سوال:
تفاوت بین «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن در برابر مسائل» چیست؟
مفاهیمی که استاد عباس منش در این قسمت توضیح داده اند شامل:
- به شناخت حقیقتی رسیدن درباره تنها نیرویی که من را خلق کرده و هدایت مرا نیز به عهده گرفته است؛
- تسلیم بودن یعنی اجازه دادن به خداوند که مرا هدایت کند؛
- واضح ترین نشانه تسلیم بودن در برابر هدایت های خداوند؛
- چگونه به نقطه تسلیم بودن دربرابر خداوند نزدیک تر شویم؛
- نتیجه تسلیم بودن دربرابر خداوند؛
- مفهوم عملی «الا بذکر الله تطمئن القلوب»؛
- معنای تسلیم بودن در برابر خداوند؛
- نشانه های “تسلیم بودن دربرابر خداوند”؛
- فرایند تکاملی ساختن ویژگی “تسلیم بودن دربرابر خداوند” را درک کن؛
- باورهایی که لازمه تسلیم شدن در برابر خداوند است؛
- ارتباط میان تسلیم بودن در برابر خداوند و “روان شدن چرخ زندگی”؛
- نشانه های رفتاری فرد متوکل؛
- به جای نگرانی درباره مسائل پیش رو، کنجکاو باش درباره اینکه: چه راهکاری می توانم برای حل این مسئله پیدا کنم و از این “بازی کنجکاوانه”، لذت ببر؛
- به جای تسلیم شدن در برابر مسائل، با توکل بر خداوند، آنها را چالشی ببین برای بروز توانایی های درونی ات؛
تمرین برای دانشجویان پروژه “مهاجرت به مدار بالاتر”
تجربیاتی را به یاد بیاورید و در بخش نظرات این قسمت بنویسید که:
به جای تسلیم شدن در برابر هر شکلی از مسائل و مشکلات، تصمیم گرفتید روی هدایت های خداوند حساب کنید و با اینکه ایده ی کاملی از حل آن مسئله نداشتید، اولین قدم را با این جنس از توکل بر داشتید که: “خدایم با من است و قطعا من را هدایت خواهد کرد”. سپس هدایت ها یکی پس از دیگری آمد. حتی از جاهایی که هرگز فکرش را نمی کردید. در نهایت نه تنها آن مسئله حل شد بلکه ایمانی در شخصیت شما ساخته شده که: توانایی روبرو شدن با مسائل، جسارت برای حل آنها و رشد دادن ظرف وجودتان از این طریق را به شما می آموزد. ایمانی که هر بار به شما این اطمینان را می دهد: اگر روی خداوند حساب کنم، قطعا خداوند برایم کافی است.
منتظر خواندن تجربیات پندآموزتان هستیم.
منابع کامل درباره محتوای این قسمت:
«تسلیم بودن در برابر خداوند» یا «تسلیم شدن در برابر مسائل»!
تفاوت میان مفهوم “تسلیم” در دو جمله بالا، از زمین تا آسمان است. تفاوت میان «امید با ناامیدی»، تفاوت میان «آرامش با نگرانی»، تفاوت میان «توحید با شرک» و تفاوت میان «آسان شدن برای آسانی هابا «آسان شدن برای سختی ها» است.
تسلیم بودن در برابر خداوند، پشتوانه می خواهد و این پشتوانه فقط با شناخت واقعی خداوند و رابطه ی دائمی ای که هر کدام از ما با این نیرو داریم، ساخته می شود. نیروی که “صاحب قدرت بی نهایت + بخشندگی بی حساب” است. فقط و تنها فقط با درک این ترکیب درباره خداوند یعنی” “صاحب قدرت بی نهایت + بخشندگی بی حساب”، باعث می شود که به معنای واقعی کلمه خداوند را کافی بدانیم، بر او توکل کنیم و به معنای واقعی کلمه تسلیم هدایت های این نیرو بشویم.
منابع مهمی که به من کمک می کند تا هر بار خداوند را بهتر بشناسم و ویژگی تسلیم بودن در برابر این نیرو را در شخصیت خود بروزرسانی کنم شامل:
جلسه 9 و 10 از دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها: این دو جلسه مفهوم حقیقی خداوند را به ما می شناساند و چگونگی اتصال به این نیرو را به ما یاد می دهد؛
جلسه دوم از دوره روانشناسی ثروت 3: آگاهی های این جلسه در یک کلام، مبانی “توکل بر خداوند” و “تسلیم بودن در برابر این نیرو” است. مفهومی که اجرای آن ما را روی شانه های خداوند می نشاند و چرخ زندگی مان را در تمام جنبه ها روان می کند؛
و تمام جلسات قرآنی در دوره 12 قدم:
آگاهی های جلسات قرآنی 12 قدم، فضایی است برای تعقل در قوانین زندگی و شناختن فکر خداوند. فضایی است برای درک صحیح و آگاهانهی انرژی خالق و هدایتگری که آن را خدا نامیده ایم و درک رابطه دائمی ای که با این نیرو داریم و این رابطه مهم ترین رابطه زنگی ماست.
این فضا به ما کمک می کند تا با شناخت واقعی خداوند و قوانین این نیرو برای خوشختی، اصل را از فرع تشخیص دهیم. این تشخیص باعث می شود انرژی خلق کننده ای که از خداوند به ارث برده ایم، بر مسائل حاشیه ای و بیهوده هدر نرود و صرف خلق شرایط دلخواهی شود که همیشه آرزوی تجربه اش را داشته ایم . نتیجه اجرای این آگاهیها پکیجی به نام خوشبختی است که، شامل سلامتی، استقلال مالی و آزادی زمانی و مکانی، روابط عاشقانه و در یک کلام، رسیدن به رضایت قلبی از زندگی است.
تکرار آگاهی های منابع فوق، ایمانی فعال در وجودمان می سازد که نه تنها به نجواهای ذهن فرصت ناامید کردن و نگران شدن را نمی دهد بلکه قلب مان را همواره برای دریافت هدایت های خداوند باز نگه می دارد. به اندازه ای که این آگاهی ها را تکرار می کنیم و به یاد می آوریم به همان اندازه، تسلیم هدایت های خداوند هستیم، به همان اندازه آرامش قلبی داریم و به همان اندازه شامل وعده “لا خوف علیهم و لاهم یحزنون” خداوند می شویم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری مصاحبه با استاد | تفاوت «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن دربرابر مسائل»246MB24 دقیقه
- فایل صوتی مصاحبه با استاد | تفاوت «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن دربرابر مسائل»22MB24 دقیقه
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«فَسَقَىٰ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىٰ إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ»
ﭘﺲ [ﻣﻮﺳﻲ] ﺩﺍم ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺁﺏ ﺩﺍﺩ ، ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺳﺎﻳﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ؛ ﺑﻪ هر ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺧﻴﺮ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﻨﻲ، ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪم (24 قصص)
—————————————————————————
خدایا، پروردگارم ، به هر آنچه از خیر و نعمت از درگاه تو بر بندگانت نازل همواره میکنی، محتاج و نیازمند و فقیرم. خدایا از شر شرک و کفر و ظلم و نجوای درونم به تو پناه میبرم «قَالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»
ای بخشنده بخشایشگر، ای آگاه به اسرار درون سینه ها، ای مهربانترین مهربانان، از فضل و رحمتت بر این بنده ات نور هدایت و آرامش عطا فرما.
—————————————————————————
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته بزرگوار و همه دوستان نازنینم در این سایت توحیدی. استاد عباس منش جان، روز مرد و روز پدر بر شما مبارک، بزرگمرد توحید و پدر معنوی همه اعضای سایت. ازتون متشکرم استاد که توحید رو انتخاب کردین و فقط در پیشگاه پروردگار تسلیم شدین.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر هدایتهاش و بخاطر تسلیم شدن به درگاه خداوند و نه تسلیم در برابر مشکلات. خدا رو صد هزار مرتبه شکر که تسلیم در برابر خداوند همیشه جواب همه مسائل و مشکلاته.
—————————————————————————
به شدت دلم میخواست کامنت بنویسم ولی مدتیه انگار سیمش قطع شده، نمیدونم کی پاشو گذاشته روی سیم. احتمالا بازم یه جایی شرک ورزیدم.
خلاصه اینکه دوستان حلال کنید این یه ذره تقلا رو بپذیرید چون این بار واقعاً دارم با تقاضای ذهن و دستم مینویسم.
—————————————————————————
چند روز پیش دوتا گل گرفتم. بهش میگن «بنت قنسول» یا گل کریسمس ، به انگلیسی بهش میگن Poinsettia وقتی داشتم جابجاش میکردم یکی از شاخه هاش شکست. خب منم خیلی حساس شدم و اون شاخه شکسته رو آوردم و گذاشتم توی آب. یه ذره هورمون ریشه زایی بهش زدم فایده نداشت، اسید بیومیک ، فایده نداشت، برگهاش یکی یکی داشت می افتاد. آب رو دوباره عوض کردم و بازم یه ذره ریشه زا و بیومیک زدم به آب و گفتم خدایا من دلم میخواد این شاخه گل به زندگیش ادامه بده ، دلم نمیخواد بندازمش دور. بعد یادم افتاد توی یوتیوب دیدم این گل رو وقتی قلمه میزنن یه مدت میذارنش توی تاریکی، بعداً با نور بهش شوک میدن تا رشد کنه. منم بردم گذاشتم توی کابینت زیر سینک آشپزخونه، هم جاش خنک باشه و هم تاریک. امروز چک کردم دیدم برگاش سرحال شده. و به نظر میرسه بتونه به حیاتش ادامه بده و چند وقت دیگه بشه گذاشتش توی گلدون.
توی تاریکی موندن قلب اصلا خوب نیست، ولی وقتی توی تاریکی قرار میگیری تازه قدر روشنایی و نور هدایت رب العالمین رو میفهمی، مثل الان که من دوست دارم بازم نور رب العالمین رو توی قلبم احساس کنم.
یاد شعر پروین اعتصامی می افتم.
«زان به تاریکی گذاری بنده را ؛ تا ببیند آن رخ تابنده را»
وقتی خداوند توی قرآن گفته «أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» یعنی گشتم نبود، نگرد نیست، نخواهد بود و نخواهی یافت.
یه جوری خلق شدی بنده خدا، که جز یاد خدا هیچی هیچی آرومت نمیکنه، هیچی بهت حس خوشبختی نمیده، ته ته همه خوشبختی ها خود خداست. هر چی قراره حستو خوب کنه، نهایتش باید برسی به خود خدا تا آروم بشی.
از دل تاریکی ، خدایا صدامو میشنوی؟ من بهت دسترسی ندارم ولی تو از تاریکی خبر داری، به موسی و هارون گفتی «لَا تَخَافَا ۖ إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَىٰ» خدایا من باورت دارم حتی اگه توی تنهایی و تاریکی باشم.
—————————————————————————
دوستان نازنینم منور به نور رب العالمین باشید.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«وَلَقَدْ أَوْحَیْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیقًا فِی الْبَحْرِ یَبَسًا لَّا تَخَافُ دَرَکًا وَلَا تَخْشَىٰ» (ﻭ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺑﻪ ﻣﻮﺳﻲ ﻭﺣﻲ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻛﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺣﺮﻛﺖ ﺑﺪﻩ، ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍﻫﻲ ﺧﺸﻚ ﺩﺭ ﺩﺭﻳﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻩ ﻛﻪ ﻧﻪ ﺑﺘﺮﺳﻲ که برسند ﻭ ﻧﻪ ﺑﻬﺮﺍﺳﻲ(٧٧)
«فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِیَهُم مِّنَ الْیَمِّ مَا غَشِیَهُمْ» (ﭘﺲ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺑﺎ ﻟﺸﻜﺮﻳﺎﻧﺶ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﺮﺩ ، ﻭ ﺍﺯ ﺩﺭﻳﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﻭﮔﺮﻓﺖ ، ﭼﻪ ﻓﺮﻭﮔﺮﻓﺘﻨﻲ(٧٨)
«وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَىٰ» (ﻭ ﻓﺮﻋﻮﻥ ، ﻗﻮﻣﺶ ﺭﺍ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﻲ ﻧﻨﻤﻮﺩ(٧٩)
«یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ قَدْ أَنجَیْنَاکُم مِّنْ عَدُوِّکُمْ وَوَاعَدْنَاکُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَیْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ» (ﺍﻱ ﺑﻨﻲ ﺍﺳﺮﺍﺋﻴﻞ! ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺷﻤﻨﺘﺎﻥ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩﻳﻢ، ﻭ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﻧﺐ ﺭﺍﺳﺖ ﻃﻮﺭ ﻭﻋﺪﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻴﻢ ﻭ ﺗﺮﻧﺠﺒﻴﻦ ﻭ ﻣﺮﻍ ﺑﺮﻳﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻳﻢ(٨٠)
«کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبِی وَمَن یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی فَقَدْ هَوَىٰ» (ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻧﻲ ﻫﺎﻱ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﻛﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﻮﺩﻳﻢ ، ﺑﺨﻮﺭﻳﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺯ ﺣﺪﻭﺩ ﺍﻟﻬﻲ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺧﺸﻢ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻳﺪ، ﻭ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺧﺸﻢ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻳﺪ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻫﻠﺎﻙ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ(٨١) (سوره طه)
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
Isaiah 6:8
And I heard the voice of the Lord saying, “Whom shall I send, and who will go for us?” Then I said, “Here am I! Send me.”
و صدای خداوند را شنیدم که می گفت: “چه کسی را بفرستم و چه کسی بخاطر ما خواهد رفت؟” سپس گفتم: “اینجا هستم! مرا بفرست.”
«انجیل اشعیا فصل 6 آیه 8»
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته و سلام و درود بینهایت به دوستان نازنینم در این سایت توحیدی، الهی صد هزار مرتبه شکر.
این فایل نشانه امروزم بود و البته خب بارها دیده بودم ولی همیشه توی نشانه های روزانه با اتفاقات روزمره من یه ارتباطاتی وجود داره. بریم سراغ درسهایی که گرفتم (ایموجی لبخند یادتون نره)
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
چند روز پیش برای چندین و چندمین باااااااار فیلم لذتبخش Gravity رو دیدم با بازی درخشان ساندرا بولاک (در نقش دکتر رایان استون) و جورج کلونی (در نقش ستوان متیو کوالسکی)
من وقتی یه فیلمی تماشا میکنم از منظر قوانین توحیدی که استاد عباس منش بهمون درس میده بهش نگاه میکنم اگه درس داشته باشه برام چند ده بار دیگه نگاهش میکنم. حتی توی این مورد یه سری سکانس ها رو برای خودت اسکرین رکورد کردم.
امروز داشتم اون سکانسهای اسکرین رکورد رو میدیدم و توأم شد با این فایل نشانه روزانه.
ماجرای فیلم از اون قراره که ستوان مت کوالسکی که هنوز زنده است توی جریان مأموریت همش به مرکز کنترل (با اسم اختصاری هیوستون) میگه: هیوستون من احساس بدی به این مأموریت دارم…
I’ve got a bad feeling about this mission
و برای هر احساس منفیش یه خاطره تعریف میکنه، چند دقیقه بعد یه حادثه سفینه شون رو درب و داغون میکنه و همه فضانوردان کشته میشن بجز ستوان کوالسکی و دکتر استون که دیگه توی فضا معلق هستن و حتی سفینه برای بازگشت به زمین ندارن. و به کلی ارتباط شون با مرکز کنترل قطع میشه ولی ستوان کوالسکی دائماً کارها رو گزارش میکنه که هیوستون اینکار و این کار رو میکنم، دکتر استون میگه کسی صدای ما رو نمیشنوه ، میگه ما نمیدونیم ، شاید اونها صدای ما رو میشنون ولی ما صدای اونها رو نمیشنویم پس به صحبت کردن ادامه میدیم. با جت پک فضایی خودشون رو میرسونن به ISS یا همون ایستگاه فضایی بینالمللی، اینجا یه اتفاق میافته و ستوان کوالسکی خودش رو فدا میکنه تا دکتر استون نجات پیدا کنه. و ستوان کوالسکی توی پهنه سرد و تاریک و بیکران فضا غرق میشه و بیسیمش رو هم خاموش میکنه …
دکتر استون تصمیم میگیره با پاد فرود سایوز ایستگاه فضایی بینالمللی برگرده به زمین. سایوز از ایستگاه جدا میشه ولی متوجه میشه سوخت نداره. و توی فضا معلق میشه. دکتر استون تصمیم میگیره اکسیژن رو قطع کنه تا خوابش ببره و توی سکوت و آرامش مرگ خودش رو بپذیره. عملاً تسلیم میشه چون هیچ راهی برای بازگشت وجود نداره.
این سکانس از فیلم بر اساس این آیه از انجیل اشعیا طراحی شده. اونجایی که انسان صدای خداوند رو میشنوه.
حیفم اومد کامنتم رو با آیه انجیل شروع کنم ولی از قرآن نورانی ننویسم، بعد از نماز ظهر بود که رب العالمین (جان جانانم) منو هدایت کرد به صفحه 317 ، سوره طه آیات 77 تا 81 که چقدر شباهت بود بین این آیات و اون آیه انجیل. داستان حضرت موسی علیه السلام که رب العالمین بهش امر میکنه شبانه قوم بنیاسرائیل رو حرکت بده تا از فرعونیان نجات پیدا کنن. خداوند امر میکنه از دل دریا براشون راهی رو باز کن.
اگر این آیات قرآن و آیه انجیل رو بخونید و فیلم Gravity رو ببینید خودتون شباهت موضوع رو متوجه میشید.
اینجای ماجرا ما هیوستون رو داریم بعنوان نماد جهان هستی ، مرکز کنترل و دریافت افکار و گفتار و فرکانسهای ما.
روح ستوان کوالسکی (بعد از مرگ) نماد پیامبری که اومده انسانی رو هدایت کنه برای رسیدن به بهشت (زمین) و این انسان در طول مسیر فضانوردی (زندگی) ممکنه ناامید بشه. دکتر استون نماد اون انسانی هست که باید هدایت بشه.
دکتر استون وقتی متوجه میشه سفینه سایوز سوخت نداره و اکسیژن رو قطع میکنه بین خواب بیداری یه صدای نامفهوم رو میشنوه از زمین، که یه شخص چینی داره آواز میخونه، بنام آنینگانک. چند لحظه بعد صدای گریه یه نوزاد میاد، (مسیحیان میگن عیسی فرزند خداست و مسلمانان معتقدند عیسی مسیح توی گهواره صحبت کرده) اینجا صدای نوزاد انگار داره با دکتر استون تسلیم شده و در حال گریه حرف میزنه. چند دقیقه بعد ستوان کوالسکی رو میبینه که میاد میزنه پشت شیشه و وارد سفینه سایوز میشه. (با باور مسیحیان فرزند خدا برای هدایت انسان اومده) و میگه: چرا برنمیگردی به زمین میگه سوخت نداریم. ((نکته این سکانس اینکه وقتی ستوان کوالسکی وارد سفینه میشه در رو که باز میکنه دکتر استون کلاه فضانوردی سرش نیست قطعاً باید در اثر خلأ کشته بشه ولی هیچ اتفاقی براش نمی افته و خیلی عادی با ستوان حرف میزنه این صحنه به من مخاطب این مفهوم رو میده که این اتفاق توی خیال دکتر استون افتاده، چون اگر حقیقت داشت در اثر خلأ فضا کشته میشد))
ستوان کوالسکی بهش میگه: اگه بخوای تسلیم بشی و نخوای ادامه بدی پس معنا و اهمیت زندگی چی میشه؟
و میگه از سافت لندیگ جت استفاده کن تا بتونی برسی به ایستگاه فضایی تیانگانگ چینی ها و با پاد فرود شنزو (سفینه شنزو در واقع همون سایوز چینیه) برگردی به زمین
دکتر استون میگه سافت لندیگ جتها برای فرود هستن …
اینجا روح ستوان کوالسکی (نماد مسیح) بازم یه جمله مهم میگه «فرود همون پرتابه»
Landing is Lunching
برداشت من اینه ، خضوع و آرامش ناشی از ایمان و تواضع به درگاه رب العالمین اوج گرفتنه …
بقول استاد عباس منش هر چقدر در برابر خداوند سرمون پایین باشه در برابر غیر خدا سرمون بالاست.
اینجا دکتر استون بیدار میشه شیر اکسیژن رو باز میکنه و همزمان که داره با هیوستون (جهان هستی) و ستوان کوالسکی (مسیح) صحبت میکنه حرکت میکنه به طرف تیانگانگ. تیانگانگ داره ارتفاع کم میکنه که وارد اتمسفر بشه. دکتر استون خودش رو به تیانگانگ میرسونه و وارد شنزو میشه و با شنزو برمیگرده به زمین. از شنزو با هیوستون تماس میگیره که هنوز نمیدونه هیوستون یا جهان هستی اصلا جواب میده یا نه …
دکتر استون میگه هیوستون من احساس بدی نسبت به این مأموریت دارم، منو یاد این داستان میندازه که ….. ، که یهو سفینه شروع میکنه بشدت لرزیدن (نماد فرکانس و ارتعاش افکار ما به جهان هستی) انگار جهان هستی از شنیدن این جمله بشدت ناراحت شده ، دکتر میگه بیخیااااال داستان… من برمیگردم و یه قصه واقعاً شنیدنی رو براتون تعریف میکنم. هر اتفاقی پیش بیاد لذتبخشه… و جهان اینبار با یک صدای دیگه به نشانه تایید بهش جواب میده.
(همین الان که دارم کامنت مینویسم آهنگ Shenzou از آلبوم gravity اثر استوین پرایس رو دارم گوش میدم و سکانسهای فیلم داره برام تداعی میشه) دکتر استون برمیگرده زمین و وقتی چتر نجات شنزو باز میشه صدای هیوستون رو میشنوه که میگه دکتر استون ما همین الان فرود شما به سطح زمین رو دریافت کردیم و تیم نجات توی راهه برای نجات شما… (جهان هستی همه فرکانسها و افکار و گفته های ما رو دریافت میکرده ولی ما چون صدای جهان هستی رو نمیشنویم، چون مراحل محقق شدن خواسته رو نمیبینیم، فکر میکنیم بی فایده است، جهان پاسخ نمیده)
چند لحظه بعد دکتر استون توی یه دریاچه فرود میاد و لباس فضانوردی رو درمیاره تا بتونه شنا کنه و بیاد به ساحل … و پا میشه سر پا می ایسته.
نماد به بهشت رسیدن یا یک بار دیگه متولد شدن، فرقی نمیکنه از این جهان به بهشت برسی یا همینجا روی زمین متولد بشی … اگه در مسیر توحید باشی بهشت رو همینجا تجربه خواهی کرد.
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
توی این فایل صحبتهای استاد که نشانه امروزم بود استاد باز هم داره از توحید میگه. بازم اینکه به خداوند اعتماد کن، به جریان هدایت اعتماد کن، و وارد مسیر شو و بیخیال باش که قراره چی بشه. چون توی آغوش خداوند هستی، خدایی که همیشه جواب میده.
«وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ»
«أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید؛ در مدار توحید.
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
پیشنهاد میکنم فیلم Gravity رو با عینک آموزش های توحیدی استاد و قوانین الهی ببنید.
سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم. بینهایت از شما ممنون و سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمندتون . آره باهاتون موافقم. دو تا فیلمی که نام برده بودین خیلی فیلم های ارزشمندیه. مخصوصاً میان ستاره ای با آهنگسازی هانس زیمر.
و همچنین فیلم Martian هر کدوم از یک زاویه به جهان ما نگاه میکنه که ما به عنوان یک انسان چطوری قراره از در این جهانی که داریم با چالش ها مواجه بشیم.
از شما بینهایت سپاسگزارم ، در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید.
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«لَیْسَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِیمَا طَعِمُوا إِذَا مَا اتَّقَوا وَّآمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَوا وَّآمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوا وَّأَحْسَنُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»
(ﺑﺮ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﮔﻨﺎﻫﻲ ﻧﻴﺴﺖ، ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻧﺪ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﻨﺪ؛ ﺳﭙﺲ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﻱ ﺭﺍ ﺗﺪﺍﻭم ﺑﺨﺸﻨﺪ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﻫﻨﺪ، ﻭ ﺑﺮ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﻱ ﭘﺎﻓﺸﺎﺭﻱ ﻭﺭﺯﻧﺪ ﻭ ﻛﺎﺭ ﻧﻴﻚ ﺑﺠﺎ ﺁﻭﺭﻧﺪ؛ ﻭ ﺧﺪﺍ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ (٩٣ مائده)
—————————————————————————
سلام و درود فراوان به شما دوست گرامی ، الهی که حالتون عالی باشه و قلبتون نورانی باشه. ازتون متشکرم بخاطر این کامنت ارزشمندتون. الهی که خداوند نور و رحمت و آرامش رو برای شما قرار بده، همونطور که با این کامنت پیامرسان الهی بودید برام.
ازتون متشکرم که معانی صفت حمید بودن خداوند و ترکیبش با صفات دیگه الهی رو برام نوشتین تا بازم بیاد بیارم به چه ارباب قدرتمند و ستایش شده و غنی و صاحب فضل و عزیزی متصل هستم.
راستشو بخواین اسم کامل من عبدالحمید هست، چون پدرم وقتی این اسم رو برام انتخاب کرده این نکته رو دقت کرده بود (و البته چندبار هم وقتی بچه بودم بهم گفته بود) که حمید صفت خداست و تو بنده خدایی و عبدالحمید یعنی بنده خدا. چندباری هم آیه «إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ» رو میخوند.
امیدوارم در واقعیت و با عملم و با فرکانس مثبت قلبیم، حقیقتاً خدا رو بندگی کنم. و خدا ازم راضی باشه.
وقتی کامنتتون رو دیدم فقط امتیاز دادم و شرایطش رو نداشتم بخونمش، یکی دوبار وقت خالی پیدا کردم ولی بازم یه حسی مانع میشد که بخونمش. ساعت 12 و خورده ای یهو از خواب بیدار شدم ،درکل من عادت دارم زود بخوابم، حوالی 10 و خورده ای (بقول یکی از دوستان، نشانه کهولت سنه)
خلاصه اینکه بیدار شدم و تا الان که ساعت نزدیک به 4 صبحه و دارم پاسخ کامنت شما رو مینویسم.
داشتم توی خونه قدم میزدم، یه وقتایی هم میرم پنجره رو باز میکنم و ستاره ها و ماه و مریخ و حرکت ابرها رو نگاه میکنم و … یه کم قرآن گوش دادم و نهایتاً یه سوال از خداوند پرسیدم. خلاصه اش این بود که خدایا چطوری بنده ای باشم که تو ازم راضی باشی.
و اومدم سراغ گوشی، گفتم من که خوابم نمیبره یه سر به سایت بزنم ببینم چه خبره. یهو یادم افتاد راستی من کامنت داشتم و هنوز نخوندمش. و اومدم سراغ کامنت شما. و دقیقاً الان وقتش بود، الان بهم چسبید، الان به جانم نشست. ازتون بینهایت سپاسگزارم که خدا رو انتخاب کردین و تسلیمش شدین. و خدا هم شما رو انتخاب کرد تا پیامش رو به عبد خودش برسونه. ازتون سپاسگزارم.
من جواب سوالم رو از دل کامنت شما دریافت کردم. و البته این همه ماجرا نبود.
من قبلاً هم درخواست هایی از خداوند داشتم و خداوند وعده های نورانی و زیبایی بهم داده بود. ولی رسیدن به مدار وعده الهی ایمان و تقوا و طی کردن روند تکامل میخواست. وقتی بحث روند تکامل میشه، یعنی زمان، و در بستر زمان یه وقتایی ما توحیدی عمل میکنیم یه وقتایی هم شیطان بهمون حمله میکنه و نجوا میکنه.
وعده ای که خداوند بهم داد آیه 89 یونس بود که شما گذاشتین عکس پروفایل تون ، و خداوند اینجوری باهام حرف میزنه ، به زبان نشانه ها «قَالَ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکُمَا فَاسْتَقِیمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ»
ازتون متشکرم که حتی عکسش پروفایل تون هم نشانه ای از وعده الهی بود.
خداوند همیشه بهمون وعده مغفرت و رحمت و فضل و نعمت میده و شیطان وعده فقر و فحشا میده، و ترس و غم رو برای آدم سوغاتی میاره.
—————————————————————————
وقتی هدایت خواستم برای نوشتن کامنت ، به آیه 93 مائده هدایت شدم. چند آیه قبل صحبت شراب و چیزای دیگه است، و اینجا خداوند داره احساس گناه رو از بندگان دور میکنه و البته مسیر پرکتیکال رشد و پیشرفت رو ارائه میده.
سه بار از کلمه تقوا استفاده شده یعنی کنترل ذهن (کنترل ذهنی که منجر به کنترل رفتار و اعمال هم میشه)
دو بار کلمه ثم استفاده شده ، یعنی طی کردن روند تکامل و رفتن به مدارهای بالاتر.
ایمان و عمل صالح (ایمان عملی) و تقوا ، و ادامه دادن و طی کردن تکامل ، و بازم ایمان عملی بیشتر و بازم تقوا و بازم تقوای بیشتر و نیکوکاری و … رضایت خداوند.
خداوند اینقدر واضح منو هدایت کرد. این مهر تاییدی بود بر پیام الهی و الهام قلبی شما : «بگو که بندهی ستایششدهی خدا، تو در تاریکی نیستی. تو در آغوش خداوندی، همونی که نور السموات و الارضه. همونی که نور علی نوره. همون خدایی که: یهدی اللَّه لِنوره من یشاء. بگو که خدا میبیندت، خدا میشنودت، در تاریکترین و بیصداترین لحظهها. برای خدا همه جا نور مطلقه. تاریکی معنا نداره. پس حتی اگه به زعم خودت در دل تاریکی هستی، همون جا خدا هم پیشته. از همون جا دستت رو به سمتش دراز کن. اون همیشه دستگیره، همیشه مُجیبه، همیشه هادیه. اون منتظرته.»
—————————————————————————
از شما ممنون و سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمند تون. هدایت قرآنی کامنتتون عالی بود، ماجرای موسی و قومش و آخرین لحظات انتظار برای تحقق وعده الهی، آیه 89 یونس هم اجابت خداوند به درخواست موسی و هارون برای نجات بود؛ خداوند همیشه پناه و حمایتگر همه ما باشه. این کامنت بیش از اینکه پاسخ به کامنت شما باشه، دفتر مشق و تمرین خودم بود، یادآوری برای ذهن خودم بود، یادم باشه نشانه ها رو دنبال کنم و بندگی کنم و استقامت بورزم، تقوا و کنترل ذهن و رفتار داشته باشم.
ازتون بینهایت متشکرم؛ در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»