مصاحبه با استاد | فرصت «لذت بردن از مسیر رشد» را از خودت نگیر

بنام الله،رب جهانیان، توانای شکست ناپذیر حکیم

سلام و درود ب استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین و دوستان جانم

گام18

فرصت”لذت بردن از مسیر رشد”رو ازخودت نگیر

الهی صدهزار مرتبه شکرت بخاطر این مسیر زیبا و این آگاهی های ارزشمند

خدایا کمکم کن بهتر درک کنم و بیشتر عمل کنم

دیشب من خونه روستامون بودم

امشب تو خونه مجردی داداشم اندیمشک هستم

دیشب هیچ برنامه ای نداشتم و هیچ قصدی ک این سفر و بیام

ولی امروز همه چی دست ب دست هم داد ک این توفیق اجباری و بیام

خیلی مقاومت داشتم حتی تو مسیر هم فکر میکردم تصمیم اشتباهی گرفتم

ولی ب محض اینکه رسیدم خونه و سکوت و آرامش اینحا رو دیدم

بعد چند دقیقه اعتراف کردم ک اومدنم ب نفع م بود چون تونستم آزادانه و با خیال راحت گلم امروز پروژه رو با صدای بلند استاد بشنوم

چقددد کیف کردم

چقددد لذت بردم

اینقد انرژی گرفتم

ک ازساعت 4و نیم ک رسیدم اول کتری و پرآب کردم گذاشتم رو گاز زیرشو روشن کردم

تا جوش بیاد برا چای

شروع کردم ب مرتب کردن خونه تمیز کردن آشپز خونه شستن ظرفها

برق انداختن استکان ها

جارو زدن آشپز خونه

دستمال کشیدن و گرد گیری و ..

چای درست کردم

خرما و بیسکویت گذاشتم تو سینی کنار دوتا استکان

بعد داداشم زنگ زد گفت رسیدی گفتم آره

گفت غذا رو گرم کن دارم میام

قرمه سبزی ک همرام آورده بودم ک دست پخت مادر بود وگرم کردم و همه چی و آماده کردم ک داداشم اومد و بعد از احوال پرسی گفت هنوز خوابم میاد

شام بخورم نیم ساعت بخوابم باید برم شیفت 12 و نیم یک شب برمیگردم

انگار تو دلم عروسی بود گفتم خدایا شکرت

الان ساعت 6 ونیمه تا 12 ونیم چقددد فرصت دارم الهی شکرت

و بعد ک داداشم رفت تا 10 ونیم بقیه کارهام و انجام دادم و حسابی خسته شدم

ولی انرژی ک تو فضا پخش شده بود خیلی عالی جبرانش می‌کرد

الهی صدهزار مرتبه شکر

بعد هدایت شدم ب قسمت 166 سفر ب دور آمریکا استاد و مریم عزیز تو ماشین درحال رانندگی درمورد کامنتهای بجه ها تو قسمت های قبل ،هم ی قسمتی از کامنتها رو میخوندن و هم درموردش صحبت میکردن

.چقدد انرژی گرفتم ازش

مخصوصا لباس صورتی خوش رنگ خانم شایسته با عینک زیباش و صدای پراز ذوق و هیجانش و استاد خوشتیپ و خوش لباسم با عینک قشنگش خدایی چقد این عینک بهش میومد

و خنده های شیرین شون

و تمرکز رو زیبایی ها

و تحسین دوستان اسدالله عزیز،حمید حنیف ،سعیده و..

چقد نوشتن و توجه ب زیبایی ها آدم و درمدار بهتری قرار میده

آگاه تر میکنه

باعث تعقل میشه

درمورد تحسین مردم آمریکا ک چقد متعهد هستن ب اجرای قوانین حتی تو رانندگی

ک ی شخص عابر پیاده میتونه هدفن بزاره تو گوشش و بدون اینکه اطراف و نگاه کنه

مسیر خودش و بره

این نشون میده ک این مردم چقد احساس امنیت میکنن ک اصن عین خیالشون نیست ک میخوان از خیابون رد شن

چون خودش متعهده و ایمان داره ک همه اینجور هستن

بوق زدن کار طبیعی نیست اونجا

و خیلی کم پیش میاد کسی بوق بزنه

ک اگه کسی بزنه همه با تعجب نگاه میکنن ک چی شده

دلیل موفقیت این مردم آمریکا همین پایبند بودن ب اصول شخصی و قانون هست

ک ناخودآگاه دارن از این قوانین کیهانی استفاده میکنن و اکثرا موفق هستند

هرشخصی کسب و کار خودش و داره

و با تمام وجود کارشو ب نحو احسنت انجام میده

و ازش لذت میبره

حرفی ک استاد میزنه تو کارمورد علاقه ات ‌ انجام بده از مسیر لذت ببر و هرروز خودت و بهبود بده نعمت و ثروت ب صورت طبیعی وارد زندگیت میشه

طی کن تکاملت رو بزار اتفاق پیش بیاد

هدایت میشی ب ایده ها

آدم ها

شرایط

موقعیت ها

مسیری هست ک باید ادامه اش بدی نتایج تو مسیر بدست میاد

ن تو زود و آنی

خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت روز عالی ک داشتم

آسمان آبی با ابرهای سفید

خورشید با اشعه های زیباش

هوای بسیاررر عالی

مسیر بسیار زیبا کلزا های سبز رنگ با گلهای زرد خوشگل

ماشینهای مدل بالا ک نماد ثروت و فراوانی هست

جاده ی آسفالت عشایر کوچنشین تو مسیر ک هرکدوم ماشین کنار چادرهاشون پارک بود

ک نماد فراوانی هست

صدای زیبای پرنده ها

پرواز کبوترها

دوتا بستنی خوشمزه ای ک مهمون شدم و بهم رزق دادی چقد چسبید الهی شکرت

ی حصیری و ی کیم خوشمزه

خدایا شکرت بابت نون داغ و تازه ای ک مادر امروز صبح درست کرد چ عطری داشت

الهی شکرت بخاطر پدر و مادر عزیزم

هرکدوم جدا بهم پول دادن

خدایا شکرت امروز یاد دامادمون انداختی ک ازم بپرسه گ چیزی جا نذاشتی

گوشی؟

شارژر؟

کارت پول؟

بعد سریع ی تصویر اومد تو ذهنم ک دیروز ک بسته اینترنت گرفتم

کارتم و از دست خواهرزاده ام گذاشتم لای دفتر شکرگزاری ک دیکه آخراش بود

و همرام نیاوردم

گفتم چراااا کارت هام جا موندن

و سریع برگشت بدون اینکه حرفی بزنه

در حیاط پیاده کرد و سریع رفتم و آوردمش

الهی صدهزار مرتبه شکرت بخاطر رابطه ی زیبای خواهرم با شوهرش

خییلی تحسین میکنم همسر خواهرم رو

درک بالایی داره و آدم منطقیه و خواهرم راضیه از زندگیش الهی شکرت

هرچند هیچ کس کامل نیست ما همه انسانیم و ممکنه خطا کنیم درسش و میگیرم و رشد میکنیم

میخوام این مسیر و ادامه بدم ب امید الله تا آخرین لحظه ی زندگیم

کار ب هیچ کسی و هیچ چیزی ندارم

قرار نیست تا ابد زنده بمونم

میخوام زندگی و زندکی کنم و ازش لذت ببرم

در مورد کارم هم میخوام امتحان کنم و تجربه کنم کاری ک بهش پیشنهاد شد

از خداوند میخوام هدایتم کنه

من هیچی نمیدونم

خدایا تو میدونی

تو بهم بگو

هدایتم کن ب کاری ک ازش لذت ببرم

ث باهاش رشد کنم وباعث گسترش جهان بشم

آزادی مالی و باهاش تجربه کنم حس آزادی و رهایی رو

چ‌ن ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست

خداپسندانه ترین کار دنیاست

زندگی چقد زیباتر میشه باهاش

چقد لذت بخش تر میشه.

چ مسافرتهایی ک میتونی بری

چ جاهایی ک آرزوشو داشتی

چ چیزهایی ک دوسداشتی و ب راحتی بدست بیاری و لذتشو ببری

الهی صدهزار مرتبه شکرت