مصاحبه با استاد | کلیدهایی برای خودشناسی و رشد ظرف درونی

بنام ﷲ مهربانم.

سلام به استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته مهربان

، امیدوارم که حال دلتون عالی باشه استادم❤😍

.

امروز صبح خدا منو از خواب بیدار کرد و دستم همینطور رفتی سراغ گوشی و سایت tasvirkhani.com که این فایل رو دیدم توی سایت من واقعاً خیلی خیلی خوشحال شدم استاد که چهره ماهتو دیدم البته بگم من هر روز در سایت هستم هر لحظه و دارم از مطالب

و کامنت های بچه ها کاملاً استفاده می کنم و با دوره ها سرم شلوغه و دقیقاً از حدود دی ماه ۱۴۰۰ .

من دیگه کامنت نذاشتم روی سایت و رفتم دنبال کارم و کارم رو ایجاد کردم .

تو همون برهه بود که خانم شایسته ثروت ۲ را آپدیت کردن و

این محصول رو کاملا از اول ادیت کردن و دوباره روی سایت گذاشتن و من هم فقط از خدا خواسته گفتم خدایا برام این دوره را تهیه کن و استفاده کنم .

و از اون تاریخ تا الان دیگه من هیچ کامنتی نداشتم در سایت و کامل سه ماه میشه ،

و فقط صبح تا شب خودمو بستم به محصولات بودم و از اون برم کار خودم و درگیر شدم .

بعد نزدیک های عید یعنی یه هفته مونده به عید ۱۴۰۱ یه حسی بهم گفت که باید مهاجرت کنی

گفتم کجا؟

گفتش که بهت میگم 😐

و نزدیک موقع سال تحویل بوده که من قرآن و باز کردم و سوره نحل آیات از ۳۵ سال ۴۲ برای من باز شد .

======================================

الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ طَیِّبِینَ ۙ یَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَیْکُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّهَ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٣٢﴾

آنان در حالی که [از آلودگی های عملی و اخلاقی] پاک و پاکیزه اند، فرشتگان جانشان را می گیرند، به آنان می گویند: سلام بر شما، [اکنون] به پاداش آنچه همواره انجام می دادید، به بهشت درآیید. (۳۲)

هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلَائِکَهُ أَوْ یَأْتِیَ أَمْرُ رَبِّکَ ۚ کَذَٰلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَٰکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿٣٣﴾

آیا [کافران و مشرکان] جز اینکه فرشتگانِ [قبض کننده ارواح] به سویشان آیند، یا فرمان پروردگارت [در مورد عذابشان] در رسد، انتظار می برند؟ کسانی هم که پیش از آنان بودند [در برابر حق] چنین کردند، و خدا [در عذاب کردنشان] به آنان ستم نورزید، بلکه آنان همواره [با مرتکب شدن انواع گناهان] به خودشان ستم می‌کردند. (۳۳)

فَأَصَابَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِمْ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣۴﴾

پس [کیفر] بدی هایی که انجام دادند به آنان رسید، و عذابی که همواره مسخره می کردند، بر آنان نازل شد. (۳۴)

وَقَالَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْءٍ ۚ کَذَٰلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ ﴿٣۵﴾

و کسانی که [به خدا] شرک ورزیدند [از روی جهل، و بی خردی و بدون دلیل و برهان] گفتند: اگر خدا می خواست نه ما و نه پدرانمان هیچ چیزی را جز او نمی پرستیدیم، و هیچ چیزی را بدون [حکم و فرمان] او حرام نمی کردیم. کسانی هم پیش از اینان بودند [در برابر حق] چنین کردند، پس آیا بر عهده پیامبران جز رساندن آشکار [پیام وحی، وظیفه ای] هست؟ (۳۵)

وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلَالَهُ ۚ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ ﴿٣۶﴾

و همانا در هر امتی پیامبری فرستادیم که [اعلام کند که] خدا را بپرستید و از [پرستش] طاغوت بپرهیزید. پس خدا گروهی از آنان را [که لیاقت نشان دادند] هدایت کرد و گروهی [دیگر را به سبب تکبّر و عنادشان] گمراهی بر آنان مقرّر شد. پس در زمین بگردید و با تأمل بنگرید که سرانجام تکذیب کنندگان چگونه بود. (۳۶)

إِنْ تَحْرِصْ عَلَىٰ هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ یُضِلُّ ۖ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِینَ ﴿٣٧﴾

هر چند بر هدایتشان حریص باشی [هدایت نمی یابند]؛ زیرا خدا کسانی را که [به سبب تکبّر و عنادشان] گمراه می کند، هدایت نخواهد کرد، و برای آنان هیچ یاوری [که از گمراهی نجاتشان دهد] وجود ندارد. (۳۷)

وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ ۙ لَا یَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ یَمُوتُ ۚ بَلَىٰ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿٣٨﴾

با سخت ترین سوگندهایشان به خدا سوگند یاد کردند که خدا کسانی را که می میرند، برنمی انگیزد!! آری، [با قدرت بی نهایتش برمی‌انگیزد] این وعده حقّی بر عهده اوست، ولی بیشتر مردم نمی‌دانند [و به علت نادانی و جهلشان انکار می کنند.] (۳۸)

لِیُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی یَخْتَلِفُونَ فِیهِ وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّهُمْ کَانُوا کَاذِبِینَ ﴿٣٩﴾

[یقیناً مردگان را زنده می کند] تا حقایقی را که در آن اختلاف می‌کنند، برای آنان روشن سازد. و تا کافران بدانند که همواره [در انکارشان نسبت به زنده شدن مردگان] دروغ می گفتند. (۳۹)

إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَیْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ﴿۴٠﴾

[زنده کردن مردگان برای ما دشوار نیست] فرمان ما درباره چیزی چون [به وجود آمدنش را] اراده کنیم، فقط این است که به آن می‌گوییم: باش، پس [بی درنگ] موجود می شود. (۴۰)

وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً ۖ وَلَأَجْرُ الْآخِرَهِ أَکْبَرُ ۚ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿۴١﴾

و آنان که پس از ستم دیدنشان برای به دست آوردن خشنودی خدا هجرت کردند، یقیناً آنان را در این دنیا در جایگاه و مکانی نیکو جای دهیم، و قطعاً پاداش آخرت بهتر و برتر است، اگر می دانستند [که دارای چه کمیّت و کیفیتی است.] (۴۱)

الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿۴٢﴾

همانان که [در برابر مصایب، و حوادث و آزار دیدن از دیگران] صبر کردند و فقط بر پروردگارشان توکل می کنند. (۴۲)

=====================================

بعد دیدم که خداوند در آیات ۴۱ و ۴۲

از مهاجرت صحبت می کنه که اگر در یک تضادی هستیم و مکانی که در آن وجود دارد این باعث اذیت شما میشه مهاجرت کنید چرا مهاجرت نمی کنید و من دوباره یاد اون .

الهامی که خداوند به من کرده بود که باید مهاجرت کنیم افتادم .

و گفتم که باشه من آماده ام .

و خلاصه،

ایام عید رو با خانواده اومدم شمال (گیلان)

و تفریح کردن و این بر اون بر رفتن و لذت بردن و کلی نشانه ها پشت سر هم برای من میومد از ثروت از حال خوب از سپاسگزاری 😍😍حتی یادمه یه روز که ما میخواستیم بریم بیرون اصلا هیچ هدفی نداشتیم یعنی گفتم خدایا خودت مارو هدایت کن به بهترین مکان و زمان من نمیدونم کجا برم.

و یهو خداوند از کلام خواهر من گفت که میلاد اسم خاور‌خانم رو شنیدی و منو داری 😐😳🧐😭😭 یه لحظه شک شدم و اشکم در اومدم و یه لحظه یاد کامنت بچه ها توی دوره روانشناسی ثروت یک و حتی توضیحات خود شما در مورد خاور خانم افتادم و گفتم که آره شنیدم بزن بریم که امروز باید بریم اونجا

و فوراً

زدم تو گوگل مپ و آدرس رستوران خاور خانم و رفتیم به سمت سرولات سمت چابکسر 😍😎🇮🇷🚗🏞

خلاصه که رفتیم رفتیم تا رسیدیم به اونجا اصلا منو داری استاد من دیوانه شدم و برای من دیوانه کننده بود این مکان رویایی و فقط من لذت داشت میبردم و توی این مسیری که به سمت سرولات رستوران خاور خانم داشتیم میرفتیم فقط آگاهی‌های روانشناسی ثروت ۱ که شما در مورد کسب و کار که میگفتید آقاجان شما کارت رو شروع کنی و حرکت کن و مثال خاور خانم رو زدید که شما برو و این مسیر رشد خاور خانم رو ببین و از همین مسیر رفت و ارام ارام و با توکل کردن به خداوند حرکت کرد و….

من همش رو به یاد می‌آورد و همش میگفتم گفتم ﷲ اکبر خدایا چی داری میگی خدایا چی میخوای بهم نشون بدی😍😭

استاد باورتون نمیشه وقتی رفتیم دم رستورانش کرور کرور مشتری داشتن میرفتن داخل یعنی جای سوزن انداختن نبود استادی من فقط لذت داشتن میبردم از فراوانی و مشتری

و یه لحظه یاد همان روانشناسی ثروت یک و کامنت یکی از بچه ها که از این رستوران خاور خانم توضیح می‌داد و می‌گفت که حتماً بهتون پیشنهاد میکنم برید این رستوران را ببینید و همون موقع این خواسته در من شکل گرفت که گفتم خدای من می خوام برم خاور خانم رو و رستوران شو و ببینم

و این خواسته من توی عید برآورده شد و جالب تر از اون این بود که خدا منو هدایت کرد به آنجا که مشتری هایی را ببینم که از کل نقاط ایران بلند شده بودن اومده بودن اونجا و داشتن این رستوران رو می‌رفتند داخل و غذا می‌خورد و نزدیک یک ساعت توی صف موندیم تا فقط بریم داخلش و بعد اینکه رفتیم داخل تازه وایسادیم میز خالی بشه و فقط من داشتم این مشتری رو می دیدم و لذت میبردم و تایید میکردم و فیلم میگرفتم و من فقط گفتم خدایا چه ذهن ثروتمندی داره خاور خانم چقدر مشتری چقدر فراوانی

و

استاد یه نکته خیلی خیلی جالبی که برای من داشت این بود که دقیقا روبروی رستوران خاور خانم رستوران زده بودند به نام رستوران لطفی و جالب اینکه اونجا یه نفر وایساده بود هی داد میزد بفرمایید رستوران لطفی بفرمایید بفرمایید ولی . 😐کسی نمیرفت اونجا و همه میومدن توی صف رستوران خاور خانم

و من خیلی به فکر فرو رفتم گفتم خدایا این خاور خانوم

نه تبلیغی نه کسی گذاشته جلوی درب و جالب اینکه تابلو کوچیکی بالای سر در رستوران گذاشته و نوشته رستوران خاور خانم

و جالبی این بود که از پایین کوه که داری میری بالا اصلا رستوران خاور خانم توی دید نیست ولی رستوران لطفی یه تابلو بزرگ زده توی دیده و قشنگ دیدن این تصویر به یادم آورد که همه چی فرکانسه و باور!

و ما با فرکانس هامون داریم زندگیمون رو خلق میکنیم که این فرکانسه که داره کار می‌کنه و باورهای ما که داره کار میکنه چرا ما ایمان نمیاریم به خداوند و

خدا منو هدایت کرد به اونجا که فقط به من نشون بده تا این منطق ذهن من بپذیره که آقاجان برای کسب وکار نیاز به هیچ تبلیغاتی نیست و این ذهن من قبل عید درگیر تبلیغات شده بود برای کارم که باید تبلیغ کنی و ازین جور نجواها که گفتم خدایا چیکار کنم؟ چیکار کنم؟ که خدا منو به این مسیر هدایت کرد که نشونم بده که آی ملت، آی مردم برای کسب و کار نیاز به تبلیغ نیست ، چرا نمیفهمید!

و تو

توکل کن به خدا و فرکانست رو بذار روی ثروت بعد اون موقع میبینی که من برات کرور کرور مشتری و پول میارم و بینهایت نعمت و ثروت و فراوانی وارد زندگیت میشه پس، دنبال چی میگردی دنبال چه حواشی میکردی..

خلاصه استاد،

من اونجا واقعا لذت بردم و اونجا غذا خوردیم و جاتون خالی و با خانواده بلند شدیم اومدیم و من فقط توی مسیر فقط داشتم به این فکر می کردم و کلی عکس و فیلم گرفتیم و براتون میفرستم و نگاه کنید 😍

و خلاصه ما این ۱۳ روز عید رو شمال موندیم و من دیگه تصمیم گرفتم که به محض اینکه اومدم تهران وسایلمو جمع کنم و بلند شم مهاجرت کنم و برم به سمت شمال چون نشانه های شمال برام واضح شده بود .

وتوی این چند روز از چهاردهم فروردین تا همین امروز نوزدهم فروردین پشت سر هم نشانه‌ای برای مهاجرت میومد که بلند شو حرکت کن بلند شو حرکت کن بلند شد اقدام کن بلند شو برو بلند شو برو و

تا اینکه دیروز من همینجوری توسط خدا و هدایت شدن به کانالتون و اونجا چند تا از نتایج بچه‌ها رو داشتم میدیدم و فقط بچه ها داشتند در مورد مهاجرت صحبت می‌کردن که آقاجان شما حرکت کن و نتایج میاد و بچه ها میگفتن که وقتی می‌خواستیم حرکت کنیم ترس داشتیم و دول بودیم و ترس از تغییر داشتیم و ترس از مهاجرت بود ولی به خدا توکل کردیم و حرکت کردیم و الان شرایط ما به کلی تغییر کرده و وقتی من اینارو دیدم تصمیم رو گرفتم و توی شک و دودلی نموندم و

همون لحظه بلند شدم رفتم روغن ماشین رو عوض کردم و وسایلمو جمع کردم و هر چی بود برداشتم و کلی دفتر و خودکار و لباس هر چی بود زدم تو ماشین و گفت من فردا میرم شمال و رفتنم با خودمه ولی اومدنم معلوم نیست نمیدونم تا کی بیام ولی من فقط دارم میرم که خودم بسازم و زندگیمو از نو ایجاد کنم و

وقتی من امروز صبح بیدار شدم گفتم چقدر زیبا و چه هم فرکانسی خوبی دارم با استاد،

شما در سفر کردن با خانم شایسته به جای دور و منم در حال سفر کردن و مهاجرت کردن و این هم فرکانسی قشنگی بود و چقدر لذت بردم واقعا سپاسگزار ﷲ مهربانم هستم

و باز نشانه بعدی که امروز داشتم این بود که وقتی شما

توی این فایل در مورد عزت نفس داشتید صحبت میکردید که همه چی عزت نفسه و

من وقتی راه افتادم گوشی موبایل رو وصل کردم به ماشین و play که کردم دیدم فایل اول جلسه عزت نفس اومد اصلا چشمام چهار تا شد که بابا این فرکانس داره چیکار میکنه و من توی این ۵ ساعت از تهران به شمال فقط داشتم این دوره رو گوش میدادم و صحبت میکردم در موردش و جالب این بود که توی فایل ۴ جلسه ۴ عزت نفس دوباره و دوباره تاکید بر مهاجرت کردید که آقاجان شما حرکت کن خداوند هدایتت میکنه و یه لحظه که اونجا میگید که خدا میگه که وقتی انسان ها می میرند فرشتگان میان میگن که در زمین چطور می زیستید و میگن ما مستضعف بودیم و فرشته ها میگن مگر زمین خدا پهناور نبود چرا مهاجرت نکردید و اصلا اشکمو در اورد این صحبتتون و فقط من اینا رو همش تایید داشت میکردم که آقاجان تو مسیر درست رو برو و حرکت کن مابقی را کاری نداشته باش و بسپار به خدا و فقط برو تو تنهایی خودت و بشین خودتو بساز شخصیتت رو از نو بساز و تمام زندگیت رو تغییر بده و نگران هیچی نباش نمیدونی استاد من الان چقدر خوشحالم و واقعا من خوشحال ترین فرد کره‌زمینم که این تصمیم بزرگ گرفتم که و پا روی ترس هام گذاشتم و شجاعانه حرکت کردم

و

باید بگم که این تصمیمی که گرفتم یهویی نبود بلکه به خاطر تمرکز بر روی نکات مثبت و کار کردن روی فایل ها بود تو این مدت که داشتم به شدت کار می‌کردم و توی همین مدت کلی کارای دیگه کردم کلی قدمها برداشتم و کلی به یاد خودم آوردم سال‌های قبل که آقا من اقدام عملی کردم که نتیجه داد پس من باید حرکت بکنم نباید متوقف بشم و من نباید کمال‌گرا باشم ببینم که حالا شرایط چطوری میشه حالا خدا چی میخواد نه تو باید حرکت بکنی و تو میخوای و خداوند هم اجرا میکنه واقعا خیلی خیلی خوشحالم خیلی خیلی راضی هستم خیلی خیلی و من به این نتیجه رسیدم که محکوم به پیروزی هستم

محکوم به موفقیت هستم

محکوم به موفقیت مالی هستم

محکوم به ثروتمند شدن هستم

خودم رو محکوم کردم یا ثروتمند میشم یا باید بمیرم مسیر دیگه ای و راه سومی نیست و من باید ثروتمند بشم

راه دیگه ای واسه من نیست و .

و می خوام واقعاً سه ماه همونجوری که توی روانشناسی ثروت می‌گیری توی راهنمای عملی میگی تو کشف قوانین میگی تو عزت نفس میگی که آقا شما سه ماه فقط سه ماه اصولی و با تمرکز جانانه ولی متعهدانه ولی عاشقانه زمان بذار و هرآنچه که بهت گفته میشه رو انجام بده و نتیجه رو ببین!

و من خیلی هم خوشحالم که واقعا در این مسیر هستم و واقعا لذت می برم که بعد از ۴ ماه کامنت نذاشتن یه حسی گفت که کامنت بذارم و بگم تغییرات ونتایج رو

و درسته نتایج مالی نیست ولی برای من نتیجه عالیه و اتفاقا الان توی کانال تلگرام تون در مورد همین داشتید می‌گفتید که

نتیجه فقط پول نیس و شما به من بگید که

سلامتی رو با چقدر پول میشه خرید؟

حال خوب رو با چقدر پول میشه خرید؟

ارتباط خوب با خدا رو با چقدر پول میشه خرید؟

پس اینا نتیجه هست ولی ما هی گیر دادیم به پول پول پول ولی اینا همش پوله اینا همش ثروته😍

و ما باید چشمانمون روبینا کنیم و ثروت رو ببینیم.

استاد جان خلاصه بگم که خیلی خوشحالم خیلی خوشحالم یعنی نیاز داشتم در این تنهایی بمونم سال‌های سال این تصمیم پشت گوش انداختم و کاشکی سال‌های قبل این تصمیم رو میگرفتم و آزادی رو تجربه میکردم ولی خوب نیاز به یک تکاملی داشت نیاز به این داشت که من واقعا روی خودم کار کنم و بزرگ تر بشم ظرف ذهنم بزرگتر بشه ظرف وجودیم بزرگتر بشه تا بتونم از پس زندگیم بر بیام تا بتونم به تنهایی برم تا بتونم وارد تنهایی بشم تنهای تنها.

و راستی تو همین یک هفته برخورد کردم به اون فایل (بررسی موردی یک دوست در مورد ثروت) که اصلا دیوانه کننده بود توضیحات شما و که کامنت رضا عطارروشن عزیر، در مورد این اقدام نکردن صحبت کرد و وقتی که من اون کامنت رو خوندم دیگه اصلا به من گفته شد آقا حرکت کن اگر نتیجه می‌خواهی باید حرکت کنی

اگر نتیجه میخوای باید مهاجرت کنیم و

دیگه این فایل شما نور علی نور شد و مهر تایید زد و آهنگی که در اون کامنت معرفی کردن از زندان محسن چاووشی هم که اصلااا دیوانه کننده بود و انگار همه کائنات داشتند فریاد میزدن که میلاد حرکت کنننن و من الان کلی خوشحالم استاد جون عاشقتم استاد منتظر خبرهای عالی از طرف من باش و همین جا روی ماهتو می‌بوسم و راستی چقدر ماشین بهت میاد و واقعا لذت بردم از اینکه دارید در اون ماشین رانندگی می کنی و خواسته داشتن ماشین شما رو در دلم زنده میکنه و

انگار پشت صندلی نشسته ام و شما دارید با من صحبت می‌کنی و قوانین رو توضیح میدی

خدایا شکرت

خدایا عاشقتم

استاد یه دنیا سپاس یه دنیا سپاس از شما از خانم شایسته عزیز از تمام تک تک بچه هایی که توی این سایت هستن و دارم کامنت میزارن واقعاً خسته نباشید میگم به شما به خانم فرهادی با آقای ابراهیم عزیز به خانم شایسته و به تمام بچه هایی که توی این مسیر هستند و دارند اقدام می‌کنند و ایمان دارند و عمل صالح انجام می‌دهند

خدایا تو را سپاسگذارم🥰🤗

إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ

(پروردگارا) تنها تو را می‌پرستیم، و از تو یاری می‌جوییم و بس.

❤🌹❤🌹❤🌹❤🌹

این آهنگ هم تقدیم به شما😍

======================================ببمیرید بمیرید در این عشق بمیرید

در این عشق چو مردید همه روح پذیرید

بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید

کز این خاک برآیید سماوات بگیرید

بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید

که این نفس چو بندست و شما هم چو اسیرید

یکی تیشه بگیرید پی حفره ی زندان

چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید

بمیرید بمیرید به پیش شه زیبا

بر شاه چو مردید همه شاه و شهیدید

بمیرید بمیرید و زین ابر برآیید

چو زین ابر برآیید همه بَدر منیرید

===================================