مصاحبه با استاد | قانون پایداری نتایج

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام به استاد عزیزم مریم جانم و دوستان گلم

امروز که این فایل رو برای بار سوم باز کردم تا با تمرکز گوش کنم، از همون خط اول توضیحات مریم جانم

یه سری چیزا به ذهنم رسید و شروع کردم نان استاپ بنویسم توی دفترم

و الآنم می‌خوام اینجا ثبتشون کنم

قانون چی میگه: میگه به هر چیزی توجه کنی از همون جنس وارد زندگیت میشه.

تو چطور توجه می‌کنی ؟ با افکار + رفتارت

مثلا وقتی تغذیه تو رعایت نمیکنی

ورزش نمیکنی

به پوستت نمی‌رسی

چکاپ انجام نمی‌دی و به جسمت اهمیت نمی‌دی

نیازهاش رو به درستی برطرف نمیکنی ( مکمل، ویتامین هرچی )

توجه تو روی سلامتی نیست !

نمیشه بشینی بگی من به بیماری توجه نمیکنم

اگر تو میخوای به سلامتی توجه کنی سبک زندگیت باید سبک زندگی انسانهای سالم باشه

اگه مثلا الان قانون سلامتی رو نمیتونی بخری باشه

دندانپزشکی که میتونی بری

ورزش که میتونی بکنی

تغذیه تو که میتونی بیشتر از این رعایت کنی

سلامتی میخوای : باید رفتارهات مثل رفتارهای انسانهای سالم باشه.

پول و ثروت میخوای ؟ باید رفتارت طوری باشه که فراوانی در جهان رو نشون بدی

حالا نه اینکه خودتو گول بزنی و به بهانه فراوانی ریخت و پاش الکی که نیاز نیست بکنی! اما باید تصمیم ها و انتخاب هات رو در لحظه چک کنی و ببینی بر چه مبنایی داری این رفتار رو انجام میدی.

ثروتمندان دیسیپلین و نظم دارن

خودشفقتی دارن

حالشون رو خوب نگه میدارن

برای ارتباطشون با خدا وقت میذارن

تمیز و مرتب هستن

غر نمیزنن

خودشون رو در فرکانس شادی نگه میدارن

تسلیم هستن

رها هستند و ارزشمندیشون به ثروتشون وصل نیست

جنس اقداماتی که انجام میدی توجه تو رو متمرکز می‌کنه

هرجا ذهنت وراجی می‌کنه باهاش جنگ فقط کاری که خردت بهت میگه انجام بده. هرجا خواستی واکنش نشون بدی و دنبال ذهنت بری نرو. همین.

تو هر لحظه بین انتخاب ذهن و خردتی و انتخاب های تو می‌تونه صدای ذهنت رو قوی تر کنه یا صدای خردت رو

باورهات میشن رفتارهات و تصمیماتت

رفتارها و تصمیماتت میشن نتایجت

اگه میخوای نتیجه رو تغییر بدی باید آگاه بشی به رفتارهات

اونها رو تغییر بدی ، طبق تمایلات و خواسته های ذهنت نباید رفتار کنی ، واکنش نشون ندی، به نجواها توجه نکنی و خلاصه هرچی که گفت خلافش عمل کنی

ورودی خوب گرفتن یک رفتار متفاوته، ذهنت میخواد وقت تلف کنه ولی تو متفاوت رفتار می‌کنی

و این کار باعث میشه اصل وجودت بیاد بالا

وقتی خلاف میل ذهنت عمل می‌کنی به اصلت نزدیکتر میشی

و البته این تغییر رفتار در حالی که ذهن مقاومت داره سخته اما وقتی ادامه میدی هم اون ساکت تر میشه هم تو مهارتت در خودآگاهی و بروز رفتار درست می‌ره بالاتر و آهسته آهسته این روند تکاملی رو طی میکنی

به عبارتی مسیرهای عصبی جدید تو مغزت ساخته میشن. اولش انرژی زیادی می‌بره ولی کم کم راحت تر میشه.

پس بشین ببین چه عادت های مخربی داری و چه عادت های قدرتمند کننده ای باید بسازی.

مثلا وقتی که ذهنت مدام به تو حس بی ارزشی میده

برای خودت این عادت رو ایجاد کن که هر شب بشینی و یک صفحه از نکات مثبت خودت رو بنویسی + بابت تمام کارهایی که در اون روز انجام دادی از خودت تشکر کنی و باورهایی که خداوند توی قرآن گفته درباره وجودت رو به خودت یادآوری کنی

این رفتار متفاوت رو اگر مدتی تکرار کنی مسیرهای عصبی احساس ارزشمندی در مغزت ساخته میشه و ذهنیتت تغییر می‌کنه و نتایج متفاوت شروع میشن به پدیدار شدن و این تغییر نتایج که البته از همون ابتدا به شکل ریز ریز پیدا میشن (و اولیش هم همون احساس سبکی، رضایت و عشقه) ، به تو انگیزه میده که خودشفقتی رو بهتر و بیشتر انجام بدی و خودت و توانمندی هات رو بیشتر باور کنی.

چند عادت قدرتمند کننده رو پیدا کن و کم کم اونها رو ایجاد کن.

وقتی قانون رو درک می‌کنی و جنس رفتارهات رو تغییر میدی و شخصیت دیگری رو آجر به آجر میسازی و در این مسیر استمرار میورزی نتایجت پایدار میشن.

چطور حفظ انگیزه کنم؟ با یادآوری قانون و نتایج گذشته

یادت بیار که چه تغییراتی دادی و چه نتایجی حاصل شد.

و به این فکر کن که بعد مرگت چطور میخوای اون حس شرم و حسرت رو تحمل کنی

اون عذاب زندگی نزیسته و نرسیدن به خواسته هات و ضعیف زندگی کردنت رو چطور میخوای تحمل کنی

چطور روت میشه به خدا بگی من دنبال دشمن خودم رفتم و از تویی که جهان رو بخاطر من خلق کردی رو برگردوندم ؟

آیا حاضری بخاطر خدا دست از این مدل زندگی کردنت برداری؟

وقتی ذهنت میاد میگه تو نمیتونی بفروشی و هزارتا دلیل و مدرک واست میاره

تو دیگه میدونی که نجواست چون حالت رو بد می‌کنه

چه باید بکنی؟ خلافش رفتار کن

چطوری ؟

برو ببین آدم هایی که تو کارشون موفقن چه میکنن ؟

چطور روی کارشون تمرکز میکنن؟ چطور با عشق محصولشون رو معرفی میکنن؟ به فراوانی جهان باور دارن

ورودی درست حسابی میگیرن

و ایمان دارن که میشود و می‌توانند

ایمان دارن به اینکه هر چه بیشتر بفروشند آدم شریف‌تری هستند

صداقت توی کارشون دارن

با مشتری هاشون با عشق و احترام رفتار میکنن و اونها رو به چشم کارت پول نمیبینن

و تلاش میکنن خدمات بهتری ارائه بدن

بعد تو هم بیا به جای اینکه به حرف ذهنت گوش بدی که نتیجه ش میشه انجام ندادن اقدامات مناسب

به خرد درونت گوش بده و اقداماتی که به بهتر شدن مسیر شغلیت منجر میشه رو انجام بده

که مهم‌ترینش هم گرفتن ورودی های مناسب و همنشین شدن با انسانهای موفقه

دیدن کسب و کارهای پر فروش حوزه کاری خودت

وقتی مستمر این کارها رو انجام بدی نتایجت پایدار میشن.

ذره ذره شخصیتت رشد می‌کنه

مهارت تو در عمل کردن به قانون تکاملیه

به هر مقدار که یادت بمونه و در زندگی روزمره ت ازش استفاده کنی بهتر میشی

هربار که تو طبق دیدی که ذهنت بهت میده و طبق خواسته اون عمل نمیکنی و مسیرهای عصبی جدیدی میسازی شخصیتت بهتر میشه

هربار که طبق خواسته ذهنت که میخواد خشمگین بشی و هیجانات منفی ت رو به شکل ناسالمی بروز بدی رفتار نمی‌کنی

و خودت رو تشویق می‌کنی

و هربار که موفق نشدی هم خودت رو سرزنش نمیکنی و به جاش میگی زمان می‌بره چون من مسیر عصبی رفتار درست رو ندارم و دارم می‌سازم

کم کم به شخصیت دیگری تبدیل میشی که آرومه و می‌تونه عواطفش رو کنترل کنه

وقتی میخوای مثل قبلت زندگی کنی و طبق عادتها و شرطی شدگی هات باشی

قانون رو به خودت یادآوری کن و بگو

الان در مرحله رفتارم

اگر استمرار داشته باشم نورون‌های مغزم به هم نزدیکتر و مسیر عصبی جدید ساخته میشه و صدای ذهنم کمتر میشه

اطاعت از قانون برای ذهنت سخت و حوصله سربره

و توجه به فرعیات خوش رنگ و لعاب لذت بخش

تو باید به آنها نه و به قانون بله بگویی ( یعنی رفتارهایی که میدونی درستن رو انجام بدی ) به هر میزان که این روند رو رعایت کنی میتونی باورهات رو بنیادین عوض کنی. اینو بهش میگن دیسیپلین. یعنی تعهد به مسیری که میدونی درسته

دیسیپلین داشتن، شاخص اصلی توانایی تو درباره تغییر باورهاته

و البته تو نیاز به این داری که چرایی این تغییر رو واسه خودت مشخص و هر روز به خودت یادآوری کنی تا کم نیاری

باورهای قدرتمند کننده با استمرار در تغییر رفتار و داشتن نظم شخصی ( یعنی انجام کار درست با تمام بهانه ها ) ساخته می‌شوند.

تغییر رفتار یعنی بشناس چه عادت های محدودکننده ای داری و چه عادت های قدرتمند کننده ای باید بسازی

منطق بساز برای تبدیل محدودیت ها به اهرم رنج و تبدیل قدرتمند کننده ها به اهرم لذت

اینو بهش میگن تلاش آگاهانه

یعنی تو در لحظه بتونی مسلط بشی به خودت و کنترل ذهنت و رفتارت رو در دست بگیری

انقدر این منطق ها رو به خودت یادآوری کن و انقدر روی رفتارهای درست بمون تا جزء ناخودآگاه و شخصیتت بشن

اگه میخوای مدارت عوض بشه هیچ راهی جز این نیست

جمله تاکیدی گفتن و خواسته نوشتن و اینها تنهایی فایده نداره تو باید جنس اقدامات و رفتارها و سبک زندگیت تغییر کنه

عادت هات رو باید عوض کنی

بهبود بده فکر و عملکردت رو از همین جایی که هستی

هر روز از خودت بپرس امروز میتونم چه کنم برای بهتر بودن

قانون اندکی یادت باشه: یه کم بهتر

متمرکز بمون به بازگشت به اصلت

به سکوت

به تسلیم و به کنترل ذهنت

تا مدتی شاید نتایج آشکار نباشن و فوری

امااااااا میاد

کار کردن روی خودت باید جنس اقداماتت رو تغییر بده

اگر فکر میکنی داری روی خودت کار می‌کنی اما هنوز همون رفتارها و عادت ها رو داری،

در واقع داری خودتو گول میزنی

رفتار متفاوت هم به شمع روشن کردن و صدای آآآآ درآوردن نیستا

اینا همش اداست

خودت میتونی بفهمی

حواست باشه که بدون کنترل ورودی ها نمی‌توانی و نمیشود که استمرار داشته باشی در تکرار رفتارهای درست

و یادت هم باشه

وقتی آروم آروم میسازی پایه ت محکمه و با هیچ طوفانی از هم نمیپاشی

نکته مهمممممممممم

وقتی روی خودت کار می‌کنی و متفاوت فکر می‌کنی و متفاوت عمل می‌کنی

یکسری مسائل پیش میاد که باعث تغییر مسیری میشه برای تو

مثل عوض کردن ریل قطار

مقاومت نکن

تو نمیتونی توی این مسیر بمونی و پیشرفت کنی

باید لاینت رو عوض کنی ( داستان جدایی استاد )

این مداری که واردش شدی با حضور یکسری مسائل و اشخاص در زندگیت هماهنگ نیست

مثل شریک زندگی ، یا مکان زندگی یا موقعیت شغلی و …

اگه بخوای مقاومت کنی به این تغییر

پات رو ترمزه و استپ می‌کنی

پس ببین کجاها مقاومت داری درباره چه مسائلی

چه وابستگی هایی داری و تغییر چه چیزهایی حالت رو بد می‌کنه ؟

این ها رو بشناس و رها شو ازشون.

خب نوشته هام تموم شد!

امیدوارم خودم اولین عمل کننده به این آگاهی ها باشم.

خدایا

تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم.

در پناه حق.