مصاحبه با استاد | فرصت «لذت بردن از مسیر رشد» را از خودت نگیر

سلام به استاد گرانقدر

وقتی قرار شد مصاحبه نداشته باشیم و در تلگرام دوستان سایت به سوالات پاسخ بدهند، نجوایی غیر آشکار در وجودم جاری شد(نجوا به زبانم نیامد اما جوری عدم اشتیاق به آن پاسخ ها ، بها ندادن به آن ها) موجب شد که تا امروز اصلن هیچ یک از سوال و جواب ها را نبینم!!!!!

نکته مهم یک – به دلیلی دیشب از خدای یکتا خواستم به من نشانه ی مهمی ارایه دهد که هنوز در ریل رسیدن به خواسته هایم هستم و خوابیدم . صبح بعد از برخاستن به درونم رجوع کردم ببینم خداجون پاسخی برایم دارد؟

بله پاسخ : دیدن فایل مصاحبه شماره ۲ بود . آن قدر مطالب مرتبط با سوالات ذهنی ام بود که فهمیدم خدا را شکر در روی ریل خواسته ها هستم.

نکته مهم دوم- یکی دو ساعت بعد حسی به من گفت سری به این سوال و جواب ها بزن گرچه به پای سخنان جان بخش استاد نمی رسد ، ولی ببینم چه نوشته اند!!!!

استاد ارجمندم ، دوست نازنینی که نمی شناسمت و پاسخ به سوال ” کمال گرایی ” را داده ای، مرا با این پاسخ کامل ، ارزنده ، همه جانبه متعجب کردی!!!!!

دوست گرامیِ پاسخ دهنده، آن چنان به نیکویی از قوانین جاری بر هستی ( قانون تکامل، عزت نفس، جسارت و شجاعت ، باور لیاقت ، ) و مثال از زندگی خودشان ما را راهنمایی کرده بود ، در دلم به ایشان احسنت و به خودم که با داشتن باور محدود کننده ی ( فقط عباسمنش می تواند) داشتم از ریل خارج می شدم اما نشدم!!! آفرین گفتم.

نکته مهم سوم- برای فعالیتی که باید انجام می دادم .دو دل بودم . می ترسیدم جلو بروم و از پسش بر نیایم و وااای آن وقت به من بگویند تو با این همه ” اِهِن و تولوپ” که چیزی بارت نبود!!!!

اما با دیدن پاسخ کمال گرایی دانستم که باید به آن چه می دانم اعتماد کنم و پیش بروم حتی اگر ناقص باشد . بله در طی مسیر هم یاد می گیرم و کامل می شوم و هم لذت می برم از احساس لیاقتی که به خرج دادم . مشتاقانه آماده شدم برای جلسه ای که دانسته هایم را ارایه بدهم . هر چند ناقص باشد. در طی مسیر کامل می شوم و مهمتر از آن مدارم تغییر می کند و منتظر شرایط جدیدو آدم های جدید خواهم بود.

دوست پاسخ دهنده ی گرامی تشکررررررر

استاد گرامی احسنت به تو با این چنین دانش جویانی که پرورش داده ای

خداوند همه چیز می شود همه کس را به شرط ایمان و خلوص درون

سپاسگزارم

استاد گرانقدرم

در همین مدت کوتاه که با شما و سایت گرامی هستم باد گرفتم که عاشق تغییر باشم که در دل خود بهترین اتفاقات و بهترین حس های خوب را می آورد .حتی اگر در ظاهر چالش های سختی باشند.

در این چند ماه تقریبن در هر یک ماه مدل طرح قوانین کیهانی را با ما تغییر دادید. گاه با اتوبوس و سفر توحیدی .گاه با ترتیب دادن فایل مصاحبه ها. گاه با طرح یک سوال در فایل رایگان( چرا دیر به آرزوهایم میرسم). یا مثلن در یک فایل دیگر (بررسی موردی یک دوست).این ها همه ما را از منطقه امن فکری مان تکان می دهد و به فکر وا می دارد. در این مصاحبه آخر نکاتی را یاد گرفته بودم و شما روی آن تاکید کردید.

یکم- کامنت دوستان را بخوانیم:

مدتی بود کامنت دوستان ثروت یک را با سماجت مطالعه می کردم . روال رشد یکی از دوستان را تعقیب کردم .در صفحه ۱۵۵ محصول ثروت از چند جهت به یکی از شاگردان استادم بلند بلند گفتم دست مریزاد که الحق پا جای پای استاد گذاشتی! اوایل که کامنت های ایشان را می خواندم خیلی توجه نمی کردم اما دیدم این شاگرد چگونه با خلوص و مهر تجارب ارزنده اش را با ما در میان گذاشته و به طور عینی راه و چاه چگونه ثروتمند شدن ( معنوی .مالی .روابط. کار …..) را از میان قوانین و مثال هایی که استاد گفته اند استخراج کرده و به کار بسته است. این شاگرد ساعی استاد را دنبال کردم و امروز می خواهم از همین تریبون به استاد و همه شاگردان خوشفکرشان(که مطمئنم خیلی زیاد هستندو من به این یک نفر توجهم جلب شده) تبریک بگویم . و به طور خاص به سرکار خانم ستاره اقبال.

دوست گرامی ستاره عزیز، حس تو . تجربه تو . شاگردی سبک مرید و مرادی تو ، پیشرفت های تو ، خلوص و محبتی که هنگام نوشتن تجربه هایت به من منتقل شد، مرا بر آن داشت که اولن از استادم به جهت داشتن این شاگردان تبریک بگویم ، و به تو دوست گرامی بگویم

به چشم سر ندیدمت اما به چشم دل تجربه ات را خودت را خانواده ات را شرکتت را .خانه جدیدت را و تمام آرزوهایت را می دانم .احسنت .احسنت احسنت دوستم.

دوم- طی کردن فاصله فرکانسی …..تا خواسته:

برای طی کردن فاصله فرکانسی تا مداری که خواسته و آرزو در آن است فقط و فقط از مسیر سبز رسیدن به آن لذت ببریم و با گوش دادن به صوت خوش استاد قانون را در وجودمان جاری کنیم.

سوم- خروج از منطقه امن ، تغییر و ماجراجویی:

در کتاب رویاهایی که رویا نیستند فصل پنجم .یاد گرفتم وقتی از منطقه امن خارج می شوم . بر ترس غلبه می کنم، ایمانم را آزمایش می کنم . وقایع جدید هورمون ضد ترس را در من ایجاد می کند. بعد از غلبه بر ترس . اتکا به نفسم صد چندان می شود. ( من با یک سفر به کشوری دیگر بدون داشتن لیدر دارم آن را تجربه می کنم ).

چهارم- دستم در دست خداست .چه باک!

در فایل ۲۲. استاد پرسیدند .دوست دارید در دنیا اولین باشید ولی ماسکی به چهره تان باشد و کسی شما را نشناسد یا در محدوده خودتان از شما به خاطر موفقیت تان در کسبی و کاری به نیکویی یاد شود . همه مان دومی را می پسندیم. وقتی دستت را به خدای یکتا دادی ببین تو را کجا می برد .ابن ور دنیا یا آن ور دنیا .استاد گفت دست خدا نبند .برایش حد تعیین نکن . تو بخواه و ببین او تو را کجا می کشاند .

پنجم- جهان رشد می کند ، اما قوانین کیهانی بدون تغییرند.

استاد گرانقدرم . در فایل های آفرینش از کل وجودتان به هنگام آموختن قوانین کیهانی به ما شور و اشتیاق و عشق به مخاطب را حس می کردم . با کسب تجارب عالی به گفته خودتان قوانین که تغییر نکرده اما نوع نگاهتان گونه ای دیگر شده است که در مصاحبه ها حس همدلی بودن عجول بودن و یک عشق رازآلود به کاینات هویداست.آپدیت قانون آفرینش مبارک.

استاد گرانقدرم.قدرتان را می دانم و بهترین ها برای همه

دوستانی که در راه رشد هستند آرزو می کنم.

خداوند همه چیز می شود همه کس را به شرط ایمان و خلوص درون

سپاسگزارم