مصاحبه با استاد | منظور از"سیستمی بودن رفتار خداوند"، چیست؟ - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)

385 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    صدف گفته:
    مدت عضویت: 531 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    روز 127 ام روز شمار

    خدایا شکرت بابت یه روز بینظیر دیگه که هدیه دادی تا خودم رو تجربه کنم و رشد کنم

    سپاسگزارم استاد که در مورد آیه های قرآن صحبت میکنین فایل میزارین این فایلا واقعا ارزشمندن توی بیداری و آگاهی مردم

    واقعا طوری راجع به خدا صحبت کردن که ماهم فکر نمیکردیم خدا بهمون وحی کنه این آیه ها تو قرآن اومده ولی همه در مورد عذاب و حجاب چیزای فرع و بی اهمیت همیشه صحبت کردن هیچ وقت در مورد مسائل اصلی که خداوند توی قرآن گفته صحبت نشده و خودمونم متاسفانه نرفتیم درست قرآن رو بخونیم فکر کردیم ما که نمیفهمیم یه عالمی بیاد تفسیرش کنه

    خداوند توی قرآن گفته ما خیر و شرتون رو بهتون الهام میکنیم برای همه ما پیش اومده حسمون گفته این کارو نکن بعد رفتیم انجام دادیم و پشیمون شدیم این حس همون خداونده که هدایتمون کرده از بچگی تا الان هرگز رهامون نکرده خدایا شکر بابت حضورت توی لحظه لحظه زندگیم خدایا کمک کن فقط به خودت تکیه کنم و از هیچ بنده ای هیچ انتظار و توقعی نداشته باشم

    زندگیتون غرق نور و عشق الهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 1920 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    به نام خداوند هدایتگرم به سمت نعمت و برکت و زیبایی و آسانی و سلامتی و لذت و عشق

    سلام به همه عزیزانم

    خدا انرژیه

    خدا به شکلی که ما بهش میدیم درمیاد

    خدا به فرکانس های ما پاسخ میده

    امروز صبح خودم رو به یک چالش پیاده روی 15 کیلومتری دعوت کردم

    بعدش از خدا خواستم هدایتم کنه هر لحظه

    هر لحظه دستم تو دستش باشه و منو ببره

    راننده ای که منو رسوند به محل پیاده روی فوق العاده بود

    هوا فوق العاده بود

    مسیر پیاده روی فوق العاده بود

    بدنم و دست و پام فوق العاده

    حس و حالم فوق العاده

    یه کافه فوق العاده و قهوه عاالی

    خدا جهان رو رام من کرده

    همه چی راحت و اسان و لذت بخش

    بعد این چالش حس انسان قهرمان رو داشتم

    خدایاااااااشکرررت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    عرفانه تیموری گفته:
    مدت عضویت: 2569 روز

    بنام خدا.عرض سلام و وقت بخیرخدمت استادعزیز و خانم شایسته مهربان و تک تک دوستان سایت.

    اتفاق جالبی ک درحین نوشتن نکات این فایل برام افتاد رو میگم.من چندروز گذشته این فایل رو گوش میکردم ولی فرصت نمیشد ک کامنت بذارم یا در دفترم نکاتش رو بنویسم.دوسه روز پیش ی اتفاق بظاهرناجالب افتاد ک من ب لطف خدا ب لطف خدا اصلا احساسم خراب نبود.مرتب میگفتم الخیرفی ماالوقع.میدونم همش برام خیر وبرکته.میدونم بهترینها دراین اتفاقه و خداروشکر احساسم عالی بود.درهمین حین مرتب بخدا توکل میکردم توجه ب زیبایی هامیکردم.جاهایی ک میترسیدم سریع تودلم بخدا میگفتم خدایا من میترسم و خودت حرکت کن خودت حرف بزن. خودت کمکم کن تا این ماجرا بخوبی تموم بشه و بعد مثلا همون موقع خدا ی گربه ای رو نشونم میداد ک آروم و ریلکس رو سقف ی وانت تو آفتاب خوابیده بود و انگار خدا میحاست بهم بگه همینطور مثل این گربه آروم و ریلکس باش و نگران چیزی نباش و بسپاربمن.و خداشاهده ک توی این دوسه روز آروم و حتی سرمست و خوش بودم.و خیلی واضح و شفاف حمایتهای خداوند رو میدیدم.تااینکه امروز ک دیگه داشت اون ماجرا ب آخرش میرسید ی اتفاق ناراحت کننده افتاد.و من همش امروز بعدازظهر برام سوال پیش اومده بود ک باتوجه باینکه من این دوسه روز و حتی چندروز قبل ترش ک اگه بگم چقدر اتفاقهای خوب افتاد ک چقدر جالب خدا ازم حمایت میکرد و مراقبم بود بایداتفاقهای خوب میفتاد.چون طبق قانون احساس خوب=اتفاقهای خوب.پس چرا این ماجرا امروز اینطوری ختم شد؟و اینقدرذهنم درگیر این سوال بود ک حتی زنگ زدم ب همسرم و بهش گفتم چرا این اتفاق افتاد.چون من منتظر بودم ک اتفاقا ی داستان خوشایند و خارق العاده رخ بده. ک خب ایشون گفتند توی این اتفاق درس بود.درس رو بگیریم و ازین ب بعد دیگه حواسمون رو جمع کنیم و دیگه در موردش حرف نزنیم.و حتما ی خیری تواینکار بوده.بعد ک اومدم فایل رو گوش کردم و نکاتش رو در دفتر مینوشتم دیدم بااینکه من چندروز بود این فایل رو گوش میکردم ولی دقیقه4تا5 رو انگار اولین بار بود ک شنیدم ک دقیقا استاد هم همینو میگند ک اگه داری رو خودت کارمیکنی و رو باورها و فرکانست و همون موقع ی اتفاق بظاهر ناجالب افتاد بگو ک حتما ی خیریتی توکار بوده و درس هارو بگیر و سعی کن هرطور شده اون اتفاق رو یجورایی تعبیر خوب کنی.اصلا وقتی این تیکه رو شنیدم انگار خیالم راحت شد.خیلی جالب بود ک خدا جواب سوالم رو اول بطور خلاصه توسط همسرم و دقیقا و اونطوری ک قانع بشم توسط استاد در دقیقه 4تا5 این فایل بهم گفت.خدایا ازت ممنونم.سپاسگذارم ک همیشه هوامو داری.هرشب مینویسم ک خدایا فردا بیشتر از امروز حواست بهم باشه و تو چقدر عالی حواست بهم هست و هوامو داری.

    خداونداکمکم کن یاد بگیرم بندگی کردن تو ارباب قدرتمند رو.اصلا حال میکنم ک اینو یاد بگیرم و سعی کنم با تمرین کردن با روخودم کارکردن بتو نزدیکتر بشم.ممنونم ک کدهایی ک مینویسم رو اجابت میکنی.کمکم کن منم بتو باور داشته باشم و بهت ایمان قلبی بیارم.

    سپاسگذار استاد عزیز و مریم خانم مهربان هم هستم.

    دوستتون دارم.عرفانه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1299 روز

    به نام خدای یکتا

    سلام به همه ی عزیزان

    گام بیستم

    خداوند یک سیستمه که پاسخ میده به افکار و باورهای من

    رابطه ی من با خداوند یک رابطه ی دو طرفه است من با توجه به فرکانس هایی که به جهان میفرستم اتفاقات، شرایط، آدمها و ایده های هماهنگ با فرکانس های ارسالی خودم وارد زندگی من میشه این یعنی خداوند در زندگی من دخالتی نداره هیچ تصمیمی رو برام نمیگیره

    سیستمی بودن رفتار خداوند به من نوعی اینو میگه که اتفاقات و شرایط زندگی تو فقط و فقط داره با افکار و باورهای خودت رقم میخوره

    هر ورودی که به این سیستم بدی خروجی متناسب باهمون هم دریافت میکنی

    و خوبی این سیستم اینه که فارغ از اینکه چه گذشته ای داشتی اگه از همین لحظه افکار و فرکانس هاتو تغییر بدی نتایجت شروع میکنه به تغییر کردن

    جهان به افکار و باورهای جدید من به تغییرات من پاسخ میده

    توحید یعنی قدرت و فقط به خداوند بدم و فقط روی خداوند حساب کنم

    خدایی که اگه باورش کنم اگه بهش توکل کنم از طریق بی نهایت دستانی که داره کمکم میکنه

    خدایی که از رگ گردن بهم نزدیکتره، خدایی که همواره داره پاسخ درخواست های منو میده

    اگه بخوام در مسیر رشد قرار بگیرم منم باید خدایم رو اجابت کنم بهش ایمان بیارم در مسیر درست حرکت کنم و هر روز سعی کنم خودمو به مدار خداوند نزدیک کنم

    خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می جویم هدایتم کن به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای و نه گمراهان

    الهی آمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    وحید ولاشجردی گفته:
    مدت عضویت: 1334 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته

    فایلی که به نظرم‌بارها و بارها باید شنید تا هر بار به درک بهتری رسید

    وقتی ما درک میکنیم با یه سیستم طرفیم نه انسان اونوقت خیلی بهتر کارهای سمت خودمون و سمت خدا رو درک میکنیم

    وقتی میفهمیم که خدا فقط برای ما خیر میخواد اون موقع چیزی رو بد یا خوب تعریف نمیکنیم

    هر لحظه احساس ما خوب باشه اتفاقات طوری رقم میخوره اون احساس بیشتر بشه برای ما

    خداوند سیستم و هر فرکانسی که بهش بدیم طبق همون شرایط رو رقم میزنه نه کمتر نه بیشتر برای ما تصمیم نمیگیره که به این بدم به اون نه و…

    هر چقدر ما امیدمون از ادما کم بشه و به خدا توکل کنیم نتایج بهتری میگیریم

    وقتی روی خدا حساب میکنی از بب نهایت طریق دستانش میان برای اجابت خداوند هزار دستان است به نظرم همین جمله برای زیر و رو کردن ذهنم کافی باشه هرچقدر که نسبت به خدا شرک داشته باشیم به همون نسبت از خوشبختی دوریم

    خدا انسان نیست که احساساتی بشه و طبق اون احساس برای ما تصمیم بگیره حالا دلش بسوزه عصبی بشه یا هرچی طبق فرکانس ما به ما پاسخ میده طبق باورها رفتار و شخصیت ما

    انسان نیست هرچی بگی بگه چشم

    مثل ایینه به باورها و رفتار های ما پاسخ میده

    اون اجابت میکنه مارو به شرطی که ماهم اجابتش کنیم بهش ایمان بیاریم

    درخواست ما کلامی نیست درخواست فرکانسی هست باید در مورد پول ثروت و…باورهای من تغییر کنه و جهان هم به تغییرات من پاسخ میده

    خداوند به بنده هاش نزدیکه بنده هاش یعنی کسایی که به طور واقعی بندگی میکنن و فقط روی خودش حساب میکنن

    عجیب فکرمو درگیر کرد استاد انگاد حس میکنم یه ترمز توی ذهنم ول شده انگار ازاد شده

    خدایا شکرت که هر بار در حال بهبود هستم اینجا

    ممنونم استاد 🫡️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    یاسمن ایزانلو گفته:
    مدت عضویت: 1314 روز

    کامنت هفتاد و دوم

    30 بهمن 1403

    تعهد اول:

    امروز داشتم فکر می کردم و دیدم من می تونم تا بیست تومن در ماه رو تصور کنم. اما نمی دونم می تونم باورش کنم یا نه. به نظرم برام باور پذیره اما در حالی که دو جا مشغول به کار باشم می تونم باورش کنم.

    یعنی از یک جا ده تومن و از جای دیگه هم ده تومن بگیرم و هر دو هم تدریس زبان در آموزشگاه باشن.

    هنوز برای یک کار بیشتر از ده تومن رو نمی تونم تصور کنم. اما همون هم خوبه. اگر در ماه ده تومن هم درآمدم باشه خیلی برای این مرحله از زندگیم جواب میده.

    اول باید یاد بگیرم تکاملم رو رعایت کنم و بعد هم باید دندان طمع رو بکشم و به قدم های تکاملی اعتماد کنم.

    منی که بچه دارم نمی تونم بیشتر از یک جا برم سر کار. مگر اینکه اون یکی کار آنلاین باشه و هر روز هم من رو نخوان.

    البته یکی از جاهایی که من رو تایید اولیه کرده یه آموزشگاه زبانه توی تهران که امکان دورکاری داره و برای منی که ساکن اصفهان هستم هم می تونه خوب باشه چون کلاس ها آنلاینه.

    اما با این حال باز هم فرشته کوچولوی من نیاز به من داره و من نمی دونم کسی هست که بخواد با جون و دل از بچم به نحو احسن نگهداری کنه یا نه.

    مادر گل همسرم هستن اما ایشون خودشون نوه ی دیگه اشون رو باید نگه دارن چون والدینش هر دو شاغلن. برای همین من نمی تونم به ایشون بگم کمکم کنن. هر چند خودشون همیشه کمک می کنن.

    نمی دونم واقعا چی پیش میاد. ذهن محدود انسانی من تر حالا راه حل راضی کننده ای برای این موضوع پیدا نکرده.

    پس من به خدا می سپارمش و پیش میرم.

    اگر از اون یکی آموزشگاه هم باهام تماس گرفتن و قبولم کردن، اونوقت شرایطم رو می سنجم و طبق همون شرایط، کلاس هام رو برگزار می کنم.

    اول باید ببینم توی این آموزشگاه ها پذیرفته میشم یا نه.

    امروز فکرم روی این مسئله بود.

    برای تقویت مهارت های انگلیسیم به هوش مصنوعی گفتم با هم انگلیسی چت کنیم که اون هر جا نیاز به اصلاح داشتم، منو اصلاح کنه. از دیشب دارم این کار رو انجام میدم و احساس می کنم در این زمینه خیلی بهتر شدم.

    هر چند تقریبا تمام جملاتی که براش می نویسم قوی و درسته، اما اون کلمات حرفه ای ترش رو بهم میگه.

    در حال حاضر دارم با این کار مهارت هام رو افزایش میدم. چون اگر در آموزشگاه ازم بخوان برای بخش آزمون شفاهی انگلیسی صحبت کنم، باید بلد باشم به خوبی پاسخ بدم.

    توکل به خدای مهربانم. امیدوارم مسیرم باز بشه و یدم هام یکی یکی طی بشه.

    سپاسگزارم.

    تعهد دوم:

    توی سایت کامنت گذاشتم و در مورد کارهایی که انجام دادم مطلب نوشتم.

    تعهد سوم:

    خدایا شکرت به خاطر آسمون آبی و ابرهای نارنجی دم غروب که انقدر آسمون رو زیباتر کرده بودن.

    خدایا شکرت که تونستم چندتا فایل ببینم و کیف کنم. سپاسگزارم.

    خدایا شکرت که امروز به یکی دیگه از قرارهای ملاقاتم هم رسیدم.

    خدایا شکرت که امروز دخترکم از کارهای جدیدی که یاد گرفته رونمایی کرد و من تونستم فیلمش رو بگیرم.

    خدایا شکرت که تونستم چندتا از فیلم های دخترم رو برای عزیزانم بفرستم و اون ها هم کلی ذوق کردن.

    خدایا شکرت که امروز کارهای آشپزی و خالی کردن فریزر از استخوان ها رو پیش بردم.

    خدایا شکرت به خاطر سلامتی خودم، همسرم، فرزندم و خانواده هامون. خودت همگیمون رو در مدار بسیار بالایی از سلامتی کامل و ثروت بی حد و حصر نگه دار. شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    زینب سیاوشیفرد گفته:
    مدت عضویت: 505 روز

    به نام خدای وهاب که خدا من راهدایت کرد به این فایل واین نشانه امروزم بود ومن میگفتم که خدا بزرگ است واما این بزرگی بودن خدا رادرک نمیتوانستم وایمان قوی نداشتم فقط در زبان میگفتم اما این را میدانم که نیاز به قانون تکامل دارد وخیلی فایلهای توحیدی که در مورد باورهای توحیدی است را زیاد گوش کنم وباید وقت بیشتری را بگذارم واین فایلها را گوش دهم وتکرار وتکرار کنم تا خداوند را درست درک کنم وباور کنم وایمانم قوی تر شود اگر روی خودش حساب کنم ارامش بیشتری داری ومحکم میمونی تو مسیرت ووقتی فایلهای استاد عباس منش عزیز را میشنیدم وبه گذشته ام توجه میکردم و میگفتم واقعا من این قدر شرک داشتم وهیچی در مورد قوانین خداوند نمیدانستم وبا سخنان پیامبر زمانه مان کم کم خدا رابهتر درک کردم وشناختمش والان بیشتر متوجه شدم که از رگ گردن به مانزدیک است یعنی چه ودر یکی از کامنتهای عضو سایت عباش منش دیدم که میگویند خداوند مثل یک نور است که ما او راباور داریم که من سریع یاد برنامه تلوزیون که در ماه مبارک رمضان پخشش میکرد افتادم وادمهای را میدیدیم که واقعا رفته بودند به جهان اخرت ودنیای بعد از مرگشان را تجربه کرده بودند وواقعا واقعی میگفتند وهر کدام از طریقی یکی تصادف ویکی با برق گرفتگی وهزاران طریق مرگ را تجربه کردن ومیگفتن که اخرت وجود دارد واعمال ما ذره ذره نگه داری میشود تا زمانش برسد وما بعد از مرگ انها را میبینیم وخداوند روحی است که در ما دمیده وروح است که در حال گردش است وقتی که دوباره با باورهای که داشتند برمیگشتند واز اونها تعریف میکنند ویاد اوری کنم که دیشب در این فکر بودم که خدا هدایتم کند ویک کامنت زیبا بنویسم و او مرا راهنمای کرد وبا قدرت وتوانایش فهموندکه قدرت همه چیز دست خود رحمانش خدایا تو تونستی من ننوشتم ما رمیت اذ رمیت ولکن لله رما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    مهدی قربان گفته:
    مدت عضویت: 583 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان بهدنام خداوندی که مرا هدایت کرد واستاد عزیزم خداروشکر میکنم یعنی متوجه توحید درونت می شوم که چطور این سیستم رو درست شناختی وداری ازش استفاده میکنی بدون ترس خیلی راحت وخدایا شکرت با دیدن همین چیز ها هستند که انسان درخواست هاش،از خداوند شروع میشه وجهان پیشرفت میکنه واز خداوندی که مرا هدایت کرد این خواسته درمن ایجاد شده بعد از مدت ها دنبال حاشیه ها ابهامات رفتن دنبال کرد چیزی که باعث ورهای نامناسب ذهن شدن ودقیقا خروجیش هم همان شد این خواسته رو دارم از خداوند وایمان دارم خداوند دوست دارم ویژگی های خودت رو بدونم ویژگی های که کمک کنه من هدایت بشوم به مسیر درست به من آرامش ثروت سلامتی بده من دنبال همچون ویژگی های می خوام که راحت باشم با خودم وچقدر من خودم روی این موضوع که خداوند با گریه وزاری جواب نمیده ذهنم یک کم مقاومت کرد اون هم بر می گشت به تعصبی نگاه کردن به آین قضیه بود شاید من خودم قبل این درک از قوانین هم چون چیزی قبول نداشتم تا برای خودم اتفاق افتاد ولی اینو رو هم قبول ندارم در موقع تضاد شاید اوضاع ظا هر ن در چهره ناراحت کننده باشه ولی اون ارتعاش،مثبتی که از درون می فرستی خداوندبه اون جواب میده وزیاد به ظاهر قضیه ربطی نداره ولی برعکس تو وقتی توی ندار درست باشی وباورهای درست داشته باشی وتی فرکانس درستی باشی خداوند به هر آن چه خواسته باشی می رسی اونجا شد که سیستمی بودن خداوند رو با تمام وجودم می پذیرم یک دوتا بیمار هر دو تو یک وضعتیت یک بیماری یک شرایط احساحس ولی اون ارتعاش درونی که فرستاده می شود کمک میکنه که کدوم از قانون استفاد کنه حالا یا قانون بدون یا ندونه وخوب بشه بعد مردم فکر میکنن با گریه زاری خوب شده یا فلان پیامبر ویا فلان امام که من کلن فارغ از اون بس مذهبی انسان مذهبی نیستم ولی بعضی وقتا مذهبی فکر میکنم که اصلن دوست ندارم یک درصد هم مذهبی فکر کنم وقتی خداوند هست قانون هست نیازی نمی دونم که مذهبی فکر کنم کل پیامبران ما وامام ما از این قانون استفده کردن بعد اون ارتعاش درونی که می فرسته خداوند وسیستم کارشو راه می اندازه بعد مردم فکر میکن خداوندبا گریه زاری کار میکنه دلش به رحم آوند وشفافش داد پس چرا به اونا یکی همچون کاری نکرد که بر می گرده به اون نیرو واتعادش او می فرسته اونجاست که داستان پیش میاد در مورد خداوند یکی میگه بی عادلت یکی میگه فقط با پولا دار هاست وهزاران فرصت دیگر اونجا هست خداوند می فرماید در موقع تضاد حواستون به فرکانس هایتون باشه که گمراه نشوید جون معمولا توی این طور فضای های شیطان دست به کار میشه که انسان از راه به در کنه چیزی برای خودم اتفاق افتاده ولی خدایا شکرت با صبر شاید شراط سخت ویچیده شده بود ولی اجازه ندادم شیطان که هیج گونه قدرتی نداره ومن بهش قدرا داده بودم به خاطر عدم آگاهی وهی فشار می آورد که دلیل این اتفاقات رو گردن خداوند بیندازم واز راه بدر شوم ولی خدایا شکرت با درخواست های که از خداوند کردم خداوندداره آگاهی های به من میده که از اون فضا بیرون اومدم وآرام با درک این اگاهی ها روی ایمانم عزت نفسم دارم هدایت می شوم به سمت خواسته هایم دارم ودوست دارم بدون هیچ گونه توهین ویا بی احترامی به اعتقاد ودین ویا مذهب خاصی این سیستم رو برای خودم بپذیریم وبرای خودن ازش استفاد کنم وچون ناخداگاه در مورد این سیستم وچیزی وآگاهی کافی نداشتن باعث شده بود به قول قرآن اجازه ندید آدم های بی عقل وآگاهی نه از روی عمد از روی عدم آگاهی وچیزی های شنیده بودن از راه بدر نکن که دقیق تا مدت ها ذهن درگیر افکاروحرف های اونا شده بود یعنی هر چی که عباس منش میگفت برعکس من ذهنم می کشندم به اون سمت تا اینکه به قول خودمون با درک این اگاهی ها ودرخواست کردن از خداوندباعث شد برگردم واز خداوندسپاسگزلر باشم که هدایت درونم رو به عهده گرفت چون واقع از درون می خوام وخواستم که تعغیر کنم وقوانین رو یاد بگیرم که بهتون باهاشون زندگی کنم خدا روشکرمیکنم قوانین کهربهتونم رابط درستی رو برقرار کنم قوانین که باروت سلامتی وخوشبختی من بشون خداوتدش کمک میکنه واون انرزی رومیده که به مدار های بالاتر بیام اون وقت هستد اون وقت هست اون خدایا که همش فکر می‌کردم ناعادلانه است اگر درک داشتی باشی بفهمی ودر مداردرست قراربگیری که من به شخصه اعلام می‌کنم نیم درصد. شناخت از قوانین ندارم اینقدردارم به احساحس خوب می رسم وداره درکم عوض میشه ودارم با پذیرش این سیستم خداوند عادلانه نیروی وقدرت بر روی زمین تصور می‌کنم واصلن دیگه برایم مهم نباشه بچه ام چطور میبنش وطوری که سیستم میگه تصورش،کنم که بعد عملکردم صحبت کنه نه حرفم اون با عملکردم بتونم حرفی برای گفتن داشته باشم خدایا شکرت که خداونداین لطف رو به من کرده چون لیاقتشو داشتم در مدار های بالاتر درک فهم وبیشتر قرار میده خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    آسیه رمضانی گفته:
    مدت عضویت: 2295 روز

    استاد عزیزم سلام مجدد برای سومین بار برای این فایل

    انقدر این فایل عالی هست که کلمات نمیتونن توصیفش کنن

    هر بار که گوش میدم با خودم میگم اینو برای استاد بنویسم این نکته رو یاداوری کنم ، این رد پا رو بذارم

    استاد عزیزم خیلی از گفتنی ها رو دوستان آگاه و ارزشمندم بیان کردن و من فقط اینو میخواستم بنویسم که اره درست میگید مثله همیشه ، شما خیلی از مسائل بنیادی رو اولین بار خودتون تو ایران مطرح کردید ؛ دست خدا ، توحید ، شفاعت ، انرژی مثبت ، فرکانس ها ، قانون جهان ، خداوند رو بعنوان سیستم دانستن ، و قانون سلامتی و سبک و زندکی به شیوه سالم شما اولین نفر بودید که با منطق بهمون یاد دادید که بدن چگونه کار میکنه ، شما اولین نفر بودید که ریشه یابی کردید امراض و بیماری ها رو و براش راه و روش درمان رو هم آوردید .

    اره درسته استاد ؛ شما اولین نفر تو ایران هستید ، شما نامبروان هستید ، فوق العاده هستید

    با تمام وجوووودم ، با بند بند وجودم دوستتون دارم

    الهی بمونید و برقرار باشید برامون ، استاد منتظر دوره جدید هستیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    Hassan گفته:
    مدت عضویت: 2476 روز

    به نام خدا

    سلام

    خداروشکر میکنم بابت این ثروت و ازادی شما اقای عباسمنش..

    ماشین هیولاتونم تبریک میگم با این رنگ عالی و زیباش..

    من بیشتر از دوسالی هست ک از اموزش های شما استفاده میکنم.. و دقیقا ب اندازه ای ک تغییر کردم نتیجه گرفتم.

    اصلیترین و پایه همه باور ها همین شناخت صحیح خداونده..

    اینکه بفهمیم خدا کیه و چ جوری عمل میکنه دیگ سوالی برامون باقی نمیمونه..

    چیزی ک از بچگی همش تو ذهنم بود ک خدا کیه..

    استاد اینقدررررر حرف های چرت و پرت تو ذهنم هست اینقد باورهای غلط و اشتباه ریشه داره تو ذهنم ک خیلی خیلی بیشتر از این باید برای تغییر باورهام تلاش کنم..

    اینک خداوندمثل سیستمی عمل میکنه ک نه دلسوزی میکنه نه قضاوت میکنه ن انتخاب میکنه،، بدون هیچگونه احساس و رحمی فقط صرفا ب افکار و باورهای شخص من پاسخ میده،،

    چقدر مثال های زیبایی در مورد بحث شی و رود زدین واقعا عالی بودن.

    اقای عباس منش بزرگوار اینقدررر چیز هایی ک شنیدم با واقعیت فرسنگ ها فاصله داره ک مقاومت ها خیلی شدیده..

    بحث توحید و شرک بحثیه ک من حتما حتما تا زمانی ک زنده ام روی این باور باید کار کنم..

    باورهایی مث اینکه خدا نزدیکه باهام حرف میزنه همیشه کنارمه و احساسی نمیشه قضاوت و دلسوزی نمیکنه فقط ب فرکانس من پاسخ میده،،باورهایی ک با مقاومت شدید ذهنی روبروء برام..اما چیزیه ک میشه درستش کرد شما و هزاران نفری ک از فایل های شما استفاده کرده اند و زندگیشون متحول شده تونسته اند پس منم میتونم..

    اینقدر این باور معنوی بودن و الهی بودن و انسان خوب بودن فقیران تو ذهن من شدیده ک ناخوداگاه ی لحظه تو ذهنم اومد

    نگا بابا کن تو ماشین هیولا تو کشور امریکا با این همه ثروت و پول داره در مورد خدا صحبت میکنه😅😅

    بقول شما اصلا تعجب نمیکنم ک چرا من از لحاظ مالی پیشرفت نکردم و نمیکنم،،

    من بخودم تعهد داده بودم ک کامنت نذارم و کامنتی ک میذارم فقط در مورد نتیجه هایی ک گرفتم صحبت کنم.. ولی ی حسی بهم گفت بجای اینک تو دفترت بنویسی بیا کامنت بذار ی ردپایی بشه برات..

    ممنونم از شما اقای عباس منش

    روزی نیست ک من صدای جنابعالی توگوشم نباشه..

    خیلی ازتون تشکر میکنم..

    ب زودی میام با طی کردن تکاملم در مورد نتایج جدیدی ک میگیرم باهاتون صحبت میکنم..

    بازم ممنونم سید جان. امیدوارم ب زودی ببینمت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: