مصاحبه با استاد | منظور از"سیستمی بودن رفتار خداوند"، چیست؟ - صفحه 15
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/04/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-30 06:23:402025-02-02 02:20:14مصاحبه با استاد | منظور از”سیستمی بودن رفتار خداوند”، چیست؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم .
خدایا ما را به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ایی هدایت کن و ما را در مدار آسانی ها قرار بده .
خدایا هر آنچه دارم از آن توست و به هر خیری که از تو به من برسه فقیرم .
سلام به استاد جان جان جان من و مریم جان جان جانم و دوستان خوبم .
هم زمانی های من با مریم جان تمامی نداره . من تو این هفته چند بار به فایل 6 قدم 8 که درباره مفهموم اعراض در قرآن هست و حتی دیروز غروب هم اون رو گوش دادم ، هدایت شده ام . و چقدر این فایل داره به من کمک میکنه که تمرکزم رو فقط روی خواسته هام بزارم و از ناخواسته ها اعراض کنم و به یاد میاره که هر لحظه روی داشته ام تمرکز کنم و مبادا از روز نعمت هایی که خداوند به تو داده اعراض کنی . چون اعراض در قرآن به و حالت بیان شده : ️اعراض از ناخواسته ها و زشتی ها و ️اعراض از خوبی ها و نعمت هایی که داریم . در اولی ما در مدار خوبی ها و آسانی ها قرار میگیریم و حالت دوم ما در مدار بدی ها و سختی ها قرار می گیریم .
و آخر شب هم به فایل ( فقط روی خدا حساب کن) که چقدر این فایل فوقالعاده ست و قلب آدم رو باز میکنه و چقدر آدم رو تو احساس خوب قرار میده و تو اون لحظات احساس آزادی عمیق میکنم ،احساس اطمینان عمیق ، احساس توکل ، احساس رها بودن ، احساس شادی . در کل میخوام بگم وقتی فایل های توحیدی استاد رو گوش میدم ، زمان متوقف میشه و همه چی همون لحظه است و چقدر این حالت رو دوست دارم و دوست دارم به آزادی کامل از همه نظر برسم تا این حالت رو تو زمان های زیادی در روز داشته باشم ،[زمان حال]
خواستم بهت بگم مریم جان خیلی دوستت دارم و تنها دوست زندگی من شما و استاد عزیزم هستید و من چقدر تو لحظات زندگی ام ،تو تصوراتم با شما دو عزیز زندگی میکنم.
دوستتون دارم خیلی زیاد
در پناه خداوند همیشه شاد و سلامت و آزاد و ثروتمند باشید.
سلام به استاد عزیز
سلم به دوستان خوب خودم
من خودم خالق زندگی خودم هستم
من خودم هستم که شرایط زندگی خودم را می سازم
وقتی که به این باور و این عقیده ایمان داشته باشم بی شک بهترین نتیجه و بهترین دستاوردها نصیب من خواهد شد
همه چیز برای من از زمانی به وجود می اید که بخواهم تغییر کنم
بخواهم تغییر کنم جهان هم به این تغییر پاسخ می دهد
چقدر این زیبا است که من خودم را خالق حال خوب و ثروت بدانم
این درس را باید همیشه در ذهن خودم داشته باشم
همیشه قدرت برتر را خدای مهربان بدانم
همیشه از او کمک بگیرم
همیشه او را برتر بدانم
آنوقت از او کمک بگیرم
روی او حساب باز کنم
او را تنها یاری دهنده و بزرگترین یار و یاور خودم بدانم
می دانم که او برای من بهترین ها را می خواهم
هر زمان که به او اعتماد کردم
هر زمان که از او کمک خواستم
آنچنان برای من روند زندگی من را هموار کرد که واقعا خودم باورم نمی شد
چقدر این صحبت ها نه تنها آرامش بخش است بلکه بهترین راهکار برای موفق بودن است
هر زمان که روی حرف و صحبت های یک نفر حساب باز کردم و از او کمک خواستم در نهایت دچار ترس و دلهره و اضطراب می شدم
اما وقتی که از خدای خودم کمک گرفتم به بهترین شکل و راه ممکن کار من انجام شد
تازه همان شخص که تا قبل از آن روی او حساب باز می کردم همان او دستهای خدای مهربان برای من می شد و به راحتی به من کمک می کرد
کافی است که به خدای خودم اعتماد کنم
کافی است که از او بخواهم
دل به او بدهم
همه بنده و آفریده او هستند
من از بنده بخواهم در نهایت زجر می کشم
روی پروردگار بنده سرمایه گذای کنم موفقیت از ان من است
سپاس از خدای هدایتگر خوب خودم
سپاس از خدای مهربان خوب خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام خدمت استاد عباسمنش، خانم شایسته و همه دوستان عزیزم
خیلی خوشحالم امروز با یه احساس عالی از خواب بیدار شدم: اونجا که استاد میگن تصور کن تو خونه رویاهاتی، تصور کن عشق دلت با نوازش تورو از خواب بیدار میکنه، انگار امروز خدا با نوازش منو از خواب بیدار کرد: یه احساس فوق العاده ایی دارم، مثه آدمی که به تموم خواسته هاش رسیده و دیگه هیچ نگرانی نداره و آرامش تموم وجودش رو گرفته.
من هر چی مفهوم سیستمی بودن خدارو بهتر درک میکنم، هر چی تئوری مدارها رو بهتر درک میکنم، اصلا سبک زندگیم عوض میشه؛ یعنی این داستان مدارها، اینکه تموم اتفاقات زندگیم رو من با فرکانس هام خلق میکنم رو اونقدر تو وجودم نهادینه کردم که اگر دارم رانندگی میکنم و یه ماشینی میاد جلوم میپیچه؛ قلبم و مغزم سریع ارور میدن؛ به راننده فهوش نمیدن، دستمم رو بوق نمیره؛ میگم من بودم این راننده رو جذب کردم.
حالا این سبک فکریم در مورد هر شخص؛ چه غریبه و چه آشنا و هر چیزی همینطوریه؛ هر اتفاقی برام میوفته چه خوب و چه به قول استاد به ظاهر بد؛ من میرم سراغ خودم.
و این سبک فکری سبب شده؛ شرایط زندگیم از آسمون تا زمین تغییر کنه و بزرگترین تغییرش همین حال خوبیه که 4 خط بالاتر راجبش گفتم؛ حالم خوبه، حسم خوبه، خودم و خدامو دوست دارم، آرامش دارم، دیگه تو ذهنم جز خدا کسی بزرگ نیست، دیگه یه سری کارهای احساساتی انجام نمیدم برای درآمد بیشتر؛ چون خیالم راحته با این سیستم من به تموم خواسته هام میرسم.
نشونه هارو دارم میبینم؛ 2 روز قبل بود: استاد تو جلسه 3 از بخش 3 قانون آفرینش که در مورد تجسم هست فرمودن ماشین مورد علاقت رو تجسم کن؛ بعد برو نمایشگاه قیمت بگیر : اگه به آموزش های من ایمان داری باید این کار رو انجام بدی؛ منم کلا یه شخصیت برویی دارم، مغزم نوک میزنه اگه استاد یه تمرین عملی بده من انجام ندم: من رفتم نمایشگاه و با اعتماد به نفس بالا قیمت گرفتم؛ همون روز، همون روز رفتم پیش دوستم؛ دیدم یه پورش جلو مغازش بازه؛ بهم میگه داداش اینو نمیخوای برات بگیرم؟ داخلشو ببین چرمش اصل بوفالو هست؛ برو بشین پشتش ببین چطوره؛ کلا من عاشق ماشینای شاسی ام؛ درو باز کردم؛ چه چرم قهوه ایی زیبایی؛ رفتم پشتش نشستم؛ چه صندلی هیولای بزرگی، چه فرمون خفنی، با فرمونش ور رفتم؛ یه چندتا عکسم گرفتم برای تابلو و جعبه آرزوهام؛ اینا نشونه های کار کردن و ارسال فرکانس های مناسبه
آره روند زندگیم تو این چند سال بگونه ایی بود که نتیجش اینطوریه که همه فکر میکنن تو زندگیم معجزه رخ داد؛ انقدر همه چیز خوبه، آره تو این چند سال برا منم اتفاقات و شرایط به گونه ایی بود که من دوست نداشتم؛ اما من انگشت اشاره رو بردم سمت فرکانس هایی که فرستادم و انصافا خیلی خوب بحث اعراض رو رعایت کردم و گفتم این اومده منو رشد بده؛ اصلا آخرین اتفاق سال گذشته بوده که یه سری اتفاقات مالی ناجالب برام رخ داد؛ من تو 90 درصد مواقع حال خودم رو حفظ کردم، گفتم این موضوع اومده منو رشد بده و من امسال بهترین قرارداد کاری خودم رو بستم؛ ینی یه سری موارد رو رعایت کردم که قبلا رعایت نمیکردم که سبب شده الان چالشی بابت شرایط مالی کارم نداشته باشم؛ الان همه همکارام میگن ما تو کار با مسائل مالی مواجه اییم ولی من میگم تو کار تنها مسئله ایی که اصلا 1 درصد ذهنم درگیرش نیست؛ مسئله مالیه؛ اصلا روند فکریم در خصوص نحوه برخورد جهت مسائل مالی از ریشه تغییر کرده و میتونم بگم یه جهش خیلی بلندیه که تاثیرش در دراز مدت خودش رو خیلی بیشتر نشون میده
البته من الان دارم رو این باور کار میکنم؛ که زمانیکه همه چی خوبه من باید این تغییرات بنیادی رو انجام بدم که در حالتی که همه چی خوبه؛ شرایط رو باید خوب تر کرد
و تئوری مدارها؛ اونجا که استاد فرمودن؛ کلی مدار هست و خواسته و آرزوهای ما تو مدارهای گوناگون هستن؛ ما وقتی فرکانس مناسب برای خواستمون بفرستیم؛ اول وارد اون مدار میشیم که نشونش دیدن اون خواسته هست: مثلا من شبانه روز دارم ماشین مورد علاقه ام رو میبینم، بعد مدتی که نشونه خواسته ات رو دیدی به خواسته ات برخورد میکنی؛ اون فاصله ام با ایمان و با احساس خوب و با توکل و با آرامش پر میشه؛ البته من با این قانون هر 4 باری که ماشین خریدم از همین قانون استفاده کردم و ماشین آخری رو خیلی آگاهانه خلق کردم؛ من سال ها بود دوست داشتم این ماشینو بخرم و تو دفترم همیشه راجبش مینوشتم، میرفتم نمایشگاه( زمانی که هزارتومن پول نداشتم) تست میکردم ماشینو، پشتش مینشستم؛ هر روز تو خیابون میدیدمش، همه جا بود؛ تا اینکه بصورت معجزه آسا خریدمش؛ خب حالا میام از همین قانون دوباره استفاده میکنم برای رسیدن به ماشین رویاهای الانم
برا همینه همیشه میگم من رویای چند سال قبلمو دارم زندگی میکنم؛ خونه، ماشین، کار، شرایط مالی، رابطه عاطفی، جایگاه اجتمائی و رابطه ام با خدا، اندامم؛ دقیقا با جزئیات همون چیزایی بود که همین چند سال قبل بزرگترین رویاهای زندگیم بود؛ اونقدر بزرگ بود که میگفتم اگه یه دونشون رقم بخوره من دیگه هیچ خواسته ایی نخاهم داشت و خب این از زیبایی طبیعت انسانه که وقتی به خواسته اش میرسه؛ خواسته های بزرگتر خلق میشه و اگه این طبیعت زیبای انسان نبود که جهان انقدر رشد و پیشرفت نمیکرد.
من وقتی خودم رو برسی میکنم از خودم و ازعملکردم راضی ام؛ چرا که تموم مباحثی که استاد راجبشون صحبت میکنن من ازشون توزندگیم استفاده میکنم و نتیجه ام که مشخصه؛ بزرگترینشحال خوبمه، احساس خوبمه؛ اون خدایی هست که شناختمش و سیستم خدا رو درک کردم که اگه سیب بدم بهش بهم آب هویچ نمیده؛ یعنی میخام بگم این مثال و این تمثیل هایی که استاد میزنه حاصل کار کردن سال ها رو قانونه که خداوند همچین تمثیل رو به زبونشون میندازه؛ یعنی میخام بگم از این تمثیل واضح تر برای درک سیستمی بودن خداوند وجود نداره؛ از صمیم قلبم استاد عزیزماز شما سپاسگذارم که پا گذاشتین به این مسیر، درکشکردینو زندگیتون رو تغییر دادین و بعد اومدین؛ خالصانه و صادقانه این مفاهیم گرانبهایی که درک کردین در اختیار ما قرار دادین؛ اونم در قالب یه فایل هدیه؛ بنظرم هر کسی بشینه این فایل رو حسابی گوش بده و درک کنه: زندگیش از زمین تا آسمون تغییر میکنه؛ فقط همین فایل
از خانم شایسته هم صمیمانه تشکر و قدر دانی میکنم و از دوستای عزیزم بابت کامنت های فوق العاده ایی که مینویسن
خدایا شکرت
سلام به دوست خوبم افلاطون جان . امیدوارم همیشه حال دلت عالی باشه و همینطور با انرژی عالی واسمون بنویسی. خیلی خوشحالم واسه بودن در کنار دوستان نازنینی مثل شما .
من سعی میکنم هر روز فایل های استاد رو کار کنم و همیشه نوت برداری میکنم از فایل های استاد ولی تو دفترم اما با خوندن همیشگی کامنت دوستان بینظیری مثل شما من هم تصمیم گرفتم از امروز بیشتر از نتایجم با دوستانم به اشتراک بزارم و فعالیتم رو در سایت بیشتر کنم انشاالله .
تو این مدت که کمتر تو سایت فعالیت میکردم در حال بیشتر کردن مهارتم در کسب و کارم بودم و همچنان هستم . درامدم هر روز داره بهتر میشه و نشانه ها رو دارم میبینم خداروشکر . من تری دی ارتیست هستم و طراحی معماری تخصص من هست. وقتی غرق در کارم میشم وقت کم میارم خوشحال ترینم . اره افلاطون جان منم هر تضادی پیش بیاد تو کارم میگم قراره بیشتر یاد بگیرم قراره پیشرفت کنم و سعی میکنم ذهنم رو ارم کنم و اون موقع هست که هدایت خدا رو درک میکنم .فقط بایدحرکت کنم تا ایده نمایان بشه .
امروز صبح که یک صفحه قران برای هدایت امروزم باز کردم این ایه بود که خداوند به پیامبر می فرماید برای وحی قران عجله نکن و فقط بگو خداوندا دانش من را افزایش بده . من این درس رو گرفتم که من هم برای اگاهی بیشتر و برای دریافت بیشتر هدایت عجله نکنم و همیشه بگم خدایا اگاهی منو بیشتر کن خدایا درک منو از قوانین الهی و قدرت عمل کردن به اونها و توکلم به خودت رو بیشتر کن وگرنه من بی تو هیچم .
تئوری مدارها؛ اونجا که استاد فرمودن؛ کلی مدار هست و خواسته و آرزوهای ما تو مدارهای گوناگون هستن؛ ما وقتی فرکانس مناسب برای خواستمون بفرستیم؛ اول وارد اون مدار میشیم که نشونش دیدن اون خواسته هست: مثلا من شبانه روز دارم ماشین مورد علاقه ام رو میبینم، بعد مدتی که نشونه خواسته ات رو دیدی به خواسته ات برخورد میکنی؛ اون فاصله ام با ایمان و با احساس خوب و با توکل و با آرامش پر میشه؛ با خوندن کامنت شما یکبار دیگه این برای من یاداورری شد و ازت ممنونم .
چه عکس زیبایی برای اکانتتون گذاشتید عاالیه
ارزوی بهترین ها رو واستون دارم
سلام رویا جان
صمیمانه ازت تشکر میکنم بابت کامنت پر از انرژی مثبتی که برام فرستادی
خیلی بهت تبریک میگم و تحسینت میکنم که داری رو خودت کار میکنی، برای خودت ارزش قائلی بابت این وقت گرانبهایی که خداوند بهت هدیه داده داری به بهترین شکل ممکن استفاده میکنی: اینجا داری رو خودت کار میکنی تا یه ورژن بهتری از خودت بسازی
واقعا بهت تبریک میگم که کارت عشق وعلاقته، بهت تبریک میگم که رومهارتت کارمیکنی، بهت تبریک میگم بابت افزایش درامدت و اون هدایت قشنگت، خیلی به دلم نشست اون هدایت؛ یه نشونه زیبا بود برای من
اره من عاشق این عکس پروفایلمم؛ خیلی خیلی خیلی دوست دارم این عکسمو
بهترین هارواز صمیم قلبم برات آرزو دارم، بازم مرسی که برام نوشتی دوست خوبم
سلام استاد عزیز
سلام خانم شایسته نازنین
از وقتی سیستمی بودن خداوند را درک کردم خیلی به احساس آرامش رسیدم ،در واقع با ورود به این سایت و درک اینکه جهان چه شکلی کار میکنه باعث شد دیگه به زمین و زمان و دوست آشنا گیر ندم و بدونم،اگه بر اساس قانون رفتار کنم میتونم زندگی دلخواهمو داشته باشم که مهمترین آن برام آرامش بود.
من از بچگی توی شرایطی بزرگ شدم که همیشه آدم خوبه بودم و همه کمکی به دیگران میکردم، اما موقع نیاز بازخوردهای خوب که نمیدیدم هیچ، بازخوردهای بدی هم میدیدم و شاید گاهی اوقات طلبکارم میشدند، این برای من خیلی خوب شد که دیگه روی آدمها حساب نکنم وچون شناخت درستی هم از خدا نداشتم روی خدا هم نمیتونستم حساب کنم، اما به لطف خدای مهربانم به این مسیر هدایت شدم و خداوند همه جوره کمکم کرده البته همیشه کمکهای خدا باهام بوده اما من نمیدیدم.
چند سال قبل زمانی که میخواستم مهاجرت کنم از خدا کمک خواستم اما روی دوتا از دوستام هم حساب باز کردم گفتم اگه بی پول شدم از فلانی کمک میخوام و اگه احساس تنهایی کردم فلانی نزدیکمه و ازش میخوام همراهم بشه، خلاصه ما افتادیم توی شرایط بد مالی و احساس تنهایی این دوتا دوست کمک که نکردند هیچ طلبکار هم شدند ،حرف زدند در حالی که دوستم از قبل بارها بهم گفته بود چرا پول میخواستی به من نگفتی و ناراحت میشد که ازش نگرفتم اما وقتی موقع نیاز روش حساب باز کردم و ازش کمک خواستم ناراحت و عصبانی شد،که چرا منو خجالت زده میکنی چون من پول ندارم بهت بدم و حرفهای دیگه، خلاصه با این تو گوشی ها به خودم آمدم و از خداوند کمک خواستم، خداوند هم از هزاران دستش هم کمک مالی بهم کرد آنهم با عشق و عزتمندانه و هم دوستان زیادی دورو اطرافم جمع شدند که دیگه احساس تنهایی نکردم .
سلام
آیا خداوند به شکل اتفاقات خوب وارد زندگی ما میشه پس اتفاقات بد هم به شکل خداوند وارد زندگی ما میشن؟ اصلا اینطور نیست که خداوند به شکل اتفاقات خوب و بد وارد زندگی ما میشه ماییم که داریم اتفاقات رو خودمون با افکار و باور هامون رقم میزنیم و ماییم که برچسب خوب و بد میزنیم به اتفاقات یک اتفاقی ممکن برای یکی نتیجه ی مثبت و خیر داشته باشه برای یکی دیگه نتیجه ی منفی داشته باشه ماییم که داریم خودمون اتفاقات رو رقم میزنیم
باورهای توحیدی ؛هر کدوم از ما یک اعتقاد قلبی و یکی نیرویی رو باورداریم که همیشه با ماست و ما رو یاری میکنه و باید تنها قدرت رو به او بدیم و هر خیری که به ما میرسه از سمت اونه و خداوند از طریق دستانش به ما یاری می رسونه به شکل ایده ها اتفاقات و شرایط و باید تنها روی اون حساب کنیم و از او یاری بجوییم او به ما از طریق دستانش کمک میکند و باید قدردان آدمها بود در این مورد اما تنها قدرت خداست و تنها اونه که داره به ما کمک میکنه از طریق دستانش
آیه ی اذا سالک عبادی…؛وقتی که ما در مدار قرار میگیریم درخواست میکنیم خداوند به ما پاسخ می دهد ؛اون یک سیستمه که داره یک پاسخ درخور افکار و باورهای ما میده هر درخواستی داشته باشه پاسخی در خور همون دریافت خواهد کرد
خداوند یک سیستمه که هر فرکانسی بفرستی همون پاسخ رو دریافت خواهی کرد وقتی که در مدار درست قرار گیری و افکار و باورهای خوب داشته باشی فرکانس خوب بفرستی پاسخ ها ی خوب دریافت خواهی کرد.
به نام خداوند قدرتمند این جهان هستی
به نام خداوندی که ستایش مخصوص اوست
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم پس منو هدایت کن به مسیر زیباییها و آسانیها
سلام به استاد عزیزم و مریم خانم زیبا
سلام به دوستان هم فرکانسم
منم قبلا نمیدونستم چون آگاهی نداشتم با همون آگاهی پدر و مادر و اطرافیان و باورها و افکار اشتباهشون زندگی میکردم و خدا رو یه انسان میدیدم که بعضی اوقات اگه کار خوبی انجام بدی شاید دلش بسوزه و ورق برگرده یا اگه کار بد انجام بدی اون دنیا تو رو میسوزونه بیشتر مادرم خدا رحمتی میگفت
و این بود اندازه شناخت من به خداوند و کم کم که بزرگ شدم و ازدواج کردم یکم دیدگاهم عوض شد اونم 30 درصد ولی هنوز تو در و دیوار بودم و و به اندازه باورهای اشتباه و ترمزهام نتایج و اتفاقات هم رخ میداد نمیدونستم که مسئولش خودم هستم همش درگاه خداوند ناله میکردم اینقدر نماز میخونم قرآن میخونم چرا جواب نمیده یا نگاهم نمیکنه با احساسه بد
و الان خدا رو شکر چند ساله اون خدا رو از ذهنم پاک کردم خدای آسانگیر و هدایتگر رو تو ذهنم جا دادم و چقدر الان راحتم و هر چه بیشتر روی خودم کار میکنم و جلوتر میرم بهتر و بهتر هم میشه با خدا راحترم
به قول استاد عزیزم میگن این آگاهیها مثل دریای بیکرانه بستگی به ما داره ما چه ظرفی داریم تا از اون استفاده کنیم و عملی کنیم و نتیجه خوبی بگیریم و زندگیمون رو خودمون راه ببریم و سکان زندگی در دستان خودمون باشه
هر روز دنبال آگاهی هستم هر روز بیشتر روی خودم کار میکنم تمرینها رو حل میکنم و مینویسم
بدون نگرانی و استرس با خدا کارهامو تقسیم میکنم میگم من روی خودم و باورها و افکار و احساس خوب و فرکانس خوبم کار میکنم تو هم قدمهای بعدی رو بر ام بردار
و انجام میشه من ایمان دارم و هر دفعه با دیدن نتایج ابمانم بالاتر میره به این خدای قدرتمند
استاد دوستت دارم بی نهایت
مربم جان ممنونتم
یاحق در پناه خداوند مهربان باشین
بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش
سلام وادب واحترام
استادمیخواستم بگم من هم خداروازبچگی یک انرژی وسیستم میدیدم امابخاطراینکه خانواده ودوروبریهااگرمن دیدگاهمومیگفتم منوازبین میبردن/خخخ/بخاطرهمان هرگزدیدگاهم روبه کسی نگفتم وحتی دربرنامه هام که به صورت مجلسی بودهم چیزی درموردخداصحبت نکردم بخاطرهمین هست که شمادرست میگید کسی نبوده درایران که مثل شما سیستمی بودن خداروبه صورت واضح وروشن بازگوکنه،امامن بودم ولی درقلبم وذهن خودم ،بخاطرهمین هست که این سیستم همیشه وهمه جامنوهدایت کرده به افراددرستی مثل شماوایدهای درست باشرایط درست ویااتفاقات درستی که ازاول بوده فقط من درفرکانسش نبودم واینجامیخوام اینم بگم من استادشماروبه صورت فیزیکی نمیبینم درتمام فایلاتون ،من شماروسیستمی میبینم که خداونددرونش هست وداره به من میگه این مسیرروبرویااین مسیررونرومثل:GPS
وبخاطرهمین هست اکثرفایلهایی که به صورت الهام خانم میادتونشانه ام وهدایت میشم بادل وجونم به حرفهای این سیستم گوش میدم ونتیجه هام مشخص هست وروشن…
شایدخیلی ازدوستان ذهنشون بااین دیدگاه من مخالفت کنه امابرام مهم نیست من واقعیت قلبم وذهنم روگفتم واینم بگم ،من استادعباس منش روخیلی دوست دارم چون واقعا قلب پاکی دارن واینوخدام درقلبم بهم میگه چون همیشه میبینمشون احساسم خوبه /دوست داشتم اینوبگم که استادمن هرموقع هم دیدگاهی نوشتم خداروبانام انرژی یادکرده ام چون خدام یک سیستم بی نظیری هست که فرمانرواجهانیان هست وهرچی ازش بخوام اوکی میشه وتمام
دوستان دارم وازسیستم پروردگارجهانیان خواستارم:شاد/سالم/خوشبخت/ثروتمندوسعادتمنددردنیاوآخرت باشید/یاحق///
با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربون
روز 127
«««ماجرای مهاجرت استاد عباس منش، نیازمند خراب کردن پل های پشت سر بود که ایشان آن را انجام داد. یعنی اصل انجام شد اما اینکه به چه کشوری مهاجرت کند یا با چه شیوه ای این کار را انجام دهد، مربوط به چگونگی بود که ایشان تصمیم گرفت رها باشد و از نیروی هدایت الهی کمک بگیرد و پیغام نشانه ها را بشنود.
زیرا هدف خیلی فراتر از مهاجرت به یک کشور خاص است. هدف تجربه دنیای جدید و کشف ناشناخته هایی در وجود خود آدم و جهان پیرامونش است. هدف گسترش دیدگاه توحیدی است و درک کلید واژه “هدایت”، موجب می شود جهان، بهترین مسیر را برای شما برنامه ریزی نماید به گونه ای که نتیجه همواره بسیار بیش از بهترین تصورات شماست.»»»
چه اگاهی و الهامی واضح تر ازین؟؟
نگاه کردن به زندگیه استاد در امریکا و البته خیلی چیزهای دیگ،این خواسته در من شکل گرفت که من هم از طریق باورهای توحیدی ،هدایت خداوند رو درک و زندگی کنم
خواسته ی من امریکا بود
اما در واقع خواسته ی اصلیه من،زندگی در بالاترین کیفیت و درک خدا و کنجکاوی در زندگی و درک قوانین خدا و درک توحید هست
اینکه میگفتم امریکا،اشتباه بود
فهمیدن این موضوع ،در وهله ی اول برام دردناک بود
اینکه فهمیدم امریکا امریکا کردنم،یه کویره،خورد تو ذوقم و چندساعت ناراحت بودم
همیشه ترک کردن کویر،به اندازه ی تکامل ،سخت ترین و دردناکترین قدمه
ولی کم کم ،ایمان که بالاتر میره،شناخته کویرها و ترمزها،راحتتر و رها کردنش اسونو سریعتره
من با انتخاب امریکا،خیلی ریزو موجه،کویری ساخته بودم بس پهناور
و امان از ذهن،که با توجیه های قشنگ،میگفت اره چون همه میگن نمیشه ،تو باور بساز که میشه
امریکا جاییه که با دیدنش و البته مسیره توحیدیه استاد،به عنوان خواسته در تو شکل گرفت
اما باور به بهتر بودن و زندگی عالی،انتهایی نداره
ممکنه برای تو ،بهتر بودن جای دیگ یا حتی همین امریکا باشع
تو چرا فقط امریکا میگی؟؟
چرا چگونگی تعریف کردی؟؟؟
چرا چسبیدی به چگونگی؟؟؟
پس رها بودن به خواسته چی میشه؟؟
خواسته ی تو،بهتر زندگی کردن و قوی تر شدن باورهای توحیدی و درکه خدا توی زندگیته،پس چرا براش چگونگییی به اسم امریکا تعریفکردی؟؟؟
کویری به اسم امریکا تعریف کردی و سفتو محکم با دلایل به ظاهر توحیدی،چسبیدی بهش تا به خواستت که کیفیته خوب و درکه خداست برسی؟؟
شاید خواسته ی تو،یجایی همین چندتا محله دیگه باشه
شاید خواسته ی تو،جنوبه ایران شمال ایران شرق غرب ،چندتا کشورانور تر….نمیدونم خدامیدونه!
دیگه واضح تر از متن بالا؟؟؟
دقیقا کامنت اول این فصل روزشمارتو بیاد بیار که نوشتی مهاجرت میخوام برای….
همین جملرو خانم شایسته نوشته
تو چگونگی تعریف کردی و خدا از طریق خانمشایسته هدایتت کرد …
اولش ذهنم توجیح میکرد که ندا خواستت درسته
ولی کم کم که فهمیدم نه این کویره
مثل وقتی که برای جداشدنم ،دادن طلاهام و پول برام غیر منطقی و درد اور بود و فهمیدم این یعنی وابستگی و سخت بود بپذیرم که باید از هر بندی رها باشم و البته که بعد از رهایی،بدونه حتی هزارتومنی جدا شدم،فهمیدم که این درد و حسی که از شناخته کویرم فهمیدم نشان از درست تشخیص دادنه این کویره
و حالا که رها شدم،پس زودتر هدایت میشم
چقدر خوندن مقاله به موقع و هدایتی بود
اصلا نمیدونم از کجا و چجوری،یهو خودمو وسط ابن مقاله دیدم
abasmanesh.com
سلام ودرود خدمت شما دوست عزیز .
کامنتتون رو خوندم و چقد عمیق صحبت کردید و حس میکنم اگه بخوایم این کامنت رو روزنامه وار بخونیم اصلا متوجه آگاهی هایی که درون این کلمات هستند نمیشیم من با دقت و تأملی خوندم و از یه قسمتهایی اسکرین شات گرفتم که برام خیلی جای تفکر بیشتر داشت چقد عالی به این درک رسیدید که اگه چیزی از خداوند میخواهیم نباید براش چگونگی تعریف کنیم چون وقتی راه و چگونگی تعریف میشه میچسبیم به همون چگونگی و دیگه رها بودن معنی نداره .
وقتی هدف میشه مهاجرت باید ببینیم با مهاجرت میخوایم به چی برسیم هدف پشتش چیه وقتی اون پشت ماجرا مهم باشه دیگه اهمیت نداره کجای دنیا باشیم و هر چقد لیاقت زندگی بهتر در خودمون ساخته باشیم به جای با کیفیت تر هدایت میشیم و این از درون ما میاد نه از زبون ما .
در مورد جدا شدن هم واقعاً همینه من تجربه شو دارم وقتی آگاهی شو نداشتم از همه چیز گذشتم و در اومدم 9 ماه بعد خداوند چند برابر داشته قبلی رو از یه راه دیگه وارد زندگیم کرد .
یه جورایی داشته ها مثل شخصیته که هر جا بریم با ما میاد از نظر مالی اگه چیزی توی زندگیمون ساخته باشیم اون هست حتی اگه ازش بگذریم یه مدت بعد دوباره خداوند از لطفش و از یه راه دیگه بهمون برمیگردونه چون اون توی جهان ما بوده
سلام به شما
من اول بگم که کامنت شما،از سمت خدا بود
همین چند لحظه پیش من چشمامو بستم گفتم خدایا باهام حرف بزن
برام نشونه بفرس که این تصمیمی که گرفتم همین لحظه،و توی درستو غلطیش موندم و یه حال عجیبیم و روز شمار 151 ام رو گوش دادم
همون لحظه ی پیام برام اومد:
««روی اینا سخت گیر باش …!¡
درباره اینکه اطرافت رو با چه کسانی پرکنی، سخت گیر باش، اینکه چه کسانی رو دوست خطاب میکنی!¡
درباره اینکه اهداف و دستاوردات رو با چه کسی درمیون میذاری، سخت گیر باش. همه توانایی خوشحالی برای خوشبختی دیگران رو ندارند!¡
درباره انتخاب کسی که باهاش ازدواج میکنی یا در رابطه بلندمدت هستی سخت گیر باش، اونایی که باهاشون زیاد وقت میگذرونی روی باور و تصمیمای تو تاثیر دارند!¡
درباره اینکه راهنمایی ها و نظرات چه کسی رو قبول میکنی سخت گیر باش!¡
همه میتونن تورو نصیحت کنن. ولی باید بتونی انتخاب کنی کدوم ارزش این رو داره که در زندگیت ازش استفاده کنی!¡
درباره کلماتی که برای توصیف خودت ازشون استفاده می کنی سخت گیر باش!¡
درباره اینکه وقتت رو صرف چه کاری میکنی سخت گیر باش. کمتر روی کارهای بی اهمیت وقت بذار و زمانت رو مدیریت کن!¡»»
و فقطو فقط چند ثانیه از اعلام عاجز بودنم در مقابل چیدمان خدا گذشته بود،سایتو یه اپدیت زدم و یه نقطه ی ابی،که هروقت باشه میفهمم صدای خداست،نشونست
کامنت پر از مهر شمارو خوندم
کامنت خودمم دوباره خوندم
خدایا شکرت
چقدر اون قسمت کامنتتون برام مرور اگاهی بود
که نوشتین هدف از مهاجرت چیه؟
واقعا هدف ما از خواسته ها ،درک و تجربه چه نوع حسیه؟
وجود ادمها در رابطه
شغلی ک انتخاب میکنیم
میخوایم به چه حسی برسیم
و با لایق دونستنه خودمون و باور به منبعی که حامیه ماست،شکنداریم که بهترین ها اتفاق میفته
بهترین شغل
بهترین نقطه برای مهاجرت
بهترین انسان برای رابطه
چسبیدن ب شغل خاص، این انسان خاص و این مکان خاص و هرچیزی که خاصه ماست که همه کویرهاییه ک انتخاب کردیم درصورتی ک اون حس ها،در رهایی و سپردن به همون منبعه
اقا مصطفی،از خدا از همون منبعی ک با کلمات شما،با کامنت شما،عشقو ارامشو در این لحظه که به شدت نیاز داشتم،فرستاد،میخوام زندگی و کسبو کارتون و رابطتونو پر از عشقو ارامشو برکت کنه
به نام خدای بزرگ
سلام به استاد و خانوم شایسته
سپاس خدایی رو که هر لحظه داره هدایت میکنه و با ما حرف میزنه
سپاس خدایی رو که خیر مارو بیشتر از خودمون میخواد ولی گوش و چشم بستیم روی اون
سپاس خدایی رو که بستر رشد مارو از قبل فراهم کرده مثل این سایت و کتاب ها و خود قران که کلام حق هست و…
درک قران بهترین مسیر رشد تو همه جنبه هارو برات باز میکنه ولی از بچگی اونقدر برداشت اشتباه داشتیم که حالا حالا باید مطالعه کنیم تدبیر کنیم و به صورت تکاملی درک کنیم
استاد عزیزم واقعا خدارو شکر میکنم که خیلی سریع جواب منو میده و کیف میکنم که میبینم تو نظرش هستم و احساس غرور میکنم دلگرم میشم که اره وحید داره اجابتت میکنه داره نشونه میده بهت تا بیشتر بری سمتش بیشتر باورش کنی و رها بشی
بعد از قسمت 126 یه احساس سبکی و حال خوب پیدا کردم انگار رفیق تر شدم و در کنار یه سردرگمی و خیلی سوال ها و گیجی که دنبال جواب بودم تا به درک بهتری از خدا و جهان برسم
وقتی امشب داشتم در مورد کارم فکر میکردم و با خودم حساب کتاب میکردم که فلان مبلغ به این فلان قدر به اون …چندتایی لیست کردم دیدم اوه اوه خیلی شد و اونقدر پول تو حساب نیست یه ترسی اومد تو وجودم و ذهن مکار دوباره شروع کرد
ولی خیلی سریع سعی کردم جلوش وایسم با خودم گفتم وحید خدایی علی رو به اونجا رسوند خدایی استاد رو به اون شکل وارد امریکا کرد خدایی که اونقدر ثروت به بنده هاش و استاد داده خدای توام هست پس به توام میده
گفتم خدا روزی رسان بی حسابه خودش گفته
بسپار به خودش
خودش گفته اجابت میکنم درخواست دعا کننده تو همین فکر که اجابت میکنه یه لحظه حس کردم نه فقط لفظ میای وحید اگه مطمئن باشی اجابت میکنه ارومی دستشو بسته نمیذاری و بی نهایت راه داره
یکم که اروم تر شدم و داشتم فکر میکردم گه چطوری میشه اجابت بشه و میخواستم یکم بیشتر درک کنم
اومدم تو سایت
الله و اکبر که چی دیدم و چی نشونم داد
حس کردم مثلا انگار یکی خیلی محکم جواب داد بهم
مثلا اون معلمی که میخواد بهت یاد بده یهو یه پسی بهت میزنه این جوابه درسته فهمیدی؟تازه تو اونجا به خودت میای میگی اره اره
دقیقا همچین حسی داشتم انگار خدا بدجور محکم بهم گفت حالا فهمیدی چطور اجابتت میکنم
حالا فهمیدی که من حواسم بهت هست و تو نیستی
فهمیدی که 1 ساعته داری حساب میکنی این مشتری اینقدر میده اون اینقدر و اون یکی اینقدر ولی حواست به من نیست؟وقتی تو نیستی من چطوری اجابتت کنم ؟ با حرف؟ بابا لامصب تویه قدم بیا من به سمت تو میدوم
تو بیاااا با دلت بقیش با من گور بابای بقیه و همه من میدم بهت همه چیو یه چیزی تو این مایه ها بهم جواب داد الان که دارم تایپ میکنم اشک میریزم و میگم خدایا منو ببخش
ما کجاییم و چه انتظاری ازش داریم
خدای من
تو چقدر بزرگی تو جقدر رئوفی
دمت گرم استاد که اینقدر قشنگ خدارو برامون توضیح میدی و دیدمون رو باز میکنی
خدا انسان نیست رحمی نداره وقتی تو باهاش نیستی
اون سیستم و طبق درخواست تو جواب میده
اون با ادما کار نداره با بنده هاش حرف میزنه
تو بندگیتو درست انجام میدی وحید که اون خدایی کنه برات؟
توفایل های گذشته هم گفته بودم استادکه پیامبرا خدارو پیدا کردن و انتخاب خدا اونا رو برگزیده نکرد
دقیقا من و همه ادما هم اگه پیداش کنیم واقعا اون نزدیکه و هست و صدای مارو میشنوه
نشونه نزدیکی و اتصال بهش اون ارمش و حال خوبه
اطمینانه
پس این منم که باید خدارو پیدا کنم
و اجابت بشم
خدارو هزار مرتبه شکر که هرلحظه جوابمو میده و هدایتم میکنه
ممنون استاد عزیزم 🫡️
1403/8/17روز124
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد و مریم عزیز ودوستان گل
خدایا شکرت یک روز دیگه رو شروع کردم چقدر خوشحالم که کتاب چگونه فکرخدارا بخوانیم و دوازده قدم و دارم
چقدر مثال عالی زدید استاد :
دستگاه ابمیوه گیری و سیستمی عمل کردن این جهان و خداوند
این مثال درک عمیقی به من از سیستمی بودن داد که اگر الان به اون چیزی که میخوام نمیرسم یا نرسیدم بخاطر اینکه من اصلا چیزی داخل سیستم نریختم که به من خروجی بده
مثلا من میخوام مثل بلبل انگلیسی حرف بزنم اما فقط دارم درموردش حرف میزنم هیچ کتابی نمیخونم هیچ وقتی براش نمیزارم بعد میگم چرا به هدفم نمیرسم !
خب اول اطلاعات بریز داخل دستگاه تا محصول بهت بده
تو ورزش کن تو غذای خوب و سالم و به موقع بخور خوب بخواب قطعا خروجی یه بدن سالم و عضلانی میشه
تو مطالعه بکن تو وقت بزار برای یادگیری قطعا خروجی ازتو یک متخصص توی حوزه کاریت میشه
این جا یاد حرف شما افتادم استاد که میگید توجه به نکات مثبت باعث میشه ازهمون جنس وارد زندگیمون بشه بخاطر همین سیستمی بودن چون من دارم نکات مثبت و میبینم و توجه میکنم دارم ورودی میدم به سیستم و خیلی واضح که سیستم که خروجی اش اتفاقات مثبت و عالی میشه
خدایا شکرت بخاطر درک این موضوع