت خوب هست و از تک تک لحظات زندگی ام دارم لذت می برم.

    خدا جونم کمکم کن تا تکاملم را توحیدی وار طی کنم…

    هر وقت بدون طی کردن تکاملم چیزی را به دست آوردم خیلی زود هم از دستش دادم و حس و حالم به بدترین حالت ممکن رسیده…

    خدا جونم یک بار بدون اینکه تکاملم را طی کنم،وام گرفتم و از ترس اینکه بعدها همه چی گرون تر میشه با عجله یک خونه ی دو طبقه خریدم، به درازا نکشید که ترس از دادنش حس و حالم‌را همیشه بد میکرد، شب و روز خواب نداشتم و ترس داشتم نکنه از دستش بدم و…

    خیلی زود خونه را از دست دادم که هیچی بالای یک میلیارد تومان بدهی بالا آوردم و الان دارم ماهانه بالای بیست میلیون تومان قسط میدم در صورتی که درآمد ثابت ماهانه ام هجده میلیون تومان هست …

    الان که قوانین قشنگ و زیبا و بدون تغییر خدا جونم را که می‌دانم به لطف خدا و با ایمان و توکل به خدا تکاملم را دارم توحید گونه طی میکنم…

    و خدا را صدهزار مرتبه سپاس با اینکه اون خونه را از دست دادم و بدهی دارم حس و حالم عجیب خوب هست و دارم از تک تک لحظات زندگی ام لذت میبرم.

    خدایا خودم و کارام را سپردم به خودت که مافوق تمام قدرت ها هستی و قدرتی بالاتر از قدرت خودت وجود ندارد…

    خدایا خودت هدایتم کن که جز تو کسی را ندارم…

    خدایا بینهایت عاشقتم و دیوانه وار دوستت دارم و دیوانه وار امیدوار هستم با کمک خودت به تمام خواسته هایم میرسم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      حسینی ترین نرگس دنیا گفته:
      مدت عضویت: 2410 روز

      سلام.

      پیام شما بسیار دلنشین بود و قشنگ مشخصه که از روی صداقت و در نهایت روراستی نوشته شده.

      اون قسمت رو که گفتید به طرز عجیبی تنها شدید به خوبی درک میکنم چون من از دیروز تا بحال که یک مقدار جدی تر شدم در دنبال کردن آموزش ها و پایبندی به تعهداتم، دقیقا آدمهایی که هر روز باهاشون سروکار داشتم و با دلیل یا بی دلیل باهاشون برخورد و معاشرت میکردم دیگه وجود ندارند، و من از این ارامش و سکوتی که ایجاد شده نهایت استفاده رو میبرم و جالب اینکه دقیقا مثل شما رابطه‌م با الله بسیار زیباتر و خواستی‌تر شده.

      وقتی میبینم دوستانی مثل شما نتایج یکسانی با بنده دارند بیشتر مصمم میشم که این مسیر مسیر درستیه‌.

      ممنون که دیدگاه خودتون رو به اشتراک گذاشتید.

      شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مصطفی زارعی پور گفته:
        مدت عضویت: 352 روز

        سلام و درود عرض میکنم خدمت شما خواهر عزیزم خانم حسینی بزرگوار

        ممنونم بابت پاسخ قشنگی که برام دادین و نهایت تشکر را از شما دارم.

        وقتی یک برگ از درخت به اذن خدا نمی افتد یقین دارم هیج اتفاقی هم اتفاقی نیست.

        من و شما اگر الان داخل سایت عیاسمنش و در این مسیر سراسر خوشبختی هستیم فقط یک دلیل بوده و بس. اونم فقط خواست خدا و هدایت خدا به لطف خدا شامل حالمون شده و به زودی در مدار آسانی ها قرار خواهیم گرفت.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مهناز اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 2193 روز

    سلام

    من زمانی که پروژه خانه تکانی ذهن رو خانم شایسته عزیز شروع کردن بعد از چند روز باهاشون همراه شدم و در پایان پروژه دیدم که این روند که هر روز وقت میزاری و روی قانون کار میکنی و ورودی های مناسب به خودت میدی حالم رو روز به روز بهتر کرد و انرژی خوبی رو در وجودم احساس کردم و به یک مسافرت چهابهار هم هدایت شدم که این را هم از برکات پروژه خانه تکانی ذهن می‌دونم.

    بعد از پایان پروژه خانه تکانی من پروژه روز شمار تحول زندگی رو استارت زدم و الان در روز بیست و یکم آن هستم چون میخواستم که کار کردن روی خودم رو با تمرکز و هر روز انجام بدم و دیگه نمی‌خوام که از مسیر خارج بشم و واقعاً ارزششو داره که ما هر روز روی خودمون و این آگاهی ها کار کنیم من که تعهد دادم که همیشه روی خودم کار کنم تا شخصیت و باورهام و در نهایت نتایج زندگیم واقعاً تغییر کنه و من هیچ ربطی به گذشته ام نداشته باشم و به قول استاد ما انسانها یک روند تکاملی داریم برای پیشرفت که این مسیر انتهایی هم نداره و چیزی هم به عنوان انسان کامل ، بی‌نقص و پرفکت وجود نداره.

    دیروز حالم گرفته بود و از خداوند هدایت خواستم و به صفحه من را به نشانه ام هدایت کن اومدم دیدم خانم شایسته یک فایل جدید برای پروژه مهاجرت به مدار بالاتر گذاشتن و من اینو یک نشانه دیدم که باید این پروژه رو هم شرکت کنم و دیروز تمام فایل هایی رو که خانم شایسته برای این پروژه گذاشته بودند رو دانلود کردم و در یک پوشه قرار دادم تا هر روز یک فایل رو گوش کنم و دیروز تا عنوان فایل گام 12 رو دیدم یهو بهم گفته شد که این نشانه امروز منه که در مورد تفاوت تسلیم بودن در برابر خدا با تسلیم بودن در برابر مسائل بود و من چندین بار گوشش دادم و حسم عالی شد و متوجه شدم که فقط من باید در مقابل خداوند تسلیم باشم .

    امروز هم گام 1 رو گوش دادم و نت برداری کردم و خدا رو شکر که در این مسیر هستم و از خداوند می‌خوام که همیشه در این مسیر باشم و هر روز روی خودم و باور هام کار کنم و از خداوند می‌خوام که اصل و قانون رو درک کنم تا بتونم با استفاده از اون مسائلم رو حل کنم و مهم ترین اصل باورهای توحیدی هست و اگر من قدرت رو از همه آدمها بگیرم و به خداوندی که توی وجود من و وجود همه هست بدم و روی هیچ کسی جز خدا حساب نکنم میتونم خیلی سریع پیشرفت کنم و خیلی سریع به خواسته هام برسم و واقعاً این ویژگی توحیدی بودن می‌تونه سرعت موفقیت رو هزار برابر کنه .

    بهترین حالت برای رسیدن به خواستمون اینه که تکاملشو طی کنیم و از مسیر لذت ببریم ، من هم از شهرستان به تهران مهاجرت کردم تا زمانی که در شهرستان بودم بیشتر مکان های تفریحی شو رفتیم و لذت بردیم و بعد جهان ما رو از اون جامعه جدا کرد چون واقعاً از لحاظ فرکانسی با مردم اونجا و حتی خانواده و فامیلمون دیگه هماهنگ نبودیم و از وقتی که به تهران اومدیم تمام سعیمو می‌کنم که روی نکات مثبت محل زندگیم توجه کنم تا جهان منو به جاهای بهتر و بهتر هدایت کنه و خدا رو شکر یک تنهایی خوبی برام فراهم شده تا بتونم بیشتر روی خودم کار کنم و از این تنهایی لذت میبرم .

    سپاسگزارم استاد عزیز که در همه فایل ها قانون رو برامون توضیح میدین تا ما هر بار بیشتر و بهتر درک کنیم :

    تکرار وروردی ها ، باورها رو ایجاد می‌کنه .

    باورها افکار رو ایجاد می‌کنند.

    افکار باعث ارسال فرکانس به جهان هستی میشه و اونوقت جهان شرایط ، موقعیت ها و افراد همسنگ و هماهنگ با فرکانس ما رو در مسیر ما قرار میده .

    به همین دلیل باورها یک شبه بوجود نمیان بلکه زمان می‌بره .

    برای اینکه مثل پادشاهان و استاد عزیزمون مهاجرت کنیم باید :

    اولاً : از اونجایی که هستیم لذت ببریم

    دوماً : خودمونو لایق جاهای خوب بدونیم

    سومٱ : هیچ نگاه منفی ای به مهاجرت نداشته باشیم.

    من اینو متوجه شدم که احساس لیاقت و خود ارزشمندی یکی از پاشنه های آشیل من هست و باید خیلی روش کار کنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    لطیفه هستم گفته:
    مدت عضویت: 590 روز

    حجره ی خورشید تویی…خانه ی ناهید تویی

    روضه ی اومید تویی…راه ده ای یار مرا…

    گام یک

    سلام خدمت حجره ی خورشید استاد عباس منش نازنینم و مریم بانوی مهربان که روضه ی امید استاد جانه….

    و دوستان هم قدمی گلم

    استاد جان منم لطیف.همون لطیفی ک از روزی ک پیداتون کردم به لطف الله مسیر زندگیم 180درجه تغییر کرده.

    مریم بانو ممنونم بابت تهیه و تدارک این گام بسیار عالی و فوق العاده

    استاد جان فرمودین

    درباره تجربه های شخصی خود بنویسید که با “تمرکز بر باورهای توحیدی” و “رعایت قانون تکامل”، هم از مسیر لذت برده‌اید و هم نتیجه پایدارتری گرفته‌اید…

    تکامل واقعا دنیای عجیبی داره ک من با درکش واقعا آرام شدم …من هر کاری ک شروع میکنم خیلی مجدانه و با وسواس شدید جوری ک خودمو اذیت میکنم شروع میکنم.و این دوره های شما رو ک شروع کردم با وسواس همیشگی پیش بردم تا اینکه ب درک واقعی همون تکاملی ک شما گفتین رسیدم

    از اون پس دیگه آروم و رها دارم میرم جلو ک در این مسیر یه کلید رو کشف کردم.

    اینکه چقد جالبه هر آنچیزی ک من میخام و در لیست اهداف منه دقیقا همون چیزیه ک قانون جهانه.و با اجراییش جهان هم داره بهم پاداش میده…..

    خب چجوری ….

    من در لیست اهدافم اینو نوشتم که….زندگی با توحید عملی ک آرامشی از جنس خدا داشته باشم میخام…..در لحظه زندگی کردن میخام…..پایبندی به ورزش و تناسب اندام و منعطف شدن بدن میخام….سلامتی روح و روان میخام….. ثروتمند شدن میخام……

    خب دیدم همه ی اینا همون چیزاییه ک اگه من بهش توجه کنم ینی ب ارزشمندی و لیاقت خودم توجه کردم…ینی طبق مسیر الهی دارم حرکت میکنم….ینی دارم هم جهت و هم فرکانس با جهان هستی میرم….ینی همون شد ک من یه قدم رو برداشتم و الباقی رو خود خدا درستش می‌کنه…دییییینگگگگ….زنگ آگاهی صدا داد….بخودم اومدم واااااو خدای من…قانون جهان داره طبق خواسته ی من عمل می‌کنه….ینی خداوند قانون خودشو از هر سمتی و از هر طرفی ک بهش نگا کنی به نفع بنده هاش تنظیم کرده….ینی همون چیزی ک وجود انسان بهش نیاز داره دقیقا همون خواسته ی انسانها و دقیقا همونم همون قانون خداست….اصلا نمیدونم چجوری بیان کنم فقط میخام بگم یه کلیدی بود ک کشفش کردم و الان واقعا حس فوق العاده ای دارم ک نمیشه بیان کرد

    خدایا شکرت .خدایا بی نهایت شکرت بابت این آگاهی ها.بی نهایت شکرت بابت پیدا کردن استاد….بی نهایت شکرت ک اینقد دوستم داری…

    در پناه خدای منان و حنان.شاد باشید و سلامت و ثروتمند و سرشار از آگاهی….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    محبوبه سما گفته:
    مدت عضویت: 1369 روز

    سلام به استاد عزیزم مریم جونم و دوستان بهشتی ام

    من اگه قدرت رو فقط به خداوند بدم که در وجود همه هست و روی هیچ کسی جز خدا حساب نکنم میتونم تصاعدی رشد بکنم و سرعت موفقیتم هزاران برابر میشه .

    همون خداییکه میگه به یاد بیارید زمانیکه درخواست یاری کردید خداوند اجابت کرد و شما را با هزاران فرشته پی در پی یاری نمود.

    رسیدن به خواسته ها باید مراحل تکاملش طی بشه و از مسیر لذت ببرم باورهامو درست کنم و بعد خود به خود هدایت میشیم به موقعیت های بهتر

    ازون جاییکه هستم لذت ببرم خودم رو لایق جاهای بهتر بدونم و احساس خوب داشته باشم همه چی همینه و در اینصورته که قدم های بعدی گفته میشه آسان میشم برای آسانیها

    خداوندا وعده تو حقه و چه کسی وفادارتر از خداوند به وعده خویش است

    خداییکه قدرت آسمانها و زمینه . مدیر و مدبره. آفریننده خلاق و قادر مطلق. تنها فرمانروای کیهان . خداییکه وعده رزق روزی مغفرت و فراونی و نعمت میده

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    موسی حسینی گفته:
    مدت عضویت: 882 روز

    سلام استاد

    موضوع مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر

    استاد من چند سال هستم از اموزش های شما استفاده میکنم ونتیجه ام زیاد گرفته ام

    به نظرمن هر کسی یه مداری دارد استاد تو یکی از فایل هایش در مورد مدارها خیلی خوب توضیح داده است من پیشنهاد میکنم برای درک مدارها باید ان فایل را بارها بارها گوش کنیم تا موضوع مدارها را درک کنیم

    استاد من تجربه خودم را مینویسم

    من الان در مدارشنیدنهای حرف های استاد هستم اصلا عجله ای ندارم برای خواسته هایم

    من الان در مدار خودشناسی خودم هستم تمرکزم روی نقاط قوت خودم است وبا برخورد با تضادها خواسته هایم را شناسایی میکنم

    من در مدار فعلی ام دیدن تغییرات کوچک نتیجه بزرگ

    من در مدار درک کردن صحبت های استاد هستم

    من در مدار بزرک کردن ظرف وجودم هستم

    من در مدار دیدن الگوهای تکرار شونده هستم

    من در مدار دیدن تغییرات درونی توسط اموزش های استاد هستم

    من در مدار دیدن و ولمس کردن افزایش در امدم هستم

    من در مدار نوشتن وباور کردن قوانین جهان هستم

    من در مدار درک کردن وصحبت کردن با خودم در مورد خواسته هایم هستم

    من در مدار تغییر ذهنیت فقر الود به ذهنیت ثروتمند هستم

    من در مدار تمرکز بر روی بهبود َشخصیت فردی خودم هستم

    من در مدار کنترول افکارم در هر لحظه هستم

    من در مدار تقویت ارزش های درونی ام هستم

    من در مدار تشخیص الهامات و نجواهای ذهنی هستم

    من در مدار سپاس گذاری از داشته هایم هستم

    من در مدار فکر کردن به ودرک کردن قوانین جهان هستم

    من در مدار خوبیها وباور های قوی وقدرت مند هستم

    من در مدار هدایت و تسلیم شدن در برابر خداوند وقوانینش هستم

    من در مدار تحسین کردن ادمهای خوب وعالی هستم

    من در مدار افزایش درامد چند برابری توسط باورهایم هستم

    من در مدار تغییر باورهای محدود کننده به باورهای قدرتمند کننده هستم

    من در مدار دیدن نشانه های خواسته هام در محیط اطرافم هستم

    من در مدار جذب ادمهای اطرافم وپذیرفتن انها هستم

    من در مدارتمرکز بر روی اموزشهای استاد هستم

    من در مدار عمل کردن به اموزش های استاد هستم

    خدایا شکرت من واقعا در مدار رشد وپیشرفت وثروتمند شدن در همه جنبه های زندگی ام هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: