مصاحبه با استاد | منظور از"سیستمی بودن رفتار خداوند"، چیست؟

گام بیستم – پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

.

سلام

در تحلیل ایه 186 بقره، ظاهرا خیلی ساده به نظر میرسه اما در بطن پیچیدگی هایی وجود داره که فهم آن اندازه ظرفیت فعلی ما نیست!

ببین اصلا دلم نمیخواد از باور اونایی که همه چیزو سخت و پیچیده میبینن پیروی کنم اما راجب مطلب بالا خداوکیلی تا الان نتونستم خوب درکش کنم.

از خدا راجبش تقاضای هدایت و راهنمایی دارم…

این گفت وگو به صورت ناخوداگاه تو مغزم پلی میشه:

حالا که خدا نزدیکه و اجابت میکنه درخواست های من را، چکار کنم، زوتر و بیشتر ، درخواستامو اجابت کنه ؟

یا اصلا بعضی وقتا گیج میشم میگم چجوری باید ازش درخواست کنم؟ یا چجوری باید ازون دعوتی که میگه، پیروی کنم؟

چجوری…

یاد اون شعر حافظ افتادم :

اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها

که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها…

(نمیدونم مطلبی که در ادامه میخام بتایپم انرژی قدرتمند کننده داره یا محدود کننده، بهرحال این برهه از زمان مشغولم کرده و امیدوارم به وسیله همین واکاوی ، گره ها از مغزم باز بشه)

ذهنم میگه: خدا اجابت میکنه اماااا توام باید اونو اجابت کنی…

و کل داستان و مسئله ها در اجابت کردن منه.

شرک

ترس

محدودیت ها و…

نمیذاره به همین راحتیا تسلیم و مطمعن باشی.

اطمینان به اینکه اجابت میکنه و کافیه.

متاسفانه اونقدی که به ادعای خدایی پول و رانت و پارتی و… باور دارم، به خدایی خدا باور ندارم.

چقدر زیبا استاد تو این فایل گفت همه واسه م خدان، غیر از خود خدا.

دلم میخاد این رویه رو تغییر بدم.

اگه رب العالمین اجابت میکنه میخام ازش درخواست کنم؛

تنها خودشو بپرستم و تنها از خودش یاری بخام.

.

خب

طبق چیزایی که یاد گرفتم چجوری این درخواست، اکسپت میشه؟

نمیشه که، به همین مفتی ها نیست . باید خیلی زمان بگذره و دهنت سرویس بشه تا یاد بگیری رو دیگران نباید حساب کنی، بفهمی دیگران نمیتونن واست کاری کنن.

منطق و جوابش:

فهم اینکه قدرت تنها خداست ربطی به گذر زمان و دهن سرویس شدن نداره. من دارم هزینه میکنم، اموزش میبینم که خارج از روش آزمون و خطا ، حساب کردن رو خدا رو یاد بگیرم. ضمنا اندازه خودم رفتمو دورامو زدم،،، ازون انرژی هدایتگر تقاضا میکنم بیشتر ازین حیرون و سرگردونم نکنه.

من تا حدودی فهمیدم اگه فضل و لطف خدا نباشه همه تلاشام بی فایدست و انشاا… خدا بر تسلیم بودنم بیفزاید…

هر ادمی که نمیتونه به مرحله استجابت دعا برسه. تو اونقدی که باید خوب نبودی، مورد خاصی تو پرونده اعمالت دیده نمیشه که نظر خدا رو به خودت جلب کنی. اصلا اشخاصی مثه استاد عباسمنش نظر کرده خدا هستن وگرنه چرا یکی از شاگرداش اندازه خودش رشد نکرده.

منطق و جوابش :

خدا یه سیستمه! اصلا احساس نداره. نظر کرده خدا بودن یه چرت محضه.

نگاه ویژه و معصوم بودن یه باور کاملا غلطه و از همون تفکر بت پرستی و بت کردن، سرچشمه میگیره.

بعدشم طبق چه معیاری افعال خوب یا بد منو می سنجی که میگی ترازو سنگین نیست؟؟!

من هرکاری کردم بهترین خودمو ارائه دادم، چیزی که فک میکردم اون برهه درسته. جدای ازین موضوع

من فهمیدم جهان به باورام پاسخ میده، تا حدودی تونستم فیدبک مدنظرم بگیرم حالا اگه تا الان نتونستم به حد استانداردام ، فیدبک بگیرم، ربطی به خدا نداره، باید تمرین کنم تا بهتر بشم.

مثه یادگیری ساز میمونه.

اولش بلد نبودی ، مرحله مرحله نوت، کلاویه، آکوردها و… یاد گرفتیو تا عین ملودی که مدنظرته اجرا کنی.

بازی خلق کردن یا اجابت دعا ها و تسلیم بودن هم ازین قاعده خارج نیست و از طرفی باید بدونی هیچ انسانی نمیتونه در بعد مادی به مرحله «کن فیکون» برسه، اما به میزانی که روی مهارت کنترل ذهن کار کنی و احساس خوبت به وسیله تغییر زاویه دیدت حفظ کنی، میتونی به این مقام نزدیک بشی…

درمورد نتایج استاد عباسمنش و دانشجو ها؛

اولا باید خودتو با قبل خودت مقایسه کنی.

دوما ، همون اولا.

به تو ربطی نداره کی به چی رسیده.

استراتژی بیشتر کاربرای استاد از جمله خود بنده اینکه هیچ تمایلی نیست که خوشی خوشبختی و دستاوردا رو جار بزنیم.

پس از اساس این حرف که هیچ کدوم از دانشجوها اندازه استاد به خواسته های مادی نرسیدن، اشتباه است.

اصلا معیار و متر این پرسش اشتباهه.

هرکی ، هرچی میخادو تجربه میکنه.

همه اینا از تله مقایسه میاد.

بیخیال عامو…

ما اومدیم تو این دنیا که خودمونو تجربه کنیم.

به وسیله افکار و باورهامون خلق کنیم هرچیزی که میخایم.

خدا پاسخ میده به درخواست ها.

کاملا طبیعی هست که بعضی وقتا در دریافت درخواست ها و خواسته هات گیج و هنگ باشی.

کما اینکه ابراهیم، اسطوره یکتا پرستا اولش مثه تو بود.

وقتی افول کردن خورشید و ماه دید، مثه تو گفت :

هدایتم کن.

و اینو باید درک کنی و یادت باشه اون مرحله مرحله هدایت شد و یه هویی نشنیده چارتا مرغ بکش با گوشتکوب بکوب بذار رو کوه، صدا کن، تا بیان سمتت و اینجوری بفهم که چطور مرده ها زنده میشن

و کلی داستان قرانی که اگه یه کوچولو فک کنی یادت میاد که اجابت خدا تکاملی است…

ازین به بعد هروقت از استاد عباسمنش تحلیل ایه 186 بقره رو شنیدی همون اول به خودت بگو:

خدا نزدیک است و اجابت میکند در خواست بندگان را به صورت تکاملی.

و بندگان به صورت تکاملی دعوت خدا می پذیرند و به صورت تکاملی ایمان میاورند و در نهایت شکوفا و سعادتمند خواهند شد.

.

.

در این گام فهمیدم مشکل و مسئله اصلی من در قبول دعوه الداع بودن خدا،، نادیده گرفتن تکامل است.

فک میکردم تا خواستم ،،، خدا اجابت میکنه و بلافاصله تا این اتفاق افتاد منم هدایت هارو پشت سرهم دریافت و تیک میزنم و به خواستم میرسم…

.

خب

فک کنم تا حدودی مبحث سیستماتیک بودن خدا و قوانین را حلاجی و منطقی و یاداوری کردم ، امیدوارم خدا از فضلش براین سعی و تلاشام بیفزاید.

الهی آمین

+1752