مصاحبه با استاد | منظور از"سیستمی بودن رفتار خداوند"، چیست؟

سلام استاد عزیزم و مریم جانم

من این نگاه به خداوند را بسیار دوست دارم

می خوام از تأثیراتی که این دیدگاه نسبت به خداوند – دیدگاهی که او پاسخ میده هنگامی که من درخواست کنم نه اینکه او از قبل یک سرنوشتی را نوشته و اجرا میکنه و به من کاری نداره و تازه با هر خطایی از من همون نعمت ها را هم از من دریغ میکنه – در زندگی من داشته بگم

– قبلا وقتی میگفتن توکل کن اعتماد کن به خدا – نمی تونستم هر جوری فکر میکردم که اگر خدا این کار رو بکنه یا این رو به من نده یا هر چی من توکل کنم من بپذیرم چرا؟ چرا دیگری بهترش را داره یا چرا من نباید بهترین را داشته باشم – اصلا نمی تونستم توکل کنم –

ولی از وقتی فهمیدم توکل یا اعتماد به خداوند یعنی به چگونگی رسیدن به خواسته هایت به او اعتماد و توکل کن – نه اینکه وایستا ببین او چه تصمیمی در مورد زندگی تو میگیره

این خودش کلی برای من آرامش ایجاد کرد که من تعیین کننده هستم من تصمیم گیرنده هستم من هم در سرنوشتم نقش دارم منم که مسئول زندگیم هستم

از طرفی به من انگیزه داد که فکر کنم خواسته هام را واضح کنم – بیشتر بخوام – خواسته هام را شدنی بدونم – خواسته های بزرگ داشته باشم چون او قادر به این است

مزیت دیگر آن اینه که دیگران نقشی ندارند این یک رابطه دو طرفه بین من و خداست که من درخواست می کنم و او پاسخ می دهد بدون هیچ واسطه و نظر دیگران – بنابراین دیگران را از زندگیم حذف کردم – من خیلی در حال کنترل بودم کنترل آدم ها شرایط – و این خیلی فشار بود و آخرش هم اونطور که می خواستم نمیشد الان خیلی خیلی کمتر کنترل می کنم اینکه دیگران چیکار می کنند دیگه برام خیلی مهم نیست – کمتر قضاوت می کنم – کمتر سرزنش و انتقاد و گله می کنم – کمتر نصحیت و هدایت می کنم – دیگه انرژی و تمرکزم را برای خودم نگه می دارم

به جای کنترل دیگران و عوامل بیرونی و نگرانی برای اینکه دیگری چه کرد یا نکرد چه گفت یا نگفت روی خودم تمرکز دارم این خیلی قشنگه خیلی قدرتمندانه است

قبلا خیلی تو گذشته بودم و همش به این فکر می کردم که این اشتباهات در آینده من و پاسخ خداوند به من تأثیر داشته

و من پر از حس گناه بودم و نمی تونستم خودم را ببخشم الان می دونم که در هر لحظه برگردم سیستم پاسخ متفاوتی به من میده – کمتر خودم را سرزنش می کنم زودتر خودم را می بخشم – سعی می کنم از اون اشتباه برای دفعه بعد پیامی را یاد بگیرم

قبلا پر از ناامیدی بودم پر از غم بودم گاهی افسرده بودم حسرت می خوردم چون خودم را ناتوان می دونستم که من هیچ نقشی ندارم و خدا هم که هر چی التماس می کنم پاسخ نمیده پس این چه زندگیه

الان دیگه همه تمرکزم روی خودمه

نقش دیگران بسیار کمرنگ شده

نظر بقیه برام کمرنگ شده

خواسته هام را شدنی می دونم از قبل برآورده شده می بینم

فقط می دونم فاصله دارم می دونم من لایقم

و باید مواردی که نیازه را در خودم اصلاح کنم که این هم رشد شخصیته هم رسیدن به خواسته است

اینطوری رسیدن به خواسته ها شیرین و لذت بخش هم میشه

چون در مسیر رسیدن به خواسته من در حال تلاش و تغییر و رشد هستم

یکی دیگه از مزایای این نگاه

حذف بسیاری از خرافات و باورهای غلطه

دیگه می دونی نه کسی قدرت داره چیزی به تو بده نه قدرت داره چیزی را از تو بگیره – دیگه وقت و انرژیت را صرف انجام کارهای بیهوده نمیکنی – متوسل به دیگری نمیشی

دنیا صاحب داره که خیلی هم قدرتمنده

واقعا قدرتمنده

من خودم چون آدم کنترلگری بودم البته الان در حال بهبودم دیدم که با هیچ حربه ای نمیشه آنچه در دست من نیست را تغییر دهم این را بارها دیده ام که نمیشه جلوی اتفاقی را که باید بیفته بگیرم یا برعکس – نمیشه دیگران را مجبور به انجام کاری کرد یا برعکس – من فقط قادر به تغییر خودم هستم –

همین دیدگاه ها برای آدم آرامش میاره

هماهنگی ذهن و روح میاره

تمرکز روی خود میاره

صرفه جویی میکنه تو وقت و انرژی و هزینه

روابطت را بهبود میده

از نگرانی هات کم می کنه

از ناامیدی هات کم می کنه

واقعا این نگاه به خداوند زیباست

متشکرم استاد که این آگاهی ها را در اختیار ما قرار دادید