مصاحبه با استاد | فرصت «لذت بردن از مسیر رشد» را از خودت نگیر

بنام خدایی که هرچه دارم از آن اوست و خدایی که برای من کافی کافی کافی کافیست…

in GOD we Trust

خدایا من آماده ام، تو بگو من مینویسم…

خدای را حمد و ستایش که رب العالمین است…

خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم

بی نهایت از خداوندی سپاس گذارم که امروز نیز فرصتی بخشید که دراین جمعه زیبای بارانی اردیبهشت ماه (فیروزآباد فارس)، دراین هوای فوق العاده رویایی و این لذتی که خداوند از این همه زیبایی نصیب من کرده بتونم استفاده کنم و فقط و فقط لذت ببرم و وظیفه خودم که فقط لذت بردن از این دنیاست و درواقع شکرگذاری عملی من درمقابل تمام نعمت های خداوند هست رو بجا بیارم، آقا بقول استاد تقسیم کار این مدلی خیلی عالیه انصافا، من لذت ببرم و حال کنم و فقط استفاده کنم از این همه نعمت و ثروت، از اون طرف دیگه بقیه کارا همش با خداوند، خداوکیلی خود خدا هم راضیه از این تقسیم کار چون اونکه واسش همه کارا ممکنه اونکه اونقدر قدرتمنده که فشاری بهش نمیاد بخاد هرکاری کنه، اونکه اونقدر ثروت داره که هرچیم واسه من خرج کنه بازم از ثروتش کم نمیشه چون بی نهایته، اونکه خودش گفته همه چی با من همه کارا با من فقط لذت و لذت و لذت بردن با شما، آخه کی میاد همچنین حرفی بزنه، کی اینقدر سخاوت داره آخه، شما فرض کن یکی بیاد بهت بگه میای سفر دور دنیا بریم به جاهای زیبای جهان و همه هزینه ها هم با من همه کارا هم با من، فقط تو بیا و لذت ببر، نمیری؟؟ با توام مصطفی؟؟؟ نمیری؟؟ آره که میرم بله که میرم، دیگه چی از این بهتر، حالا اون شخص دیگه تهش یکی مثل ایلان ماسک هست یا بیل گیتس که مثلا میتونه منو ببره با خرج خودش مسافرت دور دنیا همه چیم با خودش، اون یه شخصه بابا، اینی که استاد درموردش صحبت میکنه خداست، جهانه، کل کیهانه، خالق و مالک و فرمانروای اون فرد و کل جهان بی نهایته، من به اون میگم قبول بریم ولی به یه موجودی به یه انرژی بی نهایت وسیع تر و ثروتمند تر و قدرتمندتر و پایه تر و همراه تر از اون که خودش داره میگه بابا بیا، همه چیت با من، منتی هم سرت نیست، تو فقط ایمان داشته باش، باور داشته باش، منو اصل و منبع بدون، همین و دیگه لذت ببر، بقیش با من، از طرف من ایمان و یه کوچولو حرکت، از طرف اونکه همه چی اونه و همه چه مال اونه بقیه چیزا، من میگما به خودم هرروز میگما، سعی و تلاشم میکنم که همینقدر که میگم 1درصدش رو عمل کنما ولی نمیدونم چرا من بقیه رو بیشتر از این نیروی قدرتمند روشون حساب میکنم، آخه اگه 1درصد از حرفایی که میزنم رو بهشون عمل کرده بودم الان مثلا از نظر ثروت اسمم جزء نفر اول بود که، ولی این مسیره، کمال گرایی سعی میکنم نداشته باشم، سعی میکنم هرروز به خودم یادآوری کنم و به خودم بفهمونم که قدرت اصلی کیه و هی یواش یواش از قدرت آدما بگیرم و بدم به خدای خودم بدم به خدای آدما، آقا وقتی من میگم همه چیز خداست پس خب دیگه آدما چین، آدما کین؟؟ همه چیز خداست و دیگه اصلا هیچی وجود نداره توی کیهان، نه اینکه وجود نداره ها، داره، ولی من سعی میکنم کل این مجموعه رو تو سرم فرو کنم که همش خداست، خب حالا این حرفام یعنی چی؟؟؟!!!!! بزار بگم فک کنم تا اینجای تکاملم و این درکی که از خداوند کردم این درحال حاظر بهترین تعریف من از خدا باشه که برگرفته از صحبت های استاد عزیز و الهامات خودم و یه ذره فکر کردن هست..

خب حالا میخام تعریفی از خداوند داشته باشم، البته همه ماها فکر میکردیم خدا هم یکی مث ماست که یجایی اون بالا تو آسمون نشسته چندین هزار فرشته هم دوروبرش داره که یا داره دائم سجده میکنن و تو پیشگاهش گریه وزاری میکنن یا اینکه یه مشت دفتر و قلمی دارن که واسه من گناه و ثواب بنویسن، دوستان همونطور که استاد گفتن و همونطور که همین الان و از گذشته ثابت شده خداوند از جنس انرژی کاملا بدون احساس و عواطف انسانی هست که از ازل که تصمیم بر خلق کیهان گرفته و تا ابد ادامه دارد فقط و فقط هدفش رشد و پیشرفت این جهان درتمام ابعادش هست فقط رشد و فقط روبه جلو و گسترش، خب حالا طبق نظریه داروین که همه ما از یه تک سلولی که درون آب بوده و بعدا بصورت تکاملی بقیه جانداران و موجودات با استفاده از تضادهایی که بهش برخوردن از اون تک سلولی بوجود اومدن و همیشه و همیشه این رشد ادامه دار بوده و هست، دقیقا مثل انواع و اقسام گونه های جانوری و گیاهی که قبلا بوده اند و الان وجود ندارند و حتی مثل دایناسورها که قبلا بوده اند و الان نیستند، من احساس میکنم که اون چندین میلیون سال پیش جهان برای رشد به اونها نیاز داشته و چون طی گذر زمان دیگه نیازی به اونها نبوده و حالا شاید تغییر شرایط جوی و خب اون اتفاقی که واسشون افتاده باعث نابودیشون شده و نسل های جدیدی از جانداران بوجود اومدن، حالا طبق حرفای استاد خداوند یک مجموعه ای از پرندگان، گیاهان، درختان، جانواران، آب و کوه و دریا و خشکی و هوا و ستاره و سیاره و خورشید و ماه و همه آنچه که در کیهان بی نهایت قابل دیدن است و قابل دیدن نیست، همه و همه میشود خداوند، میشود جهان، میشود کیهان، میشود کائنات، میشود الله، میشود GOD ،خب هرکسی یه اسمی واسش داره دیگه ولی مهم اون چیزیه و اون اصلی هست که من بهش باور دارم، مث این میمونه که اگه یه اقیانوس رو بصورت قطره قطره از هم جدا کنیم و هر قطره رو جدا شده درجایی قرار دهیم به تنهایی عظمتی نداره ولی وقتی همشون یکجا جمع بشن به مجموعه اون همه قطرات میگیم اقیانوس و عظمتش رو اونوقت درک میکنیم، دوستان خداوند مجموعه ای از همه آنچیزی است که میبینیم و نمیبینیم، از شب و روز، از ستاره و سیاره، از آدما، از یه اتم و مولکول هوا یا آب گرفته تا بزرگترین سیاره و ستاره درکل کیهان همشون با هم میشوند خدا، پس اون ترس مذهبی که از گذشتگان و شنیده ها داشتیم و برداشت انسان گونه و با خشم که از این انرژی داشتیم رو بهتره بندازیم دور، اون خدا رو دودستی تقدیم کنیم به همون دوستانی که میخواهند که داشته باشنش، من که بشخصه اون خدای قبلی و اون چیزی که توی ذهنم از قبل ساخته شده رو نمیخام و میخام و البته دارم سفت میچسبم به این خدای جدیدم، به این خدایی که از استاد عباس منش عزیزم شناختم، به این خدایی که اونقدر عادل هست که همه چیو گذاشته من انتخاب کنم و اون فقط بده، ببخشه، خب حالا چرا ببخشه، چرا این خدا اینقدر بخشنده هست؟؟ خب باز بیایم از اول یه مروری کنیم، این انرژی جهان رو خلق کرده و داره اون رو رشد و گسترش میده و دائم و همیشه درهمه ابعادش رو به جلو درحال حرکت هست و خب الان و درحال حاظر در این زمانه ما هم عضوی از این جهان بی نهایت هستیم و تکه ای از خلقت که گفتم مجموعه خلقت از گیاهان و جانواران و همه چیز فقط دارن و البته باید درجهت رشد جهان حرکت کنند، چون بجز انسان ها بقیه موجودات و جانداران باید درجهت رشد و همسو با خداوند حرکت کنند وگرنه نابود خواهند شد، خب ما هم عضوی از این بی نهایت هستیم با این تفاوت که نسبت به بقیه جانداران قدرت انتخاب به من داده شده که من انتخاب کنم میخام درجهت و همسو با مسیر جهان حرکت کنم یا برخلاف مسیر حرکت جهان، دوراه بیشتر نیست، یا همراه مسیر جهان یا خلاف مسیر جهان و اینکه ما خلق شدیم که بقول خداوند در قرآن خلیفه ای باشیم بر روی زمین، خب چی کار کنیم واسش؟؟ همون دیگه، خلیفه ای، دستی باشیم که هدفش رو پیش ببریم، هدفش چیه؟؟ رشد و گسترش جهان، رشد و گسترش خودش، آقا بدون تارف، خداوند همواره داره خودش که همون جهان است همون کیهان است رو داره رشد میده، ما هم خلق شدیم واسه این کار که رشد بدیم، حالا اگه همسوی این مسیر باشیم به خودی خود و طبق قانون خداوند چون با مسیر رشد همراه بودیم در زندگی خودمون هم بصورت کاملا طبیعی و بصورت خیلی دقیق و بی نقص رشد میکنیم درهمه ابعاد، خب حالا من اگه وصل بشم به درون خودم و بدونم که روح من از انرژیه و این انرژی جنسش از خداونده و خب هرکاری واسه انرژی امکان پذیر هست، مثلا با استفاده از یه توربین بادی جریان باد که یه انرژی هست رو تبدیل میکنه به انرژی برق، واقعا واسه یه توربین این کار سختیه؟ نه اصلا، فقط طبق برنامه و الگویی که طراحی شده داره کار خودش رو بطور منظم و دقیق انجام میده، دقیقا ما هم همینطور هستیم، یک انرژی درون ما قرار داره که هرکاری واسش امکان پذیر هست ولی این انرژی با استفاده از یه وسیله که اسمش جسم انسان هست و این جسم یچیزی درونش داره بنام ذهن قراره همه کار کنه ، خب حالا سوال اینجاست که چرا اینهمه سخته یا چرا نمیشه؟؟ جواب توی ذهن ماست، جواب توی باور های ماست، ذهن ما یه دستگاهیه که اطلاعات رو ذخیره میکنه و هرچیزی که بشنوه و بگه و ببینه رو وارد خودش میکنه و اون رو ذخیره میکنه و بعد هرجا سوالی یا کاری یا هرچیزی که پیش بیاد خیلی سریعتر از یه کامپیوتر مدرن و پیشرفته عمل میکنه و جستجو میکنه، و طبق داده های خودش عمل میکنه، حالا اون داده ها اگر چیزهای منفی باشند یا چیزهای مثبت، دقیقا عین اونا عمل میکنه، کار من اینه این ذهن و داده های این ذهن رو تطبیق بدم با درون خودم یا روح خودم با اون تیکه از من که از جنس انرژیه از جنس خداونده، و وقتی اون رو مطابقت بدم با درون خودم به هرمیزان که این هماهنگی انجام شود به همان میزان من قدرت خلق کنندگی بیشتری پیدا میکنم، من وقتی خلق میکنم و بدست می آورم به نسبت به ذهنم ثابت میشود و منطقی میشود، بعد یه پله بالاتر و باز خلق بزرگتر، خب وقتی من خلق کنم یعنی پیشرفتی در ابعادی از زندگیم رخ داده است، وقتی پیشرفتی درمن رخ دهد چون من تکه ای از این جهان بی نهایت هستم پس باعث رشد در این جهان میشوم، و چون من هماهنگ و هم مسیر با هدف خداوند هستم مورد حمایت این انرژی قدرتمند قرار میگیرم و به رشد من و بالطبع رشد جهان سرعت بیشتری می بخشد

یعنی واقعا من به این نتیجه رسیده ام که تکامل جزء جدانشدنی از این قوانین خداوند است، بقول استاد حتی خود خدا هم نمیتونه از این قانون تکاملش پیروی نکنه، بقول استاد من وظیفم اینه که طبق قانون با باورهای درست توی مسیر درست حرکت کنم و هر اتفاقی، هر اتفاقی که بیفته دقیقا اون اتفاق مسیری هست که داره منو به هدفم میرسونه، پس وقتی من دارم کار درست راه درست و باورهای درست رو که همشون همسو با همون راه خداوند است رو میرم و به خداوند و قوانینش هم باور و یقین کامل دارم پس دیگه بقیش به من ربطی نداره چون نتیجه عالیه، عااااااااااالی،

من فقط باید از مسیر لذت ببرم، بقول استاد کار من بندگی کردنه، کار من خدایی نیست، اون خدا میدونه کی بده، اون کارش خدایی کردنه و من باید بندگی خودمو کنم، البته منی که اینهمه نوشتم خیلی وقتا سر یه موضوعاتی که میدونم جزعی از مسیر هست و میدونم چون مسیر رو دارم درست میرم و روی خودم کار میکنم و میدونم نتیجه قطعا عالیه ولی بازم یه وقتایی از مسیر خارج میشم و کنترل ذهن از دستم درمیره، بجای اینکه بگم الخیر فی ما وقع و واقعا بگم هر اتفاقی بیفته قطعا خیره، بازم خب دیگه بقول استاد تو این فایل ما انسان هستیم و دارای ویژگی های انسانی دیگه، باید بپذیرم که بعضی وقتام نتونم کنترل ذهن کنم، البته خدا رو بی نهایت شکر که از وقتی که اومدم توی سایت و تقریبا روزانه چندین ساعت دارم فایل های رایگان و البته بی نهایت ارزشمند و دوره های فوق العاده و واقعا فوق العاده 12 قدم و روانشناسی ثروت 1 و زندگی در بهشت و سفر به درو آمریکا و جدیدا فایل های تصویری تمرکز بر نکات مثبت رو میبینم 99/99درصد نسبت به گذشتم تغییر کردم، اینو منی میگم که روزی 10 ساعت توی اینستا بودم الان روزی 10 ساعت توی فایلا و گوش دادن و نوشتن و این چیزام، منی که هیچ چیزی و هیچ اتفاقی نتونست باعث بشه سیگار رو ترک کنم ولی فایل فک کنم گفتگو با دوستان در کلاب هوس استاد بود که با سپیده عزیز صحبت میکرد و اون صحبتی که سپیده کرد درمورد ترک سیگار و منی که دقیقا همون لحظه ماشین رو نگه داشتم و سیگارم رو انداختم بیرون و دیگه سمتش نرفتم، الان حدودا با افتخار 4ماه و نیم میشه ولی به امید الله مهربان تا ابد دیگه همین ادامه پیدا میکنه چون تاثیراتی از ترکش گرفتم که واقعا عالیه،

به امید الله مهربان همیشه همراه و هم مسیر با مسیر الهی و خداوند باشیم و همیشه توی این سایت از آگاهی های همدیگه استفاده کنیم و قرارمون با خداوند که فقط لذت بردن است رو عمل کنیم، چقدر این جمله استاد لذت بخشه که توی یکی از فایلاشون میگه من و خدا تقسیم کار کردیم، من فقط لذت ببرم و خوشی کنم بقیه کارا با اون، حالا دقیقا فک کنم جملشون این نبود ولی مفهومش این بود

خیلی خیلی دوستون دارم، و درپناه خداوند عادل شاد باشید و خوشحال، و قرارتون با خدا فراموش نشه، اون خدایی کنه ما بندگی، همین و به همین راحتی و خوشمزگی

خدایا بی نهایت سپاس از همراهی و هدایت هایت در تمام مراحل و لحظه لحظه زندگیم، شکرت…