مصاحبه با استاد | منظور از"سیستمی بودن رفتار خداوند"، چیست؟

سوالات:

  1. آیا خداوند فقط برای ما خیر می خواهد و فقط خوبی ها را وارد زندگی ما می کند؟
  2. شما باورهای توحیدی را چطور ساختید؟
  3. در آیه اذا سآلک عبادی انی شرط خداوند این است که به شرط اینکه شما هم من را اجابت کنید. ما چطور می توانیم خداوند را اجابت کنیم؟

مفاهمیمی که استاد عباس منش در این قسمت توضیح داده اند شامل:

  • چگونه در مدار خداوند قرار بگیریم؛
  • مفهوم «رابطه دوطرفه میان ما و خداوند» از طریق توضیح “سیستمی بودن رفتار خداوند”؛
  • تجربیاتی که “توحید را به عنوان تنها اصل”، به من شناساند؛
  • نحوه ساختن باورهای توحیدی؛
  • اولین قدم در مسیر توحید برای من، حساب نکردن روی آدمها بود و آرام آرام یاد گرفتم که چطور روی خداوند حساب کنم؛
  • مفهوم ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
  • از آدمها تشکر کن اما روی یک فرد خاص حساب نکن؛
  • از آدمها تشکر کن اما اعتبار حضور آن فرد را به خداوند بده؛
  • ارتباط مستقیم بین شرک ورزیدن و دور شدن از نعمت ها؛
  • “درخواست های ما از خداوند”، از دیدگاه قانون فرکانس؛
  • نگاه سیستمی درباره «تغییر»؛
  • فارغ از اینکه چقدر تا کنون مسیر اشتباه را رفته ای، سیستم به محض تغییر مسیر، رفتار خود با تو را تغییر می دهد؛
  • توضیح سیستمی بودن رفتار خداوند از طریق توضیح آیه اذا سألک عبادی انی…؛
  • بارزترین ویژگی خداوند از نگاه آیه و اذا سآلک عبادی انی…؛

منابع کامل برای درک و اجرای بهتر آگاهی های این قسمت:

کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم

جلسات 9 و 10 دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها

بخش چگونه فکر خدا را بخوانیم | دوره 12 قدم

“تفاوت یشا و یرید” در دوره قانون آفرینش | بخس دهم، کلید درک مفهوم سیستمی بودن رفتار خداوند است؛


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | منظور از"سیستمی بودن رفتار خداوند"، چیست؟
    609MB
    42 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | منظور از"سیستمی بودن رفتار خداوند"، چیست؟
    40MB
    42 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

385 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه سليمى» در این صفحه: 2
  1. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم*

    اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلى‌ یَوْمِ الْقِیامَهِ لا رَیْبَ فِیهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِیثاً «87» سوره نسا

    خداوند که معبودى جز او نیست، همه شما را در روز قیامت که هیچ شکّى در آن نیست جمع مى‌کند، و راستگوتر از خدا در سخن کیست؟

    =============================

    سلام به استاد عزیزم و استاد مریم جونم و دوستای خوب هم پروژه ایم

    الهی که حال دلتون عالی باشه و هر روزتون بهتر از دیروز باشه

    گام بیستم  پروژه مهاجرت به مدارهای بالاتر

    منظور از “سیستمی بودن  رفتار خداوند” چیست؟

    خدا رو شکر که امروز فرصتی برام فراهم کرد و من جلسه 9 دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو برای چندمین بار گوش کردم و نتبرداری کردم و اولین کامنتمو در دوره گذاشتم

    و باز هم فایل گام بیستم رو گوش کردم و نکته هاشو نوشتم

    آیا خداوند فقط برای ما خیر می خواهد و فقط خوبی ها را وارد زندگی ما می کند؟

    این نگاه که خداوند بشکل اتفاقات خوب (یا بد) وارد زندگی ما میشه نگاه درستی نیست ضمن اینکه اتفاقات رو ما برچسب (خوب) یا (بد) بهش میزنیم

    ممکنه یه اتفاق بظاهر خوب برای کسی بیوفته و نتیجه اش اصلاً براش خوب نباشه، و برعکس

    در قرآن هم خداوند می فرماید

    وَ عَسَی أنْ تَکْرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُم وَ عَسی أنْ تُحِبُّوا شیئاً و هُوَ شَرٌّ لَکُم

    و شاید چیزی را خوش ندارید و [درحالی که] آن برای شما خوب است و شاید چیزی را دوست بدارید و [حال آنکه] برای شما بد است!

     

    عملکرد خداوند سیستمی هست خداوند هیچ کاری در زندگی ما انجام نمیده مگر اینکه خودمون فرکانسشو بفرستیم

    و فرکانسهامون رو بر اساس باورهامون و کانون توجهمون ارسال می کنیم

    آنچه که روند زندگی ما برامون اتفاق میاره اون چیزیه که خودمون داریم خلقش می کنیم، با افکار و باورهامون

    توی قرآن هم بارها و بارها اومده که آنچه براتون اتفاق میوفته، بما کانوا یعملون، بما کسبت ایدیهم، بما قدمت ایدیهم هست

    بخاطر آنچه که فرستاده اید و انجام داده اید هر اتفاقی براتون میوفته

    کسی که (بخاطر باورهای نادرستش) همیشه نگرانه، همیشه عصبیه، همیشه ناراحته، همیشه غمگینه؛

    همیشه اتفاقاتی رو جذب میکنه که ناراحتی و غمگینی و عصبانیت بیشتری رو تو زندگیش بوجود میاره

    و کسی که همیشه شاده، همیشه حالش خوبه، همیشه امیدوار و متوکله، همیشه سعی می کنه هرجوری دنیا بگرده احساس خودشو خوب نگهداره

    جهان و خداوند هم بشکل اتفاقاتی رخ میده که این احساس خوب رو بیشتر و بیشتر تجربه کنه

    یه وقتهایی هم ممکنه در حالی که دارم روی خودم کار می کنم کنترل ذهن می کنم به نکات مثبت توجه میکنم و سعی می کنم حالم خوب باشه، ولی یه اتفاق بظاهر بد میوفته؛ باید اونو یک خیریتی ببینم که درسهایی رو میخواد بده و باعث پیشرفت و رسیدن من به اهدافم بشه، و اگر این کارو بکنم، اون اتفاق بظاهر بد نتیجه اش مثبت میشه

    ——-

    شما باورهای توحیدی رو چطور ساختید؟

    همه ما توی قلبمون بنوعی به خداوند ایمان و باور داریم،فارغ از هر دین و مذهب و یا جایی که هستیم و حتی کسی که میگه من به خدا اعتقاد ندارم، توی روزها و شرایط سخت یک احساسی تو قلبش هست که یه نیرویی بالاتر از من هست که می تونه بمن کمک کنه

    شرایط خانواده مون در روحیات ما تاثیر داره

    باورهای توحیدی بصورت تکاملی ساخته میشه

    در مورد استاد اولین قدم این بود که روی آدما حساب باز نکنه، چون هروقت روی آدما حساب کرد بلا سرش اومد و هروقت روی کسی حساب نکرد کارش خوب پیش رفت و بعد کم کم و با آشنا شدن با قرآن به این نتیجه رسید که روی خداوند حساب کنه و فقط به او توکل و اعتماد کنه

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    انسانها رو دستان خداوند بدونیم که بما کمک می کنند از اونها تشکر کنیم ولی اعتبارش رو به خداوند بدیم یعنی بگیم خداونده که داره کارها رو انجام میده

    وقتی توکلمون روی خداوند باشه رو یک آدم خاص حساب نمی کنیم، این نشد یکی دیگه

    اگه روی فرد خاصی حساب کنیم حتماً زمین می خوریم

    قانون خداونده

    و اگر بر خدا توکل کنیم و اجازه بدیم که خداوند از  دستان بینهایتش برای کمک بما استفاده کنه خیلی زندگی بهتری خواهیم داشت

    توحید یعنی فقط روی خدا حساب کنیم و اونو تنها قدرت حاکم بر جهان بدونیم

    فقط از خدا بخوایم روی هیچ کس حساب نکنیم قدرت رو به غیر خدا ندیم حتی پیامبر و امامها، که البته خود اون بزرگواران رفتارها و باوراشون درست بوده تو دعاهایی که خود اونها گفتن هیچ کجا پیدا نمی کنیم که قائل به شفاعت باشن و یا به پیروانشون توصیه کرده باشن که کسی رو واسطه قرار بدن بین خودشون و خدا

    به نسبتی که انسانها شرک رو تو وجودشون دارن به همون نسبت هم از خوشبختی دور میشن

    ——

    در آیه اذا سألک عبادی عنی خداوند میگه بشرط اینکه شما هم من رو اجابت کنید ما چطور می تونیم خداوند رو اجابت کنیم؟

    ما با خداوند رابطه دو طرفه داریم

    سیستمی بودن رفتار خداوند  به این صورته که خداوند مثل یک انسان نیست و احساساتی رفتار نمی کنه و اینجور نیست که بخواد به یکی بده و به یکی نده و کلاً برای ما تصمیم نمیگیره

    قوانین ثابتی وضع کرده و بر اساس اونها با ما رفتار می کنه

    در قرآن هم آیه های زیادی داریم که در بعضی از اونها خداوند از کلماتی با ریشه رَوَدَ استفاده کرده مثل یُرید و یا اَرادَ که منظور اراده و خواست خداونده و با ضمیر مفرد (من) اومده، و در بعضی جاها از کلماتی با ریشه شَیَئَ استفاده کرده که در اونها منظور مشیت الهی و سیستمی عمل کردن خداوند هست  و با ضمیر جمع هست و میگه (ما)

    وقتی استاد سیستمی بودن خداوند رو مطرح کرد خیلیها بشدت باهاش مخالفت کردن

    همیشه یه سری مقاومتها برای یه سری ایده هایی که جدیده و درست تره هست

    هرکی به هر کسی توهین کنه، بدی کنه، غیبت کنه، تهمت بزنه یا بخواد براش درد سر درست کنه بخودش ضربه زده، به طرف ضربه نزده

    اینم قانون خداونده

    سیستمی بودن رفتار خداوند به این شکله که شما با توجه به افکار و باورها و رفتارت داری از خدا نتیجه میگیری

    دو نفر که که با هم دوقلوی یکسان هستن و از یک پدر و مادر و یک خانواده هستن اگر دو نوع نگاه متفاوت به دنیا و خداوند داشته باشن، دونوع نتیجه متفاوت میگیرن

    واین همون بحثیه که در آیه أِذا سّأَلَکَ عِبادی عَنّی بهش اشاره شده

    که شما درخواست میکنی خداوند اجابت می کنه، اما این رابطه دو طرفه است، خدا بعنوان یک آدم نیست که تو بش بگی اونم یا بگه چشم یا بگه نه، اینطور نیست

    شما یه فرکانسی میفرستی و یه سری باورایی داری و اون پاسخ میده به باورهای شما، اون همیشه آینه یه شماست

    نگاه انسانی بخداوند نداشته باشیم خدا رو بعنوان جهان و انرژی در نظر بگیریم همون نگاهی که قرآن به خداوند داره و میگه الله نور السماوات و الارض

    میگه به هر کجا رو کنی خدا رو می بینی

    هو الاول هو الآخر هو الظاهر هو الباطن

    اون همه چیه در بعد زمان، در بعد مکان و در بعد اشیاء

    و بصورت سیستماتیک عمل می کنه

    مثال آبمیوه گیری خیلی خوب میتونه اینو توضیح بده

    که یه سیستمه که آنچه بهش ورودی میدی بهت خروجی میده

    اگر سیب بندازی تو آبمیوه گیری بشما آب سیب میده، حتی اگر صد ساعت با آبمیوه گیری صحبت کنی  یا بری دخیل ببندی یا التماس کنی یا 500 بار براش قرآن بخونی یا صدتا حدیث براش بیاری

    امکان نداره بشما آب هویج تحویل بده،بهیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی، یک در تریلیون هم امکان نداره به شما آب هویج تحویل بده

    ما با چنین سیستم طرف هستیم و در آیه اذا سألک میگه تو درخواست کن من اجابت می کنم، اما بشرطی که تو هم اجابت کنی تو هم ایمان بیاری به من

    و درخواست ما کلامی نیست، فرکانسی و بر اساس باورهامونه، و هر وقت باورهامونو تغییر بدیم جهان بعنوان سیستم با تغییر شما رفتارشو در  مورد شما تغییر میده

    و خوبی این سیستم اینه که فارغ از اینکه شما در گذشته 500 هزار بار بهش سیب دادی و اون بهت آب سیب برگردونده؛ اگر اینبار بهش هویج بدی اون کاری به گذشته نداره اینبار بهت آب هویج برمیگردونه

    بمحض اینکه تغییر کنیم همون لحظه پاسخ هاش تغییر می کنه

    مثل رابطه بین کیبورد و کامپیوتره بمحض اینکه دکمه n کیبورد رو بزنی تو کامپیوتر n رو نشون میده، f رو بزنی f نشون میده، اینجوری نیست که f رو بزنی j بشما نشون بده

    من تغییر میدم خودم رو، جهان هم به تغییرات من پاسخ میده

    این آیه خیلی خاصه، به این دلیل که خداوند هفت بار از ضمیرمفرد (من) استفاده کرده بر خلاف اکثر مواقع که بصورت کلی از ضمیر جمع(ما) استفاده می کنه

    و اینکه میگه اذا سألک اگر بندگان من از تو  درباره من پرسیدند و فقط یکبار اذا سألک اومده یعنی خداوند جواب سؤالی رو داره میده که هنوز پرسیده نشده

    در بقیه موارد خداوند به چیزی پاسخ میده که سؤالش توسط مردم دوره پیامبر پرسیده شده و از کلمه یسئلونک استفاده می کنه

    و همیشه هم مردم موضوعات حاشیه ای مانند شراب یا روح رو پرسیدن در مورد خدا  و ویژگیش که از مهمترین موضوعاته نپرسیدند

    خداوند میگه اگر بندگان من(نه همه مردم عادی) از تو درباره من پرسیدند به اونها بگو من نزدیک هستم

    اولین باوری که خودشو بعنوان یک سیستم توضیح میده، گفته من نزدیکم

    چرا از میون این همه ویژگیهاش گفته من بشما نزدیکم؟ چون ما همه مون فکر می کنیم که اون از ما دوره

    استاد در ابتدا در سالنی که متعلق به مسجد بود سمینار برگزار میکرده و  بعضی وقتها  در زمینه وحی کردن می گفته که خداوند فلان چیز رو بمن گفت، و با مقاومت خیلی از مذهبی ها مواجه میشد  که می گفتند خدا؟!خدا بتو گفت! مگه تو پیامبری؟ مگه خدا با آدم حرف میزنه؟ خدا فقط با ائمه و معصومین در ارتباط بوده

    توی قرآن ذکر شده که خدا به زنبور عسل وحی کرده، به مادر موسی وحی کرده، مگه مادر موسی یا زنبور  پیامبر بوده؟

    خدا هفت بار قسم به زمین و ماه و خورشید و بالا و پایین و چپ و راست میخوره که اینو بگه:

    فَاَلهَمَها فُجورَها و تقواها، که بگه من بشما الهام می کنم خوب و بدتون رو اینه خدای قرآن

    تو این آیه خدا  نزدیک بودنو از این جهت میگه، میخواد بما بفهمونه که من نزدیکم بشما فکر نکنید که دورم و یه فاصله ای بین ما هست، و در آیه دیگری میگه از رگ گردن بشما نزدیکترم

    ما خیلی راحت خدا رو فراموش می کنیم چه در دوره بدبختی خدا رو فراموش می کنیم  میریم سراغ غیر خدا،  و چه تو دوره غرور خدا رو فراموش می کنیم فکر می کنیم خیلی دوره و عصیان می کنیم

    ولی وقتی بدونیم نزدیکه، نه خیلی عصیانگر میشی که خدا رو هم بنده نباشی، و نه همه رو خدا میدونی بجز خود خدا، چون میدونی نزدیکه گوشتو همون لحظه میپیچونه اگه از مسیر خارج بشی

    سیستم اینجوریه ورودی بد بدی خروجی بد بهت میده، بدون تعارف هیچ رحم و مروتی هم در کار نیست، شما از مسیر خارج بشی حتماً نتیجه نتیجه ناجالبی خواهد بود، وارد مسیر بشی حتماً نتیجه نتیجه جالبی خواهد بود

    و از کلمه اُجیبُ استفاده می کنه که  اول شخص و فعل مضارع هست به معنای من همواره در حال اجابت کردن درخواستهای شما هستم

    من اجابت می کنم درخواست(أِذا دعان) کسی که درخواست می کند، اما بشرطی که اونم اجابت کنه منو ، و اونم بمن ایمان بیاره، اونم تو مسیر و مدار من باشه

    زمانی که شیطان مغرور میشه و از فرمان خدا سرپیچی می کنه و به آدم سجده نمی کنه خدا میگه تو رانده شدی از درگاه من برو

    همه ما افکار شیطانی  تو ذهنمون داریم که فکر می کنیم کجا چه خبره، شیطان هم داشت

    بعد شیطان به خدا میگه پس اجازه بده من نسل آدم رو گمراه کنم، خدا اجازه میده میگه تا روز قیامت فرصت خواهی داشت هر کاری میخوای انجام بده، اما میگه تو هرگز بر بندگان من تسلط نخواهی داشت، بنده یعنی کسی که داره بندگی اربابشو می کنه منظور بنده واقعی که خدا رو بندگی می کنه هست نه هر آدمی

    اگر کسی به معنای واقعی بنده خداوند باشه خداوند هم اجابت می کنه درخواست کسی که بندگی خداوند رو می کنه

    ما هیچکدوممون  هیچوقت نمی تونیم ادعا کنیم که ما بنده صالح خداوندیم، ولی میتونیم هر روز رو خودمون کار کنیم که هی نزدیکتر بشیم بهش

    خدا یه سیستمیه که با توجه به شرایط ما بما برمیگردونه، این نیست که اون تصمیم گیرنده باشه برای ما، خدا برای کسی نمیخواد، ما هستیم که اجابت می کنیم، ما هستیم که توی مدار خداوند قرار می گیریم، و خداوند هم پاسخ میده به افکار و باورها و رفتار  و ایمان ما

    خدا رو شکر برای کامنت دومم در گام بیستم

    در پناه خداوند مهربان شاد و سلامت باشید موفقیتهاتون روز افزون باشه و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
  2. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    وَ کَذلِکَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ فِی قَرْیَهٍ مِنْ نَذِیرٍ إِلَّا قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‌ أُمَّهٍ وَ إِنَّا عَلى‌ آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ «23»

    و بدین گونه ما در هیچ شهر و دیارى پیش از تو هشدار دهنده‌اى نفرستادیم مگر آنکه ثروتمندان مغرورشان گفتند: ما پدران خود را بر آیینى یافتیم و از آثار آنان پیروى مى‌کنیم.

    قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُکُمْ بِأَهْدى‌ مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَیْهِ آباءَکُمْ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُونَ «24»

    (پیامبرشان) گفت: آیا اگر آئینى هدایت بخش‌تر از آنچه پدرانتان را بر آن یافتید برایتان بیاورم (حاضرید دست از راه نیاکان بردارید) گفتند: ما به آنچه بدان فرستاده شده‌اید کافریم.

    فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ «25» سوره زخرف

    پس ما از آنان انتقام گرفتیم و بنگر که فرجام تکذیب کنندگان چگونه است.

    =====================================

    سلام به استاد عزیزم و استاد مریم جونم و دوستای خوب هم پروژه ایم

    الهی که حال دلتون عالی باشه و هر روزتون بهتر از دیروز باشه

    خدا رو شکر که دیروز از فرصت تنفسی که مریم جان داد بخوبی استفاده کردم ، جلسه یک دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو با تمرکز گوش کردم و جلسه اول بخش یکم دوره قانون آفرینشو کار کردم

    دیروز هم یکی از بهترین روزهای زندگی من بود

    صبح با همسرم رفتیم پیاده روی توی خیابون خلوت و کوچه باغهای طالقان، در سکوت محض و در آرامش عظمت خدا رو بیاد آوردم و باهاش صحبت کردم و بعد با همسر جان کلی صحبتهای توحیدی کردیم و چقدر سپاسگزاری کردیم

    خدا رو شکر که خدایا شکرت ورد زبونم شده

    از بغل یه خونه رد شدیم کلی مرغ و خروس توش بود گفتم عجیبه که ساکتن و هیچ سر و صدایی نمی کنن، یه ذره رفتیم جلو آقا خروسه شروع به قوقولی قوقو کرد!گفت بفرما صدا میخواستی صدای قوقولی قوقوی خودمو تقدیمت می کنم!

    این روزا خیلی زیاد میبینم که میخوام و میشه

    درسته که در مورد چیزای کوچیکه ولی برای خدا که کوچیک و بزرگ فرقی نمی کنه و وقتی که این چیزای کوچیکو ببینم وتایید و تحسین کنم و بخاطرشون سپاسگزاری کنم کم کم در موارد  بزرگ هم اتفاق میوفته

    یکی از بستگان نسبتاً دورم که در دوران دبستان تو یه مدرسه بودیم بمن پیام داد که گروهی تشکیل دادن از خانمایی که در اون دبستان بودن و الان در شرق و غرب عالم پخش شدن و گفت خیلی دوست دارم اگر امکانش هست شما هم عضو بشی، من با احساس عالی سلام و احوال پرسی پر محبتی باهاش کردم، و با اعتماد بنفس  و احساس خود ارزشمندی در حد بوندس لیگا!خخخ بهش گفتم شرایطشو ندارم و چند ساله  توی فضای مجازی فعال نیستم و گفتم عذرخواهی منو پذیرا باش

    خیلی از من تشکر کرد و گفت واقعاً نیرو گرفتم از روش جواب دادنت

    و ظهر هم جاتون خالی رفتیم تو حیاط و کنار باغچه جوجه  کباب درست کردیم، با هم چوبا رو گذاشتیم تو منقل و آتیشو شعله ور کردیم از بوی خوش آتیش لذت بردیم بعد هم بوی جوجه کباب، قبلنا من زیاد نمی رفتم همون بالا تو خونه بودم مثلاً سالاد درست می کردم یا ظرفا رو سر میز میزاشتم، ولی الان مدتیه که از قبل شرایطو فراهم می کنم و همراه همسر جان میرم پایین تو حیاط

    بعد از ظهر هم زنداداشم که در کرج زندگی می کنن بهم  زنگ زد و کلی قربون صدقه هم رفتیم، و گفت سعیده خانم اینا (خواهر من) قراره بیان خونه ما برای شام، خیلی دوست دارم شما هم بیایین،(و یاد این صحبت استاد افتادم که وقتی شما روی خودتون خوب کار می کنین، بیشتر به مهمونی دعوت میشین) گفتم منم خیلی دوست دارم بیام ولی الان یه کمی دیره چون ما فردا میخواستیم بریم تهران و باید وسایلی که میخوایم با خودمون ببریم تهران رو آماده کنیم جمع و جور کنیم، و محمد آقا هم الان خوابه بزار بیدار بشه باهم مشورت کنیم اگر قرار شد بیاییم، بهت خبر میدم، بعد به خدا گفتم خدایا من دوست دارم بریم ولی بتو میسپرم، بریم خوشحال میشم اگه نریم هم ناراحت نمیشم،

    همسرم بیدار شد بهش گفتم گفت دیره بابا الان ساعت چهاره، گفتم خیلی کاری نداریم و من دلم میخواد بریم، گفت باشه بریم،به زنداداشم زنگ زدم گفتم میاییم گفت به به چی از خدا بخوام از این بهتر! و با همسر جان همکاری کردیم و در سریعترین زمان ممکن وسائلو جمع و جور کردیم و گذاشتیم تو ماشین، تا بحال اینقدر سریع حاضر نشده بودیم

    و توی راه هم از مناظر زیبای جاده طالقان لذت بردیم و درباره اش صحبت کردیم

    و دخترام هم اسکایپ زنگ زدن و کلی صحبتهای قشنگ و دلپذیر با هم داشتیم

    و بعد هم که خونه برادرم رسیدیم، همدیگه رو در آغوش گرفتیم با هم فقط خوش گذروندیم و خوش گذروندیم و لذت بردیم، و حرفای خوب خوب زدیم

    یه چیزی هم که برام جالب بود این بود که خواهرم تعریف کرد که مادر بزرگمون به خوابش اومده و گفته سعیده بعد از این نه من نه تو، و خواهرم تعبیر کرده بود که این حرفش بخاطر این بوده که قبلاً هر شب براش فاتحه و یکی دو سوره کوچیک قرآن میخونده و بهش هدیه میکرده و الان چند وقته نخونده، و یا مامان و یا بابا بخوابش اومدن و چنین و چنان گفتن؛ من گفتم خوبه به خواب من نمیان انگار اونا هم میدونن که من جدا هستم جور دیگه ای هستم سرم به کار خودم گرمه

    ——–

    امروز هم سه چهار بار این فایلو گوش کردم و تو  دفتر نوشتم و توی نوت گوشیم هم نکته هاشو یادداشت کردم، یه کمی ازش مونده ولی عادت ندارم کامنت طولانی بنویسم احتمالاً تو یه کامنت جداگانه بنویسم اگه فرصت کردم، جلسه 9 و 10 دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو هم که استاد شایسته جون رفرنس داد چند روز پیش هر کدومو دوبار با تمرکز گوش کردم 

    اینقدر دوست دارم وضعیت الانمو که مثل بچه مدرسه ایهایی که شاگرد زرنگ هستن تمام وقتم بجز کارهای روتین و کارهای خونه دفتر و قلم دستمه گوشی دستم و قرآن کنار دستم هست

    روزی چندین بار خدا رو شکر می کنم که هدایتم کرد به این مسیر

    خیلی وقتها هم انگار استاد روبرومه باهاش حرف میزنم میگم خدا بینهایت خیرت بده استاد جونم که دست خدا شدی و با شما یاد گرفتم که میشه خیلی زیبا زندگی کنم و همه اش زیبایی و لذت باشه

    استاد عزیزم سپاسگزارم

    مریم جان مهربونم سپاسگزارم

    دوستای نازنینم سپاسگزارم

    خیلی دوستون دارم

    خدا رو شکر برای یه گام دیگه

    و یه کامنت دیگه

    در پناه خدا شاد و سلامت باشید موفقیتهاتون روز افزون باشه غوطه ور در دریای الطاف الهی باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 54 رای: